جمع بندی مشکلات یک دختر با خانواده
تبهای اولیه
مشکلات یک دختر با خانواده
سلام
خسته نباشید من ۱۸ سالمه دخترای هم سن من توی این دورو زمونه واقعا اهل کار کردن نیستن
من تا چند وقت پیش تنها وظیفم توی خونه جارو کردن خونه بود که اونم نمیکردم
از زمانی که قرنطینه شدیم دیگه هر روز از خواب پا میشم میرم تمام آشمزخونه رو تمیز میکنم و اینا اما پدرم همش با من دعوا میکنه!
امروز مادرم مریض بودن ، همه ی آشپز خونه رو تمیز کردم نهار رو درست کردم مریض داری کردم و بعد رفتم با کلی زحمت نهار درست کردم قبلش چون پدرم گشنه بودم غذای ایشونو زودتر دادم حتی خودم وسط نهار بهشون اضافه شدم!بعدش واقعا خسته شدم و چون غذا رو خیلی هل هلی درست کردم نشد تمیز کنم همه چیزو ،یه سری چیزا موند. پدرم ادل نشست محترمانه صحبت کنه که اصلا چرا مونده! در حالی که من اصلا وظیفم نبوده! هرچیزی بهش میگم میگه تو نمیفهمی!میگم من خسته شدم میگه نه بی خودی خسته شدی! میگه تو کلا وظیفته همه ی کارای خوته رو انجام بدی! غذارم خودت درست کنی از لحاظ دینی این وظیفه رو داری!! میخوام بدونم من واقعا وظیفمه همه کارارو من لنجان بدن انقدررررر بین منو پدرم بحث شده و منو خورد کرده واقعا خسته شدم! دیگه حتی دلم نمیخواد صحبتی باهم داشته باشیم تا جای ممکن از اتاقم بیرون نمیرم اصلا ارتباط نداشته باشیم! از من انتظار داره هرچیزی میگه بپدیدم خیلی راحت میگه میگه من چون پدرم هرچیزی من بگم اشتباهم بگم تو باید بپذیری! کسی که داری میخونی من بریدممم! از لحاط دینی هرچیزی بگه غلطم باشه من باید بگم چشم!؟ من وظیفمه همه کارارو انجام بدم!؟من به عنوان یه دختر باید چیکار کنم!؟
جمع بندی
پرسش:
من 18 ساله هستم و دخترهای هم سن و سال من اهل کارکردن در خانه نیستند. من تا چندوقت پیش تنها وظیفه ام در خانه جارو کردن خانه بود. از زمانی که قرنطینه شدیم تمام آشپزخانه را تمیز می کنم اما پدرم مداوم با من دعوا می کند. امروز مادرم مریض بودند. نهار درست کردم مریض داری هم کردم و برخی کارها ماند. پدرم می گوید چرا کارها مانده است؟ می گویم من خسته شدم؛ می گوید بی خود خسته شده ای. کلا وظیفه همه کارهای خانه را به لحاظ دینی بر من واجب می داند. می خواهم بدانم آیا من واقعا وظیفه دارم؟ بسیار بین من و پدرم بحث شده است؛ که دلم نمی خواهد صحبتی با هم داشته باشیم. چه کار باید بکنم؟
پاسخ:
در این شرایط که همگی در خانه حبس هستیم و باید ساعت های متوالی در مکانی محدود در کنار هم باشیم؛ صبوری و ظرفیت زیادی را می طلبد تا با مشکلات و مشاجرات کمتری مواجه شویم. اگر در این شرایط روی ضعف های همدیگر، زیادی دقت کنیم و درگیر رفتارهای همدیگر شویم؛ زندگی سخت و طاقت فرسا می شود.
ما برای چه در خانه مانده ایم؟ برای اینکه سلامتی جسم داشته باشیم. بنابراین خوب است برای رسیدن به این هدف، مشکلات دیگری برای خود ایجاد نکنیم.
اگر خدایی نکرده پدر شما دچار این بیماری می شد؛ چه احساسی داشتید؟
درست است که همه وظایف خانه داری به عهده شما نیست و شما همه این کارها را انجام میدهید و بسیار خدمت بزرگی می کنید.
اما همه این کارها را زمانی مادرتان انجام می داده اند در سالهای متوالی، آیا هیچ وقت به سختی کار مادرتان توجه داشته اید؟
تازه مادرها بی منّت و باعشق انجام می دهند. ممکن است پدرتان روحیات خاصی داشته باشد؛ اما بالاخره پدرتان است و در مقابل ایشان موظف هستید، احترامش را نگاه دارید. ممکن است در رفتارهایتان چندان رعایت احترامش را نمی کنید و یا از اینکه کارهای خانه را انجام میدهید، رفتارهای مناسبی بروز ندهید و یا اینکه با منّت انجام می دهید و همین باعث می شود، پدرتان هم روی رفتارهای شما حسّاس شوند و برخورد کنند.
اینکه شما روی رفتارهای پدرتان حسّاس شوید و ایشان هم همین طور؛ کار در نهایت به کجا می رسد؟
در این ایام، عدّه ای در صف اول درمان بیماران هستند و با جانشان ایستاده اند و خدمت می کنند، خوب است شما هم این کارها را خدمتی به پدر و مادر که جزء بالاترین خدمت هاست و اجرش با خداست، در نظر بگیرید.
به حرف ها و رفتارهای پدرتان هم چندان تمرکز نکنید. بالاخره آقایان عادت دارند در بیرون از خانه باشند و ساعات طولانی ماندن در خانه، حال روحی آنها را به هم می ریزد. به این موضوع هم توجه داشته باشید.
همانطور که می گویند برای از بین بردن ویروس کرونا، لازم است زنجیره ارتباط را قطع کرد؛ برای از بین بردن ویروسی که در رابطه شما با پدرتان، نفوذ کرده؛ لازم است زنجیره تمرکز روی رفتارهای یکدیگر و حساس شدن روی رفتارهای هم را قطع کنید.
شما، در ابتدا خوب است روی افکار خودتان نسبت به پدرتان کار کنید. یعنی حال که دارید کارهایتان را انجام می دهید؛ پس آنرا به شکلی انجام دهید که مقبول خداوند باشد و خدایی نکرده خسران برایتان اتفاق نیفتد. یعنی هم کارها را به سختی انجام دهید و هم با ارتباط بدی که ایجاد کرده اید، اجر کارتان را از بین ببرید.
پدرتان را با مدلی که هست بپذیرید نه مدلی که شما می خواهید باشد.
درست است که وقتی دختری کارهای خانه را انجام می دهد، لازم است مورد قدردانی قرار بگیرد؛ ولی همیشه توقعات ما در زندگی طبق خواسته های ما پیش نمی رود؛ چراکه انسانها با افکار خودشان با ما رفتار می کنند و ما نمی دانیم که پدرتان چگونه فکر می کند. شما اگر می دانید و می شناسید، بنابراین لازم است میزان توقعاتتان از ایشان را مطابق شخصیت ایشان در نظر بگیرید و بیش از این اگر باشد خودتان را اذیت خواهید کرد.
با تغییر فکر نسبت به پدرتان، رفتارهایتان هم رنگ و بوی دیگری پیدا می کند و اثربخشی رفتار شما بر پدرتان بعد از مدتی، جلوه می کند.
پس هم به خودتان کمک کنید و حالتان را خوب کنید و هم اینکه حال و هوای منزلتان را بهتر نمایید.
برای خودتان کارهای جانبی و تفریحاتی در نظر بگیرید.