محبت یا خشونت ! در قرآن یا کتاب مقدس ؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
محبت یا خشونت ! در قرآن یا کتاب مقدس ؟

با سلام
متاسفانه بازهم شاهد سایتهای اسلام ستیز هستیم که عنوان میکنند اسلام دین خشونت است و مسیحیت سرشار از محبت

در کتاب مقدس فراوانی واژه های خشونت به شرح زیر است:

واژه شمشیر: ۴۰۶ مرتبه
فقط واژه انتقام: ۸۸ مرتبه
جنگ : ۶۰۰
کشتن و مشتقات آن = ۲۵۷
کشتن : ۹۷
بکشید: ۱۸
قتل : ۱۲۶
کشتار :۱۶

فراوانی همین واژه ها در قرآن کریم به نحو زیر است:
واژه شمشیر: ۰ مرتبه
واژه انتقام و منتقم و منتقمون: ۷ مرتبه
جنگ و حرب : ۴ مرتبه
کشتن و کلیه مشتقات آن: ۹۸ مرتبه

حال مقایسه کنید ۱۳۵۱ واژه خشونت در کتاب مقدس با ۱۰۹ مورد از همان واژه ها در قرآن کریم


البته این اشکال متوجه کلیه کسانی است که به کتاب مقدس اعتقاد دارند. اعم از کاتولیک ، پروتستان ، ارتدوکس ، شاهدان یهوه و … .

آنچه گفتیم تنها از حیث بررسی آماری واژه ها بود ، والا از حیث محتوای آیات ، این سوای آیات فراوانی است که در کتاب مقدس وجود دارد و به داستان های خشن و به دور از حقوق انسانی زیادی اشاره می کند و واژه های مورد اشاره هم اصلا در آن ها نیامده است.

تنها در یک عنوان از این آیات می توان هشت مورد از نسل کشی های مختلف یوشع را برشمرد که در جنگ های خود کلیه ساکنان مناطق مختلف را اعم از انسان و حیوان ، زن ، کودک ، نوزاد و چهارپایان و … را به دم شمشیر هلاک می نماید و چنین نسل کشی های انبیای الهی مورد تایید قرآن کریم نیست.



وقتی که کتاب مقدس را مطالعه می کنیم ، نسل کشی های گوناگونی را در این زمینه می یابیم:

اما از شهرهایی که خدایت یهوه به تو به ملکیت می دهد هیچ ذی نفسی را زنده مگذار بلکه ایشان را یعنی (قبایل)حتیان و اموریان وکنعانیان و فرزیان و حویان و یبوسیان را چنانکه یهوه خدایت امر فرموده بالکل هلاک ساز تا شما را تعلیم ندهند که موافق موافق همه رجاساتی که به خدای خود عمل می نمودید . عمل نمایید و به یهوه خدای خود گناه کنید تثنیه۱۶:۲۰

او را با جمیع پسران قومش زدیم(کشتیم) و تمامی شهرهای او را در آنوقت گرفته و مردان و زنان و اطفال هر شهر را هلاک کردیمویکی را باقی نگذاشتیم لیکن بهایم را با غنیمت شهر هایی که گرفته بودیم به غارت بردیم تثنیه ۳۳:۲

ودرآنوقت همه شهرهایش را گرفتیم و شهری نماند که از ایشان نگرفتیم یعنی شصت شهر…سئای قرای بی حصار کثیر آنها را بالکل هلاک کردیم چنانکه با سیحون و ملک حبشون کرده بودیم هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاک ساختیم تثنیه۴:۳

با مدیان به طوری که خداوند با به موسی امر کرده بود جنگ کرده همه ذکوران را کشتند….و زنان و اطفال ایشان را به اسیری بردند
… موسی غضبناک شد و به ایشان گفت(ایا همه زنان را نگه داشتید)…پس الان هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد شناخته با او همبستر شده باشید بکشید و از زنان هر دختری را که مرد نشناخته و با او همبستر نشده اید برای خود نگاه دارید اعداد ۸:۳۱

البته وجود پاک پیامبران از این تحریفات بدور است

سلام

خدای تورات وانجیل فقط یهودیان را داخل آدم حساب میکند و بقیه انسانها از هر حیوانی پست ترند !

