با سلام به روح ملکوتی حضرت حسین بن علی و یاران با وفایش و حضرت زینب و حضرت رقیه خاتون دردانه ابا عبدالله که جانم فدای ایشان و سلام به مجضر مقدس و پر برکت آقا حجت بن الحسن عسکری روحی و ارواحنا فدا
با سلام و عرض ادب به تمامی دوستان عزیز و بخصوص جناب آقای عقیل عضو وفادار از کردستان
چه خوب بود که ما همیشه و در تمامی امور چه دنیوی و چه معنوی با اخلاق نیکو احترام با یکدیگر صحبت می کردیم می خواهد سنی باشد شیعه باشد آمریکایی باشد و هر نژاد البته خدای نخواسته من طرف صحبتم با شما جناب آقای عقیل نیست اول برای خودم می گویم چون ما شاالله تمامی کاربران سایت همه با اخلاق و اهل فیض هستند ولی صحبتی با شما داشتم جناب آقای عقیل عزیز در پاسخ به جوابی که شما به تایپیک و سوال ( اثبات حقانیت شیعه در 3 دقیقه ودر پاسخ به آیه 33 احزاب فرموده اید که قصد و منظور قرآن کریم از اهل البیت زنان پیامبر هستند )
با توجه به صحبت ها و مناظره هایی که در این باره بین تمامی دوستان این تایپیک شکل گرفته بالفرض مثال هم که سخن شما در ارتباط با اهل البیت زنان پیامبر باشد و این آیه هم درست باشد
ولی یه تقاضا و استدعا از شما دارم شما که ماشاالله دست به قلم خوب و بیانی شیوا دارید
و از آیات قرآن هم تا جایی که من در تایپیک مورد نظر دیدم بهره کافی می برید و اشراف دارید البته این خصوصیت اخلاقی واقعا از نیکوترین و زیباترین کارهای سنی هاست که اهمیت و احترام زیادی برای قرآن قائل هستند ، البته در این 2 مورد کار به بقیه امور هم ..... ولی من از شم تقاضانه خواهشی دارم شما کتاب المراجعات ( رهیری امام علی ( ع ) در قرآن وسنت ) را اگر واقعا خود را یک سنی معتقد می دانید و تعصبی هم ندارید البته ببخشید که اینچنین صحبت می نمایم مطالعه ای بفرمایید که جالب است این کتاب مناظره ای میان سید عبدالحسین شرف الدین موسوی (ره) از علمای بزرگ و گرانقدر شیعه و عالم و دانشمند بزرگ سنی شیخ سلیم بشری که درباره مذهب شیعه و سنی و اثبات حقانیت شیعه ( مولا رسول الله ( ص ) و خاندان پاکش ) سخن به میان آمده که به نظر من یکی از بزرگترین کتاب های جهان اسلام می باشد و مهمتر از آ« رعایت ادب و احترامی که این 2 عالم جلیل و عالیقدر نسبت به یکدیگر داشته و توسط مترجم کتاب به کرات از این ادب و احترام سخن به میان آمده دوست عزیز تمام این صحبت ها را کردم و سر شما و تمامی دوستان ارجمند سایت را بدرد آوردم که بگویم این کتاب رو هم اگر دوست داشتید مطالعه بفرمایید من اهل قسم نیستم ولی تو را به قرآن و ذات مقدس خداوند و وجود نازنین بهترین شخص عالم امکام رسول الله (ص) این کتاب را مطالعه بفرمایید وقت زیادی از شما نخواهد گرفت و خوب است که مطالبی به معلومات خوب و قابل تقدیر شما اضافه خواهد شد
دوست عزیز اگر هم که اجازه بدهید و قابل بدانید این کتاب را از یک دوست از دوستان سایت askdin و به عنوان یادگاری و هدیه ای ناقابل این کتاب را برایتان در هر کجا که هستید ارسال کنم ( البته جسارت نکرده باشم فقط بعنوان هدیه ) منتظر جواب شما دوست عزیز و گرامی هستم
باز هم از شما و کلیه دوستان تقاضای عفو و بخشش و التماس دعای خیر و عاقبت بخیری و محشور شدن با مولا رسول الله و اولاد پاک و مطهرشان در قیامت را از از شما خواستارم
با تشکر و به امید دیدار
دوست عزیز اگردنبال واقعیت هستی مراجعه کن به کتاب مطول یامختصر المعانی تفتازانی که ازعلمای بلاغت اهل تسنن است تا ببینی که درفصاحت وبلاغت عربی بحثی است به نام تغلیب که اگرچند مرد بایک زن آمدندازباب غلبه ضمیر مذکراورده می شود دربعضی مواردهمیشه غلبه بامرد است این جواب اینکه چرا حضرت زهراسلام الله علیهانیز دراین جمع بوده ولی ضمیر مذکرآمده
سلام اخوی :Gol:
عقیل که از عقل است . از شما انتظار حرف عاقلانه داریم .
درست می فرمایید که در لغت عرب اهل بر زن و فرزند و اهل و عیال متعارف اطلاق می شود . اما قرار نیست قرآن کریم در همه اصطلاحات خود تابع لغت عرب باشد .
به چه دلیل ؟
به این دلیل که قرآن کریم بسیاری از الفاظ عرب را در معانی ابداعی خودش استعمال فرمود .
مثال بزن :
کلمه صلاه .
صلاه در عربی یعنی چه ؟ یعنی دعا
خب در قرآن هم صلاه در همه موارد به معنای دعاست ؟ نه . بلکه اغلب موارد بر عبادت خاص مسلمانان دلالت دارد .
مشاهده فرمودید که قرآن در اصطلاحات خود تابع محض لغت عرب نیست ؟
و اما اصطلاح اهل در آیه تطهیر : به دو دلیل روشن آیه تطهیر بر زنان پیامبر دلالت ندارد :
1- ضمیر کم در آیه که به هیچ نحو قابل تطبیق بر زنان پیامبر نیست .
توجه می فرمایید که اگر از ذهنیت معمول بیاییم بیرون پیامبر ص در زمان نزول آیه تطهیر یک دختر دارند و چندین همسر که هیچکدام فرزند ذکور نداشته اند و قرآن هم تصریح می فرماید : ما کان محمد با احد من رجالکم
به این اعتبار تمام اهل پیامبر اناثند نه ذکور . حال شما بفرمایید چرا ضمیر آیه تطهیر مذکر است ؟
یا باید به تحریف کتاب قائل شوید یا ...
و اما دلیل ما اینست که اهل بیت پیامبر ص این خانواده است که قرآن معرفی می فرماید :
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم بتهل ...
و بنابر اعتراف اکثریت قریب به اتفاق علمای اسلام منظور از ابنائنا حسن و حسین و منظور از نسائنا فاطمه زهرا س و منظور از انفسنا علی بن ابیطالب ع است . قرآن کریم خودش زحمت کشیده و آن اهل البیتی که در آیه تطهیر آمده برایمان توضیح می دهد که فرمود : القران یفسر بعضه بعض . ضمیر کم بنابر این بیان بدون اشکال است
و اما 2 :
دلیل دوم نفی مطلق رجس است .
رجس در فرهنگ قرآنی یعنی آلودگی معنوی چون فرمود : ما رجس را بر کسانی که تعقل نمی کنند قرار می دهیم
پس رجس آلودگی معنوی است .
وقتی رجس بطور مطلق نفی شود مفهومی جز عصمت نمی ماند . چون عصمت یعنی پاک ماندن از هرگونه آلودگی معنوی چه خطا چه گناه وچه ظلم .
و هیچکس از علمای اهل سنت مدعی عصمت زنان پیامبر نیست . بلکه نمی توانند باشند . چه اینکه اگر قائل به گناه برای زنان پیامبر نباشیم (من باب احترام) از خطا مصون نبوده اند کما لایخفی بر مطلع تاریخ
این دلیل ما بود . پذیرفتی که نوش جانت باد اگر هم نه جنگ نداریم آقاجان
موفق در حمایت از اسلام :Gol:
می دانیم که شیعه امهات مومنین رضی الله تعالی عنهن را از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم نمی دانند به دلایل واهی و حتی ادعا می کنند که آیه 33 سوره احزاب در شان آنها نازل نشده منظور آیه تطهیر انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا این هم یک بد فهمی درجه یک از یک مدعی فهم حرف شیعه .
آقاجان گوشت را بازکن ببین چه میگیم :
ما نمی گوییم زنان پیامبر اهل او نیستند ما می گوییم اهل البیت آیه تطهیر شامل زنان پیامبر نمی شود به دلایل بالا . تاپیک منو بخون جونم
بخوان شاید فهمیدی
خوب برای شیعه دو راه موجود است: 1.همین مصحفی که مسلمین برآن اتفاق دارند وجمیع اهل سنت وجماعت که سیاقش همسران رسول الله هستند واعتراف به اینکه قرآن تغییر وتحریف در آن رخ نداده 2.اینکه مانند علامه مذهبشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته باشند که این هم کفر است و مخالف کلام الله تعالی انا نزلنا الذکر وانا له لحافظون حال هر کدامش را دوست دارید قبول کنید.
