قرآن کافی است
تبهای اولیه
پس تکلیف عترت چه میشود؟
در ضمن بس کلمه ای فارسی است و متن قران عربی.چگونه میتوان چنین گفت؟ اگر کلمه بس در زبانی دیگر معنی بدی بدهد انوقت چی؟
پس تکلیف عترت چه میشود؟در ضمن بس کلمه ای فارسی است و متن قران عربی.چگونه میتوان چنین گفت؟ اگر کلمه بس در زبانی دیگر معنی بدی بدهد انوقت چی؟
با سلام و احترام به شما بزرگوار
ممنون از توجه و نکته بین شما بزرگوار ولی معصومین هم مفسران قرآن و رسول الله بازگو کنند آیات کلام حق بوده است...
و در طرفی مولا علی(ع) خود قرآن ناطق است اگر بخواهم این موضوع رو به ولایی ببریم که زیباتر میشود...
ابتدای قرآن تدوینی با حرف «ب» بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود و در انتها با حرف «س» آخرین آیه سوره ناس خاتمه مییابد که ترکیب این دو «بس» میشود و چه زیبا حکیم غزنوی سروده است: اول و آخر قرآن زچه «با» آمد و «سین» یعنى اندر ره دین، رهبر تو قرآن بس
اينگونه برداشتهاي سليقه اي از قرآن كريم حتي اگر معاني مطلوبي هم داشته باشند صحيح نيست و همانگونه كه برادرمان هم فرمودند كلمه "بس " كلمه اي فارسي است و اين كلمه در زبان فارسي معناي كفايت را مي دهد در حاليكه حروفش را از قرآن اخذ نموده ايد ضمن اينكه اگر به دامان چنين برداشتهاي سليقه اي بيافتيم بايد برداشتهاي مذاهب و فرق مختلفي كه هر يك در تاييد سخن خود به اخذ چنين حروفي از قرآن كريم استناد مي كنند را نيز بپذيريم در حالي كه صحت و عدم صحت انديشه ها را همساني و ميزان تطابق آنها با قرآن مشخص مي نمايد .
ابتدای قرآن تدوینی با حرف «ب» بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود و در انتها با حرف «س» آخرین آیه سوره ناس خاتمه مییابد که ترکیب این دو «بس» میشود و چه زیبا حکیم غزنوی سروده است
به راحتی با تامل در آیات 22و23 مبارکه سجده میتوان برین مدعای مزحک خط بطلان کشید.
ابتدای قرآن تدوینی با حرف «ب» بسم الله الرحمن الرحیم شروع میشود و در انتها با حرف «س» آخرین آیه سوره ناس خاتمه مییابد که ترکیب این دو «بس» میشود و چه زیبا حکیم غزنوی سروده است:
اول و آخر قرآن زچه «با» آمد و «سین»
یعنى اندر ره دین، رهبر تو قرآن بس
شاید منظور از بس کلمه ی بسم الله الرحمن الرحیم است
شاید به همین دلیل اقای طباطبایی می فرمودند که من می توانم قران را در ب ، بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر کنم
[=tahoma][=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]اخیرا رویکر د تازه ای مشاهده می شود که تبلیغ می کند که قران برای ما کافی است و برای این عقیده شان هم دلایلی بیان می کنند [/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]در حالیکه انکار سنت و کنار گذاشتن روایات منقول از پیامبر مورد پذیرش هیچ مسلمانی نیست و این گروه با انکار ضروری ترین اصل اسلام که سنت باشد در حقیقت اسلام را کنار گذاشته اند و خود را از تفسیر آیات مجمل قران محروم کرده اند و دست و پای عقل خود را در زنجیر ظواهر الفاظ اسیر کرده اند [/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]شایسته است از این گروه سوال شود که آیا احکام اسلام را آنطور که پیامبر بیان و اجرا می کرده قبول دارید یا خیر؟ [/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]آیا شما می توانید حکم لواط و مساحقه و قیادت را از آیات قران بیان کنید؟آیا خدا در مورد اینها دستوری صادر کرده یا مسلمانان آزادند؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]به نظر شما بر اساس قران سعی بین صفا و مروه و طواف خانه خدا و هفت دور به دور کعبه چرخیدن واجب است یا مباح؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]چرا قران یک جا به مسلمانان دستور قرائت می دهد و جایی دیگر به پیامبر دستور تبیین آیاتش را؟ چه فرقی بین تبیین و تلاوت یا قرائت است؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]برخی الفاظ قران معانی متعددی دارد.آیا می توان همه معانی آنرا حقیقی دانست یا یکی حقیقی و دیگری مجاز است؟همینطور مفهوم برخی آیات صریح نیست و چند احتمال درباره آن داده می شود .کدام احتمال درست است ؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]چرا وقتی قران هست ومسلمانان دستور خدا را مید انند خدا دستور به اطاعت از دستورات و پیروی از رفتار پیامبر را می دهد و چه نیازی است که الگو بودنش را مطرح کند ؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif] شما جزییات نماز(وقت و اجزاء وکیفیت و...) را از کجای قران بدست می آورید ؟[/][/]
