جمع بندی زن ذلیلی در اسلام ؟!

تب‌های اولیه

89 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

Reza-D;601607 نوشت:

کلاً بحث رفت یه سمت دیگه :Nishkhand:

بابا والا بخدا ما مردا اکثرمون تو همین یکیش موندیم! نه اینکه جسارت به همسرمون باشه ، نه
منظورم از نظر مخارج و مشکلات زندگی و بچه و هزارتا چیز دیگه ست

والا بخدا من تو تمام فامیل در حال حاضر هیچ مردی رو نمیشناسم که زنی رو متعه کرده باشه
و فقط یک مرد رو میشناسم که دو زن داره

از اون طرف هم بین این همه زن تو فامیل ، فقط دو تا زن میشناسم که مهریه شون رو گذاشتن اجرا و پدر مرده رو درآوردن

حتماً این نسبت در خانواده های دیگه متفاوته ، ولی چیزی که تقریباً توی تمام خانواده ها مشترکه اینه که از این موارد فقط در حد تک و توک سراغ داریم (به نسبت مواردی که این موضوعات براشون پیش نیومده). مثلاً شاید بشه گفت از هر 50 تا ازدواج ، برای 1 ازدواج همچین موضوعاتی پیش میاد. یعنی تقریباً 2 درصد!!! فک کنید.... داریم روی چیزی این همه بحث میکنیم که احتمال اتفاق افتادنش کلاً 2 درصده!!!


احتمال افتادنش زیاده
احتمال علنی کردنش کمه

اینم بگم کسی جرأت نمیکنه بره سراغ این چیزا این روزا
نگران نباشید الان مدیران عزیز این تایپیک رو قفل میکنن

**گلشن**;601591 نوشت:
استراحتی در کار نیست چون دعوای چهارتا هوو از زندگی کردن بیزارتون می کنه
فکر کنم با وجود چهار تا زن باید شبها تو مسجد بخوابین

عین خواهر های جون جونی باهم زندگی میکنند بسیار عالی
اگرم یکشون پررویی کنه ناچار به تنبیه های بدنی میشم...:Kaf:
یا حق

سلام وعرض احترام خدمت کاربران گرامی
اتفاقی این تاپیک رو دیدم ودوتا نکته به ذهنم رسید
دوستان بازم بحث های که هیچ وقت تمومی نداره{البته علتش رو نمیدونم}رو اکثرا هم ربطی نداره به موضوع این تاپیک
لطفا قانون عدم انحراف از موضوع اصلی رو رعایت کنیدتا موضوع بسته نشه واگر نکته مفیدی گفته میشه بقیه هم بتونن استفاده کنند
ودوم هم اینکه اصلا باعنوان تاپیک موافق نیستم واصلا معنایی که در روایات اومده رو نداره
توضیحش در متن زیر است وبه نظرم بعضی از بحث های بی فایده که در این موضوع شده بخاطر عنوان نامناسب است
بهتر است عنوان تغییر داده بشه به نظر اسلام در مورد مشارکت آقایان در کارهای خانه

زن ذلیل بودن یعنی چه؟

عبارت زن ذلیل بودن یک عبارت عامیانه است و زمانی معنا دارد که مرد به صورت یکطرفه تمام نیازها و خواسته ها و انتظارت همسر خود را برآورده کرده و همسرش به هیچ وجه نیازها و انتظارات و خواسته های شوهر خود را برآورده نکند. اما اگر زن و شوهر نسبت به نیازها و انتظارات و خواسته های همدیگر بی تفاوت نباشند و از همه نظر همدیگر را حمایت کنند معنای آن تفاهم است نه زن ذلیلی. اما در این زمینه یعنی رسیدگی به همسر، احادیثی بسیاری داریم. به عنوان مثال کسی که در راه برآورده کردن عیال خود کوشش می کند مانند جهاد در راه خداست و یا مانند احادیث ذیل:

حضرت محمد صلی الله علیه و اله فرموده اند:«از ما نیست کسی که وسعت زندگی بر او داده شود و او بر خانواده اش سخت بگیرد.»[۱]
و نیز در جایی فرموده اند:«جبرئیل به قدری در مورد زنان به من سفارش کرد که گمان بردم که طلاق دادن آنان سزاوار نیست مگر این که عمل زشتی(خلاف عفت همسر داری) از ایشان آشکار
گردد.
»[۲]
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:«بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.»[۳]
پیامبر اکرم(ص) فرموده اند:«هر مردی زحمت بکشد و بر عیالش انفاق کند خداوند متعال به عوض هر درهم، هفتصد برابر به او مرحمت فرماید.»[۴]

[۱]. مستدرک ج ۲ ص ۶۴۳ به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام، شرح نراقی.
[۲]. مکارم الاخلاق طبرسی به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام، شرح نراقی.
[۳]. دلال الامامه ص۷۶. کنزالعمال، ج۷، ص۲۲۵.
[۴]. مکارم اخلاق طبرسی به نقل از رساله امام سجاد علیه السلام ، شرح نراقی.


[/HR]

من هم با تعبیر زن ذلیلی موافق نیستم.

اولا طبق نظر اسلام کار در خانه وظیفه زن نیست. قاعدتا وظیفه مرده. (این که در روایاتی که ازشون استباط شده که کار خانه وظیفه زن نیست مطلب چطور اومده رو نمیدونم. یعنی از سکوت روایات به این نتیجه رسیدیم یا تصریح شده که که کار خونه وظیفه مرده)

دوما کار خونه قدیم خیلی سخت بوده خیلی چیزا مثل نون رو خودشون درست میکردن. خیلی از چیزای دیگه هم اصلا به راحتی تهیه کردن الانشون نبوده.
پس اگه مردی بوده که اونقدر مستبد بوده که در کارهای خونه اصلا کمک نکنه واقعا انسان بی وجدانی بوده.
لااقل میتونسته کارهای مردانه تر خونه رو انجام بده.

الان کارهای خونه به نسبت کمه ولی چون خیلی از خانمها شاغلند باز باید در کار خونه تقسیم وظایف باشه.

روایت سندش درسته که ضعیفه ولی قرائنی برای صحت محتوایی داره
(هرچند اگه روایتی سند صحیح هم داشته باشه معلوم نیست که از معصومه فقط احادیث متواتر این حکمو دارند)

یک قرینه اینه که اصلا کار خونه وظیفه زن نیست. (البته فکر میکنم مستحب باشه)
یک قرینه اینه که کار خونه اون زمان خیلی خیلی سنگین بوده.
یک قرینه اینه که روایت بلا معارض است. مثلا گاهی کاربران یا کارشناسان احادیثی مینویسند که مضمون مخالفش هم وجود داره ولی روایتی با مضمون مخالف این وجود نداره.

پس قرائنی داریم که صحت محتوای حدیثو نشون میده.

**تبسم**;601727 نوشت:
اولا طبق نظر اسلام کار در خانه وظیفه زن نیست. قاعدتا وظیفه مرده. (این که در روایاتی که ازشون استباط شده که کار خانه وظیفه زن نیست مطلب چطور اومده رو نمیدونم. یعنی از سکوت روایات به این نتیجه رسیدیم یا تصریح شده که که کار خونه وظیفه مرده)

دوما کار خونه قدیم خیلی سخت بوده خیلی چیزا مثل نون رو خودشون درست میکردن. خیلی از چیزای دیگه هم اصلا به راحتی تهیه کردن الانشون نبوده.
پس اگه مردی بوده که اونقدر مستبد بوده که در کارهای خونه اصلا کمک نکنه واقعا انسان بی وجدانی بوده.
لااقل میتونسته کارهای مردانه تر خونه رو انجام بده.