ظاهرا توان جواب دادن به دلیل را ندارید و هی خودتان را به این در و آن در می زنید
اولا معلوم نیست تمام نظر علامه را آورده باشی
ثانیا نظر علامه نظر تمام شیعه نیست
ثالثا شیعه قائل به تحریف کتاب نیست
رابعا قول به تحریف در بسیاری از روایات خود اهل سنت هم هست آیا باید بر مبنای روایات حکم کرد یا قول قاطبه علماء
خامسا آن صحابه ای که برای شما از پیامبر هم معصوم ترند از نظر ما در حد یک مسلمان عادی هستند
سادسا دلیل را جواب بده
سابعا دلیل را جواب بده
ثامنا دلیل را جواب بده
اگر سوادش رو نداری برو بزرگتر را بیاور
موفق در راه فهم دین
دوست گرامی. فعلا موضع خود را مشخص کنید. باید بدانم موضع شما چیست تا بتوانم به شما پاسخ دهم. به من بگویید که بالاخره: آیا همسران پیامبر را جزو اهل بیت میدانید یا خیر؟
بعد از دریافت جواب این سوال به تمام ابهامات شما جواب خواهم داد. یاحق
آيه تطهیر گرچه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر ص آمده اما تغيير سياق آن (تبديل ضميرهاى جمع مؤنث به جمع مذكر) دليل بر اين است كه اين آيه محتوايى جداى از آن آيات دارد.
به همين دليل حتى كسانى كه آيه را مخصوص به پيامبر ص و على و فاطمه و حسن و حسين ع ندانستهاند معنى وسيعى براى آن قائل شدهاند كه هم اين بزرگواران را شامل مىشود و هم همسران پيامبر ص را.
ولى روايات فراوانى در دست داريم كه نشان مىدهد آيه مخصوص اين بزرگواران است، و همسران در اين معنى داخل نيستند هر چند از احترام متناسب برخوردارند. اينك بخشى از آن روايات را ذيلا از نظر مىگذرانيم:
الف: رواياتى كه از خود همسران پيامبر ص نقل شده و مىگويد: هنگامى كه پيامبر ص سخن از اين آيه شريفه مىگفت، ما از او سؤال كرديم كه جزء آن هستيم فرمود: شما خوبيد اما مشمول اين آيه نيستيد! از آن جمله روايتى است كه ثعلبى در تفسير خود از ام سلمه نقل كرده كه پيامبر ص در خانه خود بود كه فاطمه ع پارچه حريرى نزد آن حضرت آورد، پيامبر ص فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسين را صدا كن، آنها را آورد، سپس غذا خوردند بعد پيامبر ص عبايى بر آنها افكند و گفت: اللهم هؤلاء أهل بيتي و عترتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا: خداوندا اينها خاندان منند، پليدى را از آنها دور كن، و از هر آلودگى پاكشان گردان و در اينجا آيه إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ نازل شد ... من گفتم آيا من هم با شما هستم اى رسول خدا!، فرمود: انك الى خير تو بر خير و نيكى هستى (اما در زمره اين گروه نيستى) «1». و نيز ثعلبى خود از عايشه چنين نقل مىكند: هنگامى كه از او در باره جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ ويرانگر سؤال كردند (با تاسف) گفت: اين يك تقدير الهى بود!، و هنگامى كه در باره على ع از او سؤال كردند چنين گفت: تسئلنى عن احب الناس كان الى رسول اللَّه (ص) و زوج احب الناس، كان الى رسول اللَّه لقد رأيت عليا و فاطمة و حسنا و حسينا عليهم السلام و جمع رسول اللَّه (ص) بثوب عليهم ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بيتي و حامتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا، قالت: فقلت يا رسول اللَّه! انا من اهلك قال تنحى فانك الى خير!: آيا از من در باره كسى سؤال مىكنى كه محبوبترين مردم نزد پيامبر ص بود، و از كسى مىپرسى كه همسر محبوبترين مردم نزد رسول خدا ص بود، من با چشم خود، على و فاطمه و حسن و حسين را ديدم كه پيامبر ص آنها را در زير لباسى جمع كرده بود و فرمود: خداوندا! اينها خاندان منند و حاميان من، رجس را از آنها ببر و از آلودگيها پاكشان فرما، من عرض كردم اى رسول خدا آيا من هم از آنها هستم؟ فرمود: دور باش، تو بر خير و نيكى هستى (اما جزء اين جمع نمىباشى) «2». __________________________________________________ (1) طبرسى در مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث- اين حديث به طرق ديگر نيز از ام سلمه به همين مضمون نيز نقل شده است (به شواهد التنزيل حاكم حسكانى جلد 2 صفحه 56 به بعد مراجعه شود). (2) مجمع البيان (ذيل آيه مورد بحث). تفسير نمونه، ج17، ص: 300 اين گونه روايات با صراحت مىگويد كه همسران پيامبر ص جزء عنوان اهل بيت در اين آيه نيستند.
ب: روايات بسيار فراوانى در مورد حديث كساء به طور اجمال وارد شده كه از همه آنها استفاده مىشود، پيامبر ص، على و فاطمه و حسن و حسين را فرا خواند- و يا به خدمت او آمدند- پيامبر ص عبايى بر آنها افكند، و گفت: خداوندا! اينها خاندان منند، رجس و آلودگى را از آنها دور كن، در اين هنگام آيه إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ نازل گرديد. دانشمند معروف اهل سنت ، حاكم حسكانى نيشابورى در شواهد التنزيل اين روايات را به طرق متعدد از راويان مختلفى گرد آورى كرده است «1». در اينجا اين سؤال جلب توجه مىكند كه هدف از جمع كردن آنها در زير كساء چه بوده؟ گويا پيامبر ص مىخواسته است كاملا آنها را مشخص كند و بگويد آيه فوق، تنها در باره اين گروه است، مبادا كسى مخاطب را در اين آيه تمام بيوتات پيامبر ص و همه كسانى كه جزء خاندان او هستند بداند.
حتى در بعضى از روايات آمده است كه پيامبر ص سه بار اين جمله را تكرار كرد: خداوندا اهل بيت من اينها هستند پليدى را از آنها دور كن (اللهم هؤلاء أهل بيتي و خاصتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا).
ج: در روايات فراوان ديگرى مىخوانيم: بعد از نزول آيه فوق، پيامبر ص مدت شش ماه، هنگامى كه براى نماز صبحاز كنار خانه فاطمه (سلام اللَّه عليها) عبور میکرد، صدامىزد: الصلاة يا اهل البيت! إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً: هنگام نماز است اى اهل بيت!، خداوند مىخواهد پليدى را از شما اهل بيت دور كند و شما را پاك سازد. اين حديث را حاكم حسكانى از انس بن مالك نقل كرده است «1». در روايت ديگرى كه از ابو سعيد خدرى از پيامبر ص نقل شده مىخوانيم: پيامبر اين برنامه را تا هشت يا نه ماه ادامه داد! «2». حديث فوق را ابن عباس نيز از پيامبر ص نقل كرده است «3». اين نكته قابل توجه است كه تكرار اين مساله در مدت شش يا هشت يا نه ماه به طور مداوم در كنار خانه فاطمه ع براى اين است كه مطلب را كاملا مشخص كند تا در آينده ترديدى براى هيچكس باقى نماند كه اين آيه تنها در شان اين گروه نازل شده است به خصوص اينكه تنها خانهاى كه در ورودى آن در مسجد پيامبر ص باز مىشد، بعد از آنكه دستور داد درهاى خانههاى ديگران به سوى مسجد بسته شود در خانه فاطمه بود و طبعا هميشه جمعى از مردم به هنگام نماز اين سخن را در آنجا از پيامبر مىشنيدند (دقت كنيد).
با اينحال جاى تعجب است كه بعضى از مفسران اصرار دارند كه آيه مفهوم عامى دارد و همسران پيامبر ص نيز در آن وارد هستند، هر چند اكثريت علماى اسلام اعم از شيعه و اهل سنت آن را محدود به اين پنج تن مىدانند. قابل توجه اينكه عايشه همسر پيامبر ص كه طبق گواهى روايات اسلامى در بازگو كردن فضائل خود و ريزهكاريهاى ارتباطش با پيامبر چيزى فروگذار نمىكرد اگر اين آيه شامل او مىشد قطعا در لابلاى سخنانش به مناسبتهاى از آن سخن مىگفت در حالى كه هرگز چنين چيزى از او نقل نشده است.
د: روايات متعددى از ابو سعيد خدرى صحابى معروف نقل شده كه با صراحت گواهى مىدهد اين آيه تنها در باره همان پنج تن نازل شده است (نزلت فى خمسة: فى رسول اللَّه و على و فاطمه و الحسن و الحسين (ع) «4». اين روايات به قدرى زياد است كه بعضى از محققين آن را متواتر مىدانند.
از مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه منابع و راويان احاديثى كه دلالت بر انحصار آيه به پنج تن مىكند به قدرى زياد است كه جاى ترديد در آن باقى نمىگذارد تا آنجا كه در شرح احقاق الحق بيش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت گرد آورى شده، و منابع شيعه در اين زمينه از هزار هم مىگذرد «5» نويسنده كتاب شواهد التنزيل كه از علماى معروف برادران اهل سنت است بيش از 130 حديث در اين زمينه نقل كرده است «6». --------------------------- (1) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 11. (2) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 28 و 29. (3) در المنثور ذيل آيه مورد بحث. (4) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 25. (5) به جلد دوم احقاق الحق و پاورقيهاى آن مراجعه شود. (6) به جلد دوم شواهد التنزيل از صفحه 10 تا 92 مراجعه شود. --------------------------
از همه اينها گذشته پارهاى از همسران پيامبر ص در طول زندگى خود به كارهايى دست زدند كه هرگز با مقام معصوم بودن سازگار نيست، مانند ماجراى جنگ جمل كه قيامى بود بر ضد امام وقت كه سبب خونريزى فراوانى گرديد و به گفته بعضى از مورخان تعداد كشتگان اين جنگ به هفده هزار نفر بالغ مىشد. بدون شك اين ماجرا به هيچوجه قابل توجيه نيست و حتى مىبينيم كه خود عايشه نيز بعد از اين حادثه، اظهار ندامت مىكند كه نمونهاى از آن در بحثهاى پيشين گذشت. عيبجويى كردن عايشه از خديجه كه از بزرگترين و فداكارترين و با فضيلتترين زنان اسلام است در تاريخ اسلام مشهور است، اين سخن به قدرى بر پيامبر ص ناگوار آمد كه از شدت غضب مو بر تنش راست شد و فرمود: به خدا سوگند كه هرگز همسرى بهتر از او نداشتم، او زمانى ايمان آورد كه مردم كافر بودند و زمانى اموالش را در اختيار من گذاشت كه مردم همه از من بريده بودند!
اگر کمی مباحث مقدماتی علم منطق را خوانده باشید ( بحث دلالت الفاظ بر معانی ) ، خواهید دانست که یک کلمه ، سه نحو دلالت (بر معنی) ، ممکن است داشته باشد. که در هر نحو دلالتی ، یک معنای خاصی دارد.
کلمه « اهل بیت » ، به دلالت تضمن ( که مراد آیه تطهیر ، این نحو دلالت آن است ، به استناد مطالب بالا) فقط بر پنج تن دلالت دارد. اما همین کلمه ، به دلالت مطابقی ، بر همه افراد بیت پیامبر دلالت دارد.
اما در اینجا (آیه تطهیر) ، دلالت تضمنی این کلمه مد نظر است نه دلالت مطابقی آن. و دلیل بر این امر ، همان مطالبی است که از قول علمای اهل سنت هم نقل شد. این مطالب نشان می دهند که در اینجا ، « دلالت مطابقی » کلمه « اهل بیت » نمی تواند منظور باشد.
ممنون از پاسخ شما. چون شما گفتید این نظر شخصی شماست بنابراین من یکی دو روز منتظر می مانم تا نظر سایر دوستان شیعه را نیز در این خصوص بدانم سپس براساس نتیجه نهایی که از مجموع نظرات شیعیان حاضر در سایت حاصل شده باشد جواب خودم را خواهم نوشت
دوست گرامی. فعلا موضع خود را مشخص کنید. باید بدانم موضع شما چیست تا بتوانم به شما پاسخ دهم. به من بگویید که بالاخره: آیا همسران پیامبر را جزو اهل بیت میدانید یا خیر؟ بعد از دریافت جواب این سوال به تمام ابهامات شما جواب خواهم داد. یاحق
سلام اخوی عقیل که از عقل است . از شما انتظار حرف عاقلانه داریم . درست می فرمایید که در لغت عرب اهل بر زن و فرزند و اهل و عیال متعارف اطلاق می شود . اما قرار نیست قرآن کریم در همه اصطلاحات خود تابع لغت عرب باشد . به چه دلیل ؟ به این دلیل که قرآن کریم بسیاری از الفاظ عرب را در معانی ابداعی خودش استعمال فرمود . مثال بزن : کلمه صلاه . صلاه در عربی یعنی چه ؟ یعنی دعا خب در قرآن هم صلاه در همه موارد به معنای دعاست ؟ نه . بلکه اغلب موارد بر عبادت خاص مسلمانان دلالت دارد . مشاهده فرمودید که قرآن در اصطلاحات خود تابع محض لغت عرب نیست ؟ و اما اصطلاح اهل در آیه تطهیر : به دو دلیل روشن آیه تطهیر بر زنان پیامبر دلالت ندارد : 1- ضمیر کم در آیه که به هیچ نحو قابل تطبیق بر زنان پیامبر نیست . توجه می فرمایید که اگر از ذهنیت معمول بیاییم بیرون پیامبر ص در زمان نزول آیه تطهیر یک دختر دارند و چندین همسر که هیچکدام فرزند ذکور نداشته اند و قرآن هم تصریح می فرماید : ما کان محمد با احد من رجالکم به این اعتبار تمام اهل پیامبر اناثند نه ذکور . حال شما بفرمایید چرا ضمیر آیه تطهیر مذکر است ؟ یا باید به تحریف کتاب قائل شوید یا ... و اما دلیل ما اینست که اهل بیت پیامبر ص این خانواده است که قرآن معرفی می فرماید : قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم بتهل ... و بنابر اعتراف اکثریت قریب به اتفاق علمای اسلام منظور از ابنائنا حسن و حسین و منظور از نسائنا فاطمه زهرا س و منظور از انفسنا علی بن ابیطالب ع است . قرآن کریم خودش زحمت کشیده و آن اهل البیتی که در آیه تطهیر آمده برایمان توضیح می دهد که فرمود : القران یفسر بعضه بعض . ضمیر کم بنابر این بیان بدون اشکال است و اما 2 : دلیل دوم نفی مطلق رجس است . رجس در فرهنگ قرآنی یعنی آلودگی معنوی چون فرمود : ما رجس را بر کسانی که تعقل نمی کنند قرار می دهیم پس رجس آلودگی معنوی است . وقتی رجس بطور مطلق نفی شود مفهومی جز عصمت نمی ماند . چون عصمت یعنی پاک ماندن از هرگونه آلودگی معنوی چه خطا چه گناه وچه ظلم . و هیچکس از علمای اهل سنت مدعی عصمت زنان پیامبر نیست . بلکه نمی توانند باشند . چه اینکه اگر قائل به گناه برای زنان پیامبر نباشیم (من باب احترام) از خطا مصون نبوده اند کما لایخفی بر مطلع تاریخ این دلیل ما بود . پذیرفتی که نوش جانت باد اگر هم نه جنگ نداریم آقاجان موفق در حمایت از اسلام
فکر کردم آنقدر مشتاق باشی که این ستون بالا را بخونی
بنده بر نظریه استعمال نو هستم یعنی استعمال الفاظ عرب در مفاهیم نو قرآنی به دلایلی که ذکر کردم
اهل البیت آیه تطهیر ، بیت نبوت را تعیین فرموده است نه بیت مصطلح عرفی را
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائکه و معدن الرحمه
اگر فرصت داشتید یک نظری به زیارت جامعه کبیره اهل بیت نبوت بیندازید ببینید این اوصاف در زنان پیامبر یافت شده یا نه ؟
و اما قصه تحریف شایسته است به آنچه صریح بیان همدیگر است اکتفا کنیم که قرآن تحریف نشده و با متهم ساختن همدیگر به تحریف آب به آسیای مسیحیان و یهودیانی که از سوی ما متهم به تحریف کتاب هستند نریزیم امیدوارم آنقدر عاقل باشید که این حرف را بفهمید
موفق در مسیر فهم دین
خوب ببینیم اقای محمد باقر مجلسی صاحب کتاب بحارالانوار در این مورد چه می گویند؟!مراة العقول الجزء الثالث صفحة 244
باسلام به دوستان
جناب آقای ایمان در صفحۀ 9 هم جناب آقای عقیل که مدتی در سایت بودند همین متن را گذاشته بودند وشما هم اشتباه ایشان را مرتکب شدید و به اصل مصدر مراجعه نفرمودید بلکه عینا آنرا از جاهای دیگر کپی نمودید و این گونه متنها پیام خاص خود را دارد .
این استنادکه مرحوم مجلسی قائل است آیه در حق ازواج است کذب محض است وتحریفی از جانب نویسنده«خواسته یا ناخواسته» در آن رخ داده. به اصل مصدر مراجعه کنید متوجه خواهید شد که نویسنده چقدر بی توجه بوده است .
