جمع بندی دین زدایی از ایرانیان با القای دشمنی عرب و عجم

تب‌های اولیه

100 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دین زدایی از ایرانیان با القای دشمنی عرب و عجم
سلام ایا این متن درسته؟ جواب این متن چیه؟ تاریخ عرب ۱ - ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﺣﺴﯿﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ ﻋﺒﯿﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﯾﺎﺩ ۲-ﺑﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﻋﺒﯿﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺛﻘﻔﯽ ۳ - ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺳﺮ ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺛﻘﻔﯽ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﯿﺮ ۴ - ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺳﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺑﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﻧﺰﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻠﮏ ﻣﺮﻭﺍﻥ و ﺗﻮﺿﯿﺢ اینکه : ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ، ﻧﻪ ﺭﮊﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻧﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎ نه القاعده ﻭ ﻧﻪ ﺩﺍﻋﺶ "فقط اسلام بود و قلمرو مسلمانان" کلا این سر بریدن رسم بوده، فرقی هم نمی کرده مظلوم باشی یا ظالم، اگر شکست می خوردی سرت بالا نیزه بود.... داعش امروز هم برعکس نظر بعضیها، ریشه از فرهنگ آن زمان داره نه آمریکا و نه اسرائیل... ممکنه آنها از حماقت اینها استفاده کنند، ولی مشکل از فرهنگ بدوی آدمهای این مناطق است.  این داستان عاشورا از دو جهت برای من جالب است؛  اول اعراب صدر اسلام وقتی با نوه پیامبر و پسر عمو خودشان اینگونه رفتار میکردند، ببین با ایرانیان بیچاره مغلوب در جنگ چه کرده اند. اجداد بی گناه من و تو که به جرم مسلمان نبودن و یا نهایتا دفاع از وطن و ناموسشان، بی رحمانه تر از کشتگان کربلا شهید شدند.  اگر اسرای کربلا پس از مدتی محترمانه آزاد شدند و به قوم و قبیله خود برگشتند ، زنان و دختران و طفلان بی گناه سرزمینم مظلومانه تر از اسرای کربلا در بازارهای مکه و مدینه گمنام به قتل رسیدند یا فروخته شدند و فریاد رس و تاریخ نگاری از آنان دفاع نکرد و حتی هم هموطنان و فرزندانشان هم آنها را از یاد برده است و تاریخ عرب وحشی را جایگزین سند پر افتخار کشور خود کردند. دوم اینکه کاش فقط یک روز در سال و فقط یک شمع بخاطر همه هموطنان دلیرمان که بخاطر دفاع از کیان ایرانی به شکلی وحشیانه توسط اعراب تکه تکه و شهید شدند، مانند: بابک خرم دین... مرداویچ و مازیار و افشین.. طاهر.... و....   روشن می کردیم... فقط یک روز و فقط یک شمع... نه میلیونها پرس غذا...  نه یک دهه...  و نه هیئت و کتل و علامت دارد ...
با نام و یاد دوست             کارشناس بحث: استاد عماد
سلام علیکم به طور اجمال عرض میشودکه اولا. سربریدن به عربها اختصاص ندارد قباد سر سه برادر را برید و جلو ودرشان گذاشت چون پدرشان از قباد خواهش کرد که هر سه را با هم به سربازی نبرد. همه جا خوب و بد داره ثانیا: دربار کشتار ایرانیان به دست عربها بسیار بزرگ نمایی می شود در کتاب ورود اسلام به ایران و شبهات پیشرو نوشته مصطفی محسنی مفصل بحث شده است ثالثا: اسامی که نام بردید جالب است. قیام بابک خرمدین به دست همان افشینی سرکوب شد که کنار هم نوشته اید . نیز مازیار با خیانت همان افشین دستگیر شد رابعا: اگر قیام بابک و مازیار شکست خورد یک علت مردم ایران بودند که آنها را حمایت نکردند همانهایی که وقتی شعارهای مذهبی ابومسلم خراسانی را شنیدند با جان و دل از  او حمایت کردند و طومار بنی امیه را در هم پیچیدند   ادامه دارد
در کل جنگ با کشتن همراهه متاسفانه. اختصاصی هم به گروه  و قومیت خاصی نداره. داعش و طالبان و ... هم به شکل واضحی توسط برخی قدرتها تجهیز شدند و این موضوع پوشیده‌ای نیست.   تاریخ جنگهای قدیم جای بحث زیادی داره اما تعمیم دادنش به امروز منطقی نیست. خیلی جنگها در قدیم وجود داشته که دلیلی برای تعمیمشون به روابط امروز نداریم. حتی کشورهای اروپایی که در جنگهای جهانی به شدت با هم مقابله کرده‌اند امروزه اتحادیه تشکیل داده‌اند. همین اتحاد می‌تونست بین کشورهای اسلامی هم باشه که متاسفانه نیست.
کشتار مختص به اعراب نیست هر قومی بد و قوم دارد. ایرانیان افراد بسیار خوبی دارند و برعکس افراد جنایتکار به گزارشهای زیر دقت کنید ویل دورانت به نقل از هرودوت می‌گوید: پدری، چهار پسر خود را به سربازی فرستاد و از خشایارشاه خواست كه پسر پنجم او در نزد پدر مانده و برای رسیدگی به كارهای كشاورزی به او كمك كند. شاه فرمان داد تا پسر پنجم را دو نیم كرده و هر نیم را در یك طرف راهی كه سپاه از آن می‌گذشت، آویختند.[1] پیرنیا در ترجمة كتیبه‌های آن زمان از قول داریوش می‎گوید: فرورتیش‏ دستگیر شد و او را نزد من آوردند. گوش‏ها و بینی و زبان او را بریدم. چشم‌های او را درآوردم. بعد او را به همدان برده، مصلوب كردم و سران هم‌دست‌های او را در همدان، در قلعه به دار كشیدم.[2] كریستین سن در تشریح زمان خسرو پرویز آورده است: ثعالبی گوید: «خسرو را گفتند كه فلان حكم‌ران را به درگاه خواندیم و تعلل ورزید. پادشاه توقیع فرمود كه اگر برای او دشوار است كه به تمام بدن نزد ما آید، ما به جزئی از تن او اكتفا می‌كنیم تا كار سفر بر او آسان‌تر شود، بگویید سر او را به درگاه ما بفرستند».[3] پلو تارك مورخ مشهور دوران باستان می‌نویسد: متهم را بر دو قایقِ وارونه (یكی بر روی دیگری) به نحوی سوار می‌كردند كه سر و سینة او بیرون و بقیة بدن و پایش در اندرون قایق بود. سپس بر سر و صورت او مخلوطی از شیر و عسل می‌پاشیدند و به زور به او غذا می‌دانند و اگر از خوردن غذا خودداری می‌كرد با داخل كردن میخی به چشم او، وی را بدین كار مجبور می‌كردند. نتیجة كار معلوم است: پس از مدتی هجوم مگس‌ها از بیرون و دفع غذا و به وجود آمدن حشرات و كرم‌هایی كه از این طریق از درون قایق تولید می‌شود، دیگر گوشتی بر بدن او باقی نمی‌گذاشت. به این ترتیب بود كه میتریداس پس از هفده روز شكنجه جان داد.[4]   [1]. دورانت، پیشین، ص530. [2]. پیرنیا، حسن، تاریخ ایران باستان، ج‏1، ص544. [3]. كریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص190. [4]. دورانت، تاریخ تمدن، ج1، ص533؛ به نقل از: چهل تنی، پیشین، ص96.
اختصاص سربریدن به اعراب و نتیجه گیری مغرضانه برای تحریک احساسات وطنی ها، خود کار مذمومی است. اسلام نگاه قومی ندارد. بلکه نگاه کلان دارد. هر قومی بد و خوب دارد. عرب ها نیز چنین هستند. همانطور که ایرانی ها،‌چینی ها،‌روسی ها و آمریکایی ها چنین هستند. اما متاسفانه در متن بالا طوری زهرآلود قلم زده شده که گویا تنها عربها سرمی بریده اند و اقوام دیگر چنین خطایی انجام نمی داده اند
دیدگاههای منفی قومیتی زمانی از بین میره که مردم از نزدیک با هم ملاقات کنند و همدیگه رو بشناسند. برای خودم این دیدگاههای منفی قومیتی زمانی تعدیل شد که در دانشگاه با دوستانی از مناطق مختلف کشور هم اتاقی و همکلاسی و ... شدیم وگرنه پیش از اون تمام دیدگاهم از رسانه می‌اومد. خیلی از رسومات در مناطق مختلف کشور یا جهان جای کار و پیشرفت دارند ولی به هر حال رسانه مرجع مطمئنی برای شناخت نیست.
ویل دورانت به نقل از هرودوت می‌گوید
رسانه یک تصور نادرست از تاریخ برای ما ایجاد کرده: اغراق درباره درستکاری هخامنشیان و ارتباط دادن تمام مشکلات فرهنگی به نفوذ قومیتهای دیگر. خب ما یک استوانه گلی داریم که به دستور کوروش نوشته شده و در اون از درستکاری کوروش تعریف شده. اما این که کسی خودش به درستکاری خودش شهادت بده خیلی قابل استناد نیست. این تصور که کوروش بدون کشتار کشورگشایی می‌کرده خیلی با عقل جور در نمیاد. ضمن این که ما نمی‌تونیم فرهنگ ایران را منحصر در یک شخصیت بدونیم. اگر یک فرد خوب باعث افتخار یک فرهنگ باشه، پس یک شخصیت منفی به همان اندازه مایه سرافکندگیه ...   در قدیم جنگها تن به تن بودند و قطع سر بیشتر اتفاق می‌افتاده، امروزه به جاش از تجهیزات پیشرفته جنگی استفاده میشه اما به هر حال کشتن بیگناه مذمومه. فرقی نداره با چه وسیله‌ای انجام بشه.  
سلام  خلیفه' دوم عمر ریسمانی به فرماندهان خود داده و گفته بود مذکران بلندتر از آنرا بکشند و کوتاهتر را برای غلامی اسیر بگیرند زنهای جوان و دختران را هم برای کنیزی بیاورند. در اینکه اعراب در فتح ایران جنایت کردند شکی نیست و با آوردن نمونه های مشابه نمیتوان این حد از بدویت و وحشی گری را توجیه کرد عدم حمایت مردم از جنبش های ضد عرب در ایران لزوما بمعنای استقبال از آنها نیست زیرا مشارکت در این خیزش ها ارتداد محسوب شده و مجرمان گردن زده میشدند در مورد خیانت افشین به بابک همواره افرادی بوده اند که منافع شخصی را به مصالح جمع ترجیح داده اند گرچه افشین پشیمان و بدست اعراب کشته شد درست مثل حرابن یزید ریاحی . نکته' مهم این است که قبول کنیم با وفات پیامبر(ص) اسلام در سرزمین اعراب نیمه جان و با شهادت امیرالمومنین (ع) اسلام در میان اعراب مرد و همه چیز به دوران پیش از اسلام بازگشت با رنگ و بوی اسلامی و اگر اسلام هنوز نفس میکشد به برکت ایرانیانی است که تا امروز مدافع حق بوده اند و هنوز هم هستند اگر دوستان امروز در سرزمین اعراب نشانی از اسلام می بینند لطفا راهنمایی فرمایند ما هم بشناسیم اگر بین اسلام و نژادها تفکیک قایل نشویم ضربه' اول را به اسلام زده ایم و ضربه' دوم را به کشور خودمان که تنها پایگاه اسلام حق است نکته' آخر برخی دوستان در توجیه جنایات یک دوره به موردهای مشابه در دوره های گذشته اشاره میکنند مقایسه' فرهنگ یک ملت با سایر ملل باید در یک مقطع تاریخی انجام شود ما نمیتوانیم آداب قرنهای گذشته را با امروز مقایسه و حکم به درست یا نادرستی آنها بدهیم ممنون .  
فروردین said in دیدگاههای منفی قومیتی زمانی
دیدگاههای منفی قومیتی زمانی از بین میره که مردم از نزدیک با هم ملاقات کنند و همدیگه رو بشناسند. برای خودم این دیدگاههای منفی قومیتی زمانی تعدیل شد که در دانشگاه با دوستانی از مناطق مختلف کشور هم اتاقی و همکلاسی و ... شدیم وگرنه پیش از اون تمام دیدگاهم از رسانه می‌اومد. خیلی از رسومات در مناطق مختلف کشور یا جهان جای کار و پیشرفت دارند ولی به هر حال رسانه مرجع مطمئنی برای شناخت نیست.
ویل دورانت به نقل از هرودوت می‌گوید
رسانه یک تصور نادرست از تاریخ برای ما ایجاد کرده: اغراق درباره درستکاری هخامنشیان و ارتباط دادن تمام مشکلات فرهنگی به نفوذ قومیتهای دیگر. خب ما یک استوانه گلی داریم که به دستور کوروش نوشته شده و در اون از درستکاری کوروش تعریف شده. اما این که کسی خودش به درستکاری خودش شهادت بده خیلی قابل استناد نیست. این تصور که کوروش بدون کشتار کشورگشایی می‌کرده خیلی با عقل جور در نمیاد. ضمن این که ما نمی‌تونیم فرهنگ ایران را منحصر در یک شخصیت بدونیم. اگر یک فرد خوب باعث افتخار یک فرهنگ باشه، پس یک شخصیت منفی به همان اندازه مایه سرافکندگیه ...   در قدیم جنگها تن به تن بودند و قطع سر بیشتر اتفاق می‌افتاده، امروزه به جاش از تجهیزات پیشرفته جنگی استفاده میشه اما به هر حال کشتن بیگناه مذمومه. فرقی نداره با چه وسیله‌ای انجام بشه.  
جناب فروردین سلام ، اگر قصدمان کوبیدن باشد پیدا کردن پتک سخت نیست کوروش را باید در عصر خودش بررسی کرد زمانیکه مفهوم دولت ملت توسط کوروش در ایران بنا گذاشته شد سایر ملل قبیله ای اداره میشدند جز یک مورد که در آغاز راه بود و آنچه شما با تعجب خودستایی نامیدید در حقیقت قانون اساسی آن روزگار بود کشور گشایی امروز امر مذمومی است ولی شما از دوره ای سخن میگویید که همه در فکر نابودی دیگری و غارت بودند و کشتار بیگانه امری عادی و حتی ارزش تلقی میشد در چنین دورانی مسلم است اگر پادشاهی فرمان دهد غارت اموال شهر فتح شده و تجاوز به نوامیس و کشتن بی سلاح و غیر نظامی ممنوع است مورد تجلیل قرار میگیرد احتمالا انتظار ندارید کوروش کسی را که سلاح بدست گرفته و با او میجنگد نکشد و با مهربانی با او رفتار نماید ممنون .  
