شهادت در صلاحیت مجتهد ؟
تبهای اولیه
بعد از احراز صلاحيت مجتهدى براى مرجعيت تقليد بوسيله شهادت دو فرد عادل، آيا لازم است در اين باره از اشخاص ديگر نيز تحقيق كنم؟
با سلام
معارف دین را میشود در دو بخش تقسیم کرد؛ یک بخش که از آن به اصول دین تعبیر میشود، معارفی است که تقلید در آن راه ندارد، مثل توحید، نبوت و معاد.
بخش دیگر معارف که از آن به فروغ دین یاد میشود، آن دسته از احکام و قوانین فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و... است که چارچوب و حکم آن را دین تعیین میکند. مسلمان، باید فرصت و علم و توانایی علمی را داشته باشد تا تمامی فروعات و دستورهای دینی را در زمینههای فوق استنباط کند. اما برای اکثر قریب به اتفاق مسلمانان این فرصت و توانایی وجود ندارد، چون اگر چنین باشد، نظام فردی و اجتماعی معطل میماند و مردم از همه امور باز میمانند. چنان که نمیشود همه مردم پزشک یا مهندس یا معلم یا کارگر و یا نانوا باشند.
بنابراین باید از فقیه و مجتهدی که دهها سال از عمرش را در این جهت صرف کرده و به عنوان متخصص مسائل دینی شناخته شده، تقلید و پیروی نماید.
از آن جا که در حوزههای علمیه افراد متعدّدی به این مقام رسیدهاند و میدانیم همگی از نظر علمی در یک سطح نیستند، باید از داناترین آنان پیروی کنیم.
برای شناختن مجتهد اعلم سه راه وجود دارد:
اوّل:خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
دوم:دو نفر عالِم عادل که میتوانند مجتهد اعلم را بشناسند و تصدیق نمایند؛ البته به شرطی که دو نفر عالِم عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
سوم:عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان حاصل میشود، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.(1)
ممکن است تشخیص اعلم مشکل باشد و چند نفر مجتهد به عنوان مراجع هم سطح معرفی شوند.
بعد از رحلت امام خمینی و آیةاللَّه اراکی و...، جامعه مدرّسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت تهران، چند نفر از مراجع تقلید را معرفی نمودهاند که عبارت اند از آیات عظام:خامنهای، فاضل لنکرانی، بهجت، مکارم شیرازی، تبریزی و... مردم مخیّرند از میان این چند نفر، یکی را به عنوان مرجع انتخاب نمایند. پس از انتخاب مرجع تقلید میتوانید رساله ایشان را تهیه کرده و به دستورهای آن عمل نمایید.
پی نوشتها:
1. توضیح المسائل مراجع، جلد اوّل، مسئله 3.
باسمه تعالی
بعد از احراز صلاحيت مجتهدى براى مرجعيت تقليد بوسيله شهادت دو فرد عادل، آيا لازم است در اين باره از اشخاص ديگر نيز تحقيق كنم؟
اگر انتخاب مرجع، بر طبق یکی از 3 راه گفته شده باشد، دیگر نیازی به تحقیق نیست.
اما در مورد گفته شما، لازم است 2 نفر عالم عادل دیگر، نیز گفته آنها را تصدیق کنند.
از کارشناسان و اساتید بابت پاسخگویی عذرخواهی میکنم، اگر اشکالی مطرح است تصحیح بفرمایید.
:Gol:
[=verdana]
با سلام :Gol:
اگر مجتهدى دوازده امامی نباشد اما عادل باشد آیا مى شود ازوى تقليد كرد ؟
باسمه تعالی
خیر، طبق فتوای تمامی مراجع تقلید، شیعه 12 امامی بودن همچون عادل بودن از شروط انتخاب مرجع است.از کارشناسان و اساتید محترم بابت سبقت در پاسخگویی عذر خواهی میکنم، اگر اشکالی مطرح است، تصحیح بفرمایید.
:Gol:
باسلام و سپاسعدالت و دوازده امامي بودن بايد هردو باهم در مجتهداعلم جمع باشد( البته به اضافه ساير شرايط )
رساله مراجع / احكام تقليد / م 2.