لذا نتیجه گیری که نموده اند و شما آن را آوردید بی اساس خواهد شد انجا که می گوید:«توضیح جناب مجلسی در قسمت اول که زرد رنگ کردم اعتراف می کند که سیاق ایات در ظاهر شامل ازواج رسول الله صلی الله علیه وسلم می شود زیرا قبل وبعد آیات 33 احزاب در شان ازواج رسول الله می باشد وحتی خود آیه انما یرید الله آیه ای جدا نیست بلکه بخشی از آیه 33 احزاب است». در پست بعدی توضیحات بیشتر خواهد آمد.
کاش ابتدا یک نگاه کلی به مطالب نوشته شده قبلی می انداختید بعد میومدید و این مطالب را دوباره کپی و پیست می کردید!!!
اگر به مطالب قبلی بنده و دوستان نگاهی بندازید مطمئنا مشکل شما حل خواهد شد ولی چون می دانم که این کار را نخواهید کرد جواب مختصری عرض می کنم که در صورت لزوم جواب مفصل تر هم خواهم نوشت.
ابتدا یک سوال از حضرتعالی دارم و آن اینکه به نظر شما پسر انسان از اهل اوست یا نه؟
لطفا پاسخ دهید.
اما در مورد این آیه در ابتدای آیه تمام ضمائر به صورت مونث آمده اما از انما به آن طرف ضمیر به صورت مذکر آمده پس معلوم می شود که مخاطب آیه از انما به بعد تفاوت کرده.
حالا اینکه مخاطبان جدید چه کسانی هستند چند حالت می تواند رخ دهد: ( چون ضمیر مونث است پس بعد از انما افراد یا فرد مذکری هم جزو مخاطبان شده. )
1. همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان
2. همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان و اشخاصی دیگر
3. غیر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان
4. غیر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان و اشخاصی دیگر
و شاید حالتهای دیگری که بشود برای این منظور در اینجا لیست کرد.
اما به نظر شما کدام حالت می باشد؟ آیا اینکه شما بگویید مثلا گزینه 1 من دیگر نمی توانم بگویم گزینه 4؟ یا اینکه نه هر کسی در اینجا می تواند بگوید که منظور فلان بوده؟
چون هرکس می تواند از جانب خودش نتیجه ای بگیرد پس معلوم می شود که حل این مشکل به دست بنده و حضرتعالی و غیره نیست. پس چگونه است؟ به نظر شما اگر به قرآن مراجعه کنیم خوب نیست؟
ای نوح پسرت از اهل تو نیست !!!
پس در قرآن گاهی پسر شخص را از اهل خودش نمی داند!!!
پس مشکل ما با مراجعه فقط به قرآن حل نشد. چه کنیم؟ به ادامه آیه عمل کنیم.
پس مراجعه کنیم به رسول
اگر شما در مورد احادیثی که در این باب آمده اند یک سرچ بسیار جزئی می فرمودید دیگر نیازی به اینهمه مطلب و ... نبود!!! به احادیث زیر از کتب اهل سنت خوب دقت نمایید:
(البته برای اختصار همه را ذکر نمی کنم که در پستهای قبلی بنده می توانید مطالعه نمایید)
1. طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين علهم السلام را زير کساء قرار داد و آيه شريفه را قرائت فرمود: قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا). صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414. عائشه گفت که رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود . پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت . پس حسين آمد و او را نيز وارد کرد . پس فاطمه آمد او را نيز وارد کرد. پس علي آمد او را نيز وارد کرد . سپس فرمود : خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور کند و شما را پاک نمايد .
(راوی این روایت جناب عائشه است و خود او به این مطلب اعتراف دارد حالا شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید من نمی دانم!!! )
2. حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلى خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة سنن الترمذي ج5/ص699 ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي کشيد .پس فرمود که حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديکان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاک گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم که آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيکاني) .
البته اين روايت را حاکم نيشابوري نقل کرده وگفته است: هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه. المستدرك: 416/2، 146/3. اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ذکر نکرده اند.
خانم ام سلمه ( رحمه الله علیها ) می فرماید که بعد از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه و علی و حسن و حسین را زیر عبا بردند و فرمودند خدایا اینان اهل بیت من هستند ( اللهم هؤلاء أهل بيتي ) مثل شما فکر نکرده اند که حتما همسران پیامبر جزو اهل بیت ایشان هستند و بروند همین طوری وارد شوند زیر کساء بلکه ایشان با اینکه می دانستند همسر پیامبر هستند !!! ولی از ایشان سوال می فرمایند ( خوب دقت کنید همسر پیامبر از ایشان سوال می کند که ای رسول خدا من هم با ایشان هستم یعنی من هم از اهل بیت شما که در اینجا در مورد آنها فرمودید و آیه نازل شد هستم؟ ( وأنا معهم يا رسول الله ) حضرت نمی فرمایند که بله تو هم از ایشان هستی بلکه می فرمایند تو بر خیر و نیکی هستی. ( إنك إلى خير )
پس اگر شما هم پیرو رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستید مانند خانم ام سلمه از ایشان سوال کنید و نظر شخصی خودتان را به پیامبر و امت ایشان تحمیل نکنید.
فعلا تا اینجا کافی است. اگر هرکجایش را خواستید برایتان توضیح می دهم.
ببخشید طولانی شد.
با سلام و احترام
هر يك از زنهاى رسول خدا (ص ) در اتاق منسوب به خود زندگى مى كردند, (بيت عايشه ,بيت ام سلمه , بيت زينب و ...) , اما در آيه شريفه آمده است : اهل البيت (ع ) الف و لام ( البيت ) به اصطلاح اهـل ادب , الـف و لام عـهـد اسـت , بـنابراين ( البيت ) يعنى بيت معهود, پس اهل بيت اهل همه خـانـه هاى رسول خدا(ص ) را شامل نمى شود, بلكه اشاره به خانه معهود و اهل همان خانه است .از احـاديث زيادى كه در شان نزول آيه وارد شده است ,استفاده مى شود كه بيت معهودخانه ام سلمه بوده كه آيه تطهير در همان جا نازل شده است . در آن بيت , پيامبراكرم (ص ) و حضرت على (ع ) و زهرا (س ) و امام حسن و امام حسين (ع ) روى يك گليم پشمى نشستند و رسول خدا(ص ) اطراف آن را بـه آنـها پيچيد و آيه تطهير را تلاوت فرمود .
در اينكه آيه تطهير درباره پيامبر (ص ) و على (ع ) فاطمه (س ) و حـسـن و حـسـيـن (ع )نـازل شده است , ترديدى نيست , زيرا احاديث فراوانى از شيعه و اهل سنت بر اين مطلب دلالت دارد كه از باب نمونه بعضى از آنها ذكر مى گردد:عايشه مى گويد: بـامدادى رسول خدا (ص ) در حالى كه جامه پشمى سياهى بر دوش داشت ازمنزل خارج شد. پس حسن و حسين (ع ) و فاطمه (س ) و على (ع ) بر آن حضرت وارد شدند.جامه را بر سرشان افكنده و فرمود : ( انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس ... ).ابو سعيد خدرى نقل مى كند كه رسول خدا(ص ) تا چـهـل روز هر بامداد به در خانه حضرت زهرا (س ) تشريف مى برد و مى فرمود : ( السلام عليكم يا اهـل البيت . انما يريد اللّه ليذهب منكم الرجس اهل البيت ... )
رسول خدا (ص ) در واقع از اين عمل چـند منظور داشت : اولا مى خواست قضيه را از صورت عادى خارج ساخته و اصحاب را به اهميت موضوع متوجه گرداند , تا كسى نتواند ادعاكند كه داستان كسا , يك محفل انس خانوادگى بوده اسـت . ثانيا , مى خواست اهل بيت راتعيين فرمايد تا بعدها كسى نتواند بگويد آيه درباره زنان پيامبر نـازل شـده اسـت .ثـالثا , مى خواست جماعتى از اصحاب از قضيه باخبر شوند و براى ديگران نقل كـنـند .از آنجا كه رواياتى كه درباره شان نزول آيه و انحصار آن در پنج ذات مقدس آمده به قدرى زياد است كه ذكر همه آنها مستلزم تاليف كتابى مستقل است , در اينجا تنها به ذكـر نام بعضى از كتاب هائى كه به آن تصريح كرده اند,مى پردازيم .
( منابع همه از اهل سنت است ). 1 ـ مـجـمـع الـزوائد, نور الدين على بن ابى , بكر هيثمى , ج 9, ص 166.2 ـ ابوالعباس الطهرانى , ذخـائر الـعـقـبى , ص 21 و تفسير نور الثقلين , ج 4,ص 277, جمعه العروسى الحويزى .3 ـ مناقب خـوارزمى , ص 23.4 ـ مسند, احمد بن حنبل , ج 4, ص 107.5 ـ تفسير الدر المنثور, سيوطى , ذيل آيه تطهير.6 ـ تفسير فخر رازى , ج 6, ص 783.7 ـ صحيح , مسلم , ج 2, ص 331.8 ـ مستدرك على الـصـحـيـحـين حاكم نيشابورى , ج 2, ص 416.9 ـ تفسير نيشابورى ـ ذيل آيه شريفه تطهير.10 ـ انساب الاشراف , بلاذرى , ج 2, ص 104.11 ـ سنن بيهقى , ابوبكر احمد بن حسين بن على البيهقى , ج 2, ص 150.12 ـ فـضائل الخمسه , ج 2.13 ـ تفسير مراغى , ج 22, ص 7.14 ـ اسد الغابه فى معرفه الصحابه , ج 5, ص 521 و ابن اثير الجزرى .
