مسائل غیر مفید برای ما در قرآن !!!

سلام. اگر قران کتاب خدا برای هدایت همه بشر در همه زمان هاست ... این آیات که صرفا به مشکلات خانوادگی پیامبر میپردازد یا به پیامبر کمک میکند در زمان حال چه کاربردی دارند؟ ..................................................

سلام.
اگر قران کتاب خدا برای هدایت همه بشر در همه زمان هاست ...
این آیات که صرفا به مشکلات خانوادگی پیامبر میپردازد یا به پیامبر کمک میکند در زمان حال چه کاربردی دارند؟
..................................................
احزاب :
5 - اى كسانى كه ايمان آورده ايد! در بيوت پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه براى صرف غذا داده شود (مشروط بر اينكه قبل از موعد نيائيد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد، اما هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد، اين عمل پيامبر را ناراحت مى كرد ولى او از شما شرم مى كند، اما خداوند از (بيان ) حق شرم ندارد و هنگامى كه چيزى از وسائل زندگى (به عنوان عاريت ) از آنها (همسران پيامبر) مى خواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار دلهاى شما و آنها را پاكتر مى دارد، و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود در آوريد كه اين كار نزد خدا عظيم است !
54 - اگر چيزى را آشكار كنيد يا پنهان داريد خداوند از همه چيز آگاه است .

.......................................

احزاب 51:(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى بتاخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى .....

مسایل زناشویی پیامبر شایستگی این را دارد که در کتاب وحی باشد؟

از این قبیل آیات مخصوصا در سوره احزاب فراوان است.آیاتی که به مشکلات عمدتا زناشویی پیامبر میپردازد!

چطور این مسایل در کتاب هدایت همه اقوام زمانها مکانها و ... آمده؟؟ و چه سودی برای ما دارد؟؟؟

دوست عزیز لطفا به این ترجمه ی دقیق تر آیه توجه کنید :

ترجمه الهی قمشه ای آیه 53 سوره احزاب:

"ای کسانی که ایمان آوردید به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید بلکه موقعی که دعوت شده‌اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس به گفتگو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می‌دهد و او به شما از شرم اظهار نمی‌دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست و هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و نباید هرگز رسول خدا را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است."
این آیه در حزب یک جز بیست و دو قرآن مجید قرار دارد.
سوره احزاب، سوره سی و سوم قرآن کریم می باشد. این سوره مکی است و 73 آیه دارد.

----------------------
ببینید خداوند با بیان نام پیامبر (ص) و تعریف آداب و رسوم مهمانی رفتن آنهم از آن زمان . دارند به ما درس آداب میدهند و می آموزند که چگونه به مهمانی برویم ، چگونه در مهمانی رفتار کنیم و چگونه هم از مهمانی برگردیم .
بیان قرآن که مختص پیامبر (ص) و آن زمان نیست ...
در مورد ادامه آیه هم همینطور است... اینها نکات آموختنی آداب و روشهای صحیح زندگی ست

آیه آیه قرآن درس و آموختنیس و هدفش یک شخص خاص و یک زمان خاص و یک مکان خاص نیست...
لطفا بیشتر در مورد آیات قرآن مجید تأمل کنید و از احادیث و تفاسیر بزرگ و عالم هم کمک بگیرید...

امیدوارم که جوابم برای پرسش شما قانع کننده باشد
اگر نه بفرمایید تا بیشتر توضیح دهم

سلام.
شما با علاقه قلبی خود برداشتهایی این چنین مینمایید.
.................................
نکات:

1-کاربر گرامی quester:gol: اگر بنا بود آداب مهمانی رفتن را بیاموزد باید میگفت ای مومنین وقتی به خانه مومنین میروید. نه پیامبر.

