معنای دقیق کارمزد چیست؟ و آیا اگر کارمزد بصورت درصدی از اصل پول باشد ربا می شود؟
تبهای اولیه
آیا ربط دادن کارمزد به مبلغ پول قرض داده شده نوعی ربا نیست؟
اگر کارمزد به معنای مزد کار باشد فقط باید بابت کار انجام شده در فرایند وام دادن یک مزدی دریافت شود که این هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد.
بطور مثال یک بانک برای دادن یک وام یک میلیون تومانی و یک وام ده میلیون تومانی کارهای یکسان و مشابهی انجام میدهد. این کار شامل اخد ضمانت، دادن فرمها به متقاضی، گرفتن ضامن، امضای قرارداد، صدور دفترچه قسط و...
این کارها کدامیک به مبلغ وام ربط دارد؟
مگر اینکه مثلا برای وامهای از یک مبلغ به بالا نیاز به ضامن بیشتر باشد که باعث میشود مقداری کار بیشتر انجام شود.
به طور کلی میشود مزد کارهای بانک بابت یک وام را حساب کرد.
این مزد ربطی به مبلغ وام ندارد.
با این وجود وقتی که در نظام جمهوری اسلامی ایران گفته میشود سود 4% بابت کارمزد است و ربا نیست این دقیقا از نظر فقهی و بانکداری اسلامی چطور توجیه. میشود؟
خواشها دنبال توجیه کردن نباشید و جواب کلاه شرعی ندهید.
اگر واقعا اسلام مخالف است بگویید از نظر اسلامی اشکال دارد.
با توجه به تعریف و شرایط ربا اینطور فهمیده میشود که گرفتن یک مبلغ اضافه بصورت درصدی از اصل پول (حتی اگر 1% باشد) ربا حساب میشود. اگر این حرف اشتباه است ثابت کنید که اشباه است.
در بانکداری اسلامی آیا باید کارمزد بصورت درصدی از اصل پول حساب شود یا بصورت مزدی برای کار انجام شده بدون توجه به مبلغ وام؟
الان اینطور در جامعه مطرح میشود که سود تا 4% قرض الحسنه است و بالای 4% قرض الحسنه نیست. اگر این حرف اشتباه است لازم است که علما و مراجع در مقابل این مسئله موضع گیری صریح داشته باشند.
حضرت علی (ع) : أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه الظالم و لا سغب المظلوم ؛
خداوند از علما پیمان گرفته که در برابر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند. ( نهج البلاغه خطبه 3)
آیا ربط دادن کارمزد به مبلغ پول قرض داده شده نوعی ربا نیست؟
اگر کارمزد به معنای مزد کار باشد فقط باید بابت کار انجام شده در فرایند وام دادن یک مزدی دریافت شود که این هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد.
بطور مثال یک بانک برای دادن یک وام یک میلیون تومانی و یک وام ده میلیون تومانی کارهای یکسان و مشابهی انجام میدهد. این کار شامل اخد ضمانت، دادن فرمها به متقاضی، گرفتن ضامن، امضای قرارداد، صدور دفترچه قسط و...
این کارها کدامیک به مبلغ وام ربط دارد؟
مگر اینکه مثلا برای وامهای از یک مبلغ به بالا نیاز به ضامن بیشتر باشد که باعث میشود مقداری کار بیشتر انجام شود.
به طور کلی میشود مزد کارهای بانک بابت یک وام را حساب کرد.
این مزد ربطی به مبلغ وام ندارد.
با این وجود وقتی که در نظام جمهوری اسلامی ایران گفته میشود سود 4% بابت کارمزد است و ربا نیست این دقیقا از نظر فقهی و بانکداری اسلامی چطور توجیه. میشود؟
خواشها دنبال توجیه کردن نباشید و جواب کلاه شرعی ندهید.
اگر واقعا اسلام مخالف است بگویید از نظر اسلامی اشکال دارد.
با توجه به تعریف و شرایط ربا اینطور فهمیده میشود که گرفتن یک مبلغ اضافه بصورت درصدی از اصل پول (حتی اگر 1% باشد) ربا حساب میشود. اگر این حرف اشتباه است ثابت کنید که اشباه است.
در بانکداری اسلامی آیا باید کارمزد بصورت درصدی از اصل پول حساب شود یا بصورت مزدی برای کار انجام شده بدون توجه به مبلغ وام؟
الان اینطور در جامعه مطرح میشود که سود تا 4% قرض الحسنه است و بالای 4% قرض الحسنه نیست. اگر این حرف اشتباه است لازم است که علما و مراجع در مقابل این مسئله موضع گیری صریح داشته باشند.حضرت علی (ع) : أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه الظالم و لا سغب المظلوم ؛
خداوند از علما پیمان گرفته که در برابر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند. ( نهج البلاغه خطبه 3)
سلام علیکم
طبق نظر رهبری:
به مبلغی که بابت هزینه های واقعی، پرداخت وامها به بانک داده می شود
کار مزد اطلاق می شود، که فقط در صورتی صحیح است که در مقابل هزینه های واقعی باشد ودر غیر این صورت صحیح نمی باشد.اما عمل کرد بانکها مبنی بر دریافت کار مزد مختلف ،را می توانید از خود بانکها، جویا شوید که اگر علت صحیحی دارد حلال است واگر علت صحیحی ندارد حرام است.
آیا هیچ حالت شرعی امکان دارد که کارمزد بصورت درصدی از مبلغ وام باشد؟
بنده حتی یک بانک سراغ ندارم که کارمزد را بصورت درصدی حساب نکنند. و مثلا بصورت یک فاکتور از خدمات انجام شده محاسبه کنند.
مانند این است که یک وانت باربری کرایه بار خودش را بصورت درصدی از ارزش باری که حمل میکند حساب کند. اگر یک وانت باربر اینطوری مزد بگیرد پدرش را در میارند ولی بانکها دارند درصدی کارمزد حساب میکنند ولی کسی کاری با آنها ندارد حتی با درست کردن کلاه شرعی به آنها کمک هم میکنند.
کارشناسان سایت لطفا به این سوال پاسخ دهند:
آیا هیچ حالت شرعی امکان دارد که کارمزد بصورت درصدی از مبلغ وام باشد؟
کارشناسان سایت لطفا به این سوال پاسخ دهند:
آیا هیچ حالت شرعی امکان دارد که کارمزد بصورت درصدی از مبلغ وام باشد؟
سلام عليكم
مي توان اين حالت را مطرح كرد :
كه مثلا بانك مي گويد ما مي خواهيم امروز در اين بانك 100ميليون وام بدهيم وحدود 4ميليون هم هزينه اين وام دادن ها مي شود ازقبيل:حقوق كارمند وكاغذ و ناظر واجاره مكن و....داريم پس هزينه ها را به نسبت 100 ميليون حساب كنيم .
پس كسي كه 1ميليون وام ميگيرد به اندازه يك ميليون بايد هزينه ها را پرداخت كند وكسي كه ده ميليون ميگيرد به اندازه ده ميليون وكسي كه 50 ميليون به اندازه 50 ميليون چون اگر بخواهيم از همه مساوي بگيريم در بعضي موارد كسي كه مي خواهد 1ميليون وام بگيرد بايد دوميليون كارمزد بدهد كه با 1ميليون خودش بايد سه ميليون به بانك برگرداندوكسي هم كه 99ميليون وام گرفته بايد دو ميليون كار مزد پرداخت كند .
البته اين راه حل جاي تامل داردكه در ادامه بحث بيان خواهم كرد.
پس كسي كه 1ميليون وام ميگيرد به اندازه يك ميليون بايد هزينه ها را پرداخت كند وكسي كه ده ميليون ميگيرد به اندازه ده ميليون وكسي كه 50 ميليون به اندازه 50 ميليون
کجای این حرف شرعی است؟ هزینه های هر وام گیرنده با توجه با کارهای انجام شده باید محاسبه شود و این کارهای انجام شده توسط بانک اصلا هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد. شما بفرمائید مقدار کارهای انجام شده توسط بانک اصلا چه ربطی به مبلغ وام دارد؟ مثلا بانک یک دفترچه قسط چاپ میکند و به شما میدهد. این یک کار مشخص است. آیا این کار ربطی به مبلغ وام دارد؟ یعن یا اگر وام زیاد باشد کارمند بانک برای چاپ دفترچه بیشتر زحمت میکشد؟ نخیر برای هر دو وام یکجور کار میکند.
وام گیرنده هزینه ها را باید به انداره کار انجام شده توسط بانک پرداخت کند و نه به اندازه مبلغ وامی که گرفته.
بانک برای کسی که یک میلیون وام گرفته و برای کسی که دو میلیون وام گرفته دو کار یکسان انجام میدهد. پس مزدی هم که میگیرد باید از هر دو یکسان باشد.
چرا آنکه وام بیشتری گرفته باید مزد بیشتری برای کار یکسان به بانک بدهد؟
چون اگر بخواهيم از همه مساوي بگيريم در بعضي موارد كسي كه مي خواهد 1ميليون وام بگيرد بايد دوميليون كارمزد بدهد كه با 1ميليون خودش بايد سه ميليون به بانك برگرداندوكسي هم كه 99ميليون وام گرفته بايد دو ميليون كار مزد پرداخت كند .
