قدرت اراده = زيرخاكي پر قيمت( اوس رمضون)

اين فرمول اشاره به اين دارد كه به خود بياييم سستي نكنيم و به قدرت اراده خود توجه كنيم

نمودار: نیروی اراده برای تغییر

تکنیک ها و روش های زیادی برای تغییر رفتار و عادات و ایجاد رفتار مطلوب و مدیریت هیجان، اندیشه و رفتار بیان شده است اما
آن چیزی که مورد غلفت قرار می گیرد این است که ما به همه چیز بیشتر از نیروی اراده مان که نشانه خلیفه الهی ما است توجه داریم. تا زمانی که ما به قدرت اراده و اختیارمان به عنوان یک سرمایه و موتور حرکت نگاه نکنیم روش ها برای هر تغییری بی نتیجه است.
برخی از مشاور،پزشکان، عرفا و جادو گران و دعانویسان و رمالان می خواهند که با کلمات یا دارو یا وردی و....برای آنها معجزه کنند تا به یک چشم به هم زدن به خواسته خود برسند.
معجزه در خود ماست
و آن آشتی کردن با نیروی اراده ما ست

قدرت اراده
دنیا بارها و بارها به ما ثابت کرده تا هنرمندی از دنیا نرود کسی به یادش نمی افتد، نمونه این مسئله درگذشت جهانبخش صادقی از اهالی شهرستان بافت استان کرمان بود، جالب اینکه بسیاری از مردم کرمان حتی نمی دانستند این هنرمند بزرگ اهل کرمان است نه گرامیداشتی نه نمایشگاهی و نه حتی مقاله ای در نشریات محلی شاید به همین علت است که می گویند خاک کرمان سرد است و هنرمندان از خواجوی کرمانی گرفته تا بسیاری از هنرمندان معاصر پای ماندن در این دیار ندارند اما برخلاف سایرین جهانبخش صادقی پس از سالها به دیارش باز گشت.

جهانبخش با سایر هنرمندان بسیار تفاومت دارد به جرات می توان گفت که بسیاری از انسانهای اطراف ما در طول زندگیشان حتی نمی توانند یک گام از گامهای جهانبخش مرحوم را بردارند.
استاد جهانبخش صادقی دو هزار و 500 تابلو بسیار نفیس خلق کرد و به شدت مورد علاقه استاد فرشچیان بود اما شاید کمتر کسی باور کند این تابلوهای بسیار نفیس را کسی خلق کرده است که تنها 15 درصد توان جسمی یک انسان معمولی را دارد و سالها بر روی تخت متحرکش دراز کشیده و با زحمت بسیار و در حالیکه تنها در هر دستش یک عصب دارد اما با اراده ای شکست ناپذیر و سرشار از عشق به خداوند و امام حسین(ع) تصاویری و تابلوهایی را خلق کرده که آفرینششان از عهده بسیاری از هنرمندان نیز خارج است.