دوست عزیز .. پیامبر (ص) جدای از مقام پیامبری یک انسان ، یک مومن هستند .
اشاره قرآن به نام پیامبر (ص) بدلیل این است که مومنین برای پیامبر (ص) احترامی بدون شکی قائل هستند
اینجا هم باز خداوند درس ادب می دهند
اینکه : به همدیگر احترام بگذارید

2-اگر میخواهید پیامبر را همه مومنین بگیرید . حرفی نیست! بسم الله. نباید هرگز رسول خدا {مومنی}را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است.
ازدواج با زن بیوه (شوهر مسلمان) حرام شد.

من مفسر قرآن نیستم و نه سواد و علم اینکار رو دارم و نه به خودم جرأت اینکار رو میدهم چون توانایی اون رو ندارم
ولی خودتان بیشتر در آیه تأمل کنید متوجه میشید که اشاره من غلط و اشتباه نیست .

3-در قرآن بسیاری از موضوعات مهم, مثل چگونگی نماز خواندن نیامده و همه از سنت نتیجه شده. چرا خداوند برای مهمانی رفتن امتیاز ویژه ای بالاتر از نماز و .... قائل شده؟و برایش حکم میدهد!

4- اگر شما بخواهید از این آیه درس بگیرید باید:
- به خانه هیچ کس داخل نشوید مگر شما را دعوت کرده باشد.

خب کجای آیه آمده به خانه کسی نروید

- زودتر از وقت غذا مهمانی نروید.

قرآن بهترین راه و آداب را سفارش نموده است

- به محض خوردن غذا رفع زحمت کنید.

اینهم بهترین آداب است . خداوند در مورد اقوام و یا خانواده رسول اکرم (ص) که نامی نبرده است .

آیا اینها آداب مهمانی است که من از آن تبعیت کنم؟.

بله بهترین آداب هستن
اگر میزبان شما از اقوام نزدیک و دوستان صمیمی نباشد خب بنظر شما این بی ادبی نیست که بعد از صرف غذای مهمانی باز در آن مکان بمانید و باعث ثلب آسایش صاحب خانه و میزبان شوید .

خودتان در این مورد بیشتر فکر کنید ....

چشم.
تفسیر نمونه را مطالعه کردم. چون تفسیر جدیدیست فکر میکنم دلایل سایر علما هم در آن امده باشد. جواب منطقی اگر یافت شده بود اینجا پست نمیزدم. میتوتنید از تفاسیر یا علما نقل قول کنید تا بحث کنیم.

درخواست من از شما: بدون پیش داوری با قرآن برخورد کنید.:hamdel:

من در مورد قرآن پیش داوری نکردم بلکه این شخص شما هستید که آیه ای به این روشنی را به بیانی بسیار بی معنی برای خود پنداشته اید

من سعی میکنم از علمای بزرگوار تفسیر دقیق این آیه را برای شما بپرسم و در خدمتتان بگذارم

اگر بنا بود آداب مهمانی رفتن را بیاموزد باید میگفت ای مومنین وقتی به خانه مومنین میروید. نه پیامبر.

همانطوریکه دوستان اشاره فرمودند این آیات هم چند لایه مفهوم دارد و هم چند شکل کاربری برای کسانیکه در آات تعقل و تدبر میکنند.

ببینید مثلا اگر امروز ما برای پیامبر شانی قائلیم و میتوانیم جایگاه ایشان را نزد خدا بدانیم و بنا بر همین جایگاه و تفاوتش نسبت به دبگران را میتوانیم بفهمیم که پیامبر چه شخصیتی دارد همگی مرهون این دست آیات است و البته روایاتی که به این آیات استناد کرده اند و کلام ائمه است.

امروز مثلا وهابیها به انواع مختلف به پیامبر توهین میکنند . مثلا آدم بی مصرفی هچون عبدالوهاب میگوید فایده پیامبر برای من از این چوب دستی ام کمتر است .
این مهم نیست این شخص چه میگوید ولی مهم است که مسلمانی بخاطر اراجیف این آدم اعتقادش را به سلامت نفس پیامبر و راستگوئی و شان و منزلت ایشان از دست ندهد.