اشکال شرعی آن چیست؟ البته این حالتی که شما گفتید یک حالت فرضی است که برای یک بانک در شرایط واقعی پیش نمی آید.
شاید این حالتی که شما گفتید اشکال اقتصادی داشته باشد. یعنی کارمزد برای یک نفر زیاد باشد و آن شخص ترحجیح میدهد که اصلا از این بانک وام نگیرد. آیا اشکالی دارد؟
اگر واقعا کارمزد یک وام زیاد باشد چه اشکال شرعی دارد؟
در ضمن بانک میتواند طوری برنامه ریزی کند که این مشکل اقتصادی (نه شرعی) پیش نیاید. یعنی مثلا بگوید ما با 100 میلیون میخواهیم به 100 نفر وام بدهیم و کارمزد هر نفر هم 40 هزار تومان میشود.
خواهشمند است فقط نظر اسلام را بگویید و کاری به سود یا ضرر بانک یا وام گیرنده نداشته باشید.
اشکالی ندارد که یک بانک ضرر کند یا حتی ورشکست شود. از نظر اسلام ضرر کردن بانکها حرام نیست. خیالتان راحت باشد.
زیاد بودن کارمزد هم حرام نیست. یعنی اگر یک وام یک میلیونی واقعا دو میلیون کارمزد داشته باشد آیا این حرام است؟ با فرض اینکه واقعا کارمزدش اینقدر باشد.
یعنی اگر وامی واقعا قرض الحسنه باشد و واقعا هزینه بانک برای آن زیاد باشد اشکال شرعی دارد؟ شاید یک بانک سوء مدیریت داشته باشد و هزینه اش زیاد باشد. فوقش مجبور میشود که تعطیل کند و شغلش را عوض کند. آیا این اشکال شرعی دارد؟
وام گیرنده هم اگر ببیند کارمزد واقعی زیاد است میتواند وام نگیرد یا برود از یک جای دیگر وام بگیرد.
این سناریو که شما گفتید فرضی است و در عالم واقع کارمزد یک وام یک میلیونی دو میلیون نمیشود. گرچه در حالت تئوری و فرضی غیرممکن نیست.
[=Microsoft Sans Serif]درود بر آقای صدور انقلاب :Gol:
تنها جایی که اقتصاد ایران با اسلام سازگاری دارد، همان نام پوستهای هست که دارد و آن را اقتصاد اسلامی میدانند.
برای نمونه:
در فروش اوراق مشارکت، میگویند سود علیالحساب: بدینمایه که این سود قطعی نیست و ممکن است کم یا زیاد باشد. میگویند با این نگرش، دیگر آن سود، ربا نیست ولی در بازار اوراق مشارکت، سود همان سود قطعی است.
یا اگر کسی در دادن قسط وامش، یکماه دیرکرد داشته باشد، در ماه بعد، بانکهای ایران، قسط آن ماه را نمیگیرند و ابتدا میآیند آن دیرکرد را میگیرند!
چون دیرکرد، یک مبلغ ثابت جریمه به همراه دارد و کسی که تا پایان وام هم آن دیرکرد را پرداخت نکند، دیگر پولی برای آن جریمه، پرداخت نمیکند ولی اینکه بانکها ابتدا دیرکرد را میگیرند، به زیان پرداخت کننده میشود چون وی یا باید دو قسط را همزمان بدهد و یا باید تا پایان پرداختهایش، برای دیرکرد قسطها آن جریمه را هم برای هر ماه بدهد چون هرماه دیرکرد میخورد؛ بدینمایه که آن ماهی که دیرکرد را پرداخت میکند، دیگر پولش تمام شده و نمیتواند قسط همان ماه را بدهد و قسط آن ماه نیز دیرکرد میخورد!
برای درست شدن بانکداری ایران، خیلی چیزها به هم پیچیده شدهاند که گمان نمیشود به این زودیها راست و درست شوند و نمیتوان گفت چه کسی باید درست شود؛ بانکها نیز به خاطر فشارهای بیجایی که برشان وارد میشود و نداشتن پشتوانهی درست، این رفتارهای نادرست را انجام میدهند. ولی در مورد کارمزد، آن (0/04) باید باشد؛ زیرا با این نرخ تورم، اگر قرار باشد بانکی وامی به ارزش (1,000,000) بدهد، در سال دیگر، آن ارزش دستکم به نصف میرسد و در اینجا بانک، زیان میکند. هرچه ارزش وام بیشتر باشد، تورم بیشتری به او میخورد؛ پس کارمزد بیشتری هم باید دریافت کند. و اینکه نام آن کارمزد است، درونمایهاش این نیست که برای کاری که انجام میدهند، مزد میگیرند؛ آن مزد، جزو هزینههای ثابت است ولی نرخ تورم، جزو هزینههای متغیر که هرچه میزان وام بیشتر باشد، هزینههای متغیر آن نیز بیشتر میشود.
اینکه بگوییم، بانکها زیان کنند، ایرادی ندارد، بله ایرادی ندارد ولی در اینصورت، دیگر وامی نمیدهند و همهی دارایی خود را برای خرید و فروش ارز هزینه میکنند! (بانکهای ایران بهجای سرمایهگذاری، ارز مبادله میکنند و از این تورم، سود میبرند!)
همه کارهای بانکها شرعی نیست مثلا همین جریمه دیرکرد که میگیرن حرامه.
ولی در مورد ربا بانکها سوالی که به ذهن میاد اینه که اگه دقیقا همین حیلههای شرعی و دقیقا با همون شیوه بیانی که میگن رو بقیه هم بگن کلا مسئله ربا منتفی نمیشه؟
[="Tahoma"][="DarkGreen"]اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
لطفا واضح تر بیان کنید مسئله رو
و تمامی زوایا رو ببینید
و بهمون بگید حلال ازت یا خیر
ما تومملکت اسلامی زندگی می کنیم
و اینکه آیا بانک اگر این کار رو می کنه درست است یکم جواب مناسبی به چشم نمیاد
اونم سر این موضوع که عمومیت دارد
ممنون:Gol:[/]
ولی در مورد ربا بانکها سوالی که به ذهن میاد اینه که اگه دقیقا همین حیلههای شرعی و دقیقا با همون شیوه بیانی که میگن رو بقیه هم بگن کلا مسئله ربا منتفی نمیشه؟
من که سوال شما را نفهمیدم. شما خودتان فهمیدید؟!
من که سوال شما را نفهمیدم. شما خودتان فهمیدید؟!
یعنی میگن ربا گرفتن بانکها شرعیه و از فیلتر شورای نگهبان میگذره طبق یک مسائل خاصی طراحی شده و کارای بانکها ایراد شرعی نداره و ...
و لذا اون چیزی که در عمل میبینیم بانکها وامهای بهره دار میدن و ربا میگیرن مضاربه هم نیست که در سود و زیان کارات شریکت شن. ضرر بکنی هم اونا سودشونو میگیرن
خب اگه کاراشون شرعیه و شورای نگهبان تایید کرده و اینا. اگه همون کاری که بانک انجام میده و همون توجیه و قرارداری که واسه کارش میگه رو بقیه هم انجام بدن ربا عملا منتفی نمیشه
یعنی یه بابائی که میخواد نزول بده یا نزول بگیره اونم در سطح خرد نه در سطح وسیعی مثل بانک، عملا دستش بسته نمیشه میتونه از همون توجیهات که بانکا واسه کار خودشون دارن اونم مثل همون بیانو بگه و در عملا نتیجه یکسانی حاصل بشه
کجای این حرف شرعی است؟ هزینه های هر وام گیرنده با توجه با کارهای انجام شده باید محاسبه شود و این کارهای انجام شده توسط بانک اصلا هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد. شما بفرمائید مقدار کارهای انجام شده توسط بانک اصلا چه ربطی به مبلغ وام دارد؟ مثلا بانک یک دفترچه قسط چاپ میکند و به شما میدهد. این یک کار مشخص است. آیا این کار ربطی به مبلغ وام دارد؟ یعن یا اگر وام زیاد باشد کارمند بانک برای چاپ دفترچه بیشتر زحمت میکشد؟ نخیر برای هر دو وام یکجور کار میکند.وام گیرنده هزینه ها را باید به انداره کار انجام شده توسط بانک پرداخت کند و نه به اندازه مبلغ وامی که گرفته.
بانک برای کسی که یک میلیون وام گرفته و برای کسی که دو میلیون وام گرفته دو کار یکسان انجام میدهد. پس مزدی هم که میگیرد باید از هر دو یکسان باشد.
چرا آنکه وام بیشتری گرفته باید مزد بیشتری برای کار یکسان به بانک بدهد؟اشکال شرعی آن چیست؟ البته این حالتی که شما گفتید یک حالت فرضی است که برای یک بانک در شرایط واقعی پیش نمی آید.