سلام خدمت شما اگر در تاریخ به ۲۵۰۰ سال پیش نگاه کنیم، ار اروپا تا چین در همه دنیا فلاسفه بزرگی رو می‌بینیم. پس جریان تفکر و پیشرفت بشر خیلی پیش از این شروع کنه اما پیش از اون رو تاریخ به خوبی ثبت نکرده. تاریخ مثل درختیه در پشت یک دیوار که فقط شاخه‌هاش رو می‌بینیم و از تنه اش اطلاع زیادی نداریم. نه کوروش مفهوم حقوق بشر رو پایه گذاشته و نه فیثاغورث اولین ریاضیدان دنیا بوده، مسئله فقط اینه که ما قبل از اینها رو نمی‌بینیم. از منشور کوروش بر میاد که اقدامات مثبتی در فتح بابل انجام داده اما انسانها رو نمیشه سیاه و سفید دید. قلمرو وسیع هخامنشیان نمی‌تونه فقط حاصل جنگهای دفاعی بوده باشه. اکثر کشورگشایی‌های اون زمان به قصد اخذ مالیات انجام می‌شده. کشتن کلی انسان بیگناه در جنگها برای افزایش اخذ مالیات از مردم. این خودش میشه یک نقطه تاریک که مربوط به اکثر پادشاهان تاریخه. اما فرض بگیریم کوروش یک فرمانروای خوب بوده، آیا می‌تونیم نتیجه بگیریم که ما نوادگان کوروش‌ایم و از همه برتر؟ ما همون قدر که احتمال داره نواده کوروش باشیم، احتمال داره نواده شخصیتهای منفی تاریخ هم باشیم و اصلا از فضایل آنان ما را چه حاصل؟ به قول حضرت علی (ع) گذشتگان بهتر است مایه عبرت باشند تا تفاخر.   اما آیا می‌تونیم جنگهای قدیم را به امروز ربط دهیم؟ خب ایرانیان با اقوام زیادی جنگ داشته اند. اگر حکومتهای قدیم دیگر بر سر کار نباشند و آن سیاستها ادامه پیدا نکرده باشند، دیگر دعوای آنان ارتباطی به ما پیدا نمی‌کنه.   شاید خوب باشه تحقیق بیشتری درباره فرهنگهای دیگه داشته باشیم. دغدغه‌های فرهنگی اعراب رو بدونیم، ادبیاتشون رو بشناسیم و ارتباطمون رو با هم حفظ کنیم.
فروردین said in سلام خدمت شما
سلام خدمت شما اگر در تاریخ به ۲۵۰۰ سال پیش نگاه کنیم، ار اروپا تا چین در همه دنیا فلاسفه بزرگی رو می‌بینیم. پس جریان تفکر و پیشرفت بشر خیلی پیش از این شروع کنه اما پیش از اون رو تاریخ به خوبی ثبت نکرده. تاریخ مثل درختیه در پشت یک دیوار که فقط شاخه‌هاش رو می‌بینیم و از تنه اش اطلاع زیادی نداریم. نه کوروش مفهوم حقوق بشر رو پایه گذاشته و نه فیثاغورث اولین ریاضیدان دنیا بوده، مسئله فقط اینه که ما قبل از اینها رو نمی‌بینیم. از منشور کوروش بر میاد که اقدامات مثبتی در فتح بابل انجام داده اما انسانها رو نمیشه سیاه و سفید دید. قلمرو وسیع هخامنشیان نمی‌تونه فقط حاصل جنگهای دفاعی بوده باشه. اکثر کشورگشایی‌های اون زمان به قصد اخذ مالیات انجام می‌شده. کشتن کلی انسان بیگناه در جنگها برای افزایش اخذ مالیات از مردم. این خودش میشه یک نقطه تاریک که مربوط به اکثر پادشاهان تاریخه. اما فرض بگیریم کوروش یک فرمانروای خوب بوده، آیا می‌تونیم نتیجه بگیریم که ما نوادگان کوروش‌ایم و از همه برتر؟ ما همون قدر که احتمال داره نواده کوروش باشیم، احتمال داره نواده شخصیتهای منفی تاریخ هم باشیم و اصلا از فضایل آنان ما را چه حاصل؟ به قول حضرت علی (ع) گذشتگان بهتر است مایه عبرت باشند تا تفاخر.   اما آیا می‌تونیم جنگهای قدیم را به امروز ربط دهیم؟ خب ایرانیان با اقوام زیادی جنگ داشته اند. اگر حکومتهای قدیم دیگر بر سر کار نباشند و آن سیاستها ادامه پیدا نکرده باشند، دیگر دعوای آنان ارتباطی به ما پیدا نمی‌کنه.   شاید خوب باشه تحقیق بیشتری درباره فرهنگهای دیگه داشته باشیم. دغدغه‌های فرهنگی اعراب رو بدونیم، ادبیاتشون رو بشناسیم و ارتباطمون رو با هم حفظ کنیم.
ارادت ، خیلی خوبه که همه مطالعه کنیم ولی در کنار آن باید تفکر هم باشد تا نتیجه تا حد امکان به صحت نزدیک گردد. فرض کنیم فرمایش شما درست باشد و بخشی از تاریخ در دسترس نباشد آیا صحبت کردن در مواردی که ثبت شده ایرادی دارد؟ در تاریخ شناسی آخرین سند ملاک اعتبار است نه آنچه در تخیل شما میگذرد که ممکن است پیش از فلان مخترع کس دیگری فلان اختراع را کرده باشد این استدلال کودکانه برای تقویت قدرت تخیل خوب است ولی ملاک علم نیست اینکه کوروش را بنیان گذار حقوق بشر نمیدانید در حد نظر شخصی قابل قبول است ولی در مقابل اسناد و مدارک تاریخی فاقد ارزش و اعتبار است. در مورد کشورگشایی برای اخذ خراج فرمودید چگونه است کشورگشایی مسلمانان با خشونت و بی رحمی با مزاج شما سازگار است ولی فتوحات کوروش که مسلمان نبوده ولی رعایت حقوق مغلوبین را میکرده بر شما گران میاید اگر بغضی از نیاکان ایرانیان دارید حرفی نیست ولی چیزی نگویید که جنابتان را زیر سوال ببرد. مطالبی که در ادامه در مورد فرزند کوروش یا غیر کوروش بودن و ارتباط جنگهای گذشته با امروز و افتخار به پیروزیهای گذشته فرمودید نشان میدهد درک صحیحی از معنای آنچه میفرمایید ندارید طبق نظر شما هرکس که خود را فرزند کوروش خواند باید از او سجل و سند ثبت احوال طلب کرد لابد شجره نامه' عزیزانی که خود را سید مینامند را هم دیدید که به آنها ایراد وارد نمیکنید توصیه' آخر شما برای مطالعه را در حکم تقید خودتان میپذیرم ولی تفکر را خیر ممنون .  
به جنگهای اعراب با ایران انتقادات زیادی وارده، اما می‌خوام بگم که این موضوع اختصاصی به اعراب نداره. همه اقوام در زمانهای قدیم جنگهایی داشته اند و نه ایرانیان تافته جدا بافته‌ای بوده‌اند و نه اعراب. در زمینه مفاهیمی مثل حقوق بشر هم باز تافته جدا بافته‌ای نیستیم. همزمان با کوروش، مفاهیم حقوق بشر را هم در دموکراسی آتنی می‌بینیم و هم در نظریات لائوتسه در چین. اتفاقاً آتنی‌ها هم در کشورگشایی‌هاشون از شعار گسترش دموکراسی استفاده می‌کردند و برخی گفته‌اند که شاید این یک شگرد تبلیغاتی برای همراه کردن مردم مناطق دیگر بوده: مشابه چیزی که دنیای امروز می‌بینیم. عمر با شعار گسترش اسلام می‌جنگید، آتنی‌ها با شعار گسترش دموکراسی و کوروش با شعار گسترش حقوق بشر. این که هدف این جنگها تا چه حد تابع ایدئولوژی بوده‌اند و به چه اندازه انگیزه‌های دیگر مطرح بوده مسئله‌ایه که شاید به سادگی نشه بهش پاسخ داد. یادمون باشه حتی در دنیای امروز با وجود این همه رسانه ممکنه تحلیل رفتار حکومتها مشکل باشه چه رسد به حکومتهای قدیم که شاید اطلاعات کامل و دقیقی در موردشون نداشته باشیم.
فروردین said in به جنگهای اعراب با ایران
به جنگهای اعراب با ایران انتقادات زیادی وارده، اما می‌خوام بگم که این موضوع اختصاصی به اعراب نداره. همه اقوام در زمانهای قدیم جنگهایی داشته اند و نه ایرانیان تافته جدا بافته‌ای بوده‌اند و نه اعراب. در زمینه مفاهیمی مثل حقوق بشر هم باز تافته جدا بافته‌ای نیستیم. همزمان با کوروش، مفاهیم حقوق بشر را هم در دموکراسی آتنی می‌بینیم و هم در نظریات لائوتسه در چین. اتفاقاً آتنی‌ها هم در کشورگشایی‌هاشون از شعار گسترش دموکراسی استفاده می‌کردند و برخی گفته‌اند که شاید این یک شگرد تبلیغاتی برای همراه کردن مردم مناطق دیگر بوده: مشابه چیزی که دنیای امروز می‌بینیم. عمر با شعار گسترش اسلام می‌جنگید، آتنی‌ها با شعار گسترش دموکراسی و کوروش با شعار گسترش حقوق بشر. این که هدف این جنگها تا چه حد تابع ایدئولوژی بوده‌اند و به چه اندازه انگیزه‌های دیگر مطرح بوده مسئله‌ایه که شاید به سادگی نشه بهش پاسخ داد. یادمون باشه حتی در دنیای امروز با وجود این همه رسانه ممکنه تحلیل رفتار حکومتها مشکل باشه چه رسد به حکومتهای قدیم که شاید اطلاعات کامل و دقیقی در موردشون نداشته باشیم.
ارادت ، اتفاقا موضوع ایران و اعراب تافته' جدا بافته است در طول تاریخ ایران مورد هجوم اقوام مختلف قرار گرفته که در مواردی خونین تر از حمله' عرب ها بوده است ولی امروز مردم ایران آنها را از یاد برده و در صفحات کتابهای تاریخ خاک میخورند چرا مردم فراموش کرده اند چون گاهی حمله ور میشدند و گاهی مورد حمله قرار میگرفتند و در جنگ زد و خورد عادی است ولی موضوع اعراب عادی نیست ابتدا عرض کنم منظور از اعراب حکومت های کشورهای عربی است نه مردم چرا عادی نیست چون دشمنی اعراب به مقطع خاص از تاریخ محدود نمیشود و تا امروز ادامه یافته است پس از شکست ایران در برابر اعراب حدود دو قرن ایران تحت سیطره خلفای اموی و عباسی قرار داشت تا با قیام یعقوب لیث و برادرش عمرو ایران کم کم استقلال خود را پس گرفت این دشمنی میتوانست در همان قرن سوم تمام شده و ادامه پیدا نکند اما اعراب دشمنی خود را ادامه داده و هنوز هم اگر فرصت پیدا کنند به این سرزمین زخم میزنند جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست شما میتوانید مانند برخی مسئولین چشمان خود را روی حقیقت ببندید ولی با این سخن حضرت امام که فرمودند "اگر از گناه صدام بگذریم از آل سعود نمیگذریم" چه میکنید حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند پس اگر ایرانیان زخمهای کهنه را باز نگه داشته اند بدلیل خصومت آنها با ماست مگر اینکه شما ادعا کنید ایران زمینه ساز دشمنی است و اعراب با ما دشمنی ندارند در مورد کوروش و صفات و خصوصیات او دشمنان این خاک تلاش بسیاری کردند تا چهره' این پادشاه را مخدوش کنند ولی محبوبیت او نزد مردم بیشتر شد ما نمیتوانیم آنچه را که تاریخ گواهی میدهد پنهان کنیم  اکثر مورخین داخلی و خارجی بر اساس آثار و اسناد کوروش را اولین پادشاهی میدانند که حقوق بشر را مطرح نمود و تعجب آور است در حالیکه بیگانگان این موضوع را پذیرفته اند برخی ایرانیان از قبول آن امتناع میکنند جناب فروردین عزیز اگر بگوییم معاویه یا احمد سفاح مبدعان حقوق بشر هستند دل شما آرام میگیرد در زمانه ای که کشورها با جعل سند تلاش میکنند برای خود تاریخی بسازند امثال جنابتان تاریخ مصوب و پذیرفته شده از سوی مراجع معتبر را انکار میکنید حرمت شما را نگه میدارم و نام این رفتار را بیان نمیکنم خودتان فکر کنید انکار ارزشهایی که دیگران برای تاریخ ما قایل هستند چه نامیده میشود ممنون.  
ملی گرایی چیست؟ متحد کردن مردم یک کشور حول یک هویت واحد. در دوره رضاخان سعی شد فرهنگ پارسی به عنوان هویت مشترک کشور ایران مطرح شود؛ اما فرهنگ پارسی عامل مناسبی برای هویت ملی ما نیست چون تمام مردم ایران پارس نیستند. هویت ملی باید سایر اقوام رو هم حول یک محور واحد جمع کنه و واضحه که وقتی بخشی از جمعیت ایران عرب اند، ملی‌گرایی نمی‌تونه سنخیتی با عرب ستیزی داشته باشه. در همین راستا، اقداماتی هم انجام شد برای یکسان کردن فرهنگهای قومی، از جمله یکسان نمودن لباسها. بخشی از متفکران هم تلاش کردند تفاوتهای قومی را انکار کنند؛ به طور مثال احمد کسروی در کتابی نوشت که ترکها پیش از آن که ترک زبان شوند، زبانی به نام «آذری» داشته‌اند که از زبانهای هندی-اروپایی است اما زبان شناسان چنین چیزی رو تایید نکرده اند. همان طور که اشاره فرمودید، بعضی خارجی‌ها هم در راستای معرفی فرهنگ پارسی به عنوان هویت ملی ایرانیان تلاش کردند، اما این مصادف است با پایه گذاری جنبشهایی مثل «پان ترکیسیم» و «پان عربیسم» که همه اینها یک وجه اشتراک دارند: جایگزین نمودن هویتهای قومیتی به جای مفهوم امت اسلامی. یعنی عاملی که می‌تونه تمام خاورمیانه رو متحد کنه، جای خودش رو داد به اجتماع حول قومیتهای مختلف مثل پارس، ترک و عرب. پس تعریف دیگران از فرهنگ پارسی لزوماً به معنی دوستی اونها با ما نیست.
جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست
اینجا هم فقط کشورهای عرب پشت صدام نبودند.
حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند
عربستان می‌خواد حاکم کل کشورهای عرب بشه. ترکیه می‌خواد امپراتوری عثمانی رو زنده کنه. ایران هم می‌خواد از طریق نفوذ روی عراق و سوریه و لبنان، هم روی این دو تا قدرت احاطه پیدا کنه و هم مسلط بشه بر اسرائیل تا بتونه از غرب امتیاز بگیره. اسرائیل هم می‌خواد بین همه اینها تفرقه بندازه.   این که ایران چه تدبیری رو باید اتخاذ کنه رو افراد مطلع‌تر می‌تونند نظر بدهند اما بحث روی دعوای ایران و اعراب و رجوع به تاریخ هزار سال پیش، خودش یک عامل تفرقه است که دردی رو دوا نمی‌کنه.
فروردین said in ملی گرایی چیست؟ متحد کردن
ملی گرایی چیست؟ متحد کردن مردم یک کشور حول یک هویت واحد. در دوره رضاخان سعی شد فرهنگ پارسی به عنوان هویت مشترک کشور ایران مطرح شود؛ اما فرهنگ پارسی عامل مناسبی برای هویت ملی ما نیست چون تمام مردم ایران پارس نیستند. هویت ملی باید سایر اقوام رو هم حول یک محور واحد جمع کنه و واضحه که وقتی بخشی از جمعیت ایران عرب اند، ملی‌گرایی نمی‌تونه سنخیتی با عرب ستیزی داشته باشه. در همین راستا، اقداماتی هم انجام شد برای یکسان کردن فرهنگهای قومی، از جمله یکسان نمودن لباسها. بخشی از متفکران هم تلاش کردند تفاوتهای قومی را انکار کنند؛ به طور مثال احمد کسروی در کتابی نوشت که ترکها پیش از آن که ترک زبان شوند، زبانی به نام «آذری» داشته‌اند که از زبانهای هندی-اروپایی است اما زبان شناسان چنین چیزی رو تایید نکرده اند. همان طور که اشاره فرمودید، بعضی خارجی‌ها هم در راستای معرفی فرهنگ پارسی به عنوان هویت ملی ایرانیان تلاش کردند، اما این مصادف است با پایه گذاری جنبشهایی مثل «پان ترکیسیم» و «پان عربیسم» که همه اینها یک وجه اشتراک دارند: جایگزین نمودن هویتهای قومیتی به جای مفهوم امت اسلامی. یعنی عاملی که می‌تونه تمام خاورمیانه رو متحد کنه، جای خودش رو داد به اجتماع حول قومیتهای مختلف مثل پارس، ترک و عرب. پس تعریف دیگران از فرهنگ پارسی لزوماً به معنی دوستی اونها با ما نیست.
جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست
اینجا هم فقط کشورهای عرب پشت صدام نبودند.
حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند
عربستان می‌خواد حاکم کل کشورهای عرب بشه. ترکیه می‌خواد امپراتوری عثمانی رو زنده کنه. ایران هم می‌خواد از طریق نفوذ روی عراق و سوریه و لبنان، هم روی این دو تا قدرت احاطه پیدا کنه و هم مسلط بشه بر اسرائیل تا بتونه از غرب امتیاز بگیره. اسرائیل هم می‌خواد بین همه اینها تفرقه بندازه.   این که ایران چه تدبیری رو باید اتخاذ کنه رو افراد مطلع‌تر می‌تونند نظر بدهند اما بحث روی دعوای ایران و اعراب و رجوع به تاریخ هزار سال پیش، خودش یک عامل تفرقه است که دردی رو دوا نمی‌کنه.
ارادت ، حمایت سایر کشورها از صدام از گناه کشورهای عربی کم نمیکند چرا کشورهای غربی پاکستان را برای حمله به ایران تشویق و حمایت نکردند چون دشمنی ریشه دار با ایران ندارد آنها از خصومت کشورهای عربی برای ضربه زدن به ایران استفاده کردند و احتمالا خواهند کرد. از شما تقاضا میکنم مبلغ نقشه' دشمنان نباشید و آنچه میگویند را بدون علم تکرار نکنید. ایران بزرگ و متحد یعنی خار چشم تمام کشورهایی که نام بردید آنها با همه' توان و حمایت غرب حریف ایران متحد نشدند آنها که ساز جدایی سر میدهند خبر ندارند که وقتی کوچک شوند راحت بلعیده میشوند و بکلی محو خواهند شد و جنابتان هم با اطلاعات نادرست افکار دشمن را تبلیغ میکنید. بزرگوار نژاد تمام ساکنان فلات ایران که شامل بخشهایی از کشورهای همسایه میشود واحد است یعنی اجداد تمام ایرانیان از یک نژاد هستند که در مناطق مختلف ساکن شده اند گویش و فرهنگ متفاوت بدلیل پهناوری فلات ایران موضوع پیچیده ای نیست که دشمنان و دوستان ناآگاه و گاه مغرض آنرا چماق اختلاف کرده اند چه عرب زبان باشیم چه آذری زبان چه بلوچ باشیم چه گیلک و مازنی چه کرد باشیم چه فارس چه لر باشیم چه فارس همگی از یک نژاد واحد هستیم جالب است که برخی کشورهای همسایه با تبلیغات گسترده تلاش میکنند خود را نژاد آریایی معرفی کنند و برخی ایرانیان که شکی در آریایی بودن آنها نیست در این موضوع شبهه ایجاد میکنند دوست گرامی تفاوت لهجه و گویش به معنای اختلاف نژاد نیست آن هموطنی که بدلیل معاشرت و نزدیکی و ارتباط سببی و نسبی با اعراب اکنون به زبان عربی تکلم میکند همانقدر ایرانی است که یک هموطن فارس زبان هست حواسمان باشد اگر ما فراموش کردیم که ایرانی هستیم دشمن فراموش نکرده و اگر ما را تک و تنها و بدون پشتیبان ببیند شک نکنید لحظه ای در بلعیدن و نابودی ما با هر زبان و فرهنگی که باشیم درنگ نخواهد کرد و این طرحی است که دشمن به آن امید بسته و جنابتان هم کمک حال آنها در این نقشه' شوم هستید. البته ایرانیان ثابت کرده اند مردمی باهوش و ذکاوت هستند و شاید دشمن را بازی بدهند و سرکار بگذارند تا امیدوار شود ولی در بزنگاه غیرت ایرانی خود را نشان داده و سرشان را به سنگ میکوبد تاریخ آکنده از درسهایی است که عاقبت اختلاف و اتحاد را پیش نگاه ما قرار میدهد از معروفترین آنها که همگی دیدیم ماجرای مختار و مصعب است زمانیکه مصعب مختار و یارانش را محاصره کرد در بین آنها نفاق و اختلاف نظر افتاد و تلاش مختار برای اتحاد مجدد آنها بی نتیجه ماند در نتیجه مختار و حدود هفده نفر از یارانش در جنگ نابرابر کشته شدند و حدود هفت هزار نفر که تسلیم شده بودند در یک روز گردن زده شدند! دشمنان این کشور بخوبی میدانند چو ایران نباشد تن من مباد و لبیک یا حسین(ع) چه معنایی دارد و تا این دو کنار هم هستند حریف نمیشوند پس از سر عجز به اختلاف میان این دو هویت ملی امید بسته و تمام امکانات مالی و تبلیغاتی را برای جدایی میان آنها بکار گرفته و بخوبی میدانند تنها با ایجاد شکاف در باورهای ملی و مذهبی میتواند به هدف شوم و خام خود برسد. دشمن دشمن است و نباید انتظار لطف و خیرخواهی از او داشت اما از دوستان توقع میرود در اظهار نظرهای خود مراقب باشند مبلغ و ابزار دست دشمن نشوند نفاق به مرور شکل میگیرد و امری خلق الساعه نیست از چند نفر آغاز و مانند ویروس منتشر میشود افکاری که ما حتی در میان خانواده' خود انتشار میدهیم در ایجاد اتحاد یا نفاق موثر است در رسانه ها و فضای مجازی که تاثیر آن بسیار بیشتر است لطفا مراقب باشیم ممنون .  
فروردین said in ملی گرایی چیست؟ متحد کردن
ملی گرایی چیست؟ متحد کردن مردم یک کشور حول یک هویت واحد. در دوره رضاخان سعی شد فرهنگ پارسی به عنوان هویت مشترک کشور ایران مطرح شود؛ اما فرهنگ پارسی عامل مناسبی برای هویت ملی ما نیست چون تمام مردم ایران پارس نیستند. هویت ملی باید سایر اقوام رو هم حول یک محور واحد جمع کنه و واضحه که وقتی بخشی از جمعیت ایران عرب اند، ملی‌گرایی نمی‌تونه سنخیتی با عرب ستیزی داشته باشه. در همین راستا، اقداماتی هم انجام شد برای یکسان کردن فرهنگهای قومی، از جمله یکسان نمودن لباسها. بخشی از متفکران هم تلاش کردند تفاوتهای قومی را انکار کنند؛ به طور مثال احمد کسروی در کتابی نوشت که ترکها پیش از آن که ترک زبان شوند، زبانی به نام «آذری» داشته‌اند که از زبانهای هندی-اروپایی است اما زبان شناسان چنین چیزی رو تایید نکرده اند. همان طور که اشاره فرمودید، بعضی خارجی‌ها هم در راستای معرفی فرهنگ پارسی به عنوان هویت ملی ایرانیان تلاش کردند، اما این مصادف است با پایه گذاری جنبشهایی مثل «پان ترکیسیم» و «پان عربیسم» که همه اینها یک وجه اشتراک دارند: جایگزین نمودن هویتهای قومیتی به جای مفهوم امت اسلامی. یعنی عاملی که می‌تونه تمام خاورمیانه رو متحد کنه، جای خودش رو داد به اجتماع حول قومیتهای مختلف مثل پارس، ترک و عرب. پس تعریف دیگران از فرهنگ پارسی لزوماً به معنی دوستی اونها با ما نیست.
جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست
اینجا هم فقط کشورهای عرب پشت صدام نبودند.
حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند
عربستان می‌خواد حاکم کل کشورهای عرب بشه. ترکیه می‌خواد امپراتوری عثمانی رو زنده کنه. ایران هم می‌خواد از طریق نفوذ روی عراق و سوریه و لبنان، هم روی این دو تا قدرت احاطه پیدا کنه و هم مسلط بشه بر اسرائیل تا بتونه از غرب امتیاز بگیره. اسرائیل هم می‌خواد بین همه اینها تفرقه بندازه.   این که ایران چه تدبیری رو باید اتخاذ کنه رو افراد مطلع‌تر می‌تونند نظر بدهند اما بحث روی دعوای ایران و اعراب و رجوع به تاریخ هزار سال پیش، خودش یک عامل تفرقه است که دردی رو دوا نمی‌کنه.
ارادت ، حمایت سایر کشورها از صدام از گناه کشورهای عربی کم نمیکند چرا کشورهای غربی پاکستان را برای حمله به ایران تشویق و حمایت نکردند چون دشمنی ریشه دار با ایران ندارد آنها از خصومت کشورهای عربی برای ضربه زدن به ایران استفاده کردند و احتمالا خواهند کرد. از شما تقاضا میکنم مبلغ نقشه' دشمنان نباشید و آنچه میگویند را بدون علم تکرار نکنید. ایران بزرگ و متحد یعنی خار چشم تمام کشورهایی که نام بردید آنها با همه' توان و حمایت غرب حریف ایران متحد نشدند آنها که ساز جدایی سر میدهند خبر ندارند که وقتی کوچک شوند راحت بلعیده میشوند و بکلی محو خواهند شد و جنابتان هم با اطلاعات نادرست افکار دشمن را تبلیغ میکنید. بزرگوار نژاد تمام ساکنان فلات ایران که شامل بخشهایی از کشورهای همسایه میشود واحد است یعنی اجداد تمام ایرانیان از یک نژاد هستند که در مناطق مختلف ساکن شده اند گویش و فرهنگ متفاوت بدلیل پهناوری فلات ایران موضوع پیچیده ای نیست که دشمنان و دوستان ناآگاه و گاه مغرض آنرا چماق اختلاف کرده اند چه عرب زبان باشیم چه آذری زبان چه بلوچ باشیم چه گیلک و مازنی چه کرد باشیم چه فارس چه لر باشیم چه فارس همگی از یک نژاد واحد هستیم جالب است که برخی کشورهای همسایه با تبلیغات گسترده تلاش میکنند خود را نژاد آریایی معرفی کنند و برخی ایرانیان که شکی در آریایی بودن آنها نیست در این موضوع شبهه ایجاد میکنند دوست گرامی تفاوت لهجه و گویش به معنای اختلاف نژاد نیست آن هموطنی که بدلیل معاشرت و نزدیکی و ارتباط سببی و نسبی با اعراب اکنون به زبان عربی تکلم میکند همانقدر ایرانی است که یک هموطن فارس زبان هست حواسمان باشد اگر ما فراموش کردیم که ایرانی هستیم دشمن فراموش نکرده و اگر ما را تک و تنها و بدون پشتیبان ببیند شک نکنید لحظه ای در بلعیدن و نابودی ما با هر زبان و فرهنگی که باشیم درنگ نخواهد کرد و این طرحی است که دشمن به آن امید بسته و جنابتان هم کمک حال آنها در این نقشه' شوم هستید. البته ایرانیان ثابت کرده اند مردمی باهوش و ذکاوت هستند و شاید دشمن را بازی بدهند و سرکار بگذارند تا امیدوار شود ولی در بزنگاه غیرت ایرانی خود را نشان داده و سرشان را به سنگ میکوبد تاریخ آکنده از درسهایی است که عاقبت اختلاف و اتحاد را پیش نگاه ما قرار میدهد از معروفترین آنها که همگی دیدیم ماجرای مختار و مصعب است زمانیکه مصعب مختار و یارانش را محاصره کرد در بین آنها نفاق و اختلاف نظر افتاد و تلاش مختار برای اتحاد مجدد آنها بی نتیجه ماند در نتیجه مختار و حدود هفده نفر از یارانش در جنگ نابرابر کشته شدند و حدود هفت هزار نفر که تسلیم شده بودند در یک روز گردن زده شدند! دشمنان این کشور بخوبی میدانند چو ایران نباشد تن من مباد و لبیک یا حسین(ع) چه معنایی دارد و تا این دو کنار هم هستند حریف نمیشوند پس از سر عجز به اختلاف میان این دو هویت ملی امید بسته و تمام امکانات مالی و تبلیغاتی را برای جدایی میان آنها بکار گرفته و بخوبی میدانند تنها با ایجاد شکاف در باورهای ملی و مذهبی میتواند به هدف شوم و خام خود برسد. دشمن دشمن است و نباید انتظار لطف و خیرخواهی از او داشت اما از دوستان توقع میرود در اظهار نظرهای خود مراقب باشند مبلغ و ابزار دست دشمن نشوند نفاق به مرور شکل میگیرد و امری خلق الساعه نیست از چند نفر آغاز و مانند ویروس منتشر میشود افکاری که ما حتی در میان خانواده' خود انتشار میدهیم در ایجاد اتحاد یا نفاق موثر است در رسانه ها و فضای مجازی که تاثیر آن بسیار بیشتر است لطفا مراقب باشیم ممنون .  
