زندگی علامه سيد مرتضي عسگری
تبهای اولیه
علامه سید مرتضی عسکری؛ پژوهشگر تاریخ اسلام و حدیثشناس و رئیس دانشگاه اصول دین بود. وی علاوه بر بررسی کتب شیعه با تکیه بر کتاب و سنت، احادیث و روایات اهل سنت و را مورد بررسی قرار دادهاست.
زندگی
ولادت
در روز دوشنبه هجدهم جمادى الثانى 1332 هـ. ق. مطابق با بهار 1293 هـ. ش. در شهر سامراء در جوار ملكوتى بارگاه دو امام همام حضرت هادى وحضرت عسكرى عليهماالسلام كودكى از خاندان علم وسيادت پا به عرصه وجود گذاشت كه نامش را سيّد مرتضى نهادند.
ورود به حوزه علميه سامرا
علامه بزرگوار در دوران طفوليت پدر بزرگوارشان را از دست دادند، از آن پس در دامان جد بزرگوارشان حضرت آيت اللَّه ميرزا محمد تهرانى؛ پرورش يافتند از كودكى در كتابخانه جدشان كه از مهمترين كتابخانههاى شهر سامرا بود، رفت وآمد داشت واز كتب آن استفاده مى کرد. حضرت علامه عسكرى در اين زمينه مى فرمايند: «با اينكه در طفوليت يتيم شدم در ده سالگى كه مرا به طلبگى سپردند، خواندن ونوشتن به زبان عربى وفارسى را به خوبى مىدانستم، از همان آغازِ كتابخوانى، به مطالعه كتابهاى سيره وتاريخ پيامبر(ص) واصحاب وفتنههاى صدر اسلام وسفرنامه ها (مثل سفرنامه ابن جُبير وابن بطوطه وسفرنامه هاى اروپائيان به مشرق زمين) علاقه داشتم و داستان استعمار استعمارگران را نسبت به كشورهاى اسلامى دنبال مى کردم مثلاً رساله دخانيه را كه نوشته يكى از شاگردان ميرزاى شيرازى بود در حالى كه هنوز خطى بود در كتابخانه جدم خواندم».
درس تفسير
درس تفسير در حوزه آن روز از جمله دروس بى رونق بود وتوجه كمى به آن مى شد، حضرت علامه عسكرى از جمله كسانى هستند كه در رسميت بخشيدن وتوجه بيشتر كردن به تفسير قرآن كوشش وسعى فراوانى كردند ودر همين راستا با دوست وهمفكرشان (در اين زمينه) حضرت آيت اللَّه سيد محمود طالقانى درس تفسيرى را در محضر حضرت آيت اللَّه ميرزا خليل كمره اى شروع كردند.
مربّى اخلاق استاد: حضرت علامه گذشته از استفاده هاى فراوان علمى از اين اساتيد بزرگ از مرحوم آيت اللَّه العظمى سيّد محمّدتقى خوانسارى؛ وآيت اللَّه حاج شيخ مهدى پائين شهرى؛ استفادههاى فراوان اخلاقى كردند. ايشان در اين باره مى فرمايند:
«مربى اخلاقم مرحوم شيخ مهدى پائين شهرى بود. البته از اساتيد ديگرى نيز در اخلاق عملى استفاده كردم [مثلاً] مرحوم آيت اللَّه سيّد محمّدتقى خوانسارى؛ كه روزها خدمتشان مىرسيديم وبا اخلاقشان تربيت مىشديم نه با حرفشان».
سفر به قم براى تأسيس حوزه نوين
در همين ايام كه با اوائل مرجعيت حضرت آيت اللَّه العظمى بروجردى؛ در ايران بود وايشان احساس كرد كه مساعدتر بودن اوضاع حوزه علميه قم نسبت به حوزه عراق مى شود حوزه نوينى در قم ايجاد كرد، لذا به قم آمدند، برنامه ايجاد يك حوزه نوين اسلامى كه (شامل دروس حديثشناسى، علوم قرآنى، تاريخ اسلام وتبليغ در كنار فقه واصول بود) را به حضرت آيت اللَّه العظمى بروجردى؛ ارائه دادند.
حضرت آيت اللَّه العظمى بروجردى؛ با طرح حضرت علامه موافقت كردند؛ اما در مقدمات كار بودند كه اوضاع ايران بخاطر جريان ملى شدن صنعت نفت آشفته شد. لذا حضرت علامه مجبور مىشوند كه به عراق برگردند؛ اما اين بار ايشان در بغداد ساكن شدند وبا حمايتهاى مرجعيت وقت حضرت آيت اللَّه العظمى حكيم؛ شروع به تأسيس مؤسسات فرهنگى اجتماعى سياسى نمودند. حضرت علامه در اين زمينه مى فرمايند:
«با حمايت مرحوم آيت اللَّه حكيم؛ (كه نماينده ايشان در بغداد هم بودم) شروع كردم به ايجاد مؤسسات اسلامى شامل مدارس دينى، مدارس جديد براى دختران وپسران (از ابتدائى تا پايان دبيرستان) مراكز آموزشى براى دختران وپسران، درمانگ ه ها، صندوقهاى خيريه، كتابخانهها و... در شهرهاى مختلف عراق براى جامعه شيعه، همچنين يك بيمارستان در بغداد ودانشكده اصول الدين كه پس از سالها پيگيرى ورنج وخون دل خوردن در سال 1384 ه. ق. در بغداد تأسيس شد.
