جمع بندی سؤال در مورد مذهب ابن سینا
تبهای اولیه
[="Navy"]با سلام به محضر دوستان و اساتید گرامی
بنده امروز داشتم شرح یکی از فقرات دعای 47 صحیفه سجّادیّه رو مطالعه میکردم،
شارح بزرگوار (علاّمه سیّد علی خان شیرازی) یک مطلبی راجع به ابن سینا نقل کرده بود که خیلی تعجّبم را بر انگیخت،
و هر چند که مطلب مزبور فقط یک خوابی بوده که توسّط یکی از عرفا گفته شده ولی
با کمی جستجو به حقایق شگفت انگیز تر دیگری در مورد ابن سینا که تا کنون برایش خیلی احترام و ابّهت قائل بودم، برخورد کردم، حالا اون مطلب اینه:
«قال الشیخ العارف مجد الدّین البغدادی: رأیتُ النبیّ صلّی الله علیه وآله فی المنام فقلتُ ما تقول فی حقّ ابن سینا؟
فقال صلّی الله علیه وآله: ذاک رجلٌ أراد أن یصل إلی الله بلا وساطتی فحجبتُه هکذا بیدی فسقط فی النّار»! (ریاض السّالکین فی شرح صحیفة سیّد السّاجدین، 25/7)
همین رؤیای مجد الدّین را مرحوم طریحی در مجمع البحرین در مادّهی «سین» از شیخ بهائی(ره) نقل کرده است،
همچنین مرحوم محدّث نوری صاحب مستدرک الوسائل در کتاب «دار السّلام» آورده است،
و علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی در کتاب «مختصر مفید» در پاسخ به اینکه چرا محدّث نوری این سخن را در کتابش درج کرده، مطلبی گفته که مایهی تعجّب بیشتر میگردد:
«القضية المنقولة عن ابن سينا قد أثارت عجبكم و وقفتم منها موقفاً سلبياً ،
إذ قد غاب عنكم أن ثمة نصوصاً لا تشجع على الجزم باستقامة هذا الرجل،
حتى أنّ بعضها تنسب إليه معاقرته للشراب المحرم!
كما أن ثمة نصوصاً تفيد أنه لم يكن سليم الاعتقاد ،
وأن مذهبه ليس هو التشيع . . وذلك يجعل من الحديث الذي أورده الشيخ النوري في دائرة الإمكان» (مختصر مفید، 251/3)
البته یک مطلبی هم در انجمن پیدا کردم در رابطه با مذهب ابن سینا: http://www.askdin.com/thread10428-3.html#post118167
حالا من موندم کدوم یک از اینها رو باور کنیم؟
سپاس از توجّهتان.[/]
بنده امروز داشتم شرح یکی از فقرات دعای 47 صحیفه سجّادیّه رو مطالعه میکردم، شارح بزرگوار (علاّمه سیّد علی خان شیرازی) یک مطلبی راجع به ابن سینا نقل کرده بود که خیلی تعجّبم را بر انگیخت، و هر چند که مطلب مزبور فقط یک خوابی بوده که توسّط یکی از عرفا گفته شده ولی با کمی جستجو به حقایق شگفت انگیز تر دیگری در مورد ابن سینا که تا کنون برایش خیلی احترام و ابّهت قائل بودم، برخورد کردم، حالا اون مطلب اینه: «قال الشیخ العارف مجد الدّین البغدادی: رأیتُ النبیّ صلّی الله علیه وآله فی المنام فقلتُ ما تقول فی حقّ ابن سینا؟ فقال صلّی الله علیه وآله: ذاک رجلٌ أراد أن یصل إلی الله بلا وساطتی فحجبتُه هکذا بیدی فسقط فی النّار»! (ریاض السّالکین فی شرح صحیفة سیّد السّاجدین، 25/7) همین رؤیای مجد الدّین را مرحوم طریحی در مجمع البحرین در مادّهی «سین» از شیخ بهائی(ره) نقل کرده است، همچنین مرحوم محدّث نوری صاحب مستدرک الوسائل در کتاب «دار السّلام» آورده است، و علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی در کتاب «مختصر مفید» در پاسخ به اینکه چرا محدّث نوری این سخن را در کتابش درج کرده، مطلبی گفته که مایهی تعجّب بیشتر میگردد: «القضية المنقولة عن ابن سينا قد أثارت عجبكم و وقفتم منها موقفاً سلبياً ، إذ قد غاب عنكم أن ثمة نصوصاً لا تشجع على الجزم باستقامة هذا الرجل، حتى أنّ بعضها تنسب إليه معاقرته للشراب المحرم! كما أن ثمة نصوصاً تفيد أنه لم يكن سليم الاعتقاد ، وأن مذهبه ليس هو التشيع . . وذلك يجعل من الحديث الذي أورده الشيخ النوري في دائرة الإمكان» (مختصر مفید، 251/3) البته یک مطلبی هم در انجمن پیدا کردم در رابطه با مذهب ابن سینا: http://www.askdin.com/thread10428-3.html#post118167 حالا من موندم کدوم یک از اینها رو باور کنیم؟ سپاس از توجّهتان.با سلام به محضر دوستان و اساتید گرامی
با عرض سلام و ادب
یکی از سوالاتی که همواره درباره شخصیت هایی همچون ابن سینا، پرسیده میشود این است که ابن سینا چه مذهبی داشت؟ شیعه بود یا سنی؟
درباره مذهب بوعلی نمی توان به آسانی قضاوت کرد زیرا گرچه او به اصول اسلام سخت پای بند بود و حتی برای حل معضلات و مشکلات فلسفی و علمی به مسجد می رفت و از درگاه پروردگار مدد می طلبید، در نوشته هایش کمتر به اعتقادات شخصی خود اشاره کرده است.
ابن سینا مانند عالم معاصر خود ابوریحان راجع به مذاهب سنی و شیعه اظهارنظر شخصی نکرده و به وضوح از تمایلات خود به یک گروه سخن بمیان نیاورده است گرچه از یکی دو مورد در پایان الهیات شفا برمی آید که او به وجود امام معتقد بوده و در برخی مسائل مانند فلسفه سیاسی از نظریات شیعه بهره مند شده و از آن پیروی کرده است.
اما میتوان گفت که مدارک موجود، شیعی بودن او را تأیید میکنند.
دلایل عمده بر شیعی بودن شیخ الرئیس، بو علی سینا عبارتند از:
1. در برخی منابع اهل سنت صریحا گفته شده است که پدر ابن سینا به اسماعیلیان علاقهمند بوده و در محافل و مجالس آنها حضور مییافت و پسرش را نیز با خود میبرد. [1]
و بعید مینماید که پدر و پسری شیعی نباشد ولی به طور مداوم به مجالس شیعیان (شیعیان اسماعیلی) رفت و آمد داشته باشند.
2. اینکه علاوه بر مقالات و نوشتههای فردی در مورد ابو علی سینا و مذهب وی، شیخ علی بن فضل الله جیلانی فومنی در تشیع اثنا عشری ابو علی سینا کتابی نوشته و اسم آن را «فی اثبات ان الشیخ الرئیس من المسلمین و من اکابر علماء الامامیه الاثنی عشریه» گذاشته است.
این کتاب در تاریخ 1062 هجری قمری تألیف شده و نسخه خطی آن در کتابخانه ملک به شماره 46555 موجود است.
3. خود شیخ در کتاب شفاء مینویسد: جانشین برگزیدن این مدبر (پیامبر) یا به نص است یا به اجماع و لیکن این کار به نص صوابتر است. [2]
واضح است که این قول با عقیده شیعه و موقعیت مذهبی و سیاسی تشیع سازگار است؛ زیرا اهل سنت در این باب، به بیعت و اختیار و انتخاب رفتهاند اما ابن سینا به نظر امامیه تاکید دارد؛ این دلیل خوبی به شیعه امامی بودن وی است.
