فرار کردن از طلبه شدن (لحظات الهی و شیطانی)
تبهای اولیه
دوستان سلام
شاید شما هم در دوراهی طلبه شدن یا نشدن و انجام امری دیگر هستید.
شاید شما هم می خواهید به نحوی از زیر بار مسئولیت طلبگی فرار کنید.
بنده نیز مدتها از طلبه شدن فرار می کردم اما نه به دلیل گوشه و کنایه و فقر و غیره اش، بلکه همیشه در عین علاقه از سنگینی لباس روحانیت می ترسیدم، از اینکه نتوانم وظیفه ام را انجام دهم می ترسیدم.
به قول یکی از اساتید بزرگوار اخلاق: بدبخت ترین، منفورترین، مبغوض ترین آدم ها... در حوزه است؛ آقاترین، عزیزترین، والاترین، بالاترین آدم ها که از فرشته هم بالاتر هستند در حوزه هستند.
خوب حقیر نمی دانستم که اگر به حوزه بروم، جزء کدام یک خواهم شد فلذا خود را با این خیال خام که در جای دیگری خدمت می کنم که این قدر حساس نباشد و مطمئن باشم، خود را فریب دادم.
اما زهی خیال باطل.
هنگامی که سرنوشت چیز دیگری را برای تو رقم زده باشد، اگر برخلاف آن بروی فقط خود را اذیت می کنی.
الحمدلله که خداوند متعال عنایت فرمود.
اما چه باید کرد؟!
علی علی
دوستان سلام
می دانم که درگیری ذهنی دارید، می دانم که گاهی تردید دارید
اما به یک نکته دقت کنید
هر مسیری را که می خواهید بروید، بروید
خیلی قاطع و محکم هم بروید
اما به گونه ای بروید که بعدا حتی اگر به این رسیدید که مسیرتان را تغییر دهید، پشیمان نباشید
طوری مسیرتان را انتخاب کنید که بتوانید در مقابل انتخاب یک مسیر و واگذاشتن مسیرهای دیگر در مقابل خدا حقیقتا حجت داشته باشید، بتوانید با توجه به آنچه که از تمام آیات و روایات می دانید و یا می توانید بدانید، حجت بر قدم گذاشتن در مسیر انتخابی خود داشته باشید
چرا که خداوند فردا از شما به روش های مختلف خواهد پرسید که چرا این مسیر را رفتید و اگر جواب خوبی نداشته باشید، خواهد فرمود که شما این را می دانستید و یا با تحقیق می توانستید بدانید.
قرآن می فرماید: " لا یکلف الله نفسا الا وسعها " (بقره/286) - خدا هيچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند -
هر شخص یک ظرفیت دارد، حالا می گویم اگر ظرفیت شما 2 لیتر باشد، و 1.99 آن را پر کنید باید در مقابل 0.01 باقی مانده پاسخ مناسبی داشته باشید.
در صورتی که آن کسی که ظرفیت 1 لیتر را داشته باشد و آن را پر کند، قطعا پاسخ مناسبی دارد، هر چند کمتر از شما پر کرده باشد.
و باز قرآن می فرماید: " لیبلوکم أیکم أحسن عملا " (ملک/2) - تا بيازمايدتان که کدام يک از شما به عمل نيکوتر است -
شاه بیت غزل اینجاست که انسان اگر بما هو انسان باشد، می تواند ظرفیت خود را بالا ببرد. و اگر به این برسید که بالا بردن این ظرفیت نهایتی ندارد، آن موقع چه می گویید؟
آن موقع است که تازه پا در سرای خوبان می گذارید، آن موقع است که پا اندر خم یک کوچه می گذارید که " هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ".
کاری به دیگران نداشته باشید، تا در مسیر عشق وارد نشوید، خدایی نمی شوید و تا خدایی نشوید چگونه می خواهید برای خدا کاری بکنید؟
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
اینها را گفتم چرا که دلم نمی خواهد زمانی برسد که فکر کنید وقتتان تلف شده است.
علی علی
یا سلام
چند تا مطلب یادم اومد شاید بد نباشه اینجا بگم
1-یکی از بچه که قم تحصیل می کنه تعریف میکرد یه جوونی بی نمازی تثادف کرد و مرد
بعد به خواب یکی دیگه میاد (که نمی دونم برادرش بود دوستش بود ) چند بار میگه اگه می تونی برو حوزه!!!
