مشاورهها به تقویت روابط زناشویی کمک میکنند
تبهای اولیه
[="Tahoma"][="DarkGreen"]
گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا سالاریفر؛ روانشناس و عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
یکی از بندهای سیاستهای ابلاغی رهبر انقلاب در حوزه خانواده، به مشاورهها مربوط میشود. در این بند آمده است: «ساماندهی نظام مشاورهای و آموزش قبل، حین و پس از تشکیل خانواده و تسهیل دسترسی به آن بر اساس مبانی اسلامی ـ ایرانی در جهت استحکام خانواده.» بهمنظور بررسی میزان کارکرد سیستم مشاورهای امروز در به نتیجه رساندن این بند با حجتالاسلام محمدرضا سالاریفر، روانشناس، مشاور خانواده و عضو هیأت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستیم.
- یکی از اتهاماتی که به نظام مشاوره در حوزه تحکیم خانواده وارد میشود، تأثیر آن در افزایش طلاق است. چقدر این اتهام را قبول دارید که مشاورهها علاوه بر کارآمد نبودن، حتی در مواردی تسهیلکننده طلاق هستند؟
نظام مشاوره در تحکیم خانواده و کاهش طلاق در چند زمینه مؤثر است؛ یکی گسترش مشاورههای ازدواج است که نظام مشاوره ما روز به روز فرآیند مشاوره ازدواج را تقویت میکند و گسترش میدهد. انتخاب صحیح همسر در مسیر درست، به پیشگیری از اختلافات زناشویی و طلاق بسیار کمک میکند؛ بنابراین اگر میبینید روز به روز مشاوره ازدواج در حال تقویت است، قطعاً این مشاورهها به کاهش طلاق کمک میکند. هیچ نهاد دیگری مسئولیت کاهش طلاق را نپذیرفته اما نهاد مشاوره این کار را میکند و به نظر میرسد در این زمینه آسیبها بسیارکم باشد؛ به این مفهوم که مشاوران انتخابها را هدایت میکنند. حداقل کار مشاوران دادن بینش به کسانی است که ازدواج میکنند که در آینده با چه کسی مواجه خواهید شد. این کار بسیار بزرگی است که نظام مشاوره برای کاهش طلاق انجام میدهد.
پیشنهاد یارانه 100 تا 150 هزار تومانی برای مشاوره خانوادهها
یک نکته کلیدی حمایت حکومت و بیمه کردن یا حمایت مالی از مشاورههای ازدواج است؛ به این معنا که متناسب با فضاهای شهری و سطح فرهنگی و اقتصادی برای هر زوجی که میخواهند ازدواج کنند، یارانهای حدود 100 تا 150 هزار تومان برای مشاوره در نظر بگیرند. این میتواند گام اول باشد که در این زمینه آسیبهایش بسیار کم بوده و میتوانیم ادعا کنیم که آسیب نداشته است. در نتیجه نظام مشاوره از این جهت به کاهش طلاق کمک کرده است.
بررسی تأثیرگذاری مشاورهها در افزایش طلاق نیازمند کاری پژوهشی است
به منظور دانستن اینکه نظام مشاوره روی طلاق تأثیر میگذارد یا نه، نیاز به کار میدانی دقیقی داریم که ببینیم فرآیند مشاورههای زناشویی یا زوجدرمانیها چه مسیری را طی میکنند و در چه شرایطی توصیه به طلاق میکنند. اینکه به صرف مواردی ادعا کنیم که یک عامل طلاق میتواند مشاورههای زناشویی باشد، غیرعلمی است مگر اینکه کاری پژوهشی قوی انجام دهیم و براساس آن چنین ادعایی کنیم. بنابراین اینجا قبل از هرچیزی نیازمند آسیبشناسی دقیقی هستیم تا ببینیم مراکز مشاوره چگونه و به چه شکل وارد مشکلات زناشویی میشوند و چگونه و در چه شرایطی توصیه به جدایی میکنند. تا این کار انجام نشود نمیتوانیم قضاوت درستی کنیم.
اگر براساس موارد موجود نگاه و تحلیل جامعهشناختی بدون پژوهش کنیم و براساس اطلاعات و دادههای جزئی نظر کلی بدهیم، به نظر میرسد مشاورهها میتوانند در افزایش مهارتهای زندگی زوجین مؤثر باشند و این کار را انجام میدهند. بنابراین میتوانند از این طریق هم طلاق را کاهش دهند. این نکته نشان میدهد که قطعاً مشاورهها میتوانند مفید باشند و مفید بودهاند که مردم هم روزبه روز به آنها روی میآورند.