غیر یهود نجسند و ازدواج با ایشان حرام است ودرجنگ باغیر یهود حتی به کودکان و حیوانات و درختان بیگناه مخالفین نباید رحم کرد و همه شهر مخالفین با همه موجوداتش را باید آتش زد و سوخت وبا بیرحمی تمام نابود کرد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! تثنیه 7-4وداوران 20 -48 تثنیه 13-15

ودر انجیل مرقس 7-27 ومتی 15-26 نیز از غیر یهود به سگان تعبیر کرده آنجا که عیسی در جواب التماس زن بیچاره غیر یهودی میگوید که :من فقط برای گوسفندان گمشده خاندان بنی‌اسرائیل فرستاده شده‌ام 25 ونان فرزندان را گرفتن ونزد سگان انداختن جائز نیست 27

بله اینست ترحم و محبتی که مسیحیت ازآن دم میزند !!!!!!!!!!!!!!!!!!

سوزاندن فرزندان خود در مقابل بت مولک=مردوخ :

التثنية ١٢:‏٣١ لاَ تَعْمَلْ هكَذَا لِلرَّبِّ إِلهِكَ، لأَنَّهُمْ قَدْ عَمِلُوا لآلِهَتِهِمْ كُلَّ رِجْسٍ لَدَى الرَّبِّ مِمَّا يَكْرَهُهُ، إِذْ أَحْرَقُوا حَتَّى بَنِيهِمْ وَبَنَاتِهِمْ ‍بِالنَّارِ لآلِهَتِهِمْ.

ونابودی و خاکستر کردن شهر با همه درختان وبهایم ومردمانش :
التثنية ١٣:‏١٦ تَجْمَعُ كُلَّ أَمْتِعَتِهَا إِلَى وَسَطِ سَاحَتِهَا، وَتُحْرِقُ ‍بِالنَّارِ الْمَدِينَةَ وَكُلَّ أَمْتِعَتِهَا كَامِلَةً لِلرَّبِّ إِلهِكَ، فَتَكُونُ تَلاُ إِلَى الأَبَدِ لاَ تُبْنَى بَعْدُ.

وهرکس شریعت موسی را خوار شمرد بدون کوچکترین رحمی با دو یا سه شاهد کشته خواهد شد !!!!!! عبرانيان 10 -27 و28

ویل دورانت، درباره قربانى کردن کودکان مى نویسد: «پیشینیان یهود را همانند پاره اى از اقوام عادت بر این بوده که کودکى را قربانى کنند. این کار را دوست مى داشتند تا بدینوسیله خشم آسمان را فرو نشانند! به مرور زمان ترجیح دادند این قربانى را از میان کودکان مجرم که به اعدام محکوم مى شدند، برگزینند. بابلى ها به این قربانى جامه پادشاهى مى پوشاندند تا به فرزند پادشاه شباهت پیدا کند سپس به دار مى آویختند و این کار در "رودس" و عید "کرونس" بود. گمان مى رود که قربانى کردن گوسفند یا بزغاله در عید فصح در حقیقت تخفیف حکم قربانى بوده که با پیشرفت تمدن از قربانى انسان به قربانى حیوان تحول یافته است.»

در سفر خروج، باب 13، فقره دوم چنین آمده است: «هر نخست زاده که رحم را بگشاید، در میان بنی اسرائیل، خواه از انسان، خواه از بهایم تقدیس نما، او از آن من است .»

اگر درباره ى يكى از شهرهايى كه يهوه خدايت به تو به جهت سكونت مى دهد، خبريابى كه گروهى اوباش با پيشنهاد پرستيدن خدايان بيگانه هم شهريان خود را گمراه كرده اند، اول حقايق را بررسى كنيد...، اگر ديديد حقيقت دارد، البته ساكنان آن شهر و بهايم آن و هرچه در آن است را به دم شمشير هلاك نما... و شهر را با تمامى غنيمتش براى يهوه خدايت، به آتش بالكل بسوزان .سفرتثنیه باب13، آيه ى 13ـ17

المكابيين الثانى ٦:‏١١ و لجا قوم الى مغاور كانت بالقرب منهم لاقامة السبت سرا فوشي بهم الى فيلبس ف‍احرقهم بالنار و هم لا يجترئون ان يدافعوا عن انفسهم اجلالا لهذا اليوم العظيم

يهودي كردن دين اسلام توسط خلفا :

یهودیان نفوذی

با سلام

[=Century Gothic]شما حتی در یک جای قرآن بیاورید که خداوند به کشتار و قتل کودکان یا زنان بی گناه فرمان داده باشد![=Century Gothic]

اما در [=Century Gothic]کتاب مقدس[=Century Gothic] فراوان از این فرمان ها یافت می شود.