با سلام به روح ملکوتی حضرت حسین بن علی و یاران با وفایش و حضرت زینب و حضرت رقیه خاتون دردانه ابا عبدالله که جانم فدای ایشان و سلام به مجضر مقدس و پر برکت آقا حجت بن الحسن عسکری روحی و ارواحنا فدا
با سلام و عرض ادب به تمامی دوستان عزیز و بخصوص جناب آقای عقیل عضو وفادار از کردستان
چه خوب بود که ما همیشه و در تمامی امور چه دنیوی و چه معنوی با اخلاق نیکو احترام با یکدیگر صحبت می کردیم می خواهد سنی باشد شیعه باشد آمریکایی باشد و هر نژاد البته خدای نخواسته من طرف صحبتم با شما جناب آقای عقیل نیست اول برای خودم می گویم چون ما شاالله تمامی کاربران سایت همه با اخلاق و اهل فیض هستند ولی صحبتی با شما داشتم جناب آقای عقیل عزیز در پاسخ به جوابی که شما به تایپیک و سوال ( اثبات حقانیت شیعه در 3 دقیقه ودر پاسخ به آیه 33 احزاب فرموده اید که قصد و منظور قرآن کریم از اهل البیت زنان پیامبر هستند )
با توجه به صحبت ها و مناظره هایی که در این باره بین تمامی دوستان این تایپیک شکل گرفته بالفرض مثال هم که سخن شما در ارتباط با اهل البیت زنان پیامبر باشد و این آیه هم درست باشد
ولی یه تقاضا و استدعا از شما دارم شما که ماشاالله دست به قلم خوب و بیانی شیوا دارید
و از آیات قرآن هم تا جایی که من در تایپیک مورد نظر دیدم بهره کافی می برید و اشراف دارید البته این خصوصیت اخلاقی واقعا از نیکوترین و زیباترین کارهای سنی هاست که اهمیت و احترام زیادی برای قرآن قائل هستند ، البته در این 2 مورد کار به بقیه امور هم ..... ولی من از شم تقاضانه خواهشی دارم شما کتاب المراجعات ( رهیری امام علی ( ع ) در قرآن وسنت ) را اگر واقعا خود را یک سنی معتقد می دانید و تعصبی هم ندارید البته ببخشید که اینچنین صحبت می نمایم مطالعه ای بفرمایید که جالب است این کتاب مناظره ای میان سید عبدالحسین شرف الدین موسوی (ره) از علمای بزرگ و گرانقدر شیعه و عالم و دانشمند بزرگ سنی شیخ سلیم بشری که درباره مذهب شیعه و سنی و اثبات حقانیت شیعه ( مولا رسول الله ( ص ) و خاندان پاکش ) سخن به میان آمده که به نظر من یکی از بزرگترین کتاب های جهان اسلام می باشد و مهمتر از آ« رعایت ادب و احترامی که این 2 عالم جلیل و عالیقدر نسبت به یکدیگر داشته و توسط مترجم کتاب به کرات از این ادب و احترام سخن به میان آمده دوست عزیز تمام این صحبت ها را کردم و سر شما و تمامی دوستان ارجمند سایت را بدرد آوردم که بگویم این کتاب رو هم اگر دوست داشتید مطالعه بفرمایید من اهل قسم نیستم ولی تو را به قرآن و ذات مقدس خداوند و وجود نازنین بهترین شخص عالم امکام رسول الله (ص) این کتاب را مطالعه بفرمایید وقت زیادی از شما نخواهد گرفت و خوب است که مطالبی به معلومات خوب و قابل تقدیر شما اضافه خواهد شد
دوست عزیز اگر هم که اجازه بدهید و قابل بدانید این کتاب را از یک دوست از دوستان سایت askdin و به عنوان یادگاری و هدیه ای ناقابل این کتاب را برایتان در هر کجا که هستید ارسال کنم ( البته جسارت نکرده باشم فقط بعنوان هدیه ) منتظر جواب شما دوست عزیز و گرامی هستم
باز هم از شما و کلیه دوستان تقاضای عفو و بخشش و التماس دعای خیر و عاقبت بخیری و محشور شدن با مولا رسول الله و اولاد پاک و مطهرشان در قیامت را از از شما خواستارم
با تشکر و به امید دیدار
دوست عزیز اگردنبال واقعیت هستی مراجعه کن به کتاب مطول یامختصر المعانی تفتازانی که ازعلمای بلاغت اهل تسنن است تا ببینی که درفصاحت وبلاغت عربی بحثی است به نام تغلیب که اگرچند مرد بایک زن آمدندازباب غلبه ضمیر مذکراورده می شود دربعضی مواردهمیشه غلبه بامرد است این جواب اینکه چرا حضرت زهراسلام الله علیهانیز دراین جمع بوده ولی ضمیر مذکرآمده
سلام اخوی :Gol:
عقیل که از عقل است . از شما انتظار حرف عاقلانه داریم .
درست می فرمایید که در لغت عرب اهل بر زن و فرزند و اهل و عیال متعارف اطلاق می شود . اما قرار نیست قرآن کریم در همه اصطلاحات خود تابع لغت عرب باشد .
به چه دلیل ؟
به این دلیل که قرآن کریم بسیاری از الفاظ عرب را در معانی ابداعی خودش استعمال فرمود .
مثال بزن :
کلمه صلاه .
صلاه در عربی یعنی چه ؟ یعنی دعا
خب در قرآن هم صلاه در همه موارد به معنای دعاست ؟ نه . بلکه اغلب موارد بر عبادت خاص مسلمانان دلالت دارد .
مشاهده فرمودید که قرآن در اصطلاحات خود تابع محض لغت عرب نیست ؟
و اما اصطلاح اهل در آیه تطهیر :
به دو دلیل روشن آیه تطهیر بر زنان پیامبر دلالت ندارد :
1- ضمیر کم در آیه که به هیچ نحو قابل تطبیق بر زنان پیامبر نیست .
توجه می فرمایید که اگر از ذهنیت معمول بیاییم بیرون پیامبر ص در زمان نزول آیه تطهیر یک دختر دارند و چندین همسر که هیچکدام فرزند ذکور نداشته اند و قرآن هم تصریح می فرماید : ما کان محمد با احد من رجالکم
به این اعتبار تمام اهل پیامبر اناثند نه ذکور . حال شما بفرمایید چرا ضمیر آیه تطهیر مذکر است ؟
یا باید به تحریف کتاب قائل شوید یا ...
و اما دلیل ما اینست که اهل بیت پیامبر ص این خانواده است که قرآن معرفی می فرماید :
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم بتهل ...
و بنابر اعتراف اکثریت قریب به اتفاق علمای اسلام منظور از ابنائنا حسن و حسین و منظور از نسائنا فاطمه زهرا س و منظور از انفسنا علی بن ابیطالب ع است .
قرآن کریم خودش زحمت کشیده و آن اهل البیتی که در آیه تطهیر آمده برایمان توضیح می دهد که فرمود : القران یفسر بعضه بعض . ضمیر کم بنابر این بیان بدون اشکال است
و اما 2 :
دلیل دوم نفی مطلق رجس است .
رجس در فرهنگ قرآنی یعنی آلودگی معنوی چون فرمود : ما رجس را بر کسانی که تعقل نمی کنند قرار می دهیم
پس رجس آلودگی معنوی است .
وقتی رجس بطور مطلق نفی شود مفهومی جز عصمت نمی ماند . چون عصمت یعنی پاک ماندن از هرگونه آلودگی معنوی چه خطا چه گناه وچه ظلم .
و هیچکس از علمای اهل سنت مدعی عصمت زنان پیامبر نیست . بلکه نمی توانند باشند . چه اینکه اگر قائل به گناه برای زنان پیامبر نباشیم (من باب احترام) از خطا مصون نبوده اند کما لایخفی بر مطلع تاریخ
این دلیل ما بود . پذیرفتی که نوش جانت باد اگر هم نه جنگ نداریم آقاجان
موفق در حمایت از اسلام :Gol:
(اگه خود آقاي شريفي نخواد وديگران رابه عنوان اهل بيت خطاب کنه)نه
(داخل پرانتزها جواب نيست بلکه مقدمه جواب است جواب طبق خواسته شما همان يک کلمه است)
حال هر کدامش را دوست دارید قبول کنید.
می دانیم که شیعه امهات مومنین رضی الله تعالی عنهن را از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم نمی دانند به دلایل واهی و حتی ادعا می کنند که آیه 33 سوره احزاب در شان آنها نازل نشده منظور آیه تطهیر انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا
این هم یک بد فهمی درجه یک از یک مدعی فهم حرف شیعه .