نمی دونم اون جوان چی تو برزخ دید که اینطوری توصیه می کرد خدا می دونه!
2- یه مطلب دیگه ای هم که من شنیدم این بود که
یکی از علما نمی دونم خواب دید یا بینش داشت چی بود که می گفت اگر مردم می دانستند در اینده بر سر دختران شما چه بلایی می اورند همه از ترس بچه هاشون و می فرستادن حوزه علیمه !
حرفهای شما صحیح و متین و بسیار ارزشمند
ولی من نظرم اینکه تو این دوره و زمونه طلبه ای که کنار طلبگیش درس دیگه ای بخونه از ریاضی فیزیک بگیر تا علوم سیاسی و روانشناسی خیلی خیلی خیلی بیشتر می تونه موفق و تاثیرگذار باشه
البته اگه فقط داره برا این زندگی می کنه که خودش رو بالا ببره ، لازم نیست این کار رو بکنه هرچند که به نظرم بازم اون شخصی که گفتم مقامش از یه طلبه ساده بالاتره
ولی کلا با اینم که همه باید برن طلبه بشن تا اون دنیا جواب داشته باشن موافق نیستم ( البته می دونم که منظور شمام این نبوده ) ، هرکسی تو هر شغل و رشته ای باید رضایت خدا مد نظرش باشه
خلاصه منظورم اینکه اگه کسی می خواد تاثیرگذار باشه باید علم بالا همراه با عمل شایسته و کلام گیرا و ذهن روشنی داشته باشه ، نه متاسفانه مثل بعضی روحانیون که از اسلام فقط قرآن خوندنش رو یاد گرفتن و امر و نهی کردنش رو و یک خشک مقدس به تمام معنان ، نه بعضی تحصلکرده ها و نکرده ها!!! در علوم دیگه که ادعای روشن فکریشون گوشه فلک رو کر کرده ولی ذره ای از نظر من سواد و استقلال فکری ندارن ، که هر دو اینها هیچ ارزشی نداره
دوستان سلام
روزی توفیق شده بود تا در درس تفسیر اخلاقی عرفانی عالم فرزانه حضرت آیة الله صفائی بوشهری نماینده معزز امام خامنه ای در استان بوشهر حضور پیدا کنم.
در پرسش و پاسخ عزیزی راجع به تحصیل در حوزه و دانشگاه سوالی پرسید که ایشان این طور فرمودند (نقل به مضمون):
علی علی
دوستان سلامروزی توفیق شده بود تا در درس تفسیر اخلاقی عرفانی عالم فرزانه حضرت آیة الله صفائی بوشهری نماینده معزز امام خامنه ای در استان بوشهر حضور پیدا کنم.
در پرسش و پاسخ عزیزی راجع به تحصیل در حوزه و دانشگاه سوالی پرسید که ایشان این طور فرمودند (نقل به مضمون):اگر امام زمان روحی فداه فرزندی داشتند، به نظر شما وی را برای تحصیل به دانشگاه می فرستادند یا حوزه مقدسه علمیه؟
علی علی
سلام جناب مکلف
به نظر شما جواب این سوال چی میتونه باشه ؟
اگر امام زمان روحی فداه فرزندی داشتند، به نظر شما وی را برای تحصیل به دانشگاه می فرستادند یا حوزه مقدسه علمیه؟
این طور به نظر میاد که مطرح شدن این پرسش توسط آیه الله بزرگوار در جوابِ پرسشِ سوال کننده در محیطی که تصویرسازی فرموید ذهن مخاطبین رو به سمت حوزه علمیه جهت دهی میکنه
ولی اگه موافق باشید نتیجه نهایی این سوال رو چیزی جز نیاز جامعه اسلامی مشخص نمیکنه
جامعه اسلامی هم به بزرگواران طلبه و هم به دانشجویان عزیز با توجه به دانش ، تخصص و ... نیاز داره
مشکل اصلی در واقع اینجا هست که نیروهای جوان ما با توجه به نیاز جامعه و استعداد خودشون در بین علوم مختلف به درستی هدایت و جهت دهی نشده اند ...
