[ دوسـتِ شهـیدِ مـَن ]
تبهای اولیه
هممون میدونیم شهید زندست و به انقلابی که به ثمر رسونده, سر میزنه و اونو از گزند خطرات و تهدیدات حفظ میکنه.
حالا تصور کنیم یا یکی از شهدا بتونیم رابطه دوستی - عاطفی برقرار کنیم....
فکر میکنین چه اتفاقی میفته !؟
روح شهید با روح شما رفیق و همراه میشه.
از فردا حضور شهید رو همیشه کنار خودتون احساس میکنید چون روح شما همیشه همراهتونه !
در طول روز هواتونو داره و براتون مدام دعا میکنه چون شهدا فوق العاده رفیق باز بودن و هستند !
نه تنها برای نماز صبح که بعد از مدتی برای خوندن نماز شب هایی باصفا بیدارتون میکنن.
در هر مرحله از زندگی که چند گزینه انتخاب داشته باشید, به راحتی گزینه اصلح رو نشونتون میدن.
لذت بندگی, عبادت, طاعت و معنویت رو به دوست خودشون خواهند چشاند.
برای جوونهای در آستانه ازدواج, یه همسر خوب پیدا میکنن. یه دختر خانم یا آقا پسر خوب که اتفاقا اونم به شهید شما ارادت داره !!!
حالا به این مثلث فکر کنین :
شما + دوست شهید شما + همسر شما (ارادتمند دیگر شهید)
و در نهایت و اوج این رابطه این مثلث شکل خواهد گرفت :
شما + دوست شهید شما + خــداگام (1) :انتخاب فقط 1 شهید :
خیلی مهمه فقط یک شهید انتخاب کنید. نگید من به یه گُردان شهید رو میزنم بلکه یکیشون جوابمو بده !
شهدا در آخرالزمان اینقد غریب و مظلوم اند که منتظر یه نیت پاک و باصفا هستن تا خودشونو نشون بدن.
آلبوم شهدا رو باز کنید یا میتونید از عکس زیر کمک بگیرید.

اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده. ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه، ذوق میکنید، به وجد میایید !؟
آفرین. درسته. این همون دوست شماست
گام (2) :عهد بستن با شهید :
یه جا که جلو چشمتون باشه بنویسید و امضاءکنید :
با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقت او تا لحظه شهادت خودم خواهم موند و از تذکرات دوستانه او به هیچ وجه رو بر نمیگردونم.
گام (3) :شناخت شهید :
تا میتونید از دوست شهیدتون اطلاعات جمع آوری کنید. ( عکس, متن, صوت, کلیپ, دستنوشته, وصیتنامه, خاطرات همرزمان, خاطرات همسر شهید, پوستر و ..)
بصورت خرید از فروشگاه و دانلود از اینترنت
گام (4) : هدیه ثواب اعمال خود به روح شهید :
از همین الان هر کار خیر و ثوابی انجام میدید مثل ( نماز واجب و مستحبی, ادعیه, زیارات, صدقه, حتی درس خواندن برای رضایت خدا, روزه و خمس و زکات و ..) سریع در ابتدا یا انتهای آن به زبان بیاورید :
( خدایا طاعت من اگرچه ناقص است ولی یه نسخه از ثوابشو هدیه میکنم به روح دوست شهیدم )
طبق روایات نه تنها از ثواب شما کم نمیشه بلکه بابرکت تر هم خواهد شد !
توجه : مطمئناً شهید با کمالات و رتبه ای که داره نیازی به ثواب ماها نداره. پس دلیل این گام چیه !؟؟
جواب : شما با اینکار ارادت و خلوص نیت و علاقتونو به شهید نشون میدید. یعنی به شهید میگید چیزی بهتر از ثواب اعمال یافت نکردم که تقدیم دوست کنم.
گام (5) : درگیر کردن خود با شهید :
سریعا همین الان عکس بک گراند گوشی موبایلتونو عوض کنین و عکس شهید رو بذارید.
از امروز همه پیامک ها و تماس هاتون توسط دوست شما بررسی میشه !
? همینکارو برای دسکتاپ کامپیوتر هم انجام بدید.
? محل کارتون, کیف جیبی, داشبورد ماشین, هرجا میتونید یه عکس یا نشونه از شهیدتون بذارید.
? صبح اولین نفر به دوست شهیدتون صبح بخیر بگید و شب هم آخرین شب بخیر /..
? در طول روز تا میتونید با روح شهید حرف بزنید.
? مدام به او فکـــــــر کنید.