آقاجان گوشت را بازکن ببین چه میگیم :
ما نمی گوییم زنان پیامبر اهل او نیستند ما می گوییم اهل البیت آیه تطهیر شامل زنان پیامبر نمی شود به دلایل بالا . تاپیک منو بخون جونم
بخوان شاید فهمیدی
ظاهرا توان جواب دادن به دلیل را ندارید و هی خودتان را به این در و آن در می زنید
اولا معلوم نیست تمام نظر علامه را آورده باشی
ثانیا نظر علامه نظر تمام شیعه نیست
ثالثا شیعه قائل به تحریف کتاب نیست
رابعا قول به تحریف در بسیاری از روایات خود اهل سنت هم هست آیا باید بر مبنای روایات حکم کرد یا قول قاطبه علماء
خامسا آن صحابه ای که برای شما از پیامبر هم معصوم ترند از نظر ما در حد یک مسلمان عادی هستند
سادسا دلیل را جواب بده
سابعا دلیل را جواب بده
ثامنا دلیل را جواب بده
اگر سوادش رو نداری برو بزرگتر را بیاور
موفق در راه فهم دین
دوست گرامی. فعلا موضع خود را مشخص کنید. باید بدانم موضع شما چیست تا بتوانم به شما پاسخ دهم. به من بگویید که بالاخره:
آیا همسران پیامبر را جزو اهل بیت میدانید یا خیر؟
بعد از دریافت جواب این سوال به تمام ابهامات شما جواب خواهم داد. یاحق
آيه تطهیر گرچه در لابلاى آيات مربوط به همسران پيامبر ص آمده اما تغيير سياق آن (تبديل ضميرهاى جمع مؤنث به جمع مذكر) دليل بر اين است كه اين آيه محتوايى جداى از آن آيات دارد.
به همين دليل حتى كسانى كه آيه را مخصوص به پيامبر ص و على و فاطمه و حسن و حسين ع ندانستهاند معنى وسيعى براى آن قائل شدهاند كه هم اين بزرگواران را شامل مىشود و هم همسران پيامبر ص را.
ولى روايات فراوانى در دست داريم كه نشان مىدهد آيه مخصوص اين بزرگواران است، و همسران در اين معنى داخل نيستند هر چند از احترام متناسب برخوردارند. اينك بخشى از آن روايات را ذيلا از نظر مىگذرانيم:
الف: رواياتى كه از خود همسران پيامبر ص نقل شده و مىگويد: هنگامى كه پيامبر ص سخن از اين آيه شريفه مىگفت، ما از او سؤال كرديم كه جزء آن هستيم فرمود: شما خوبيد اما مشمول اين آيه نيستيد! از آن جمله روايتى است كه ثعلبى در تفسير خود از ام سلمه نقل كرده كه پيامبر ص در خانه خود بود كه فاطمه ع پارچه حريرى نزد آن حضرت آورد، پيامبر ص فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسين را صدا كن، آنها را آورد، سپس غذا خوردند بعد پيامبر ص عبايى بر آنها افكند و گفت:
اللهم هؤلاء أهل بيتي و عترتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا:
خداوندا اينها خاندان منند، پليدى را از آنها دور كن، و از هر آلودگى پاكشان گردان و در اينجا آيه إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ نازل شد ... من گفتم آيا من هم با شما هستم اى رسول خدا!، فرمود: انك الى خير تو بر خير و نيكى هستى (اما در زمره اين گروه نيستى) «1».
و نيز ثعلبى خود از عايشه چنين نقل مىكند: هنگامى كه از او در باره جنگ جمل و دخالت او در آن جنگ ويرانگر سؤال كردند (با تاسف) گفت:
اين يك تقدير الهى بود!، و هنگامى كه در باره على ع از او سؤال كردند چنين گفت:
تسئلنى عن احب الناس كان الى رسول اللَّه (ص) و زوج احب الناس، كان الى رسول اللَّه لقد رأيت عليا و فاطمة و حسنا و حسينا عليهم السلام و جمع رسول اللَّه (ص) بثوب عليهم ثم قال: اللهم هؤلاء أهل بيتي و حامتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا، قالت: فقلت يا رسول اللَّه! انا من اهلك قال تنحى فانك الى خير!:
آيا از من در باره كسى سؤال مىكنى كه محبوبترين مردم نزد پيامبر ص بود، و از كسى مىپرسى كه همسر محبوبترين مردم نزد رسول خدا ص بود، من با چشم خود، على و فاطمه و حسن و حسين را ديدم كه پيامبر ص آنها را در زير لباسى جمع كرده بود و فرمود:
خداوندا! اينها خاندان منند و حاميان من، رجس را از آنها ببر و از آلودگيها پاكشان فرما، من عرض كردم اى رسول خدا آيا من هم از آنها هستم؟ فرمود:
دور باش، تو بر خير و نيكى هستى (اما جزء اين جمع نمىباشى) «2».
__________________________________________________
(1) طبرسى در مجمع البيان ذيل آيه مورد بحث- اين حديث به طرق ديگر نيز از ام سلمه به همين مضمون نيز نقل شده است (به شواهد التنزيل حاكم حسكانى جلد 2 صفحه 56 به بعد مراجعه شود).
(2) مجمع البيان (ذيل آيه مورد بحث).
تفسير نمونه، ج17، ص: 300
اين گونه روايات با صراحت مىگويد كه همسران پيامبر ص جزء عنوان اهل بيت در اين آيه نيستند.
ب: روايات بسيار فراوانى در مورد حديث كساء به طور اجمال وارد شده كه از همه آنها استفاده مىشود، پيامبر ص، على و فاطمه و حسن و حسين را فرا خواند- و يا به خدمت او آمدند- پيامبر ص عبايى بر آنها افكند، و گفت:
خداوندا! اينها خاندان منند، رجس و آلودگى را از آنها دور كن، در اين هنگام آيه إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ نازل گرديد.
دانشمند معروف اهل سنت ، حاكم حسكانى نيشابورى در شواهد التنزيل اين روايات را به طرق متعدد از راويان مختلفى گرد آورى كرده است «1».
در اينجا اين سؤال جلب توجه مىكند كه هدف از جمع كردن آنها در زير كساء چه بوده؟
گويا پيامبر ص مىخواسته است كاملا آنها را مشخص كند و بگويد آيه فوق، تنها در باره اين گروه است، مبادا كسى مخاطب را در اين آيه تمام بيوتات پيامبر ص و همه كسانى كه جزء خاندان او هستند بداند.
حتى در بعضى از روايات آمده است كه پيامبر ص سه بار اين جمله را تكرار كرد: خداوندا اهل بيت من اينها هستند پليدى را از آنها دور كن
(اللهم هؤلاء أهل بيتي و خاصتى فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا).
ج: در روايات فراوان ديگرى مىخوانيم: بعد از نزول آيه فوق، پيامبر ص مدت شش ماه، هنگامى كه براى نماز صبحاز كنار خانه فاطمه (سلام اللَّه عليها) عبور میکرد، صدا مىزد:
الصلاة يا اهل البيت! إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً:
هنگام نماز است اى اهل بيت!، خداوند مىخواهد پليدى را از شما اهل بيت دور كند و شما را پاك سازد.
اين حديث را حاكم حسكانى از انس بن مالك نقل كرده است «1».
در روايت ديگرى كه از ابو سعيد خدرى از پيامبر ص نقل شده مىخوانيم: پيامبر اين برنامه را تا هشت يا نه ماه ادامه داد! «2».
حديث فوق را ابن عباس نيز از پيامبر ص نقل كرده است «3».
اين نكته قابل توجه است كه تكرار اين مساله در مدت شش يا هشت يا نه ماه به طور مداوم در كنار خانه فاطمه ع براى اين است كه مطلب را كاملا مشخص كند تا در آينده ترديدى براى هيچكس باقى نماند كه اين آيه تنها در شان اين گروه نازل شده است به خصوص اينكه تنها خانهاى كه در ورودى آن در مسجد پيامبر ص باز مىشد، بعد از آنكه دستور داد درهاى خانههاى ديگران به سوى مسجد بسته شود در خانه فاطمه بود و طبعا هميشه جمعى از مردم به هنگام نماز اين سخن را در آنجا از پيامبر مىشنيدند (دقت كنيد).
با اينحال جاى تعجب است كه بعضى از مفسران اصرار دارند كه آيه مفهوم عامى دارد و همسران پيامبر ص نيز در آن وارد هستند، هر چند اكثريت علماى اسلام اعم از شيعه و اهل سنت آن را محدود به اين پنج تن مىدانند.
قابل توجه اينكه عايشه همسر پيامبر ص كه طبق گواهى روايات اسلامى در بازگو كردن فضائل خود و ريزهكاريهاى ارتباطش با پيامبر چيزى فروگذار نمىكرد اگر اين آيه شامل او مىشد قطعا در لابلاى سخنانش به مناسبتهاى از آن سخن مىگفت در حالى كه هرگز چنين چيزى از او نقل نشده است.
