تعریف ریاء:
ریا آن است که عمل را طوری انجام دهد که دیگران ببینند و از این طریق کسب وجاهت و موقعیت برای عمل کننده حاصل شود
ريا عبارت است از طلب كردن اعتبار و منزلت در دلهاى مردم به وسيله صفات و خصال نيك و پسنديده يا آثارى كه دلالت بر صفت نيك كند
ريا یعنی در چشم نشاندن كارها و به گوش ديگران رساندن اعمال است; يعنى انگيزه انسان در كارهاى خير و عبادات، خدا نيست; بلكه جلب توجّه ديگران و دل بستن به تحسين خلق است.
"ریا عبارت است از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده و یا عقاید برحق به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی (امام خمینی، چهل حدیث، ص 35، الحدیث الثانی. )
نشانه وجود ریاء:
اگر سعى كنيم كارمان را ديگران ببينند و در پنهان تمايل انجام آن را نداشته باشيم و حتى آن را ترك كنيم**
غلبه بر حساسیت نسبت به اعمال از نظر وجود ریاء:
سعی کنید به جای اینکه اعمالتان را کنترل کنید نیت تان را کنترل کنید وقتی نیت شما خیر است دیدن یا ندیدن مردم به نیت و کار شما صدمه ای نمی زند اصلا بعضی کارها را باید در جلوی دید مردم انجام داد تامردم نیز تشویق شوند مثلا نماز جماعت خوش اخلاقی رفتار صحیح با دیگران و انجام واجبات که خود این کاربه نوعی می تواند تبلیغ دین باشد مثلا شما در یک مهمانی که مردم نشسته اند و مشغول حرف زدن هستند بلند میشوید و نماز خود را می خوانید و عده ای نیز با این کار شما یاد نماز می افتند ونمازشان را می خوانند اگر اینجا شما مخفیانه بخوانید کار بدی کرده اید ولی همان طور که عرض کردم مهم نیت شماست که آیا به خاطر خدا بلند میشوید و نماز می خوانید یا به خاطر این که مردم بگویند فلانی نمازهایش را اول وقت می خواند شما در چنین موقعیتی می توانید دو کار انجام بدهید نماز را از ترس ریا ترک کنید یا اینکه قربه الی الله نماز بخوانید و نیت تان را اصلاح کنید که قطعا کار دوم صحیح است و اگر گفتید که اگر بخوانم ریا می شود این وسوسه شیطان است و شیطان با این وسوسه از انجام کار خیر باز میدارد
وانگهی به اتفاق، همۀ اهل معرفت، قائلند که ریا از وسوسه های شیطانی و ریشه در وسواس خناس دارد که تحت قوۀ وهمیۀ انسان شدت و حدت می یابد.
مؤثرترین راه درمانآن، بی توجهی به این توهم و وسوسه شیطانی است. این توهّم و گمان باطل ما و از وسواس شیطان است که مردم، عمل و طاعت ما می بینند و به همان میزان در قلوب شان، "قدر و منزلت" و "شأن و جایگاه" پیدا می کنیم.
به قول حافظ شیرازی: "تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز ..."
شود و اخلاص خطر دارد تا این که بنده نظر کند به خاتمه ی امر خود [ که چگونه با او معامله کنندکل دنیا جهل است مگر مواضع علم و کل علم حجت (وزر و وبال) است مگر آن چه که بدان عمل شود و کل عمل ریا و خودنمایی است مگر آن چه که از روی اخلاص انجام ].
نکته : این که با وجود اخلاص ، مؤمن علی الاتصال و مدام در حال خوف و رجا باشد .
(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج2 29 باب 9 استعمال العلم و الإخلاص في طلبه و تشديد الأمر على العالم ..... ص :26)
در برخورد با افراد ریا کار باید دقت داشته باشیم که رفتار آنها را به دو دسته ی ظلم در حق دیگران و رفتاری که ضرر و ظلمی به کسی نیست، تقسیم کنیم.
مسلم است در آنجایی که ظلمی از آنها مشاهده شد با درایتی خواص و عکس العملی مناسب احقاق حق می کنیم و چشم پوشی نمی نمایم.
اما در رفتاری که ظلم به کسی نیست و ظاهرنمایی است، رسوا کردن آنها را به خدا واگذار می کنیم و خدا بهتر می داند که چگونه با آنها برخورد کند چون اوست عالم متعال.
