جمع بندی شکنجه در اسلام؟!؟
تبهای اولیه
من پرس و جویی کردم و بهم گفتن که در اسلام اصلا شکنجه وجود ندارد.
اول اینکه ای این درست است و اگر هست چرا؟!
میدونم چیزی که میخوام بگم احتمالا یه کم عجیب غریبه برای خیلی ها
ولی به نظر من ممنوعیت محض شکنجه برای گرفتن اعتراف عقلانی نیست!
اجازه بدین این طور بگم:
مصالح عموم بر مصالح فرد مقدم است (به خصوص که فرض کنیم این فرد کافر و ان عام هم مسلمان باشند) خب به طور مثال در یک شرایط جنگی وقتی یکی از افراد دشمن اسیر شده و اطلاعات ان فرد ممکنه باعث نجات جان هزاران (یا شاید با سلاح ها ی امروزی ملیونها!!!) انسان بشه چرا باید تامین اسایش این فرد و ممنوع کردن روشهایی مثل شکنجه برای گرفتن اطلاعات بر تامین اسایش و حفظ زندگی مردم مقدم باشد!؟!
انسانی که همه ی کارهاش ضرر رسانی است چه اشکالی دارد با این روش کمی از اسیبهایی که میرساند کم بشه؟!
(البته قطعا اعترافات تحت فشار برای قضاوت مناسب نیست اما در موردی که گفتم چه طور؟ایا اسلام اون رو ممنوع کرده؟)
و اینکه ایا در سیره ی معصومین مواردی بوده که در این مورد کمک کنه؟
کارشناس بحث: نور
من پرس و جویی کردم و بهم گفتن که در اسلام اصلا شکنجه وجود ندارد. اول اینکه ای این درست است و اگر هست چرا؟! میدونم چیزی که میخوام بگم احتمالا یه کم عجیب غریبه برای خیلی ها ولی به نظر من ممنوعیت محض شکنجه برای گرفتن اعتراف عقلانی نیست! اجازه بدین این طور بگم: مصالح عموم بر مصالح فرد مقدم است (به خصوص که فرض کنیم این فرد کافر و ان عام هم مسلمان باشند) خب به طور مثال در یک شرایط جنگی وقتی یکی از افراد دشمن اسیر شده و اطلاعات ان فرد ممکنه باعث نجات جان هزاران (یا شاید با صلاح ها ی امروزی ملیونها!!!) انسان بشه چرا باید تامین اسایش این فرد و ممنوع کردن روشهایی مثل شکنجه برای گرفتن اطلاعات بر تامین اسایش و حفظ زندگی مردم مقدم باشد!؟! انسانی که همه ی کارهاش ضرر رسانی است چه اشکالی دارد با این روش کمی از اسیبهایی که میرساند کم بشه؟! (البته قطعا اعترافات تحت فشار برای قضاوت مناسب نیست اما در موردی که گفتم چه طور؟ایا اسلام اون رو ممنوع کرده؟) و اینکه ایا در سیره ی معصومین مواردی بوده که در این مورد کمک کنه؟
با سلام و عرض ادب
حکم «شکنجه»، در احکام اسلامی نداریم و هیچ حکمی در اسلام برای شکنجه گری تشریع نشده است. بله، در احکام اسلامی مساله حدود (حد شارب خمر، حد زانی و ...)، قصاص و تعزیر و تنبیه را داریم که در تمام این موارد مساله مجازات خطاکار و مصلحت اجتماعی و تضمین سلامت جامعه دینی مطرح است، و هیچ یک از این موارد شکنجه نام ندارد و با مساله شکنجه گری کاملا بیگانه است.
شکنجه گری ناشی از اعمال زور از سوی فرد یا افرادی است که از روح انسانی تهی گشته و با قساوت تمام، آزار روحی و جسمی دیگران را پلی برای رسیدن به مقاصد خود قرار می دهند؛ روشن است که چنین مطلبی، هیچ شباهتی به احکام اسلامی ندارد.
ممنون از شما
البته من منظورم رو توضیح دادم اول
شاید باید از لغت دیگه ای استفاده میکردم...