فروردین said in ملی گرایی چیست؟ متحد کردن
ملی گرایی چیست؟ متحد کردن مردم یک کشور حول یک هویت واحد. در دوره رضاخان سعی شد فرهنگ پارسی به عنوان هویت مشترک کشور ایران مطرح شود؛ اما فرهنگ پارسی عامل مناسبی برای هویت ملی ما نیست چون تمام مردم ایران پارس نیستند. هویت ملی باید سایر اقوام رو هم حول یک محور واحد جمع کنه و واضحه که وقتی بخشی از جمعیت ایران عرب اند، ملی‌گرایی نمی‌تونه سنخیتی با عرب ستیزی داشته باشه. در همین راستا، اقداماتی هم انجام شد برای یکسان کردن فرهنگهای قومی، از جمله یکسان نمودن لباسها. بخشی از متفکران هم تلاش کردند تفاوتهای قومی را انکار کنند؛ به طور مثال احمد کسروی در کتابی نوشت که ترکها پیش از آن که ترک زبان شوند، زبانی به نام «آذری» داشته‌اند که از زبانهای هندی-اروپایی است اما زبان شناسان چنین چیزی رو تایید نکرده اند. همان طور که اشاره فرمودید، بعضی خارجی‌ها هم در راستای معرفی فرهنگ پارسی به عنوان هویت ملی ایرانیان تلاش کردند، اما این مصادف است با پایه گذاری جنبشهایی مثل «پان ترکیسیم» و «پان عربیسم» که همه اینها یک وجه اشتراک دارند: جایگزین نمودن هویتهای قومیتی به جای مفهوم امت اسلامی. یعنی عاملی که می‌تونه تمام خاورمیانه رو متحد کنه، جای خودش رو داد به اجتماع حول قومیتهای مختلف مثل پارس، ترک و عرب. پس تعریف دیگران از فرهنگ پارسی لزوماً به معنی دوستی اونها با ما نیست.
جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست
اینجا هم فقط کشورهای عرب پشت صدام نبودند.
حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند
عربستان می‌خواد حاکم کل کشورهای عرب بشه. ترکیه می‌خواد امپراتوری عثمانی رو زنده کنه. ایران هم می‌خواد از طریق نفوذ روی عراق و سوریه و لبنان، هم روی این دو تا قدرت احاطه پیدا کنه و هم مسلط بشه بر اسرائیل تا بتونه از غرب امتیاز بگیره. اسرائیل هم می‌خواد بین همه اینها تفرقه بندازه.   این که ایران چه تدبیری رو باید اتخاذ کنه رو افراد مطلع‌تر می‌تونند نظر بدهند اما بحث روی دعوای ایران و اعراب و رجوع به تاریخ هزار سال پیش، خودش یک عامل تفرقه است که دردی رو دوا نمی‌کنه.
  ارادت ، حمایت سایر کشورها از صدام از گناه کشورهای عربی کم نمیکند چرا کشورهای غربی پاکستان را برای حمله به ایران تشویق و حمایت نکردند چون دشمنی ریشه دار با ایران ندارد آنها از خصومت کشورهای عربی برای ضربه زدن به ایران استفاده کردند و احتمالا خواهند کرد. از شما تقاضا میکنم مبلغ نقشه' دشمنان نباشید و آنچه میگویند را بدون علم تکرار نکنید. ایران بزرگ و متحد یعنی خار چشم تمام کشورهایی که نام بردید آنها با همه' توان و حمایت غرب حریف ایران متحد نشدند آنها که ساز جدایی سر میدهند خبر ندارند که وقتی کوچک شوند راحت بلعیده میشوند و بکلی محو خواهند شد و جنابتان هم با اطلاعات نادرست افکار دشمن را تبلیغ میکنید. بزرگوار نژاد تمام ساکنان فلات ایران که شامل بخشهایی از کشورهای همسایه میشود واحد است یعنی اجداد تمام ایرانیان از یک نژاد هستند که در مناطق مختلف ساکن شده اند گویش و فرهنگ متفاوت بدلیل پهناوری فلات ایران موضوع پیچیده ای نیست که دشمنان و دوستان ناآگاه و گاه مغرض آنرا چماق اختلاف کرده اند چه عرب زبان باشیم چه آذری زبان چه بلوچ باشیم چه گیلک و مازنی چه کرد باشیم چه فارس چه لر باشیم چه فارس همگی از یک نژاد واحد هستیم جالب است که برخی کشورهای همسایه با تبلیغات گسترده تلاش میکنند خود را نژاد آریایی معرفی کنند و برخی ایرانیان که شکی در آریایی بودن آنها نیست در این موضوع شبهه ایجاد میکنند دوست گرامی تفاوت لهجه و گویش به معنای اختلاف نژاد نیست آن هموطنی که بدلیل معاشرت و نزدیکی و ارتباط سببی و نسبی با اعراب اکنون به زبان عربی تکلم میکند همانقدر ایرانی است که یک هموطن فارس زبان هست حواسمان باشد اگر ما فراموش کردیم که ایرانی هستیم دشمن فراموش نکرده و اگر ما را تک و تنها و بدون پشتیبان ببیند شک نکنید لحظه ای در بلعیدن و نابودی ما با هر زبان و فرهنگی که باشیم درنگ نخواهد کرد و این طرحی است که دشمن به آن امید بسته و جنابتان هم کمک حال آنها در این نقشه' شوم هستید. البته ایرانیان ثابت کرده اند مردمی باهوش و ذکاوت هستند و شاید دشمن را بازی بدهند و سرکار بگذارند تا امیدوار شود ولی در بزنگاه غیرت ایرانی خود را نشان داده و سرشان را به سنگ میکوبد تاریخ آکنده از درسهایی است که عاقبت اختلاف و اتحاد را پیش نگاه ما قرار میدهد از معروفترین آنها که همگی دیدیم ماجرای مختار و مصعب است زمانیکه مصعب مختار و یارانش را محاصره کرد در بین آنها نفاق و اختلاف نظر افتاد و تلاش مختار برای اتحاد مجدد آنها بی نتیجه ماند در نتیجه مختار و حدود هفده نفر از یارانش در جنگ نابرابر کشته شدند و حدود هفت هزار نفر که تسلیم شده بودند در یک روز گردن زده شدند! دشمنان این کشور بخوبی میدانند چو ایران نباشد تن من مباد و لبیک یا حسین(ع) چه معنایی دارد و تا این دو کنار هم هستند حریف نمیشوند پس از سر عجز به اختلاف میان این دو هویت ملی امید بسته و تمام امکانات مالی و تبلیغاتی را برای جدایی میان آنها بکار گرفته و بخوبی میدانند تنها با ایجاد شکاف در باورهای ملی و مذهبی میتواند به هدف شوم و خام خود برسد. دشمن دشمن است و نباید انتظار لطف و خیرخواهی از او داشت اما از دوستان توقع میرود در اظهار نظرهای خود مراقب باشند مبلغ و ابزار دست دشمن نشوند نفاق به مرور شکل میگیرد و امری خلق الساعه نیست از چند نفر آغاز و مانند ویروس منتشر میشود افکاری که ما حتی در میان خانواده' خود انتشار میدهیم در ایجاد اتحاد یا نفاق موثر است در رسانه ها و فضای مجازی که تاثیر آن بسیار بیشتر است لطفا مراقب باشیم ممنون .  
فروردین said in ملی گرایی چیست؟ متحد کردن
ملی گرایی چیست؟ متحد کردن مردم یک کشور حول یک هویت واحد. در دوره رضاخان سعی شد فرهنگ پارسی به عنوان هویت مشترک کشور ایران مطرح شود؛ اما فرهنگ پارسی عامل مناسبی برای هویت ملی ما نیست چون تمام مردم ایران پارس نیستند. هویت ملی باید سایر اقوام رو هم حول یک محور واحد جمع کنه و واضحه که وقتی بخشی از جمعیت ایران عرب اند، ملی‌گرایی نمی‌تونه سنخیتی با عرب ستیزی داشته باشه. در همین راستا، اقداماتی هم انجام شد برای یکسان کردن فرهنگهای قومی، از جمله یکسان نمودن لباسها. بخشی از متفکران هم تلاش کردند تفاوتهای قومی را انکار کنند؛ به طور مثال احمد کسروی در کتابی نوشت که ترکها پیش از آن که ترک زبان شوند، زبانی به نام «آذری» داشته‌اند که از زبانهای هندی-اروپایی است اما زبان شناسان چنین چیزی رو تایید نکرده اند. همان طور که اشاره فرمودید، بعضی خارجی‌ها هم در راستای معرفی فرهنگ پارسی به عنوان هویت ملی ایرانیان تلاش کردند، اما این مصادف است با پایه گذاری جنبشهایی مثل «پان ترکیسیم» و «پان عربیسم» که همه اینها یک وجه اشتراک دارند: جایگزین نمودن هویتهای قومیتی به جای مفهوم امت اسلامی. یعنی عاملی که می‌تونه تمام خاورمیانه رو متحد کنه، جای خودش رو داد به اجتماع حول قومیتهای مختلف مثل پارس، ترک و عرب. پس تعریف دیگران از فرهنگ پارسی لزوماً به معنی دوستی اونها با ما نیست.
جنگ هشت ساله علیه بیش از بیست کشور عربی شاهد این ادعاست
اینجا هم فقط کشورهای عرب پشت صدام نبودند.
حتما میدانید آل سعود رهبری اکثر کشورهای عربی را بعهده داشته و این کشورها پیرو سیاست سعودی ها هستند
عربستان می‌خواد حاکم کل کشورهای عرب بشه. ترکیه می‌خواد امپراتوری عثمانی رو زنده کنه. ایران هم می‌خواد از طریق نفوذ روی عراق و سوریه و لبنان، هم روی این دو تا قدرت احاطه پیدا کنه و هم مسلط بشه بر اسرائیل تا بتونه از غرب امتیاز بگیره. اسرائیل هم می‌خواد بین همه اینها تفرقه بندازه.   این که ایران چه تدبیری رو باید اتخاذ کنه رو افراد مطلع‌تر می‌تونند نظر بدهند اما بحث روی دعوای ایران و اعراب و رجوع به تاریخ هزار سال پیش، خودش یک عامل تفرقه است که دردی رو دوا نمی‌کنه.
ارادت ، در مورد نظر شما مفصل پاسخ دادم ولی متاسفانه بدلیل ضعف در سامانه ذخیره نشد (پست قبل) شرمندم که فرصت کافی برای ثبت مجدد ندارم اگر صلاح بود و وقت داشتید به تاپیک نقش و جایگاه هویت ملی در نظام اسلامی مراجعه کنید شاید مفید باشد ممنون .  
خلیفه' دوم عمر ریسمانی به فرماندهان خود داده و گفته بود مذکران بلندتر از آنرا بکشند و کوتاهتر را برای غلامی اسیر بگیرند زنهای جوان و دختران را هم برای کنیزی بیاورند. 
سند ارائه دهید
در اینکه اعراب در فتح ایران جنایت کردند شکی نیست و با آوردن نمونه های مشابه نمیتوان این حد از بدویت و وحشی گری را توجیه کرد 
منکر برخی از ناملایمات هنگام فتح نیستم اما آنچه در فضای مجازی نشر داده میشود بسیار مبالغه آمیز است و انسان را یاد ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ می اندازد با این تفاوت که باید گفت یک کلاغ چهل هزار کلاغ ایران و روم تقریبا هفتصد سال با هم می چنگیدند از زمان اشکانیان تا زمان خسرو پرویز اما نه ایران به صورت کامل و نروم به صورت قعطی پیروز نشدند بلکه پیروزیها بر یکدیگر مقطعی بود اما یک دولت با کمتر از 18 سال از تولدش هر دو امپراطور را به زانو در می آورد این امر میسر نمی شود مگر اینکه همکاریهایی از طرف مردم دو امپراطوری صورت گرفته باشد. نمی توان قبول کرد کویت به امریکا و روسیه هر دو حمله کند هر دو  را شکست دهد مگر اینکه مردم آمریکا و روسیه سیاستمدارانشان را کمک نکنند  
عدم حمایت مردم از جنبش های ضد عرب در ایران لزوما بمعنای استقبال از آنها نیست زیرا مشارکت در این خیزش ها ارتداد محسوب شده و مجرمان گردن زده میشدند
اولا که عدم حمایت از جنبشهایی که بر علیه اعراب اتفاق می افتاد با اقبال عمومی صورت نگرفت و الا به اینگونه شکست نمی خورد. واقعا به نام حمایت از نیاکان ایرانی بدترین اهانت ها را به ایرانی ها وارد کنند. ملی ترسو،‌ بزدل که از ترس جان دینشان را عوض کردند و دین جدید را قبول نداشتند، قیامها را هم یاری نکردند چون می ترسیدند ارتداد محسوب شود. این چه اهانتی است که به ایران و ایرانی می کنید؟ ثانیا: استقبال از قیامهای مذهبی چی؟ آیا این هم به زور بود؟ استقبال از قیام مختار، ‌استقبال از قیام یحیی بن زید و نامگذاری نام افراد به نام یحیی در سال شهادتش در خراسان،‌ و نیز استقبال از قیام ابومسلم و حمایت یک از یک گروه اعراب بر ضد دیگری چه معنا داشت؟ اگر برای ایرانی ملی گرا که به اعراب به دیده اشغالگر ناگاه می کند چرا باید یک گروه اعراب را بر علیه گروه دیگر یاری کند؟‌ لذا قطعا اینگونه که شما فکر می کنید نیست  
در مورد خیانت افشین به بابک همواره افرادی بوده اند که منافع شخصی را به مصالح جمع ترجیح داده اند
عرض بنده در مقابل پست اول بود که برای تحریک احساسات افشین و بابک را کنار هم قرار داده بود و گویا اصلا خبر نداشت که افشین نه تنها به بابک بلکه به مازیار نیز خیانت کرده است. اما در مورد توبه افشین، اگر سندی دارید بفرمائید استفاده می کنیم.  