ميزان ريا سنجي چيست؟
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:
در روز قیامت، حق تعالی امر می فرماید که جماعتی را به جهنم ببرند. پس به مالک دوزخ خطاب می فرماید که: بگو به آتش، که قدمهای ایشان را نسوزاند، که ایشان به پای خود به مساجد می رفتند؛ و رویشان را نسوزاند، که وضو را تمام و کامل به جا می آوردند؛ و دستهایشان را نسوزاند، که به دعا به درگاه من بر می داشتند؛ و زبانشان را نسوزاند، که بسیار قرآن می خواندند. پس خازن جهنم به ایشان می گوید: ای اشقیا! چه کرده اید که با این اعمال مستحق جهنم شده اید؟ ایشان می گویند: ما کارهای خود را برای غیر خدا می کردیم. در این روز به ما گفتند که مزد خود را از کسی بگیرید که کار از برای او کرده اید.(بحار الانوار جلد 72 صفحه 296)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
از ریا اجتناب کنید! به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر! ای بدکار! ای مکار! ای زیانکار! ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 295)
از امام صادق علیه السلام روایت شده که لقمان فرزند خود را وصیت فرمود:
ریا کننده را سه علامت است: چون تنهاست، در عبادت کسل و سستی می نماید؛ و در نزد مردم مردانه به عبادت می ایستد؛ و هر کار که می کند، توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند. (بحارالانوار جلد 72 صفحه 296)
رسول معظم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
کسی که به ریای مردم نماز بخواند او مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم حج کند مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم روزه بگیرد مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم زکات دهد مشرک است؛ و هرکس فرموده ی خدا را برای مردم انجام دهد مشرک است؛ و خدا عمل ریا کننده را قبول نمی کند. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 297)
امام صادق علیه السلام فرموده اند:
هر بنده که باطن خود را نیکو کند و نیت خود را درست سازد، چند روزی نمی گذرد، مگر آنکه خدا نیکی او را بر خلق ظاهر گرداند؛ و هرکس باطن خود را بد دارد، چند روزی نمی گذرد، مگر اینکه بدی او را ظاهر گرداند.(بحارالانوار جلد 72 صفحه 282)
و در حدیث دیگری فرمود:
هرکس اندکی از عمل را از برای خدا کند، خدا زیاده از آن بر خلق ظاهر سازد؛ و کسی که بسیاری از اعمال را با تعب بدن و بیداری شبها به قصد ریا انجام دهد، البته عمل او را در نظر آن جماعت که ایشان را منظور داشته، سهل و اندک نماید. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 290)
تمام كارهاي عبادي بايد نيّت وجود داشته باشد و نيّت هم خالص و قصد انجام كارها تنها براي رضاي خدا باشد و اگر در اعمال انسان ريا و خودنمائي وجود داشته باشد، آن اعمال ثمرة واقعي را در بر نخواهد داشت و مقبول درگاه الهي نميگردد.براي تشخيص ريا راههائي وجود دارد كه از جمله در حديث شريفي از اميرمؤمنان براي افراد رياكار چند علامت و نشانه معين شده است.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «لِلْمُرائِيِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ: يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يَنْشُطُ اِذا كانَ في النّاسِ و يَزيدُ في العَمَلِ اِذا اُثْنِيَ عليهِ وَ يَنْقُصُ مِنْهُ اِذا لَمْ يُثْني عَلَيهِ» رياكار چهار علامت دارد: اگر تنها باشد اعمال خود را با كسالت انجام ميدهد، و اگر در ميان مردم باشد با نشاط انجام ميدهد، هرگاه او را مدح و ثنا گويند بر عملش ميافزايد، و هرگاه ثنا نگويند از آن ميكاهد. (ميزان الحكمة، چاپ جديد، ج2، ص1020
نسان بايد مواظب اعمال و كردار خود باشد و آن را به ريا و خودنمايي نابود نسازد. امّا گاهي انسان دچار وسوسة ريا ميشود و تصورات واهي از ريا سراغش ميآيد و جلو اعمال عبادي را سد ميكند. به عبارت ديگر با اينكه در مسئله اخلاص در عبادت و دوري از ريا بايد كمال مراقبت را مبذول داشت. امّا گاهي اوقات اين مراقبت از حدّ عادي بيرون ميرود و به صورت وسوسه در ميآيد و بخصوص آنها كه در آغاز راه هستند بيشتر دچار اينگونه وسوسهها ميشوند.
در اينجا وظيفه آن است كه به وسوسه اعتنا نكنيم و همين كه از خطور اينگونه تصورات و اوهام ناراحت هستيم دليل بر آن است كه ريايي در كار نيست و اين شيطان است كه ميخواهد ما را از راه باز دارد.
از رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ نقل شده است كه فرمود: «إذا أتي الشَّيْطانُ اَحَدَكُمْ وَ هُوَ في صَلوتِهِ اِنّكَ مُرائي فَلْيُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ يَفُتْهُ وَقْتُ فريضَةٍ، وَ إذا كانَ شيئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَةِ فَلْيًتَمَكَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا كانَ علي شَيْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْيا فَلْيَبْرَحْ...(2)» اگر كسي در نماز باشد و شيطان او را به رياكاري وسوسه متهم كند تا وقت باقي است هرچه ميتواند نمازش را طولاني كند، نيز اگر مشغول يك كار اخروي است، باز هم به وسوسة شيطان اعتنا نكند و به كار خود ادامه دهد. امّا اگر كاري كه در دست دارد مربوط به دنيا است بيدرنگ آنرا رها كند...
و در حديث ديگري آمده است كه شخصي خدمت حضرت پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله ـ عرض كرد: اي رسول خدا! بعضي از ما در حال روزه يا مشغول نماز است و شيطان او را وسوسه ميكند و ميگويد تو رياكاري. حضرت فرمود:« هرگاه چنين شد بگوييد: خدايا به تو پناه ميبرم و تو از حال من آگاهتري و به وسوسة شيطان اعتماد نكند و كارش را دنبال كند(بحارالانوار، ج69، ص2)
خلاصه اينكه وسواس در ريا خودش دليل بر اخلاص و نداشتن ريا است و بايد كار خود را انجام داد و به وسوسهها اعتنا نكرد.
اشاره اي به راه درمان ريا:1
-چون اصل ايجاد ريا براي اين است كه شخص در مال و منافع ديگران طمع ميكند يا محبت و ستايش آنان را ميطلبد و يا از مذمت ديگران ميترسد لازم است اصل اين عوامل را از ميان بر داشت و عزت و اعتبار را از جانب خداوند دانست كه عزت تنها از آن خداوند است. هر كه را بخواهد عزيز و سر افراز ميكند و هر كه را بخواهد خار و بي مايه مي نمايد.
هيچ دنداني نخندد در جهان
بي رضا و امر آن فرمان روان
هيچ برگي مينيفتد از درخت
بيرضا و حكم آن سلطان بخت
از دهان، لقمه نشد سوي گلو
تا نگفت آن لقمه را حق «او خلو»(4)
2- انجام برخي عبادات در خلوت و تمرين اخلاص،
3-بد دانستن ريا كاري در دل و مبارزه نفساني با آن روي آوردن به اخلاص در عمل از جمله راه هاي عملي درمان ريا هستند.
