سئوال درباره آیه ای که بر عقل سنگینی می کند!

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سئوال درباره آیه ای که بر عقل سنگینی می کند!

[=&quot]... يُضِلُّ اللّهُ مَنْ يَشاءُ وَيَهْدى مَن يَشاء ..[/][=&quot]
[/]
[=&quot]س :[/][=&quot]
هدايت مى كند خداى تعالى هركه را بخواهد و گمراه مى كند هر كه را بخواهد، اين آيه برعقل سنگينى مى كند، لطفا توضيحات كافى را بيان فرماييد؟
[/]
[=&quot]ج[/][=&quot] :[/][=&quot]
آيه مباركه محتمل چند معناست :
يكى اينكه : مراد اخبار باشد از قدرت حقتعالى بر هدايت و ضلالت . يعنى خداوند قادراست بر هدايت هر كس كه بخواهد به اينكه طوعا يا كرها او را روبه خير يا به شربكشاند، ليكن چون سلب اختيار از عبد، منافى حكمت خداست ، چنين معامله نمى فرمايد؛ زيرااگر چنين بفرمايد، استحقاق ثواب و جزا پيدا نمى گردد و لذا آيه مباركه اخبار ازاصل قدرت است نه اخبار از وقوع .
دوم آنكه : مراد از ،هدايت - در اين آيه مباركه قطعا ارائه طريق نيست ؛ زيرا آن به توسط انبيا و اوصيا-عليهم السّلام - به جميع مكلفين ابلاغ شده و همچنين مراد از هدايت ،ايصال به مطلوب بدون اختيار عبد نيست ؛ زيرا آن منافى استحقاق ثواب و عقاب است ،پس مراد به هدايت و ضلالت در اين آيه ، توفيق و خذلان است و حقيقت توفيق آن است كه حق تعالى عبد را مورد الطاف خاصه خود قرار دهد وتسهيل فرمايد براى او طريق سعادت را به اينكه قلبش رامايل به خيرات و شوقش را زياد فرمايد و اسباب خارجى كه در سعادت او دخالت دارند فراهم آورد و آنچه موجب دور شد نش از معصيت است از او دريغ نفرمايد و مرتبه كامل اين نوع هدايت آن است كه به عبد، حلاوت طاعت و مرارت معصيت را بچشاند و بديهىاست كه اين نوع هدايت كه عبارت از تسهيل راه سعادت است ، منافات با اختيار عبد ندارد وبنابراين ، معناى آيه مباركه چنين مى شود:
توفيق مى دهد خداوند به جميع اسباب ، سعادت هركس را كه بخواهد و محروم مىفرمايد از الطاف خود، هركس را كه بخواهد :يعنى به خودش واگذار مى فرمايد .
مخفى نماند كه مشيت خدا جزاف نيست ؛ يعنى مشيت او به هدايت و ضلالت عبد از استحقاق عبداست و به واسطه قبول كردن دعوت انبيا خود را مستحق الطاف خداوندى نموده است :
[/]
[=&quot]- وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدًى وَاتيهُمْ تَقْويهُمْ . [/][=&quot]
و چون هدايت و توفيقات خدا مراتب دارد، پس هرمرتبه از هدايت را كه عنايت فرمود، هرگاه عبد پذيرفت و شكر نمود، مستحق مرتبه بالاتر مى گردد و هكذا چنانچه ممكن است عبد به سوء اختيارش خود را مستحق خذلان و محروميت نمايد.