با سلام:Gol:
اگر مجتهدى داراى همه شرائط تقليد باشد ولى عادل نباشد ، آيا چنين مجتهدى حق دارد به فتواى خودش عمل نمايد ؟
با سلام وسپاسمقلدبراي اينكه بتواند از مجتهد تقليد كند بايد يقين به عدالت او داشته باشد ولي خود مرجع كه احكام را از روي ادله شرعي بدست مي اورد براي عمل به اين فتوي نياز به عدالت ندارد .
رساله مراجع / احكام تقليد / م 1 و 2.
با سلام :Gol:
آيـا شـخـص شـيـعه مى تواند از عالم اهل سنت تقليد كند , بااين شرط كه ديدگاههاى وى مطابق با شيعه باشد ؟
با سلاماز مجنهدي مي توان تقليد كرد كه اين خصوصيات را داشته باشد :مرد و عاقل و بالغ و شيعه دوازده امامي و حلال زاده و زنده و عادل و......باشد لذا فرد شيعه نمي تواند از عالم اهل سنت تقليد كند حتي اكر ديدگاه او با علماء شيعه يكي باشد .
رساله مراجع / احكام تقليد / م 2.
عرض سلام مجدد :Gol:
اگر مدتى از مجتهدى تقليد نمود ، سپس فهميد كه علم و عدالت او كمتر از مراجع ديگر است ، آيا اعمال گذشتهاش صحيح است ؟
[=m mitra][=times new roman] بعد از احراز صلاحيت مجتهدى براى مرجعيت تقليد بوسيله شهادت دو فرد عادل، آيا لازم است در اين باره از اشخاص ديگر نيز تحقيق كنم؟
1.از کارشناسان خواهشمندم پاسخ این سوال قرار دهند.
2.بنده به دفتر آیت الله صادق روحانی استفتائی زدم مبنی بر اینکه آیا میتوانم از ایشان
تقلید کنم؟
در پاسخ دو فایل برای من ارسال شد که اینجا قرار میدهم.از کارشناس محترم سوال دارم،آیا در آن مدت عمل من بر اساس فتوای ایشان صحیح بوده؟
3.پس از مدتی با پرسجو،همه یا تقلید از مرجعی دیگر را توصیه میکردند و یا میفرمودند از فهرست جامعه مدرسین میتوانی مرجعی را انتخاب کنی.
حال آیا عدول من با توجه به این دو فایل ضمیمه به آیت الله مکارم صحیح بوده است؟ و البته استفتا متعلق به سه سال پیش بوده که اگر اشتباه نکنم،مرحوم افغانی از دنیا رفته بودند
با تشکر
http://www.askdin.com/%3Ca%20href=http://%22http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//12968/1_1-.jpg%22%20target=_blank%3E
)' />' alt='IMAGE(http://www.askdin.com/%3Ca%20href=http://%22http://askdin.com/sites/default/files/gallery/images//12968/1_1-.jpg%22%20target=_blank%3E)' />
آدم وقتی می بیند حد اقل اسک دینی ها چه قدر دنبال شرع و وظایفشان هستند ( بر عکس غالب مردم ) امید می گیرد و دروغ های مردم را درباره ی این که آخر این راه چیزی نیست را کنار می زنند و راه به سوی پروردگار خویشتن را ادامه میدهد.
به امید این که همه ی ما به درجات عالیه برسیم البته اگر حق مان باشد که آن را خدا بهتر می داند.
اگر این دست نوشته به موضوع ربطی نداشت ببخشید ولی یک دقیقه اینقدر خوش حال شدم که نتوانستم جلوی دستانم را برای نوشتن این مطلب بگیرم.:hamdel:
بنده به دفتر آیت الله صادق روحانی استفتائی زدم مبنی بر اینکه آیا میتوانم از ایشان تقلید کنم؟ در پاسخ دو فایل برای من ارسال شد که اینجا قرار میدهم.از کارشناس محترم سوال دارم،آیا در آن مدت عمل من بر اساس فتوای ایشان صحیح بوده؟ 3.پس از مدتی با پرسجو،همه یا تقلید از مرجعی دیگر را توصیه میکردند و یا میفرمودند از فهرست جامعه مدرسین میتوانی مرجعی را انتخاب کنی.