الان کارهای خونه به نسبت کمه ولی چون خیلی از خانمها شاغلند باز باید در کار خونه تقسیم وظایف باشه.


کار داخل خونه با مرده کار بیرون خونه با مرده پس کار زن چیه؟ لابد کار روی مرز خارج و داخل خونه با زنه:Kaf:
کلا در اکثر خونه ها خانوم ها حرف اول میزنند البته نه برای اینکه زورشون زیاده یا محبوب هستند بلکه به تجربه برای آقایون رسیده که: تا مختو نخورده کاری که میگه انجام بده تا کمتر این فک کار کنه:khandeh!:
واقعا زن لال از نعمت های الهی هست خدایا 4 تا لال نصیب بفرما
:pirooz:

**تبسم**;601731 نوشت:
ک قرینه اینه که اصلا کار خونه وظیفه زن نیست. (البته فکر میکنم مستحب باشه)
یک قرینه اینه که کار خونه اون زمان خیلی خیلی سنگین بوده.
یک قرینه اینه که روایت بلا معارض است. مثلا گاهی اساتید یا کارشناسان احادیثی مینویسند که مضمون مخالفش هم وجود داره ولی روایتی با مضمون مخالف این وجود نداره.

همینه که زن مرجع نمیشه دیگه چون احکامی رو که دوست داره رو میخواد از دین در بیاره ...
آقا یکم تقوا چرا دوست دارید حدیث رو خوب جلوه بدید؟! حدبث ضعیفه ضعیف دیگه چرا فلسفه بافی فقهی را انداختید شما خانوما!!!
بزور میخوایید به اسلام و امام معصوم بچسبونید آقا نمیچسبه ...:Kaf:

حالا روایت به این زیبایی داریم اصلا سندشم ضعیف
بدون توجه به روایت واقعا مرد فهمیده در کار خونه کمک میکنه یا نه. اگه زنش رو دوست داشته باشه که حتما کمک میکنه اگه دوستش هم نداشته باشه واقعا کمک کردن جزو شعور نیست؟

بی اعصاب;598794 نوشت:
خدمتکار همسر

من عربیشو نگاه کردم ببینم احیانا در ترجمه مبالغه نشده. همش درسته فقط خدمه العیال آمده (خدمت به همسر) ولی ترجمه مرتب نوشته خدمتکار همسر (که میشه خادم العیال) که درست نیستش.

[="Tahoma"]

مجید;600913 نوشت:
(جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 102،103)
اما در کتاب«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 132باب 6 فضل خدمة العيال‏» این روایت نقل شده است.
در مورد بررسی سندیی این روایت باید عرض کنم در کتاب جامع الاخبار که مصدر اصلی این روایت است فقط آمده:«عن علی ع» وسند روایت ذکر نشده ونکته قابل ذکر این که؛ كتاب« جامع الأخبار» مجموعه رواياتى از اهل بيت عصمت و طهارت درباره اصول دين و موعظه و ديگر نكات اخلاقى جمع آوری کرده و مصنف كتاب خويش را به عنوان كتابى اخلاقى، عملى نوشته و به همين خاطر اسناد روايات را حذف كرده كه حجم كتاب كمتر شود و خواننده خسته نشود.

آقای تاج الدين، محمد بن محمد بن حيدر شعيرى که از علمای قرن ششم هجرى است چگونه روایتی را از امیرالمومنین نقل کرده؟!!!!
یعنی چگونه محدثی در قرن ششم هجری به فاصله ششصد سال بعد از ایشان روایت را از ایشان نقل می کند؟!!!!!!

قبل پست شما، پستم رو حذف کرده بودم.

چون من فقط ترجمه رو دیده بودم ولی وقتی عربیش رو نگاه کردم نیومده: خانه را جارو میکرد. نوشته جارو میکرد که لذا ممکنه معنی جلوی درب منزل رو بده و لزوما منظور من که جاروی خونه است رو نمیرسونه (آب پاشیدن و جارو کردن جلوی در)

(جاروی جلوی درب، اطراف و صحن منزل در روایات توصیه شده، به علاوه در روایات دیگر آمده که جاروی خانه را حضرت زهرا انجام میدادند.)

**تبسم**;601731 نوشت:
روایت سندش درسته که ضعیفه ولی قرائنی برای صحت محتوایی داره
(هرچند اگه روایتی سند صحیح هم داشته باشه معلوم نیست که از معصومه فقط احادیث متواتر این حکمو دارند)

یک قرینه اینه که اصلا کار خونه وظیفه زن نیست. (البته فکر میکنم مستحب باشه)
یک قرینه اینه که کار خونه اون زمان خیلی خیلی سنگین بوده.
یک قرینه اینه که روایت بلا معارض است. مثلا گاهی کاربران یا کارشناسان احادیثی مینویسند که مضمون مخالفش هم وجود داره ولی روایتی با مضمون مخالف این وجود نداره.

پس قرائنی داریم که صحت محتوای حدیثو نشون میده.

احسنت بسیار عالی حق مطلب را ادا کردین

شواهد و قرائن زندگی حضرت علی و حضرت فاطمه نشان از این دارد که این احادیث به احتمال خیلی زیاد درست هستند
چرا که داستانهی بسیاری شنیده ایم که امام علی در کارهای خانه به حضرت فاطمه کمک می کرده اند
در ضمن این احادیث هیچ مخالف ایات قران یا مخالف احادیث دیگر نیست در ضمن اینکه از نظر اخلاقی هم پسندیده هستند
پس همانطور که فرمودید هیچ تعارضی برای ان پیدا نمی شود

**گلشن**;601828 نوشت:
احسنت بسیار عالی حق مطلب را ادا کردین

شواهد و قرائن زندگی حضرت علی و حضرت فاطمه نشان از این دارد که این احادیث به احتمال خیلی زیاد درست هستند
چرا که داستانهی بسیاری شنیده ایم که امام علی در کارهای خانه به حضرت فاطمه کمک می کرده اند
در ضمن این احادیث هیچ مخالف ایات قران یا مخالف احادیث دیگر نیست در ضمن اینکه از نظر اخلاقی هم پسندیده هستند
پس همانطور که فرمودید هیچ تعارضی برای ان پیدا نمی شود

سلام
اصلا وقتی کار خونه وظیفه زن نیست. اونطوری نیست که مرد فقط لطف میکنه و ثواب داره که کمک کنه که بعد بگن زن ذلیلی.
حالا بحث عرف باشه یکجور که عرف امروز هم اینطوری نیست. ولی دین اصلا وظیفه زن نمیدونه که بعد بگیم کمک کردن مرد سندش ضعیفه یا نه (حتی تاپیک رو در بخش احادیث جعلی باز کردند نه سند ضعیف )

**گلشن**;601828 نوشت:
چرا که داستانهی بسیاری شنیده ایم که امام علی در کارهای خانه به حضرت فاطمه کمک می کرده اند

میشه متنشونو بذارید؟ کارهای غیر مردانه.

من گشتم فقط یکی حدیث دیگه پیدا کردم که دلالت لازمو نداشت حذفش کردم.

هرچند بازم میگم از نظر منطقی (که کار خونه رو اسلام وظیفه زن نمیدونه) ما نیاز به روایت برای کمک کردن مرد نداریم.