بسم الله الرحمن الرحیم
به نظر حقیر، اگر قصد واقعاً تقرب به پروردگار باشد، بین حوزه و دانشگاه و دانشکده پزشکی و حقوق و ... فرقی نیست.
و هکذا میان ملا و طلبه و استاد و کارمند و مهندس و بنا و بقال و پینه دوز و کشاورز هم فرقی نیست.
فرقی نمی کند چه کاره ای یا می خواهی چه کاره شوی،
رمز رستگاری این است که همه ی کارهایت لله و برای خدا باشند.
السلام علیکم
سلام
به نظرم در هر دو میشه به وظیفه خودمون عمل کنیم.
حضرت موسی خطاب به خدا گفت : خدایا من در بهشت با چه کسانی هم سفره میشم؟؟
خدا با اشاره به یک قصاب فرمود: با این.
موسی گفت: چرا؟؟!!!
خدا فرمود: چون تو به همون اندازه که در تواند انفاق کردی او هم به اندازه ی خودش انفاق کرد...(خدا نسبت میگیره.)
نتیجه: فرق نمیکنه به قول دوستمون قصاب،رئیس جمهور،بقال ، طلبه و استاد و کارمند و مهندس و بنا و کشاورز باشی....هر کسی به وظیفش(ترک گناه و انجام واجبات) عمل کنه ...نونش تو روغنه.
دوستان سلام
سلام جناب مکلفبه نظر شما جواب این سوال چی میتونه باشه ؟
این طور به نظر میاد که مطرح شدن این پرسش توسط آیه الله بزرگوار در جوابِ پرسشِ سوال کننده در محیطی که تصویرسازی فرموید ذهن مخاطبین رو به سمت حوزه علمیه جهت دهی میکنه
علیک السلام
نظر شما کاملا متین و محترم است، اما خواننده و شنونده باید عاقل و دقیق باشد.
خوب حقیر به یاد ندارم که پرسش سوال کننده محترم چه بوده است و آن را ننوشتم،
اما پاسخ داده شده شایسته دقت فراوان است و باید مسائل متفاوتی را بررسی کرد:
نگاه به وضعیت موجود، نگاه تمدنی و ...
ولی اگه موافق باشید نتیجه نهایی این سوال رو چیزی جز نیاز جامعه اسلامی مشخص نمیکنهجامعه اسلامی هم به بزرگواران طلبه و هم به دانشجویان عزیز با توجه به دانش ، تخصص و ... نیاز داره
مشکل اصلی در واقع اینجا هست که نیروهای جوان ما با توجه به نیاز جامعه و استعداد خودشون در بین علوم مختلف به درستی هدایت و جهت دهی نشده اند ...
بسیار خوب، از سویی از شما می پرسم:
نیاز جامعه اسلامی چیست؟
این نیاز را چه کسی می تواند ببیند و مشخص کند؟
کدام دسته از نیازها کاذب هستند و کدام دسته از نیازها صادق یا حقیقی؟
آرمانشهر اسلامی چیست و مسیر تمدن سازی چگونه است؟
جایگاه دانشگاه در آینده چیست؟
نسبت ما با این مسائل چیست؟
آیا ما کلان نگر هستیم و توان طراحی راهبردی داریم؟
جامعیت علمی و تفکر سیستمی در علم مهمتر است یا تخصص گرایی؟
و .....
این سوال ها را برای شما مطرح کردم تا خود در پی جواب آنها برآیید و لطفا اجازه بدهید که به این مباحث نپردازیم چرا که از حوصله این بحث خارج است و موجب یک بحث طولانی و احتمالا بی فایده می شود.
از سویی فکر می کنم که پاسخ سوال شما را قبلا داده ام، از شما تقاضا دارم که پست های اول و سوم را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید
مثلا عرض کردم:
قرآن می فرماید: " لا یکلف الله نفسا الا وسعها " (بقره/286) - خدا هيچ کس را جز به اندازه طاقتش مکلف نمی کند -
هر شخص یک ظرفیت دارد، حالا می گویم اگر ظرفیت شما 2 لیتر باشد، و 1.99 آن را پر کنید باید در مقابل 0.01 باقی مانده پاسخ مناسبی داشته باشید.