گرچه افشین پشیمان و بدست اعراب کشته شد درست مثل حرابن یزید ریاحی .
اولا برای توبه افشین نسبت به خیانتش به بابک و مازیار سند ارائه دهید تا استفاده کنیم ثانیا: اگر چه از نظر مذهبی این دو قابل قیاس نیستند ولی شاید نزد شما باشند اما باز مقایسه جالب نیست. حر توبه کرد و با توبه خود،‌ از جان خود مایه گذاشت اما افشین بر فرض پشیمانی از خیانت،‌ تا هنگامیکه آزاد بود چنین کاری نکرد حتی در جریان محاکمه خود را مسلمان واقعی نام می ندهد و به شاهدان که برخی ایرانی و حتی زردشتی بودند کنایه آمیز سخن می گوید. 
 نکته' آخر برخی دوستان در توجیه جنایات یک دوره به موردهای مشابه در دوره های گذشته اشاره میکنند مقایسه' فرهنگ یک ملت با سایر ملل باید در یک مقطع تاریخی انجام شود ما نمیتوانیم آداب قرنهای گذشته را با امروز مقایسه و حکم به درست یا نادرستی آنها بدهیم ممنون .
ظاهرا بحث را خوب دنبال نمی کنید. پرسشگری متنی شبهه الود را گذاشته و از بنده در مورد صحت آن پرسیده است. در متن مذکور(پست اول)،‌ سربردیدن و وحشی گیری شیوه عرب نامیده شده، بنده عرض کردم خوب و بد همه جا داریم در عرب هم خوب هست هم بد همانطور که در ایران باستان نیز چنین است. و نمونه های این برای اثبات مدعای خود اورده ام مطلب بنده در مقابل متن پست اول است. دقت کنید
لطفا بحث از کورش را به تاپیک خود واگذار کنید و در این تاپیک تنها در مورد بحث اصلی مطلب بگذارید
عماد said in خلیفه' دوم عمر ریسمانی به
خلیفه' دوم عمر ریسمانی به فرماندهان خود داده و گفته بود مذکران بلندتر از آنرا بکشند و کوتاهتر را برای غلامی اسیر بگیرند زنهای جوان و دختران را هم برای کنیزی بیاورند. 
سند ارائه دهید
...نامه ای برایت نقل کنم گه عمربن خطاب به والی بصره نوشته بود همراه نامه ریسمانی بود به طول پنج وجب ... عمر در آن نامه دستور داده بود از موالی و اعاجم هر کس قامتش به اندازه' ریسمان بود گردن بزند ناسخ التواریخ ، جلد ششم ، مورخ الدوله سپهر  دوست عزیز مشخص نیست قصدتان دفاع از ایرانیان است یا ملایم جلوه دادن خشونت اعراب در فتح ایران بنده از شما برای تمام ادعاهایی که در پستهایتان مطرح کرده اید سند درخواست میکنم گرچه غالبا با عزیزی که جواب سلام ندهد هم کلام نمیشوم ولی با توجه به مطالب جنابتان که با انحراف افکار سعی در تبرئه' اعراب دارید در صورت ارایه' اسناد در خدمت هستم نمونه : اگر بین توبه' حرابن ریاحی و پشیمانی فردی حتی لامذهب وجه اشتراک قائل نیستید مبین نگاه بسته و متاثر از مذهب خشک است عصبانیت پنهان در کلام خود را کنترل بفرمایید تا بحث در مسیر صحیح ادامه یابد ممنون .  
عماد said in در اینکه اعراب در فتح ایران
در اینکه اعراب در فتح ایران جنایت کردند شکی نیست و با آوردن نمونه های مشابه نمیتوان این حد از بدویت و وحشی گری را توجیه کرد 
منکر برخی از ناملایمات هنگام فتح نیستم اما آنچه در فضای مجازی نشر داده میشود بسیار مبالغه آمیز است و انسان را یاد ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ می اندازد با این تفاوت که باید گفت یک کلاغ چهل هزار کلاغ ایران و روم تقریبا هفتصد سال با هم می چنگیدند از زمان اشکانیان تا زمان خسرو پرویز اما نه ایران به صورت کامل و نروم به صورت قعطی پیروز نشدند بلکه پیروزیها بر یکدیگر مقطعی بود اما یک دولت با کمتر از 18 سال از تولدش هر دو امپراطور را به زانو در می آورد این امر میسر نمی شود مگر اینکه همکاریهایی از طرف مردم دو امپراطوری صورت گرفته باشد. نمی توان قبول کرد کویت به امریکا و روسیه هر دو حمله کند هر دو  را شکست دهد مگر اینکه مردم آمریکا و روسیه سیاستمدارانشان را کمک نکنند  
عدم حمایت مردم از جنبش های ضد عرب در ایران لزوما بمعنای استقبال از آنها نیست زیرا مشارکت در این خیزش ها ارتداد محسوب شده و مجرمان گردن زده میشدند
اولا که عدم حمایت از جنبشهایی که بر علیه اعراب اتفاق می افتاد با اقبال عمومی صورت نگرفت و الا به اینگونه شکست نمی خورد. واقعا به نام حمایت از نیاکان ایرانی بدترین اهانت ها را به ایرانی ها وارد کنند. ملی ترسو،‌ بزدل که از ترس جان دینشان را عوض کردند و دین جدید را قبول نداشتند، قیامها را هم یاری نکردند چون می ترسیدند ارتداد محسوب شود. این چه اهانتی است که به ایران و ایرانی می کنید؟ ثانیا: استقبال از قیامهای مذهبی چی؟ آیا این هم به زور بود؟ استقبال از قیام مختار، ‌استقبال از قیام یحیی بن زید و نامگذاری نام افراد به نام یحیی در سال شهادتش در خراسان،‌ و نیز استقبال از قیام ابومسلم و حمایت یک از یک گروه اعراب بر ضد دیگری چه معنا داشت؟ اگر برای ایرانی ملی گرا که به اعراب به دیده اشغالگر ناگاه می کند چرا باید یک گروه اعراب را بر علیه گروه دیگر یاری کند؟‌ لذا قطعا اینگونه که شما فکر می کنید نیست  
مدعی هستید ایرانیان بدلیل وحشت از بی رحمی غیر قابل وصف اعراب مسلمان نشده اند (البته ممکن است تظاهر به مسلمان شدن کرده باشند) بعبارت دیگر پذیرش اسلام توسط ایرانیان را نتیجه' رحمانیت و عدالتی میدانید که قبول اسلام به ارمغان میاورد لطفا سند این رخداد را ارایه بفرمایید توجه داشته باشید برداشت شخصی و اظهار نظر با سندی که موید وقوع قطعی فعلی در تاریخ است تفاوت دارد ممنون .  
عماد said in  نکته' آخر برخی دوستان در
 نکته' آخر برخی دوستان در توجیه جنایات یک دوره به موردهای مشابه در دوره های گذشته اشاره میکنند مقایسه' فرهنگ یک ملت با سایر ملل باید در یک مقطع تاریخی انجام شود ما نمیتوانیم آداب قرنهای گذشته را با امروز مقایسه و حکم به درست یا نادرستی آنها بدهیم ممنون .
ظاهرا بحث را خوب دنبال نمی کنید. پرسشگری متنی شبهه الود را گذاشته و از بنده در مورد صحت آن پرسیده است. در متن مذکور(پست اول)،‌ سربردیدن و وحشی گیری شیوه عرب نامیده شده، بنده عرض کردم خوب و بد همه جا داریم در عرب هم خوب هست هم بد همانطور که در ایران باستان نیز چنین است. و نمونه های این برای اثبات مدعای خود اورده ام مطلب بنده در مقابل متن پست اول است. دقت کنید
آنچه عرض شده چه ارتباطی با وجود خوب و بد در هر ملت دارد بنده عرض کردم مقایسه فرهنگ ها ی ملل باید در یک مقطع تاریخی صورت گیرد آیا این مطلب منکر وجود خوب و بد در هر نژاد است که سعی در اثبات آن دارید؟ مسلمان شدن و عدم حمایت از جنبش های ضد عرب را بدلیل خشونت و وحشیگری توهین به ایرانیان دانسته اید آیا این توهین است یا پشت کردن به دین و فرهنگ و باورهای مذهبی خود و قبول دینی ناشناخته توسط ملتی که مورد هجوم قرار گرفته است در حمله' اعراب که مسلمان بودند نشانی از رافت دیده نمیشود ایرانیان بر اساس کدام نشانه های مثبت اسلام را پذیرفته اند ؟ لابد با حمله مغولان به ایران گه هدف ایدئولوژیک نداشت ایرانیان بدلیل برتری نظام سیاسی آنها تن به قبول حکمرانی ایشان دادند و تا زمان مسلمان شدن مغول ایران را بر اساس قوانین مغولان اداره میکردند.  
عماد said in لطفا بحث از کورش را به تاپیک
لطفا بحث از کورش را به تاپیک خود واگذار کنید و در این تاپیک تنها در مورد بحث اصلی مطلب بگذارید
بنده بحث کوروش را مطرح نکردم توسط دوستان طرح شد و لازم بود پاسخ داده شود توصیه میکنم در مورد آنچه مطالعه میکنید یا پای منابر میشنوید تفکر نمایید نقل مطالب بدون تفکر در صحت و سقم آنها موجب گمراهی و گاه تعصب بی منطق میگردد .  
عماد said in در اینکه اعراب در فتح ایران
در اینکه اعراب در فتح ایران جنایت کردند شکی نیست و با آوردن نمونه های مشابه نمیتوان این حد از بدویت و وحشی گری را توجیه کرد 
منکر برخی از ناملایمات هنگام فتح نیستم اما آنچه در فضای مجازی نشر داده میشود بسیار مبالغه آمیز است و انسان را یاد ضرب المثل یک کلاغ چهل کلاغ می اندازد با این تفاوت که باید گفت یک کلاغ چهل هزار کلاغ ایران و روم تقریبا هفتصد سال با هم می چنگیدند از زمان اشکانیان تا زمان خسرو پرویز اما نه ایران به صورت کامل و نروم به صورت قعطی پیروز نشدند بلکه پیروزیها بر یکدیگر مقطعی بود اما یک دولت با کمتر از 18 سال از تولدش هر دو امپراطور را به زانو در می آورد این امر میسر نمی شود مگر اینکه همکاریهایی از طرف مردم دو امپراطوری صورت گرفته باشد. نمی توان قبول کرد کویت به امریکا و روسیه هر دو حمله کند هر دو  را شکست دهد مگر اینکه مردم آمریکا و روسیه سیاستمدارانشان را کمک نکنند  
عدم حمایت مردم از جنبش های ضد عرب در ایران لزوما بمعنای استقبال از آنها نیست زیرا مشارکت در این خیزش ها ارتداد محسوب شده و مجرمان گردن زده میشدند
اولا که عدم حمایت از جنبشهایی که بر علیه اعراب اتفاق می افتاد با اقبال عمومی صورت نگرفت و الا به اینگونه شکست نمی خورد. واقعا به نام حمایت از نیاکان ایرانی بدترین اهانت ها را به ایرانی ها وارد کنند. ملی ترسو،‌ بزدل که از ترس جان دینشان را عوض کردند و دین جدید را قبول نداشتند، قیامها را هم یاری نکردند چون می ترسیدند ارتداد محسوب شود. این چه اهانتی است که به ایران و ایرانی می کنید؟ ثانیا: استقبال از قیامهای مذهبی چی؟ آیا این هم به زور بود؟ استقبال از قیام مختار، ‌استقبال از قیام یحیی بن زید و نامگذاری نام افراد به نام یحیی در سال شهادتش در خراسان،‌ و نیز استقبال از قیام ابومسلم و حمایت یک از یک گروه اعراب بر ضد دیگری چه معنا داشت؟ اگر برای ایرانی ملی گرا که به اعراب به دیده اشغالگر ناگاه می کند چرا باید یک گروه اعراب را بر علیه گروه دیگر یاری کند؟‌ لذا قطعا اینگونه که شما فکر می کنید نیست  
آنان که مانند شما قصد دارند القا کنند که ایرانیان با میل و خواست خود مسلمان شدند بیش از آنکه قصدشان تعریف از مردم ایران باشد سعی دارند خشونت و کشتار بی رحمانه' اعراب را لاپوشانی نمایند چرا که ایرانیان زمانی با اراده' خود مسلمان میشوند که از اعراب مسلمان رحمت و رافت دیده باشند لطفا دو قرن سکوت را مطالعه بفرمایید قتل عام مردم غیر نظامی و بی گناه صرفا به جرم مسلمان نبودن چه محسنه ای دارد که مردم با اشتیاق دین مهاجمان را بپذیرند برخی افراد مذهبی و متعصب برای پنهان کردن بدویت و توحش مهاجمان به ایران چاره ای جز توسل به دروغ ندارند تا بلکه افراد ساده دل مانند شما را از توجه به کشتار و اسارت و خونخواری اعراب مهاجم بازدارند .  