**تبسم**;601745 نوشت:
حالا روایت به این زیبایی داریم اصلا سندشم ضعیف
بدون توجه به روایت واقعا مرد فهمیده در کار خونه کمک میکنه یا نه. اگه زنش رو دوست داشته باشه که حتما کمک میکنه اگه دوستش هم نداشته باشه واقعا کمک کردن جزو شعور نیست؟

من میتونم لباس ها رو بشورم یعنی میتونم بندازم تو ماشین خودش میشوره این مقدار کافیه دیگه؟:Kaf:
کلا خانوم ها فکر میکنند یک شاهزاده هستن همه کارهای داحل و خارج خونه با مرده!!!
این جو رو هالیوود داده به خانوم ها توصیه میکنم سفید برفی و زیبای خفته و سیندرلا و از این جور چیزا زیاد نگاه نکنند به جاش وقتشون رو صرف یادگیری آشپزی کنند چقدر غذای سوخته بابا کرگدن هم باشه طرف بالاخره زخم معده میگیره:Kaf:
یا حق

علــی;601783 نوشت:
آقای تاج الدين، محمد بن محمد بن حيدر شعيرى که از علمای قرن ششم هجرى است چگونه روایتی را از امیرالمومنین نقل کرده؟!!!!
یعنی چگونه محدثی در قرن ششم هجری به فاصله ششصد سال بعد از ایشان روایت را از ایشان نقل می کند؟!!!!!!

سلسله راوی ها رو نیاورده نه اینکه وجود ندارن البته یک احتمال هم کلا جعلی بودن حدیث هست (یک زنی این حدیث رو جعل کرده ...:Kaf:)

[="Tahoma"]

הנביא מוחמד;601902 نوشت:
سلسله راوی ها رو نیاورده نه اینکه وجود ندارن البته یک احتمال هم کلا جعلی بودن حدیث هست (یک زنی این حدیث رو جعل کرده ...)

:khaneh:
سوال من همین بود که مثلا بنده در قرن چهارده قمری روایتی اخلاقی بنویسم که قال علی ...
آخر از من نمی پرسند از کجا این حرف را آوردی از کی شنیدی؟ بعد بگویم سند را حذف کردم!
این آقا که روایت نوشته چطور در قرن شش از شش قرن پیش روایت کرده؟!!!! حداقل باید 14 ،15 واسطه برای نقل داشته باشد که چنین چیزی ممکن نیست و همان احتمال جعلی بودن را بالا می برد:Cheshmak:

[="Tahoma"]

הנביא מוחמד;601899 نوشت:
کلا خانوم ها فکر میکنند یک شاهزاده هستن همه کارهای داحل و خارج خونه با مرده!!!

ای بابا! این چه حرفی است که می زنید
مگر نشنیده اید که روایتی مرسل از بنده وجود دارد در مقابل آیه الرجال قوامون علی النساء که می گویند النساء سوارون علی الرجال (البته با تشدید واو ابتدایی قرائت شود) :Khandidan!:
و اسلام هم که چیزی را به عهده زن نگذاشته پس قاعدتا باید مرد همه ی کار ها را انجام دهد! چرا حرف زور می زنید؟

[="Tahoma"]

הנביא מוחמד;601899 نوشت:
کلا خانوم ها فکر میکنند یک شاهزاده هستن همه کارهای داحل و خارج خونه با مرده!!!

ای بابا! این چه حرفی است که می زنید
مگر نشنیده اید که روایتی مرسل از بنده وجود دارد در مقابل آیه الرجال قوامون علی النساء که می گویند النساء سوارون علی الرجال (البته با تشدید واو ابتدایی قرائت شود) :Khandidan!:
و اسلام هم که چیزی را به عهده زن نگذاشته پس قاعدتا باید مرد همه ی کار ها را انجام دهد! چرا حرف زور می زنید؟

[="Tahoma"]

**تبسم**;601886 نوشت:
اصلا وقتی کار خونه وظیفه زن نیست. اونطوری نیست که مرد فقط لطف میکنه و ثواب داره که کمک کنه که بعد بگن زن ذلیلی.

چرا خانم ها فقط احکامی که به نفعشونه رو می بینند؟ مثلا تا حالا هزار بار شنیدیم که می گویند کار خونه وظیفه زن نیست اما یکبار نشنیدیم بگویند که اینکه شوهر ما تا آخر عمرش ما را تحمل کند و زن دوم و سوم و چهارم نگیرد هم وظیفه او نیست؟!:Nishkhand:
اگر خانم ها تمام احکام رو مثل این یکی حاضر به قبول و اجراش هستند که آقایون مشکلی ندارند.

یه تصحیح بکنم،

چون اگر میگفتیم وظیفه مرده، یه موقع مرد توانایی مالی داشت خدمتکار میگرفت اما اکثر مردها که توانایی ندارن عجیب میشد اگر غذا پختن ظرف شستن لباس شستن ... وظیفه اونا بود.

الان از پاسخگوی احکام پرسیدم (قسمت پشتیبان برخط آنلاین پایین صفحه) پرسیدم شرعا میدونم کار خونه وظیفه زن نیست ولی آیا وظیفه مرده (خودش یا با خدمتکار گرفتن) که کار خونه رو انجام بده یا شرعا وظیفه هیچ کدوم نیست و برای هر دو مستحبه؟ که گفتن وظیفه هیچ کدوم نیست. نتیجه این که احتمالا برای هر دو مستحب هست.

علــی;601540 نوشت:
سلام علیکم
علت اینکه روایات اخلاقی نیاز به بررسی سند ندارند چیست؟

با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام علیکم ورحمه الله
پرسش گر محترم در پاسخ سوال شما باید عرض شود که:
روایات را در یک تقسیم کلی، می توان به سه دسته روایات فقهی، اخلاقی و اعتقادی تقسیم کرد. (منظور از «اعتقادی» به معنای عام «هستی شناسی» است.) اگر این تقسیم را بپذیریم، باید اذعان کنیم که بررسی سندی بیشترین کارایی را در روایات فقهی دارد و این یک بحث کاملاً نوی است. بر اساس این نظریه، که به صورت پراکنده در سخنان بزرگان آمده، کارامدی اصلی نقد سندی در روایات فقهی است. اما در روایات غیرفقهی، همچون روایات اخلاقی و نیز روایات اعتقادی، بررسی و نقد سندی در مرحله پس از نقد متن قرار دارد. بعضی حتی معتقدند: در این دسته از روایات، نیازی به بررسی سندی نداریم.
نظریه درست آن است که از نظر اولویت، ابتدا متن و سپس سند باید مورد بررسی قرار گیرد، نه این که بررسی سند را کلاً کنار بگذاریم. دلیل مدعا این است که در عموم روایات فقهی، راز احکام روشن نیست؛ چون فقه بیانگر احکامی است که ما از مصالح و مفاسد ورای آن ها، که مقتضی جعل آن احکام بوده، خبری نداریم؛ این که نماز مسافر آن هم پس از حدّ ترخص قصر است، بر چه اساسی است؟ یا این که در حالت روزه، سر را زیر آب ببرم یا نبرم روزه ام باطل می شود یا نمی شود، من چه می فهمم؟ اینجاست که راهی جز اثبات صدور این کلام و این حکم از معصوم نداریم؛ زیرا عقل ما از درک کنه و راز احکام قاصر است. پس ناچاریم سند را بررسی کنیم که درست است یا نه، در حالی که در عموم روایات اخلاقی و روایات عقاید، عقل به متون آن ها راه دارد. عقل می تواند مضمون این دسته از روایات را تأیید یا انکار کند؛ مثلاً، اگر در مضمون روایتی کاملاً صحیح، آمده باشد که دو ضرب در دو می شود پنج، این به حکم عقل مردود است؛ یعنی از معصوم صادر نشده است، حتی اگر بهترین سند برای آن تراشیده شود. یا اگر در روایتی آمده باشد که دروغ مطلقا اشکالی ندارد، باز مردود است. از سوی دیگر، اگر در روایتی آمده باشد که خداوند جسم نیست یا قابل رؤیت نیست، حتی اگر سند آن ضعیف باشد، چون متن آن موافق عقل است، قابل قبول می باشد، هرچند به خاطر ضعف سند، نتوان آن را به معصوم نسبت داد؛ زیرا میان صحّت مضمون با صحّت صور ملازمه ای نیست، مگر آن که از راه های دیگر، اصل صدور اثبات شود. روایات اخلاقی یا روایات مربوط به عقاید این گونه اند. وقتی ما با برهان عقلی قاطعانه به این مسئله دست یافتیم که خدای متعال قابل رؤیت نیست، آن گاه در روایتی آمده باشد که خدای متعال شب های جمعه از آسمان اول یا آسمان چهارم به آسمان دنیا نزول می کند و به استغفار دعوت می نماید، عقل جلوی این روایت را می گیرد، هرچند سند آن درست باشد. بنابراین، در روایات اخلاقی و اعتقادی، به عکس روایات فقهی، بیشترین تکیه بر متن است، نه سند.