4-توجه به پوچي عمل ريايي
**تقسیم بندی خیلی جالبی در کتاب اخلاق در قرآن حضرت آیة الله مکارم شیرازی**
بعضى از بزرگان فقهاء چگونگى ورود ريا را در عمل انسان به ده صورت ترسيم كرده اند:
نخست اين كه، انگيزه او بر عمل فقط ارائه به مردم باشد كه قطعاً عمل او باطل است.
دوم اين كه، هدفش هم خدا باشد و هم ريا و آن نيز موجب بطلان عمل مى شود.
سوم اين كه، تنها در بعضى از اجزاءِ واجب عمل خود قصد ريا كند مثل اين كه ركوع يا سجود نماز واجب را به قصد ريا انجام دهد اين نيز موجب بطلان عمل است هرچند محلّ تدارك آن جزء باقى باشد، به همين جهت ريا را تشبيه به باطل شدن وضو هنگام نماز كرده اند، هرچند احتياط آن است كه جزء ريائى را دوباره به جا آورد و بعد از پايان، نماز را اعاده نمايد.
چهارم اين كه، در بعضى از اجزاء مستحبّ مانند قنوت قصد ريا كند و آن را نيز موجب بطلان عمل دانسته اند.
پنجم اين كه، اصل عمل براى خداست ولى آن را در مكانى (مانند مسجد) به جا مى آورد كه انگيزه الهى ندارد، آن هم موجب بطلان عمل است.
ششم اينكه، درمورد زمان عمل، ريا مى كند؛ مثلًا، اصل نماز بقصد خداست امّا انجام آن در اوّل وقت به نيّت ريا مى باشد آن هم مانند رياى در مكان موجب فساد عمل است.
هفتم اين كه، در مورد بعضى از ويژگيها و اوصاف عمل قصد ريا دارد؛ مثل اين كه انجام نماز را با جماعت يا با حالت خضوع و خشوع به قصد ريا باشد هرچند نسبت به اصل نماز به راستى قصد خدا دارد، آن هم موجب بطلان عمل است؛ زيرا اين ويژگيها از اصل عمل جدا نيست و به تعبير ديگر اين اوصاف با موصوف خود متّحد مى باشد.
هشتم اين كه، اصل عمل به نيّت خداست امّا مقدّمات آن جنبه ريائى دارد؛ مثل اين كه نماز را در مسجد به قصد خدا به جا مى آورد ولى حركت به سوى مسجد به قصد ريا است، بسيارى از فقهاء اين نوع ريا را موجب بطلان عمل نمى دانند زيرا مقدّمات ريائى خارج از عمل بوده است، و قاعده فقهى نيز همين را اقتضا مى كند.
نهم اين كه، بعضى از اوصاف بيرونى را به نيّت ريا انجام مى دهد، مثل اين كه اصل نماز را به قصد خدا انجام مى دهد ولى انداختن تحت الحنك را به قصد ريا، اين نوع ريا هر چند كار زشت و مذمومى است ولى موجب بطلان اصل عمل نمى شود.
دهم اين كه انجام عمل فقط براى خداست ولى اگر مردم او را ببينند خوشحال می شود بى آن كه هيچ تأثيرى در كيفيّت انجام عمل داشته باشد اين قسم نيز موجب بطلان عمل نيست بلكه در حقيقت ريا محسوب نمى شود، زيرا ريا آن است كه انگيزه اى براى عمل شود.
ریا دارای درجات و مراتب است. رهایی از همه مراتب و درجات آن از مختصات اولیای الهی است. عامه مردم به یک یا برخی از مراتب ریا مبتلا هستند و این مقدار به ایمان یا اخلاص آنها ضرر نمیرساند.امام خمینی (ره) میفرماید: "نفس عامه مردم به حسب جبلت ( سرشت) مایل است که خیرات (و خوبیهای) آنها پیش مردم ظاهر گردد، گرچه خیرات (و خوبی را آنان به قصد خودنمایی و) ظاهر شدن نکند، ولی نفسشان مفطور به این حُبّ و دوستی است (یعنی ذاتاً این معنا را دوست دارد) این موجب بطلان عمل یا شرک و نفاق و کفر نیست". همان، ص 57
یکی از دعاهایی که در زیارت "امین الله" آمده، درخواست محبوبیت نزد اهل آسمان و زمین از خدا است.
زراره میگوید: به حضرت امام محمد باقر (ع) عرض کردم: گاهی شخصی کار نیکی انجام میدهد، و کار نیک او را دیگران میبینند و انجام دهنده کار نیک از این که دیگران او را میبینند، خوشحال و مسرور میشود، (آیا این کار او ریا شمرده میشود) فرمود: "اگر کار نیک را به قصد تعریف و تمجید انجام ندهد، عیبی ندارد، زیرا هیچ کس نیست مگر این که دوست دارد کارهای نیک او را دیگران ببینند". کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 297، کتاب ایمان و کفر، باب ریا، حدیث 18
؟؟سوال:کاری که به نیت جلب توجه و ریا انجام شود آیا گناه دارد و یا فقط ثوابش زایل میشود؟
ريا كردن از گناهان هلاك كننده و معاصى كبيره است و آيات و اخبار بر ذمّ آن اتّفاق و هماهنگى دارند، خداى سبحان مى فرمايد:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ، الَّذينَ هُمْ عَن صَلاتِهِمْ ساهُونَ، الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ، وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ» 107: 4 - 7(ماعون، 4 - 7) «واى بر نمازگزاران، كه از نماز خود غافل و سهل انگارند، آنان كه ريا كنند و از زكات دادن باز دارند».
و مى فرمايد:
«فَمَنْ كانَ يَرْجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صالِحا وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أحَدا» 18: 110(كهف، 110) «هر كه ديدار پروردگار خويش را اميد دارد، بايد كار كند كارى شايسته و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك قرار ندهد».
و مى فرمايد:«يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ الا قَليلا» 4: 142(نساء، 142)«با مردم ريا مى كنند و جز اندكى خدا را ياد نمى كنند».