سلام در تحلیل مسائل تاریخی میتوان هم به معلول توجه کرد و هم به علت ها... مثلا یکبار شما وقایع تاریخی را در کتب تاریخی رصد می کنید. یکبار به دلایل فقهی و اعتقادی عاملان دقت می کنید. بگذارید از گردن زدن شروع کنیم. نکته اول : در جنگهای قدیم قطعا هدف اولیه کشتن و ناکار کردن طرف مقابل است و یکی از اهداف اصلی گردن است. لذا همیشه یکی از جاهایی که شمشیر را به آنجا می زدند گردن بوده است. اما اعدام به سبک گردن زدن : روش های متعددی برای اعدام وجود داشته است. و بحث های زیادی درباره میزان درد ناشی از آن وجود دارد. مثلا اعدام با طناب دار، شلیک گلوله به شکم، کشتن با دود، گیوتین، کشتن با به صلیب کشیدن تا از گرسنگی و تشنگی بمیرد. اعدام با خوراندن زهر اعدام با برق اعدام با بریدن گلو شلیک مستقیم گلوله به مغز و... اما کدام کشتن ؟ به نظر می رسد بریدن گلو یکی از روش هایی است که درد کمتر و زجر کمتری دارد. برای ذبح حیوان نیز بریدن گلو داریم که گویا برخی تحقیقات گفته اند درد کمتری دارد. گردن زدن پیش از آنکه عامل اعتقادی داشته باشد امری مرسوم و تابع اموری طبیعی است...در واقع در میان روشهای اعدام طبیعی ترین و راحت ترین و حتی احتمالا جزو بی دردترین روش هاست و اگر دینی هم نبود این روش در میان بشر رواج پیدا میکرد.    نکته دوم : در مورد کشتار ایرانی ها میتوان به علت فقهی رجوع کرد. حکم فقهی و اعتقادی در آن زمان چه بوده است؟  نظر عمر به عنوان حاکم اسلامی چه بوده است؟ آیا نظرش این بوده که با اندازه گیری قد با طناب میتوان کسی را کشت؟ نظر غالب فقهی در آن دوران چه بوده است؟ قطعا بررسی نظرات فقهی آن دوران میتواند تحلیل های تاریخی را به مسیر معقولی ببرد و بتوانیم نقل های تاریخی را سبک و سنگین کنیم...      
لطفا بحث از کورش را به تاپیک خود واگذار کنید و در این تاپیک تنها در مورد بحث اصلی مطلب بگذارید
وقتی می‌خواهیم روش ایرانیان، اعراب و سایر اقوام در آن زمان را در کشورگشاییهاشون با هم مقایسه کنیم، مطمئناً بحث ایرانیها هم به میان میاد و این چیز جدایی نیست. وگرنه اگر روش یک قوم را به شکل مطلق با معیارهای اخلاقی مقایسه کنیم احتمالاً امتیاز بالایی دریافت نمی‌کنند و این در مورد خیلی از قومیتها صدق می‌کنه و نه فقط اعراب.
واقعا به نام حمایت از نیاکان ایرانی بدترین اهانت ها را به ایرانی ها وارد کنند. ملی ترسو،‌ بزدل که از ترس جان دینشان را عوض کردند و دین جدید را قبول نداشتند، قیامها را هم یاری نکردند چون می ترسیدند ارتداد محسوب شود. این چه اهانتی است که به ایران و ایرانی می کنید؟
در دنیای امروز هم نمونه‌های زیادی رو داریم که عقیده مردم یک ناحیه به اجبار تغییر کرده. پس نمیشه بر غیر ممکن بودن این تغییر استدلال کرد.
توصیه میکنم در مورد آنچه مطالعه میکنید یا پای منابر میشنوید تفکر نمایید نقل مطالب بدون تفکر در صحت و سقم آنها موجب گمراهی و گاه تعصب بی منطق میگردد .
همه ما می‌تونیم تحت تاثیر رسانه باشیم، تعصب داشته باشیم یا اطلاعاتمون کامل نباشه. بحث برای همینه که در یک فضای محترمانه به هم کمک کنیم برای داشتن یک دیدگاه کاملتر.  
آنان که مانند شما قصد دارند القا کنند که ایرانیان با میل و خواست خود مسلمان شدند بیش از آنکه قصدشان تعریف از مردم ایران باشد سعی دارند خشونت و کشتار بی رحمانه' اعراب را لاپوشانی نمایند
اگر بناست بحث علمی باشد احساسات و تعصبات را کنار بگذاریم و شروع کنیم به بحث علمی. لازمه بحث علمی صحبت کردن با سند و مدرک است. شما مدعی کشتار هستید،‌خیلی خب بنده در خدمتم اما علمی لطفا یکی از گزارشهایی که اشاره به کشتار دارد را بفرمائید تا از نظر سندی و محتوایی با غالب هایی که در علم تاریخ بررسی می شود بحث کنیم. لطفا کلی گویی و ... نداشته باشیم. گزارش از منابع تاریخی اولیه بیاوریم شما در اثبات مدعای خود و بنده نیز در اثبات ادعای خود. فقط علمی. اگر شما گزارشی اوردید بنده یاقبول کنم یا اگر بناست رد کنم علمی رد کنم. و برعکس بنده گزارشهایی در مورد ادعای خود می آورم به شرطی که شما علمی رد کنید نا با کلی گویی. زیبنده شما و بنده نیست که مانند دو کابر در تلگرام و اینستاگرام و ... بحث کنیم علمی یعنی ابتدا بررسی سندی،‌ سپس بررسی محتوایی و سپس تحلیل های خارج از متن بسم الله منتظرم
چرا که ایرانیان زمانی با اراده' خود مسلمان میشوند که از اعراب مسلمان رحمت و رافت دیده باشند لطفا دو قرن سکوت را مطالعه بفرمایید 
دو قرن سکوت را نه یکبار بلکه چند بار خواندم،‌ اما حتما می دانید خود دکتر زرین کوب از نظراتش در دو قرن سکوت گذشت و به جبران این اشتباه دو کتاب با عناوین«کارنامه اسلام» و «بامداد اسلام» نگاشت که کاملا در تضاد با دو قرن سکوت است. وقتی خود نویسنده از نظرش برگشته و به گفته خودش اشتباه کرده چگونه ما این کتاب را پایه استدلال در بحث قرار دهیم. البته اسلام ستیزان به دورغ می گوید زرین کوب نان به نرخ روز خور بوده و در زمان پهلوی دوقرن سکوت را نوشه و به به و چه چه شنیده و سپس در زمان جمهوری اسلام این دو کتاب را نوشته تا به به و چه چه جدید نثارش شود اما اگر یکبار به چاپ اول دو کتاب بنگرید خواهید دید که هر دو کتاب کارنامه اسلام و بامداد اسلام در زمان طاغوت نگاشته شده است.   
قتل عام مردم غیر نظامی و بی گناه صرفا به جرم مسلمان نبودن چه محسنه ای دارد که مردم با اشتیاق دین مهاجمان را بپذیرند
این همان غیر علمی صحبت کردن است. شما اول گزارشهای کشتار غیر نظامیان را بیارید. بنده اگر سندا و محتویا حرفی برای گفتن نداشتم. سپس این جمله را بفرمائید. هنوز چیزی اثبات نکرده اید که دارید نتیجه گیری می کنید برای مثال اگر بنده  بگویم«مگر می شود وقتی به هر ایرانی یک ملیارد تومان می دهند او حاضر نباشد ساسانیان را به مسلمانان بفروشد» این سخن من خنده دار نیست؟ ابتدا باید گزارشهایی که می گوید یکملیارد می دادند بیارم شما اگر علمی نتوانستید رد کنید سپس پایه استدلال قرار دهم و نتیجه گیری کنیم.  
برخی افراد مذهبی و متعصب برای پنهان کردن بدویت و توحش مهاجمان به ایران چاره ای جز توسل به دروغ ندارند تا بلکه افراد ساده دل مانند شما را از توجه به کشتار و اسارت و خونخواری اعراب مهاجم بازدارند .
بسم الله شما راستها را با سند و مدرک بفرمائید. بحث کنیم تا گرفتار دروغهای مذهبی ها نشویم تا به دنبال پهنان کردن بدویت و توحش مهاجمان به ایران باشند.   پیش از هر سخن جدیدی لطفا یکی از گزارشهایی که از کشتار سخن می گوید با سند و مدرک بفرماید. سند عبارت است از: نام نویسنده، نام کتاب،‌ محل انتشار، سال انتشار،‌ جلد و صفحه خواهش می کنیم اولین گزارش را بفرماید منتظرم
لطفا یکی از گزارشهایی که اشاره به کشتار دارد را بفرمائید تا از نظر سندی و محتوایی با غالب هایی که در علم تاریخ بررسی می شود بحث کنیم.
یعنی جنگ بدون کشتار بوده؟   به نظرم نمیشه کلیت این مسائل رو منکر شد. اما میشه بحث کرد در مورد موضع ائمه (ع) در این خصوص یا در مورد مقایسه اعراب با سایر اقوام آن زمان.
اما حتما می دانید خود دکتر زرین کوب از نظراتش در دو قرن سکوت گذشت
در مصاحبه دکتر زرین‌کوب که از لینک زیر قابل دریافت است، اینطور بیان داشته‌اند که منابع تاریخی در این خصوص آنقدرها کامل نیست که بتوان با یقین و بدون تردید در مورد جزئیاتش بحث کرد: http://ensani.ir/fa/article/193669/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%88-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA- پس طبیعتاً بحثی که ما اینجا خواهیم داشت هم بدون خطا نخواهد بود. اما باید ببینیم که هدفمان از این بحث چیست؟ وقتی جنگی اتفاق افتاده طبیعتاً کشتار هم رخ داده. اما چه نتیجه‌گیری میخواهیم از این موضوع داشته باشیم؟   اگر بحث بر سر این باشد که آیا قوم عرب تفاوتی با سایر اقوام دارد یا خیر؟ خب بهتره به این سوال در مقام مقایسه پاسخ دهیم. اینجا هم باید ایران باستان رو بشناسیم و هم اعراب و هم سایر اقوام آن زمان را. البته شاید بهتر باشه امروز را ببینیم و گذشته را به گذشتگان بسپاریم. اگر بحث در مورد اسلام باشد، بایستی دیدگاه ائمه (ع) در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد.   بحث دیگر هم این است که گه باید کنیم؟ آیا در شرایطی که بخشی از مردم خودمان عرب اند و اتحاد کشورهای خاورمیانه هم به نفع منطقه است، آیا بهتر نیست که این بحثهای تفرقه‌انگیز رو کنار بگذاریم؟
عماد said in قتل عام مردم غیر نظامی و بی
قتل عام مردم غیر نظامی و بی گناه صرفا به جرم مسلمان نبودن چه محسنه ای دارد که مردم با اشتیاق دین مهاجمان را بپذیرند
این همان غیر علمی صحبت کردن است. شما اول گزارشهای کشتار غیر نظامیان را بیارید. بنده اگر سندا و محتویا حرفی برای گفتن نداشتم. سپس این جمله را بفرمائید. هنوز چیزی اثبات نکرده اید که دارید نتیجه گیری می کنید برای مثال اگر بنده  بگویم«مگر می شود وقتی به هر ایرانی یک ملیارد تومان می دهند او حاضر نباشد ساسانیان را به مسلمانان بفروشد» این سخن من خنده دار نیست؟ ابتدا باید گزارشهایی که می گوید یکملیارد می دادند بیارم شما اگر علمی نتوانستید رد کنید سپس پایه استدلال قرار دهم و نتیجه گیری کنیم.  
برخی افراد مذهبی و متعصب برای پنهان کردن بدویت و توحش مهاجمان به ایران چاره ای جز توسل به دروغ ندارند تا بلکه افراد ساده دل مانند شما را از توجه به کشتار و اسارت و خونخواری اعراب مهاجم بازدارند .
بسم الله شما راستها را با سند و مدرک بفرمائید. بحث کنیم تا گرفتار دروغهای مذهبی ها نشویم تا به دنبال پهنان کردن بدویت و توحش مهاجمان به ایران باشند.   پیش از هر سخن جدیدی لطفا یکی از گزارشهایی که از کشتار سخن می گوید با سند و مدرک بفرماید. سند عبارت است از: نام نویسنده، نام کتاب،‌ محل انتشار، سال انتشار،‌ جلد و صفحه خواهش می کنیم اولین گزارش را بفرماید منتظرم
ارادت ، همینکه پا از محدوده' تعصب بیرون گذاشته اید و در پی تبادل نظر عقلانی و مستند در چهارچوب علوم هستید جای امیدواری است و میتوان تعهد گهگاه جنابتان به مرزهای تعصب را نادیده گرفت. از بنده در مورد مبنا قرار دادن ریسمان منتسب به خلیفه' دوم برای کشتار عجم سند طلب کردید از آنجا که بر رعایت الزامات مباحثه' منصفانه و علمی تاکید بسیار دارید از جنابتان توقع میرود در این راه پیشقدم باشید و از بیان مطالب پراکنده و غیر مرتبط اجتناب فرمایید و بر خواست خود تمرکز نمایید. در یکی از پست ها از شما تقاضا کردم موضع خود را حول یک موضوع شفاف کنید تا بحث علمی شکل بگیرد تا آنزمان متهم کردن طرف مقابل به کلی گویی و عامیانه سخن گفتن دون جایگاه شماست نکته' آخر اینکه طلب سند در نقل خبرهای تاریخی حق مخاطب است ولی در جاییکه برداشت و نظر شخصی در باب موضوعی مطرح میشود لطفا بجای تمسخر و خنده و درخواست سند دلایل خود را در نقد آن اقامه فرمایید توجه داشته باشید فضای مجازی محیطی است که تمام خصوصیات مثبت و منفی افراد میتواند در یک نام متغیر خلاصه شود ممنون .  