یکی از دوستان عزیز مسیحی ما فرمود چرا ،‌ شما به امروز مسیحیت و انسان های درون کلیسا پرداخته اید ،‌ حال آن که باید ریشه ها را بررسی کرد.

[=Century Gothic]خوب ما هم امر ایشان را اطاعت می کنیم .
می رویم ببینیم
[=Century Gothic]کتاب مقدس[=Century Gothic] چگونه به شمشیر می نگرد و شمشیر را چگونه غلاف کرده است؟
در قلب های کودکان و بیگناهان یا فقط در دل متجاوزان و گناهکاران؟

[=Century Gothic]وقتی که داستان حضرت نوح را در کتاب مقدس می خوانیم ، گذشته از اشکالاتی که از رهگذر آن به ذهن خواننده می نشیند، می بینیم که در فرازهایی از نقل تاریخی عهد قدیم یکی از فرزندان نوح به نام کنعان نسلی گسترده به هم می زند و قومی بزرگ را پدر می شود.
کنعانیان سپس در فلسطین ساکن می شوند(همان جا که اکنون یهودیان بر مبنای آموزه های کتاب مقدس خون ساکنانش حتی کودکان چند روزه را می ریزند).
زمان می گذرد و داستان ادامه می یابد تا آنجا که بنی اسرائیل می خواهند به رهبری حضرت موسی علیه السلام وارد سرزمین فلسطین شوند. در کتاب مقدس خداوند به موسی دستور می دهد:

[=Century Gothic][=Century Gothic]تثنیه ‌۲۰ : ۱۶ :[=Century Gothic] اما از شهرهای این امتهایی که یهُوَه‌ خدایت، تو را به ملکیت میدهد هیچ ذی‌نفس(جان‌داری) را زنده مگذار. ۱۷ بلکه ایشان را یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فَرِز‌ّیان و حِو‌ّیان و یبوسیان را چنانکه یهُوَه خدایت تو را امر فرموده است بالکل(همگی را) هلاک ساز. ۱۸ تا شما را تعلیم ندهند که موافق همة رجاساتی که ایشان با خدایان خود عمل می‌نمودند عمل نمایید. و به یهُوَه خدای خود گناه کنید.

[=Century Gothic]موسای کتاب مقدس نیز به دستور خداوند عهد قدیم عمل نموده و گزارش می دهد که :
[=Century Gothic]تثنیه ۲ : ۳۳ :[=Century Gothic] و یهُوَه خدای ما او را به دست ما تسلیم نموده او را با پسرانش و جمیع قومش زدیم. ۳۴ و تمامی شهرهای او را در آنوقت گرفته مردان و زنان واطفال هر شهر را هلاک کردیم که یکی را باقی نگذاشتیم. ۳۵ لیکن بهایم را با غنیمت شهرهایی که گرفته بودیم برای خود به غارت بردیم.

[=Century Gothic]تثنیه۳ : ۴ : و در آنوقت همة شهرهایش را گرفتیم و شهری نماند که از ایشان نگرفتیم یعنی شصت شهر و تمامی مرزبوم اَرجوب که مملکت عوج در باشان بود.
۵جمیع اینها شهرهای حصاردار با دیوارهای بلند و دروازه‌ها و پشت‌بندها بود سوای قُرای بی‌حصارِ بسیار کثیر. ۶ و آنها را بالکل‌ّ هلاک کردیم چنانکه با سیحون ملک حشبون کرده بودیم هر شهر را با مردان و زنان و اطفال هلاک ساختیم. ۷ و تمامی بهایم و غنیمت شهرها را برای خود به غارت بردیم.