با استفاده از همین آیات میتوانیم بگوئیم فلانی حق نداری در مورد پیامبر اینطور صحبت کنی در حالیکه خداوند در قرآن بر هر کسی منع کرده این طور سخن گفتن درباره پیامبر را .

یا در مورد طول ندادن میهمانی پیامبر هم میتوان الگوهای اخلاقی در اجتماع را در برابر مسلمان بیاموزیم.

و همینطور ازدواج نکردن با زنان پیامبر دال بر متفاوت بودن ایشان نسبت به دیگران است و خداوند نمیخواهد توسط کفار شان آن حضرت زیر سوال برود لذا حتی این مساله را مطرح میفرماید...

لاجرم برای فهم و درک بهتر آیات نیاز داریم که با مفاهیم دینی آشنا باشیم - با شان و منزلت پیامبر و ماموریت ایشان و اهمیت امین بودن ایشان واقف باشیم - بر جایگاه ایشان نزد خداوندی که بر همه چیز آگاه است آشنا باشیم و..

انشالله که همینطور خواهد بود.

یاحق

مسایل زناشویی پیامبر شایستگی این را دارد که در کتاب وحی باشد؟ از این قبیل آیات مخصوصا در سوره احزاب فراوان است.آیاتی که به مشکلات عمدتا زناشویی پیامبر میپردازد

باید بدانیم کسانی که به خدا دروغ ببندند، جزء ستمکاران طبقه بندی می شوند.
من به کل سوره احزاب نگاه کردم و غیر از موردی که در پست 1 آمده، آیه دیگری در مورد مسایل زناشویی پیامبر ندیدم. کلا هم در آیات 50-53 به مواردی مانند زنهای حلال بر پیامبر و تحریم اضافه کردن زوجه برای ایشان اشاره شده. پس بی مورد است اگر بگوییم ایات فراوانی در سوره احزاب در مورد مسایل جنسی پیامبر آمده. در بقیه قرآن هم چنین ایاتی که اشاره شده من سراغ ندارم، اگر کسی سراغ دارد گفته شود تا بررسی کنیم.
برخی از آیات قرآن مانند ضرب المثل "به در می گویم دیوار تو بشنو" عمل می کنند. آیات قرآن را بشری عادی نیاورده که از سبک و سیاق ما استفاده کند. بعضی موارد هم از نظر ما پیش پا افتاده هستند (مانند اینکه اگر چند زن داشتی در زمان بودن باآنها مختاری) و پیامبر برای آنها از وحی استفاده می کرده و برخی از این موارد احتمالا در قرآن هم نیامده اند.

سلام

معنی باطنی قرآن چیه؟ شنیدم که بعضیا میگن قرآن چندلایه داره و هر کسی اونها رو نمیفهمه و...از کجا معلوم هست و من نمیفهمم؟

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيغٌ فَيتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ(آل عمران/7)
او کسي است که اين کتاب (آسماني) را بر تو نازل کرد، که قسمتي از آن، آيات «محکم» [= صريح و روشن‌] است؛ که اساس اين کتاب مي‌باشد؛ (و هر گونه پيچيدگي در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مي‌گردد.) و قسمتي از آن، «متشابه» است [= آياتي که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات ديگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفي در آن مي‌رود؛ ولي با توجه به آيات محکم، تفسير آنها آشکار مي‌گردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‌انگيزي کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسير (نادرستي) براي آن مي‌طلبند؛ در حالي که تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمي‌دانند. (آنها که به دنبال فهم و درک اسرار همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهي) مي‌گويند: «ما به همه آن ايمان آورديم؛ همه از طرف پروردگار ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمي‌شوند (و اين حقيقت را درک نمي‌کنند).