گام (6) :عدم گناه در حضور رفیق ! :
خود شهید اسم این گام رو گذاشته : آخرین حجاب !
روح شهید تا این گام 5 بسیار بسیار از شما راضیه و تمایل شدیدی به شروع رابطه داره ولی !
آیا در حضور دوستی معنوی روحانی به این باصفایی میتوان گناه کرد !؟
نگاه هامون, رابطمون با همکلاسی های نامحرم و اساتید نامحرم, چت با نامحرم, غیبت, دروغ, کاهل نمازی, کم فروشی, کم کاری در شغل, بداخلاقی در منزل و /..
جواب این سوال با خود شما /..
گام (7) : اولین پاسخ شهید :
کمی صبر و استقامت در گام 6 آنچنان شیرینی ای در این گام برای شما خواهد داشت که در گام بعدی انجام گناه براتون سخت تر از انجام ندادن اونه !?
با افتخار منتظربرخی نشانه ها باشید :
خواب دوست شهیدتونو میبینید.
مکاشفه ای در روز.
دعوت به قبور شهدا و راهیان نور جنوب و غرب.
پیامی, نشانه ای, گفتگویی و /..
انواع روزی های معنوی جدید /..
گام (8) :حفظ و تقویت رابطه تا شهادت :
گام های سختی را گذرانده اید. درست است ؟
مطمئناً با شیرینی ای که چشیده اید از این مسیر خارج نخواهید شد.
:Lflasher: برای شادی روح شهــدا صـلوات :Rflasher:
نسئل الله منازل الشهداء
التمـاس دعای
[=arial]
تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:[=arial]
در شهریور سال 1326 در شهر ری به دنیا آمد.
پدر: -
مادر:-
برادر: -
خواهر:-
همسر: مریم امینی
فرزندان: کوثر اوینی
شهرت:شهید سید مرتضی آوینی
[=arial]علائق شخصی:[=arial]به هنر، فلسفه و ادبيات علاقه فراواني داشت. به نقاشي و شعر نيز گرايش كم نظيري داشت و البته هم نقاشي ميكرد و هم شعر ميسرود.
[=arial]دوران زندگي:[=arial]در سال 1333 كلاس اول دبستان را در خمين به پايان رساند.
[=arial]زنجان:[=arial] دو سال بعد به دليل موقعيت شغلي پدر از خمين به زنجان رفتند. از آنجایی كه در زنجان مدرسهاي نبود،بنابراين پدر، مدرسهاي را داير كرد و مرتضي توانست دوره ابتدايي را در آن مدرسه تمام كند.
دبيرستان را هم در كرمان در رشته رياضي پشتسر گذاشت. خدمت سربازي را نيز در نيروي هوايي به پايان رساند .
در سال 1344 وارد دانشكده هنرهاي زيبا شد. در دوران دانشجويي نسبت به مسائل روز و مسائل هنری پيگير بود و البته بسيار تلاش ميكرد كه هر مسئلهاي را در اين ارتباط خودش دريافت كند.
در معماري و ادبيات به دنبال معناي واقعي هنر بود . به گفته بسياري از هم دوره ای هايش از جمله عطاءالله اميدوار؛ هنرمند برجسته كشورمان،آويني داراي نبوغ ويژهاي در فلسفه ادبيات بود.
در سال 57 پس از بازگشت امام خميني (ره) از تبعيد و پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي ايران به فرمايشات رهبر كبير انقلاب به دقت گوش ميداد .پس به آرمانهاي امام (ره) و انقلاب به شدت گره خورد و راه حقيقي را يافت.
در سال 1358 وارد جهاد سازندگي شد و پس از زمان كوتاهي به فيلمسازي روي آورد.
فعالیت مطبوعاتی:[=arial]
فعالیت های مطبوعاتی اش را در اواخر سال ۱۳۶۲، همزمان با مشارکت در جبهه ها و تهیه ی فیلم های مستند درباره ی جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه ی "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد. این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر می گرفت. او طی یک مجموعه مقاله درباره ی "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشه های رایج در مود دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات را نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهج البلاغه و آرای سیاسی حضرت امام(ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد.
[=arial]روایت فتح:[=arial] از سال 1364 تا 1367 به همراه گروهي مجموعه مستند "روايت فتح" را آغاز كرد.ساخت مستند"روايت فتح" از عمليات خيبر شروع شد و تا عمليات مرصاد ادامه داشت.روش مستندسازياش را كه هدف آن ظاهر كردن واقعيت بود؛"مستند اشراقي" نام گذاشت.
گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. دو تن از اعضای گروه در همان روزهای اول جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه اش خورده بود، از حلقه ی محاصره گریخت. گروه، بار دیگر تشکیل یافت و در روزهای محاصره ی خرمشهر برای تهیه ی فیلم وارد این شهر شد. کار گروه جهاد در جبههها ادامه یافت. عملیات والفجر هشت که شروع شد، گروه دیگر منسجم و منظم شده بود. همین شد که مجموعهٔ تلویزیونی روایت فتح در همان حال و هوا شکل گرفت و تا آخر جنگ هم ادامه پیدا کرد.
شهید آوینی میگفت:[=arial]
انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند، آنها را به جبهههای دفاع مقدس میکشاند، نه وظایف و تعهدات اداری. روح کارمندی نمیتوانست در این عرصه،منشأ فعل و اثر باشد. گروههای فیلمبرداری ما با همان انگیزههایی که رزمآوران را به جبهه کشانده بود کار میکردند... اینجا عرصهای نبود که فقط پای تکنیک و یا هنر درمیان باشد.
فعالیت هنری- مطبوعاتی:[=arial]
با پایان جنگ و در فاصلهٔ سالهای پایان جنگ و تأسیس مؤسسهٔ روایت فتح، آوینی نوعی فعالیت هنری- مطبوعاتی را تجربه کرد. او در این دوره به سینما، هنر، فرهنگ واحد جهانی و مواجههٔ آن با مسائل مختلف فکر میکرد. حاصل همهٔ آن فکر کردنها، تحقیقها و مباحثات، نوشتههاییست که از او به جا مانده. تأملاتی در ماهیت سینما که در فصلنامهٔ فارابی به چاپ رسید و بعد مقالاتی با عناوین جذابیت در سینما، آینهٔ جادو، قاب تصویر، زبان سینما و... که از فروردین سال ۱۳۶۸ در ماهنامهٔ سوره منتشر میشد. مجموعهٔ این مقالات در کتاب آینهٔ جادو که جلد اول از مجموعهٔ مقالات و نقدهای سینمایی اوست جمع آوری شد.
هرچند آشنایی با سینما در طول مدت بیش از ده سال مستندسازی و تجارب او در زمینهٔ کارگردانی مستند و به خصوص مونتاژ باعث شد که قبل از هر چیز به سینما بپردازد، ولی فکرها و حرفهایش بیشتر از اینها بود.
در کنار تألیف مقالات تئوریک دربارهٔ ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی درمورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک، تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تألیف کرد که بیشتر آنها در ماهنامهٔ سوره به چاپ رسید.
طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی- اعتقادی نظام اسلامی و ولایت فقیه، فرهنگ انقلاب در مقابله با فرهنگ واحد جهانی و موضوعات دیگر ،تفکر و تحقیق کرد تا بتواند جوابهایی برای همهٔ سؤالهایی که داشت پیدا کند.
شهري در آسمان:[=arial]
موسسه فرهنگي "روايت فتح" اواخر سال 1370 در پي تاكيد مقام معظم رهبري بر تداوم توليد مستندهاي روايت فتح تاسيس شد.در "روايت فتح" مجموعه "شهري در آسمان" را ساخت كه در ارتباط با مقاومت مردم خرمشهر بود كه آخرين فعاليت فيلمسازي اش محسوب ميشود. هرچند كه فيلمهاي "روايت فتح" تا آن زمان در ميان مردم مشهور بود،اما تا آن زمان كسي نميدانست كه سازنده آنها كيست؛چراكه نه در "روايت فتح" و نه در هيچ كدام از فيلمهايي كه او كارگرداني و تدوين كرده بود ،نام عوامل، عنوان نميشد و" آويني" به تصميم خود وفادار مانده بود.
[=arial]زندگی شخصی:[=arial] وی متاهل و همسرش خانم مریم امینی بود.این زوج، صاحب فرزندی به نام کوثر بوده اند.
تحصيلات و مدارك علمي:[=arial]
فوق لیسانس معماری از دانشكدهی هنرهای زیبا
[=arial]آثار :[=arial][=arial]فیلمشناسی:[=arial]
[]
[=arial] [=arial]
کتابشناسی:[=arial]
[]
[=arial]
[=arial]تاريخ فوت، محل فوت، هنگام فوت، محل دفن:[=arial]
روز بیستم فروردین سال ۱۳۷۲ در منطقه فکه بر اثر اصابت ترکش مین باقی مانده از جنگ ایران و عراق به شهادت رسید. پیکر شهید سید مرتضی آوینی ۲۲ فروردین با حضور مقام معظم رهبری و هنرمندان و نویسندگان، تشییع و در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
[=arial]نقل قول و خاطرات:[=arial][=arial]شهید آوینی:
[=arial]
تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحث بیهوده درباره چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پرفسوری و سبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بی آنکه آن زمان خوانده باشمش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد... اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشانده است که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستوجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهد یافت و در نزد خویش نیز خواهد یافت... و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم.