شاید این حالتی که شما گفتید اشکال اقتصادی داشته باشد. یعنی کارمزد برای یک نفر زیاد باشد و آن شخص ترحجیح میدهد که اصلا از این بانک وام نگیرد. آیا اشکالی دارد؟
اگر واقعا کارمزد یک وام زیاد باشد چه اشکال شرعی دارد؟
در ضمن بانک میتواند طوری برنامه ریزی کند که این مشکل اقتصادی (نه شرعی) پیش نیاید. یعنی مثلا بگوید ما با 100 میلیون میخواهیم به 100 نفر وام بدهیم و کارمزد هر نفر هم 40 هزار تومان میشود.خواهشمند است فقط نظر اسلام را بگویید و کاری به سود یا ضرر بانک یا وام گیرنده نداشته باشید.
اشکالی ندارد که یک بانک ضرر کند یا حتی ورشکست شود. از نظر اسلام ضرر کردن بانکها حرام نیست. خیالتان راحت باشد.
زیاد بودن کارمزد هم حرام نیست. یعنی اگر یک وام یک میلیونی واقعا دو میلیون کارمزد داشته باشد آیا این حرام است؟ با فرض اینکه واقعا کارمزدش اینقدر باشد.
یعنی اگر وامی واقعا قرض الحسنه باشد و واقعا هزینه بانک برای آن زیاد باشد اشکال شرعی دارد؟ شاید یک بانک سوء مدیریت داشته باشد و هزینه اش زیاد باشد. فوقش مجبور میشود که تعطیل کند و شغلش را عوض کند. آیا این اشکال شرعی دارد؟
وام گیرنده هم اگر ببیند کارمزد واقعی زیاد است میتواند وام نگیرد یا برود از یک جای دیگر وام بگیرد.
این سناریو که شما گفتید فرضی است و در عالم واقع کارمزد یک وام یک میلیونی دو میلیون نمیشود. گرچه در حالت تئوری و فرضی غیرممکن نیست.
سلام عليكم
آنچه كه به عنوان راه حل بيان شد اشكال اصليش اين است كه اگر كارهاي كه يك كارمند كه در صندوق قرض الحسنه اي براي وام 1 ميليوني يا يك وام 10 ميليوني انجام ميدهد يكي است وبانك هم يك جور هزينه اي را متحمل مي شود پس دريافت در صدي كار مزد صحيح نيست.
پس حكم شرعي مساله همان طور كه در تاپك قبلي بيان شد اگر هزينه هاي واقعي باشد اشكالي ندارد والا صحيح نيست.
به اين چند استفتاء توجه بفرماييد:
س: گرفتن کارمزد توسط صندوقهاى قرضالحسنه چه حکمى دارد؟
ج) کارمزد به عنوان مخارج صندوق، گرفته مىشود لذا مسئولين محترم صندوق بايد طورى محاسبه کنند که کارمزد به مقدار هزينههاى جارى صندوق مانند آب و برق و حقوق کارمندان و امثال آن باشد حال اگر اين محاسبه صورت گرفت و احياناً مبلغى اضافه آمد، مصرف آن بستگى به نظر مسئولين صندوق دارد.1
س 39[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- آيا گرفتن درصد بسيار كم مانند 1% به عنوان كارمزد توسط صندوقهاى قرض الحسنه جهت تأمين مخارج صندوق چه صورتى دارد؟
[=Noor_Lotus] ج[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- درصد، كارمزد نيست هر چند كم باشد و بهره پول حرام است گرچه به اسم كارمزد گرفته شود ولى اگر آنچه گرفته مىشود جدّا مزد كار و به مقدار متعارف باشد با توافق طرفين اشكال ندارد.2
41- اين جانب كارمند صندوق قرض الحسنه مىباشم و حقوق اين جانب از طريق كارمزد وامها تأمين مىگردد مدتى است كه براى من شبههاى پيش آمده و خوف دارم كه نكند اين يك درصد كه به عنوان كارمزد از وامها كسر مىشود به عنوان حقوق ماهيانه حالت ربا داشته باشد خواهشمندم صورت شرعى مسأله را بيان فرماييد؟
[=Noor_Lotus][=Noor_Lotus] ج[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- اگر به عنوان كارمزد باشد مانعى ندارد. بشرط آنكه جدا مزد كار و به مقدار متعارف باشد.3
[=Noor_Lotus]
منبع:1-سايت رهبري،استفتائات جديد،واژه كامزد
2-استفتائات امام خميني،ج2،سوال 39
3-همان سوال 41
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
واییییییییییییییییییییییییییی
من می خواهم کاری رو شروع کنم باعده ایی شاید مجبور باشیم وام بگیریم
اگر حرامه
وای:Narahat az:
چرا کسی صدای علما رو نمی شنود ؟:Ealam:
در مورد کارمزد، آن (0/04) باید باشد؛ زیرا با این نرخ تورم، اگر قرار باشد بانکی وامی به ارزش (1,000,000) بدهد، در سال دیگر، آن ارزش دستکم به نصف میرسد و در اینجا بانک، زیان میکند. هرچه ارزش وام بیشتر باشد، تورم بیشتری به او میخورد؛ پس کارمزد بیشتری هم باید دریافت کند. و اینکه نام آن کارمزد است، درونمایهاش این نیست که برای کاری که انجام میدهند، مزد میگیرند؛ آن مزد، جزو هزینههای ثابت است ولی نرخ تورم، جزو هزینههای متغیر که هرچه میزان وام بیشتر باشد، هزینههای متغیر آن نیز بیشتر میشود.
تو اکثر کشورها مخصوصا کشورهای اروپایی میزان کارمزد زیر یک درصد هست (معمولا 0.5 درصد) کارمزد 4 درصدی در ایران یه کم غیر عادی هست !
اما در مورد اینکه گفتین میزان کارمزد باید متناسب با نرخ تورم باشه شما فقط طرف بانکو گرفتین . طرف دوم قضیه اون کسی هست که باید اقساط بانکی را پرداخت کنه و اگه کارمزد = تورم باشه ، طرف عملا بدبخت میشه.
در واقع مشکل اصلی همین تورمه که به نفع ثروتنمدان هست چرا که ارزش دارییهایشان روز به روز بیشتر می شود و به ضرر طبقات پایین جامعه هست چرا که ارزش بدهی هایشان روز به روز بیشتر می شود !
تنها جایی که اقتصاد ایران با اسلام سازگاری دارد، همان نام پوستهای هست که دارد و آن را اقتصاد اسلامی میدانند.
اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی هست و تا زمانی که این قضیه حل نشود مشکل همچنان باقیست.
پولی که در اختیار ماست پول اعتباریست و ارزش ذاتی ندارد. اقتصاد ساده ای را در نظر بگیرید 20 نوع کالا وجود دارد از هر کدام 100 تا، حال ما برای اینکه بتوانیم راحت تر این کالا ها را با هم مبادله کنیم وسیله ای به نام پول را ابداع می کنیم که ارزش ذاتی ندارد و صرفا وسیله ای برای مبادله است، مسلما برای اینکه بازار در تعادل باشد ارزش پولی که در اختیار داریم باید برابر با ارزش کالاهای موجود باشد در غیر این صورت اقتصاد فلج می شود فرض کنید در همین اقتصاد 20 کالایی پول اعتباری به ارزش 1500 واحد داشته باشیم ولی ارزش کل کالاها برابر 1000 واحد باشد نتیجه می شود مازاد تقاضا و در نتیجه تورم نجومی !
تورم به عوامل زیادی بستگی دارد ولی علت اصلی آن سیاست های پولی است. در کشورهای پیشرفته به هیچ وجه اجازه ی چاپ پول بدون پشتوانه را نمی دهند اما در کشور ما هر دولتی سر کار آمد هر وقت با کسری بودجه مواجه شد اقدام به چاپ پول کرد و این شد که کشور به این وضعیت دچار شد ......
[=Microsoft Sans Serif]درود بر آقای علی :Gol:
تو اکثر کشورها مخصوصا کشورهای اروپایی میزان کارمزد زیر یک درصد هست (معمولا 0.5 درصد) کارمزد 4 درصدی در ایران یه کم غیر عادی هست !
بله؛ ولی همانگونه که میدانید، در کشورهای اروپایی، سامانهی بانکداری، بسیار درستتر از کشور ماست (و نرخهایش نیز قانونیتر است) و همچنین نرخ تورم در آنجا، بسیار کمتر از ایران است تورم زیر (5%) دارند که آنهم برای پیشرفت اقتصاد هست وگرنه به صفر میرساندنش.
اما در مورد اینکه گفتین میزان کارمزد باید متناسب با نرخ تورم باشه شما فقط طرف بانکو گرفتین . طرف دوم قضیه اون کسی هست که باید اقساط بانکی را پرداخت کنه و اگه کارمزد = تورم باشه ، طرف عملا بدبخت میشه.
ما چنین چیزی را نگفتیم.
آقای انقلاب فرمودند: «چرا باید کارمزد یکمیلیون وام با ده میلیون متفاوت باشد؟»
ما هم گفتیم برای اینکه مبلغش بیشتر است و این طبیعی است که هرکس سرمایهی بیشتری را در اختیار کسی بگذارد، چشمداشت بیشتری نیز دارد و همچنین، هرچه میزان وام پول پرداختی بیشتر باشد، تورمی که بدان میخورد بیشتر است؛ حتی با نرخ (0/5 هم که حساب کنیم، هرچه مبلغ بالاتر رود، میزان کارمزد نیز بیشتر میشود.
