رد خواستگاران دختر بدون اجازه او
تبهای اولیه
سلام، وقتتون بخیر.
من یه مشکل یا بهتره بگم یه غصه بزرگ دارم، بی پرده بگم مادر من به خاطر خواهر بزرگترم تموم خواستگارای منو رد می کنه، حتی بدون اطلاع به من، مادرم حتی سعی نمی کنه بفهمه نظر من چیه یا اون خواستگار چه جور آدمیه. رد کردن خواستگارا به کنار، من خودمم تا حدودی به این اعتقاد دارم که خواهرم زودتر از من ازدواج کنه،البته تا حدی که حقوق من هم تضییع نشه، حالا من چه گناهی کردم که یه خواهر سختگیر دارم، اما چیزی که منو بیشتر حرص میده اینه که وجود این خواستگارا رو از من پنهان می کنن. واقعا نمیدونم چیکار کنم، من که به جز خدا پناهی ندارم، فقط می ترسم به خاطر این رفتار مادرم نتونم هیچ وقت ازدواج کنم. خواهش می کنم بگید که اگه جای من بودید چیکار میکردید؟ در ضمن هروقت خواستم که به مادرم بفهمونم که می دونم شما دارید خواستگارای منو رد می کنید،بحثو چنان عوض می کنه و انکار میکنه، که نزدیکه خودمم باورم بشه که هیچ خواستگاری درمیون نبوده. شاید خیلیا بگن که خب قسمت بوده، اما خب خود ما آدم ها چقدر در رقم خوردن سرنوشت خودمون سهم داریم؟ ایا من فقط باید منتظر فرجی ازجانب خدا باشم، یا باید به مادرم اعتراض کنم (با وجود توصیفی که از نحوه رفتار مادرم کردم)؟پیشاپیش از نظراتتون ممنونم.