كاری را كه اكنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست،حقیر هرچه آموختهام از خارج دانشگاه است. بنده با یقین كامل میگویم كه تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به دست میآید و لاغیر. قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام، اگرچه با سینما آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است.با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای كوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم كه دیگر چیزی كه "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم. سعی كردم كه "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شكر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه كه انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست. همهی هنرها این چنین هستند، كسی هم كه فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست. اما اگر انسان خود را در خدا فانی كند، آنگاه این خداست كه در آثار او جلوهگر میشود.حقیر این چنین ادعایی ندارم، ولی سعیم بر این بوده است. [=arial]وصیت نامه شهید مرتضی آوینی:[=arial]
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.
و مگر نه آنکه خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود.
و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کرهی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریدهاند.
و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهایی فربه و تنپرور برمیآید.
ای شهید، ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش.
شهید "آوینی" نگاهی جامع به اتفاقات و پدیده های اطرافش داشت. امروز که دوباره به کتاب "آینه جادو"ی وی رجوع می کنم، می فهمم که وی چقدر نسبت به زمان خود جلوتر بوده است. به عنوان مثال، بحث دهکده جهانی مک لوهان، بحث داغ و جالب و مطرح انسان امروز است که او به درستی ماهیت آن را فهمید و در کتابها و سخنرانیهایش به آن اشاره کرد. نگاه وی نسبت به مسائل همیشه نگاهی دینی بود. به هر شکل، او از کسانی بود که همواره به امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری ارادت عجیبی داشت و خود را دانش آموخته و عاشق ولایت می دانست. نگاهی که به مسائل فرهنگی، هنری، اجتماعی داشت با این دید همراه بود. یعنی نگاهی اندیشمندانه توأم با خلوص، تقوی و فروتنی. ویژگی های هنری و تکنیکی آثار مستند شهید آوینی هم خیلی صادقانه و برگرفته از نگاه دینی او دارد. به قول معروف آن چه از دل برمی آمد، بر دل هم می نشیند. او صداقت را در این فیلم ها تزریق کرده بود. در فیلم هایش همواره حس ساده بودن و معنوی بودن نهفته است. آثار او در عین سهل بودن ممتنع نیز هست. مستند آثار ایشان اتفاق خجسته ای در ثبت وقایع سینمای مستند به شمار می آید. به طوری که می توان این آثار را برگ زرینی در کارنامه سینمای مستند ایران به شمار آورد.
شهید سید مرتضي آوینی همچون گلي سرخ ميان بچه هاي روايت مي درخشيد، همه از تلألو وجود او جان مي گرفتند، اميد، حرف اول چشمان بغض آلودش بود، با وجود تمام غصه هاي سالهاي جنگ و شهادت دوستان بر روي دو پايش ايستاده بود. اما هنوز در سر، سودايي داشت، دلش نمي خواست،مردم اسطوره هاي ايمان را به فراموشي بسپارند. «روايت فتح» دوباره به راه افتاد. اما همه گله داشتند كه آن روح و نواي قبلي در فيلم ها نيست. كار «روايت» پس از جنگ سخت تر شده بود، حاجي گاه ناراحت می شد و به بچه ها گفت: «شما را به خدا در مورد من هر فكري مي خواهيد بكنيد، اما در مورد اين يكي ديگر قضاوت نكنيد، روايت فتح اصلاً از من نيست، از يك جاي ديگر است. مشكل ما اين است كه مقدار فيلم هايي كه در دسترس داريم، محدود است و براي اجراي امر آقا مجبوريم براي زنده نگهداشتن و استمرار روايت فتح، آن را كمي طولاني تر كنيم، چون در حال حاضر دستمان به فيلمهاي جنگ در آرشيو صدا و سيما نمي رسد! (با اینکه اواخر سال 1370 مؤسسهی فرهنگی روایت فتح به فرمان مقام معظم رهبری تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس بپردازد، ولی متاسفانه شهید اهل قلم تا لحظه شهادت بسیار مظلوم بود، اینکه عملا امکان دسترسی به آرشیو صدا وسیما را نداشت، خود شاهدی بر این مدعاست).
اللهم ارزقنـا شهـداة فی سبیـک[=arial]