رنگ ها در معارف اسلامی و قرآن کریم
تبهای اولیه
این سخن درستی است که رنگها در روح و روان آدمی اثر میگذارند و موجب تغییر احساسات و رفتار وی میشوند.
در تعالیم وحیانی، اعم از قرآن و روایات معصومین به طور مستقیم به این مسأله پرداخته نشده، که چه بسا دانستن این مسائل را به تجربه خود ما و دریافتهای علمی خود واگذاشته باشد؛ ولی بعضی از قرآن پژوهان با الهام از دانش روانشناسی و تأملاتی که به دنبال آن در آیات قرآن داشته اند، معتقدند در قرآن اشارات و یا شاید بهتر است بگوییم تطبیقاتی بر این مسأله وجود دارد که آموزنده است.
مثلا در مورد رنگ آبی گفته اند: آنجا كه خداوند متعال فرمود: «فالق الاصباح و جعل اللیل سكنا» ـ یعنی خداست شكافنده پرده صبحگاهان، و او شب را برای آسایش خلق قرار داد.(انعام/96) ـ با آن چه روان شناسان رنگ معتقدند که رنگ آبی تیره (رنگ شب)، ساختار آرامش و سكوت كامل دارد و تاثیر آرام بخشی در سیستم اعصاب بر جای می گذارد و فشار خون، نبض و تنفس را می كاهد و در عین حال بدن تجدید قوا می یابد، مطابقت دارد. از این رو بعید نیست كه یكی از دلایل تأکید اسلام برای تهجد و شب زنده داری نیز همین باشد که انسان از تأثیر این آرامش بهره ببرد. شاید این که گنبدها و مناره ها را آبی می سازند ناشی از همین تجربه دینی باشد.
در مورد رنگ زرد در سوره مباركه بقره آیه 69 اشاره به درخواست قوم موسی، آمده است كه: «قالوا ادع لنا ربك یبین لنا ما لونها؟ قال إنه یقول إنها بقره صفراء فاقع لونها تسرّ الناظرین» یعنی گفتند از پروردگارت بخواه كه رنگ گاو [كه باید ذبح شود] را مشخص كند. خداوند فرمود: گاوی كه به رنگ زرد خالص است به طوری كه بینندگان را شادمانی و سرور می بخشد. به مانند آن چه در این آیه آمده است، در روانشناسی رنگها، رنگ زرد نشاط آور و چشمگیر عنوان شده است و اثر آن به صورت روشنی و شادمانی و درخشانی ظاهر می شود.
و یا در باره رنگ سبز عرض می شود در مورد لباس و تكیه گاه بهشتیان، قرآن در سوره مباركه الرحمن آیه 76 فرموده است: «متكئین علی رفرف خضرٍ وعبقری حسان» ـ یعنی در حالی كه بهشتیان بر بالش ابریشمی سبز و بساط زیبا تكیه زده اند ـ و همینطور در آیه 31 سوره كهف می فرماید: «... یلبسون ثیاباً خضراً من سندس واستبرق...» یعنی لباسهای سبز از حریر و دیبا می پوشند. تأکید بر رنگ سبز در این آیات، شاید اشاره به تازگی و طراوت و سرزندگی و پایداری زندگی بهشتیان دارد، چرا که در روانشناسی رنگها، رنگ سبز نمایانگر این امور ـ یعنی عزم راسخ، پایداری و مقاومت در برابر تغییرات و طراوت و تازگی ـ است.
در سوره مباركه الرحمان آیه 64 به رنگ سبز درختان بهشتی اینگونه اشاره شده است: «مدهامَّتان؛ آن دو بهشت سبز پر رنگ و پر درخت، كه ابتهاج درختانش، به نهایت رسیده است.(تفسیرالمیزان، ج9، ص222)
در روایتی نگاه به سبزه و چمن را تعویذی برای درمان بیماریها دانسته اند و فرموده اند: "والنظر إلی الخضرة، نشرة".(نهج البلاغه، حكمت400)
امروزه دانشمندان رنگ سبز را برای درمان بیماریهای عصبی و اختلالات روانی بكار می برند و آن را خنك كننده، تعدیل كننده نور خورشید، مُسَكن توصیف كرده اند. رنگ سبز در سیستم عصبی، برای بی خوابیها و خستگیها موثر است. فشار خون را كم می كند و مویرگها را منبسط می سازد.(دایرة المعارف تشیع، ج9، ص58)
در مورد رنگ سیاه و سفید هم عرض می کنیم: رنگ سفید در سوره مباركه صافات، آیات 45 و 46 آمده است: «یطاف علیهم بكأس من معین بیضاء لذة للشاربین» یعنی جام شرابی زلال و صاف و سفید كه برای نوشندگان لذت بخش است، و آن را بر بهشتیان دور می چرخانند.