چه كسي فكر مي كرد ، فلج و معلول شدن جهان بخش ، بهانه و آغازي باشد براي جهانگير شدن جهان بخش بوم هاي نقاشي در حيرت و شگفتي دل سفيدشان را براي كسي پهن كرده بودند ، كه قرار بود خوابيده بر روي تخت ، ايستادگي و اراده را نقاشي كند.
جهان بخش قرار بود ، از همت و اراده نقاشي كند و بر سر دِر يأس و نوميدي بكوبد ، جهان بخش اراده كرده بود ، خوابيده و معلول ، ايستادگي و سرو قامتي را نقاشي كند و بر سر در افسردگي و خمودگي بزند .
در ابتدا قلم مو هم بهانه مي گرفت و تن به رنگ و نقش نمي داد ، ولي زماني كه دل سفيد و روشن بوم را ديد كه چگونه آبرويش را ، اعتبارش را ، در اختيار جهان بخش قرار داده است ، دست از بهانه جويي برداشت و خود و يال هاي افسونگر و نقشبندش رادر اختيار همت والا و ايستاده جهانبخش قرار داد.
روزها مي گذشت و بوم هاي نقاشي هر روز در برابر اراده و تلاش جهان بخش سر تعظيم فرو مي آوردند و نقش و نگارهاي او را در قاب سفيد خود ميزباني و سپس اعتبار و آبرو مي خريدند و به افتخار بر در و ديوار گالري ها و منازل مي نشستند.
سخن از هنرمند بنام و نامي "جهانبخش صادقي" است ، كه در سال 1335 در روستاي رُستاق گوغر متولد شد.اين هنرمند نقاش همشهري در سال 1351 در شب ميلاد حضرت امام حسين (ع) در هنگامي كه اين شب ميمون را چراغاني مي كرد ، در اثر سانحه تصادف با اتومبيل دچار شكستگي مهره هاي گردن و ضايعه نخاعي و از آن زمان دچار معلوليت 85درصدي شد.
جهان بخش هنگامي كه دچار اين سانحه شد ، جواني بود 16 ساله ، با دنيايي از آمال و آرزوهاي رنگ و وارنگ.
عشق به زندگي و طبيعت ، جواني و معصوميت ، اميد و موفقيت ، بروز شخصيت و خلاقيت و سرشاخ شدن با معلوليت ، واژه هاي بودند كه جهان بخش در عنفوان جواني با آنها درگير شد.
جهان بخش حتي توانايي حركت انگشتانش را از دست داده بود و در هر دست تنها يك عصب حركتي در يد و اختيار او يود .
و كسي حتي در تصورش هم نبود ، كه در پس همين يك عصب كم حركت ، دنيايي از پويايي ، اراده و عشق به زندگي و خواستن نهفته است و دستان بي حركت او به اندازه جهاني از دست هاي بي هنر و پر ادعاي بعضي از آدميان دست و انگشت دار .هنر و توانايي خلق مي كند.
استاد جهان بخش صادقي وقتي خوابيده به خلق آثار و تابلوهاي نقاشي مي پردازد ، چه استوار ايستاده ؛ درس سرو قامتي و اميدواري مي دهد.
در كلاس درس استاد ، بيش از 120 هنرجو ، اميد ، توانايي و خواستن را نقاشي مي كنند و به بهانه آموختن نقاشي در كلاس درسش ، تواضع ، عشق ، اميد ، حركت و ايستادگي را مي آموزند.
جهان بخش صادقي كه هم اكنون شهرتش جهانگير شده است ، تا كنون بيش از 2500 اثر بياد ماندني از خود برجاي گذاشته است كه در پس هر تابلو علاوه بر زيبايي و خلاقيت هاي هنري ، جهاني از اراده و همت نقش آفريني كرده اند. حضور در بيش از 92 نمايشگاه داخلي و بين المللي در كارنامه جهانبش صادقي به افتخار ثبت شده است.
ديدار با شخصيت هاي كشوري ، مصاحبه با شبكه هاي خبري داخلي و خارجي به حدي است كه در اين نوشتار نمي گنجد و تنها به بازديد استاد فرشچيان با آن همه شهرت و افتخار بسنده مي كنم كه در بازديد از گالري استاد جهان بخش صادقي غرق در تعجب چگونه لب به تحسين اين استاد هنرمند همشهري مي گشايد.
روزي قلم مو به جاي نقاشي بر دل سفيد بوم نوشت : خوابيده هم مي شود مانند سرو ايستاد ، مانند اقاقيا عطرافشاني كرد ، مانند نارون سايه انداخت و مانند جهان بخش ، جهاني از اراده داشت .

سلام برشما
تقريبا همه سؤالات نزديك به هم است
*ميشه گفت فقط مرده ها هستند كه اراده ندارند.
*ما در هرچيزي كه ميل قوي اي داشته باشيم اراده داريم؛ چون اميال ما بسيار متنوع است ممكن است در چيزي ميل ضعيفي داشته باشيم ولي براي كار ديگري ميل قوي داشته باشيم
*شما يك معتاد را ببينيد در بسياري از كارهايش گويي باطري اراده اش خالي است ولي براي رسيدن به مواد يك شهر را با هر ترفندي شده مي گردد تا مواد بيابد يا خود را به بزم هم قطاران خود برساند.