در بغداد علاوه بر منبر ومحرابى كه در محله كراده شرقى داشتم، هر روزه درسهاى حديث وتفسير وتاريخ اسلام وعقايد گذاشته بودم كه دانشجويان جوان واساتيد وطلاب جوان، استقبال زيادى از آنها مى کردند».
حضرت علامه عسكرى در كنار تمامى اشتغالات فرهنگى وسياسى واجتماعى، چه در عراق وچه در ايران به تحقيق وتأليف كتابهاى گوناگون در راستاى هدايت جامعه مشغول بودند، حاصل اين تحقيقات علمى، دگرگونى وهموار نمودن ر ه هاى شناخت معارف اسلامى بود ونگاه هاى محققين وتشنگان حقيقت را متوجه مكتب اهل بيت(ع) نمود.
حضرت علامه در اين زمينه مى فرمايند:
«هر تحقيقى براى نگارش يك تاريخ صحيح از صدر اسلام (يعنى از آغاز دعوت تا پايان عصر ائمه) وبخصوص شكلگيرى تشيع ومكتب اهل بيت: به يك گردنهاى از احاديث وروايات مشهور ومقبول در نزد قاطبه مسلمانها ومورخان وسيرهنويسان ومحدّثان مىرسيد كه اين روايات از نظر من اعتبار وعلميّت واستناد لازم را نداشتند واز يك دستِ تحريفگر در تاريخ اسلام خبر مىدادند، دستى كه مكتب اهل بيت(ع) را به حاشيه رانده بود، پرده بردارى از اين واقعيت بناهاى رفيعى را كه برخى مورخان بزرگ اهل سنت ونظير طبرى برافراشته بودند متزلزل كرد... اينجا بود كه بحمد اللَّه زحماتم نتيجه داد ونگا ه ها را متوجه مكتب اهل بيت(ع) وحوزه شيعه كرد، كتابهائى از قبيل عبداللَّه بن سباء، صد وپنجاه صحابى ساختگى، احاديث عايشه، بارها در قاهره وبيروت با اجازه وبدون اجازه من چاپ شدند، علماء واساتيد اهل سنت بر آنها مقدمه يا نقد نوشتند وبه زبانهاى مختلف هم ترجمه شدند وتصور مىكنم به خواست خدا تأثيرى بر جريان تفكر اسلامى داشتهاند».
حضرت استاد در طول عمر با بركت وپر بارشان، در كنار كارهاى علمى، فرهنگى وسياسى واجتماعى و تاسیس مراکز آموزشی اسلامی در مناسبتهاى گوناگون با عالمان وانديشمندان وديگران مباحثه ومناظره داشتند؛ از جمله:
و...
وفات
علامه عسگری شب یکشنبه، (25 شهریور 1385 مصادف با 4 رمضان 1428 و 16 سپتامبر 2007 ) در سن نود و هشت سالگی در بیمارستان میلاد تهران جان به جان آفرین تسلیم کرد.
ارزش و جايگاه علم اصول فقه در انديشه علامه عسكرى
«علم اصول فقه است كه حديث شيعه را از سرنوشتى كه حديث اهل سنت بدان گرفتار شد نجات داد مگر خطر اخبارىگرى كوچك بود، اخباريها مىگفتند آنچه در كتب اربعه آمده صحيح است. اگر اين روش جا مىافتاد، كار شيعه به جايى مىرسيد كه ما نمىتوانستيم حتى يك نماز صحيح آن طور كه رسول اكرم(ص) مىخواند، امروز بجا آوريم، علم اصول بود كه احاديثِ احكام را احياء كرده البته اين علم براى ساير احاديث هم مفيد است وهم كارآيى دارد.
من معتقدم كه احدى نبايد كتاب حديث يا حتى دعا وشرح دعا بنويسد. الا اينكه اصول [فقه] بداند وبعد از بررسى اسناد، متن ودلالت را هم بررسى كند همان طورى كه در احاديث فقهى واحكام، عمل مىشود در عقايد وتفسير واخلاق وآداب هم بايد همين مسير طى شود...
گذشتگان ما در احاديث غير فقهى تسامح كردهاند وبسيارى از احاديث مكتب خلفا وزنادقه از اين راه وارد معارف شيعه شده است كه بايد آنها را شناخت وخارج كرد وگرنه بينش كسانى كه كتابهاى ما را مىخوانند منحرف مىشود».
