مبانی اخلاقی در صحیفه ی سجادیه
تبهای اولیه
2- توحيد، مبناي اخلاق؛
در منطق امام سجاد (ع) توحيد، يک بحث نظري خشک و بي نتيجه نيست. بلکله آثار عملي فراوان بر آن مترتب است، به ويژه در مقوله ي اخلاق. بخشي از اين آثار را برمي شماريم، تا بتوانيم به محکي براي بررسي ادعاهاي مدعيان توحيد، دست يابيم.
2-1. معرفت خدا، مبناي انسانيت؛
معرفت خدا، مبنا و معناي انسانيت است. خداوند ، در برابر منت هاي پياپي که به مردم داده و نعمت هاي متوالي که بر آنها ارزاني کرده، شناخت حمد خود را از آنها باز نداشته است، وگرنه بدون سپاسگزاري و شکر، در نعمت هاي او تصرف مي کردند و در آن صورت، از حدود انسانيت فرود مي آمدند و در حد چهارپايان بودند. (8)
2-2. نعمت خدا و استحقاق مردم؛
خداوند منان، به لطف و تفضل خود، پديده ها را پديد آورد و وجود بخشيد. و نيست را به هست بدل کرد. و نام مبدي ء شاهد بر آن است. بدين روي، سخن گفتن از استحقاق يا استدعاء ذاتي براي چيزي که وجود ندارد، بي معنا است.
امام سجاد (ع) به اين حقيقت روشن و فطري، در دعاهاي مختلف صحيفه توجه داده است. از جمله به عبارت آغاز دعاي ورود ماه رمضان بنگريد: منت تو ابتداء است، يعني مسبوق به سابقه اي مانند استحقاق و استدعاء ذاتي نيست، عفو تو تفضل و عقوبت حضرتت عدالت است... اگر عطا کني، عطاي خود را به منت آلوده نمي رساني و اگر نعمتي را باز داري، بازداشتن تو، تعدي بر کسي نيست. بر کسي پرده پوشي مي کني که اگر بخواهي او را رسوا مي کني، و به کسي مي بخشي که اگر بخواهي ، نعمت را از او باز مي داري؛ در حالي که اين هر دو تن، براي رسوايي و منع از سوي حضرتت سزاوارند، اما تو کارهاي خود را بر مبناي تفضل بنا کردي... (9)
سراسر دعاي تقصير از اداي شکر نعمت هاي الهي، نيز، به الفاظي فصيح و رسا بيان همين حقايق است. (10)
2-3. خوف و رجاء؛
معناي دقيق خوف- برخلاف ترجمه ي رايج - عدم امنيت است. کلمه ي خوف، هيچ جا در برابر شجاعت به کار نرفته، تا آن را به ترس معنا کنيم. بلکه غالبا در برابر امنيت و گاهي در برابر رجاء به کار مي رود.
در توضيح مي گوييم: روشن است که انسان هيچ طلبي از خداي خود ندارد و تمام نعمت هاي خداوند به تفضل اوست که هر لحظه بگيرد، ظلم روا نداشته است. اين است که انسان عاقل، همواره خود را در معرض اين خطر مي بيند که خداوند، نعمت هايي را که به او داده، از او پس بگيرد. کسي که طعم شيرين نعمت خدا - به خصوص نعمت هاي معنوي الهي - را چشيده، از اين چگونگي مي لرزدهمواره در حال عدم امنيت به سر مي برد، يعني همواره به درگاه خداوند سبحان، در حال خوف است ، حتي وقتي که در مسير عبادت مي کوشد.
اما از سوي ديگر، جود و فضل و احسان الهي نيز حقيقتي است که در اميد را همواره به روي انسان گشوده مي دارد، حتي وقتي که در مسير معصيت قرار دارد. (11)
توجه به اين حقيقت، همواره انسان را در ميان دو حالت قرار مي دهد که هر دو، نشان از عبوديت او به درگاه مولايش دارد. آثار سازنده ي اين توجه در اخلاق و تربيت انساني ، فوق العاده است.
امام سجاد (ع) در دعاي 39 در بيان اين حقيقت، بر اين نکته تأکيد مي ورزد که نه يأس انساني از نجات، از روي نوميدي مطلق است که از گناهان کبيره است و نه طمع فرد به رهايي، به دليل فريفته شدن به اعمال اوست. بلکه انسان عابد، همواره حسنات خوددر برابر سيئات خود، اندک مي بيند، آن هم در برابر خدايي که افراد صديق در پيشگاه او نبايد به اعمال خود فريفته شوند و تبهکاران نيز نبايد به دليل کارنامه ي سياه خود، از لطف و رحمت حضرت او نوميد گردند.