و مى فرمايد:
«كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ» 2: 264(بقره، 264).
«چون كسى كه مال خويش به رياى مردمان انفاق مى كند».
و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«إنّ أخوف ما أخاف عليكم الشّرك الأصغر».
«بيش از هر چيز بر شما از شرك كهين بيم دارم». پرسيدند: شرك كهين چيست؟ فرمود:
«ريا، خداى عز و جل وقتى بندگان را در قيامت جزاى اعمال دهد مى فرمايد: نزد كسانى رويد كه در دنيا براى ايشان ريا مى كرديد و ببينيد كه آيا پاداش شما در نزد آنها هست».
و فرمود: «از جبّ الحزن [چاه اندوه] به خدا پناه بريد» گفتند: يا رسول اللّه، جب الحزن چيست؟ فرمود: «واديى است در دوزخ براى قاريان رياكار».
و فرمود: «خداى تعالى مى فرمايد: هر كه عملى و عبادتى كرد و ديگرى را با من شركت داد آن عمل براى آن ديگرى باشد كه من از آن عمل بيزار و از انباز بى نيازم».
و فرمود:«لا يقبل اللّه تعالى عملا فيه مثقال ذرّة من رياء»
«خداى تعالى عملى را كه يك ذره ريا در آن باشد نمى پذيرد».
و فرمود:«إنّ أدنى الرّياء الشّرك»
«اندك ريا شرك است».
و فرمود: «روز قيامت مرائى را ندا كنند: اى نابكار اى غدّار اى ريا كار عمل تو تباه و مزد تو باطل شد، برو و مزد از آن بگير كه كار براى وى كردى».
روزى آن حضرت مى گريست، شخصى پرسيد: چرا مى گرييد؟ فرمود:
«بر امّت خويش از شرك بيمناكم. نه آنكه بت يا آفتاب يا ماه يا سنگى را پرستند و ليكن در اعمال خود ريا كنند».
و فرمود:«سيأتي على النّاس زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن فيه علانيتهم طمعا في الدّنيا لا يريدون به ما عند ربّهم، يكون دينهم رياء لا يخالطهم خوف، يعمّهم اللّه بعقاب فيدعونه دعاء الغريق فلا يستجيب لهم».
«زمانى بر مردم خواهد آمد كه براى طمع در دنيا باطنشان پليد و خبيث و ظاهرشان زيبا و نيكو شود و آنچه را كه نزد پروردگارشان است (ثواب الهى) نمى جويند، دينشان رياء است و ترس از خدا در دلشان جاى ندارد، عقاب خداوند همه آنها را فرو مى گيرد و آنگاه همچون كسى كه در حال غرق شدن است خدا را مى خوانند ولى دعاشان را اجابت نكند».
و فرمود:«إنّ الملك ليصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسناته يقول اللّه عزّ و جلّ: اجعلوها في سجّين إنه ليس إيّاى أراد بها».
«فرشته با مسرّت و خوشحالى عمل بنده را بالا مى برد و چون حسنات او را بالا برد خداى عز و جل مى فرمايد: اين اعمال را در سجّين (دفتر بدكاران) گذاريد كه براى من بجا نياورده».
و فرمود: «فرشتگانى كه نگهبانان اعمالند عمل بنده را از روزه و نماز و انفاق و اجتهاد و ورع كه آوازى همچون آواز رعد و درخشندگى مانند روشنى خورشيد دارد به آسمان هفتم بالا مى برند و سه هزار فرشته همراه آن عملند، تا به آسمان هفتم رسند، فرشتهاى كه بر آسمان هفتم موكّل است مى گويد: بايستيد و اين عمل را بر روى و بر جوارح صاحبش بزنيد، با آن دل او را قفل كنيد، من هر عملى را كه براى خدا نباشد رد و منع مى كنم، مراد صاحب اين عمل خدا نبوده، او مى خواسته نزد فقها رفعتى پيدا كند و در مجالس علما نام او را ياد كنند و آوازهاش در شهرها منتشر شود، خداوند مرا امر فرموده كه نگذارم عملش از من در گذرد و به ديگرى برسد، و هر عملى كه خالص براى خدا نباشد رياء است، و خداوند عمل ريا كار را نمى پذيرد».
و فرمود: «فرشتگان نگهبان عمل بنده را از نماز و زكات و روزه و حج و عمره و خلق نيكو و خاموشى و ذكر خداى تعالى بالا مى برند و ملائكه آسمانها آن عمل را مشايعت مى كنند تا از همه حجابها مى گذرد و در پيشگاه خدا مى ايستند و همه گواهى مى دهند كه اين عمل شايسته و با اخلاص است. فرمود: آنگاه خداى تعالى به آنها مى فرمايد: شما نگهبانان عمل بنده من هستيد و من نگهبان دل وى ام، اين عمل را براى من نكرده و در دل نيّتى ديگر داشته پس لعنت من بر او باد، و همه فرشتگان گويند لعنت تو و لعنت ما بر او باد، و آسمانها و هر كه در آسمانهاست گويند لعنت خدا بر او باد».
بسمه تعالی
پست های جمع بندی:
تعریف ریاء:
ریا آن است که عمل را طوری انجام دهد که دیگران ببینند و از این طریق کسب وجاهت و موقعیت برای عمل کننده حاصل شود
ريا عبارت است از طلب كردن اعتبار و منزلت در دلهاى مردم به وسيله صفات و خصال نيك و پسنديده يا آثارى كه دلالت بر صفت نيك كند
ريا یعنی در چشم نشاندن كارها و به گوش ديگران رساندن اعمال است; يعنى انگيزه انسان در كارهاى خير و عبادات، خدا نيست; بلكه جلب توجّه ديگران و دل بستن به تحسين خلق است.