د: روايات متعددى از ابو سعيد خدرى صحابى معروف نقل شده كه با صراحت گواهى مىدهد اين آيه تنها در باره همان پنج تن نازل شده است (نزلت فى خمسة: فى رسول اللَّه و على و فاطمه و الحسن و الحسين (ع) «4».
اين روايات به قدرى زياد است كه بعضى از محققين آن را متواتر مىدانند.
از مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه منابع و راويان احاديثى كه دلالت بر انحصار آيه به پنج تن مىكند به قدرى زياد است كه جاى ترديد در آن باقى نمىگذارد تا آنجا كه در شرح احقاق الحق بيش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت گرد آورى شده، و منابع شيعه در اين زمينه از هزار هم مىگذرد «5» نويسنده كتاب شواهد التنزيل كه از علماى معروف برادران اهل سنت است بيش از 130 حديث در اين زمينه نقل كرده است «6».
---------------------------
(1) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 11.
(2) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 28 و 29.
(3) در المنثور ذيل آيه مورد بحث.
(4) شواهد التنزيل جلد 2 صفحه 25.
(5) به جلد دوم احقاق الحق و پاورقيهاى آن مراجعه شود.
(6) به جلد دوم شواهد التنزيل از صفحه 10 تا 92 مراجعه شود.
--------------------------
از همه اينها گذشته پارهاى از همسران پيامبر ص در طول زندگى خود به كارهايى دست زدند كه هرگز با مقام معصوم بودن سازگار نيست، مانند ماجراى جنگ جمل كه قيامى بود بر ضد امام وقت كه سبب خونريزى فراوانى گرديد و به گفته بعضى از مورخان تعداد كشتگان اين جنگ به هفده هزار نفر بالغ مىشد.
بدون شك اين ماجرا به هيچوجه قابل توجيه نيست و حتى مىبينيم كه خود عايشه نيز بعد از اين حادثه، اظهار ندامت مىكند كه نمونهاى از آن در بحثهاى پيشين گذشت.
عيبجويى كردن عايشه از خديجه كه از بزرگترين و فداكارترين و با فضيلتترين زنان اسلام است در تاريخ اسلام مشهور است، اين سخن به قدرى بر پيامبر ص ناگوار آمد كه از شدت غضب مو بر تنش راست شد و فرمود:
به خدا سوگند كه هرگز همسرى بهتر از او نداشتم، او زمانى ايمان آورد كه مردم كافر بودند و زمانى اموالش را در اختيار من گذاشت كه مردم همه از من بريده بودند!
اگر کمی مباحث مقدماتی علم منطق را خوانده باشید ( بحث دلالت الفاظ بر معانی ) ، خواهید دانست که یک کلمه ، سه نحو دلالت (بر معنی) ، ممکن است داشته باشد. که در هر نحو دلالتی ، یک معنای خاصی دارد.
کلمه « اهل بیت » ، به دلالت تضمن ( که مراد آیه تطهیر ، این نحو دلالت آن است ، به استناد مطالب بالا) فقط بر پنج تن دلالت دارد. اما همین کلمه ، به دلالت مطابقی ، بر همه افراد بیت پیامبر دلالت دارد.
اما در اینجا (آیه تطهیر) ، دلالت تضمنی این کلمه مد نظر است نه دلالت مطابقی آن. و دلیل بر این امر ، همان مطالبی است که از قول علمای اهل سنت هم نقل شد. این مطالب نشان می دهند که در اینجا ، « دلالت مطابقی » کلمه « اهل بیت » نمی تواند منظور باشد.
ممنون از پاسخ شما. چون شما گفتید این نظر شخصی شماست بنابراین من یکی دو روز منتظر می مانم تا نظر سایر دوستان شیعه را نیز در این خصوص بدانم سپس براساس نتیجه نهایی که از مجموع نظرات شیعیان حاضر در سایت حاصل شده باشد جواب خودم را خواهم نوشت
فکر کردم آنقدر مشتاق باشی که این ستون بالا را بخونی
بنده بر نظریه استعمال نو هستم یعنی استعمال الفاظ عرب در مفاهیم نو قرآنی به دلایلی که ذکر کردم
اهل البیت آیه تطهیر ، بیت نبوت را تعیین فرموده است نه بیت مصطلح عرفی را
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و موضع الرساله و مختلف الملائکه و معدن الرحمه
اگر فرصت داشتید یک نظری به زیارت جامعه کبیره اهل بیت نبوت بیندازید ببینید این اوصاف در زنان پیامبر یافت شده یا نه ؟
و اما قصه تحریف شایسته است به آنچه صریح بیان همدیگر است اکتفا کنیم که قرآن تحریف نشده و با متهم ساختن همدیگر به تحریف آب به آسیای مسیحیان و یهودیانی که از سوی ما متهم به تحریف کتاب هستند نریزیم امیدوارم آنقدر عاقل باشید که این حرف را بفهمید
موفق در مسیر فهم دین
باسلام به دوستان
جناب آقای ایمان در صفحۀ 9 هم جناب آقای عقیل که مدتی در سایت بودند همین متن را گذاشته بودند وشما هم اشتباه ایشان را مرتکب شدید و به اصل مصدر مراجعه نفرمودید بلکه عینا آنرا از جاهای دیگر کپی نمودید و این گونه متنها پیام خاص خود را دارد .
این استنادکه مرحوم مجلسی قائل است آیه در حق ازواج است کذب محض است وتحریفی از جانب نویسنده«خواسته یا ناخواسته» در آن رخ داده. به اصل مصدر مراجعه کنید متوجه خواهید شد که نویسنده چقدر بی توجه بوده است .
لذا نتیجه گیری که نموده اند و شما آن را آوردید بی اساس خواهد شد انجا که می گوید:«توضیح جناب مجلسی در قسمت اول که زرد رنگ کردم اعتراف می کند که سیاق ایات در ظاهر شامل ازواج رسول الله صلی الله علیه وسلم می شود زیرا قبل وبعد آیات 33 احزاب در شان ازواج رسول الله می باشد وحتی خود آیه انما یرید الله آیه ای جدا نیست بلکه بخشی از آیه 33 احزاب است».
در پست بعدی توضیحات بیشتر خواهد آمد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
دوست گرامی جناب ایمان
کاش ابتدا یک نگاه کلی به مطالب نوشته شده قبلی می انداختید بعد میومدید و این مطالب را دوباره کپی و پیست می کردید!!!
اگر به مطالب قبلی بنده و دوستان نگاهی بندازید مطمئنا مشکل شما حل خواهد شد ولی چون می دانم که این کار را نخواهید کرد جواب مختصری عرض می کنم که در صورت لزوم جواب مفصل تر هم خواهم نوشت.
ابتدا یک سوال از حضرتعالی دارم و آن اینکه به نظر شما پسر انسان از اهل اوست یا نه؟
لطفا پاسخ دهید.
اما در مورد این آیه در ابتدای آیه تمام ضمائر به صورت مونث آمده اما از انما به آن طرف ضمیر به صورت مذکر آمده پس معلوم می شود که مخاطب آیه از انما به بعد تفاوت کرده.
حالا اینکه مخاطبان جدید چه کسانی هستند چند حالت می تواند رخ دهد: ( چون ضمیر مونث است پس بعد از انما افراد یا فرد مذکری هم جزو مخاطبان شده. )
1. همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان
2. همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان و اشخاصی دیگر
3. غیر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان
4. غیر همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و شخص خود ایشان و اشخاصی دیگر
و شاید حالتهای دیگری که بشود برای این منظور در اینجا لیست کرد.
اما به نظر شما کدام حالت می باشد؟ آیا اینکه شما بگویید مثلا گزینه 1 من دیگر نمی توانم بگویم گزینه 4؟ یا اینکه نه هر کسی در اینجا می تواند بگوید که منظور فلان بوده؟
چون هرکس می تواند از جانب خودش نتیجه ای بگیرد پس معلوم می شود که حل این مشکل به دست بنده و حضرتعالی و غیره نیست. پس چگونه است؟ به نظر شما اگر به قرآن مراجعه کنیم خوب نیست؟
در قرآن آیه ای به این صورت هست :
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (سوره مبارکه نساء آیه 59)
شاهد بنده قسمت وسط آیه است یعنی این قسمت : فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ
آیه می فرماید اگر در چیزی اختلاف داشتید آن را به خدا و رسولش بازگردانید. حال بیایید به دستور آیه عمل کنیم.
اگر به قرآن مراجعه کنیم می بینیم در مورد پسر حضرت نوح می فرماید :
قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ (سوره مبارکه هود آیه 46 )
ای نوح پسرت از اهل تو نیست !!!
پس در قرآن گاهی پسر شخص را از اهل خودش نمی داند!!!
پس مشکل ما با مراجعه فقط به قرآن حل نشد. چه کنیم؟ به ادامه آیه عمل کنیم.
