دوگانگی در کلام قرآن چرا؟
تبهای اولیه
سلام
وقت شما بخير
به نظر من سر اين مساله با دقت در واژگان قران تا حدودي آشكار بشه. و دو واژه " كثير" و "اكثر" است در اين ايه سوره حج فرموده كثير و در ايات ديگه فرموده اكثر .
خب در سوره حج مي فرماييد در بين بندگان خيليا اهل سجده هستند و خيليا هم اهل سجده نيستند.
خب در اينجا غرض اينه كه مي خواد بگه بالاخره اهل سجده هم كم نيستند و همينطور كساني هم كه سجده نمي كنن كم نيستند. به عبارتي غرض اينه كه بگه خيليا اين كار رو انجام مي دن و در مقام مقايسه نيست.
ولي در اون مواردي كه از اكثر بودن بي عبادت ها و شكر نگذارها بحث مي شود در مقام مقايسه است و لذا از صفت برترين استفاده مي كند و واژه "اكثر" رو بكار مي بره .
حاصل اينكه از بين بندگان خدا خيليا اهل سجده هستند و خيليا هم اهل سجده نيستند ولي اگه مقايسه كنيم اونهايي كه اهل سجده نيستند از اونهايي كه اهل سجده هستند بيشترند.
به نظر بنده سر اين دوگانگي تغيير مقام است :
1. در مقام بيان اينكه اهل سجده براي خودشون كم نيستند. مي فرمايد كثير .
2. در مقام مقايسه است بيا اهل سجده و غير اهل سجده . مي فرمايد اكثر.
با تشكر از سئوال شما
قرآن كريم در ادامه آيه دارد : وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ يعني بسياري هم عذاب الهي بر آنان مسلم است
همانطور كه مي بينيد وقتي دو جزء را كنار هم قرار مي دهيم چنين معناي حاصل مي شود:
بسياري از مردم سجده مي كنند و بسياري هم عذاب الهي بر آنان مسلم است
اين جمله چند معنا مي تواند داشته باشد :
1- بسياري از مردم اهل عبادت خالصانه و سجده هستند در عين حال خيلي هاي ديگر هم معذبند
2- بسياري از مردم اهل عبادت هستند در عين حال ممكن است همان ها اهل عذاب باشند
3- بسياري از مردم ذاتا اهل عبادت هستند اما بخاطر اعمالشان مستحق عذاب مي شوند
4- بسياري از مردم ذاتا اهل عبادت هستند و بسياري هم ذاتا اهل عذابند
بگذريم از ادله هر يك از معاني فوق اما هر كدام از معاني را بپذيريم و يا معناي ديگري از ظاهر آيه استفاده كنيم منافاتي با جملاتي مانند اين جملات ندارد:
بيشتر مردم اهل عبادت نيستند
بيشتر مردم نمي فهمند
بيشتر مردم ...
مثل اين مي ماند كه ما با اينكه مي دانيم بيشتر مردم ايران فارسي زبان هستند بگوييم خيلي از مردم ايران به زبان فارسي تكلم مي كنند و خيلي هم تركي صحبت مي كنند پس مي بينيد كه منافاتي ندارد
موفق باشيد
با سلام و عرض ادب و تشكر از جواب خوب دوستان عزيز
با توجه به اينكه" سجده" در اين آيه در يك مفهوم جامع ميان" تشريع" و" تكوين" استعمال شده پاسخ اين سؤال روشن مىشود، زيرا سجده در مورد خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان، فرد تكوينيش منظور است.
اما در مورد انسانها تشريعى است كه بسيارى آن را انجام مىدهند و گروهى سرپيچى كرده و مصداق" كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ" هستند، و مىدانيم استعمال يك لفظ در مفهوم جامع و عام با حفظ مصاديق مختلف هيچ مانعى ندارد، حتى نزد آنها كه استعمال لفظ را در بيشتر از يك معنى جايز نمىدانند، تا چه رسد به ما كه استعمال لفظ مشترك را در معانى متعدد مجاز مىدانيم.
تفسير نمونه، ج14، ص: 50
.