هرچند آیه فوق صراحتا راجع به پیامبر است اما در حال حاضر به منزل کدامین یک از اهل بیت میشود رفت و ناهار خورد؟ که بعدش بخواهیم به آیه فوق عمل کنیم؟

یکی از کاربرد های این آیه به نظر حقیر اثبات ولایت اهل بیت است!!(قصد تفسیر ندارم اما دوست داشتید می گم چه طوری می شه ثابت کرد)

فعلا رو این بحث ندارم که چرا پیامبر این اختیارات را داشت. بحث من اینه که همچین مساله پیش پا افتاده ای چرا در قرآن هست.

مثل فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه را شنیده اید؟

بعضی از وقت ها شید چیزی پیش پا افتاده باشد

اما همان دریایی از علم است

:Gol:

اى كسانى كه ايمان آورديد به خانه‏هاى پيغمبر داخل مشويد مگر آنكه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت كنند در آن حال هم نبايد زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشاييد بلكه موقعى كه دعوت شده‏ايد بياييد و چون غذا تناول كرديد زود (از پى كار خود) متفرق شويد نه آنجا براى سرگرمى و انس به گفتگو پردازيد، كه اين كار پيغمبر را آزار مى‏دهد و او به شما از شرم اظهار نمى‏دارد ولى خدا را بر اظهار حق خجلتى نيست و هر گاه از زنان رسول متاعى مى‏طلبيد از پس پرده طلبيد، كه حجاب براى آنكه دلهاى شما و آنها پاك و پاكيزه بماند بهتر است و نبايد هرگز رسول خدا را (در حيات) بيازاريد و نه پس از وفات هيچ گاه زنانش را به نكاح خود در آوريد، كه اين كار نزد خدا (گناهى) بسيار بزرگ است‏(53احزاب)
نخست مى‏گويد:" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هرگز در اطاقهاى پيامبر سر زده داخل نشويد، مگر اينكه براى صرف غذا به شما اجازه داده شود، آنهم مشروط به اينكه به موقع وارد شويد، نه اينكه از مدتى قبل بيائيد و در انتظار وقت غذا بنشينيد" (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى‏ طَعامٍ غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ و به اين ترتيب يكى از آداب مهم معاشرت را در آن محيطى كه اين آداب كمتر رعايت مى‏شد بيان مى‏كند، گر چه سخن در باره خانه پيامبر ص است، ولى مسلما اين حكم اختصاص به او ندارد، در هيچ مورد بدون اجازه نبايد وارد خانه كسى شد (چنان كه در سوره نور آيه 27 نيز آمده است)

معنی باطنی قرآن چیه؟ شنیدم که بعضیا میگن قرآن چندلایه داره و هر کسی اونها رو نمیفهمه و...از کجا معلوم هست و من نمیفهمم؟

هرچند آیه فوق صراحتا راجع به پیامبر است اما در حال حاضر به منزل کدامین یک از اهل بیت میشود رفت و ناهار خورد؟ که بعدش بخواهیم به آیه فوق عمل کنیم؟

تازه بر فرض محال خوردیم و نشستیم!! نیازی به وحی نیست. خود اهل بیت بگوید :شرمنده کار داریم . انشالله دوباره میبینمتان. بای

واقعا نیاز به وحی هست اینجا؟ نه! چه نیازی(شما بگو) چه نکته ای یاد میگیریم؟ هیچ البته شما میفرمایید که پیامبر از این امتیاز استفاده نکرده!! پس درسی برای ما نهفته است اینجا. درس از این سطح پایینتر ؟؟؟

عرضم این بود: برای یک آدمی که به عربی آشنا نیست؛ معارف عالیه را نمیشناسد و خداوند به او فهم کافی عطا نکرده(در یک کلام مهندسa) چگونه عقلا ثابت میکنید معانی باطنی وجود دارد؟

چند نفر الان در حال رفت و آمد به منزل اهل بیت هستند؟؟ 2-کسانی که به این مرتبه رسیده اند نیاز به این تربیت سطح پایین دارند؟ 3- از طرفی شان نزول آیه مشخص است و نقل این صحبتها نیست.