"ریا عبارت است از نشان دادن و وانمود کردن چیزی از اعمال حسنه یا خصال پسندیده و یا عقاید برحق به مردم، برای منزلت پیدا کردن در قلوب آنها و اشتهار پیدا کردن پیش آنها به خوبی و صحت و امانت و دیانت بدون قصد صحیح الهی (امام خمینی، چهل حدیث، ص 35، الحدیث الثانی. )
نشانه وجود ریاء:
اگر سعى كنيم كارمان را ديگران ببينند و در پنهان تمايل انجام آن را نداشته باشيم و حتى آن را ترك كنيم**
غلبه بر حساسیت نسبت به اعمال از نظر وجود ریاء:
سعی کنید به جای اینکه اعمالتان را کنترل کنید نیت تان را کنترل کنید وقتی نیت شما خیر است دیدن یا ندیدن مردم به نیت و کار شما صدمه ای نمی زند اصلا بعضی کارها را باید در جلوی دید مردم انجام داد تامردم نیز تشویق شوند مثلا نماز جماعت خوش اخلاقی رفتار صحیح با دیگران و انجام واجبات که خود این کاربه نوعی می تواند تبلیغ دین باشد مثلا شما در یک مهمانی که مردم نشسته اند و مشغول حرف زدن هستند بلند میشوید و نماز خود را می خوانید و عده ای نیز با این کار شما یاد نماز می افتند ونمازشان را می خوانند اگر اینجا شما مخفیانه بخوانید کار بدی کرده اید ولی همان طور که عرض کردم مهم نیت شماست که آیا به خاطر خدا بلند میشوید و نماز می خوانید یا به خاطر این که مردم بگویند فلانی نمازهایش را اول وقت می خواند شما در چنین موقعیتی می توانید دو کار انجام بدهید نماز را از ترس ریا ترک کنید یا اینکه قربه الی الله نماز بخوانید و نیت تان را اصلاح کنید که قطعا کار دوم صحیح است و اگر گفتید که اگر بخوانم ریا می شود این وسوسه شیطان است و شیطان با این وسوسه از انجام کار خیر باز میدارد
وانگهی به اتفاق، همۀ اهل معرفت، قائلند که ریا از وسوسه های شیطانی و ریشه در وسواس خناس دارد که تحت قوۀ وهمیۀ انسان شدت و حدت می یابد.
مؤثرترین راه درمانآن، بی توجهی به این توهم و وسوسه شیطانی است. این توهّم و گمان باطل ما و از وسواس شیطان است که مردم، عمل و طاعت ما می بینند و به همان میزان در قلوب شان، "قدر و منزلت" و "شأن و جایگاه" پیدا می کنیم.
به قول حافظ شیرازی: "تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز ..."
« الدُّنْيَا كُلُّهَا جَهْلٌ إِلَّا مَوَاضِعَ الْعِلْمِ وَ الْعِلْمُ كُلُّهُ حُجَّةٌ إِلَّا مَا عُمِلَ بِهِ وَ الْعَمَلُ كُلُّهُ رِيَاءٌ إِلَّا مَا كَانَ مُخْلَصاً وَ الْإِخْلَاصُ عَلَى خَطَرٍ حَتَّى يَنْظُرَ الْعَبْدُ
بِمَا يُخْتَمُ لَه » . 1
شود و اخلاص خطر دارد تا این که بنده نظر کند به خاتمه ی امر خود [ که چگونه با او معامله کنندکل دنیا جهل است مگر مواضع علم و کل علم حجت (وزر و وبال) است مگر آن چه که بدان عمل شود و کل عمل ریا و خودنمایی است مگر آن چه که از روی اخلاص انجام ].
نکته : این که با وجود اخلاص ، مؤمن علی الاتصال و مدام در حال خوف و رجا باشد .
(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج2 29 باب 9 استعمال العلم و الإخلاص في طلبه و تشديد الأمر على العالم ..... ص :26)
در برخورد با افراد ریا کار باید دقت داشته باشیم که رفتار آنها را به دو دسته ی ظلم در حق دیگران و رفتاری که ضرر و ظلمی به کسی نیست، تقسیم کنیم.
مسلم است در آنجایی که ظلمی از آنها مشاهده شد با درایتی خواص و عکس العملی مناسب احقاق حق می کنیم و چشم پوشی نمی نمایم.
اما در رفتاری که ظلم به کسی نیست و ظاهرنمایی است، رسوا کردن آنها را به خدا واگذار می کنیم و خدا بهتر می داند که چگونه با آنها برخورد کند چون اوست عالم متعال.