گفتیم کارمزد، همانند یک هزینهی متغیر است؛ هرچه میزان تولید یا ارائهی خدمات بالاتر رود، هزینهی متغیر نیز بیشتر میشود.
در مورد نرخ کارمزد، نرخ سود وامها و دیگر چیزها، شکی نیست که فشار زیادی بر مردم وارد میشود؛ ولی بانک مرکزی و دولت نیز بر بانکها فشار وارد میکنند و این همواره بوده است: فشار که از بالا دست وارد شود، دست به دست میچرخد تا بر زیردست وارد شود و این فشار را، مردم باید تحمل کنند!
در واقع مشکل اصلی همین تورمه که به نفع ثروتنمدان هست چرا که ارزش دارییهایشان روز به روز بیشتر می شود و به ضرر طبقات پایین جامعه هست چرا که ارزش بدهی هایشان روز به روز بیشتر می شود !
اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی هست و تا زمانی که این قضیه حل نشود مشکل همچنان باقیست.
پولی که در اختیار ماست پول اعتباریست و ارزش ذاتی ندارد. اقتصاد ساده ای را در نظر بگیرید 20 نوع کالا وجود دارد از هر کدام 100 تا، حال ما برای اینکه بتوانیم راحت تر این کالا ها را با هم مبادله کنیم وسیله ای به نام پول را ابداع می کنیم که ارزش ذاتی ندارد و صرفا وسیله ای برای مبادله است، مسلما برای اینکه بازار در تعادل باشد ارزش پولی که در اختیار داریم باید برابر با ارزش کالاهای موجود باشد در غیر این صورت اقتصاد فلج می شود فرض کنید در همین اقتصاد 20 کالایی پول اعتباری به ارزش 1500 واحد داشته باشیم ولی ارزش کل کالاها برابر 1000 واحد باشد نتیجه می شود مازاد تقاضا و در نتیجه تورم نجومی !
تورم به عوامل زیادی بستگی دارد ولی علت اصلی آن سیاست های پولی است. در کشورهای پیشرفته به هیچ وجه اجازه ی چاپ پول بدون پشتوانه را نمی دهند اما در کشور ما هر دولتی سر کار آمد هر وقت با کسری بودجه مواجه شد اقدام به چاپ پول کرد و این شد که کشور به این وضعیت دچار شد ......
بله درست است؛ هنگامی که بانک مرکزی، استقلال نداشته باشد، دولت او را مجبور به چاپ پول میکند یا از صندوقش وام میگیرد و آن وام را بازپرداخت نمیکند!
ای بابا ... !
در بانکداری اسلامی آیا باید کارمزد بصورت درصدی از اصل پول حساب شود یا بصورت مزدی برای کار انجام شده بدون توجه به مبلغ وام؟
الان اینطور در جامعه مطرح میشود که سود تا 4% قرض الحسنه است و بالای 4% قرض الحسنه نیست. اگر این حرف اشتباه است لازم است که علما و مراجع در مقابل این مسئله موضع گیری صریح داشته باشند.حضرت علی (ع) : أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه الظالم و لا سغب المظلوم ؛
خداوند از علما پیمان گرفته که در برابر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند. ( نهج البلاغه خطبه 3)
[="#008000"]موضع گيري كه هميشه بايد باشه
ولي انصافا وام بالاتر يعني خواهان بيشتر و دفعات مراجعه بيشتر و ترافيك بالاتر
مثلا دفعات مراجعه براي پرداخت قسط چه دستي و چه كامپيوتري وقت و هزينه بيشتري ميبره ...
يا خداي ناكرده در بگيرببند ها ...
البته كه قرض الحسنه بدون سود كاملاحسنه ميشه به شرطي
كه شمع روشن كننده اون محيط از حساب بيت المال بسوزه و درش هم اسراف نشه ...
و امكان تشخيص نيازمند از بي نيازي كه براي وام به صف نشسته وجود داشته باشه
كه نداره !!
حرف سود مادي در قرض الحسنه خوب نيست
اما چاره چيست ؟[/]
تو اکثر کشورها مخصوصا کشورهای اروپایی میزان کارمزد زیر یک درصد هست (معمولا 0.5 درصد) کارمزد 4 درصدی در ایران یه کم غیر عادی هست !
اولا که حکومت ما جمهوری اسلامی است و نه جمهوری اروپایی یا جمهوری لیبرالی.
دوما اون کشورهای غربی که شما میگید سودشان Libor بعلاوه سودی است که گفته میشود. یعنی بطور پیشفرض نرخ سود لیبور در همه وامها هست. نرخ لیبور هم متغیر است. اطلاعات بیشتر در مورد نرخ لیبور:
http://en.wikipedia.org/wiki/Libor
سوما بانکهای اروپایی رباخوار هستند و اصلا چه ربطی به ما دارند؟
اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی هست و تا زمانی که این قضیه حل نشود مشکل همچنان باقیست.
یعنی تا قبل از اینکه این کار بشود ربا آزاد است؟ یا اینکه باید بطور موازی هر دو کار انجام شود؟
در کشورهای پیشرفته به هیچ وجه اجازه ی چاپ پول بدون پشتوانه را نمی دهند
شما مطمئنید؟ این ظاهر قضیه است. وقتی اقتصاد آمریکا در حال ورشکستگی است باید به صحت این حرفها شک کرد.
اما در کشور ما هر دولتی سر کار آمد هر وقت با کسری بودجه مواجه شد اقدام به چاپ پول کرد و این شد که کشور به این وضعیت دچار شد ......
شما این حرف را مطمئنید؟ میتوانید ثابت کنید؟
[=Microsoft Sans Serif]
بله؛ ولی همانگونه که میدانید، در کشورهای اروپایی، سامانهی بانکداری، بسیار درستتر از کشور ماست (و نرخهایش نیز قانونیتر است)
درست تر یعنی چی؟ درست را با چه مبنایی میسنجید؟
[=Microsoft Sans Serif]
آقای انقلاب فرمودند: «چرا باید کارمزد یکمیلیون وام با ده میلیون متفاوت باشد؟»
ما هم گفتیم برای اینکه مبلغش بیشتر است و این طبیعی است که هرکس سرمایهی بیشتری را در اختیار کسی بگذارد، چشمداشت بیشتری نیز دارد
برای ما که طبیعی نیست. برای شما چطور طبیعی است؟ شاید طبیعت شما در اروپا و آمریکا شکل گرفته است.
به هر حال موضوع در مورد طبیعت اسلامی است. نه طبیعت اروپایی. اگر میخواهید در مورد طبیعت اروپایی صحبت کنید بفرمائید در سایت اسک اروپا سخنرانی کنید.
منظورتان از هر کس هر رباخوار است یا هر مسلمان؟ چون مسلمان که قرض الحسنه میدهد هیچ انتظار مادی ندارد. چون دارد به خدا قرض میدهد و با خدا حساب میکند. بانکهای ما هم اگر اسلامی هستند نباید انتظار مادی از قرض الحسنه داشته باشند اگر هم انتظار سود مادی دارند راهش قرض الحسنه نیست. بلکه راهش عقود شرعی مانند مضاربه است. سود داشتن قرض الحسنه اصلا یک جوک خود متناقض است. مثل این است بگید من صدقه میدم ولی صدقه دادن من باید برای من سود مادی داشته باشد. اصلا صدقه سود مادی ندارد. چون معامله با خدا است. البته ممکن است خدا خودش منافع مادی هم بدهد. ولی فرد نباید از قرض الحسنه انتظار سود مادی داشته باشد. اصلا کسی بانکها را مجبور نکرده که وام قرض الحسنه بدهند. اگر نمیتوانند ندهند. صندوقهایی هستند که بدون چشمداشت سود حاضرند این کار را بکنند. یعنی سپرده های مردم را بگیرند و بدون سود به مردم بدهند و فقط مزد واقعی کارشان را بگیرند و حتی شاید آن هم نگیرند چون کار خاصی و سنگینی ندارد. یک ضامن میخواهند و از ضامن تعهد میگیرند و یا اینکه وثیقه میگیرند و یک قرارداد میبندند و یک دفترچه قسط صادر میکنند و یکسری فرم و کاغذ چاپ میکنند و یکسری هزینه های دفتری و آب و برق و کامپیوتر و... که در تعداد زیاد وام اصلا مبلغ سنگینی نیست. یعنی صندوقهای خیری هستند که حاضرند این هزینه ها را خودشان تقبل کنند و حتی هیچ کارمزدی هم نگیرند. اصلا ماهیت و فلسفه قرض الحسنه معامله با خداست و اصلا سود مادی نباید مطرح باشد. من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا.
آنقدر فرهنگ بانکداری در ایران ربوی شده که اگر کسی حرف از قرض الحسنه واقعی بزند میگن این غیرطبیعی است! خدا به داد ما برسد. بیخود نیست که میگن امام زمان علیه السلام که ظهور کنند مردم میگن دین جدید آورده. از بس ما دین را عوض کردیم. علما هم به جای اینکه داد بزنند به بانکها کمک میکنند در خط تولید کلاه شرعی در خدمت به بانکها. امام خمینی نمونش نیست که بیاد داد بزنه بگه اسلام در خطر است. داد بزنه بگه به داد اسلام برسید. اسلام رفت از دست. یک همچین امامی میخواد بیاد در زمینه بانکداری انقلاب کنه.