عماد said in آنان که مانند شما قصد دارند
آنان که مانند شما قصد دارند القا کنند که ایرانیان با میل و خواست خود مسلمان شدند بیش از آنکه قصدشان تعریف از مردم ایران باشد سعی دارند خشونت و کشتار بی رحمانه' اعراب را لاپوشانی نمایند
اگر بناست بحث علمی باشد احساسات و تعصبات را کنار بگذاریم و شروع کنیم به بحث علمی. لازمه بحث علمی صحبت کردن با سند و مدرک است. شما مدعی کشتار هستید،‌خیلی خب بنده در خدمتم اما علمی لطفا یکی از گزارشهایی که اشاره به کشتار دارد را بفرمائید تا از نظر سندی و محتوایی با غالب هایی که در علم تاریخ بررسی می شود بحث کنیم. لطفا کلی گویی و ... نداشته باشیم. گزارش از منابع تاریخی اولیه بیاوریم شما در اثبات مدعای خود و بنده نیز در اثبات ادعای خود. فقط علمی. اگر شما گزارشی اوردید بنده یاقبول کنم یا اگر بناست رد کنم علمی رد کنم. و برعکس بنده گزارشهایی در مورد ادعای خود می آورم به شرطی که شما علمی رد کنید نا با کلی گویی. زیبنده شما و بنده نیست که مانند دو کابر در تلگرام و اینستاگرام و ... بحث کنیم علمی یعنی ابتدا بررسی سندی،‌ سپس بررسی محتوایی و سپس تحلیل های خارج از متن بسم الله منتظرم
چرا که ایرانیان زمانی با اراده' خود مسلمان میشوند که از اعراب مسلمان رحمت و رافت دیده باشند لطفا دو قرن سکوت را مطالعه بفرمایید 
دو قرن سکوت را نه یکبار بلکه چند بار خواندم،‌ اما حتما می دانید خود دکتر زرین کوب از نظراتش در دو قرن سکوت گذشت و به جبران این اشتباه دو کتاب با عناوین«کارنامه اسلام» و «بامداد اسلام» نگاشت که کاملا در تضاد با دو قرن سکوت است. وقتی خود نویسنده از نظرش برگشته و به گفته خودش اشتباه کرده چگونه ما این کتاب را پایه استدلال در بحث قرار دهیم. البته اسلام ستیزان به دورغ می گوید زرین کوب نان به نرخ روز خور بوده و در زمان پهلوی دوقرن سکوت را نوشه و به به و چه چه شنیده و سپس در زمان جمهوری اسلام این دو کتاب را نوشته تا به به و چه چه جدید نثارش شود اما اگر یکبار به چاپ اول دو کتاب بنگرید خواهید دید که هر دو کتاب کارنامه اسلام و بامداد اسلام در زمان طاغوت نگاشته شده است.   
ارادت ، لطفا به سه سوال که پایه' بحث است پاسخ دهید تا شروعی بفرموده' جنابتان علمی داشته باشیم اول : انگیزه و دلیل هجوم اعراب پس از وفات پیامبر(ص) به سرزمین ایران چه بوده ؟ دوم : در حالیکه ایرانیان با آغوش باز  آیین جدید مهاجمان را می پذیرند چرا مناطق شمالی ایران تا چند قرن در برابر تهاجم اعراب مقاومت و ایستادگی میکنند و سوم اگر منکر نیستید علت برداشت منفی غالب ایرانیان از شخصیت اجتماعی اعراب و احساس ناخوشایند فی مابین چیست ؟    
سلام دوستانیکه برای اثبات یا انکار واقعه ای تاریخی و پیامدهای آن در کتابهای تاریخ بدنبال سند میگردند توجه داشته باشند که حافظه' تاریخی مردم بهترین و معتبرترین سند در تفسیر وقایع تاریخی است در مقطع زمانی بین یک واقعه تاریخی تا امروز انسانهایی زندگی کرده اند که سینه به سینه برداشت و حس خود از آن واقعه را به نسلهای بعد منتقل کرده اند تا امروز که به ما رسیده است در بطن این فرآیند انتقال اطلاعات حقیقتی وجود دارد که قابل انکار نیست بعنوان مثال موضوع شهادت مظلومانه' امام حسین(ع) در حدود چهارده قرن پیش سینه به سینه به ما منتقل شده است شاید در کتب تاریخی مواضع و حاشیه های مختلفی در باب این حادثه ذکر شده باشد اما مردم در وقوع این حادثه شکی ندارند و حتی اگر در مواردی بزرگنمایی شده باشد چون مظلومیت امام را قطعی میدانند آنرا می پذیرند حال باید پرسید چرا با گذشت بیش از چهارده قرن از هجوم اعراب ، هنوز غالب مردم ایران این تهاجم را بی رحمانه ، خشن و همراه با قتل و کشتار تصور میکنند آیا این باور تحت تاثیر کتب تاریخی شکل گرفته چند درصد از مردم کتابهای تاریخی را مطالعه میکنند؟ مسلما در دوره ای که ایران تحت استیلای اعراب بوده نباید انتظار داشت مورخان از جنایات و خونریزی فاتحین عرب نوشته باشند و آنچه در کتب تاریخی آمده با رعایت ملاحظات طرف فاتح تحریر شده پس ریشه' ذهنیت منفی نسبت به اعراب به کدام مرجع بازمیگردد؟ همین چند قرن پیش ایران به هندوستان لشگرکشی و آنجا را فتح کرد آیا احساسی که مردم هند نسبت به ایرانیان دارند با ذهنیت ایرانیان نسبت به اعراب یکسان است؟ آنچه در مکتوبات تاریخی آمده ممکن است تحت تاثیر گرایش نویسنده یا اعمال فشار توسط حاکمیت کاملا با حقیقت منطبق نباشد ولی نمیتوان ادعا کرد آنچه در قلب و باور یک ملت میگذرد ساختگی و بر اساس موهومات شکل گرفته است ممنون .  
رابطه ' ایران و اعراب فتنه گری یا هشیاری سلام این موضوع که تهاجم اعراب به ایران با رافت اسلامی صورت گرفته یا خشونت بار ، با هدف رهایی مجوس از گمراهی بوده یا غارت و چپاول و پیامدهای آن کشتار و اسارت و تبدیل شدن نژاد ایرانی به موالی بوده یا رستگاری و هدایت ایرانیان برای همه آشکار و روشن است اما توجه داشته باشیم این اتفاق با هر انگیزه و کیفیتی رخ داده باشد قرنها از آن گذشته و نباید اجازه دهیم در رابطه' ما با سایر کشورها بویژه اعراب تاثیرگذار باشد برخی که نه دوست ایران هستند و نه خیرخواه اعراب با یادآوری اختلافات گذشته و باز کردن زخمهای کهنه سعی دارند ایرانیان و اعراب را در مقابل هم قرار داده و با القای دشمنی دیرینه میان این دو آب را گل آلود و منافع خود را صید کنند همراه شدن با این جریان که ریشه در سیاستهای رژیم جعلی صهیونیست ها دارد نتیجه ای جز ایجاد دشمنی و تحلیل قوای مسلمانان و غفلت از دشمن مشترک ندارد در شرایط فعلی فرقی نمیکند به ارزشهای ملی گرایش داریم یا مذهبی یا هر دو باید هشیار باشیم که دمیدن در آتش اختلافات نژادی فتنه ای است که دشمنان مسلمانان طراحی و به تاثیرات آن در پیشبرد اهداف شوم خود دل بسته اند ایران بعنوان قدرتمند ترین کشور منطقه سیاست خود را بر اساس دوستی و حمایت از همه' کشورهای حوزه' خلیج فارس تعریف نموده و خواستار برقراری رابطه' حسنه با کلیه کشورهای منطقه است اما اگر کشوری با هر بهانه و توجیهی در صف دشمنان ایران قرار گیرد حتما توسط ایرانیان تنبیه و تاوان خصومت خود را پرداخت خواهد کرد چه عرب باشد چه غیر عرب ممنون .  
اما توجه داشته باشیم این اتفاق با هر انگیزه و کیفیتی رخ داده باشد قرنها از آن گذشته و نباید اجازه دهیم در رابطه' ما با سایر کشورها بویژه اعراب تاثیرگذار باشد
خیلی از بحثهای رسانه‌ای پیرامون این موضوع با همین هدف شکل گرفته‌اند. چه در بحثهای مربوط به ایران باستان و  چه در زمینه عرب ستیزی. پس خواسته یا ناخواسته، می‌تونیم درگیر این بازی رسانه‌ای بشیم مگر اینکه تمام تلاشمون رو به کار ببندیم تا بی‌طرفانه به موضوع نگاه کنیم. همیشه در جنگ جنایاتی رخ میده که مقصرش هم کشور شروع کننده جنگه. حالا هر جنگی در قدیم رو میشه مثال زد. برای اثبات وقوع جنایات در یک جنگ هم نیاز به منبع مجزایی نداریم. همین که بدونیم جنگی رخ داده یعنی کشتار هم در کار بوده.ضمن این که رسمهای زشتی در بین مردم قدیم وجود داشته که باعث بی‌اخلاقی در جنگ می‌شده. خلاصه این که جنایت بوده ولی مختص اعراب نبوده.   در مورد موضع ائمه (ع) در خصوص جنگ، حدیثی تا به حال ندیده‌ام اما خوشحال میشم اگر کارشناس محترم راهنمایی بفرمایند.
فروردین said in اما توجه داشته باشیم این
خلاصه این که جنایت بوده ولی مختص اعراب نبوده.
ارادت ، در بطن این نتیجه گیری شما برداشتهای مختلفی وجود دارد ایکاش آنچه باور جنابتان است را شفاف بیان کنید مثلا چون همه جنایت میکردند پس اعراب هم مجاز به انجام جنایت بوده اند یا فرهنگ جنگ در آن دوره با جنایت درآمیخته بوده و اصلا جنگ بدون جنایت شکل نمیگرفته یا چون ایرانیان در جنگ های خود مرتکب جنایت میشدند باید انتظار همین برخورد با خود را میداشتند یا .... اگر از مظلوم دفاع میکنید باید ظالم را بکوبید نمیشود مظلوم و ظالم را با هم برابر دانست ...   
منظورم اینه که این فرهنگ اشتباه مختص اعراب نبوده. همه دنیا چنین جنگهایی را داشته‌اند و در این میان اعراب گروه متمایزی نبوده‌اند. و دیگر این که دعوای تاریخی را باید به تاریخ سپرد.
یا فرهنگ جنگ در آن دوره با جنایت درآمیخته بوده
این شامل امروز هم میشه و جنگها همیشه با کشتار همراهند.  
اگر از مظلوم دفاع میکنید باید ظالم را بکوبید نمیشود هم مظلوم و ظالم را با هم برابر دانست ... 
ایرانیان در بعضی جنگها شروع کننده بوده‌اند و بعضی جنگها هم بر علیهشون شروع شده. در بعضی جنگها نقش مظلوم را داشته اند و در بعضی دیگر نقش ظالم. حالا اون افراد رفته اند و من نمی‌تونم فردی که هزار سال پیش زندگی می‌کرده رو بکوبم یا ازش دفاع کنم. نقل وقایع تاریخی تا جایی که ازشون درس بگیریم می‌تونند مفید باشند، اما تعمیم جنگهای هزار سال پیش به روابط امروز قومیتها امری نادرسته.  
فروردین said in آیا جنگ بدون کشتار امکان دارد
منظورم اینه که این فرهنگ اشتباه مختص اعراب نبوده. همه دنیا چنین جنگهایی را داشته‌اند و در این میان اعراب گروه متمایزی نبوده‌اند. و دیگر این که دعوای تاریخی را باید به تاریخ سپرد.
یا فرهنگ جنگ در آن دوره با جنایت درآمیخته بوده
این شامل امروز هم میشه و جنگها همیشه با کشتار همراهند.  
اگر از مظلوم دفاع میکنید باید ظالم را بکوبید نمیشود هم مظلوم و ظالم را با هم برابر دانست ... 
ایرانیان در بعضی جنگها شروع کننده بوده‌اند و بعضی جنگها هم بر علیهشون شروع شده. در بعضی جنگها نقش مظلوم را داشته اند و در بعضی دیگر نقش ظالم. حالا اون افراد رفته اند و من نمی‌تونم فردی که هزار سال پیش زندگی می‌کرده رو بکوبم یا ازش دفاع کنم. نقل وقایع تاریخی تا جایی که ازشون درس بگیریم می‌تونند مفید باشند، اما تعمیم جنگهای هزار سال پیش به روابط امروز قومیتها امری نادرسته.  
ارادت ، گاهی دفاع بد خسارتش بیشتر از بیطرفی است اینکه در آن روزگار جنایت و کشتار امری رایج در تمامی جنگها بوده خود فرضی است که در صحت آن تردید وجود دارد ولی پذیرش این فرض هم نمیتواند توجیه گر خشونت اعراب باشد زیرا در این جنگ مهاجمین پرچمدار دینی جدید بنام اسلام بودند و اعمال و رفتار آنها نه فقط بنام اعراب بلکه معرف آموزه های دین اسلام بود بعبارت دیگر استفاده از روشهای خشونت بار و بی رحمانه در این جنگ اسلام را دینی خشن و خونریز معرفی میکرد که اعراب نمایندگان آن شناخته میشدند پس اگر جنایت را بخشی جداناپذیر از نبردهای آن دوره فرض کنیم لااقل مسلمانان که مدعی ابلاغ دینی رحمانی و عدالت محور بودند نباید از شیوه های خشن و بی رحمانه در جنگ استفاده میکردند ممنون .  
ارادت از ما
لااقل مسلمانان که مدعی ابلاغ دینی رحمانی و عدالت محور بودند نباید از شیوه های خشن و بی رحمانه در جنگ استفاده میکردند
سنخیت این رفتار با اسلام را باید بر اساس کلام معصومین بررسی نمود، چرا که فرماندهان این جنگ از معصومین نبوده‌اند و بنابراین رفتار ایشان لزوماً نماینده اسلام نیست. آیا حدیثی داریم که این جنگ در آن تایید یا نقد شده باشد؟
در جای از فرموده اید:
از بنده در مورد مبنا قرار دادن ریسمان منتسب به خلیفه' دوم برای کشتار عجم سند طلب کردید از آنجا که بر رعایت الزامات مباحثه' منصفانه و علمی تاکید بسیار دارید
بعد فرموده اید:
نکته' آخر اینکه طلب سند در نقل خبرهای تاریخی حق مخاطب است ولی در جاییکه برداشت و نظر شخصی در باب موضوعی مطرح میشود لطفا بجای تمسخر و خنده و درخواست سند دلایل خود را در نقد آن اقامه فرمایید توجه داشته باشید فضای مجازی محیطی است که تمام خصوصیات مثبت و منفی افراد میتواند در یک نام متغیر خلاصه شود ممنون .