[=Century Gothic]در بخشی از گزارش تاریخی کتاب مقدس ، حضرت موسی ،‌ که به نظر من چنین اخلاقی از یک پیامبر خدا ،‌ نابایسته و ساختنی است ،‌ ،‌ از این که کودکان و زنان را نکشته و فقط آنها را اسیر کرده اند ، خشمگین می شود و دوباره فرمان قتل آنها را صادر می کند:

[=Century Gothic][=Century Gothic]سفر اعداد ۳۱ : ۷ :[=Century Gothic] و با مدیان به طوری که یهُوَه موسی را امر فرموده بود جنگ کرده همة ذکوران را کشتند.
۸ و در میان کشتگان ملوک مدیان یعنی اِوی و راقَم و صور و حور و رابع پنج پادشاه مدیان را کشتند و بلعام بن‌بعور را به شمشیر کشتند.
۹ و بنی‌اسرائیل زنان مدیان و اطفال ایشان را به اسیری بردند و جمیع بهایم و جمیع مواشی ایشان و همة املاک ایشان را غارت کردند.
۱۰
[=Century Gothic]و تمامی شهرها و مساکن و قلعه‌های ایشان را به آتش سوزانیدند. [=Century Gothic]
۱۱ و تمامی غنیمت و جمیع غارت از انسان و بهایم گرفتند.
۱۲ و اسیران و غارت و غنیمت را نزد موسی و العازار کاهن و جماعت بنی‌اسرائیل در لشکرگاه در عربات موآب که نزد اردن در مقابل اریحاست آوردند.

[=Century Gothic]۱۳ و موسی و العازار کاهن و تمامی آقاان جماعت بیرون از لشکرگاه به استقبال ایشان آمدند.
۱۴ و موسی بر رؤسای لشکر یعنی سرداران هزاره‌ها و سرداران صدها که از خدمت جنگ باز آمده بودند‌غضبناک شد.
[=Century Gothic]۱۵ و موسی به ایشان گفت:[=Century Gothic] [=Century Gothic][=Century Gothic]“آیا همة زنان را زنده نگاه داشتید؟
[=Century Gothic]
[=Century Gothic] ۱۶ اینک اینانند که بر حسب مشورت بلعام بنی‌اسرائیل را واداشتند تا در امر فغور به یهُوَه خیانت ورزیدند و در جماعت یهُوَه وبا عارض شد.
۱۷ پس الآن هر ذکوری از اطفال را بکشید و هر زنی را که مرد را شناخته با او همبستر شده باشد بکشید.
۱۸ و از زنان هر دختری را که مرد را نشناخته و با او همبستر نشده برای خود زنده نگاه دارید. ۱۹

[=Century Gothic]صرف نظر از این که چرا باید بی گناهان ، کودکان و دخترکان معصوم ،‌ بی رحمانه جلوی چشم مادرشان سر بریده شوند ، آیا ذکر چنین مطالبی در کتاب مقدس زمینه های خشونت افسار گسیخته را پدید نمی آورد؟
[=Century Gothic]آیا جنایتکار نمی پرورد و کشتارهای جمعی بیگناهان را اموزش نمی‌دهد ؟

با نام و یاد دوست





کارشناس بحث: استاد مبشر

با سلام خدمت دوستان گرامی
گذشته از به کار رفتن واژه های قتل و شمشیر و خشونت و ... باید به این نکته توجه داشت که قوانین بیان شده توسط ادیان مختلف تا چه حد با فطرت انسان سازگار هستند .
در این زمینه بدون اینکه نیاز به تعصب داشته باشیم باید گفت هر منصفی اذعان می کند قرآن کریم منطقی ترین روشها و قوانین را در این باره دارد
و مانند کتاب مقدس به افراط یا تفریط دچار نشده است .

عکس العمل جالب هلندی ها نسبت به شنیدن آیات انجیل

http://www.mostazafin.tv/international/arabworld/video/6210_%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%85%D9%84-%D9%87%D9%84%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AC%DB%8C%D9%84

( فکر میکنن آیات قرآن هست و از شنیدن اینکه اینها مربوط به انجیله متعجب میشن)

با سلام، آمار خشونت را دادید اما آمار محبت مانده ، آن را هم در صورت امکان ارائه کنید با تشکر .