در صورتی که آن کسی که ظرفیت 1 لیتر را داشته باشد و آن را پر کند، قطعا پاسخ مناسبی دارد، هر چند کمتر از شما پر کرده باشد.
ضمن اینکه باید توجه کنیم که اگر ما به فکر نیاز جامعه اسلامی، تخصص و مشکلات اصلی هستیم، امام زمان روحی فداه به طریق اولی از این مسائل آگاه هستند و می دانند که چه باید بکنند و با توجه به همه اینها پاسخ این سوال را برای خود بدهیم.
مشکل اصلی شاید خیلی فراتر از آن چیزی باشد که شما فکر می کنید.
علی علی
... اجازه بدهید که به این مباحث نپردازیم چرا که از حوصله این بحث خارج است و موجب یک بحث طولانی و احتمالا بی فایده می شود.
با اکثر صحبت های شما در پست های اول و سوم موافق هستم ولی این طور که به نظر میاد ، اختلاف نظر هایی وجود داره که قابل حل هست ...
تمام جمله ی من اینه : عَمَلِ عالِم به عِلم الهی و منظورم از علم الهی هر علمی هست که انسان رو به الله نزدیک تر کنه
قصد بحث در جزئیات رو ندارم ، چون همون طور که فرمودید احتمال این وجود داره که به بحث های دو طرفه بی نتیجه ختم بشه
در پناه خدا
دوستان سلام
پ.ن: عده ای از دوستان دانشجوی حقیر، به جهت تولید علم و فعالیت در حیطه جنبش نرم افزاری از عزیزی مشورت گرفتند که آیا در دانشگاه تغییر رشته بدهند یا وارد حوزه شوند. به آنها گفته شد که به حوزه بیایند. اکثر آنها به حوزه نیامدند. بعد از مدتی برای شرکت در یک دوره علمی طولانی مدت با این شرط مواجه شدند که باید طلبه شوند، فلذا برخی از آنان بعد از گذشت چند سال طلبه شدند.
علی علی
جامعه اسلامی هم به بزرگواران طلبه و هم به دانشجویان عزیز با توجه به دانش ، تخصص و ... نیاز داره
سلام
تمام علومی که یک نفر نیاز داشت تا به همه کمک کند و مشکل گشای مردم باشد در حوزه بوده!نیم نگاهی به دانشمندان و بزرگان علوم مختلف چه دینی و چه غیر دینی متوجه می شویم که همه آنها این علوم را در حوزه های علمیه زمان خود فرا گرفته است
منتها این علوم بر اساس اتفاقاتی از درس حوزه جدا شد و بنده دلیل آن را ورود فرهنگ بیگانه می دانم!
سلام خدمت شما
تمام علومی که یک نفر نیاز داشت تا به همه کمک کند و مشکل گشای مردم باشد در حوزه بوده!
نیم نگاهی به دانشمندان و بزرگان علوم مختلف چه دینی و چه غیر دینی متوجه می شویم که همه آنها این علوم را در حوزه های علمیه زمان خود فرا گرفته است
منتها این علوم بر اساس اتفاقاتی از درس حوزه جدا شد و بنده دلیل آن را ورود فرهنگ بیگانه می دانم!
البته اگه درست متوجه شده باشم این مواردی که در بالا بیان کردین مربوط به زمانی هست که گستردگی و جزئی شدن علوم هر زمینه به این میزانی که در حال حاضر با اون مواجه هستیم نبود ...
ولی واقعا چرا بعضی از بزرگواران قصد دارند تو سر دانشگاه بزنند و برخی دیگر همین عمل رو در قبال حوزه علمیه انجام می دند !!!
واقعا خیر جامعه اسلامی در این نوع نگاه های متعصبانه هست ؟! ... (منظورم شما نیستید اون افرادی هستند که به این صورت فکر می کنند)
ما همه هدف مون پیشبرد کشور اسلامی ایران هست ! چرا باید علیه هم جبهه گیری کنیم ...
