جمع بندی دلم آشوبه...
تبهای اولیه
سلام
دلم اشوبه
من 4 سال پیش یه گناهی کردم که به خاطرش کلی گریه کردم به درگاه خدا، خیلی سختم بود که خدا ازم راضی نباشه، کلی گریه، نماز، دعا که بتونم دوباره خدارو از خودم راضی کنم،
اما همون روزا گناهی که کردم دائم جلو چشمام بود، هردفعه یادم می افتاد احساس میکردم همه کارام بیهوده س، حس میکردم هنوزم از خدا خیلی دورم
همین افکار تو دلم یه بلوایی به پا کرده بود که دوباره امسال همون گناهو انجام دادم (میگم گناه فکرتون نره به چیزای بد، رابطه با نامحرم منظورمه، البته نه رابطه ی نامشروع، دوستی.)
اینبار دیگه از خودم متنفر شدم
میترسم
بازم اومدم به درگاه خدا، میگم خدا من خیلی سریش تر از این حرفام، هزار بارم برم بازم میام دم در خونه ت
اما میترسم از آینده م، میترسم که تاوتنشو تو همسر آینده م بدم، تو بچه هام
روزی هزار بار از خدا میخام که بهم قدرت بده بچه های خوبی تربیت کنم که تو راه تو باشن خدا
اما بازم دلم اروم نمیشه
نور نمیبینم
گاهی از ته دل ارزو میکنم کاش یکی از طرف خدا بیاد بهم بگه خدا ازت راضیه دلت اروم باشه
آخ آقا کجایی......
این دل آشوبی من نشون از چیه؟ من به رحمت خدا امید دارم، نگین که از ناامیدیه و اینا، دلم آروم نیست، نمیدونم چطوری میتونم گذشته مو پاک کنم، چطوری میتونم جبران کنم، چطوری میتونم حداقل خودم از خودم راضی باشم
شما بهم بگین:geryeh:
سؤال:
من 4 سال پیش یک گناهی کردم که به خاطر آن، کلی گریه کردم به درگاه خدا، خیلی سختم بود که خدا از من راضی نباشد؛ اما همان روزها گناهی که کردم دائم جلو چشمام بود، هر دفعه یادم میافتاد، احساس میکردم همه کارهایم بیهوده است. حس میکردم هنوزم از خدا خیلی دورم. همین افکار توی دلم یک بلوایی به پا کرده بود که دوباره امسال همان گناه را انجام دادم (رابطه با نامحرم، البته نه رابطه نامشروع، بلکه دوستی) این بار دیگر از خودم متنفر شدم. میترسم. باز آمدم به درگاه خدا، میگویم: خدا من خیلی سریشتر از این حرفا هستم، هزار بارم برم باز هم میآیم در خونهات. اما میترسم از آینده خودم، میترسم که تاوان آن را در همسر آینده خودم بدهم، تو بچههام بدهم. روزی هزار بار از خدا میخواهم که به من قدرت بده بچههای خوبی تربیت کنم که تو راه تو باشند خدا. اما باز هم دلم آرام نمیشود. نور نمیبینم. گاهی از ته دل آرزو میکنم کاش یکی از طرف خدا بیاد به من بگوید خدا از تو راضی است. دلت آرام باشد.
این دل آشوبی من نشان از چه هست؟ من به رحمت خدا امید دارم، نگویید که از ناامیدی است که دلم آرام نیست. نمیدونم چطوری میتوانم گذشته خودم را پاک کنم؟ چطوری میتوانم جبران کنم؟ چطوری میتوانم حداقل خودم از خودم راضی باشم؟
پاسخ:
خداوند متعال برخودش واجب کرده که گناهان بندگانش را در صورت توبه ببخشد.
«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَريبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيما» (1)
اما توبه از هر گناهی، شرایطی دارد. برای توبه از گناهان حق الناسی، باید طرف مقابل را راضی نمود و آسیب وارد شده به او را جبران کرد.
برای گناهان حق اللهی، بعضی از آنها جبران دارد و بعضی دیگر بخشش به انجام ندادنِ آن گناه است. آنهایی که جبران دارد، مثل قضای نماز، کفاره روزه و امثال آن، آنهایی که جبران ندارد؛ بلکه فقط توبه و پشیمانی دارد، مثل شراب خوردن، زنا کردن و غیره.
حال هر شخصی هر گناهی از هر نوعی انجام داده باشد، راه برای او باز است و طبق آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت (علیهم السلم) میتواند برگردد و جبران کند.
اما در مورد این که میخواهید بدانید خدا از شما راضی هست یا نه، در روایت «مَنْ أَرَادَ مِنْكُمْ أَنْ يَعْلَمَ كَيْفَ مَنْزِلَتُهُ عِنْدَ اللَّهِ فَلْيَنْظُرْ كَيْفَ مَنْزِلَةُ اللَّهِ مِنْهُ عِنْدَ الذُّنُوب» (2) فرمودند: اگر میخواهی بدانی جایگاه تو نزد خدا چگونه است، ببین خداوند در نزد تو به هنگام گناه چه جایگاهی دارد.
یعنی اگر به هنگام گناه از رفتاری که مقابل خدا کردهای، شرمسار و پشیمانی و خجالت میکشی، پس خدا هم برای تو جایگاهی بزرگ قائل است. فکر میکنم شما ای دوست عزیز که از خطاء خود نگران هستید، به خاطر این باشد که إن شاء الله ترسی از عذاب الهی در وجود شما قرار دارد و این امری است پسندیده.
منابع:
1. نساء: 4/ 17.
2. حرانی، محمد بن حسن بن شعبه، تحف العقول، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ص 107.
الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا أن هدانا الله