و همچنین، هرچه میزان وام پول پرداختی بیشتر باشد، تورمی که بدان میخورد بیشتر است؛ حتی با نرخ (0/5 هم که حساب کنیم، هرچه مبلغ بالاتر رود، میزان کارمزد نیز بیشتر میشود.
گفتیم کارمزد، همانند یک هزینهی متغیر است؛ هرچه میزان تولید یا ارائهی خدمات بالاتر رود، هزینهی متغیر نیز بیشتر میشود.
پس اسلامش کو؟! ما یک کلمه از اسلام و قرآن و روایات در صحبت شما ندیدیم! حدیث هست که ارزش هر کسی به اندازه نقل احادیث ما در حرفهایش است.
بله درست است؛ هنگامی که بانک مرکزی، استقلال نداشته باشد، دولت او را مجبور به چاپ پول میکند یا از صندوقش وام میگیرد و آن وام را بازپرداخت نمیکند!
شما این را مطمئنید؟
موضع گيري كه هميشه بايد باشه
مسئله اصلی همین است که نیست! یا اگر هم هست بی خاصیت است. اگر همانطور که در مورد وام حج موضع گرفتند و آن را حرام اعلام کردند در مورد دیگر کارهای بانکها هم موضع بگیرند درست میشود. ولی نمی دانم چرا آن یک وام حج را علما بطور ویژه برخورد کردند و حرام اعلام کردند. خیلی عجیب است. آن یک وام مگر چه فرقی با بقیه وامها داشت؟ البته ماهیت آن. نه ظاهر آن.
البته كه قرض الحسنه بدون سود كاملاحسنه ميشه به شرطي
كه شمع روشن كننده اون محيط از حساب بيت المال بسوزه و درش هم اسراف نشه ...
قرار نیست که همه بانکها دولتی باشند و از امکانات بیت المال استفاده کنند. اصلا چرا ما عادت کردیم همه چیز دولتی باشد؟ مگر مردم خودشان نمیتوانند صندوق تشکیل بدن و وام قرض الحسنه واقع بدهند؟
و امكان تشخيص نيازمند از بي نيازي كه براي وام به صف نشسته وجود داشته باشه
این امکان واقعا وجود دارد و یک تیم تحقیق نیاز دارد. الان جاهایی هستند مانند http://hemmat110.com/ که این کار را به خوبی انجام میدهند و نیازمند واقعی را با تحقیق تشخیص میدهند. قرار نیست که هرکی آمد در بانک یا صندوق بهش وام بدهند. کلاهبردار دروغگو هم هست ولی تشخیص آن غیرممکن نیست و تحقیق نیاز دارد.
حرف سود مادي در قرض الحسنه خوب نيست
اما چاره چيست ؟
چاره انقلاب در بانکداری است. یک حرکت وسیع و جدی لازم دارد. برخورد جدی با بانکهای متخلف هم نیاز است. آیا الان بانکها مالیات میدهند؟
آیا بانکهای متخلف جریمه متناسب میشوند؟ مثلا یک بانکی که قوانین بانکداری اسلامی را رعایت نمیکند باید بک رقم سنگین جریمه شود. مثلا 10 هزار میلیارد تومان. نه اینکه یک مختلس بانکی را بگیرن دو میلیون تومان جریمش کنن و 6 ماه حبس.
در غرب یک کار خوبی که دارند این است که جریمه هر کس متناسب با سطح ثروت او است. مثلا ماشین فرد متخلف را میگیرن خورد و پرس میکنن. به جای قبض جریمه. یعنی هر کی پولدارتر است و ماشین گران تر دارد ماشینش را از دست میدهد. آدم فقیر هم ماشین ارزان خودش را از دست میدهد. البته این در اسلام هست ولی ما رعایت نمیکنیم.
الگوی ما غرب نیست ولی کارهایی که در غرب هست ولی با اسلام تناقض ندارد را اشکالی ندارد بگیریم. اطلبوا العلم ولو بالسین. وای به حال وقتی که کاری را اسلام گفته باشد و ما عمل نکنیم و غربی ها عمل کنند. به هر حال در جریمه باید متناسب با ثروت طرف باشد و یک بانک یا شرکت متخلف باید متناسب با ارزش دارایی هایش جریمه شود. مثلا جریمه ها باید بر حسب درصدی از ارزش دارایی های شرکت باشد. مثلا بگن اگر بانکی یا شرکتی فلان تخلف را کرد باید معادل 20% از ارزش کل دارایی هایش را جریمه پرداخت کند.
متاسفانه بانکها نه مالیات میدهند و قوانین هم دور میزنند و نه تنها کسی نظارت درست و حسابی بر آنها ندارد بلکه نوعی حمایت و خط تولید کلاه شرعی هم در خدمت آنها است. یعنی به جای برخورد با بانکها یک رویه ای هست که بانکها هر کاری دلشان میخواهد بکنند و علما هم یک توجیهی برایش پیدا کنند. مثلا میگن برید به رئیس بانک بگید بانک یک خودکار به من بفروشه تا وام من حلال بشه. یا از این مزخرفات.
مثلا اینجا را ببینید: (البته این فقط یک نمونه کوچک از هزاران مورد است)
http://pasokhgoo.ir/node/21724
انصافا روحیه و رویکرد این پاسخ های علما رویکرد برخورد با رباخواری است یا روحیه توجیه و کمک به بانکها؟ رویکرد انفعالی است یا رویکرد فعالانه ضدربا؟
در اسلام و فتاوا برای هر دو رویکرد فتوا و مطلب موجود است. مهم روحیه علما است. اگر علما بخواهند برخورد کنند حدیث و فتوا و منابع هست. اگر هم بخواهند دنبال دردسر نگردند و یک حقوقی بگیرن و راحت زندگی کنند هم فتاوا و توجیهات است. گرچه مراجعی که این راه حل ها را توصیه میکنند آن را به عنوان آخرین راه چاره آن هم برای کسی که در شرایط اضطراری گیر کرده و چاره ای جز گرفتن وام سوددار ندارد بیان کرده اند. ولی الان مثل نقل و نبات به مردم توصیه میشود. در فتاوای امام خمینی (ره) اگر دقت کنید اینگونه راه حلهای شرعی فقط برای کسانی ارائه شده که در موقعیت اضطراری گیر کرده اند و چاره ای نداشته اند امام هم گفته حالا که مجبوری و مضطر هستی این کار را بکن که حداقل لقمه حرام نخورده باشی. این کارها را برای افراد خاص و شرایط خاص اضظراری گفتن نه برای هر کس و هر کاسب و تاجری که سرتاپای مملکت بشه سود و ربا و قرض الحسنه غیرطبیعی بشه.
اخیرا هنر کردن یک شورای فقهی در بانک مرکزی درست کردن ولی عملا هیچ کاره است و حرفهایش فقط در حد مشاوره است و بانک مرکزی هیچ وظیفه ای ندارد حرفهای این شورا را اجرا کند.
مسئله اصلی این است که قوانین ربای بانکها روی کاغذ است ولی بانکها آن را دور میزنند و علما هم میدانند که بانکها دارند مسائل شرعی را دور میزنند. ولی هیچ اقدام جدی نمیشود. انگار همه به این وضع راضی هستند. هرکسی یک موقعیت و پست و مقامی دارد و حقوقش هم براه است و دنبال دردسر هم نمیگردد. اگر کسی حرف بزند یا با داس اخراج میشود یا فشار رسانه ای و تخریب شخصیت و تهمت نصیبش میشود. کسی هم دنبال دردسر نمیگردد. همه راضی من راضی تو راضی گور پدر ناراضی. بابا مگه دنبال دردسر میگردی!؟ حقوقت را بگیر بشین سرجات حرف نزن!
دقیقا منطق همان کسانی که در سپاه یزید در کربلا بودند.
بیخود نیست که وهابی ها میگن امام حسین (ع) را خود شما شیعه ها کشتید.
امام زمان علیه اسلام چرا نمیاد؟ چون ما فقط اسممان مسلمان است و طبیعتمان کفر و ربا است و قرض الحسنه واقعی را غیرطبیعی میدانیم. جالب تر وقتی است که بانکها مراسم زیارت عاشورا برگزار میکنند. و علما هم راه سود خودکاری را به مردم یاد میدهند.
اولا که حکومت ما جمهوری اسلامی است و نه جمهوری اروپایی یا جمهوری لیبرالی.
دوما اون کشورهای غربی که شما میگید سودشان Libor بعلاوه سودی است که گفته میشود. یعنی بطور پیشفرض نرخ سود لیبور در همه وامها هست. نرخ لیبور هم متغیر است. اطلاعات بیشتر در مورد نرخ لیبور:
http://en.wikipedia.org/wiki/Libor
سوما بانکهای اروپایی رباخوار هستند و اصلا چه ربطی به ما دارند؟
ضمن عرض سلام / احتمالا بنده نتونستم منظور خودمو برسونم و سوء تفاهم ایجاد شده. هدف من این بود که بگم حتی این کارمزد 4 درصدی هم خودش خالی از اشکال نیست چرا که هزینه هایی که بانک صرف اموری همچون کارهای اداری و ... می کند و آن ها را کارمزد می نامد نمی تواند 4 درصد باشد نمونه اش هم اینکه کارمزدی که اکثر بانک های جهانی تعیین می کنند زیر 1 درصد هست یعنی این که می شود با این نرخ کارمزد هزینه ها را تامین کرد و نرخ 4 درصدی برای کارمزد یه کم مشکوک به نظر می رسه .