[/]

سلام :Gol:
بنده یک نکته ظریف را در مورد این آیه عرض کنم که بعضی بزرگان فرموده اند
اگر ضمیر یشاء به ضمیر یهدی و یضل ارجاع داده شود همین معانی را دارد که برادرمان فرمودند اما اگر ضمیر را به من ارجاع دهیم معنایش می شود :
خداوند هدایت می کند هرکس را که هدایت بخواهد و گمراه می کند هرکس را که گمراهی بخواهد
یعنی مشیت الهی تابع خواست درونی انسان در مورد هدایت و ضلالت است اوست که از سر لطف خواسته انسان ر بر آورده می کند فرداروز هم بر خدای متعال حجتی ندارد چون خودش خواسته است .
موفق در پناه حق
:Gol:

در تکمله ی مطالب دو دوست عزیز جنابان امیر احمدی و حامدی برای تقریب ذهن دوستان دیگر ، اقسام هدایت را تقدیم می داریم :
اقسام هدایت :
هدایت طریقی :
بدین معنا که برای هدایت ارائه ی طریق می شود ، به عنوان مثال کسی از ما آدرسی می پرسد و ما به دادن آدرس بسنده می کنیم و نام خیابان و کوچه ای که او را به مقصد برساند را می دهیم . خدای متعال در قرآن کریم در این باره می فرماید :
قال الله تعالی :
« انّا هدیناه السّبیل ؛ امّا شاکراَ و امّا کفوراَ »
. 1
همانا ما راه را ( به وسیله ارسال رسل و انزال کتب ) به شما نشان دادیم ؛ خواه شکر به جا آورید ( در راه حق قدم بگذارید تا وصول یابید ) و یا کفران نعمت کنید ( و به بی راه روید ) .

هدایت ایصالی و وصولی :
در این نوع هدایت به طور مثال به انگیزه ی محبت و لطف کسی را که طلب آدرس کرده گام به گام همراهی می کنیم تا به مقصدش رسانیم . این نوع هدایت کامل تر و برتر از هدایت ارائه ی طریقی است و خطایی در رسیدن به مقصد وجود ندارد . این نوع هدایت فقط مخصوص کسانی هست که در طریق ارائه شده ی فرستادگان خداوند و کتب آسمانی حقیقی گام بردارند و برای وصول سریع تر و برتر از خداوند متعال طلب نمایند .
خداوند متعال در قرآن کریم به داستان حضرت ابراهیم علیه السلام اشاره فرموده که خطاب به عموی خود آذر گفته است :
« یا ابت انی قد جائنی من العلم ما لم یأتک فاتبعنی اهدک صراطاَ سویّاَ » .2
ای پدر ، همانا من به علم و دانش الهی دست یافته ام که تو به آن راه نیافته ای ؛ پس پیرویم کن و به دنبالم بیا تا به راهی راست ، دور از هرگونه افراط و تفریط ، هدایت و رهبریت نمایم .

پی نوشت :
1 - سوره ی انسان آیه ی 3 .
2 - سوره ی مریم آیه ی 43 .

با سلام

قال تعالی :
وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكُوا وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ( انعام107)


این موضوع بسیار ثقیل است ومحتاج تعمق وبنظر حقیر باید بدان رسید(دریافت) تا دانست.

هدایت چیست ؟ آیا در سر نوشت است ؟ دقت شود سر+نوشت ، یعنی روزازل نوشته شده وفقط باید دعا کرد که:

وَإِنْ كُنْتُ مِنَ الاَشْقِياءِ فَامْحُنِي مِنَ الاَشْقِياءِ وَاكْتُبْنِي مِنَ السُّعَداءِ، فَإِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ المُنْزَلِ عَلى نَبِيِّكَ المُرْسَلِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ يَمْحُو الله ما يَشاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمَّ الكِتابِ


اما احادیث : امام صادق عليه‏السلام فرمود: از جمله آنچه خدا بجناب موسى (ع) وحى فرمود و در تورات بر او نازل شد اين بود كه: همانا منم خدا كه جز من شايسته پرستشى نيست، مخلوق را آفريدم و نيكى را آفريدم و آن را به دست هر كه دوست داشتم جارى ساختم، خوشا به حال آنكه نيكى را بدست او (بر مخلوقم) جارى ساختم. منم خدا و شايان پرستشى جز من نيست، مخلوق را آفريدم و بدى را آفريدم و آنان را به دست كه اراده كردم جارى ساختم....واى بر آنكه بگويد: چگونه اين شد و چگونه آن، يونس گويد: يعنى واى بر كسيكه از روى عقل خود آنرا منكر شود (و بگويد خدا خالق خير و شر نيست)...واى بر كسيكه بگويد چرا اينطور و چرا آنطور (چرا نيكى بدست اين و بدى بدست آن جارى شد).