*بنابراين نبايد تكرار كنيم كه من اراده ندارم. نيز نبايد نزد كساني بنشينيم كه پيوسته به ما القا مي كنند كه اراده نداريم نمي شود و ....(يعني بايد جلوي خودتلقيني منفي و تلقينات منفي ديگران را بگيريم)
*برخي اراده را تبلور و تجسم ميل و انگيزه مي دانند. اگر ما ميل به مطالعه نداريم بايد بگرديم و دلائل را پيدا كنيم و عايق و مانع ها را برطرف كنيم. به عنوان نمونه اگر در رشته تحصيلي استعداد و علاقه نداريم طبيعي است كه انگيزه نداشته باشيم. اگر در رشته يا كاري فايده اي (مادي يا معنوي) سراغ نداريم باز طبيعي است كه ميل نداشته باشيم.

[HL]راحت طلبي[/HL]
*گاهي اميال ما با هم تعارض دارند و ميل قوي تر باقي مي ماند به عنوان نمونه ما ميل به مطالعه داريم ولي ميل به راحتي هم داريم در جنگ اين دو در موارد زيادي ميل به راحتي غلبه دارد. بسياري از مواقع نيز ما را دور مي زند مثلا فردي كه ميل به مطالعه دارد براي رهايي از فشار تعارض با خود مي گويد مطالعه را بايد حتما انجام دهم ولي براي اين كه بهتر مطالعه كنم ابتدا بايد خوب استراحت كنم يا بايد اين فيلم را ببينم از فردا حتما حتما شروع مي كنم
*در واقع براي اگر شناخت به اين فرايند بالا نداشته باشيم هميشه سرمان بدون كلاه مي ماند و گرفتار فردا فردا يا سوف سوف (تسويف) مي شويم.
اعتقاد به خرافاتي مانند نحس بودن قدم يا نحس بودن فرد يا نحس بودن عدد به دليل راحت طلبي ما است
*سحر و بسته شدن بخت اگرچه اجمالا درست است ولي با توجه به اين كه علم است و كار هر كسي نيست دست آويز ما مي شود تا شكست هاي خود را توجيه كنيم و زحمت تلاش براي موفقيت و رفع موانع مختلف را به عهده نگيريم. به همين دليل مي بينيم كه بازار دعانويسان شياد و رمالان داغ داغ است و اين از زيركي (دنيوي) آنها است كه مي دانند كجاها مردم را مي توانند خوب سركيسه كنند و تيغ بزنند.
[HL]فيلم راز و قانون جذب[/HL] اگرچه كليت آن درست است اما اين طور نيست كه بدون تلاش و صرفا با تجسم ذهني به خواسته هاي خود برسيم. تجسم و تصويرسازي ذهني زمينه مساعد است كه اگر با تلاش پيوند بخورد موفقيت سريعتر كسب مي شود.