بنابراین در شیعه بودن ابن سینا تردیدی نیست بلکه بحث در این است که آیا وی شیعه اسماعیلی یا امامی و یا زیدی بوده است؟
4. آنچه در منابع رجالی و تاریخی شیعه و اهل سنت گزارش شده، حاکی از این است که ابن سینا را به عنوان یک دانشمند شیعی اسماعیلی شناختهاند؛ چنانچه علامه سید محسن امین، ابن سینا را به عنوان شیعی اسماعیلی شناخته است. [3]
اما در جای دیگر با مولف مجالس المومنین یعنی قاضی نورالله شوشتری هم رأی شده و ابن سینا را یک عالم شیعی امامی معرفی کرده است به این دلیل که ابن سینا در مباحث امامت و خلافت و جانشینی پیامبر (ص) قائل به انتخاب از سوی پیامبر (یعنی نص) است. [4]
5. نتیجه اینکه علی بن فضل الله جیلانی درباره عقیده ابن سینا کتابی نوشته و در آن کوشیده با توجه و تامل درآثارش به عقاید و تفکرات ابن سینا، ابن سینا یک شیعی داوزده امامی است نه اسماعیلی و....، دلیل عمده او نیز همان نظر ابن سینا در باب نص در امامت امام علی ـ علیهالسلام ـ میباشد. [5]
جیلانی پس از تحقیقات به ذکر شواهدی از کلمات ابن سینا دست مییازد تا خواننده را آگاه کند [6] که عقیده شیخ الرئیس موافق عقیده امامیه است، هم در نص و انتخاب توسط پیامبر (ص) و هم در عصمت امام که هیچ یک از فرقههای اسلامی از این نظر موافق شیعه نیستند؛ و چون ابن سینا به این امور اعتقاد دارد و آنها را در آثار خود منعکس داده است؛ پس حکم به شیعه بودن قطعی و امامی بودنش احتمالی است. [7]
پی نوشتها:
[1]. دایرة المعارف تشیع، ج1، مدخل ابن سینا؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرسالة،1413ق، ج17، ص531.
[2]. ابوعلی سینا، کتاب الشفاء، الالهیات، تهران، 1303ق، ص454.
[3]. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1406ق، ج1، ص124.
[4]. همان، ج1، ص159 و ج6، ص72.
[5]. حسینی، جلالی، سید محمد حسین،فهرس التراث، قم، دلیل ما، 1422هـ ج1، ص488.
[6]. ر.ک جیلانی، علی بن فضل الله، توفیق التطبیق، داراحیاء الکتب العربیه، 1373ش، ص53 ـ 58.
[7]. همان، ص96 و 97.
حالا من موندم کدوم یک از اینها رو باور کنیم؟
دوست گرامی، طبیعتا شیعه امامیه از اول تا کنون هیچ رابطه ای با فلاسفه نداشته است و از این علم منحرف مبرا بوده است.
با عرض سلام و ادب
دوست عزیز قبل از بیان یک مطلب و نسبت دادن آن به یک فرقه و مذهب،آنهم بطور کلی،کمی پیرامون آن موضوع مطالعه کنید.
در رابطه با مطلبی که بیان فرموده اید،لینک های زیر را مطالعه بفرمایید:
[h=1]قابل توجه معاندین فلسفه و عرفان[/h]
[h=1]بیانات مهم رهبری درباره فلسفه و عرفان[/h]
با سلام
یادمه در کتاب مردان علم در میدان عمل جلد 1 داستانی رو خوندم از یکی از علمای بزرگ که نوشته بود در خواب دیدم در بهشت جمعی کنار رسول خدا صل الله علیه و آله نشستند و نزدیکترین شخص به پیامبر هم ابن سینا هستند و خب فکر میکردم او شیعه دوازده امامی نباشد لذا به پیامبر اعتراض کردم که چرا کسی رو همنشین خود کرده اید که شیعه کامل نیست؟
پیامبر جوابی دادند که متوجه شدم تا حال اشتباه میکردم.
پیامبر فرمودند چطور تو با این علم و دانشت فهمیدی شیعه دوازده امامی حق است اما ابن سینا با این همه علم و دانش ندانسته شیعه حق است.
با این حرف فهمیدم ابن سینا هم شیعه دوازده امامی بوده.