سلام

واژه «محبت» در قرآن کریم تنها یک بار آمده است: «والقیتُ علیک محبّۀ منی»؛ و من محبتی از خودم بر تو افکندم»(9)اما متشتقات آن 94 بار به کار رفته است:
الف) 64 بار از باب افعال (اُحّب، یُحبّ) مانند: آیات 165 بقره، 54 مائده، 188 آل عمران و... کاربرد فعل ثلاثی مجرد از ماده‌ی «حبَّ یحبُّ» مانند «عزَّ یعزُّ» خیلی کم است (ابن حاجب، شرح شافیه 1/142) به همین جهت در قرآن کریم بکار نرفته است و استعمال شایع آن از باب «افعال» است.
ب) نه بار به صورت مصدر (حُبّ)، مانند آیات 165 و 177 بقره، 14 آل عمران، 30 یوسف و...
ج) چهار بار باب «استفعال» (استحبّ یستحب)، مانند: آیات 3 ابراهیم، 174 فصلت، 33 توبه و 107 نحل که در هر چهار مورد با «علی» آمده است به معنای ایثار (برگزیدن)(10)
د) سه بار أفعل تفعیل (أحبَّ): آیات 24 توبه، 8 و 33 یوسف
ه) یک بار باب تفعیل (حَبَّبَ) که در آیه 7 حجرات آمده است.
ط) یک بار أحبّاء (جمع حبیب) که در آیه 18 مائده آمده است.
ی) هفت بار نیز «حبّ» و پنج بار «حبَّۀ» آمده است که به معنای دانه می‌باشد، چون نتیجه‌ی کار «زارع» است به آن توجه و میل دارد و آن را دوست می‌دارد(11)

https://rasekhoon.net/article/show/200436/%D9%85%D8%AD%D8%A8%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%281%29/

به من بیاموز;772133 نوشت:
با سلام، آمار خشونت را دادید اما آمار محبت مانده ، آن را هم در صورت امکان ارائه کنید با تشکر .

با سلام


قبل از اینکه سخنی بگویم نکته ای حائز اهمیت است و ان اینکه در قرآن کریم موضوع مهرورزی و محبت در تحت عناوین مختلف مانند: رحمت، حب، رافت، مودت، ولایت، خلت، اخوت و.. . همراه با متعلقات مختلفی بکار رفته که میتوان بیش از ۱۰۰۰ واژه درمورد محبت پیدا کرد و بیش از ۱۰۰۰ ایه در مورد محبت یافت
میتوان گفت کل کتاب قرآن سرشار از محبت و رحمت است چرا که در صد وچهارده سوره قرآن، دويست وبيست وهشت بار از رحمت خاص وعام آفريدگار جهان نام برده شده وصدها مرتبه به تعبيرات گوناگون از اين قانون سارى در تمامى عالم پرده بردارى گرديده است، به طورى که بيست وهشت بار کلمه ود ومشتقات آن وصد وپانزده مرتبه لفظ حب وساير مشتقات آن وده ها بار لفظ ولايت ومشتقات آن به کار برده شده است.
واين همه تاکيد وتوصيه به خاطر خاصيت فطرى وخلقتى انسان است که قرآن نيز از آن تعبير مى کند.
[=Nassim]
[=Nassim]قرآن کریم برای اشاره به مفهوم محبت و دوستی از واژه ‌های گوناگونی استفاده نموده است که به بیان آنها می‌پردازیم.

[=Nassim]1.محبت[=Nassim]
[=Nassim]واژه «محبت» در قرآن کریم تنها یک بار آمده است: «والقیتُ علیک محبّۀ منی»؛ و من محبتی از خودم بر تو افکندم»ما متشتقات آن 94 بار به کار رفته است:

[=Nassim]2.«مودت»
[=Nassim]برخی «مودت» را به معنای «محبت» گرفته‌اندو مشتقات آن 28 مرتبه در قرآن به کار رفته است

[=Nassim]3.«اُلفت»
[=Nassim]در حقیقت به معنای «جمع شدن» استو محبت و دوستی، نتیجه‌ی و ثمره‌ی آن است نه این که الفت به معنای محبت باشد«الف» و مشتقات آن 22 بار در قرآن بکار رفته است