اولا: اینکه منظور از تمسخر و خنده متوجه نمی شوم و قطعا چنین قصدی نبوده و اگر نگارشم طوری است که چنین برداشتی شده پوزش می طلبم.  ثانیا: در باره گرازش نمی شود نظر شخصی داد. مواد تاریخی یا گزارش هستند یا تحلیل. گزارش حتما باید با سند باشد اما تحلیل نظر شخص است و سند نمی خواهد البته همین تحلیل نیز نیاز باید پشتوانه علمی داشت که این پشتوانه می تواند متشکل از گزارشها یا مویدات دیگر باشد اما شما: در جمله که اول این پست جدا کرده ام گزارش نقل کرده اید و حتما باید سند ارائه دهید. لذا اگر حمل بر تمسخر نمی کنید ابتدا سند این گزارش را بفرمائید تا به بقیه مطالبات برسیم  
فروردین said in اما حتما می دانید خود دکتر
اما حتما می دانید خود دکتر زرین کوب از نظراتش در دو قرن سکوت گذشت
در مصاحبه دکتر زرین‌کوب که از لینک زیر قابل دریافت است، اینطور بیان داشته‌اند که منابع تاریخی در این خصوص آنقدرها کامل نیست که بتوان با یقین و بدون تردید در مورد جزئیاتش بحث کرد: http://ensani.ir/fa/article/193669/%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%88-%D9%82%D8%B1%D9%86-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA- پس طبیعتاً بحثی که ما اینجا خواهیم داشت هم بدون خطا نخواهد بود. اما باید ببینیم که هدفمان از این بحث چیست؟ وقتی جنگی اتفاق افتاده طبیعتاً کشتار هم رخ داده. اما چه نتیجه‌گیری میخواهیم از این موضوع داشته باشیم؟   اگر بحث بر سر این باشد که آیا قوم عرب تفاوتی با سایر اقوام دارد یا خیر؟ خب بهتره به این سوال در مقام مقایسه پاسخ دهیم. اینجا هم باید ایران باستان رو بشناسیم و هم اعراب و هم سایر اقوام آن زمان را. البته شاید بهتر باشه امروز را ببینیم و گذشته را به گذشتگان بسپاریم. اگر بحث در مورد اسلام باشد، بایستی دیدگاه ائمه (ع) در این خصوص مورد بررسی قرار گیرد.   بحث دیگر هم این است که گه باید کنیم؟ آیا در شرایطی که بخشی از مردم خودمان عرب اند و اتحاد کشورهای خاورمیانه هم به نفع منطقه است، آیا بهتر نیست که این بحثهای تفرقه‌انگیز رو کنار بگذاریم؟
سلام اول عرب با عرب زبان یکی نیست عرب یک نژاد هست و عرب زبانان به غیر از ایران تفریبا همه متصرفات زبان عربی حاکم شد دوم اتحاد با کشورهای خاورمیانه یا امت واحده اسلامی معنای خارجی و عینی ندارد در صورتی که عراق 8 سال با ایران جنگید یا همین عربستان به خون ما تشنه هست پس نه ما ایرانیها نه کشورهای دیگر به اصطلاح اسلامی به جز دین مشترک آن هم با مذهب متفاوت هیچ نقطه اشتراکی نداریم.  
اول عرب با عرب زبان یکی نیست عرب یک نژاد هست و عرب زبانان به غیر از ایران تفریبا همه متصرفات زبان عربی حاکم شد
سلام سعید گرامی چه یک گروه نژادی مد نظر باشه و چه یک گروه همزبان، یک صفت رو نمیشه به همه گروه نسبت داد. در هر گروهی همه جور آدمی هست.
دوم اتحاد با کشورهای خاورمیانه یا امت واحده اسلامی معنای خارجی و عینی ندارد در صورتی که عراق 8 سال با ایران جنگید یا همین عربستان به خون ما تشنه هست پس نه ما ایرانیها نه کشورهای دیگر به اصطلاح اسلامی به جز دین مشترک آن هم با مذهب متفاوت هیچ نقطه اشتراکی نداریم.
کشورهای اروپایی هم در جنگهای جهانی به سختی با هم جنگیدند، اما حالا اتحادیه تشکیل داده اند. کشورهای خاورمیانه با هم اختلاف دارند، اما آخرش راه حل مشکلاتشون اتحاده. هر چه زودتر این اتحاد شکل بگیره به نفع همه است. این دعواهای مذهبی هم با مداخله خیلی از قدرتها شکل گرفته. همین آل سعود رو انگلیسی‌ها با هدف مقابله با عثمانی به قدرت رسوندند. طالبان برای مقابله با شوروی ایجاد و تجهیز شد و داعش برای مقابله با سوریه. خیلی از کشورهای منطقه هم وابستگی به خارج از منطقه دارند که همین مانع از اتحادشون میشه.
فروردین said in ارادت از ما
ارادت از ما
لااقل مسلمانان که مدعی ابلاغ دینی رحمانی و عدالت محور بودند نباید از شیوه های خشن و بی رحمانه در جنگ استفاده میکردند
سنخیت این رفتار با اسلام را باید بر اساس کلام معصومین بررسی نمود، چرا که فرماندهان این جنگ از معصومین نبوده‌اند و بنابراین رفتار ایشان لزوماً نماینده اسلام نیست. آیا حدیثی داریم که این جنگ در آن تایید یا نقد شده باشد؟
ارادت و تشکر ، بزرگوار پیامبری ظهور کرده 23 سال تلاش نموده تا آموزه های دین جدید را به مردم منتقل کند و اعمال یک مسلمان را در چهارچوب دین تعریف نماید پس از وفات پیروانش با هر نیت به کشوری هجوم میاورند تا اینجا تصور میکنم اشتراک نظر داریم از اینجا شما میفرمایید در جریان این تهاجم جنایت و کشتار واقع شده ولی اینگونه اعمال جنایتکارانه خاص این جنگ نبوده و در جنگ های آن دوره امری مرسوم و عادی تلقی میشده و نباید اعراب را به دلیل ارتکاب جنایت سرزنش کرد چون جنایت و کشتار بخشی از فرهنگ جنگهای آن دوره بوده است با فرض صحت این قول عرض شد نقش فرهنگ اسلامی در این جنگ چیست؟ مسلما جنایت و کشتاری که معترف هستید مورد تایید دین اسلام نیست و مهاجمین شعایر و دستورات دین خود را در این جنگ زیر پا گذاشته اند آیا پذیرش دینی که توسط مبلغان آن نقض میشود منطقی است؟ آیا دعوت از مردم برای پیوستن به دینی که پیروانش جنایت میکنند موضوعیت دارد؟ توسل به معصومین هم کمکی به رفو کردن این بخش از تاریخ نمیکند ایشان یا اساسا این جنگها را تایید نکرده اند یا مهاجمین را نمایندگان اسلام حق نمیدانند اگر مقطع زمانی بین وفات پیامبر(ص) و خلافت امیرالمومنین(ع) و آغاز جنگهای داخلی را از تاریخ اسلام حذف کنیم میتوان ادعا کرد تهاجم اعراب و آنچه در خلال این جنگ رخ داده را باید مانند سایر جنگها تحلیل نمود و نباید تفکیک قایل شد ولی بعد ایدئولوژیک این نبرد اجازه' چنین قضاوتی را نمیدهد بویژه اینکه حاصل این تهاجم فقط غارت و چپاول مادی نبوده و منجر به تغییر ماهیت باورهای معنوی و مذهبی یک ملت شده است ممنون.  
فروردین said in اول عرب با عرب زبان یکی نیست
اول عرب با عرب زبان یکی نیست عرب یک نژاد هست و عرب زبانان به غیر از ایران تفریبا همه متصرفات زبان عربی حاکم شد
سلام سعید گرامی چه یک گروه نژادی مد نظر باشه و چه یک گروه همزبان، یک صفت رو نمیشه به همه گروه نسبت داد. در هر گروهی همه جور آدمی هست.
دوم اتحاد با کشورهای خاورمیانه یا امت واحده اسلامی معنای خارجی و عینی ندارد در صورتی که عراق 8 سال با ایران جنگید یا همین عربستان به خون ما تشنه هست پس نه ما ایرانیها نه کشورهای دیگر به اصطلاح اسلامی به جز دین مشترک آن هم با مذهب متفاوت هیچ نقطه اشتراکی نداریم.
کشورهای اروپایی هم در جنگهای جهانی به سختی با هم جنگیدند، اما حالا اتحادیه تشکیل داده اند. کشورهای خاورمیانه با هم اختلاف دارند، اما آخرش راه حل مشکلاتشون اتحاده. هر چه زودتر این اتحاد شکل بگیره به نفع همه است. این دعواهای مذهبی هم با مداخله خیلی از قدرتها شکل گرفته. همین آل سعود رو انگلیسی‌ها با هدف مقابله با عثمانی به قدرت رسوندند. طالبان برای مقابله با شوروی ایجاد و تجهیز شد و داعش برای مقابله با سوریه. خیلی از کشورهای منطقه هم وابستگی به خارج از منطقه دارند که همین مانع از اتحادشون میشه.
ارادت ، تشکیل امت واحد اسلام لااقل در شرایط فعلی بیشتر به یک رویای کودکانه شبیه است تا هدفی دست یافتنی و قابل تحقق. توجه داشته باشید که خصومت برخی کشورهای عربی با ایران بیشتر از مذهب ریشه' نژادی دارد این کشورها اهمیت نمیدهند حکومت پادشاهی در ایران حاکم است یا نظام اسلامی صرف وجود یک کشور قدرتمند با نژادی غیر عرب برای آنها قابل تحمل نیست و تلاش های ایران برای برقراری رابطه' حسنه با آنها تاکنون بی نتیجه مانده و احتمالا این روند ادامه خواهد یافت بعبارت دیگر این دشمنی مربوط به گذشته نیست بلکه امروز شاید بیشتر از قبل همچنان ادامه دارد حضرت امام (ره) جمله ای کلیدی و تاریخی در خصوص این موضوع بیان فرمودند که اگرچه سعی میشود کمتر رسانه ای شود ولی قابل کتمان نیست : " اگر ما از گناه صدام بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت." این جمله قید زمان ندارد و تکلیف تقریبا روشن است با اینحال اگر آل سعود که مدعی رهبری اکثر اعراب است دست از دشمنی و دوستی با دشمنان ایران بردارد میتوان به ایجاد اتحاد میان کشورهای منطقه امیدوار بود ولی چنانچه سیاستهای خصمانه علیه ایران متوقف نشود ایران و مرمانش با هر گویش و قوم برای هر هر پیشامدی آمادگی دارند ممنون .  
در جنگ های آن دوره امری مرسوم و عادی تلقی میشده
در جنگهای تمام دوره‌ها اصلاً جنگ مفهوم خشونت رو در خودش داره متاسفانه
مسلما جنایت و کشتاری که معترف هستید مورد تایید دین اسلام نیست و مهاجمین شعایر و دستورات دین خود را در این جنگ زیر پا گذاشته اند آیا پذیرش دینی که توسط مبلغان آن نقض میشود منطقی است؟
دیدگاهها مختلفه در این زمینه. بعضی میگن که جنگ با امپراتوری ساسانی بوده تا ممانعت تبلیغ از میان بره. بعضی اون رو ناسازگار با اسلام می‌دونند و ... اما به هر حال خودسریهایی هم در کار بوده و حتی اگر کسی بخشی از جنگ رو تایید کنه، تمامش رو تایید نمی‌کنه. به هر حال عقاید اکثر مذاهب در زمانهایی مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و این اختصاصی به یک دین و مذهب خاص ندارد.
توسل به معصومین هم کمکی به رفو کردن این بخش از تاریخ نمیکند ایشان یا اساسا این جنگها را تایید نکرده اند یا مهاجمین را نمایندگان اسلام حق نمیدانند اگر مقطع زمانی بین وفات پیامبر(ص) و خلافت امیرالمومنین(ع) و آغاز جنگهای داخلی را از تاریخ اسلام حذف کنیم میتوان ادعا کرد تهاجم اعراب و آنچه در خلال این جنگ رخ داده را باید مانند سایر جنگها تحلیل نمود و نباید تفکیک قایل شد ولی بعد ایدئولوژیک این نبرد اجازه' چنین قضاوتی را نمیدهد بویژه اینکه حاصل این تهاجم فقط غارت و چپاول مادی نبوده و منجر به تغییر ماهیت باورهای معنوی و مذهبی یک ملت شده است
با توجه به این که مهاجمین نماینده اسلام نبوده‌اند و معصومین هم این جنگ رو تایید نکرده‌اند (تا جایی که اطلاع دارم) پس به قول شما میشه فارغ از بحث دین به اون پرداخت. یک جنگ مثل همه جنگهایی که در طول تاریخ وجود داشته.
عماد said in قتل عام مردم غیر نظامی و بی
برای مثال اگر بنده  بگویم«مگر می شود وقتی به هر ایرانی یک ملیارد تومان می دهند او حاضر نباشد ساسانیان را به مسلمانان بفروشد» این سخن من خنده دار نیست؟ ابتدا باید گزارشهایی که می گوید یکملیارد می دادند بیارم شما اگر علمی نتوانستید رد کنید سپس پایه استدلال قرار دهم و نتیجه گیری کنیم.  
جناب عماد بزرگوار سلام ، در آنچه به ما آموخته اند اینگونه سخن گفتن بمعنای تمسخر طرف بحث است اگر تصور شما غیر از این است مانعی نیست به شیوه' خود ادامه دهید. در خصوص گزارش اخبار تاریخی اتفاق نظر داریم که طلب سند حق مخاطب است و گزارشگر باید آنرا بپذیرد جنابعالی بر پایه' این قاعده سند طلب کردید و بنده در پست بعد اجابت و سند خبر را اعلام کردم اگر به پست های بنده کم لطفی نفرمایید و با دقت مطالعه کنید خواهید یافت ممنون .    
تشکیل امت واحد اسلام لااقل در شرایط فعلی بیشتر به یک رویای کودکانه شبیه است تا هدفی دست یافتنی و قابل تحقق
اگر کسی در جریان جنگهای جهانی از احتمال ایجاد اتحادیه اروپا سخن می‌گفت، آیا گفته‌اش شبیه به یک رویای کودکانه به نظر نمی‌آمد؟ دست یافتنی باشد یا خیر، تنها راهیه که منطقه ما برای حل مشکلاتش داره. این تفرقه‌های قومیتی و مجتمع شدن حول قومیتهای مختلف، بخشیش از بیرون منطقه ما ریشه می‌گیره و هدف هم ایجاد تفرقه بین کشورهاست. تاکید کردن روی اختلافها هم به این تفرقه‌ها دامن می‌زنه.
ولی چنانچه سیاستهای خصمانه علیه ایران متوقف نشود ایران و مرمانش با هر گویش و قوم برای هر هر پیشامدی آمادگی دارند
تصمیم‌گیری در خصوص روابط کلان کشور با کشورهای دیگه، توسط افراد دیگری صورت میگیره که اطلاعاتشون هم از ما کاملتره. اما فعلاً دامن زدن به دعواهای قومیتی نه به نفع ماست و نه به نفع کشورهای عربی. ضمن این که یادمون باشه بخشی از مردم کشور خودمون هم عرب اند.
موضوع قفل شده است