من حرفی در مورد نزول خوری و جمهوری لیبرالی و نرخ لیبور نزدم و این که شما این حرفا رو زدین :Gig::Gig::Gig:
یعنی تا قبل از اینکه این کار بشود ربا آزاد است؟ یا اینکه باید بطور موازی هر دو کار انجام شود؟
ربا آزاد است !!! من کی گفتم ! :Moteajeb!: عرض بنده این بود چون پولی که در اختیار ماست اعتباری است و ارزش ذاتی ندارد مشکلات زیادی را برای اقتصاد کشور بوجود می آورد یکی از این مشکلات اجرای سیاست های پولی غلط توسط دولت است که منجر به پدیده ی تورم می شود ( به عقیده ی صاحب نظران علت اصلی تورم ، پدیده ها و سیاست های پولی است )
شما مطمئنید؟ این ظاهر قضیه است. وقتی اقتصاد آمریکا در حال ورشکستگی است باید به صحت این حرفها شک کرد.
بعد از رکود اقتصادی غرب سران کشور های ناحیه یورو چندین بار جلساتی تشکیل دادند ولی اجازه ی افزایش نقدینگی خصوصا از طریق چاپ پول را ندادند چرا که افزایش نقدینگی یعنی افزایش تقاضا و این یعنی تورم !
برای ما که طبیعی نیست. برای شما چطور طبیعی است؟ شاید طبیعت شما در اروپا و آمریکا شکل گرفته است.
به هر حال موضوع در مورد طبیعت اسلامی است. نه طبیعت اروپایی. اگر میخواهید در مورد طبیعت اروپایی صحبت کنید بفرمائید در سایت اسک اروپا سخنرانی کنید.
منظورتان از هر کس هر رباخوار است یا هر مسلمان؟ چون مسلمان که قرض الحسنه میدهد هیچ انتظار مادی ندارد. چون دارد به خدا قرض میدهد و با خدا حساب میکند. بانکهای ما هم اگر اسلامی هستند نباید انتظار مادی از قرض الحسنه داشته باشند اگر هم انتظار سود مادی دارند راهش قرض الحسنه نیست. بلکه راهش عقود شرعی مانند مضاربه است. سود داشتن قرض الحسنه اصلا یک جوک خود متناقض است. مثل این است بگید من صدقه میدم ولی صدقه دادن من باید برای من سود مادی داشته باشد. اصلا صدقه سود مادی ندارد. چون معامله با خدا است. البته ممکن است خدا خودش منافع مادی هم بدهد. ولی فرد نباید از قرض الحسنه انتظار سود مادی داشته باشد. اصلا کسی بانکها را مجبور نکرده که وام قرض الحسنه بدهند. اگر نمیتوانند ندهند. صندوقهایی هستند که بدون چشمداشت سود حاضرند این کار را بکنند. یعنی سپرده های مردم را بگیرند و بدون سود به مردم بدهند و فقط مزد واقعی کارشان را بگیرند و حتی شاید آن هم نگیرند چون کار خاصی و سنگینی ندارد. یک ضامن میخواهند و از ضامن تعهد میگیرند و یا اینکه وثیقه میگیرند و یک قرارداد میبندند و یک دفترچه قسط صادر میکنند و یکسری فرم و کاغذ چاپ میکنند و یکسری هزینه های دفتری و آب و برق و کامپیوتر و... که در تعداد زیاد وام اصلا مبلغ سنگینی نیست. یعنی صندوقهای خیری هستند که حاضرند این هزینه ها را خودشان تقبل کنند و حتی هیچ کارمزدی هم نگیرند. اصلا ماهیت و فلسفه قرض الحسنه معامله با خداست و اصلا سود مادی نباید مطرح باشد. من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا.
در مورد قرض الحسنه بحث کردید : باز هم تاکید می کنم اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی است، در مورد قرض الحسنه سال ها پیش زمانی که پول رایج به شکل درهم و دینار (طلا و نقره) بود پول ارزش ذاتی داشت اما امروزه ...
شکی نیست که مسلمین باید در صورت نیاز به یکدیگر قرض دهند (قرض الحسنه) و به هیچ وجه سود مطالبه نکنند در غیر این صورت = ربا = جنگ با خدا و رسول !
اما منطقی به قضیه نگاه کنید قدرت خرید پول اعتباری ثابت نیست یعنی یک میلیون تومان امسال با یک میلیون تومان سال بعد به هیچ وجه یکی نیست چرا که قدرت خرید یکسانی ندارند و این یکی دیگر از مشکلات پول اعتباری است.
به عبارتی اگر به کسی پول قرض داده شود و سود مطالبه شود این یعنی ربا و ظلم به طرف مقابل ! و همچنین اگر به فرض مثال یک میلیون به شخصی قرض داده شود و یک سال بعد همان یک میلیون تومان مطالبه شود این هم یعنی ظلم به خود. یک بازی دو سر باخت! در حالی که زمانی که پول به شکل سکه های طلا و نقره بود چنین مشکلی وجود نداشت.
باز تاکید می کنم که ما طبق دستور الهی باید به یکدیگر قرض بدهیم آن هم از نوع قرض الحسنه، اگر از نظر مادی هم ضرر کردیم خداوند پاداش آن را در این دنیا و در آخرت خواهد داد اما عرض بنده چیز دیگر است امیدوارم توانسته باشم منظورم را درست رسانده باشم و سوء تفاهم ایجاد نشود.
ربا آزاد است !!! من کی گفتم ! :moteajeb!: عرض بنده این بود چون پولی که در اختیار ماست اعتباری است و ارزش ذاتی ندارد مشکلات زیادی را برای اقتصاد کشور بوجود می آورد یکی از این مشکلات اجرای سیاست های پولی غلط توسط دولت است که منجر به پدیده ی تورم می شود ( به عقیده ی صاحب نظران علت اصلی تورم ، پدیده ها و سیاست های پولی است )
سلام علیکم
شما فرمودید که:
اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی هست و تا زمانی که این قضیه حل نشود مشکل همچنان باقیست.
مشکلی که موضوع بحث است مشکل ربا است. از این حرف شما اینطور برداشت میشود که (حتی اگر منظور شما این نباشد):
تا زمانی که پول اسلامی درست نشود مشکل ربا درست نمیشود. از حرف شما اینطور برداشت میشود که اول باید پول اسلامی درست شود و بعد که درست شد میتوان ربا را درست کرد. بنده هم گفتم میتوان هر دوی این مشکلات را باهم درست کرد. حالا یا شما درست بیان نفرمودید یا بنده دچار سوء تفاهم شدم.
بعد از رکود اقتصادی غرب سران کشور های ناحیه یورو چندین بار جلساتی تشکیل دادند ولی اجازه ی افزایش نقدینگی خصوصا از طریق چاپ پول را ندادند چرا که افزایش نقدینگی یعنی افزایش تقاضا و این یعنی تورم !
یکسری مستنداتی در مورد نفوذ شبکه های صهیونیستی در سیستم بانکداری آمریکا هست که میگه چاپ اسکناس بدون پشتوانه در آمریکا صورت میگیرد. توسط شبکه های فراماسونری.
به هر حال با اطمینان نمیشود گفت که آنها بدون پشتوانه اسکناس چاپ نمیکنند. هرچی هم که آمریکا اعلام میکنه راست نیست.
در مورد قرض الحسنه بحث کردید : باز هم تاکید می کنم اقتصاد اسلامی نیازمند پول اسلامی است، در مورد قرض الحسنه سال ها پیش زمانی که پول رایج به شکل درهم و دینار (طلا و نقره) بود پول ارزش ذاتی داشت اما امروزه ...
شکی نیست که مسلمین باید در صورت نیاز به یکدیگر قرض دهند (قرض الحسنه) و به هیچ وجه سود مطالبه نکنند در غیر این صورت = ربا = جنگ با خدا و رسول !
اما منطقی به قضیه نگاه کنید قدرت خرید پول اعتباری ثابت نیست یعنی یک میلیون تومان امسال با یک میلیون تومان سال بعد به هیچ وجه یکی نیست چرا که قدرت خرید یکسانی ندارند و این یکی دیگر از مشکلات پول اعتباری است.
به عبارتی اگر به کسی پول قرض داده شود و سود مطالبه شود این یعنی ربا و ظلم به طرف مقابل ! و همچنین اگر به فرض مثال یک میلیون به شخصی قرض داده شود و یک سال بعد همان یک میلیون تومان مطالبه شود این هم یعنی ظلم به خود. یک بازی دو سر باخت! در حالی که زمانی که پول به شکل سکه های طلا و نقره بود چنین مشکلی وجود نداشت.
باز تاکید می کنم که ما طبق دستور الهی باید به یکدیگر قرض بدهیم آن هم از نوع قرض الحسنه، اگر از نظر مادی هم ضرر کردیم خداوند پاداش آن را در این دنیا و در آخرت خواهد داد اما عرض بنده چیز دیگر است امیدوارم توانسته باشم منظورم را درست رسانده باشم و سوء تفاهم ایجاد نشود.