ميزان ريا سنجي چيست؟
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:
در روز قیامت، حق تعالی امر می فرماید که جماعتی را به جهنم ببرند. پس به مالک دوزخ خطاب می فرماید که: بگو به آتش، که قدمهای ایشان را نسوزاند، که ایشان به پای خود به مساجد می رفتند؛ و رویشان را نسوزاند، که وضو را تمام و کامل به جا می آوردند؛ و دستهایشان را نسوزاند، که به دعا به درگاه من بر می داشتند؛ و زبانشان را نسوزاند، که بسیار قرآن می خواندند. پس خازن جهنم به ایشان می گوید: ای اشقیا! چه کرده اید که با این اعمال مستحق جهنم شده اید؟ ایشان می گویند: ما کارهای خود را برای غیر خدا می کردیم. در این روز به ما گفتند که مزد خود را از کسی بگیرید که کار از برای او کرده اید.(بحار الانوار جلد 72 صفحه 296)
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
از ریا اجتناب کنید! به درستی که آن، شرک به خداست. ریاکار را در روز قیامت به چهار نام می خوانند: ای کافر! ای بدکار! ای مکار! ای زیانکار! ثواب عمل تو برطرف شد و مزدت باطل گردید، و تو را در این روز بهره ای نیست. برو مزد خود را از کسی که برای او کار کردی، بطلب. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 295)
از امام صادق علیه السلام روایت شده که لقمان فرزند خود را وصیت فرمود:
ریا کننده را سه علامت است: چون تنهاست، در عبادت کسل و سستی می نماید؛ و در نزد مردم مردانه به عبادت می ایستد؛ و هر کار که می کند، توقع دارد که او را به آن کار ستایش کنند. (بحارالانوار جلد 72 صفحه 296)
رسول معظم اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
کسی که به ریای مردم نماز بخواند او مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم حج کند مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم روزه بگیرد مشرک است؛ و کسی که به ریای مردم زکات دهد مشرک است؛ و هرکس فرموده ی خدا را برای مردم انجام دهد مشرک است؛ و خدا عمل ریا کننده را قبول نمی کند. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 297)
امام صادق علیه السلام فرموده اند:
هر بنده که باطن خود را نیکو کند و نیت خود را درست سازد، چند روزی نمی گذرد، مگر آنکه خدا نیکی او را بر خلق ظاهر گرداند؛ و هرکس باطن خود را بد دارد، چند روزی نمی گذرد، مگر اینکه بدی او را ظاهر گرداند.(بحارالانوار جلد 72 صفحه 282)
و در حدیث دیگری فرمود:
هرکس اندکی از عمل را از برای خدا کند، خدا زیاده از آن بر خلق ظاهر سازد؛ و کسی که بسیاری از اعمال را با تعب بدن و بیداری شبها به قصد ریا انجام دهد، البته عمل او را در نظر آن جماعت که ایشان را منظور داشته، سهل و اندک نماید. (بحار الانوار جلد 72 صفحه 290)
تمام كارهاي عبادي بايد نيّت وجود داشته باشد و نيّت هم خالص و قصد انجام كارها تنها براي رضاي خدا باشد و اگر در اعمال انسان ريا و خودنمائي وجود داشته باشد، آن اعمال ثمرة واقعي را در بر نخواهد داشت و مقبول درگاه الهي نميگردد.براي تشخيص ريا راههائي وجود دارد كه از جمله در حديث شريفي از اميرمؤمنان براي افراد رياكار چند علامت و نشانه معين شده است.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «لِلْمُرائِيِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ: يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يَنْشُطُ اِذا كانَ في النّاسِ و يَزيدُ في العَمَلِ اِذا اُثْنِيَ عليهِ وَ يَنْقُصُ مِنْهُ اِذا لَمْ يُثْني عَلَيهِ» رياكار چهار علامت دارد: اگر تنها باشد اعمال خود را با كسالت انجام ميدهد، و اگر در ميان مردم باشد با نشاط انجام ميدهد، هرگاه او را مدح و ثنا گويند بر عملش ميافزايد، و هرگاه ثنا نگويند از آن ميكاهد. (ميزان الحكمة، چاپ جديد، ج2، ص1020
نسان بايد مواظب اعمال و كردار خود باشد و آن را به ريا و خودنمايي نابود نسازد. امّا گاهي انسان دچار وسوسة ريا ميشود و تصورات واهي از ريا سراغش ميآيد و جلو اعمال عبادي را سد ميكند. به عبارت ديگر با اينكه در مسئله اخلاص در عبادت و دوري از ريا بايد كمال مراقبت را مبذول داشت. امّا گاهي اوقات اين مراقبت از حدّ عادي بيرون ميرود و به صورت وسوسه در ميآيد و بخصوص آنها كه در آغاز راه هستند بيشتر دچار اينگونه وسوسهها ميشوند.
در اينجا وظيفه آن است كه به وسوسه اعتنا نكنيم و همين كه از خطور اينگونه تصورات و اوهام ناراحت هستيم دليل بر آن است كه ريايي در كار نيست و اين شيطان است كه ميخواهد ما را از راه باز دارد.
از رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ نقل شده است كه فرمود: «إذا أتي الشَّيْطانُ اَحَدَكُمْ وَ هُوَ في صَلوتِهِ اِنّكَ مُرائي فَلْيُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ يَفُتْهُ وَقْتُ فريضَةٍ، وَ إذا كانَ شيئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَةِ فَلْيًتَمَكَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا كانَ علي شَيْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْيا فَلْيَبْرَحْ...(2)» اگر كسي در نماز باشد و شيطان او را به رياكاري وسوسه متهم كند تا وقت باقي است هرچه ميتواند نمازش را طولاني كند، نيز اگر مشغول يك كار اخروي است، باز هم به وسوسة شيطان اعتنا نكند و به كار خود ادامه دهد. امّا اگر كاري كه در دست دارد مربوط به دنيا است بيدرنگ آنرا رها كند...
و در حديث ديگري آمده است كه شخصي خدمت حضرت پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله ـ عرض كرد: اي رسول خدا! بعضي از ما در حال روزه يا مشغول نماز است و شيطان او را وسوسه ميكند و ميگويد تو رياكاري. حضرت فرمود:« هرگاه چنين شد بگوييد: خدايا به تو پناه ميبرم و تو از حال من آگاهتري و به وسوسة شيطان اعتماد نكند و كارش را دنبال كند(بحارالانوار، ج69، ص2)
خلاصه اينكه وسواس در ريا خودش دليل بر اخلاص و نداشتن ريا است و بايد كار خود را انجام داد و به وسوسهها اعتنا نكرد.
اشاره اي به راه درمان ريا:1
-چون اصل ايجاد ريا براي اين است كه شخص در مال و منافع ديگران طمع ميكند يا محبت و ستايش آنان را ميطلبد و يا از مذمت ديگران ميترسد لازم است اصل اين عوامل را از ميان بر داشت و عزت و اعتبار را از جانب خداوند دانست كه عزت تنها از آن خداوند است. هر كه را بخواهد عزيز و سر افراز ميكند و هر كه را بخواهد خار و بي مايه مي نمايد.