علــی;601783 نوشت:
آقای تاج الدين، محمد بن محمد بن حيدر شعيرى که از علمای قرن ششم هجرى است چگونه روایتی را از امیرالمومنین نقل کرده؟!!!!
یعنی چگونه محدثی در قرن ششم هجری به فاصله ششصد سال بعد از ایشان روایت را از ایشان نقل می کند؟!!!!!!

با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب
در مورد بررسی سندیی این روایت باید عرض کنم در کتاب جامع الاخبار که مصدر اصلی این روایت است فقط آمده:«عن علی ع» وسند روایت ذکر نشده ونکته قابل ذکر این که؛ كتاب« جامع الأخبار» مجموعه رواياتى از اهل بيت عصمت و طهارت درباره اصول دين و موعظه و ديگر نكات اخلاقى جمع آوری کرده و مصنف كتاب خويش را به عنوان كتابى اخلاقى، عملى نوشته و به همين خاطر اسناد روايات را حذف كرده كه حجم كتاب كمتر شود و خواننده خسته نشود.لذا روایت مرسل می شود.نکته قابل ذکر این که این روایت در کتب دیگری نیز آمده:«عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ج‏11-قسم-1-فاطمةس 500 أمير المؤمنين عليه السلام ..... ص : 500، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏13 48 17 باب استحباب العمل في البيت للرجل و المرأة ..... ص : 48، جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ج‏22 304 (28) باب استحباب العمل في البيت للرجل و المرأة ..... ص : 304 » که همگی از جامع الاخبار نقل روایت کرده اند وسندی برای آن ذکر نکرده اند.
ولی از آن جا که روایت از روایات باب اخلاق است نیاز به بررسی سند ندارد.

[="Tahoma"]

مجید;601967 نوشت:
که همگی از جامع الاخبار نقل روایت کرده اند وسندی برای آن ذکر نکرده اند.
ولی از آن جا که روایت از روایات باب اخلاق است نیاز به بررسی سند ندارد.

سلام و تشکر از پاسخ
اشکال بنده چیز دیگری است کتب روایی دو شکل دارند یک دسته مثل کافی و ... خود نویسنده کتاب روایت را از راویان می شنود و در کتابش می نویسد و دسته دوم مثل مستدرک الوسائل و ... که این کتب روایت را جمع آوری کرده اند خود مستقلا روایت جدید ننوشته اند بلکه به جمع آوری روایت پرداخته اند از کتب حدیثی دیگر...
همچنین کتاب جامع الخبار هم خودش از کتب دیگر جمع آوری کرده چنانچه مولف در مقدمه کتابش هم اشاره کرده است که هدفش این بوده که روایاتی را از اخبار منقوله جمع کند در مورد زهد و ...
أما بعد فإني مذ كنت ابن عشرين حتى ذرف سني إلى خمسين متشوق إلى جمع كتاب يشتمل فصولا جامعة للزهد و الموعظة و الترغيب و الترهيب من الأخبار المنقولة عن الأئمة الأطهار

جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 2

پس ایشان باید این حدیث را از کتب دیگری جمع آوری کرده باشد در حالی که در هیچ کتاب دیگری چنین روایتی وجود ندارد مگر اینکه آنها هم روایت را از جامع الاخبار نقل کرده باشند.

**تبسم**;601889 نوشت:
میشه متنشونو بذارید؟ کارهای غیر مردانه.

من گشتم فقط یکی حدیث دیگه پیدا کردم که دلالت لازمو نداشت حذفش کردم.

هرچند بازم میگم از نظر منطقی (که کار خونه رو اسلام وظیفه زن نمیدونه) ما نیاز به روایت برای کمک کردن مرد نداریم.


وقتی پیامبر هم در کار خانه کمک می کرد
روزی رسول خدا به خانه علی وارد شد، مشاهده کرد دختر و دامادش با محبت در کنار هم نشسته و با همکاری یکدیگر به آرد کردن «جو» مشغولند.
پیامبر خطاب به آنان فرمود: «کدام یک از شما خسته‏ تر هستید، تا من به جای او نشسته، کارش را انجام دهم؟»
حضرت علی پاسخ داد: «ای رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته ‏تر است.»
پس آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند. ( بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51)


مشارکت حضرت علی و حضرت فاطمه برای انجام کارها
*امام صادق علیه‏ السلام در این باره می‏ فرماید: ««امام علی برای منزل هیزم جمع کرده و خانه را تمیز می کرد و حضرت فاطمه آرد را آسیاب کرده و آن را خمیر می کرد و نان می پخت.» (کافی، ج 5، ص 86)

**گلشن**;602009 نوشت:

وقتی پیامبر هم در کار خانه کمک می کرد
روزی رسول خدا به خانه علی وارد شد، مشاهده کرد دختر و دامادش با محبت در کنار هم نشسته و با همکاری یکدیگر به آرد کردن «جو» مشغولند.
پیامبر خطاب به آنان فرمود: «کدام یک از شما خسته‏ تر هستید، تا من به جای او نشسته، کارش را انجام دهم؟»
حضرت علی پاسخ داد: «ای رسول خدا! دخترت فاطمه، خسته ‏تر است.»
پس آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند. ( بحارالانوار، ج 43، ص 50 و 51)


مشارکت حضرت علی و حضرت فاطمه برای انجام کارها
*امام صادق علیه‏ السلام در این باره می‏ فرماید: ««امام علی برای منزل هیزم جمع کرده و خانه را تمیز می کرد و حضرت فاطمه آرد را آسیاب کرده و آن را خمیر می کرد و نان می پخت.» (کافی، ج 5، ص 86)


چه خوب که در تمام امور از پیامبر تقلید کنیم حتی ازدواج!!!!
لطفا تعداد زنان پیامبر را هم ذکر کنید تا تقلید کنیم..