دلایل توصیه مشاوران به طلاق
اما میرسیم به اینکه چرا مشاورهها ممکن است توصیه به طلاق کنند یا طلاق را تسهیل کنند. اینجا هم برای اینکه بتوانیم داوری درستی کنیم باید ببینیم افرادی که توصیه به طلاق میشوند چقدر برای مشاوره سرمایهگذاری کردهاند؟ چه زمانی برای مشاوره آمدهاند؟ آیا وقتی آمدهاند که همه حریمها بین زن و شوهر شکسته شده است؟ چندبار دادگاه رفتهاند و دادگاه آنها را به مشاوره فرستاده است؟ حال، مشاور برای زن و شوهری که در دادگاه مقابل هم ایستادهاند، چه کاری میتواند بکند؟ با بررسی این موضوع میتوانیم قضاوت کنیم که مشاور چقدر نقش داشته است.
نکته دیگر اینکه اگر مشاوران بهطور تخصصی وارد موضوع شوند، ممکن است در بسیاری شرایط توصیه و اعلام کنند که نمیتوانم کاری کنم و خودتان تصمیم بگیرید. یعنی اینکه من برای حل زندگی شما نمیتوانم گامی بردارم. ممکن است این اقدام در بسیاری از موارد فنی باشد و از بسیاری مشکلات بعدی مثل خیانت و همسرکشی پیشگیری کند. زمانی که مشاور احساس میکند زمینههای خیانت در دو طرف یا یک طرف وجود دارد، میگوید بهتر میدانم از هم جدا شوید زیرا زندگی شما همراه با خیانت، اختلافات و مشکلات بعدی است.
تأمین مصلحتهای کوتاهمدت زنان در برخی مشاورهها
البته گاهی مشاورهها رویکردهای فمینیستی دارند؛ در عین اینکه میخواهند از حقوق زن دفاع کنند، در درازمدت به زن آسیب میزنند، مصلحت کلی زن را در رابطه با زندگی خانوادگی در نظر نمیگیرد و زمینه طلاق را به وجود میآورند زیرا مصلحتهای کوتاهمدت را تأمین میکنند. مثلا زنی یکبار کتک خورده و به خاطر آن بگوید جدا شو؛ در صورتی که در کل، خوب زندگی کرده و اگر به خاطر یکبار کتک خوردن این حرف زده شود، باعث زیر سؤال رفتن مصلحت کل زندگی است. این روند وجود دارد و ممکن است مشاورهای زن در این زمینه تسهیلگرتر باشند و به حقوق کوتاهمدت زنان توجه کنند. با این وجود تا انجام تحقیق دقیقی نمیتوانیم قضاوت کنیم که یکی از عوامل افزایش طلاق مشاوران باشند. اگر من بهعنوان یک مشاورخانواده با رویکرد اسلامی بخواهم چنین قضاوتی داشته باشم، اعتقادم این است که مشاورهها در کل به تحکیم خانواده و تقویت روابط زناشویی کمک میکنند هرچند در این زمینه آسیب هم وجود دارد.
- درحقیقت شما معتقدید تلاشی که مشاورها در حوزه تحکیم خانواده میکنند و تأثیری که دارند به دلیل مشاورههای پیش از ازدواج و ثقل آن در حوزه آموزش مهارتهای زندگی است؟
بله، این مشاورهها به تحکیم خانواده کمک میکند و حتی اختلافات را کاهش میهد.
- در حوزه پیش از طلاق هم معتقدید که ممکن است اختلاف رویکردی بین مشاورها وجود داشته باشد، ولی بهطور قطع نمیتوانیم این اتهام را بپذیریم که مشاوران قطعاً وارد حوزه طلاق شوند.
مشاور، موضوع را تخصصی میبیند و طبیعتاً فنیتر نظر میدهد. البته این را بپذیریم که شاید مشاورها از نظر استانداردهای علمی پایین باشند ولی به هر صورت هر حرکتی که شروع شود باید با گامهای کوچک شروع شود و به بالا بروند.