اگر ربا نباشد نور است. اگر پول اسلامی بشود نور علی نور است.
اینهایی که میفرمائید درست است ولی مشکل در پول اسلامی توجیهی برای آزاد کردن ربا نیست. منطقی ترین نگاه به قضیه را اسلام دارد. به هر حال ربا حرام است حتی اگر تورم باشد. البته اگر ربا حذف شود در کاهش یا حذف تورم هم بی تاثیر نیست.
در ضمن شما برکت هم بی تاثیر نگیرید. کسی که ربا نمیگیرد خدا به کارش برکت میدهد و از جاهای دیگر سودش را جبران میکند. فقط مادی به قضیه نگاه نکنید. منطقی به قضیه نگاه کنید. البته منطق اسلامی. نه منطق غربی. منطق اسلامی این است که شما سود نگید و ضرر تورم را متحمل شو و در عوض خدا ضررش را با برکت دادن به کارهای شما جبران میکند. چه بسا شما قرض الحسنه بدهید و یکدفعه از یک جایی که اصلا فکرش هم نمیکردید یک مبلغ زیادی به شما برسد که چندین برابر ضرری که شما در اثر تورم کردید را برای شما جبران میکند.
خدا مگر ناتوان است که ضرر ناشی از تورم را برای شما جبران کند؟
خداوند به صراحت در قرآن میفرماید:
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [٢:٢٤٥]
قبض یعنی همان تورم. یعنی با تورم ارزش پول شما قبض میشود و توان خرید شما قبض (تنگ) میشود یعنی ارزش آن کم میشود. خدا در قرآن میفرماید تورم دست من است.
اضعافا کثیره میدانید یعنی چی؟ یعنی تو قرض بده من (با برکت و با یزرق من حیث لم یحتسب) پول تو را چندین برابر میکنم.
مشکل ما این است که ادعای مسلمانی داریم ولی با عملکرد خودمان هر روز داریم داد میزنیم که ای خدا تو دروغ میگی.
تا اسم قرض الحسنه میاد میگن تورم تورم. قدرت خرید. این حرفها با صریح قرآن در تناقض است.
ما فکر میکنیم این حرفهای قرآن جک و دروغ و چرت و پرت است. (البته در عمل. نه در حرف. در حرف که چاکر و نوکر خدا هستیم)
کسی که یک ذره به این حرفهای قرآن شک کند ایمان ندارد.
خدا اقتصاد بیشتر میفهمد یا شما؟
خدا میتواند با تورم مقابله کند یا شما؟
بانکها یعنی از خدا بیشتر میفهمند؟
اگر ربا حذف شود خدا به برکت آن کاری میکند که تورم هم حذف شود.
مگر نمیگویند اگر گناه کنید باران کم میشود. یک کسی که دید مادی دارد میگوید چه ربطی دارد؟ از نظر علمی چرت است. ولی ربط دارد.
تورم هم با ربا ربط دارد.
کسی که قرض الحسنه میدهد و اهل ربا نیست خدا آنچان برکت به زندگیش میده که پول از در و دیوان خانش بالا میره و اصلا دیگه چرتکه نمیدازه که به خاطر تورم ارزش پول من کم شده.
یک ذره از حرفهای قرآن دروغ نیست.
مشکل ما این است که اینها را در قرآن میخوانیم و میگیم آره خوب قرآن درست میگه ولی.... (نقطه سر خط. دوباره میگن تورم و ال و بل و... پس در نتیجه باید بانکها سود بگیرن و خدا هم چرت میگه)
همین ولی کار را خراب میکند. ایمان را نابود میکند. مومن کسی است که در مقابل حرف خدا فقط یک کلمه بگه چشم و در زندگی عمل کنه و نتیجه و برکتش هم با چشم خودش در زندگی میبینه. اگر ندیدید بیایید تف بندازید توی آی دی من.
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [٢:٢٤٥]
قبض و بسط دست خداست و بس. تورم چه کاره است. خدا اگر بخواد یک معدن طلا توی ایران پیدا میشه قد زمین فوتبال که قد صدسال تورم را جبرن میکنه. یا یه چاه نفت کشف میشه قد رشته کوه زاگرس. بریزید دور این حرفها را که اقتصاددان نماهای کافر فراماسون توی مخ مردم کردن که کسب و کار و زندگی مردم را فلج کنن.
ربا نابودگر کسب و کار است.
ربا نابودگر اشتغال است.
کارخانه دارها کارخانه شان را میفروشن میزارن بانک سر ماه سودش را میگیرن. کارگرهای بدبخت هم بیکار و معتاد میشن و باعث طلاق و بچه های طلاق و هزاران مشکل اجتماعی میشود.
ربا نابودگر زندگی سالم و راحت مردم است. مردم اگر راحت نباشن نمیتوانند به دین فکر کنند.
اینها نقشه های صهیونیستها برای ایران است که مردم را درگیر و مشغول و بدبخت نگه دارند و کارخانه ها و کسبها تعطیل بشن و همه چی وارداتی بشه و ایران وابسته به غرب بشه. اگر صنعت و کارخانه ها در ایران رونق داشته باشن همه چی تولید میکنند و ایران مستقل میشه و میزنه توی دهن آمریکا و دیگه نیازی نیست که ایران بره التماس کنه که آمریکا یه ذره تحریمها را کم کنه.
اوباما جون بابات جون ننت یه ذره تحریمهای ایران را کم کن. بده در راه خدا. همش 10% کم کن. اگه نمیشه پس 5% کم کن. خواهش میکنم.
آیا شان کشور اسلامی این است که برود از کافرها التماس کند؟
بانکها با ربا کارخانه ها را ورشکست میکنند و مصادره میکنن و میفروشن و تعطیل میکنند و سود خودشان را بر میدارند. یکی میره یه وام 200 میلیونی میگیره و با مشکلات مواجه میشه و نمیتونه قسط بده با سودش میشه 800 میلیون بانک میاید کارخانه را مصادره میکنه و میفروشه برای خودش. اینها را برید ببینید تا باور کنید.
چه بسا بانکهای ایران را تهش را که در بیارید به سرمایه دارهای صهیونیست وصل باشن. دیگه بانک ملی که بانک دولتی و رسمی ایران است مدیرعاملش خائن و فراری از آب در آمد. از بقیه بانکها چه انتظاری دارید؟ فکر کردید فراماسونری شاخ و دم دارد؟ یا یکی که فراماسون است روی پیشانیش تابلو دارد؟
(دوست گرامی Ali H با عرض معذرت حرفهای بنده متوجه شخص شما نیست و بنده از شما عصبانی هم نیستم. باز هم از شما عذر میخواهم. دیگه قسمت شما شد که بشید سیبل تیراندازی ولی در واقع مخاطب همه هستند )
اگر ربا نباشد نور است. اگر پول اسلامی بشود نور علی نور است.
اینهایی که میفرمائید درست است ولی مشکل در پول اسلامی توجیهی برای آزاد کردن ربا نیست. منطقی ترین نگاه به قضیه را اسلام دارد. به هر حال ربا حرام است حتی اگر تورم باشد. البته اگر ربا حذف شود در کاهش یا حذف تورم هم بی تاثیر نیست.
در ضمن شما برکت هم بی تاثیر نگیرید. کسی که ربا نمیگیرد خدا به کارش برکت میدهد و از جاهای دیگر سودش را جبران میکند. فقط مادی به قضیه نگاه نکنید. منطقی به قضیه نگاه کنید. البته منطق اسلامی. نه منطق غربی. منطق اسلامی این است که شما سود نگید و ضرر تورم را متحمل شو و در عوض خدا ضررش را با برکت دادن به کارهای شما جبران میکند. چه بسا شما قرض الحسنه بدهید و یکدفعه از یک جایی که اصلا فکرش هم نمیکردید یک مبلغ زیادی به شما برسد که چندین برابر ضرری که شما در اثر تورم کردید را برای شما جبران میکند.
خدا مگر ناتوان است که ضرر ناشی از تورم را برای شما جبران کند؟
خداوند به صراحت در قرآن میفرماید:
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [٢:٢٤٥]قبض یعنی همان تورم. یعنی با تورم ارزش پول شما قبض میشود و توان خرید شما قبض (تنگ) میشود یعنی ارزش آن کم میشود. خدا در قرآن میفرماید تورم دست من است.
اضعافا کثیره میدانید یعنی چی؟ یعنی تو قرض بده من (با برکت و با یزرق من حیث لم یحتسب) پول تو را چندین برابر میکنم.
مشکل ما این است که ادعای مسلمانی داریم ولی با عملکرد خودمان هر روز داریم داد میزنیم که ای خدا تو دروغ میگی.
تا اسم قرض الحسنه میاد میگن تورم تورم. قدرت خرید. این حرفها با صریح قرآن در تناقض است.
ما فکر میکنیم این حرفهای قرآن جک و دروغ و چرت و پرت است. (البته در عمل. نه در حرف. در حرف که چاکر و نوکر خدا هستیم)
کسی که یک ذره به این حرفهای قرآن شک کند ایمان ندارد.