جناب ذاکر عشق

لطفا مسائل رو قاطی نکنید
الان باز میان می گن بحث رو منحرف نکنید
ولی یک جمله جواب شما رو می دم ازدواجهای پیامبر بیشتر برای توسعه اسلام بوده
می تونین تاریخ رو مطالعه کنین

**گلشن**;602013 نوشت:
ولی یک جمله جواب شما رو می دم ازدواجهای پیامبر بیشتر برای توسعه اسلام بوده
می تونین تاریخ رو مطالعه کنین

می توانید برای ما توضیح دهید مثلا ازدواج با ماریه قبطیه چگونه باعث توسعه اسلام شد و یا ازدواج با ام سلمه؟
و یا زنانی که خود را به پیامبر هبه می کردند مثل ام شریک؟ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

علــی;602023 نوشت:
می توانید برای ما توضیح دهید مثلا ازدواج با ماریه قبطیه چگونه باعث توسعه اسلام شد و یا ازدواج با ام سلمه؟
و یا زنانی که خود را به پیامبر هبه می کردند مثل ام شریک؟ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

این لینک را مطالعه بفرمایید

http://www.iec-md.org/ahlulbayt/rasul_akram_elale_taaddode_hamsaraan_qaasemzaadeh.html

[="Tahoma"]

**گلشن**;602042 نوشت:
این لینک را مطالعه بفرمایید
http://www.iec-md.org/ahlulbayt/rasu...semzaadeh.html

جواب ما را از همان لینک قرار دهید که اگر می توانید می توانید برای ما توضیح دهید مثلا ازدواج با ماریه قبطیه چگونه باعث توسعه اسلام شد و یا ازدواج با ام سلمه؟
و یا زنانی که خود را به پیامبر هبه می کردند مثل ام شریک؟ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

در این مطلب به صورت کلی صحبت شده که برای اهداف سیاسی و ... بوده خوب ما هم سوال کردیم ازدواج با ماریه قبطیه کدام هدف سیاسی یا چه چیزی را در بر داشته است از همین مواردی که ادعا می کنید بوده؟
نیازی هم نیست خودتان جواب دهید بروید از کارشناسان آنلاین بپرسید که چه تاثیری در گسترش اسلام یا ... داشته این ازدواج؟

itak;601073 نوشت:
اقایون لطفا از فردا شروع بکار کنید

[=Times New Roman]زن ذلیلی یعنی زن دست به سیاه و سفید نزنه و مرد همه کارارو بکنه...این احادیث این مطلب رو نمیرسونن...

علــی;602046 نوشت:
جواب ما را از همان لینک قرار دهید که اگر می توانید می توانید برای ما توضیح دهید مثلا ازدواج با ماریه قبطیه چگونه باعث توسعه اسلام شد و یا ازدواج با ام سلمه؟
و یا زنانی که خود را به پیامبر هبه می کردند مثل ام شریک؟ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

در این مطلب به صورت کلی صحبت شده که برای اهداف سیاسی و ... بوده خوب ما هم سوال کردیم ازدواج با ماریه قبطیه کدام هدف سیاسی یا چه چیزی را در بر داشته است از همین مواردی که ادعا می کنید بوده؟
نیازی هم نیست خودتان جواب دهید بروید از کارشناسان آنلاین بپرسید که چه تاثیری در گسترش اسلام یا ... داشته این ازدواج؟

شما اگر می خواهید بگویید ازدواج پیامبر با اینها برای شهوت رانی بوده که جواب شما رو کامل در همان لینکه داده
البته این را بگویم که من هم خودم در ابتدا در این باره شک داشتم و فکر می کردم که پیامبر فردی شهوت پرست بوده ولی بعد با مطالعه فهمیدم که اینطور نیست
دلایل زیادی در همان لینک برای این مساله اورده
وقتی ما دلایل کلی را بخوانیم و بپذیریم دیگر نیازی به بررسی تک تک ازدواج های پیامبر نیست
هرچند که من در کتابی موردی هم خوانده ام و به این نتیجه رسیدم که بیشتر ازدواج های پیامبر برای گسترش
و تحکیم دین اسلام بوده
کتاب محمد پیامبری که باید از نو شناخت که نوسنده ان هم یک فرد خارجی هست
از طرف دیگر شما باید این را در نظر بگیرید که در ان زمان تعدد زوجات مثل الان بد نبوده و یک رسم خیلی عادی بوده

[="Tahoma"]

**گلشن**;602058 نوشت:
شما اگر می خواهید بگویید ازدواج پیامبر با اینها برای شهوت رانی بوده که جواب شما رو کامل در همان لینکه داده
البته این را بگویم که من هم خودم در ابتدا در این باره شک داشتم و فکر می کردم که پیامبر فردی شهوت پرست بوده ولی بعد با مطالعه فهمیدم که اینطور نیست
دلایل زیادی در همان لینک برای این مساله اورده
وقتی ما دلایل کلی را بخوانیم و بپذیریم دیگر نیازی به بررسی تک تک ازدواج های پیامبر نیست
هرچند که من در کتابی موردی هم خوانده ام و به این نتیجه رسیدم که بیشتر ازدواج های پیامبر برای گسترش
و تحکیم دین اسلام بوده
کتاب محمد پیامبری که باید از نو شناخت که نوسنده ان هم یک فرد خارجی هست
از طرف دیگر شما باید این را در نظر بگیرید که در ان زمان تعدد زوجات مثل الان بد نبوده و یک رسم خیلی عادی بوده

ما چنین تهمتی را نزدیم و اصلا ازدواج و تعدد زوجات دلیل شهوت پرستی نیست.
یعنی از نظر شما هر کس ازدواج کرد شهوت پرست است؟ این چه استدلالی است؟
ما سه سوال در مورد سه همسر رسول خدا فرمودیم که مصادره به مطلوب شما از مسئله تعدد زوجات رسول الله را رد کنیم که شما برای ما بفرمایید چنین ازدواجی به چه دلیلی بوده که ظاهرا شما جوابی ندارید که بدهید و مسئله ای هم نیست.
در مورد شبهات دیگرتان در مورد تعدد زوجات هم ارتباطی با تاپیک ندارد.

منم با لفظ زن ذلیل موافق نیستم
برای افزایش بازدید این کارو کردم

سلام

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ السُّكَّرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْحَكَمُ بْنُ أَسْلَمَ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ عُلَيَّةَ عَنِ الْحَرِيرِيِّ عَنْ أَبِي الْوَرْدِ بْنِ ثُمَامَةَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ لِرَجُلٍ مِنْ بَنِي سَعْدٍ أَ لَا أُحَدِّثُكَ عَنِّي وَ عَنْ فَاطِمَةَ إِنَّهَا كَانَتْ عِنْدِي وَ كَانَتْ مِنْ أَحَبِّ أَهْلِهِ إِلَيْهِ إِنَّهَا اسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِي صَدْرِهَا وَ طَحَنَتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ يَدُهَا وَ كَسَحَتِ الْبَيْتَ حَتَّى اغْبَرَّتْ ثِيَابُهَا وَ أَوْقَدَتِ النَّارَ تَحْتَ الْقِدْرِ حَتَّى دَكِنَتْ ثِيَابُهَا فَأَصَابَهَا مِنْ ذَلِكَ ضَرَرٌ شَدِيدٌ فَقُلْتُ لَهَا لَوْ أَتَيْتِ أَبَاكِ فَسَأَلْتِيهِ خَادِماً يَكْفِيكِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِيهِ مِنْ هَذَا الْعَمَلِ فَأَتَتِ النَّبِيَّ ص فَوَجَدَتْ عِنْدَهُ حُدَّاثاً فَاسْتَحَتْ وَ انْصَرَفَتْ قَالَ فَعَلِمَ النَّبِيُّ ص أَنَّهَا جَاءَتْ لِحَاجَةٍ قَالَ فَغَدَا عَلَيْنَا وَ نَحْنُ فِي لِفَاعِنَا فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ اللِّفَاعِ فَسَكَتْنَا وَ اسْتَحْيَيْنَا لِمَكَانِنَا ثُمَّ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَسَكَتْنَا ثُمَّ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَخَشِينَا إِنْ لَمْ نَرُدَّ عَلَيْهِ أَنْ يَنْصَرِفَ وَ قَدْ كَانَ يَفْعَلُ ذَلِكَ يُسَلِّمُ ثَلَاثاً فَإِنْ أُذِنَ لَهُ وَ إِلَّا انْصَرَفَ فَقُلْتُ وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ ادْخُلْ فَلَمْ يَعْدُ أَنْ جَلَسَ عِنْدَ رُءُوسِنَا فَقَالَ يَا فَاطِمَةُ مَا كَانَتْ حَاجَتُكِ أَمْسِ عِنْدَ مُحَمَّدٍ قَالَ فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ نُجِبْهُ أَنْ يَقُومَ قَالَ فَأَخْرَجْتُ رَأْسِي فَقُلْتُ أَنَا وَ اللَّهِ أُخْبِرُكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهَا اسْتَقَتْ بِالْقِرْبَةِ حَتَّى أَثَّرَ فِي صَدْرِهَا وَ جَرَّتْ بِالرَّحَى حَتَّى مَجِلَتْ يَدَاهَا وَ كَسَحَتِ الْبَيْتَ حَتَّى اغْبَرَّتْ ثِيَابُهَا وَ أَوْقَدَتْ تَحْتَ الْقِدْرِ حَتَّى دَكِنَتْ ثِيَابُهَا فَقُلْتُ لَهَا لَوْ أَتَيْتِ أَبَاكِ فَسَأَلْتِيهِ خَادِماً يَكْفِيكِ حَرَّ مَا أَنْتِ فِيهِ مِنْ هَذَا الْعَمَلِ قَالَ أَ فَلَا أُعَلِّمُكُمَا مَا هُوَ خَيْرٌ لَكُمَا مِنَ الْخَادِمِ إِذَا أَخَذْتُمَا مَنَامَكُمَا فَسَبِّحَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ وَ احْمَدَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ وَ كَبِّرَا أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ قَالَ فَأَخْرَجَتْ فَاطِمَةُ ع رَأْسَهَا فَقَالَتْ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ.