با سلام و عرض ادب
اگر انتخاب اول شما (آیه الله روحانی)شرعی و بر اساس معیار های صحیح بوده باشد ، نباید مرجع تان را تغییر می دادید یا از فتاوای مرجع دیگری پیروی می کردید
اما اگر انتخاب دوم(آیه الله مکارم) بر اساس اطمینان به نظر جامعه مدرسین یا تحقیق انجام شده در مورد اینکه اعلم از مرجع قبلی می باشد،تقلید کنونی صحیح و مجزی است.استفتا از دفتر آیه الله مکارم شیرازی در قم
از همه بزرگواران استدعا دارم در جواب سوال من از نوشتن جملات توضیح المسائل خود داری فرمایند چون به شخصه آنها را خوانده ام و مشکلم حل نشده است .
من مدت زیادی است که نمی توانم مرجع تقلیدم را انتخاب کنم البته در ذهنم به فتوای آیه ا... مکارم شیرازی عمل میکردم اما واقعا اعلم بودن ایشان ه من اثبات نشده است
دوستان می فرمایند :
برای شناختن مجتهد اعلم سه راه وجود دارد:
اوّل:خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
- خب اینکه برای ما نیست چون ما که از اهل علم نیستیم
دوم:دو نفر عالِم عادل که میتوانند مجتهد اعلم را بشناسند و تصدیق نمایند؛ البته به شرطی که دو نفر عالِم عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
- این مورد هم که مشکل را دو چندان میکند ... ما می خواهیم مجتهد اعلم را از بین چند مجتهد که همگی افراد شناخته شده و طراز بالا هستند انتخاب کنیم ، نمی توانیم ... حال چطور دو نفر عادل پیدا کنیم که آنها اعلمیت را تصدیق کنند ؟ خود این مشکل دیگری است
سوم:عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان حاصل میشود، مجتهد یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند.
-اما این مورد سوم : من چند بار به مراکزی از جمله حرم مطهر مراجعه نمودم و با روحانیون صحبت کردم اولا صحبتهای ضد و نقیضی در مورد مجتهدین شنیده می شود که مثلا یک نفر کاملا تایید می کند و فرد دیگر در اصل اجتهاد آن مرجع اشکال دارد (از این مورد هم می گذریم )
ثانیا بقیه روحانیون اسم چند نفر را می آورند که از جمله ایشان آیه ا... العظمی وحید خراسانی و آیه ا... سیستانی می باشند و وقتی پرسیده می شود بین این این افراد چه کسی اعلم است می گویند باید تحقیق کنی ! خب این تحقیق از کجا باید باشد ؟ ما که از هر کس تحقیق می کنیم جواب همین است ...
لطفا راهنمایی فرمایید
من این سوال رو مطرح کردم تا جواب درستی بگیرم نه اینکه مورد تمسخر واقع بشه دوست عزیز
آیه ا... بهجت که به رحمت ایزدی پیوستند و نمیشه ازشون تقلید کرد اگر خدای نکرده برداشت سیاسی هم نشه اتفاقا یکی از افرادی که در مورد اعلمیت ایشون نظرات خیلی مختلف هست آیه ا... خامنه ای هستند
تنها کسانی که من از اکثریت شنیدم که قبولشون دارند آیه ا... سیستانی و وحید هستند که همه اتفاق نظر دارند . حالا سوال اینجاست که از بین این دو نفر که من بهشون رسیدم چه کسی بالاترهست و تکلیف من چیه؟ من خودم در مشهد هستم و تا جایی که می دانم توی مشهد آیه ا... سیستانی رو قبول دارند بیشتر
اما خود حوزوی ها هم میگن توی فم آیه ا... وحید رو بیشتر قبول دارند
باسلام خدمت شما کاربر محترم وتشکر ازسوال شما
دیدن همه تاپیکهای گذشته راهنمای شما خواهد بود
همانطورکه اشاره کردید شیوه دوم راه مناسبی برای انتخاب مرجع است توجه داشته باشید درشیوه دوم لازم نیست حتما ازمجتهد(گرچه امر مشکلی است ولی برای شما که درمشهد شهرعلم هستید راحت باشد) بپرسید بلکه ازکسانی که مدرس درس خارج حوزه هستند وقدرت تشخیص اعلم رادارندکفایت می کند
درمورد شیوه سوم هم می توانید به کلام جامعه مدرسین اعتماد کنید که انها 6نفر راتایید کردند که انوقت اگراعتماد به جامعه مدرسین دارید می توانید به دلخواه یکی راانتخاب کنید حتی به تحقیق اضافه هم نیاز نداردمثلا بین همین دونفر که اشاره کردید میتوانید هرکدام رابه نیت اینکه جامعه مدرسین انتخاب کردند، انتخاب کنید بری الذمه شدید ونیاز به تحقیق دیگر نیست.