پیامبر الگوی مومنین است. اگر مردم هم بخواهند اینگونه شرم کنند که دیگر هیچ

اول اینکه اکثر مردم عوامند و قرآن برای هدایت اکثر مردم آمده درست است .دوم اینکه نخست ثابت کنید معنای دیگری جز این معنا هست که عوام نمیفهمند بعد این فرمایش را بکنید. ودر نهایت وقتی یک شخص عادی ارزشی در آیات ندید در نزد همان شخص آیات بی ارزش میشوند. این خود کافیست که یک انسان عادی (و عاقل) از چیزی که برایش بی ارزش است پیروی نکند.

این آیات مخصوصا آنجا که به غذا و .. میپردازد ارتباطی با طلاق در این زمانه ندارد. اینکه پیامبر میتواند نوبت زنانش را تغییر دهد چه رابطه ای با طلاق در جامعه ما که غالبا تک همسری هم هست دارد؟؟

[RIGHT]424) مستفاد از حديثى در كافى، ج‏5، ص‏388.)
425) نور، 27 .
426) نور، 61.
427) نور، 28.
428) هود، 69.
429) ذاريات، 27.[/COLOR][/COLOR][/COLOR][/RIGHT]

پيام‏ها:
1 ايمان، مستلزم رعايت ادب و آداب اجتماعى است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا» ...
2 حقّ آرامش در مسكن براى همگان محترم است، خصوصاً براى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله. «لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ» 3 بهتر آن است كه مهمانى در منزل باشد. (نه در مهمانسرا و هتل) «بُيُوتَ النَّبِيِّ ... إِلى‏ طَعامٍ» 4 صاحب خانه حقّ دارد به كسى اذن ورود ندهد. «إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ» 5 اجازه براى ورود به خانه ديگران، به هر صورت كافى است و لازم نيست خود او شخصاً اجازه بدهد. ( «يُؤْذَنَ» به صورت مجهول آمده، يعنى اجازه صاحبخانه از هر طريقى حاصل شود.)
6 پذيرايى از مهمان، از سيره‏ى پيامبر اكرم است. «إِلى‏ طَعامٍ ... دُعِيتُمْ» 7 اصل مهمانى مهم است، نه نوع غذا. «إِلى‏ طَعامٍ ... دُعِيتُمْ» 8 مهمان نبايد منتظر غذا باشد. «غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ» (البتّه ميزبان نيز نبايد مهمان را معطّل كند، در مورد حضرت ابراهيم مى‏خوانيم: «فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ» ... «2» ديرى‏
__________________________________________________
(1). كافى، ج 5، ص 42.
(2). هود، 69. [.....]