و روايت كرده ‏اند كه امير المؤمنين عليه السّلام به مردى از بنى سعد فرمود:

آيا نميخواهى از وضع و حال خودم و فاطمه زهرا با تو سخنى باز گويم، (و چنين حكايت فرمود) فاطمه در خانه من بود، و به تنهائى آب از چاه مى ‏كشيد و در مشك كرده بدوش ميگرفت و بخانه مى ‏آورد چندان كه تسمه مشك سينه او را مجروح كرده بود، و با آسياب گندم را آرد ميكرد به حدّى كه دستهايش آماس كرده و تاول زده بود، و آنقدر خانه را رفته و روبيده بود كه جامه‏ اش خاك آلود و كثيف شده بود، و چندان آتش در زير ديگ روشن كرده بود كه لباسهايش چركين گشته، و از اين همه كار و زحمت آسيب و فرسودگى فراوان به او رسيده بود روزى من به او گفتم: چه خوب مى‏شد اگر نزد پدرت ميرفتى از آن حضرت تقاضاى خدمتگارى ميكردى كه تا حدّى بار مشقّتى را كه از اين همه كار بر دوش تو است بردارد، فاطمه نزد پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رفت و ديد جمعى خدمت آن حضرت نشسته و مشغول صحبت‏ هستند، شرمش آمد كه خواسته‏اش را بگويد و بمنزل باز گشت،و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فهميد كه دخترش براى كارى آمده بوده ولى از روى آزرم برگشته است، فرداى آن روز در حالى كه ما هر دو زير يك لحاف يا بالا پوشى دراز كشيده بوديم رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بخانه ما آمد و از بيرون خانه فرمود: السّلام عليكم، ما خاموش مانديم و بخاطر وضع و شرايطى كه در آن لحظه داشتيم شرم كرديم پاسخ دهيم، بار ديگر آن حضرت آواز داد: السّلام عليكم، و ما همچنان خاموش مانديم، بار سوّم فرمود: السّلام عليكم و اين بار ما ترسيديم كه اگر جواب ندهيم آن حضرت باز گردد و برود، چنان كه مرسوم ايشان بود كه سه بار بيرون از خانه سلام ميگفت، اگر به آن حضرت پاسخ مى‏دادند داخل مى‏شد، و اگر صاحب خانه جواب نميداد آن حضرت بازمى‏گشت (البتّه اين سلام، كه سلام اذن است مانند سلام تحيّت جوابش واجب نيست، چون اين سلام بمنزله اجازه ورود خواستن است و لذا صاحب خانه در دادن جواب يا به عبارت ديگر دادن اجازه ورود مختار است) با توجّه به اين سابقه و براى اينكه آن حضرت باز نگردد اين بار گفتيم: و عليك السّلام اى رسول خدا داخل شويد، و آن حضرت داخل شد و در همان حالت كه ما بوديم بالاى سر ما نشست آنگاه فرمود: اى فاطمه ديروز چه خواسته‏اى داشتى كه نزد پدرت آمدى؟ فاطمه پاسخ نداد و من ترسيدم اگر جواب ايشان را ندهم برخيزد و برود پس سر خود را از قطيفه بيرون آورده و عرض كردم: من شما را از آن با خبر مى‏كنم اى رسول خدا، ماجرا چنين است كه دختر شما آنقدر مشك آب بر دوش كشيده و آب آورده كه تسمه آن روى سينه‏اش اثر گذاشته، و چندان آسيا گردانده كه دستهايش آبله و تاول زده‏ است،
و آنقدر خانه را روبيده و نظافت كرده كه جامه‏هايش چرك و غبار و خاك گرفته است، و چندان زير ديگ آتش كرده كه لباسهايش دود آلود و سياه شده است و من باو گفتم: اگر نزد پدرت ميرفتى و از ايشان تقاضاى خدمتگارى مى‏كردى كه تا حدودى بار اين مشقّت و رنج اين همه كار را از دوش تو بر دارد خوب ميشد، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله پس از شنيدن ماجرا و درخواست ما فرمود: آيا مى‏خواهيد چيزى بشما بياموزم كه برايتان از خدمتگار بهتر باشد؟ هنگامى كه آماده خواب شديد و يا برختخواب رفتيد سى و چهار بار «اللَّه أكبر» بگوئيد، و سى و سه بار «سبحان اللَّه» و سى و سه بار «الحمد للَّه» بگوئيد (تا بدين وسيله خستگى مفرط ناشى از كارهاى روزانه از تن شما بيرون رفته و آرامش و نيروى دوباره براى كارهاى روز بعد به جسم و جانتان باز گردد) در اين هنگام حضرت فاطمه عليها السّلام كه تا اين زمان ملحفه را روى سر خود كشيده بود سر خود را بيرون آورد و گفت: «رضيت عن اللَّه و عن رسوله، رضيت عن اللَّه و عن رسوله». (من از خدا و رسولش راضى شدم من از خدا و رسولش راضى شدم براى آنچه خدا و رسولش بمن عطا فرمودند راضى و خشنود شدم و هيچ شكايتى ندارم).

شرح: اين حديث را بخارى و مسلم در صحيحين خود و ابو داود در سنن خويش آورده‏اند و در سنن چنين است كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «اتّق اللَّه يا فاطمة أدّي فريضة ربك، اعملي عمل اهلك» (يعنى از خدا بترس و پس از انجام فريضه بكار خانه خويش بپرداز، و بعد تعليم تسبيحات فرمود و حاضر نشد از بيت المال به يگانه دختر خويش خادمى عطا كند، و دخترش سلام اللَّه عليها با كمال رضايت، از داشتن كمك كار صرف نظر كرد و بهمان ذكرى كه پدرش به او تعليم‏ فرموده بود مسرور گشت».