این طور میپرسم:
ایا انجام روش هایی (که باعث اسیب جسمی یا روحی) به فردی میشود که در شرایط مطرح شده در پست اولم صدق میکند در اسلام به طور کامل نهی شده؟ و اگر بله (که از پاسخ شما هم این طور به نظر میاد که همین طور است) چرا؟
چون با توجه به توضیحات پست اول این ممنوعیت برابر با ترجیه مصالح فرد بر عموم است!!چنین چیزی مورد تایید اسلام است؟
ممنون از شما البته من منظورم رو توضیح دادم اول شاید باید از لغت دیگه ای استفاده میکردم... این طور میپرسم: ایا انجام روش هایی (که باعث اسیب جسمی یا روحی) به فردی میشود که در شرایط مطرح شده در پست اولم صدق میکند در اسلام به طور کامل نهی شده؟ و اگر بله (که از پاسخ شما هم این طور به نظر میاد که همین طور است) چرا؟ چون با توجه به توضیحات پست اول این ممنوعیت برابر با ترجیه مصالح فرد بر عموم است!!چنین چیزی مورد تایید اسلام است؟
با سلام و عرض ادب و تشکر از سوال شما
همانطور که اشاره شد شکنجه مورد تایید اسلام نیست ولی احکام حدود و قصاص مطرح است گرچه بررسی علت احکام از مجال بحث خارج است ولی قطعا مفسده ای که در شکنجه وجود داشته بیش از مصالح آن در مواردی خاص بوده است ضمن اینکه از کجا اطمینان به صحت گفته های فرد تحت شکنجه می توان کرد و البته از طرق دیگر و با درایت و زیرکی هم می توان به مقصود رسید تا مصالح اجتماع نیز تامین گردد مانند اینکه تشویق به تخفیف مجازات و...که بدست حاکم اسلامی وباصلاحدید ایشان مطرح می شود و درقوانین مجازات اسلامی بیان شده است.
همواره به سلامت باشید.
اگر این از نظر اسلام حرامه پس چرا تو بعضی زندانهای هست؟
با سلام و احترام
به فرض هم که چنین باشد،عدم رعایت حکمی لزوما دلیل بر جواز آن نمی باشد همانطور در سایر موارد هم عدم رعایت بعضی احکام از سوی افراد دیده می شود که دلیل بر حلیت آن نیست مثل اینکه فرد مسلمانی رباخواری نماید که دلیل بر عدم حرمت آن نمی باشد و...بلکه باید پیگیری شود تا احکام به درستی اجرا شود.
موفق و موید باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی تاپیک
سوال:
مصالح عموم بر مصالح فرد مقدم است (به خصوص که فرض کنیم این فرد کافر و ان عام هم مسلمان باشند) خب به طور مثال در یک شرایط جنگی وقتی یکی از افراد دشمن اسیر شده و اطلاعات ان فرد ممکنه باعث نجات جان هزاران (یا شاید با سلاح ها ی امروزی ملیونها!!!) انسان بشه چرا باید تامین اسایش این فرد و ممنوع کردن روشهایی مثل شکنجه برای گرفتن اطلاعات بر تامین اسایش و حفظ زندگی مردم مقدم باشد!؟!
انسانی که همه ی کارهاش ضرر رسانی است چه اشکالی دارد با این روش کمی از اسیبهایی که میرساند کم بشه؟!
(البته قطعا اعترافات تحت فشار برای قضاوت مناسب نیست اما در موردی که گفتم چه طور؟ایا اسلام اون رو ممنوع کرده؟)
و اینکه ایا در سیره ی معصومین مواردی بوده که در این مورد کمک کنه؟این طور میپرسم:
ایا انجام روش هایی (که باعث اسیب جسمی یا روحی) به فردی میشود که در شرایط مطرح شده در پست اولم صدق میکند در اسلام به طور کامل نهی شده؟ و اگر بله (که از پاسخ شما هم این طور به نظر میاد که همین طور است) چرا؟
چون با توجه به توضیحات پست اول این ممنوعیت برابر با ترجیه مصالح فرد بر عموم است!!چنین چیزی مورد تایید اسلام است؟
پاسخ:
با سلام و عرض ادب
حکم «شکنجه»، در احکام اسلامی نداریم و هیچ حکمی در اسلام برای شکنجه گری تشریع نشده است. بله، در احکام اسلامی مساله حدود (حد شارب خمر، حد زانی و ...)، قصاص و تعزیر و تنبیه را داریم که در تمام این موارد مساله مجازات خطاکار و مصلحت اجتماعی و تضمین سلامت جامعه دینی مطرح است، و هیچ یک از این موارد شکنجه نام ندارد و با مساله شکنجه گری کاملا بیگانه است.
شکنجه گری ناشی از اعمال زور از سوی فرد یا افرادی است که از روح انسانی تهی گشته و با قساوت تمام، آزار روحی و جسمی دیگران را پلی برای رسیدن به مقاصد خود قرار می دهند؛ روشن است که چنین مطلبی، هیچ شباهتی به احکام اسلامی ندارد.
همانطور که اشاره شد شکنجه مورد تایید اسلام نیست ولی احکام حدود و قصاص مطرح است گرچه بررسی علت احکام از مجال بحث خارج است ولی قطعا مفسده ای که در شکنجه وجود داشته بیش از مصالح آن در مواردی خاص بوده است ضمن اینکه از کجا اطمینان به صحت گفته های فرد تحت شکنجه می توان کرد و البته از طرق دیگر و با درایت و زیرکی هم می توان به مقصود رسید تا مصالح اجتماع نیز تامین گردد مانند اینکه تشویق به تخفیف مجازات و...که بدست حاکم اسلامی وباصلاحدید ایشان مطرح می شود و درقوانین مجازات اسلامی بیان شده است.
همواره به سلامت باشید