بنده امروز داشتم شرح یکی از فقرات دعای 47 صحیفه سجّادیّه رو مطالعه میکردم، شارح بزرگوار (علاّمه سیّد علی خان شیرازی) یک مطلبی راجع به ابن سینا نقل کرده بود که خیلی تعجّبم را بر انگیخت، و هر چند که مطلب مزبور فقط یک خوابی بوده که توسّط یکی از عرفا گفته شده ولی با کمی جستجو به حقایق شگفت انگیز تر دیگری در مورد ابن سینا که تا کنون برایش خیلی احترام و ابّهت قائل بودم، برخورد کردم، حالا اون مطلب اینه: «قال الشیخ العارف مجد الدّین البغدادی: رأیتُ النبیّ صلّی الله علیه وآله فی المنام فقلتُ ما تقول فی حقّ ابن سینا؟ فقال صلّی الله علیه وآله: ذاک رجلٌ أراد أن یصل إلی الله بلا وساطتی فحجبتُه هکذا بیدی فسقط فی النّار»! (ریاض السّالکین فی شرح صحیفة سیّد السّاجدین، 25/7) همین رؤیای مجد الدّین را مرحوم طریحی در مجمع البحرین در مادّهی «سین» از شیخ بهائی(ره) نقل کرده است، همچنین مرحوم محدّث نوری صاحب مستدرک الوسائل در کتاب «دار السّلام» آورده است، و علاّمه سیّد جعفر مرتضی عاملی در کتاب «مختصر مفید» در پاسخ به اینکه چرا محدّث نوری این سخن را در کتابش درج کرده، مطلبی گفته که مایهی تعجّب بیشتر میگردد: «القضية المنقولة عن ابن سينا قد أثارت عجبكم و وقفتم منها موقفاً سلبياً ، إذ قد غاب عنكم أن ثمة نصوصاً لا تشجع على الجزم باستقامة هذا الرجل، حتى أنّ بعضها تنسب إليه معاقرته للشراب المحرم! كما أن ثمة نصوصاً تفيد أنه لم يكن سليم الاعتقاد ، وأن مذهبه ليس هو التشيع . . وذلك يجعل من الحديث الذي أورده الشيخ النوري في دائرة الإمكان» (مختصر مفید، 251/3) البته یک مطلبی هم در انجمن پیدا کردم در رابطه با مذهب ابن سینا: http://www.askdin.com/thread10428-3.html#post118167 حالا من موندم کدوم یک از اینها رو باور کنیم؟ سپاس از توجّهتان.با سلام به محضر دوستان و اساتید گرامی
سلام
خواب حجت نیست
اینکه فلانی گفت شیخ شراب خورده هم می تواند صرف یک اتهام باشد بخصوص که فلاسفه کم دشمن نداشته و ندارند
و آخر اینکه از نظر برخی شیعه کسی است که علی ع را بر سایرین تفضیل دهد
و ابن سینا علی ع را در میان سایر صحابه کالمعقول بین المحسوس می داند که نص بر افضلیت ایشان ع در عقیده ابن سیناست
با این معیار ایشان شیعه هستند
یا علیم
پرسش:
ابن سینا پیرو چه مذهبی بود؟ عده ای معتقدند او شیعه نبوده است،آیا صحت دارد؟
پاسخ:
با عرض سلام و ادب
یکی از سوالاتی که همواره درباره شخصیت هایی همچون ابن سینا، پرسیده میشود این است که ابن سینا چه مذهبی داشت؟ شیعه بود یا سنی؟
درباره مذهب بوعلی نمی توان به آسانی قضاوت کرد زیرا گرچه او به اصول اسلام سخت پای بند بود و حتی برای حل معضلات و مشکلات فلسفی و علمی به مسجد می رفت و از درگاه پروردگار مدد می طلبید، در نوشته هایش کمتر به اعتقادات شخصی خود اشاره کرده است.
ابن سینا مانند عالم معاصر خود ابوریحان راجع به مذاهب سنی و شیعه اظهارنظر شخصی نکرده و به وضوح از تمایلات خود به یک گروه سخن به میان نیاورده است گرچه از یکی دو مورد در پایان الهیات شفا برمی آید که او به وجود امام معتقد بوده و در برخی مسائل مانند فلسفه سیاسی از نظریات شیعه بهره مند شده و از آن پیروی کرده است.
اما میتوان گفت که مدارک موجود، شیعی بودن او را تأیید میکنند.