منابع:

من لا يحضره الفقيه، ج‏1، ص: 320
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏82، ص: 329
علل الشرائع، ج‏2، ص: 366
جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي)، ج‏22، ص: 186
مكارم الأخلاق، ص: 280
الوافي، ج‏9، ص: 1579
مفتاح الفلاح في عمل اليوم و الليلة من الواجبات و المستحبات (ط - القديمة)، ص: 276
منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، متن، ص: 337
وسائل الشيعة، ج‏12، ص: 67
و ...

با توجه به اینکه روایت اخلاقی است طبق سخن کارشناس نیاز به سند ندارد و الا سندش را هم بررسی می کردیم که علمای بر اساس این فتوا داده اند و در منابع عامه و خاصه آمده است و روایتی است مشهور.

علــی;601990 نوشت:
سلام و تشکر از پاسخ
اشکال بنده چیز دیگری است کتب روایی دو شکل دارند یک دسته مثل کافی و ... خود نویسنده کتاب روایت را از راویان می شنود و در کتابش می نویسد و دسته دوم مثل مستدرک الوسائل و ... که این کتب روایت را جمع آوری کرده اند خود مستقلا روایت جدید ننوشته اند بلکه به جمع آوری روایت پرداخته اند از کتب حدیثی دیگر...
همچنین کتاب جامع الخبار هم خودش از کتب دیگر جمع آوری کرده چنانچه مولف در مقدمه کتابش هم اشاره کرده است که هدفش این بوده که روایاتی را از اخبار منقوله جمع کند در مورد زهد و ...
أما بعد فإني مذ كنت ابن عشرين حتى ذرف سني إلى خمسين متشوق إلى جمع كتاب يشتمل فصولا جامعة للزهد و الموعظة و الترغيب و الترهيب من الأخبار المنقولة عن الأئمة الأطهار

جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 2

پس ایشان باید این حدیث را از کتب دیگری جمع آوری کرده باشد در حالی که در هیچ کتاب دیگری چنین روایتی وجود ندارد مگر اینکه آنها هم روایت را از جامع الاخبار نقل کرده باشند.


با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام و عرض ادب
کاربر گرامی یک دست از کتب نیز کتب اخلاقی است که صرف بیان مطالب اخلاقی است وبه ذکر اسناد نمی پردازد که در پست قبل هم به آن اشاره کردیم
ودر آن زمان این مرسوم بوده و این بزرگواران مسلماً منابعی را در دست داشته اند که این روایات در آن ذکر شده که به دست ما نرسیده است.

دوستان سلام

لطفا یک بار با این دید به مسئله نگاه کنید:

آقایان در بیرون از خانه 1-2 شغل دارند -پدیده 2شغلی بودن معمولا در کلانشهرها شیوع بیشتری دارد- و کار می کنند تا بتوانند خانواده را به لحاظ اقتصادی مدیریت کنند. این کار آقایان معمولا ساعت زمانی مشخصی دارد.

خانمها در مقابل این شغل آقایان، حداقل 3 کارِ همسرداری، خانه داری و فرزندداری را به صورت 24 ساعته و عندالاحتیاج انجام می دهند؛ در بعضی موارد که متاسفانه در حال افزایش است، خانمها در بیرون از خانه نیز کار می کنند که این کار معمولا محدوده زمانی مشخصی دارد. هر کدام از این کارها به تنهایی در مقابل یکی از کارها و شغل های آقایان قرار می گیرد.

حال بفرمایید که زن ذلیلی به چه معناست؟! اشکالات وارده بر احکام شرعی و اخلاقی اسلام چیست؟

علی علی

پست جمع بندی موضوع

پرسش:
با سلام خدمت اساتید محترم
اگر امکانش هست این احادیث رو از لحاظ سندی بررسی کنید که در همین سایت قرار داده شده .
حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله بر ما در منزل وارد شد. فاطمه علیها السلام نزدیک دیگ غذا نشسته بود و من هم برایش عدس تمیز می کردم.
آن حضرت مرا با لقب ابالحسن می خواندند، عرض کردم: بفرمایید.
اظهار داشتند: « بشنو از من آن چه را که به دستور پروردگارم می گویم!
هیچ مردی نیست که در کارهای منزل به همسرش کمک کند
، مگر اینکه پاداش او به هر تار مویی که بر بدنش روییده باشد، ثواب یک سال عبادتی است که تمام روزهایش را روزه گرفته و تمام شب هایش را به عبادت ایستاده، شب زنده داری کرده باشد. و خداوند به او ثوابی می بخشد که به انبیای صابر خود مثل حضرت داوود و یعقوب و عیسی علیهم السلام بخشیده باشد.
ای علی!
کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.
ای علی!
یک ساعت خدمت کردن به همسر در کارهای خانه بهتر از عبادت هزار سال و هزار حج و هزار عمره و بهتر از آزادی هزار بنده در راه خدا و هزار جنگ در راه دین و عیادت از هزار مریض و هزار نماز جمعه و هزار تشییع جنازه و هزار گرسنه ای که برای رضای خداوند رحمان سیر گردد و هزار برهنه را پوشاند و هزار اسب در راه پروردگار دادن و برایش بهتر از هزار دینار به مستمندان صدقه دادن و بهتر از تلاوت تورات و انجیل و زبور و قرآن است و بهتر از آزاد کردن هزار اسیر و بخشیدن هزار شتر به فقراست
و چنین مرد خدمتکار به همسر از دنیا بیرون نمی رود مگر این که جایگاه خوب خود را در بهشت ببیند.
ای علی!
کسی که روگردانی و تکبر نکند در خدمت به همسرش بدون حساب وارد بهشت می شود.
ای علی!
خدمت به همسر کفاره ( پاک کننده) گناهان کبیره است و خاموش کننده آتش خشم پروردگار جبار و صداق ازدواج با حور العین و این خدمت موجب زیادی خوبی ها و علو مقام است.
ای علی!
خدمتکار همسر نمی شود مگر شخص صدیق و درستکار و یا شهید و یا مردی که خداوند متعال خیر دنیا و آخرت را برایش خواسته باشد. » بحار ج 13 ص 133 چاپ ایران و جامع الاخبار ص 102 به نقل از رساله حقوق امام سجاد شرح نراقی»
یکمی ثواب هاش زیاده و لااقل معقول نیست ، اگر امکانش هست کامل و یا بعضی از این احادیث رو بررسی کنید، من با اصل موضوع مخالف نیستم ، فقط میخوام ببینیم که سند این احادیث قویه یا نه.
ممنون

