جمع بندی شک در دین یا تعصب؟
تبهای اولیه
اینکه انسان همیشه به کسانی که عقیده ای مخالف اون دارن حق بده و همیشه این احتمال رو توی ذهنش داشته باشد که شاید حرف اونها درست باشد خوب است یا بد؟یعنی با توجه به اینکه علم ما علم کاملی نیست ممکنه همیشه سوالی بنیادی به ذهن کسی برسد که ما بهش توجه نکرده باشیم.
من فکر میکنم اگر این نباشد انسان دچار تعصب میشه اما از طرف دیگه وجود شک همیشگی هم خوب نیست.
چه طور میشه اینها رو با هم جم کرد؟
با سلام و عرض ادب و تقدیر از پرسشی که مطرح فرمودید
«تعصب» و«عصبيت» در اصل از ماده«عصب» به معنى رگها وپى هايى است كه مفاصل را به هم ارتباط مى دهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پيوستگى را تعصب و عصبيت ناميده اند، اما معمولا اين لفظ در مفهوم افراطى و مذموم آن به كار مى رود [ مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار، ج نوزدهم، قم، نشر صدرا، ص 110]
تعصب به دو قسم مذموم و ممدوح تقسيم مي شود.( ناصر مكارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج 2، ص 217) تعصب كه بار منفي دارد و به معناي لجاجت، تكبر و وابستگي غير منطقي و غير معقول به كسي يا چيزي است، پيامدهاي منفي و تلقي كوركورانه و جمود انديشي را در پي دارد. تعصب بدين معنا از منظر اسلام مذموم بوده و در آموزه هاي ديني از آن شديداً نكوهش شده است،(اصول كافی، ج2، ص 308)
امام علی(ع) می فرماید:« فان كان لا بد من العصبية فليكن تعصبكم لمكارم الخصال و محامد الافعال و محاسن الامور»اگر قرار هست تعصبى داشته باشيد اين تعصب شما به خاطر اخلاق پسنديده، افعال نيك و كارهاى خوب باشد.( نهج البلاغه خطبه 192 خطبه قاصعه)
از اين حديث بخوبى روشن مى شود كه ايستادگى سرسختانه براى طرفدارى از يك واقعيت مطلوب، نه تنها تعصب مذموم نيست، بلكه مى تواند خلاء روحى انسان را در پيوندهاى نادرست جاهلى پر كند.[ تفسير نمونه، ج15، ص: 355]
نتیجه:
ايستادگى سرسختانه براى طرفدارى از يك واقعيت مطلوب، مانند حقانیت وجود خدا و معصومین علیهم السلام، حقانیت قرآن کریم و حقانیت دین مبین اسلام؛ تعصب ممدوح است و انسان مومن و متقی در چنین مسائلی تعصب دارد (تعصب به این معنی که از واقعیت مطلوب، با برهان و استدلال سرسختانه طرفداری و دفاع می کند)
امّا ممکن است فرد نا آشنا با مبانی دینی در مواجهه با ایرادات مخالفین، نسبت به برخی از حقایق شک کند، در چنین صورتی به محض عروض شکّ و شبهه بایستی به سرعت این شکّ را برطرف کرد، اگر این شکّ به سرعت برطرف نشود ممکن است خطری جدی اعتقادات انسان را تحدید کند.
اصل عارض شدن شکّ در آدمی ایرادی ندارد بلکه شک مقدمه یقین است؛* اگر چنین حالتی در مواجهه با مخالفین رخ داد فرصت را مغتنم شمرده و در رابطه با موضوعی که شک کردید مطالعه و تحقیق کاملی انجام بدهید تا شک شما تبدیل به یقین شود.
جمع کردن این دو بدین صورت است که : در مسائل دینی خود تعصب داشته باشید یعنی سرسختانه از موضوعات دینی خود دفاع کنید (با برهان و استدلال) و در مواقعی که شک برای شما ایجاد شد با تحقیق تفحّص شک خود را بر طرف کنید.
...................................................................................
* شهید مطهری(ره) می فرماید: شك، مقدمه يقين؛ پرسش، مقدمه وصول و اضطراب، مقدمه آرامش است. شك، معبر (پل و عبورگاه) خوب و لازمى است هر چند منزل و توقف گاه نامناسبى است. اسلام كه اين همه دعوت به تفكر و ايقان مىكند، به طور ضمنى مىفهماند كه حالت اوليه بشر، جهل و شك و ترديد است و با تفكر و انديشه صحيح بايد به سرمنزل ايقان و اطمينان برسد.( مطهرى شهيد مرتضي ؛ مجموعه آثار، چاپ دهم، مهر 1380، انتشارات صدرا، قم، ج 1، ص 37)