*اگر رودكي شاعر نابينا، ورزشكاران پاراالمپيك و نقاشاني كه در پست هاي اول از آنها ياد كرديم هميشه مي گفتند چرا من؟ چرا من بايد از بين اين همه گرفتار شوم و اين چراها را پيوسته تكرار مي كردند هرگز موفق نمي شدند.
بسياري از دانشمندان و مخترعان زندگي پر زحمت و پرمشقتي داشته اند
[HL]چه بايد كرد؟[/HL]
*بايد برنامه مكتوب داشت.
*برنامه مكتوب كمك مي كند بخش زيادي از قشرخاكستري مغز فعال شود و برنامه هاي ما عيني و ملموس شود بهتر موفقيت ها و ضررهاي خود را ببينيم.
*از جملات مثبت تأكيدي كمك بگيريم و آنها را جايگزين جملات منفي كنيم.
*با افراد، فيلم ها، سي دي ها، سايت ها، داستان ها و متون علمي و تصاويري كه به ما انرژي و ميل به حركت مي دهند بيشتر انس داشته باشيم.
*گاهي ممكن است به دليل[HL] افسردگي يا اضطراب و وسواس خالي[/HL] از ميل و انگيزه شويم اينجا بايد از اميال باقي مانده براي تقويت اميال ضعيف مدد بگيريم و زير نظر مشاور باشيم تا نهال اراده ما به تدريج قوي و قوي تر شود و حركت كنيم درست مانند ماشيني كه باطري خالي كرده با هل دادن روشن مي شود.
*زماني كه ميل به مطالعه نداريم از قدرت جمع كمك بگيريم مثلا با دوستمان دروس را مذاكره و مباحثه كنيم يا از ديگري بخواهيم كمي با ما همراهي كند تا انگيزه ما قدرت پيدا كند و بعد خودمان ادامه دهيم. اين كار را مي توانيم براي كودكان خود نيز انجام دهيم.
*[HL]برنامه هاي گروهي[/HL] براي تقويت اراده موفق تر هستند يعني ما از قدرت گروه كمك مي گيريم براي حركت در تيم فوتبال دقت كنيد يك نفر چقدر مي دود؟ اگر او تنها بود اين انگيزه را نداشت نيز تماشاگران و تشويق كننده نقش مهمي دارند بنابراين از تشويق خود و ديگران مدد بگيريم.
* گاهي لازم است به صورت ارادي خود را مجبور كنيم مانند شب امتحان كه به طور ناباورانه به دليل جبر مدرسه يا دانشگاه صفحات زيادي را مي خوانيم. [HL]قرار داد مشروط[/HL] در تقويت اراده كمك زيادي به ما مي كند. ما به صورت مكتوب با معلم يا فردي كه قبولش داريم و بر ما نفوذ دارد قرار داد مي بنيديم كه كاري را در ظرف زمان مشخصي انجام دهيم و در صورت تخلف جزيمه مي شويم در صورت موفقيت تشويق.
* هميشه تكرار كنيم كه انسان است و اراده اش. وقتي زياد در جملات يا افكار خود تكرار مي كنيم كه انگيزه نداريم باورمان مي شود. برخي از خانم ها يا آقايان احساس مي كنند انرژي ندارند ولي وقتي فردي تماس مي گيرد كه ما داريم مي آييم منزل شما مي بينم كه همگي لاجرم جان مي گيرند مرد سراغ خريد مي رود و زن و به كمك فرزندانش جنگي سراغ آشپزخانه و شستن ظروف و جارو و پخت و پز مي رود. در واقع اين انرژي در نهاد ما است
**در روايت داريم خودتان را به صفاتي وادار كنيد همان گونه مي شويد يا اگر خودتان را شبيه قوم كنيد مثل آنها مي شويد بنابراين خودمان را شبيه افراد با اراده كنيم و [HL]وادار و وانمود[/HL] كنيم كه اراده داريم.
* از ورزش و انس با با ورزشكاران و محيط هاي ورزشي براي تقويت اراده كمك بگيريم.
** خداوند فرموده روزه سبب تقويت اراده مي شود شما ببنيد چند درصد اقوام و اطرافيان تان كه اهل روزه بوده اند معتاد شده اند و چند درصد انهايي هستند كه اهل روزه نيستند.
**موسقي لهوي، مواد مخدر، عياشي و خوشگذراني،الكل، افراط در بازي هاي رايانه اي و استفاده از اينترنت، هوسراني جنسي(مشروع و نامشروع) از [HL]بمب هاي ويرانگر اراده[/HL] هستند.
* دعاي بدون تلاش از نظر اسلام مانند زمين بودن بذر، بي حاصل است
** انسان منفعت دوست و ضرر گريز است. براي كاري كه مي خواهيد انجام دهيد فهرستي از فوايد آن و ضررهاي ترك آن را ليست كنيد. مثل
فوايد ورزش: خوش تيپي، سلامت جسم و روان، نشاط و شادابي،و مقبوليت اجتماعي و......
ضررهاي كم تحركي و پرخوري:

در ماه مبارك رمضان اگر دختري كه تازه بالغ شده است مورد حمايت عاطفي و معنوي و غذايي خانواده قرار گيرد و بگويند ماشاالله بزرگ شده اي و به غذايش برسند از او كار كمتري بخواهند او همراه خانواده مي آيد ولي اگر مادر بگويد اخ الهي بميرم بچه ام با اين جثه اش بايد تا شب روزه بگيريد خاله بگويد خاله رنگي برات نمونده خب
داستان ملا بيمار كن مولوي اتفاق مي افتد كه استاد با تلقين هاي منفي دانش آموزان بيمار شد و رنگ پريده و بستري.
همين كودك دو سه روز اول سختش است ولي بقيه روزها احساس قدرت زيادتري در خود پيدا مي كند در برابر در فاميل و آشنايان مي بينم كه چون واقعا تمرين نداشته است با اين كه هيكل درشت و قوي دارد مي ترسد و وحشت مي كند روزه بگيرد.

بله
[HL]اراده نيز مانند جسم با تمرين و ورزش عضلاتش قوي مي شود[/HL]

داستان:
كودكان مكتبي از درس خسته شدند، و با هم‌ديگر مشورت كردند كه چرا معلم هر روز مي‌آيد و بيمار نمي‌شود. هركدام پپيشنهادي داد تا اين كه كودكي زيرك گفت بايد وقتي استاد آمد از دم مدرسته تا داخل كلاس، يكي يكي برويم جلو و به بگوييم چرا رنگش زرد شده‌است. وقتي اين را سي نفري بگوييم روي او اثر خواهد كرد:
آن یکی زیرک‌تر این تدبیر کرد**که بگوید اوستا چونی تو زرد
خیر باشد رنگ تو بر جای نیست**این اثر یا از هوا یا از تبیست
اندکی اندر خیال افتد ازین**تو برادر هم مدد کن این‌چنین
چون درآیی از در مکتب بگو**خیر باشد اوستا احوال تو
آن خیالش اندکی افزون شود**کز خیالی عاقلی مجنون شود
آن سوم و آن چارم و پنجم چنین**در پی ما غم نمایند و حنین
تا چو سی کودک تواتر^[1] این خبر**متفق گویند یابد مستقر
اين كار را عملي كردند و استاد احساس تب كرد و درس را تعطيل.
[HL]فال بد رنجور گرداند همی**آدمی را که نبودستش غمی[/HL]^[2]
وقتي ما با ديگران ارتباط داريم اگر در برابر كلمات ديگران منفعل باشيم ممكن است سخنان مردم كوچه و بازار، همكلاسي يا همكار و اعضاي خانواده را سرهم كنيم و از كاه كوهي بسازيم. خودگويي‌هاي منفي نيز وقتي تكرار شوند كار سيصد دانش آموز مكتبي را انجام مي‌دهد. بنابراين هم در روابط بين فردي و درون فردي واژگان را غربال كنيم و بعد سالم‌ترين را بكار ببريم. *همين‌طور كه اگر به شوخي يا غفلت يا دشمني گاز خردل استفاده شود، اثر تخريبي‌ا‌ش يكسان است، كلمات مخرب اگر جدي يا از روي غفلت به كار برده شود اثر مخرب خودش را مي‌گذارد.
*همان‌گونه كه بايد در برابر گازهاي شيميايي از لباس مخصوص و ماسك و دوري از محيط سمي استفاده كنيم و اگر آسيب ديده‌باشيم درمان را جدي بگيريم، در پذيرش كلمات و برچسب‌هاي ديگران، شنيدن سخنراني‌ها، خواندن كتاب‌ها و.. نبايد منفعل باشيم. بايد كلمات و خودگويي‌هاي مخرب خود را شناسايي كنيم و جايگزين سازنده برايش بچينيم.
* تفكر نوعي گفت‌وگوي پنهاني است كه به ياري كلمات در ذهن صورت مي‌گيرد.^[3]

قدرت اراده را دقت كنيد
كمي از چايي يا ميوه يا سحري رو خوردي اذان مي شود ميل زيادي داري بقيه را بخوري ولي كنار مي گذاري
روزه دار سمبل اراده است
به همين دليل است كه پيامبر به جوانان فرمودند براي مديريت شهوت از ظرفيت هاي عالي اي كه در روزه است، كمك بگيريد

[h=2][=&quot]حكم زير را دقت كنيد
يعني ما نبايد قدرت اراده و توانايي خود را كم بگيريم
مي توانم بايد بخواهيم و حركت كنيم

ترك عادت[/h] [=&quot]سؤال:[=&quot] كسى كه عادت به گوش دادن به ترانه دارد و ترك آن بسيار مشكل است آيا مى تواند گوش كند يا خير؟
[=&quot]آيت‌الله سيستاني:[=&quot] [=&quot]نمى‌تواند[=&quot].[=&quot][1][=&quot]

اوس رمضون را مي شناسيد
نه
اي بابا چرا پس؟
يكي از اقوام عيال بنده است
همه فن حريف است
كارايي كه تا حالا من ازش ديدم
شغل اصلي او بنايي است با مشتقاتش( سفت كاري، پلاستر، كاشي كاري، موزايك كاري، قالب بندي، نماكاري، گچ براي، اوپن و ارگ، و....) نقاشي ساختمان، كوزه گري، پرورش مرغ، آرايشگري، تأسيات و لوله كشي، تعمير آب گرمكن و بخاري، سيم كشي ساختمان، جوشكاري، تعمير مبل و دوختن روكش مبل، نجاري، ساختن اسباب بازي و.......
اين ها بخشي از توانايي هاي اين بنده خداست منظورم اوس رمضونه

مي گفت وقتي مسافرت مي روم تو صندوق عقب ماشين برخي ابزارهام را همراه مي برم
مي گفت: يه بار رفته بوديم مشهد زيارت امام رضا- نصيب شما و ما بشه زيارتشون- مدتي مانديم همسرم گفت اي كاش وضع مالي مون خوب بود يكي دو هفته ديگر هم مي ايستاديم
گفتم وضع مالي ما توپ توپه از همين الان تا آخر عمرت هم خواستي مي تونيم بمونيم
من تخصصم را هم همراهم آوردم به اضافه لوازم كارم
صبح مي رفتم ميدون كسي اوساي مي خواست مي رفتم كار و شب هم با دست پر برمي گشتم خونه

اين اوس رمضون ما بدجوري درد كليه داره مي گفت اوائل زمين را گاز مي گرفتم اين روزا اما ميگه با درد كنار ميام درد جزي از زندگيم شده
خوب مشكلات قلبي عروقي هم داشت و چند بار آنژيو و بالن زد و بالاخره كار به عمل باز قلب كشيد
بعد از عمل رفتم ملاقاتش
چهره نوراني و سفيد شده بود
فكر مي كردم كم خون است
وقتي گفتم خانمش گفت از وقتي عمل كرده سيگار را كنار گذاشته.
كي حالا؟
اوس رمضون
اوس رمضوني كه سيگار را با سيگار روشن مي كرد و وقتي بهش مي گفتن ترك كن مي گفت مي خوام ولي نميشه ي عمري سيگار كشيدم چه طوري ترك كنم؟
بله
انسان است و اراده اش

ما غالبا مانند اوس رمضون عمل مي كنيم مهارت هاي زيادي داريم ولي براي اجرايي كردن تصميم خود براي ترك يك عادت بد يا وسواس يا....به آنها توجه نداريم در حالي كه
بيرون ز تو نيست آنچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهي كه تويي