[=arial, helvetica, sans-serif]تا هست ز نیک و بد در کیسهٔ من نقدی
تو ذرهای نداری آهنگ زندگانی
هر دیدهای به رنگی بیند ازو خیال
[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] width: 482 [TD="width: 245 bgcolor: transparent"][B]یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد [/TD] [TD="width: 222 bgcolor: transparent"] [/TD] [/B][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
[B]یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
[h=3] دلم جواب بلي مي دهد صلاي ترا [/h] [h=3] صلا بزن که بجان مي خرم بلاي ترا[/h]
[=Simplified Arabic] align: center [TD="align: left"]اگر چه عرض هنر پيش يار بى ادبيست [/TD] [TD="align: right"] زبان خموش وليكن دهان پر از عربيست [/TD]
همچو گیاه لب آب روان اضطرب یضطرب اضطرا
علامه حسن زاده آملی
align: center [TD="align: left"]به بوى نافه اى كاخر صبا زان طره بگشايد [/TD] [TD="align: right"] ز تاب جعد مشكينش چه خون افتاد در دلها [/TD]
دوش دیدم که ملایک در می خانه زدند گِل آدم بسرشتند وبه پیمانه زدند
د
الا یا ایها ساقی زمی پر ساز جامم را که از جانم فرو ریزد هوای ننگ ونامم را
[="Arial Black"][="Black"][=arial black]تقدیم به مولایم امیرالمؤمنین علی علیه السلام با اشاره به حدیث «فمن یمت یرنی» (هرکس بمیرد مرا میبیند) ای که گفتی «فَمَنْ یَمُتْ یَرَنِی» جان فدای کلام دلجویت کاش روزی هزار مرتبه من مُردَمی تا ببینمی رویت
ای که گفتی «فَمَنْ یَمُتْ یَرَنِی» جان فدای کلام دلجویت
کاش روزی هزار مرتبه من مُردَمی تا ببینمی رویت
تا توانی در وصلش بکوش جرعه دیگر بنوش از جام هوش
[=Arial Black][=arial black]شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجُستم رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تاب گیسویت نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تاب گیسویت نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
گر ز آنک زندگانی بودی مثال سنگی
خوش چشمهها دویدی از سنگ زندگانی
در آینه بدیدم نقش خیال فانی
هر دیدهای به رنگی بیند ازو خیال
ی[=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra] width: 482
[TD="width: 245 bgcolor: transparent"]
[/TD]
[TD="width: 222 bgcolor: transparent"]
[/TD]
[/B][=B Mitra][=B Mitra][=B Mitra]
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
[h=3] دلم جواب بلي مي دهد صلاي ترا
[/h] [h=3] صلا بزن که بجان مي خرم بلاي ترا[/h]
[=Simplified Arabic] align: center
[TD="align: left"]اگر چه عرض هنر پيش يار بى ادبيست
[/TD]
[TD="align: right"] زبان خموش وليكن دهان پر از عربيست
[/TD]
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
آتش زند خوبی و در جملهٔ خوبان چنین
به غمزه مسئله آوز صد مدرس شد
بیا که در تن مرده روان درآید باز
انقلب ینقلب انقلاب
همچو گیاه لب آب روان
باضطرب یضطرب اضطرا
علامه حسن زاده آملی
دوش دیدم که ملایک در می خانه زدند
گِل آدم بسرشتند وبه پیمانه زدند
د
[=microsoft sans serif]یده را فایده آنست که دلبر بیند[=microsoft sans serif]
ور نبیند چه بود فایده بینایی ر[=microsoft sans serif]ا
الا یا ایها ساقی زمی پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ ونامم را
[="Arial Black"][="Black"][=arial black]تقدیم به مولایم امیرالمؤمنین علی علیه السلام
با اشاره به حدیث «فمن یمت یرنی» (هرکس بمیرد مرا میبیند)
ای که گفتی «فَمَنْ یَمُتْ یَرَنِی»
جان فدای کلام دلجویت
کاش روزی هزار مرتبه من
مُردَمی تا ببینمی رویت
تا توانی در وصلش بکوش
جرعه دیگر بنوش از جام هوش
[=Arial Black][=arial black]شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجُستم
رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
کشیدم در بَرَت ناگاه و شد در تاب گیسویت
نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم