شهادت پیامبر دوم ربیع یا بیست و هشت صفر؟
تبهای اولیه
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت اساتید بزرگوار آیا شهادت حضرت محمد صلی الله علیه و آله در بیست و هشت صفر اتفاق افتاده یا دوم ربیع؟ لینک زیر را مشاهده فرمایید http://iec-md.org/ahlulbayt/rasul_akram_taarikh_vafaat_taari.html با تشکر
با سلام و احترام
مقاله را خواندم نکات قابل تامل و دقیقی در این مقاله آمده بود همچنین ار منابع خوبی هم استفاده شده بود. نکته قابل تامل این است که قول 28 صفر شهرت خاصی دارد و از منابع معتبری مانند شیخ مفید صادر شده که البته باید در منابع دیگر هم بررسی کرد که نیار به جستوجو در منابع شیعی دارد. از طرفی به نظر میرسد نویسنده مقاله به منابع اهل سنت ارجاعات بیشتری داده است تا منابع شیعه به هر حال شهرت 28 صفر بیشتر است اگر چه باید منابع بیشتری بررسی شود که بنده در صدد آن هستم.
با سلام
صد البته شهرت هرگز نمی تواند دلیلی بر اثبات یک مدعا باشد و شیخ مفید به عنوان یک شخص و بدون تکیه به سند و مدرک هرگز نمی تواند تکیه گاهی برای اثبات واقعه عظیمی چون شهادت پیغمبر صلی الله علیه و آله باشد
چرا که ماه ربیع همواره به عنوان ماه شادی یاد می شده و در صورتیکه این مدعای دوم ربیع صحیح باشد این مطلب زیر سئوال خواهد رفت
در این مقاله نیز همانطور که تسریع شده است تنها سند 28 صفر فقط فعا شیخ مفید بوده که آن هم معلوم نیست به چه سندی این چنان بوده است
علی ای حال در صورتیکه در منابع سندی و حدیثی و رجالی شیعه نتوان سندی بر مدعا یافت پس باید به این نتیجه رسید که ما عمری است روز شهادت پیامبر را اشتباه گرفته ایم
ضمنا در همان مقاله از امام رضا علیه السلام نیز قول دوم ربیع بیان شده است
مطلب مطلب مهمی است و بنده خواهش دارم فراموش نشود و جوابی قانع کننده بیان شود
یا علی
با سلام
عمده دلائلی که صاحب مقاله برای رد وفات پیامبر در 28 صفر بیان کرده است این است که :
- شهرت2 ربیع الاول و 12 ربیع الاول برای وفات پیامبر در منابع اهل سنت بیشتر است .
- شیخ مفید و شیخ طوسی که به 28 صفر اشاره کردند دلیلی ارائه نکردند و بدون اینکه گزارش را به یک راوی مستند کنند ان را بیان کردند. از این رو صاحب مقاله قول شیخ مفید در مورد 28 صفر را ضعیف دانسته است.
- ابی مخنف که یک مورخ شیعی است دوم ربیع الاول را سالروز وفات پیامبر دانسته است و او بر مفید از حیث زمانی مقدم است.
[/HR][1] . شیخ مفید، المقنعه، ص 456
[2] . شیخ مفید الارشاد ج 1 ، 189
بررسی کتاب ارشاد
کتاب الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد تاریخ اهل بیت پیامبر علیهم السلام است که توسط شیخ مفید ابوعبدالله محمد بن محمدبن نعمان معروف به ابن المعلم (336 قم ـ 413 ق) تألیف شده است. شیخ مفید این کتاب را در پاسخ به پرسش بعضی از شیعیان درباره واقعیت و حقیقت تاریخ ائمه علیهم السلام نوشته است که بر اساس روایات معتبر و مسند تنظیم و تدوین شده است. او کتابش را در یک مقدمه و دوازده باب به تعداد ائمه شیعه علیهم السلام تنظیم کرده است. به طوری که هر باب را به ترتیب با نام یکی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مزیّن کرده و در ذیل هر باب از سه تا سیزده فصل را با عناوین مختلف مربوط به مسائل تاریخی عام (حوادث مسلمانان)، مسائل تاریخی هر امام (ولادت، سرگذشت و شهادت)، فضائل، اصحاب، کلمات و خطبهها، اولاد، فضیلت زیارت، کرامات و معجزات، و مناظرات و احتجاجهای آن بزرگواران منعقد ساخته است.
این کتاب دارای ویژگیهای حائز اهمیتی است که آن را از کتاب های تاریخی مشابه ممتاز میسازد:
1. از ویژگیهای مهم کتاب این است که علاوه بر حدیثی بودن متن آن، توضیحها و تبیین هایی نیز در کنار احادیث مطرح شده است که از جهات مختلف شایان توجه است:
یکی اینکه اندیشه شیعه در مسائل مختلف امامت را در بردارد، دیگر اینکه نظرات تخصصی و اجتهادی شیخ مفید در مسائل کلامی را بازگو می کند.
2. ازنظر رجالی، علاوه بر نقل تاریخ و فضایل اهل بیت علیهم السلام به زندگینامۀ برخی از شاگردان مهم آن بزرگواران نیز پرداخته است.
3. نیمی از مطالب و احادیث کتاب به حضرت علی علیه السلام اختصاص یافته است که از جهت تاریخی موجب حفظ بسیاری از حقایق و معارف در این زمینه شده است.
4. کتاب از نظر محتوا در همه ابعاد تاریخ، حدیث، رجال و عقاید روایات و مطالبی را در بردارد و از این نظر بسیاری از مسائل مهم را در عین تفاوت موضوع به خوبی در خود جمع کرده است.
5. اعتبار سندی احادیث از ویژگیهای مهم کتاب است. اعتبار احادیث کتاب عمدتاً به این دلیل است که بخش قابل توجهی از راویان مورد اعتماد شیخ مفید در سندها، همچنین نزد دانشمندان حدیث و رجال اهل سنت مثل ابن اثیر و ابن حجر عسقلانی نیز مورد اعتماد بودهاند. و این امر جایگاه رفیع کتاب و اعتبار مطالب آن را دو چندان میکند. به ویژه اینکه همین امر موجب گشته است آنان نیز به مطالب و احادیث کتاب استناد کرده و برای اثبات ادعای تاریخی خود از آنها بهره ببرند. زیرا برخی از راویان موجود در سندهای احادیث ارشاد شیخ مفید مثل فضل بن رکین، جعفر بن سلیمان ضبعی، ابواسحاق سبیعی، و ابو طفیل بن واثلة حتی در سلسله سندهای عالی و مورد وثوق نویسندگان صحاح سته مانند بخاری و مسلم قرار گرفته است.
6ـ این ویژگی ها کتاب ارشاد را علاوه بر جایگاهی که در مذهب شیعه دارد، به تراز جایگاه جهانی رسانده به طوری که به عنوان یکی از مهمترین منابع شناسایی و بازخوانی تاریخ صدر اسلام تلقی شده است و از شاگردان شیخ مفید مثل سیدمرتضی، شیخ طوسی و ابوالفتح کراجکی گرفته تا ابن حجر عسقلانی و سبط بن الجوزی آن را به عنوان منبع دست اول بر شمرده اند و مطالب آن را نقل و مورد استناد خویش قرار دادهاند.
7ـ شیخ مفید با اشاره به برخی از فضایل و معجزات ائمه علیهم السلام و بررسی ابعاد و جنبههای مختلف آن به گونهای متین و کامل به بحث و بررسی این مسائل پرداخته است که جایی برای تردید و انکار الهی بودن منصب ولایت آن بزرگواران باقی نمیگذارد جز اینکه کینه توزان و متعصبان کوردل مثل وهابیت با بهانههای واهی به انکار و مقابله با آن بپردازند.
این کتاب به دلیل اهمیت و جایگاه ویژه اش در موضوع خود مورد توجه همگان است.
چنانچه شرحها و خلاصههایی نیز بر کتاب الإرشاد مفید نوشته شده است که مهم ترین آنها عبارتند از:
1ـ شرح الإرشاد، نوشته سیدمحمدباقر بن زین العابدین دستغیب حسینی شیرازی (م بعد 1092 ق).
2ـ شرح الإرشاد: (احتمالا با نام) التحفة السلیمانیة که توسط شیخ سلیمان کاشانی نوشته شده است.
3ـ المستجاد من کتاب الإرشاد که ابوالخیر محمودبن عیسی بن رفیع (م بعد 982 ق) آن را تنظیم کرده است.
البته برخی از دانشمندان نیز در موضوعها و مسائل مختلف علمی با همین نام "الإرشاد" کتاب نوشته اند که نباید با کتاب شیخ مفید اشتباه شود. مثل: الإرشاد فی الفقه، الإرشاد فی النحو، الإرشاد فی طبقات البلاد، الإرشاد فی ا صول الدین، و الإرشاد فی معرفة علماء الحدیث.
کتاب الإرشاد مفید بارها در ایران و سایر کشورهای اسلامی و اخیرا در مجلد یازدهم مصنفات شیخ مفید به چاپ رسیده است.
با این اوصاف آیا سزاوار است که گزارشات این کتاب را که حتی علمای بزرگ اهل سنت به عنوان منبع دسته اول از ان بهره میبرند را ضعیف بشماریم؟
نکته دیگر : اینکه شیخ مفید رحلت پیامبر در 28 صفر را علاوه بر ارشاد در المقنعه خود هم آورده است آیا باز باید ان کتاب و گزارشاتش را رد کنیم در حالی که مقنعه شیخ مفید از اهمیت بالایی در میان علما برخوردار است؟
نکته دیگر : جالب است بدانید غیر از شیخ مفید دونفر از علمای اهل سنت معتقدند که پیامبر در روز 28 صفر از دنیا رفته است. صاحب کتاب تاریخ مختصر الدول به نام ابن العبری مینویسد : ( فی هذه السنه وعک علیه السلام و مرضی و توفی یوم الاثنین للیلتین بقیتا من صفر) همچنین زرندی حنفی در معارج الاصول.
در حالی که صاحب مقاله مدعی بود فقط شیخ مفید و شیخ طوسی بر 28 صفر اذعان دارند.
نکته دیگر : یکی از دلائلی که صاحب مقاله برای رد 28 صفر به ان استناد کرده است گزارش ابی مخنف است. اکنون به آثار شیخ مفید از جمله کتاب ارشاد توجه نمایید که در موارد متعددی از ابی مخنف استفاده کرده است از جمله کتاب الجمل ابی مخنف. همچنین در ارشاد در دو جا نام ابی مخنف را اورده است مورد اول در جلد اول و در موضوع شهادت حضرت علی و مورد دوم در جلد دوم وخطبه امام حسن . علاوه بر این شیخ مفید از مقتل الحسین ابی مخنف هم استفاده کرده است. همچنین روایت بیعت اجباری مردم با ابوبکر توسط عمر و روایت دعوت مردم به جهاد با ناکثین و خطبه ای از حضرت علی و جانشین نمودن حضرت علی ابن عباس را به جای خود در بصره و پیمان شکنی و ظلم مروان به حضرت علی این موراد را شیخ مفید از ابی مخنف در آثار خود از جمله ارشاد آورده است. اکنون سوال اینجاست که چرا شیخ مفید روایت رحلت پیامبر در دوم ربیع الاول را از ابی مخنف نقل نکرده است با اینکه این همه گزارش را از او نقل نموده است طبعا میتوان گفت روایت ابی مخنف را شیخ مفید هم دیده است ولی به نظر میرسد شیخ مفید نظر خاص خودش را اعمال نموده و ان را در ارشاد نقل کرده است.
نکته دیگر : شهرت رحلت پیامبر در منابع شیعی است که به آن اشاره میشود.
- ارشاد مفید ج 1 ص 189
- تاج الموالید طبرسی ص 7
- مجمع البیان طبرسی ج 2 ص 214
- بحار الانوار مجلسی ج 22 ص 514
- وصول الاخیار الی اصول الاخبار از پدر شیخ بهایی ص 41
- الانوار البهیه ص 41
- الدروس شهید اول ج 2 ص 6
- تهذیب الاحکام شیخ طوسی ج 6 ص 2
- تحریرالاحکام
- روضة الواعظین فتال نیشابوری ص 71
- صراط المستقیم ج 3 ص 147
- کشف الغمه اربلی ج 1 ص40
- الصحیح من سیرة النبی الاعظم سید جعفر مرتضی عاملی ج 33 ص 70
- اعلام الوری طبرسی ج 1 ص 3
- معارج الاصول زرندی حنفی ص 78
- المقنعه مفید ص 456
- جواهر الکلام نجفی ج 2 ص 79
- در پاورقی کتاب تاریخ اهل بیت از ابن ابی الثلج آمده که در کتاب خطی از حسین بن حمدان خصیبی آمده است که وی رحلت پیامبر را 28 صفر بیان کرده است.
- ملاذ الاخبار مجلسی ج 9 ص 8
- الوافی ملا محسن فیض کاشانی ج 3 ص 723
- تلخیص الشافی شیخ طوسی ج 3 ص 43
- اعیان الشیعه ج 1 ص 295 سید محسن امین وی میگوید بین اکثر علمای امامیه مشهور است که رحلت 28 صفر بوده است.
نتیجه : علاوه بر اینکه بین علمای شیعه معروف و مشهور است که 28 صفر سالروز رحلت پیامبر است برخی از علمای اهل سنت از جمله زرندی حنفی و ابن العبری مولف تاریخ مختصر الدول قول 28 را قبول دارند. و اگر چه شیخ مفید این گزارش را مستند به راوی مشخصی نکرده اما از انجا که این مطلب را در دو کتاب خود ارشاد و مقنعه اورده است و ارشاد هم در بین علمای شیعه و هم سنی از منابع دسته اول محسوب میشود میتوان گفت قول شیخ مفید مقدم است.
با تشکر از شما جناب استاد
بزرگواری بفرمایید احادیث یا منابعی که شیخ مفید بنا بر آن 28 صفر را بیان نموده است بیان بفرمایید
صرف قول یا اعتقاد یا نظر شیخ مفید علی رغم مقام و عظمت والای ایشان که سلام و دورود و رحمت خدا بر ایشان باد نمی تواند بنای این مطلب قرار بگیرد
با تشکر
روايتى كه نصربن على الجهضمى از امام رضا(ع), از پدرانش, از اميرالمومنين(ع) نقل كرده است كه:
((پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته بود, وفات يافت)),(60) و روايتى كه ابن خشاب از امام باقر(ع) نقل كرده است كه: ((... پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته وفات يافت)). (61)
.
60. تاريخ اهل البيت, تحقيق, محمدرضا حسن, (قم, موسسه آل البيت لاحيإ التراث, 1410ه') ص 68.
61. على بن عيسى الاربلى, كشف الغمه فى معرفه الائمه (قم, نشر ادب الحوزه و كتابفروشى اسلاميه, بى تا) ج 1, ص 18.
بزرگواری بفرمایید احادیث یا منابعی که شیخ مفید بنا بر آن 28 صفر را بیان نموده است بیان بفرمایید
باسلام
ادرس شیخ مفید در ارشاد و مقنعه را در پستهای قبل گذاشتم اگر متن ان را بخواهید میگزارم
جناب ممسوس بنده سوالی داشتم
با توجه به این مطلب که کتاب ارشاد شیخ مفید از منابع بسیار معتبر و دسته اول شیعه است و حتی علمای بزرگی از عامه هم از آن استفاده کرده اند و طبق گفته شما روایات این کتاب معتبر است میتوان روایاتی را که جناب شیخ مفید ره بدون سند و یا به اصطلاح مرسل از امام معصوم نقل کرده و در ارشاد آورده است را هم معتبر تلقی کرد ؟
سپاسگزارم
روايتى كه نصربن على الجهضمى از امام رضا(ع), از پدرانش, از اميرالمومنين(ع) نقل كرده است كه:
((پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته بود, وفات يافت)),(60) و روايتى كه ابن خشاب از امام باقر(ع) نقل كرده است كه: ((... پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته وفات يافت)). (61)
.
60. تاريخ اهل البيت, تحقيق, محمدرضا حسن, (قم, موسسه آل البيت لاحيإ التراث, 1410ه') ص 68.
61. على بن عيسى الاربلى, كشف الغمه فى معرفه الائمه (قم, نشر ادب الحوزه و كتابفروشى اسلاميه, بى تا) ج 1, ص 18.
این دو حدیث را عرض کردم
با توجه به این مطلب که کتاب ارشاد شیخ مفید از منابع بسیار معتبر و دسته اول شیعه است و حتی علمای بزرگی از عامه هم از آن استفاده کرده اند و طبق گفته شما روایات این کتاب معتبر است میتوان روایاتی را که جناب شیخ مفید ره بدون سند و یا به اصطلاح مرسل از امام معصوم نقل کرده و در ارشاد آورده است را هم معتبر تلقی کرد ؟
با سلام
گزارشاتی که شیخ مفید در ارشاد بیان کرده است غالبا با سند و مستند است. اما در مورد گزارشات ضعیف اول باید ثابت شود که ضعیف است یا مرسل و ظاهرا روایات ضعیف و مرسل را در غالب روایات مشهور و اجماعی بیان میکرده است زیرا شیخ مفید خبر واحد را حجت نمیداند و اگر در ارشاد از ان استفاده کرده است ان را در غالب شهرت و اجماع نقل میکند.
((پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته بود, وفات يافت)),(60) و روايتى كه ابن خشاب از امام باقر(ع) نقل كرده است كه: ((... پيامبر(ص) در ماه ربيع الاول, روز دوشنبه, دو شب از ربيع الاول گذشته وفات يافت)). (61)
با سلام
به هر حال یکی از اقوال تاریخ وفات پیامبر دوم ربیع الاول است که نقل شده و البته کشف الغمه متعلق به قرن 6 و 7 است که باید دید قبل از وی کسی چنین حرفی را زده یا خیر قبلا بیان شد شهرت 28 صفر در بین شیعیان بسیار زیاد است
پس جناب استاد در نهایت ما به یک نتیجه قطعی نخواهیم رسید چون از سویی تواتر زیاد و محکم بودن روایات تاریخی و حتی احادیث خود ائمه پایه محکمی را برای قول دوم ربیع ایجاد می کنند و از سویی هم شما می فرمایید که شهرت زیادی برای 28 صفر وجود دارد و آنطور که متوجه شدم 28 صفر بیشتر ر پایه شهرت و شیخ مفید است تا اینکه بر پایه حتی یک حدیث از ائمه علیهما السلام باشد بنده دو حدیث از ائمه علیهما السلام آوردم که دلالت بر دوم ربیع دارد ایا حضرتعالی نیز حدیثی دال بر 28 صفر دارید؟
یا علی
پس جناب استاد در نهایت ما به یک نتیجه قطعی نخواهیم رسید چون از سویی تواتر زیاد و محکم بودن روایات تاریخی و حتی احادیث خود ائمه پایه محکمی را برای قول دوم ربیع ایجاد می کنند و از سویی هم شما می فرمایید که شهرت زیادی برای 28 صفر وجود دارد و آنطور که متوجه شدم 28 صفر بیشتر ر پایه شهرت و شیخ مفید است تا اینکه بر پایه حتی یک حدیث از ائمه علیهما السلام باشد بنده دو حدیث از ائمه علیهما السلام آوردم که دلالت بر دوم ربیع دارد ایا حضرتعالی نیز حدیثی دال بر 28 صفر دارید؟
با سلام
در منابع متعددی به دنبال این تاریخ( 28 صفر) گشتم ولی جیزی نیافتم از انجا که خود شیخ مفید هم سندی بر این مطلب ارائه نکرده به نظر میرسد مطلب بدون استناد باشد و اینکه در شیعه 28 صفر شهرت یافته ظاهرا چون قائل ان شیخ مفید و شیخ طوسی بودند دیگر علمای شیعه هم به این قول استناد کردند و الا نه خود شیخ مفید و نه شیخ طوسی سندی بر این مطلب ارائه نکردند.
پس آیا با توجه به کثرت اسنادی که بنده ارائه نمودم و عدم وجود حتی یک سند درباره 28 صفر قائل به دوم ربیع شد برای شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله؟
به نظر این حقیر ابدا منطقی به نظر نمی رسد که این همه سند و حتی قول معصوم علیه اسلام را رها کرده و فقط بگوییم چون شیخ مفید چنان گفته و آن هم بدون سند گفته پس 28 صفر صحیح است؟
به نظر این حقیر ابدا منطقی به نظر نمی رسد که این همه سند و حتی قول معصوم علیه اسلام را رها کرده و فقط بگوییم چون شیخ مفید چنان گفته و آن هم بدون سند گفته پس 28 صفر صحیح است؟
با سلام
دلائلی که در مقاله قبل مبنی بر رحلت پیامبر در ماه ربیع الاول آمده بود قوی به نظر میرسید و این هم قبول است که مرحوم شیخ مفید سندی را مبنی بر 28 صفر ارائه نکرده است اما نکته قابل تامل این است که 28 صفر در بین علمای شیعه شهرت فراوانی دارد و بنابر اصل قانون شهرت جبران کننده ضعف سند است باز قول شیخ مفید مقدم است مضافا اینکه علمایی که بعد از شیخ مفید قائل به رحلت پیامبر در 28 صفر شدند آیا آنها روایات دوم یا دوازدهم ربیع الاول را ندیدند؟ ایا فقط ما الان این روایت به چشممان میخورد؟ ایا نمیشود احتمال داد و لو در حد احتمال که علمای شیعه پس از شیخ مفید این گزارشات را دیده باشند؟ به نظر بنده علمای پس از مرحوم مفید روایات ماه ربیع را دیدند اما باز به خاطر مقام و جایگاه علمی شیخ مفید و اهل دقت و نظر بودن ایشان ولو سندی ارائه نکرده باشد باز قول او را پذیرفتند. البته در مورد روایت امام رضا (ع) هم میشود بحث کرد رجال و سلسله سند حدیث را بررسی نمود شاید معارضی داشته باشد.
به هر حال احترام به شخصی در مقابل این همه دلیل نمی تواند قانع کننده باشد خود بنده که الان برایم مسجل شده که دوم ربیع صحیح است و نه 28 صفر