غربت مظلومانه سفير كربلا مسلم بن عقيل
تبهای اولیه
![](http://i9.tinypic.com/86pwu4x.jpg)
گويي ورق برگشت و زمانه به تلخي گرائيد. كوفهاي كه براي مسلم وطن شده بود اينك غربتسرا گشته است هيچ كسي او را نميشناسد. نه اينكه نميشناسد كه همه خود را به نشناختن زدهاند. آه از غریبي در وطن!
سخنان امام حسين پس از شهادت مسلم
حسين بن علي عليه السلام در يكي از منزلگاههايي ميان راه خبر شهادت مسلم بن عقيل را شنيد. امام بسيار محزون شد و اشك در چشمان مباركش حلقه زد.
حضرت درباره مسلم فرمود: خدا مسلم را رحمت كند كه او به رحمت و رضوان خدا شتافته و تكليفش را ادا نمود و آنچه كه به دوش ماست مانده است.
آنگاه امام خبر شهادت مسلم را به زنان كاروان رسانيد و دختر كوچك مسلم بن عقيل را طلبيد و دست محبت بر سرش كشيد. دختر متوجه شهادت پدر شد. امام فرمود: من جاي پدرت... دختر گريست، زنان گريستند. امام هم چشمانش غرق اشك گرديد
پس از شهادت مسلم و هاني و عبدالله يقطر، وقتي بعضي از رهگذران كه از اوضاع كوفه به امام گزارش ميدادند و از امام ميخواستند كه برگردد و به كوفه نرود، امام پاسخ میداد: «بعد از من در زندگي خيري نيست.» و به همه ميفهماند كه قصد رفتن دارد نه بازگشت.
مطالب فوق از وب:http://shiadate.blogfa.com
ویژه نامه اسک قران
چرا حضرت مسلم با اینکه برای کشتن عبید الله بن زیاد فرصتی مناسب به دست آورد از آن سرباز زد ؟
كوفه اى كعبه جانبازى من كوفه اى سنگر سربازى من
كوفه تو خاطره عشق منى تو نمايشگر سر مشق منى
كوفه اى شاهد شمع ازلى شاهد سوز مناجات على
سرخ محراب تو از خون خداست كوفه بام تو مرا كوى مناست
كوفه اهل تو مرا چون ديدند دستم اول همگى بوسيدند
جمله گفتند كه مهمان آمد نائب مظهر قرآن آمد
ليك پيمان زجفا بشكستند شب در خانه برويم بستند
كوفه يك تن برخم در نگشود و آنكه بگشود بجز طوعه نبود
كوفه ايكاش عزيز زهرا نكند رو سوى اين قدم دغا