به عبارت بالا وتاپیکهای تقلید دقت کنیداگرنیازبه توضیح باشد درخدمتیم
با سلام سوالی داشتم
گفته شده:دوم:دو نفر عالِم عادل که میتوانند مجتهد اعلم را بشناسند و تصدیق نمایند؛ البته به شرطی که دو نفر عالِم عادلِ دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.
حال من میروم قم و دو نفر خبره را پیدا میکنم و سوال میکنم.از قضا هر دو به یک نفر نظرشان است.نفر سوم و چهارم که خبره هستند هم می آیند.آیا باید از آن ها هم سوال کرد که ببینیم دونفر با گفته ی آنها مخالفت میکنند یا نه؟
اگر نه،پس این مخالفت کی و چطور رخ میدهد؟
باتشکر
تا کارشناس عزیز پاسخ سوال قبل را بدهند،سوال دومم را هم میپرسم،اگر لطف بفرمایید
راهنمایی کنید
اگر در تحقیق بین چند نفر(شماره1 و 2 و3) شروع به سوال از افراد آگاه کردیم:
شخص اول پاسخ داد:نفر شماره 1 اعلم اس
شخص دوم پاسخ داد:نفر شماره 2 اعلم است
شخص سوم پاسخ داد:نفر شماره 3 اعلم است
و شخص چهارم پاسخ داد:شماره 1 اعلم است
ما در اینجا 4 نظر داریم که دو تای آنها شهادت به اعلمیت شماره 1 داده اند
اما 2 نفر نظرشان مخالف نظر آن دو نفر است.در اینجا شرط دوم انتخاب مرجع محقق نشده است؟
و آیا دیگر راه دوم کاملا بسته شده است؟(زیرا هر کسی را اعلم معرفی کنند،2 نظر مخالف برایش وجود دارد.اگر1 را معرفی کنند،2 را و یا 3 را،دو نظر مخالف برای ما از قبل حاصل شده است)
آیا باید از آن ها هم سوال کرد که ببینیم دونفر با گفته ی آنها مخالفت میکنند یا نه؟
عر ض سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم وتشکر از سوال وپی گیری شما
زمانی که از دوخبره پرسیدیدومطمئن شدیدنیازی نیست از خبره های بعدی بپرسید
اگر نه،پس این مخالفت کی و چطور رخ میدهد؟
مخالفت علمای بعدی اتفاقی است یعنی اگر به شما رسیده که نظر دو عالم دیگر مخالف باعلمای اول است نه اینکه شما تحقیق رااز دوعالم دوم ادامه دهید
با عرض سلام و تشکر فراوان از زحماتان
اما منظور این حقیر اگر به ترتیب عرضم توجه بفرمایید،این است که شما در اولین تحقیقات به دو نظر مخالف بر بخورید.مثلا نفر اول(ترتیب نفرات مهم است) بفرماید شخص الف
نفر دوم بفرماید شخص ب
و نفر سوم بفرماید شخص ج
و نفر چهارم هم بفرمایید شخص ج.
به عبارتی اگر جمعاً "سه نفر" در ایتدای تحقیقات شما،نظر مختلف بدهند،تا ابد هم اگر ما پرسجو
کنیم،و هزاران نفر هم یک شخص را تائید کنند،ما نمیتوانیم از او تقلید کنیم.چون دو نظر مخالف وجود
دارد.
زیرا آن 1000 نفر،با شخص الف را تائید کره اند،که 2 مخالف دارد
یا ب را که آن هم دو مخالف دارد
با ج را که آن هم دو مخالف دارد
و یا غیر از الف و ب و ج که سه مخالف دارد.