2-4. اميد به رحمت الهي در هر حال؛
براساس توضيحاتي که بيان شد، براي انسان هيچ نقطه ي اميدي جز رحمت الهي وجود ندارد، خدايي که عفوش، بيشتر از عذابشرضاي او فراوان تر ازخشم اوست (12) خدايي که رحمتش پيشاپيش غضبش قرار دارد و عطايش بيشتر از منع اوست و آفريدگان همه در گستره ي وسع اويند (13) خدايي که کوچکترين عمل خيري را که برايش انجام شود، سپاس مي گزارد و پاداش مي دهد. و به هر کس که به سوي او گامي فراپيش نهد، بسيار نزديک مي شود و کساني را که از درگاه او مي گريزند، به سوي خود مي خواند، کار نيک را به ثمر مي نشاند و رشد مي دهد و کار بد بندگان را ناديده ميگيرد واز آن در مي گذرد. (14)
آري، چنين تکيه گاهي را سزاوار است که انسان بدان تکيه کند و به آن اميد بندد.
2-5. اتکاء بر توفيق الهي؛
دست نصرت الهي، همواره به ياري انسان مي شتابد، تا او را در برابر دشمنان بزرگ- همچون ابليس و سپاهيان و يارانش از بيرون، و تمايلات کشنده و کشنده ي نفس از درون - حمايت کند. بدين سان، نعمت توفيق الهي به انسان مختار مي رسد. اينک انسان است که مي تواند به اختيار خود، از توفيق خداوندي بهره گيرد و به سوي کمال برود يا آن را ناديده گيرد و به سوي تمايلات نفس اماره پيش تازد . خداوند متعال همواره به انسان، توفيق مي دهد و برخوردهاي زشت او را ناديده مي گيرد. اما در مواردي نيز اين گونه ياري خاص را از او دريغ مي دارد تا انسان با همان سرمايه ي اوليه ي خود، يعني تذکرات عقل دروني و هشدارهاي پيامبران و حجت هاي معصوم خداوند، با دشمنان ياد شده بجنگد، اگر توان چنين جنگي را داشته باشد. در اين حالت گرفتار خذلان مي شود، يعني خداوند، او را به همان تذکرات اوليه ارجاع مي دهد، تذکراتي که از هيچ کس دريغ نداشته است.
2-6. توکل بر خدا؛
نداي هميشگي قرآن، اين است که ( علي الله فليتوکل المؤمنون ) (15) ( علي الله فليتوکل المتوکلون ) (16) افرادي که ايمان آورده اند و مي خواهند به جايي سر بسپارند و دل ببندند، تنها بايد بر خداي قادر حکيم، دل بندند و سر بسپارند، چرا چنين است؟ ديديم که هيچ کس ، امکان و نعمتي از خود ندارد. هر چه در دست کسي ببينيم، امانتي است که خداي ولي النعم به او داده و هر زمان بخواهد، از او باز پس مي گيرد. به اين جهت، همه ي مردم، فقير به درگاه آن غني بالذاتند، که حتي در وجود خود نيز امانت دار خداي بزرگ هستند؛ يا ايها الناس انتم الفقراء الي الله، و الله هو الغني الحميد. ان يشأ يذهبکم و يأت بخلق جديد و ما ذلک علي الله بعزيز. (17)
اين ديدگاه در مورد آفريدگان، ديده ي انسان را به سوي آفريدگار ميکشاند، تا از مخلوق ناتوان چشم اميد بندند و تنها به سرچشمه ي تواناي او چشم بدوزند. سراسر دعاي 28 صحيفه، همين مضامين را دارد. عبارت اين دعاي ارزشمند ترکيب خاص خود را دارد، ترکيبي زيبا از عاطفه و استدلال ، به گونه اي که همچون تار و پود يک نظام دقيق و کارآمد، معناي عبوديت را مي رساند. بدين جهت، امام سجاد (ع) از خداي خود، صداقت در توکل، يقين افراد متوکل بر خدا و توکل مؤمنان راستين بر خدا را از او مي خواهد. (18)
-------------------------------------------------------------------------
8- دعاي 1.
9- دعاي 45.
10- دعاي 37.
11- بحارالانوار، ج 70، ص 323، باب الخوف و الرجاء . آنچه در متن آمد، چکيده مضامين حدود 110 آيه و 75 حديث است که علامه مجلسي در اين باب آورده است.
12- دعاي 12.
13- دعاي 16.
14- دعاي 46.
15- آل عمران/ 122.
16- ابراهيم/ 12.
17- فاطر / 15 و 16.