پاسخ:
سلام علیکم
پرسشگرگرامی اصل این روایت در کتاب جامع الاخبار اثر شيخ تاج الدين، محمد بن محمد بن حيدر شعيرى، از علماى قرن ششم هجرى‏ آمده است ومرحوم مجلسی نیز از این کتاب این روایت را نقل فرموده اند.
اما اصل روایت:
الفصل التاسع و الخمسون في خدمة العيال‏
عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ‏ دَخَلَ عَلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ ص وَ فَاطِمَةُ جَالِسَةٌ عِنْدَ الْقِدْرِ وَ أَنَا أُنَقِّي الْعَدَسَ قَالَ يَا أَبَا الْحَسَنِ قُلْتُ لَبَّيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ اسْمَعْ مِنِّي وَ مَا أَقُولُ إِلَّا مَنْ أَمَرَ رَبِّي مَا مِنْ‏ رَجُلٍ‏ يُعِينُ‏ امْرَأَتَهُ‏ فِي‏ بَيْتِهَا إِلَّا كَانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَةٍ عَلَى بَدَنِهِ عِبَادَةُ سَنَةٍ صِيَامٍ نَهَارُهَا وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا أَعْطَاهُ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَ دَاوُدَ النَّبِيَّ وَ يَعْقُوبَ وَ عِيسَى ع يَا عَلِيُّ مَنْ كَانَ فِي خِدْمَةِ الْعِيَالِ فِي الْبَيْتِ وَ لَمْ يَأْنَفْ كَتَبَ اللَّهُ تَعَالَى اسْمَهُ فِي دِيوَانِ الشُّهَدَاءِ وَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ ثَوَابَ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ كَتَبَ لَهُ بِكُلِّ قَدَمٍ ثَوَابَ حِجَّةٍ وَ عُمْرَةٍ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ تَعَالَى بِكُلِّ عِرْقٍ فِي جَسَدِهِ مَدِينَةً فِي الْجَنَّةِ يَا عَلِيُّ سَاعَةٌ فِي خِدْمَةِ الْعِيَالِ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ أَلْفِ سَنَةٍ وَ أَلْفِ حَجٍّ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ أَلْفِ غَزْوَةٍ وَ أَلْفِ عِيَادَةِ مَرِيضٍ وَ أَلْفِ جُمُعَةٍ وَ أَلْفِ جَنَازَةٍ وَ أَلْفِ جَائِعٍ يُشْبِعُهُمْ وَ أَلْفِ عَارٍ يَكْسُوهُمْ وَ أَلْفِ فَرَسٍ يُوَجِّهُهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ دِينَارٍ يَتَصَدَّقُ عَلَى الْمَسَاكِينِ وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَنْ يَقْرَأَ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ مِنْ أَلْفِ أَسِيرٍ أَسَرَ فَأَعْتَقَهَا وَ خَيْرٌ لَهُ مِنْ أَلْفِ بَدَنَةٍ يُعْطِي‏ لِلْمَسَاكِينِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَى مَكَانَهُ مِنَ الْجَنَّةِ يَا عَلِيُّ مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِيَالِ دَخَلَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ يَا عَلِيُّ خِدْمَةُ الْعِيَالِ كَفَّارَةٌ لِلْكَبَائِرِ وَ يُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ حُورِ الْعِينِ وَ يَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ يَا عَلِيُّ لَا يَخْدُمُ الْعِيَالَ إِلَّا صِدِّيقٌ أَوْ شَهِيدٌ أَوْ رَجُلٌ يُرِيدُ اللَّهُ بِهِ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة.(1)
بررسی سندی :
در کتاب جامع الاخبار که مصدر اصلی این روایت است، در بخش سند آمده است: « عن علی ع» وسندی برای روایت ذکر نشده تا مورد بررسی قرار گیرد.
نکته قابل ذکر این که؛ مولف كتاب« جامع الأخبار» مجموعه رواياتى از اهل بيت عصمت و طهارت، درباره اصول دين و موعظه و ديگر نكات اخلاقى جمع آوری کرده و مصنف،كتاب خويش را به عنوان كتابى اخلاقى، عملى نوشته و به همين خاطر اسناد روايات را حذف كرده كه حجم كتاب كمتر شود و خواننده خسته نشود.لذا روایت مرسل می باشد.
روایت در منابع دیگر:
1ـ عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد ج‏11-قسم-1-فاطمةس 500 أمير المؤمنين عليه السلام ..... ص : 500.
2ـ مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج‏13، 48 17 باب استحباب العمل في البيت للرجل و المرأة ..... ص : 48.
3ـ جامع أحاديث الشيعة (للبروجردي) ج‏22 304 (28) باب استحباب العمل في البيت للرجل و المرأة ..... ص : 304 .(2).
ولی از آن جا که روایت از روایات باب اخلاق است نیاز به بررسی سند ندارد.
ودلیل آن نیز این است که:
روایات را در یک تقسیم کلی، می توان به سه دسته روایات فقهی، اخلاقی و اعتقادی تقسیم کرد. (منظور از «اعتقادی» به معنای عام «هستی شناسی» است.) اگر این تقسیم را بپذیریم، باید اذعان کنیم که بررسی سندی بیشترین کارایی را در روایات فقهی دارد و این یک بحث کاملاً نوی است. بر اساس این نظریه، که به صورت پراکنده در سخنان بزرگان آمده، کارامدی اصلی نقد سندی در روایات فقهی است. اما در روایات غیرفقهی، همچون روایات اخلاقی و نیز روایات اعتقادی، بررسی و نقد سندی در مرحله پس از نقد متن قرار دارد. بعضی حتی معتقدند: در این دسته از روایات، نیازی به بررسی سندی نداریم.
نظریه درست آن است که از نظر اولویت، ابتدا متن و سپس سند باید مورد بررسی قرار گیرد، نه این که بررسی سند را کلاً کنار بگذاریم. دلیل مدعا این است که در عموم روایات فقهی، راز احکام روشن نیست؛ چون فقه بیانگر احکامی است که ما از مصالح و مفاسد ورای آن ها، که مقتضی جعل آن احکام بوده، خبری نداریم؛ این که نماز مسافر آن هم پس از حدّ ترخص قصر است، بر چه اساسی است؟ یا این که در حالت روزه، سر را زیر آب ببرم یا نبرم روزه ام باطل می شود یا نمی شود، من چه می فهمم؟ اینجاست که راهی جز اثبات صدور این کلام و این حکم از معصوم نداریم؛ زیرا عقل ما از درک کنه و راز احکام قاصر است. پس ناچاریم سند را بررسی کنیم که درست است یا نه، در حالی که در عموم روایات اخلاقی و روایات عقاید، عقل به متون آن ها راه دارد. عقل می تواند مضمون این دسته از روایات را تأیید یا انکار کند؛ مثلاً، اگر در مضمون روایتی کاملاً صحیح، آمده باشد که دو ضرب در دو می شود پنج، این به حکم عقل مردود است؛ یعنی از معصوم صادر نشده است، حتی اگر بهترین سند برای آن تراشیده شود. یا اگر در روایتی آمده باشد که دروغ مطلقا اشکالی ندارد، باز مردود است. از سوی دیگر، اگر در روایتی آمده باشد که خداوند جسم نیست یا قابل رؤیت نیست، حتی اگر سند آن ضعیف باشد، چون متن آن موافق عقل است، قابل قبول می باشد، هرچند به خاطر ضعف سند، نتوان آن را به معصوم نسبت داد؛ زیرا میان صحّت مضمون با صحّت صور ملازمه ای نیست، مگر آن که از راه های دیگر، اصل صدور اثبات شود. روایات اخلاقی یا روایات مربوط به عقاید این گونه اند. وقتی ما با برهان عقلی قاطعانه به این مسئله دست یافتیم که خدای متعال قابل رؤیت نیست، آن گاه در روایتی آمده باشد که خدای متعال شب های جمعه از آسمان اول یا آسمان چهارم به آسمان دنیا نزول می کند و به استغفار دعوت می نماید، عقل جلوی این روایت را می گیرد، هرچند سند آن درست باشد. بنابراین، در روایات اخلاقی و اعتقادی، به عکس روایات فقهی، بیشترین تکیه بر متن است، نه سند.

پی نوشت:
1) جامع الأخبار(للشعيري)، ص: 102،103)- بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 132باب 6 فضل خدمة العيال‏.
2) همگی منابع فوق روایت را از « جامع الاخبار» نقل روایت کرده اند وسندی برای آن ذکر نکرده اند.

موضوع قفل شده است