این ویژگی برای رنگ سفید به این دلیل مطرح می گردد كه اشیاء سفید در محیط به خصوص در تاریكی، حكم منبع نوری را دارند كه اطراف خود را روشن می كنند. در روانشناسی، این رنگ سمبل خلوص، عفت، پارسایی، عصمت، بی گناهی و حقیقت و مهمتر از همه صلح و پایان جنگ می باشد.
"استحباب پوشیدن لباس سفید در نماز" و همچنین "پوشیدن لباس سفید احرام در مراسم حج"، شاید به همین دلیل باشد، و از طرف دیگر امروزه ثابت شده است كه رنگ سفید كفن، از شدت نفرت و كراهت و حساسیت روحی زندگان نسبت به مردن و جسد مرده و بی جان می كاهد. در ورایت است که این اثرات مطلوبی در روح میت دارد.(سفینة البحار، ج1، ص116)
و اما از جمله آیاتی كه به رنگ سیاه پرداخته است، سوره نحل آیه58 است، كه خداوند می فرماید: «وإذا بشر أحدهم بالأنثی ظلّ وجهه مسوداً وهو كظیم» ـ یعنی هنگامی كه به یكی از آنها خبر دختر زادن همسرش را می دهند از خشم چهره اش سیاه می شود. ـ
و در مورد افرادی كه مرتباً مرتكب گناه می شوند، در سوره یونس آیه 27 می خوانیم: «...كأنما أغشیت وجوههم قطعاً من اللیل مظلماً...» یعنی گویی صورت آنها را پاره های تاریك شب پوشانیده است... .
رنگ سیاه از نظر روانشناسی، تحریكات روحی را تخفیف می دهد و رنگی صامت و غیر محرك است. لذا نه تنها وسیله توجه دیگران نمی شود، بلكه كمك به انصراف و عدم توجه آنها نیز می كند. استفاده ازرنگ سیاه در حجاب بانوان از این اصل تبعیت می كند كه باعث عدم توجه جنس مخالف می گردد.
همچنین انتخاب فطری سیاه پوشی در مقام عزا، در حقیقت سمبل فقدان شوق و ذوق بوده و شخص با اختیار كسوت سیاه، در حقیقت عملاً می خواهد به دیگران اعلام كند كه آمادگی برقراری روابط گرم اجتماعی و یا دوستی تحت این شرایط را ندارد.(سفینة البحار، ج1، ص670)
در مورد رنگ قرمز باید گفت: آزمایشاتی بر روی افراد متفاوت انجام داده اند و آنها را وادار به تفكر به رنگ قرمز سیر كرده اند. این آزمایشها نشان داده است که این رنگ، سیستم عصبی را تحریك می كند؛ یعنی فشار خون را بالا می برد و تنفس و ضربان قلب را سریع تر می كند. لذا رنگ قرمز از لحاظ تاثیری كه بر سیستم اعصاب دارد یك عامل محرك به شمار می آید، و معنای فیزیولوژیك آن، داشتن آرزوهای بسیار، شور و شوق زندگی و تهور و قدرت اراده است.
كاربردی كه از رنگ قرمز در روایات شده است، كما بیش با این معنا سازگار است؛ مانند: "الموت الحمر" به معنای "مرگ سرخ" كه همان كشتار و خونریزی و مرگ سخت و خونین است ـ (نهج البلاغه، خطبه 101) ـ یا تعبیر "یوما أحمر" به معنای " روز سرخ"، که همان روز قتل و غارت و انواع سختی ها است ـ (نهج البلاغه، خطبه71) ـ و" یا إحمرّ البأس" كه كنایه از سخت شدن كارزار جنگ است.(نهج البلاغه، نامه9)
آنچه از سنت رسول خدا در این زمینه به ما رسیده كراهت ایشان در استفاده از رنگ قرمز برای لباس خود است، مگر در اعیاد و در روز جمعه و برای جشن و شادمانی كه علت آن را می توان در تاثیر این رنگ بر روان آدمی جستجو كرد.(سنن النبی، ص133 و 135 و 137)
این را تنها به عنوان نمونه ای عرض کردیم که ادعا شده مطابقت با دریافتهای روانشناختی امروز دارد. نگارنده در عین این که این موارد را حذاب و تأثیرگذار می داند، ولی ذکر این نکته را لازم می داند که دین برای بیان تأثیر رنگها نیامده است و چه بسا آن را به تجربه و دانش خود ما واگذار کرده تا با تلاش خود آنها را بیابیم و از نعمتهای وسیع خداوند استفاده کنیم. بنا بر این نباید این موارد را به این عنوان بگیریم که کار وحی این امور است.
منبع تبیان