دلایل عمده بر شیعی بودن شیخ الرئیس، بو علی سینا عبارتند از:
1. در برخی منابع اهل سنت صریحا گفته شده است که پدر ابن سینا به اسماعیلیان علاقهمند بوده و در محافل و مجالس آنها حضور مییافت و پسرش را نیز با خود میبرد. [1]
و بعید مینماید که پدر و پسری شیعی نباشد ولی به طور مداوم به مجالس شیعیان (شیعیان اسماعیلی) رفت و آمد داشته باشند.
2. اینکه علاوه بر مقالات و نوشتههای فردی در مورد ابو علی سینا و مذهب وی، شیخ علی بن فضل الله جیلانی فومنی در تشیع اثنا عشری ابو علی سینا کتابی نوشته و اسم آن را «فی اثبات ان الشیخ الرئیس من المسلمین و من اکابر علماء الامامیه الاثنی عشریه» گذاشته است.
این کتاب در تاریخ 1062 هجری قمری تألیف شده و نسخه خطی آن در کتابخانه ملک به شماره 46555 موجود است.
3. خود شیخ در کتاب شفاء مینویسد: جانشین برگزیدن این مدبر (پیامبر) یا به نص است یا به اجماع و لیکن این کار به نص صوابتر است. [2]
واضح است که این قول با عقیده شیعه و موقعیت مذهبی و سیاسی تشیع سازگار است؛ زیرا اهل سنت در این باب، به بیعت و اختیار و انتخاب رفتهاند اما ابن سینا به نظر امامیه تاکید دارد؛ این دلیل خوبی به شیعه امامی بودن وی است.
بنابراین در شیعه بودن ابن سینا تردیدی نیست بلکه بحث در این است که آیا وی شیعه اسماعیلی یا امامی و یا زیدی بوده است؟
4. آنچه در منابع رجالی و تاریخی شیعه و اهل سنت گزارش شده، حاکی از این است که ابن سینا را به عنوان یک دانشمند شیعی اسماعیلی شناختهاند؛ چنانچه علامه سید محسن امین، ابن سینا را به عنوان شیعی اسماعیلی شناخته است. [3]
اما در جای دیگر با مولف مجالس المومنین یعنی قاضی نورالله شوشتری هم رأی شده و ابن سینا را یک عالم شیعی امامی معرفی کرده است به این دلیل که ابن سینا در مباحث امامت و خلافت و جانشینی پیامبر (ص) قائل به انتخاب از سوی پیامبر (یعنی نص) است. [4]
5. نتیجه اینکه علی بن فضل الله جیلانی درباره عقیده ابن سینا کتابی نوشته و در آن کوشیده با توجه و تامل درآثارش به عقاید و تفکرات ابن سینا، ابن سینا یک شیعی داوزده امامی است نه اسماعیلی و....، دلیل عمده او نیز همان نظر ابن سینا در باب نص در امامت امام علی ـ علیهالسلام ـ میباشد. [5]
جیلانی پس از تحقیقات به ذکر شواهدی از کلمات ابن سینا دست مییازد تا خواننده را آگاه کند [6] که عقیده شیخ الرئیس موافق عقیده امامیه است، هم در نص و انتخاب توسط پیامبر (ص) و هم در عصمت امام که هیچ یک از فرقههای اسلامی از این نظر موافق شیعه نیستند؛ و چون ابن سینا به این امور اعتقاد دارد و آنها را در آثار خود منعکس داده است؛ پس حکم به شیعه بودن قطعی و امامی بودنش احتمالی است. [7]
پی نوشتها:
[1]. دایرة المعارف تشیع، ج1، مدخل ابن سینا؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، بیروت، موسسه الرسالة،1413ق، ج17، ص531.
[2]. ابوعلی سینا، کتاب الشفاء، الالهیات، تهران، 1303ق، ص454.
[3]. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، 1406ق، ج1، ص124.
[4]. همان، ج1، ص159 و ج6، ص72.
[5]. حسینی، جلالی، سید محمد حسین،فهرس التراث، قم، دلیل ما، 1422هـ ج1، ص488.
[6]. ر.ک جیلانی، علی بن فضل الله، توفیق التطبیق، داراحیاء الکتب العربیه، 1373ش، ص53 ـ 58.
[7]. همان، ص96 و 97.