میتوان از نظامهای مشاوره و حکمیت در کنار هم استفاده کرد
- برخی در حوزه مشاورههای پیش از طلاق معتقدند به جای سیستم مشاوره بهتر است سیستم حکمیت را حمایت کنیم؛ بهطوری که افرادی از دو خانواده بیایند و صلح شکل دهند. چقدر به سیستم حکمیت بهعنوان جایگزینی برای مشاورههای پیش از طلاق اعتقاد دارید؟
چرا این دو را از هم جدا بگیریم؟ میتوانیم از هر دو نظام استفاده و تعریف کنیم و در سیستم مشاورههای پیش از طلاق حکمیت را نیز جای دهیم. حکمیت یک اصل قرآنی است. بیشک حکم از دو خانواده دغدغه حفظ خانواده را بیشتر دارند. ولی به شرطی میتوانیم روی این موضوع سرمایهگذاری کنیم که حکمها قوی شوند و نظام حکمیت علمی پیش برود. از آنجایی که کار قویای در رابطه با این موضوع انجام نشده، قضاوت کلی در مورد اینکه حکمیت را بگذارید و مشاوره پیش از طلاق را بردارید، نادرست است. برای رسیدن به آن هدف باید حدود یک تا دو سال در حوزه حکمیت، وظایف و مسئولیتهایش فرهنگسازی شود و در آن زمان حکمیت را کنار مشاوره پیش از طلاق بگذاریم.
میتوانیم نظام مشاوره موجود را با 50 درصد اصلاح به سمت مشاوره اسلامی ببریم
- یکی از بندهای جدی سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه خانواده بند مشاوره است. به نظر شما ساختار فعلی نظام مشاوره کشور، قابلیت تحقق این بند را دارد یا نه؟
در مشاورههای کنونی ما، بیشتر مبانی انسانشناسی غرب مطرح است. اگر به دنبال نظام مشاوره اسلامی هستیم، باید مبانی انسانشناسی اسلامی را داشته باشیم، مشاوران در این زمینهها تقویت شوند، محتوا، اصول و مبانی براساس دیدگاههای اسلام تقنین شود. واقعیت این است که در حال حاضر وضعیت به این شکل نیست.
میتوانیم نظام مشاوره موجود را با 50 درصد اصلاح به سمت مشاوره اسلامی ببریم. بسیاری از محتواها، نظریهها و دیدگاههای مشاورههای جدید در حوزههای رواشناسی، خانواده و خانوادهدرمانی میتواند در چارچوب مشاوره اسلامی قرار گیرد و لزومی ندارد نظام مشاوره موجود را زیرورو کنیم. کافی است نظام مشاوره موجود را 30 تا 40 درصد فنی کنیم یعنی 30 تا 40 درصد محتوا، مبانی و فنون نظام اسلامی را در آن تزریق کنیم. راهش این است؛ نه اینکه بگوییم مشاورههای موجود اصلاً ظرفیتش را ندارد، کنار بگذارید و از نو پایهریزی کنید تا ببینید چه کاری میتوان انجام داد. باید حدد 60 تا 70 درصد مشاورههای موجود را بگیریم، مبانیاش را تقویت کنیم و فنون و روشها را در آن بیاریم تا به هدفمان که مشاوره اسلامی است، برسیم.
- مبانی روانشناسی اجازه چنین تقویتی را در این ساختار میدهند؟
بله؛ امکانش وجود دارد. زیرا محتواهای اسلامی ما تعبدی فقه نیست و معتقدیم علمی و قوی است بنابراین میتوانیم با هم، همفکری داشته باشیم. ممکن است موضعگیری شود اما اگر براساس یک چارچوب دقیقی جلو برویم به این هدف نیز میرسیم.
لزوم حمایتهای بیمهای از نظام مشاوره
- در حوزه تسهیل دسترسی به خدمات مشاوره که در بند سیاستها هم ذکر شده، این تسهیل دسترسی بیشتر لازم است در چه مقطعی از ورود مشاوره صورت بگیرد؟ تقویت مشاورههای پیش از ازدواج، مهارتهای زندگی یا بحثهای حوزه پیش از طلاق؟
من تأکیدم در زمینه مهارتهای زندگی است و باید روی آن بیشتر سرمایهگذاری کنیم زیرا احساس میکنم مشاورههای ازدواج در حال تقویت است و پیشرفت خوبی داشتیم اما در محور میانی زندگی نیاز به تسهیل و گسترش مشاورهها داریم. بیمه برای هر خانوادهای سالانه 50 هزار تومان برای مشاوره خانواده در نظر بگیرد تا مهارتها را به آنها آموزش دهیم.
- کلام آخر
در استقرار نظام مشاوره براساس مبانی اسلامی باید حرکت تدریجی، معقول، منطقی و علمی داشته باشیم. با نظم مشاورهای موجود نجنگیم، ویژگیهای مثبتش را بپذیریم و غنیاش کنیم.
*منتشرشده در شماره چهاردهم ویژهنامه زنان صبح روزنامه صبح نو[/][/]