به فرض یه شبهه اعتقادی توسط یه عده تو جامعه پخش میشه و خیلی از چیز های دیگه ... ؛ در اینجا عزیزان حوزه علمیه می تونند به درستی مساله رو حل و مسیر درست جهت دهی کنند
در عوض فرض کنید
می خوایم یه سیستم طراحی کنیم که یه موشکی که به کشور ما شلیک شده رو ، در هوا منهدم کنه ... ؛ به همون ترتیب در اینجاهم متخصصین الگوریتم ، شبکه ، الکترونیک ، مکانیک و رباتیک ، ... وظیفه طراحی این سیستم رو به عهده می گیرند
به همین علت میگم :
جامعه اسلامی هم به بزرگواران طلبه و هم به دانشجویان عزیز با توجه به دانش ، تخصص و ... نیاز داره
در پناه حق
دوستان سلام
خوانده ام که آقای بنی کاظمی از شاگردان آیة الله کوهستانی نقل می کردند:
انبیا از طرف خداوند مأمور بودند دین را به مردم ابلاغ کنند و با تعالیم دین مردم را طوری تربیت کنند که به کمال انسانیت برسند و از امکانات دنیا از جمله اختراعات که خود مردم به دنبالش می روند استفاده بهینه و درست کنند تا دنیا و آخرتشان معمور و آباد گردد.
اگر مردم به تعالیم الهی درست عمل می کردند و اسیر وسایل مادی نمی شدند، بدون هواپیما می توانستند به هر جا که بخواهند سفر کنند.
و نقل دیگر آقای بنی کاظمی از سوی آیت الله کوهستانی:
در گذشته فکر می کردم با استفاده از آیات سوره نور چراغی بسازم که همیشه روشن باشد و نیازی به سوخت نداشته باشد. هم چنین می خواستم ماشین سواری درست کنم که بدون سوخت حرکت کند، ولی استخاره کردم و مصلحت ندیدم.
علی علی
در گذشته فکر می کردم با استفاده از آیات سوره نور چراغی بسازم که همیشه روشن باشد و نیازی به سوخت نداشته باشد. هم چنین می خواستم ماشین سواری درست کنم که بدون سوخت حرکت کند، ولی استخاره کردم و مصلحت ندیدم.
یعنی بدون علمای دیگه می خواستید چراغ و ماشین درست کنید؟
دوستان سلام
یعنی بدون علمای دیگه می خواستید چراغ و ماشین درست کنید؟
بنده نمی دانم.
صرف نقل قولی بود از جناب بنی کاظمی
علی علی
سلام خدمت شماالبته اگه درست متوجه شده باشم این مواردی که در بالا بیان کردین مربوط به زمانی هست که گستردگی و جزئی شدن علوم هر زمینه به این میزانی که در حال حاضر با اون مواجه هستیم نبود ...
ولی واقعا چرا بعضی از بزرگواران قصد دارند تو سر دانشگاه بزنند و برخی دیگر همین عمل رو در قبال حوزه علمیه انجام می دند !!!
واقعا خیر جامعه اسلامی در این نوع نگاه های متعصبانه هست ؟! ... (منظورم شما نیستید اون افرادی هستند که به این صورت فکر می کنند)
ما همه هدف مون پیشبرد کشور اسلامی ایران هست ! چرا باید علیه هم جبهه گیری کنیم ...
به فرض یه شبهه اعتقادی توسط یه عده تو جامعه پخش میشه و خیلی از چیز های دیگه ... ؛ در اینجا عزیزان حوزه علمیه می تونند به درستی مساله رو حل و مسیر درست جهت دهی کنند
در عوض فرض کنید
می خوایم یه سیستم طراحی کنیم که یه موشکی که به کشور ما شلیک شده رو ، در هوا منهدم کنه ... ؛ به همون ترتیب در اینجاهم متخصصین الگوریتم ، شبکه ، الکترونیک ، مکانیک و رباتیک ، ... وظیفه طراحی این سیستم رو به عهده می گیرند
به همین علت میگم :
در پناه حق
سلام
حرف شما هم متین!من کلام شما را هم قبول دارم
ولی در تعجبم چرا همه علوم را بزرگان گذشته از ائمه اطهار علیه السلام گرفته اند.
پدر علم شیمی جابر بن حیان!
