علاقه به همجنس

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
علاقه به همجنس

سلام علیکم
من در دوران نوجوانی و جوانی به اندازه ی بقیه دوستانم درگیر مسائل جنسی بودم ولی وقتی وارد دانشگاه شدم برعکس همه که غلیان میل جنسی دارند به نوعی من فروکش این میل رو تجربه کردم زیرا زندگیم تو خوابگاه و درسم در رشته ایه که تعداد دخترانش خیلی کمه، تقریبا در دو ماه با تنها زنی که سلام می کنم پیرزن مسئول آموزشه
من یه پسر خیلی مذهبی بودم و هستم اما...
اول یه متن طولانی در مورد رابطه ام با دوستم رو نوشته بودم ولی چون دیدم لزومی نداره بعضی موارد که لازمه رو میگم
دو سال هم اتاقیم بوده الان نیست
اون هم نسبتا مذهبیه
اون به اندازه من وابسته نیست
اوایل به درخواست او هم آغوشی داشتیم تقریبا بدون مرز خاصی از جلو
بعد به خاطر خوابگاهمون از هم جدا شدیم
بعد دوباره رابطه مون شروع شد اینبار قوی تر و عاشقانه تر، معاشقه داشتیم، ارتباط دهانی یعنی با لب و زبان
بعد من به خاطر این که دیدم دارم از خدا دور میشم دیگه به دلایل واهی قطع کردم رابطه مون رو
اما دیدم نه تنها به خدا نزدیک نشدم بلکه همش به فکر اونم
دوباره رابطمون شروع شد و باز هم جدی تر، با هم یه مسافرت دو نفره رفتیم
اینبار اون حواسش هست که من دست از پا خطا نکنم چون می دونه خیلی دوسش دارم
الان نه به خاطر این که رابطمون از خدا دورم کرده چون یجورایی دیگه میل به جنس مخالف ندارم، بعضی وقتا فک میکنم برم تغییر جنسیت بدم، امروز برای این که مطمئن بشم هنوز میل به جنس مخالف دارم فیلم مستهجن دیدم
راهی عملی جلو پام بذارین
شرایط ازدواج ندارم
جدا شدن از دوستم هم غیر ممکنه ، یکبار جواب نداده

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد راهنما

moslemr;809179 نوشت:
سلام علیکم
من در دوران نوجوانی و جوانی به اندازه ی بقیه دوستانم درگیر مسائل جنسی بودم ولی وقتی وارد دانشگاه شدم برعکس همه که غلیان میل جنسی دارند به نوعی من فروکش این میل رو تجربه کردم زیرا زندگیم تو خوابگاه و درسم در رشته ایه که تعداد دخترانش خیلی کمه، تقریبا در دو ماه با تنها زنی که سلام می کنم پیرزن مسئول آموزشه
من یه پسر خیلی مذهبی بودم و هستم اما...
اول یه متن طولانی در مورد رابطه ام با دوستم رو نوشته بودم ولی چون دیدم لزومی نداره بعضی موارد که لازمه رو میگم
دو سال هم اتاقیم بوده الان نیست
اون هم نسبتا مذهبیه
اون به اندازه من وابسته نیست
اوایل به درخواست او هم آغوشی داشتیم تقریبا بدون مرز خاصی از جلو
بعد به خاطر خوابگاهمون از هم جدا شدیم
بعد دوباره رابطه مون شروع شد اینبار قوی تر و عاشقانه تر، معاشقه داشتیم، ارتباط دهانی یعنی با لب و زبان
بعد من به خاطر این که دیدم دارم از خدا دور میشم دیگه به دلایل واهی قطع کردم رابطه مون رو
اما دیدم نه تنها به خدا نزدیک نشدم بلکه همش به فکر اونم
دوباره رابطمون شروع شد و باز هم جدی تر، با هم یه مسافرت دو نفره رفتیم
اینبار اون حواسش هست که من دست از پا خطا نکنم چون می دونه خیلی دوسش دارم
الان نه به خاطر این که رابطمون از خدا دورم کرده چون یجورایی دیگه میل به جنس مخالف ندارم، بعضی وقتا فک میکنم برم تغییر جنسیت بدم، امروز برای این که مطمئن بشم هنوز میل به جنس مخالف دارم فیلم مستهجن دیدم
راهی عملی جلو پام بذارین
شرایط ازدواج ندارم
جدا شدن از دوستم هم غیر ممکنه ، یکبار جواب نداده