[=tahoma][=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]اینها و صدها سوال اساسی دیگر که این گروه از پاسخ دادن معقول و راضی کننده به آن عاجزند نشان می دهد که قران بدون سنت نبوی بسیار مجمل و محتاج به تفصیل دادن است و هرگز پاسخهای کلی ومبهم نمی تواند هیچ مسلمانی را راضی کند که دست از سنت نبوی بکشد و خود را از آن بی نیاز بداند.[/][/]
[/]
بعضی از مسائل بسیار واضح هستند و بیان و شرح آنان توضیح واضحات است. از آن دوست عزیز بپرسید آیا شما نماز می خوانید یا نه؟ اگر بگوید نه معلوم می شود به قرآن عمل نمی کند و اگر می گوید بلی بگویید چطور نماز می خوانید، رکوع و سجده و قیام و تشهد و سلام دارد یا شیر بی دم و سر و شکم است؟ نماز را در چند وقت می خوانید؟ و هر نماز چند رکعت است؟ مثلاً نماز ظهر چند رکعت و نماز عصر و صبح هر کدام چند رکعت هستند؟ فکر می کنید پاسخ او چه خواهد بود؟ در هر صورت از او بپرسید که آیا قرآن گفته است نماز صبح چند رکعت است؟ یا مغرب و عشاء چند رکعت هستند و دیگر شرائط نماز و اجزاء آن؟ از او بپرسید آیا سگ نجس است یا پاک؟ بعد بگویید این حکم را از کجای قرآن بدست آورده اید؟ بلی قرآن اصول کلی نیاز بشر را بیان فرموده است و تفسیر و بیان آن در روایت و حدیث پیامبر (ص) و ائمه آمده است مثلاً قرآن می فرماید:[=Traditional Arabic]«وَ السّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُما»[1]یعنی زن و مرد دزد را دستهایشان را قطع کنید، ولی نگفته است از کجای دست باید قطع شود و این حدیث است که حدود آن را مشخص می کند، مثال در این زمینه فراوان است.
قرآن مجید در بسیاری از موارد اطاعت خداوند و پیامبر را با هم آورده است که اطاعت از خدا اطاعت از قرآن و اطاعت از رسول اطاعت از دستورات و اوامر پیامبر اکرم (ص) می باشد و همینگونه ایمان آوردن به خداوند و به پیامبر را همراه هم آورده است در سورة تغابن آیه 12 فرموده است:«[=Traditional Arabic]وَ أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ» از خدا و از پیامبرش اطاعت کنید و فعل (اطیعوا) اطاعت کنید را تکرار نموده است.
در سوره محمد(ص) آیه 33 فرموده است[=Traditional Arabic]:« أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ» از خدا و از پیامبرش اطاعت کنید و اعمال خود را باطل نکنید.
در سوره نساء آیه 59 فرمود:[=Traditional Arabic]«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی اْلأَمْرِ مِنْکُمْ» خدا و پیامبر و اولی الأمر (ائمه علیهم السلام) را اطاعت کنید.
در سوره انفال آیه 24 فرمود:«[=Traditional Arabic]اسْتَجیبُوا لِلّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُمْ» اجابت کنید برای خدا و برای پیامبر هنگامی که می خوانند شما را بسوی آن چیزی که شما را زنده می کند و حیات (معنوی و انسانی) می بخشد.
و صریحتر از همه اینان در سوره مبارکه حشر آیه 7 فرمود :«وَ[=Traditional Arabic]ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آن چه رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید) و از آنچه نهی کرده است خودداری نمائید.
در سوره نحل آیه 43 و انبیاء آیه 7 می فرماید:«[=Traditional Arabic]فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون» از اهل ذکر (پیامبر و ائمه) سؤال کنید اگر نمی دانید (اگر چیزی نمی دانید از اینها سؤال کنید).
خلاصه اینکه ظاهر آن آیات شریفه ای که آن برادر به آنان تمسک جسته است این است که بر قافله دلها کسی جز خداوند سیطره ندارد و پیامبر نمی تواند در دل انسانها ایمان ایجاد کند او فقط باید بیان کند و دیگران تکلیف دارند که ایمان بیاورند نه اینکه توقع آن باشد که پیامبر تکلیف آنها را انجام دهد و در دل آنان ایمان را بوجود بیاورد.
برای اطلاعات بیشتر به :
انفال، آیه 1، اعراف، آیه 158، انفال، آیه 20، انفال، آیه 46، نور، آیه 52، احزاب، آیه 36، احزاب، آیه 71، فتح، آیه 9، حدید، آیه 7ـ28، حجرات، آیه 1ـ14ـ15، مجادله، آیه 4ـ5ـ13ـ20، تغابن، آیه 8، جن، آیه 23 ، مراجعه کنید.
[1] سوره مائده آیه 38.