وخیلی های دیگر
من یا ما نمی خواهیم توی سر دانشگاه بزنیم ولی حوزه کار تحقیقاتی دانشگاه را قبول دارد ولی دانشگاه کار حوزه را قبول ندارد!به وفور همه دیده اند
همین استادان ریاضی بعضی دانشگاهها می روند نزد علامه مصباح یزدی و حسن زاده آملی ریاضی های و مسائل سخت خودشان را حل می کنند
حتما اطلاع دارید که استاد مصباح یزدی 13 سال ریاضی محض خوانده اند!در مورد استاد حسن زاده که دیگر حرفی نمی زنم...........خود بخوان حدیث مفضل را.....
بعضی مسائل به تحقیقات نیاز دارد بعضی مسائل به کار های فقهی
دوستان سلام «مسئلهی بعدی، مسئلهی نهضت تولید علم است، که ما از شش هفت سال قبل از این، این قضیه را گفتیم، مطرح کردیم و دنبال کردیم. خوب، حالا بعضی از بحثهای پیرامون این مسئله، حقیقتاً وقت تلف کردن و خود را مشغول کردن است، که: حالا اصلاً تولید علم معنایش چیست؟ آیا علم تولید کردنی است؟ آیا کشف کردنی است؟ ما به یاد آن جمعی میافتیم که راجع به مسألهی سینما بحث می کردند و پیش یک نفری رفتند تا از او نظر بخواهند. ایشان گفته بود: حالا ببینیم آیا سینِماست یا سینَماست یا سینُماست؟! اول این را حل کنیم!؛ حالا کشف کردنی است، تولید کردنی است، تحقیق کردنی است؛ هر چه هست، مقصود معلوم است. ما میگوییم پایهی فناوریهای پیشرفته و رشد تمدن مادی، تمدن مرتبط با مسائل زندگی، دانش است؛ اگر بخواهید این دانش را از دیگران بگیرید و خودتان مصرفکننده باشید، به هیچ جا نخواهید رسید. باید این دانش در داخل برویَد.» علی علی
[h=3]العلمُ سلطان | نهضت تولید علم[/h]http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/17032/13900528_3341_16k.mp3
بیانات در جمع رؤسای دانشگاهها، مؤسسات آموزش عالی و مراکز تحقیقاتی، 23 مردادماه 1385
دوستان سلام جرعه ای از کلام بزرگان: دنیای طلبگی، دنیای حقیقی است، مابقی آن خاکبازی است. دلا تا کی در این کاخ مجازی فرق طلبه با غیر طلبه در این است:
کنی مانند طفلان خاکبازی؟
غیر طلبه خوش است به چیزهایی که می گذارد و می رود (اندکی از ملبس های به لباس طلبگی ملحق به این گروه هستند )
اما طلبه خوش است به چیزهایی که دارد و می برد ( اندکی از غیر ملبس ها ملحق به این گروه هستند )
می گویند: روزی امام رضا علیه السلام با مامون لعنة الله علیه به حمام رفتند. هر دو لباس از تن بیرون کرده و وارد حوض شدند.
امام رضا روحی فداه رو به مامون فرمود: تو تمام آنچه را داشتی گذاشتی و من تمام آنچه را داشتم با خود آوردم.
علی علی
دوستان سلام پل ها محل عبور و مرور هستند دنیا، پلی است به سرای آخرت. شما خود قضاوت کنید
هیچ کس روی پل برای مدتی طولانی توقف نمی کند
هیچ کس روی پل را برای ساختن خانه و زندگی کردن انتخاب نمی کند
این پل یک سرآغاز دارد که به 2 مقصد متفاوت می رسد، بهشت و جهنم
کارایی علمی که فرا می گیرید چیست؟
آیا این علم، علمی است که شما و دیگران را بهتر و سریعتر به مقصد می رساند؟
یا این علم برای توقف، ساختن خانه و زندگی کردن روی پلِ دنیا مناسب است؟
علی علی
دوستان سلام
دانشگاه اخلاق
یک بار بررسی کنید و ببینید که در کجای این عالَم می توانید دانشگاه اخلاق پیدا کنید؟
در کجا می توانید این سطح از عرفان را بیابید؟
مقایسه کنید
واقعا در کجا می توانید پیدا کنید؟
علی علی