با عرض سلام و ادب خدمت شما برادر گرامی
از اینکه سوال خود را با ما درمیان گذاشتید بسیار ممنونم البته همین مطرح نمودن سوال را توفیقی از جانب خداوند متعال برای نجات خود از این مسءله بدانید امیدوارم نکاتی را که خدمتتون عرض میکنم راهگشا باشد
وابستگی ای که شما به دوستتون دارید و البته ایشان نیز دارند به مراحل بسیار بدی کشیده شده شده است و اگر جلوگیری و درمان ننمایید به مراحل بسیار بدتری نیز کشیده خواهد شد .
اینکه چند بار تصمیم گرفتید جدا شوید کار بسیار درستی بود اما سختی بسیار زیاد فراق و عدم راهکارهای درست سبب شد که دوباره باز گشتید لذا شما چاره جزء جدایی ندارید اما پس جدایی حتما باید راهکارهای زیر را انجام دهید
تاپیکهای مختلفی در این باره باز شده و پاسخ داده شده است که ضمن نوشتن آدرس آن تاپیکها راهکارهایی را خدمتتون عرض می نمایم:
۱ . کنترل فکر
۲ . ارتباط خوب و قوی با خداوند متعال
۳ . دوستی با دوستان مناسب و سالم جایگزین
۴ . ورزش نمودن
۵ . انجام راهکارهای مقابله با اضطراب
۶ . خوردن صبحانه
۷ . مطالعه کتاب و افزایش آگاهی نسبت به دوستیهای نامناسب و وابستگیها
۸ . تقویت اراده
۹ . افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس
و...

برای اطلاعات بیشتر می توانید به موضوعات دیگر ایجاد شده در این رابطه مراجعه نمایید:
http://www.askdin.com/thread50613.html
http://www.askdin.com/thread23794.html
http://www.askdin.com/thread33506.html
http://www.askdin.com/thread27481.html

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

با اجازه بزرگان مجلس
سلام علیکم
البته این موارد در برخی موارد می تونه هورمونی باشه...
برای مثال:
در مدرسه ای (دبیرستان و پیش دانشگاهی غیر انتفاعی به عنوان مسئو ل کامپیوتر) کار می کردم و پدر یکی از دانش آموزان، پیش من آمد و گفت: پسرم بسیار تنبل است و نه عرضه کاری دارد و نه علاقه ای به فیلم یا بازی خاصی دارد.
پسر نسبتا چاق بدون داشتن آرزویی، بدون علاقه به شغلی، بدون علاقه به فیلم یا بازی خاصی و در کل یک سیب زمینی به تمام معنا بدون داشتن خواص سیب زمینی...@-)
بنده حقیر هم تا جایی که در توانم بود با پیشنهاد روش هایی همچون ورزش و... سعی کردم به این دانش آموز کمک کنم...
در نهایت بعد از یک ماه، پدر همان دانش آموز آمد و گفت: فرزندم رو درمان کردم....پرسیدم چطور؟
گفت: به مشاورین تربیتی آموزش و پرورش منطقه 2 تهران (منطقه ای که مدرسه در آنجا واقع بود) رفتم و از مشاورین کمک گرفتم و اونها پیشنهاد تست هورمونی دادند تا نهایتا معلوم شد برخی اختلالات هورمونی یا کمبود یا زیادی هورمونی باعث این مسایل شده بود که با هورمون درمانی به جا توسط پزشکان متخصص، پسرم به شرایط نرمال برگشت.
مواردی همچون همجنس گرایی هم می توانند از عوامل روانی یا هورمونی ناشی شوند که البته با کمک گرفتن از روانشناسان و مشاورین متخصص و یا هورمون درمانی می تواننددرمان شوند.
البته این نظر بنده هست که امیدوارم مثمر ثمر باشه...

علاقه به همجنس واقعاً مزخرفه.بعضی از دوستان دلیلهایی می آورند خنده داره.یعنی کسی مرد باشه وبخواد مثل زنها باشه لابد فردا هم میگه من بچه میخوام(حامله بشم:-o)یا زنی باشه وادای مردها رو در بیاره:-t)بگذریم ازاینکه دوره آخر زمانه یعنی نبود امام معصوم علیه السلام واگر به این حرف خرده بگیری وبگویی دوره امام(ع)هم امکان دارد، بایستی بگویم که درآنزمان دیگه برای مومنین نخواهد بود(غیر مرتکب میشوند) دلیل روایی هم داریم .تمام مشکلات بر میگردد به1- محدودیتها(الانسان حریص علی ما منع منه) 2-نداشتن امکانات-زمینه ازدواج و... 3- عدم هماهنگی بین مسؤلین مملکتی ازجمله ر ه ب ر ومجلس وسایر نهادهای مرتبط.شاید اشکال کنی ر ه ب ر دیگه چرا ؟بایستی عرض کنم که فرمان ازدواج دانشجویی از طرف ایشان همان و آمار بالا رفتن طلاق همان وتبعات آن .علی ایّ حالٍ مورد3خیلی مهمه ناسلامتی جمهوری اسلامی و ولا ی ت ف ق یه یه ،باکشورهای غیر اسلامی فرق داره ،توازاین مجمل بخوان حدیث مفصل را{چون مختصر نوشتم شاید اشکالاتی وارد بشه اما انصافا شرح آن به عهده خود شما}واما حکم آن چیه ؟معلومه توبه واستغفار ودعا برای حلّ مشکلات برای کسیکه عامل بوده وهمچنین برای کسایی که زمینه فساد را موجب شده اند ،مطلقاً(یعنی چه مورد 3 وچه غیر آن)والسلام