در این صورت تکلیف چیست؟
نتیجه ی اخلاقی(طنز):
اگر با شهادت دو عادل مرجع خود را انتخاب کردید،هر جا نشستید و بحث
از اعلمیت شد،یا فرار کنید و یا بحث را منحرف کنید تا خدای ناکرده در این
حلقه ی کذایی نیفتید!
با عرض سلام و تشکر فراوان از زحماتان اما منظور این حقیر اگر به ترتیب عرضم توجه بفرمایید،این است که شما در اولین تحقیقات به دو نظر مخالف بر بخورید.مثلا نفر اول(ترتیب نفرات مهم است) بفرماید شخص الف نفر دوم بفرماید شخص ب و نفر سوم بفرماید شخص ج و نفر چهارم هم بفرمایید شخص ج. به عبارتی اگر جمعاً "سه نفر" در ایتدای تحقیقات شما،نظر مختلف بدهند،تا ابد هم اگر ما پرسجو کنیم،و هزاران نفر هم یک شخص را تائید کنند،ما نمیتوانیم از او تقلید کنیم.چون دو نظر مخالف وجود دارد. زیرا آن 1000 نفر،با شخص الف را تائید کره اند،که 2 مخالف دارد یا ب را که آن هم دو مخالف دارد با ج را که آن هم دو مخالف دارد و یا غیر از الف و ب و ج که سه مخالف دارد. در این صورت تکلیف چیست؟ نتیجه ی اخلاقی(طنز): اگر با شهادت دو عادل مرجع خود را انتخاب کردید،هر جا نشستید و بحث از اعلمیت شد،یا فرار کنید و یا بحث را منحرف کنید تا خدای ناکرده در این حلقه ی کذایی نیفتید!
با سلام و عرض ادب
در این مساله نیاز به این مقدار تشویش ذهنی نیست،همین که با تحقیق از دو مرد عادل عالم مشخص شد که فرد ج اعلم است کفایت در تقلید از ایشان می نماید،زیرا دو نفر دیگر هم به اتفاق مخالف با ج نبودند.
موفق و موید باشید.
با سلام
بسیار متشکرم از پاسخ شما
باید ببخشید که سوال رو ادامه میدم.شاید ضعف از بنده هست
اینکه فرمودید دو نفر مخالف فرد ج نبودند،به نظر آنها مخالف اند
زیرا وقتی فردی بگوید الف اعلم است و فرد دیگری بگوید ب اعلم است،
این دو تصریح کرده اند که ج اعلم نیست و این مخالفتی مستقیم است.
مانند اینکه کسی بگوید عددی زوج است،دیگری بگوید فرد است.
آنکه میگوید فرد است،صریحاً گفته است که عدد زوج نیست.
چرا که "اعلم" اسم تفضیل است و امر دایر است بین نفی یا اثبات آن
اگر راهنمایی بفرمایید متشکر میشوم
(باز هم باید عذر ما را به خاطر سوالات بپذیرید)
بسیار متشکرم از پاسخ شما باید ببخشید که سوال رو ادامه میدم.شاید ضعف از بنده هست اینکه فرمودید دو نفر مخالف فرد ج نبودند،به نظر آنها مخالف اند زیرا وقتی فردی بگوید الف اعلم است و فرد دیگری بگوید ب اعلم است، این دو تصریح کرده اند که ج اعلم نیست و این مخالفتی مستقیم است. مانند اینکه کسی بگوید عددی زوج است،دیگری بگوید فرد است. آنکه میگوید فرد است،صریحاً گفته است که عدد زوج نیست. چرا که "اعلم" اسم تفضیل است و امر دایر است بین نفی یا اثبات آن اگر راهنمایی بفرمایید متشکر میشوم (باز هم باید عذر ما را به خاطر سوالات بپذیرید)
با سلام مجدد خدمت شما
همین که آن دو نفر مخالفت علنی با اعلمیت ج نداشته اند،با تایید دو عالم و عادل دیگر کفایت از تقلید ایشان می نماید.
استفتا از دفتر آیه الله مکارم شیرازی در قم