[=Nassim]4.«خُلّت»
[=Nassim]«خلل» در لغت به معنی شکاف، وسط و گشادگی میان دو چیز است گفته اند: خلّه آن اختلالی است که عارض نفس می‌شود یا به جهت علاقه بسیار به آن و یا به جهت نیاز به آن. ماده‌ی «خلل» 13 بار در قرآن آمده است (خلال، خلیل، أخلّاء (جمیع خلیل)، خُلّة) بنابراین ماده «خلل» به معنای محبت نیست، اما تعبیر دوست به «خلال» و «خله» ممکن است به چند جهت باشد
[=Nassim]1. به جهت آنکه محبت قلب را می‌شکافد ودر نفس انسان نفوذ می‌کند، مانند تیری که در قلب هدف فرو می‌رود.
[=Nassim]1. به خاطر آنکه نفس احساس نیاز به محبوب می‌کند.
[=Nassim]2. چون هر یک از دو دوست، دوستش را از اسرارش آگاه می‌کند، پس گویا در میان قلب او جا دارد.
[=Nassim]البته این دوستی باید تام و خالص باشد و خللی در محبتش نباشد.

[=Nassim]5.«رغبت»
[=Nassim]«رغب» (بر وزن فَعِل یا فَعَل) به معنای میل و محبت و «رغب فیه» ضد «رغب عنه» می‌باشد میل خاص نفسانیمیل اکید آمده است. ماده‌ی «رغب» هشت بار در قرآن آمده است که سه مورد آن با «عن» آمده و به معنای اعراض و روی گردانی است. سه بار هم با «الی» آمده است به معنای «میل و محبت». دو بارهم بدون حرف جرّ آمده است. پس رغبت نوع خاصی از محبت است (محبت و میل اکید)

[=Nassim]6.«ولايت»
[=Nassim]ماده «ولي» در لغت به معاني مختلفي آمده است (مانند: قرب و نزديكي، مالك و سرپرست، ياري كننده و... .) كه يكي از آنها محبت و دوستي است، به طوري كه دو چيز يا چند چيز به قدري به همديگر متصل باشند كه چيزي غير از جنس آنها در ميان نباشد. لذا «ولايت» به معناي دوستي جايي است كه دوستي و محبت محسوس و همراه با كمك و ياري باشد. بنابراين ولايت نوع خاصي از محبت خواهد بود ماده ي «ولي» و مشتقات آن231 بار در قرآن كريم در موارد گوناگوني بكار برده شده است كه در برخي موارد به معناي دوستي است.

[=Nassim]7.«صديق»
[=Nassim]از ماده ي «صدق» تقيض «كذب» به كسي گفته مي شود كه دوستي و محبتش خالص باشد و شائبه فسادي در آن نباشد. اين واژه دوبار در قرآن آمده است: شعرا/10: «ولاصديق حميم» و نور/61 كه منظور از «صديق» دوست خاص است.

[=Nassim]8.«حميم»
[=Nassim]كه از ماده «حمم» به معناي آب جوشان آمده است به خاطر حرارت زياد به تب «حمي» مي گويند، به دوست و خويشاوند نيز «حميم» مي گويند به اعتبار محبت و علاقه شديدي كه نسبت به هم دارند: «فليس له اليوم ها هنا حميم» براي او امروز (قيامت) دوستي نيست كه به او نفعي برساند این واژه بيست بار در قرآن به كار رفته است كه چهارده مورد به معناي آب جوشانو شش مورد آن به معناي دوست و خويشاوند آمده است

[=Nassim]9.«أخدان»
[=Nassim]جمع «خِدن» به معناي دوست پنهاني و دوستي خيلي نزديك كه در امور ظاهر و باطن با انسان باشد گفته شده است. اين واژه دو بار در قرآن آمده است؛ يكي در مورد اوصاف زنان ويكي هم در مورد مردان

[=Nassim]10.«اخوان»
[=Nassim]جمع «أخ» از ماده ي «أخو» به هر كسي كه با ديگري مشاركت داشته باشد «أخ» گفته مي شود.چه مشاركت از جهت نسب باشديا از جهت رضاع يا قبليه يا دين و مسلك يا دوستي و غير آن باشدمشاركت از جهت دوستي مانند آل عمران/103 و حجر 47. البته ممکن است آیات دیگری هم در قرآن یافت شود، که دلالت بر معنای محبت و دوستی داشته باشد. که در این نوشتار به ذکر همین موارد اکتفا شد.
........................
..............

اما در کتاب مقدس

در ترجمه قدیم (عهد جدید) تعداد 167 آیه برای کلمه محبت وجود دارد

در ترجمه قدیم (عهد قدیم) تعداد 40 آیه برای کلمه محبت وجود دارد

موضوع قفل شده است