پس مراجعه کنیم به رسول
اگر شما در مورد احادیثی که در این باب آمده اند یک سرچ بسیار جزئی می فرمودید دیگر نیازی به اینهمه مطلب و ... نبود!!! به احادیث زیر از کتب اهل سنت خوب دقت نمایید:
(البته برای اختصار همه را ذکر نمی کنم که در پستهای قبلی بنده می توانید مطالعه نمایید)
1. طبق روايت صحيح مسلم و غيره وقتي آيه تطهير نازل شد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علي و فاطمه و حسن و حسين علهم السلام را زير کساء قرار داد و آيه شريفه را قرائت فرمود:
قَالَتْ عَائِشَةُ خَرَجَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ مِنْ شَعْر أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جَاءَ الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ مَعَهُ ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جَاءَ عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قَالَ (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا).
صحيح مسلم: 7 /130 ح 6414.
عائشه گفت که رسول خدا صبح هنگام بيرون رفتند و بر روي دوش ايشان عبايي طرح دار از موي سياه بود . پس حسن بن علي آمد پس او را در زير عبا گرفت . پس حسين آمد و او را نيز وارد کرد . پس فاطمه آمد او را نيز وارد کرد. پس علي آمد او را نيز وارد کرد . سپس فرمود : خداوند مي خواهد از شما اهل بيت پليدي ها را دور کند و شما را پاک نمايد .
(راوی این روایت جناب عائشه است و خود او به این مطلب اعتراف دارد حالا شما چرا کاسه داغ تر از آش می شوید من نمی دانم!!! )
2. حدثنا محمود بن غيلان حدثنا أبو أحمد الزبيري حدثنا سفيان عن زبيد عن شهر بن حوشب عن أم سلمة أن النبي صلى الله عليه وسلم جلل على الحسن والحسين وعلي وفاطمة كساء ثم قال اللهم هؤلاء أهل بيتي وخاصتي أذهب عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا فقالت أم سلمة وأنا معهم يا رسول الله قال إنك إلى خير قال هذا حديث حسن وهو أحسن شيء روي في هذا وفي الباب عن عمر بن أبي سلمة وأنس بن مالك وأبي الحمراء ومعقل بن يسار وعائشة
سنن الترمذي ج5/ص699
ام سلمه همسر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود : رسول خدا بر روي حسن ، حسين ، علي وفاطمه عبايي کشيد .پس فرمود که حداوندا ايشان اهل بيت من و نزديکان من هستند . از ايشان پليدي را ببر و ايشان را پاک گردان . ام سلمه مي گويد : از رسول خدا پرسيدم که آيا من همراه ايشان هستم (از اهل بيتم)؟ فرمودند تو بر خوبي هستي (از اهل بيت نيستي اما از نيکاني) .
البته اين روايت را حاکم نيشابوري نقل کرده وگفته است:
هذا حديث صحيح على شرط البخاري ولم يخرجاه.
المستدرك: 416/2، 146/3.
اين روايت طبق نظر بخاري ومسلم صحيح است ولي آن را ذکر نکرده اند.
خانم ام سلمه ( رحمه الله علیها ) می فرماید که بعد از اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه و علی و حسن و حسین را زیر عبا بردند و فرمودند خدایا اینان اهل بیت من هستند ( اللهم هؤلاء أهل بيتي ) مثل شما فکر نکرده اند که حتما همسران پیامبر جزو اهل بیت ایشان هستند و بروند همین طوری وارد شوند زیر کساء بلکه ایشان با اینکه می دانستند همسر پیامبر هستند !!! ولی از ایشان سوال می فرمایند ( خوب دقت کنید همسر پیامبر از ایشان سوال می کند که ای رسول خدا من هم با ایشان هستم یعنی من هم از اهل بیت شما که در اینجا در مورد آنها فرمودید و آیه نازل شد هستم؟ ( وأنا معهم يا رسول الله ) حضرت نمی فرمایند که بله تو هم از ایشان هستی بلکه می فرمایند تو بر خیر و نیکی هستی. ( إنك إلى خير )
پس اگر شما هم پیرو رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم هستید مانند خانم ام سلمه از ایشان سوال کنید و نظر شخصی خودتان را به پیامبر و امت ایشان تحمیل نکنید.
فعلا تا اینجا کافی است. اگر هرکجایش را خواستید برایتان توضیح می دهم.
ببخشید طولانی شد.
باتشکر - یاعلی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
الحمدلله ظاهرا جناب ایمان قبول کردند که زنان پیامبر جزو آیه اهل بیت نمی باشند!!!
و الحمدلله و سبحان الله
یاعلی
با سلام و احترام
هر يك از زنهاى رسول خدا (ص ) در اتاق منسوب به خود زندگى مى كردند, (بيت عايشه ,بيت ام سلمه , بيت زينب و ...) , اما در آيه شريفه آمده است : اهل البيت (ع ) الف و لام ( البيت ) به اصطلاح اهـل ادب , الـف و لام عـهـد اسـت , بـنابراين ( البيت ) يعنى بيت معهود, پس اهل بيت اهل همه خـانـه هاى رسول خدا(ص ) را شامل نمى شود, بلكه اشاره به خانه معهود و اهل همان خانه است .از احـاديث زيادى كه در شان نزول آيه وارد شده است ,استفاده مى شود كه بيت معهودخانه ام سلمه بوده كه آيه تطهير در همان جا نازل شده است . در آن بيت , پيامبراكرم (ص ) و حضرت على (ع ) و زهرا (س ) و امام حسن و امام حسين (ع ) روى يك گليم پشمى نشستند و رسول خدا(ص ) اطراف آن را بـه آنـها پيچيد و آيه تطهير را تلاوت فرمود .
در اينكه آيه تطهير درباره پيامبر (ص ) و على (ع ) فاطمه (س ) و حـسـن و حـسـيـن (ع )نـازل شده است , ترديدى نيست , زيرا احاديث فراوانى از شيعه و اهل سنت بر اين مطلب دلالت دارد كه از باب نمونه بعضى از آنها ذكر مى گردد:عايشه مى گويد: بـامدادى رسول خدا (ص ) در حالى كه جامه پشمى سياهى بر دوش داشت ازمنزل خارج شد. پس حسن و حسين (ع ) و فاطمه (س ) و على (ع ) بر آن حضرت وارد شدند.جامه را بر سرشان افكنده و فرمود : ( انما يريد اللّه ليذهب عنكم الرجس ... ).ابو سعيد خدرى نقل مى كند كه رسول خدا(ص ) تا چـهـل روز هر بامداد به در خانه حضرت زهرا (س ) تشريف مى برد و مى فرمود : ( السلام عليكم يا اهـل البيت . انما يريد اللّه ليذهب منكم الرجس اهل البيت ... )
رسول خدا (ص ) در واقع از اين عمل چـند منظور داشت : اولا مى خواست قضيه را از صورت عادى خارج ساخته و اصحاب را به اهميت موضوع متوجه گرداند , تا كسى نتواند ادعاكند كه داستان كسا , يك محفل انس خانوادگى بوده اسـت . ثانيا , مى خواست اهل بيت راتعيين فرمايد تا بعدها كسى نتواند بگويد آيه درباره زنان پيامبر نـازل شـده اسـت .ثـالثا , مى خواست جماعتى از اصحاب از قضيه باخبر شوند و براى ديگران نقل كـنـند .از آنجا كه رواياتى كه درباره شان نزول آيه و انحصار آن در پنج ذات مقدس آمده به قدرى زياد است كه ذكر همه آنها مستلزم تاليف كتابى مستقل است , در اينجا تنها به ذكـر نام بعضى از كتاب هائى كه به آن تصريح كرده اند,مى پردازيم .
( منابع همه از اهل سنت است ).
1 ـ مـجـمـع الـزوائد, نور الدين على بن ابى , بكر هيثمى , ج 9, ص 166.2 ـ ابوالعباس الطهرانى , ذخـائر الـعـقـبى , ص 21 و تفسير نور الثقلين , ج 4,ص 277, جمعه العروسى الحويزى .3 ـ مناقب خـوارزمى , ص 23.4 ـ مسند, احمد بن حنبل , ج 4, ص 107.5 ـ تفسير الدر المنثور, سيوطى , ذيل آيه تطهير.6 ـ تفسير فخر رازى , ج 6, ص 783.7 ـ صحيح , مسلم , ج 2, ص 331.8 ـ مستدرك على الـصـحـيـحـين حاكم نيشابورى , ج 2, ص 416.9 ـ تفسير نيشابورى ـ ذيل آيه شريفه تطهير.10 ـ انساب الاشراف , بلاذرى , ج 2, ص 104.11 ـ سنن بيهقى , ابوبكر احمد بن حسين بن على البيهقى , ج 2, ص 150.12 ـ فـضائل الخمسه , ج 2.13 ـ تفسير مراغى , ج 22, ص 7.14 ـ اسد الغابه فى معرفه الصحابه , ج 5, ص 521 و ابن اثير الجزرى .