نپاييد كه غذا را حاضر كرد.)
9 دين جامع آن است كه هم براى مسايل جزيى همچون پذيرايى از مهمان و هم بزرگ‏ترين مسايل حكومتى برنامه داشته باشد. «يُؤْذَنَ لَكُمْ ... غَيْرَ ناظِرِينَ ... فَانْتَشِرُوا» ...
10 بى دعوت به مهمانى نرويد. «إِذا دُعِيتُمْ» 11 دعوت را رد نكنيد. «دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا» 12 در اسلام، مردم عادّى مى‏توانند به خانه اول شخصيّت دينى رفت و آمد كرده و حتّى مهمان شوند. «بُيُوتَ النَّبِيِّ ... دُعِيتُمْ» 13 از آداب مهمانى آن است كه بعد از خوردن غذا خانه را ترك كنيد. «فَانْتَشِرُوا» و منزل ميزبان را محلّ گفت و شنود قرار ندهيد. «وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ» 14 اذيّت كردن ميزبان ممنوع است. «يُؤْذِي النَّبِيَّ» (گرچه با بردن فرزندان و يا همراهان باشد. تحقير غذا و ناچيز شمردن آن نيز مصداق اذيّت ميزبان است.)
15 پيامبر، از اتلاف وقت در گفتگوهاى بى‏مورد رنج مى‏برد. «لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ» 16 رنجاندن لازم نيست ظاهرى و جسمى باشد، فشار اخلاقى و روحى نيز نوعى آزار دادن است. «ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي» 17 صاحبخانه را در بن‏بست و رودربايستى قرار ندهيد. «فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ» 18 سكوتى كه بر اساس حيا و رودربايستى باشد، علامت رضايت نيست.
«فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ» 19 پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله شخص با حيايى بود. «فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ» 20 داد و ستد زنان، با حفظ حجاب مانعى ندارد. «فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ» 21 زنان پيامبر محصور نبوده و با بيرون از منزل در ارتباط بودند. «1» «فَسْئَلُوهُنَ‏
__________________________________________________
(1). شايد امروزه كسانى باشند كه اگر يك ليوان آب از همسرشان بخواهى ناراحت مى‏شوند كه چرا با خانم من سخن گفتيد، ولى قرآن مى‏فرمايد: با حفظ حجاب از زنان پيامبر نيز مى‏توان چيزى درخواست نمود.

مِنْ وَراءِ حِجابٍ» 22 اگر به دليلى شخصى از روى حيا سكوت كرد، ديگران سكوت را بشكنند و حقّ را بيان كنند و بار خجالت را از دوش او بردارند. «وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ» 23 در استدلال بر لزوم حجاب زن، دليلى بياوريد كه مورد اتّفاق همه باشد.
«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ» 24 در نحوه‏ى ارتباط زنان و مردان، بايد محور كارها تقوا و پاكدلى باشد. «أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» 25 نگاه نامحرمان به يكديگر، در دل آنان تأثير گذار است. «فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»
زدست ديده و دل هر دو فرياد هر آنچه ديده بيند دل كند ياد
26 حجاب به نفع زن و مرد هر دو است. «أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» 27 رابطه با نامحرم بدون حفظ حجاب، سبب رنجاندن رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله است.
«وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ» 28 آزار پيامبر از گناهان كبيره است. «كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيماً»

سلام" توجه به موقعیت اجتماعی خود ودست آویز نشدن وابزاری در دست دیگران نبودن حداقل فایده آن است

برای پسندیدن سخن واستدلالی تاآدمی نیندیشه وفکرنکنه ونقاط قوت وضعف استدلالهای متفاوت راکنارهم نگذاره به نتیجه نخواهدرسید واین درخواست خداوند ازماست درآیه18زمر

به نام یگانه هستی بخش

با سلام و تشکر

قبل از ورود به بحث نکته ای را به عنوان مقدمه عرض می کنم:

[FONT=&quot]آیا تمامی آیات قرآن برای همه افراد است، یعنی تک تک افراد باید موضوع و مخاطب همه آیات قرآن باشند؟

به نام یگانه هستی بخش













[FONT=&quot]:Gol:[FONT=&quot]:Gol:

[INDENT][quote=مهندس a;138107]سلام.
اگر قران کتاب خدا برای هدایت همه بشر در همه زمان هاست ...
این آیات که صرفا به مشکلات خانوادگی پیامبر میپردازد یا به پیامبر کمک میکند در زمان حال چه کاربردی دارند؟
..................................................
احزاب :
5 - اى كسانى كه ايمان آورده ايد! در بيوت پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه براى صرف غذا داده شود (مشروط بر اينكه قبل از موعد نيائيد و) در انتظار وقت غذا ننشينيد، اما هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشينيد، اين عمل پيامبر را ناراحت مى كرد ولى او از شما شرم مى كند، اما خداوند از (بيان ) حق شرم ندارد و هنگامى كه چيزى از وسائل زندگى (به عنوان عاريت ) از آنها (همسران پيامبر) مى خواهيد از پشت پرده بخواهيد، اين كار دلهاى شما و آنها را پاكتر مى دارد، و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود در آوريد كه اين كار نزد خدا عظيم است !
54 - اگر چيزى را آشكار كنيد يا پنهان داريد خداوند از همه چيز آگاه است .