آثار
علامه سید مرتضی عسگری در طول حیات پربرکت خود دهها اثر تالیفی و تحقیقی خلق کرد که هر یک از آنها در زمان حیات علامه و اکنون کاهنده اختلافات و نزاعها میان فرق اسلامی است.
او افزون بر بررسی کتب شیعه با تکیه بر کتاب و سنت، احادیث و روایات اهل سنت و به قول خود "مکتب خلفا" را نیز مورد بررسی قرار داد، به گونهای که این آثار به مرجع و منبعی قابل اعتماد برای اهل سنت نیز مبدل شده است.
امروز اکثر آثار علامه در کشورهای عربی، به خصوص در کشور مصر مورد استقبال فراوان قرار گرفته و بارها تجدید چاپ شده است. از ویژگیهای علامه عسگری، بیان روشن و واضح و نثر بسیار روان و سلیس آنهاست که خواننده را برای درک مطلب از ادبیات ثقیل به دور میدارد.
از جمله کتب علامه عسگری، کتابهایی هستند که در بحثهای قرآنی نگاشته شدهاند مانند: القرآن الکریم و روایات المدرستین در 3 جلد که جلد اول به دروس مقدماتی جلد دوم به روایات مکتب خلفا و جلد سوم به روایات مکتب اهل بیت میپردازد و عقائدالاسلام من القرآن الکریم در 3 مجلد که یکی مربوط به مبدا تا معاد است دیگری به سیره انبیا و اوصیا اختصاص دارد و یکی هم با عنوان آخرین شریعت به چاپ رسیده است.
برخی دیگر از کتب علامه پیرامون تعالیم اسلامی نگاشته شدهاند که از این قرارند: تعالیم الاسلام، احکام الاسلام، منتخب الادعیه، الاداب الاسلامیه، السیاسه فی الاسلام او الاحکام السلطانیه، الامراض الاجتماعیه و علاجها و معالم المدرستین در 4 جلد.
تعدادی دیگر از کتب علامه عسگری مربوط به بررسی سنت پیامبر اسلام است، این کتابها از این قرار است: احادیث ام المومنین عایشه در 3 جلد، عبدالله ابن سبا و دیگر افسانههای تاریخی در 3 جلد، سلسله بحثهایی پیرامون صحابی پیامبر و احادیث ساختگی، صد و پنجاه صحابی ساختگی (صحابیانی از طایفه تمیم)، صد و پنجاه صحابی ساختگی (صحابیانی از قبایل دیگر)، صد و پنجاه صحابی ساختگی (تکمله بحث صحابیانی از قبایل دیگر)، راویان ساختگی، انواع روایتهای ساختگی و سازندگان احادیث، روایات دروغین و روایات زنادقه و غلات، سیره رسول خدا و اهل بیت و خدیجه ام المومنین، شناخت صحابی (کسانی که پیامبر را دیدهاند و از ایشان روایت کردهاند)، شناخت صحابی (کسانی که پیامبر را دیدهاند اما از ایشان روایت نکردهاند)، شناخت صحابی (کسانی که جزو صحابیان شمرده میشوند ولی پیامبر(ص) را ندیدهاند و از ایشان روایت نکردهاند)، نقش ائمه(ع) در احیاء دین در 17 جلد، علی مائده الکتاب و السنه در 16 جلد.
.
«معالم المدرستین» از دیگر کتب برجسته علامه عسگری است که در 4 جلد تنظیم شده است و دارای چنین مباحثی میباشد: بحث و بررسی پیرامون منابع و مصادر شریعت اسلامی در دو مکتب امامت و خلافت، همچنین بحثهای دو مکتب درباره صحابه و صحابی بودن، سنت پیامبر(ص) و قیام امام حسین(ع) برضد انحراف از سنت پیامبر(ص) که بر اثر جهاد و عمل به رای پدید آمده بود و نیز تمکین و توانایی امامان شیعه(ع) در اعاده و بازگرداندن سنت پیامبر(ص) به جامعه اسلامی پس از قیام امام حسین(ع) از جمله مطالب است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
علامه عسگری در زمان فوت نیز طرحها و ایدههایی در سر داشت که همفکران او در دانشگاه اصول الدین و سایر همسنگرانش میتوانند با به سرانجام رساندن آنها تاثیر افکار علامه و وحدت مذاهب اسلامی را بیشتر کنند.
1- مباحثه با بن باز مفتى بزرگ عربستان 2- مباحثه با دانشمند بزرگ اهل سنت ابوالعلى مودودى 3- مباحثه با امام جمعه رقّه 4- مباحثه با يكى از علماء اهل سنت 5- مباحثه با مبشر ومبلغ مسيحى در بغداد