این دعای هر روز ماه رمضان :

اللَّهُمَّ لَكَ الاَسَّماء الحُسْنى وَالاَمْثالُ العُلْيا وَالكِبْرِياءُ وَالآلاُء أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، إِنْ كُنْتَ قَضَيْتَ فِي هذِهِ اللَيْلَةِ تَنَزُّلَ المَلائِكَةِ وَالرُّوحِ فِيها أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَجْعَلَ اسْمِي فِي السُّعَداءِ وَرُوحِي مَعَ الشُّهداء وَإِحْسانِي فِي عِلِّيِّينَ وَإِسائَتِي مَغْفُورَةً

وَإِنْ كُنْتُ مِنَ الاَشْقِياءِ فَامْحُنِي مِنَ الاَشْقِياءِ وَاكْتُبْنِي مِنَ السُّعَداءِ، فَإِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ المُنْزَلِ عَلى نَبِيِّكَ المُرْسَلِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ يَمْحُو الله ما يَشاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمَّ الكِتابِ

ودر دهه آخرکه احتمال شب قدر است هم هرشب میخوانیم :

أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَأَنْ تَجْعَلَ اسْمِي فِي هذِهِ اللّيْلَةِ فِي السُّعَداءِ، وَرُوحِي مَعَ الشُّهداء

وروى الكليني عَن الصادق (عليه السلام) أنّ من قال بعد فريضة الصبح وفريضة المَغرب سَبع مَرات: [ بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلِيِّ العَظِيمِ ]. دفع الله عنهُ سَبعين نوعاً مِن‌ انواع البَلاءِ أهونها الريح والبرص والجنون، وإن كانَ شقيا مُحي مِن الاَشقياء، وكتب مِنَ السعداء،

همچنانکه در دعای هرشب دهه آخر ماه مبارک رمضان و هرروز میخوانیم که پروردگارا :


اگر اسم ما را در زمره اشقیاء ثبت نموده ای آنرا محو کن ودر زمره رستگاران بنویس . آمین

تفصیل مطلب :

http://forum.msadra.ir/thread-622-page-1.html

سلام :Gol:
لوشاء الله ما اشرکوا نکته بسیار ظریفی دارد
نمی فرماید خدا خواسته است آنها مشرک شوند بلکه می فرماید اگر خدا می خواست مشرک نمی شدند . این ادب مع الله است .
اما اگر بطور علمی بررسی کنیم معنایش تعلق مشیت الهی بر شرک بعضی هاست . اما حقیقت مشیت از خواسته شده جدا نیست و عینیت دارد لذا نباید تصور شود مشیت به عنوان یک امر خارجی جبری کس یا کسانی را به شرک کشانده است .
البته شرک در مقام فهم حقیقت وجود است لذا وقتی پرده جهل برداشته شد شرک هم منتفی می شود . اما حجاب شرک حجابی سخت است که به این زودیها برداشته نمی شود لذا فرمود ظلم عظیم است .
پس توجه کنیم که مشیت از متن و سویدای حقیقت و ذات مشرک جلوه می کند همچنانکه بعضی بزرگان در تفسیر یضل من یشاء فرمودند یشاء به من بر می گردد یعنی کسی که گمراهی بخواهد خدا گمراهش می کند . به عبارت فنی اهل عرفان شرک اقتضای عین ثابته (ذات ) خود مشرک است و کسی از ذاتش تخلف نمی کند . البته در توحید صمدی هیچیک از این امور از هم جدا دیده نمی شوند .
موفق در پناه حق
:Gol:

موضوع قفل شده است