.......................................

احزاب 51:(موعد) هر يك از همسرانت را بخواهى مى توانى بتاخير اندازى و هر كدام را بخواهى نزد خود جاى دهى .....

مسایل زناشویی پیامبر شایستگی این را دارد که در کتاب وحی باشد؟

چطور این مسایل در کتاب هدایت همه اقوام زمانها مکانها و ... آمده؟؟ و چه سودی برای ما دارد؟؟؟[/quote]
[FONT=&quot]با سلام؛:Gol:
[FONT=&quot]اگر در قرآن در باره دستور یا موضوعی به شخص یا قوم یا زمان و مکان خاصی اشاره شده این دلیل بر انحصار به موارد مذکور نیست بلکه از باب برجسته کردن، اهمیت بخشیدن، تاثیرگذارتر بودن، تفکر و تعمق بیشتر، توجه به نکات تاریخی، روان شناختی، جامعه شناختی، درس ها، عبرت ها و... می باشد.
[FONT=&quot]مثلاً در آیه مورد سؤال که مربوط به آداب معاشرت با پيامبر(ص) و خانواده نبوت است مسلما اين حكم اختصاص به ایشان ندارد و در هيچ مورد بدون اجازه نبايد وارد خانه كسى شد (چنان كه در سوره نور آيه 27 نيز آمده است) حتى در حالات پيامبر(ص) مى‏خوانيم كه وقتى مى‏خواست وارد خانه دخترش فاطمه (ع) شود بيرون در مى‏ايستاد و اجازه مى‏گرفت، و يك روز" جابر بن عبد اللَّه" با او بود پس از آنكه براى خود اجازه گرفت براى" جابر" نيز اجازه گرفت!
[FONT=&quot]بعلاوه به هنگامى كه دعوت به طعام می شوند بايد وقت شناس باشند و مزاحمت بى‏موقع براى صاحب‏خانه فراهم نكنند.
[FONT=&quot]بر اساس آنچه گفته شد می توان در مورد آیه مورد سؤال پیام های زیر را که متعلق به هر شخص و گروه و زمان و مکان است استفاده کرد:

[FONT=&quot]پيام‏ها:
[FONT=&quot]1- ايمان، مستلزم رعايت ادب و آداب اجتماعى است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا» ...
[FONT=&quot]2- حقّ آرامش در مسكن براى همگان محترم است، خصوصاً براى رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله. «لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ»
[FONT=&quot]3- بهتر آن است كه مهمانى در منزل باشد. (نه در مهمانسرا و هتل) «بُيُوتَ النَّبِيِّ ... إِلى‏ طَعامٍ»
[FONT=&quot] 4- صاحب خانه حقّ دارد به كسى اذن ورود ندهد. «إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ»
[FONT=&quot]5- اجازه براى ورود به خانه ديگران، به هر صورت كافى است و لازم نيست خود او شخصاً اجازه بدهد. ( «يُؤْذَنَ» به صورت مجهول آمده، يعنى اجازه صاحب خانه از هر طريقى حاصل شود.)
[FONT=&quot]6- پذيرايى از مهمان، از سيره‏ ى پيامبر اكرم است. «إِلى‏ طَعامٍ ... دُعِيتُمْ»
[FONT=&quot]7- اصل مهمانى مهم است، نه نوع غذا. «إِلى‏ طَعامٍ ... دُعِيتُمْ»
[FONT=&quot]8- مهمان نبايد منتظر غذا باشد. «غَيْرَ ناظِرِينَ إِناهُ» (البتّه ميزبان نيز نبايد مهمان را معطّل كند، در مورد حضرت ابراهيم مى‏خوانيم: «فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ» ... «1» ديرى نپاييد كه غذا را حاضر كرد.)
[FONT=&quot]9- دين جامع آن است كه هم براى مسايل جزيى همچون پذيرايى از مهمان و هم بزرگ‏ ترين مسايل حكومتى برنامه داشته باشد. «يُؤْذَنَ لَكُمْ ... غَيْرَ ناظِرِينَ ... فَانْتَشِرُوا» ...
[FONT=&quot]10- بى دعوت به میهمانى نرويد. «إِذا دُعِيتُمْ»
[FONT=&quot] 11- دعوت را رد نكنيد. «دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا»
[FONT=&quot]12- در اسلام، مردم عادّى مى‏توانند به خانه اول شخصيّت دينى رفت و آمد كرده و حتّى مهمان شوند. «بُيُوتَ النَّبِيِّ ... دُعِيتُمْ»
[FONT=&quot] 13- از آداب مهمانى آن است كه بعد از خوردن غذا خانه را ترك كنيد. «فَانْتَشِرُوا» و منزل ميزبان را محلّ گفت و شنود قرار ندهيد. «وَ لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ»
[FONT=&quot] 14- اذيّت كردن ميزبان ممنوع است. «يُؤْذِي النَّبِيَّ» (گرچه با بردن فرزندان و يا همراهان باشد. تحقير غذا و ناچيز شمردن آن نيز مصداق اذيّت ميزبان است.)
[FONT=&quot]15- پيامبر، از اتلاف وقت در گفتگوهاى بى‏مورد رنج مى‏برد. «لا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ»
[FONT=&quot] 16- رنجاندن لازم نيست ظاهرى و جسمى باشد، فشار اخلاقى و روحى نيز نوعى آزار دادن است. «ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي»
[FONT=&quot] 17- صاحب خانه را در بن‏بست و رودربايستى قرار ندهيد. «فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ»
[FONT=&quot] 18- سكوتى كه بر اساس حيا و رودربايستى باشد، علامت رضايت نيست.
[FONT=&quot] «فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ»
[FONT=&quot] 19- پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله شخص با حيايى بود. «فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ»
[FONT=&quot] 20- داد و ستد زنان، با حفظ حجاب مانعى ندارد. «فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ»
[FONT=&quot] 21- زنان پيامبر محصور نبوده و با بيرون از منزل در ارتباط بودند. «فَسْئَلُوهُنَّ
[FONT=&quot]مِنْ وَراءِ حِجابٍ»
[FONT=&quot] 22- اگر به دليلى شخصى از روى حيا سكوت كرد، ديگران سكوت را بشكنند و حقّ را بيان كنند و بار خجالت را از دوش او بردارند. «وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ»
[FONT=&quot] 23- در استدلال بر لزوم حجاب زن، دليلى بياوريد كه مورد اتّفاق همه باشد.
[FONT=&quot] «ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ»
[FONT=&quot] 24- در نحوه ‏ى ارتباط زنان و مردان، بايد محور كارها تقوا و پاكدلى باشد. «أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»
[FONT=&quot] 25- نگاه نامحرمان به يكديگر، در دل آنان تأثير گذار است. «فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»
[FONT=&quot] زدست ديده و دل هر دو فرياد هر آنچه ديده بيند دل كند ياد
[FONT=&quot] 26- حجاب به نفع زن و مرد هر دو است. «أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»
[FONT=&quot] 27- رابطه با نامحرم بدون حفظ حجاب، سبب رنجاندن رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله است. «وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ»
[FONT=&quot]28- آزار پيامبر از گناهان كبيره است. «كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيما»
[FONT=&quot]ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[FONT=&quot]1) هود 69
[FONT=&quot]ر.ک تفسير نمونه، ج‏17، ص: 399 و تفسير نور، ج‏9، ص: 391

[/INDENT]