هيچ دنداني نخندد در جهان
بي رضا و امر آن فرمان روان
هيچ برگي مينيفتد از درخت
بيرضا و حكم آن سلطان بخت
از دهان، لقمه نشد سوي گلو
تا نگفت آن لقمه را حق «او خلو»(4)
2- انجام برخي عبادات در خلوت و تمرين اخلاص،
3-بد دانستن ريا كاري در دل و مبارزه نفساني با آن روي آوردن به اخلاص در عمل از جمله راه هاي عملي درمان ريا هستند.
4-توجه به پوچي عمل ريايي
**تقسیم بندی خیلی جالبی در کتاب اخلاق در قرآن حضرت آیة الله مکارم شیرازی**
بعضى از بزرگان فقهاء چگونگى ورود ريا را در عمل انسان به ده صورت ترسيم كرده اند:
نخست اين كه، انگيزه او بر عمل فقط ارائه به مردم باشد كه قطعاً عمل او باطل است.
دوم اين كه، هدفش هم خدا باشد و هم ريا و آن نيز موجب بطلان عمل مى شود.
سوم اين كه، تنها در بعضى از اجزاءِ واجب عمل خود قصد ريا كند مثل اين كه ركوع يا سجود نماز واجب را به قصد ريا انجام دهد اين نيز موجب بطلان عمل است هرچند محلّ تدارك آن جزء باقى باشد، به همين جهت ريا را تشبيه به باطل شدن وضو هنگام نماز كرده اند، هرچند احتياط آن است كه جزء ريائى را دوباره به جا آورد و بعد از پايان، نماز را اعاده نمايد.
چهارم اين كه، در بعضى از اجزاء مستحبّ مانند قنوت قصد ريا كند و آن را نيز موجب بطلان عمل دانسته اند.
پنجم اين كه، اصل عمل براى خداست ولى آن را در مكانى (مانند مسجد) به جا مى آورد كه انگيزه الهى ندارد، آن هم موجب بطلان عمل است.
ششم اينكه، درمورد زمان عمل، ريا مى كند؛ مثلًا، اصل نماز بقصد خداست امّا انجام آن در اوّل وقت به نيّت ريا مى باشد آن هم مانند رياى در مكان موجب فساد عمل است.
هفتم اين كه، در مورد بعضى از ويژگيها و اوصاف عمل قصد ريا دارد؛ مثل اين كه انجام نماز را با جماعت يا با حالت خضوع و خشوع به قصد ريا باشد هرچند نسبت به اصل نماز به راستى قصد خدا دارد، آن هم موجب بطلان عمل است؛ زيرا اين ويژگيها از اصل عمل جدا نيست و به تعبير ديگر اين اوصاف با موصوف خود متّحد مى باشد.
هشتم اين كه، اصل عمل به نيّت خداست امّا مقدّمات آن جنبه ريائى دارد؛ مثل اين كه نماز را در مسجد به قصد خدا به جا مى آورد ولى حركت به سوى مسجد به قصد ريا است، بسيارى از فقهاء اين نوع ريا را موجب بطلان عمل نمى دانند زيرا مقدّمات ريائى خارج از عمل بوده است، و قاعده فقهى نيز همين را اقتضا مى كند.
نهم اين كه، بعضى از اوصاف بيرونى را به نيّت ريا انجام مى دهد، مثل اين كه اصل نماز را به قصد خدا انجام مى دهد ولى انداختن تحت الحنك را به قصد ريا، اين نوع ريا هر چند كار زشت و مذمومى است ولى موجب بطلان اصل عمل نمى شود.
دهم اين كه انجام عمل فقط براى خداست ولى اگر مردم او را ببينند خوشحال می شود بى آن كه هيچ تأثيرى در كيفيّت انجام عمل داشته باشد اين قسم نيز موجب بطلان عمل نيست بلكه در حقيقت ريا محسوب نمى شود، زيرا ريا آن است كه انگيزه اى براى عمل شود.
ریا دارای درجات و مراتب است. رهایی از همه مراتب و درجات آن از مختصات اولیای الهی است. عامه مردم به یک یا برخی از مراتب ریا مبتلا هستند و این مقدار به ایمان یا اخلاص آنها ضرر نمیرساند.امام خمینی (ره) میفرماید: "نفس عامه مردم به حسب جبلت ( سرشت) مایل است که خیرات (و خوبیهای) آنها پیش مردم ظاهر گردد، گرچه خیرات (و خوبی را آنان به قصد خودنمایی و) ظاهر شدن نکند، ولی نفسشان مفطور به این حُبّ و دوستی است (یعنی ذاتاً این معنا را دوست دارد) این موجب بطلان عمل یا شرک و نفاق و کفر نیست". همان، ص 57
یکی از دعاهایی که در زیارت "امین الله" آمده، درخواست محبوبیت نزد اهل آسمان و زمین از خدا است.
زراره میگوید: به حضرت امام محمد باقر (ع) عرض کردم: گاهی شخصی کار نیکی انجام میدهد، و کار نیک او را دیگران میبینند و انجام دهنده کار نیک از این که دیگران او را میبینند، خوشحال و مسرور میشود، (آیا این کار او ریا شمرده میشود) فرمود: "اگر کار نیک را به قصد تعریف و تمجید انجام ندهد، عیبی ندارد، زیرا هیچ کس نیست مگر این که دوست دارد کارهای نیک او را دیگران ببینند". کلینی، اصول کافی، ج 2، ص 297، کتاب ایمان و کفر، باب ریا، حدیث 18
؟؟سوال:کاری که به نیت جلب توجه و ریا انجام شود آیا گناه دارد و یا فقط ثوابش زایل میشود؟
ريا كردن از گناهان هلاك كننده و معاصى كبيره است و آيات و اخبار بر ذمّ آن اتّفاق و هماهنگى دارند، خداى سبحان مى فرمايد:
«فَوَيْلٌ لِلْمُصَلّينَ، الَّذينَ هُمْ عَن صَلاتِهِمْ ساهُونَ، الَّذينَ هُمْ يُراؤُنَ، وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ» 107: 4 - 7(ماعون، 4 - 7) «واى بر نمازگزاران، كه از نماز خود غافل و سهل انگارند، آنان كه ريا كنند و از زكات دادن باز دارند».