سلام
گاهی اوقات در گذشته ی آدم اتفاقاتی میفته که باعث میشه آینده ی اون کاملاً از حالت عادی خارج بشه برای همین هیچ وقت نباید آدم ها رو از روی ظاهر قضاوت کرد و ای کاش کلاً این کار قضاوت کردن رو کنار میذاشتیم.
البته کارشناس گرامی خیلی خوب شما رو راهنمایی کردن فقط من هم نکته ای میگم. شما گفتین که در دوره ی نوجوانی مثل بقیه درگیر روابط و مسائل جنسی بودید! این روابط در چه حد و چطوری بوده؟ به نظرم کمی نیاز به توضیح داره.
این فقط یک احتماله ولی شاید حالت های شما مثل ترنس باشه. به نظرم باید برای نجات خودتون از این حال با یک روانشناس کار تراپی انجام بدید که اگر این روانشناس آقا هست ترجیحاً سنشون بالا باشه تا خواسته یا ناخواسته شما درگیر نشید.

moslemr;809179 نوشت:
بعد من به خاطر این که دیدم دارم از خدا دور میشم دیگه به دلایل واهی قطع کردم رابطه مون رو
اما دیدم نه تنها به خدا نزدیک نشدم بلکه همش به فکر اونم

با عرض سلام مجدد
شما ضمن عمل به نکاتی که در پست قبلی ام خدمت شما نوشتم دقت نمایید تا نتوانید فکر خود را کنترل نمایید نمی توانید از این حالت وابستگی و مشکلات آن رها شوید چرا که شما در واقع تسلیم فکر خود شده اید و این فکر شما است که شما را آزار می دهد شما با فکر و خیال پردازی هایی که داشته اید این وابستگی را ایجاد و پرورش داده اید و با کنترل آن می توانید به فضل و کمک الهی و اهل بیت علیهم السلام موفق شوید.

مهارتهای کنترل فکر عبارتند از:
الف: از فکر کردن ارادی به موضوع آزار دهنده (طرف مقابل و هر آنچه مرتبط با او می باشد) به شدت پرهیز نمایید.
ب . اگر خود بخود به ذهن شما آمدند سعی کنید از ذهن خود بیرون ببرید و اگر نتوانستید از راهکارهای زیر استفاده نمایید:

۱ . پر کردن اوقات روزانه
۲ . در نظر گرفتن افکار و رفتارهای جایگزین مناسب
۳ . نوشتن افکار
۴ . نوشتن افکار و پاره کردن کاغذ
۵ . بستن کش به دست و کشیدن آن
۶ . حواله دادن افکار به زمان خاصی در روز یا هفته (اگر زیاد به ذهن شما می آید روزانه یک ربع تا نیم ساعت و اگر کمتر زمان کمتری را روزانه یا یک روز درمیان و ...به این فکر اختصاص دهید و هر موقع این فکر به ذهن شما آمد به آن زمانی که معین کرده اید حواله دهید )
۷ . توجه به معنویت را فراموش ننمایید( نماز اول وقت توسل به اهل بیت مناجات و طلب از خداوند اذکار صلوات استغفار لاحول و لا قوه الا بالله و خواندن سورهای معوذتین )

هر چیزی که سبب می شود که شما به یاد ایشان می افتید را از خود دور نمایید.و یا سعی نمایید با آنها مواجه نشوید.

در صورت عدم بهبودی و افزایش رغبت به جنس موافق حتما و حتما به روانشناس و روانپزشک متعهد و متخصص مراجعه نمایید.

در پناه قرآن و عترت موفق باشید
یا علی

سلام

به نظرم اون هم اتاقیتون باعث شده شما ب طرف رفتارای جنسی برید
و اگه ازش دئر بشید کاملا نرمال و عادی هستید چون نوشتید دوستتون ازتون خواسته هم آغوشی داشته باشید
من مساله ای مثل شمار و از نزدیک دیدم

همه نسبت به روابط جنسی احساس خوبی دارند پس بدونید این تمایل ب دوستتون طبیعیه ولی اگر ازش جدا بشید برای هردوتون ک خوب هست هیچ! ب یک فرد نرمال هم برمیگردید تمایلتون هم به جنس مخالف برمیگرده...منتهی باید از لذت روابط با دوستتون فاصله بگیرید تا حستون برگرده
ضمنا جدا شدن سخته اما در عوضش خدا رو بدست میارین
سختی جدایی نباید شمارو ب حالت گناه سابق برگردونه

موضوع قفل شده است