و مى فرمايد:
«فَمَنْ كانَ يَرْجُو لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صالِحا وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أحَدا» 18: 110(كهف، 110) «هر كه ديدار پروردگار خويش را اميد دارد، بايد كار كند كارى شايسته و هيچ كس را در عبادت پروردگارش شريك قرار ندهد».
و مى فرمايد:«يُراؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللَّهَ الا قَليلا» 4: 142(نساء، 142)«با مردم ريا مى كنند و جز اندكى خدا را ياد نمى كنند».
و مى فرمايد:
«كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ» 2: 264(بقره، 264).
«چون كسى كه مال خويش به رياى مردمان انفاق مى كند».
و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:«إنّ أخوف ما أخاف عليكم الشّرك الأصغر».
«بيش از هر چيز بر شما از شرك كهين بيم دارم». پرسيدند: شرك كهين چيست؟ فرمود:
«ريا، خداى عز و جل وقتى بندگان را در قيامت جزاى اعمال دهد مى فرمايد: نزد كسانى رويد كه در دنيا براى ايشان ريا مى كرديد و ببينيد كه آيا پاداش شما در نزد آنها هست».
و فرمود: «از جبّ الحزن [چاه اندوه] به خدا پناه بريد» گفتند: يا رسول اللّه، جب الحزن چيست؟ فرمود: «واديى است در دوزخ براى قاريان رياكار».
و فرمود: «خداى تعالى مى فرمايد: هر كه عملى و عبادتى كرد و ديگرى را با من شركت داد آن عمل براى آن ديگرى باشد كه من از آن عمل بيزار و از انباز بى نيازم».
و فرمود:«لا يقبل اللّه تعالى عملا فيه مثقال ذرّة من رياء»
«خداى تعالى عملى را كه يك ذره ريا در آن باشد نمى پذيرد».
و فرمود:«إنّ أدنى الرّياء الشّرك»
«اندك ريا شرك است».
و فرمود: «روز قيامت مرائى را ندا كنند: اى نابكار اى غدّار اى ريا كار عمل تو تباه و مزد تو باطل شد، برو و مزد از آن بگير كه كار براى وى كردى».
روزى آن حضرت مى گريست، شخصى پرسيد: چرا مى گرييد؟ فرمود:
«بر امّت خويش از شرك بيمناكم. نه آنكه بت يا آفتاب يا ماه يا سنگى را پرستند و ليكن در اعمال خود ريا كنند».
و فرمود:«سيأتي على النّاس زمان تخبث فيه سرائرهم و تحسن فيه علانيتهم طمعا في الدّنيا لا يريدون به ما عند ربّهم، يكون دينهم رياء لا يخالطهم خوف، يعمّهم اللّه بعقاب فيدعونه دعاء الغريق فلا يستجيب لهم».
«زمانى بر مردم خواهد آمد كه براى طمع در دنيا باطنشان پليد و خبيث و ظاهرشان زيبا و نيكو شود و آنچه را كه نزد پروردگارشان است (ثواب الهى) نمى جويند، دينشان رياء است و ترس از خدا در دلشان جاى ندارد، عقاب خداوند همه آنها را فرو مى گيرد و آنگاه همچون كسى كه در حال غرق شدن است خدا را مى خوانند ولى دعاشان را اجابت نكند».
و فرمود:«إنّ الملك ليصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسناته يقول اللّه عزّ و جلّ: اجعلوها في سجّين إنه ليس إيّاى أراد بها».
«فرشته با مسرّت و خوشحالى عمل بنده را بالا مى برد و چون حسنات او را بالا برد خداى عز و جل مى فرمايد: اين اعمال را در سجّين (دفتر بدكاران) گذاريد كه براى من بجا نياورده».
و فرمود: «فرشتگانى كه نگهبانان اعمالند عمل بنده را از روزه و نماز و انفاق و اجتهاد و ورع كه آوازى همچون آواز رعد و درخشندگى مانند روشنى خورشيد دارد به آسمان هفتم بالا مى برند و سه هزار فرشته همراه آن عملند، تا به آسمان هفتم رسند، فرشتهاى كه بر آسمان هفتم موكّل است مى گويد: بايستيد و اين عمل را بر روى و بر جوارح صاحبش بزنيد، با آن دل او را قفل كنيد، من هر عملى را كه براى خدا نباشد رد و منع مى كنم، مراد صاحب اين عمل خدا نبوده، او مى خواسته نزد فقها رفعتى پيدا كند و در مجالس علما نام او را ياد كنند و آوازهاش در شهرها منتشر شود، خداوند مرا امر فرموده كه نگذارم عملش از من در گذرد و به ديگرى برسد، و هر عملى كه خالص براى خدا نباشد رياء است، و خداوند عمل ريا كار را نمى پذيرد».
و فرمود: «فرشتگان نگهبان عمل بنده را از نماز و زكات و روزه و حج و عمره و خلق نيكو و خاموشى و ذكر خداى تعالى بالا مى برند و ملائكه آسمانها آن عمل را مشايعت مى كنند تا از همه حجابها مى گذرد و در پيشگاه خدا مى ايستند و همه گواهى مى دهند كه اين عمل شايسته و با اخلاص است. فرمود: آنگاه خداى تعالى به آنها مى فرمايد: شما نگهبانان عمل بنده من هستيد و من نگهبان دل وى ام، اين عمل را براى من نكرده و در دل نيّتى ديگر داشته پس لعنت من بر او باد، و همه فرشتگان گويند لعنت تو و لعنت ما بر او باد، و آسمانها و هر كه در آسمانهاست گويند لعنت خدا بر او باد».