خدا اقتصاد بیشتر میفهمد یا شما؟
خدا میتواند با تورم مقابله کند یا شما؟
بانکها یعنی از خدا بیشتر میفهمند؟
اگر ربا حذف شود خدا به برکت آن کاری میکند که تورم هم حذف شود.
مگر نمیگویند اگر گناه کنید باران کم میشود. یک کسی که دید مادی دارد میگوید چه ربطی دارد؟ از نظر علمی چرت است. ولی ربط دارد.
تورم هم با ربا ربط دارد.
کسی که قرض الحسنه میدهد و اهل ربا نیست خدا آنچان برکت به زندگیش میده که پول از در و دیوان خانش بالا میره و اصلا دیگه چرتکه نمیدازه که به خاطر تورم ارزش پول من کم شده.
یک ذره از حرفهای قرآن دروغ نیست.
مشکل ما این است که اینها را در قرآن میخوانیم و میگیم آره خوب قرآن درست میگه ولی.... (نقطه سر خط. دوباره میگن تورم و ال و بل و... پس در نتیجه باید بانکها سود بگیرن و خدا هم چرت میگه)همین ولی کار را خراب میکند. ایمان را نابود میکند. مومن کسی است که در مقابل حرف خدا فقط یک کلمه بگه چشم و در زندگی عمل کنه و نتیجه و برکتش هم با چشم خودش در زندگی میبینه. اگر ندیدید بیایید تف بندازید توی آی دی من.
مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً ۚ وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ [٢:٢٤٥]
قبض و بسط دست خداست و بس. تورم چه کاره است. خدا اگر بخواد یک معدن طلا توی ایران پیدا میشه قد زمین فوتبال که قد صدسال تورم را جبرن میکنه. یا یه چاه نفت کشف میشه قد رشته کوه زاگرس. بریزید دور این حرفها را که اقتصاددان نماهای کافر فراماسون توی مخ مردم کردن که کسب و کار و زندگی مردم را فلج کنن.
ربا نابودگر کسب و کار است.
ربا نابودگر اشتغال است.
کارخانه دارها کارخانه شان را میفروشن میزارن بانک سر ماه سودش را میگیرن. کارگرهای بدبخت هم بیکار و معتاد میشن و باعث طلاق و بچه های طلاق و هزاران مشکل اجتماعی میشود.
ربا نابودگر زندگی سالم و راحت مردم است. مردم اگر راحت نباشن نمیتوانند به دین فکر کنند.
اینها نقشه های صهیونیستها برای ایران است که مردم را درگیر و مشغول و بدبخت نگه دارند و کارخانه ها و کسبها تعطیل بشن و همه چی وارداتی بشه و ایران وابسته به غرب بشه. اگر صنعت و کارخانه ها در ایران رونق داشته باشن همه چی تولید میکنند و ایران مستقل میشه و میزنه توی دهن آمریکا و دیگه نیازی نیست که ایران بره التماس کنه که آمریکا یه ذره تحریمها را کم کنه.
اوباما جون بابات جون ننت یه ذره تحریمهای ایران را کم کن. بده در راه خدا. همش 10% کم کن. اگه نمیشه پس 5% کم کن. خواهش میکنم.
آیا شان کشور اسلامی این است که برود از کافرها التماس کند؟
بانکها با ربا کارخانه ها را ورشکست میکنند و مصادره میکنن و میفروشن و تعطیل میکنند و سود خودشان را بر میدارند. یکی میره یه وام 200 میلیونی میگیره و با مشکلات مواجه میشه و نمیتونه قسط بده با سودش میشه 800 میلیون بانک میاید کارخانه را مصادره میکنه و میفروشه برای خودش. اینها را برید ببینید تا باور کنید.
چه بسا بانکهای ایران را تهش را که در بیارید به سرمایه دارهای صهیونیست وصل باشن. دیگه بانک ملی که بانک دولتی و رسمی ایران است مدیرعاملش خائن و فراری از آب در آمد. از بقیه بانکها چه انتظاری دارید؟ فکر کردید فراماسونری شاخ و دم دارد؟ یا یکی که فراماسون است روی پیشانیش تابلو دارد؟
دوست عزیز فرمایشات شما متین ولی باز هم من نتونستم منظور خودمو برسونم. :Gig:
دوست عزیز فرمایشات شما متین ولی باز هم من نتونستم منظور خودمو برسونم.
خوب شفاف تر بفرمائید شاید ایندفعه رسید.
سلام عليكم
جمع بندي اين موضوع
1-آیا ربط دادن کارمزد به مبلغ پول قرض داده شده نوعی ربا نیست؟اگر کارمزد به معنای مزد کار باشد فقط باید بابت کار انجام شده در فرایند وام دادن یک مزدی دریافت شود که این هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد.بطور مثال یک بانک برای دادن یک وام یک میلیون تومانی و یک وام ده میلیون تومانی کارهای یکسان و مشابهی انجام میدهد. این کار شامل اخد ضمانت، دادن فرمها به متقاضی، گرفتن ضامن، امضای قرارداد، صدور دفترچه قسط و...این کارها کدامیک به مبلغ وام ربط دارد؟مگر اینکه مثلا برای وامهای از یک مبلغ به بالا نیاز به ضامن بیشتر باشد که باعث میشود مقداری کار بیشتر انجام شود.به طور کلی میشود مزد کارهای بانک بابت یک وام را حساب کرد.این مزد ربطی به مبلغ وام ندارد. با این وجود وقتی که در نظام جمهوری اسلامی ایران گفته میشود سود 4% بابت کارمزد است و ربا نیست این دقیقا از نظر فقهی و بانکداری اسلامی چطور توجیه. میشود؟خواشها دنبال توجیه کردن نباشید و جواب کلاه شرعی ندهید. اگر واقعا اسلام مخالف است بگویید از نظر اسلامی اشکال دارد.
با توجه به تعریف و شرایط ربا اینطور فهمیده میشود که گرفتن یک مبلغ اضافه بصورت درصدی از اصل پول (حتی اگر 1% باشد) ربا حساب میشود. اگر این حرف اشتباه است ثابت کنید که اشباه است. در بانکداری اسلامی آیا باید کارمزد بصورت درصدی از اصل پول حساب شود یا بصورت مزدی برای کار انجام شده بدون توجه به مبلغ وام؟الان اینطور در جامعه مطرح میشود که سود تا 4% قرض الحسنه است و بالای 4% قرض الحسنه نیست. اگر این حرف اشتباه است لازم است که علما و مراجع در مقابل این مسئله موضع گیری صریح داشته باشند.
حضرت علی (ع) : أخذ الله علی العلماء أن لا یقاروا علی کظه الظالم و لا سغب المظلوم ؛
خداوند از علما پیمان گرفته که در برابر پرخورى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان سکوت نکنند. ( نهج البلاغه خطبه 3)
ج:سلام علیکم
طبق نظر رهبری:
به مبلغی که بابت هزینه های واقعی، پرداخت وامها به بانک داده می شود کار مزد اطلاق می شود، که فقط در صورتی صحیح است که در مقابل هزینه های واقعی باشد ودر غیر این صورت صحیح نمی باشد.
اما عمل کرد بانکها مبنی بر دریافت کار مزد مختلف ،را می توانید از خود بانکها، جویا شوید که اگر علت صحیحی دارد حلال است واگر علت صحیحی ندارد حرام است.1
2-کجای این حرف شرعی است؟ هزینه های هر وام گیرنده با توجه با کارهای انجام شده باید محاسبه شود و این کارهای انجام شده توسط بانک اصلا هیچ ربطی به مبلغ وام ندارد. شما بفرمائید مقدار کارهای انجام شده توسط بانک اصلا چه ربطی به مبلغ وام دارد؟ مثلا بانک یک دفترچه قسط چاپ میکند و به شما میدهد. این یک کار مشخص است. آیا این کار ربطی به مبلغ وام دارد؟ یعن یا اگر وام زیاد باشد کارمند بانک برای چاپ دفترچه بیشتر زحمت میکشد؟ نخیر برای هر دو وام یکجور کار میکند.وام گیرنده هزینه ها را باید به انداره کار انجام شده توسط بانک پرداخت کند و نه به اندازه مبلغ وامی که گرفته. بانک برای کسی که یک میلیون وام گرفته و برای کسی که دو میلیون وام گرفته دو کار یکسان انجام میدهد. پس مزدی هم که میگیرد باید از هر دو یکسان باشد.چرا آنکه وام بیشتری گرفته باید مزد بیشتری برای کار یکسان به بانک بدهد؟اشکال شرعی آن چیست؟ البته این حالتی که شما گفتید یک حالت فرضی است که برای یک بانک در شرایط واقعی پیش نمی آید. شاید این حالتی که شما گفتید اشکال اقتصادی داشته باشد. یعنی کارمزد برای یک نفر زیاد باشد و آن شخص ترحجیح میدهد که اصلا از این بانک وام نگیرد. آیا اشکالی دارد؟
اگر واقعا کارمزد یک وام زیاد باشد چه اشکال شرعی دارد؟در ضمن بانک میتواند طوری برنامه ریزی کند که این مشکل اقتصادی (نه شرعی) پیش نیاید. یعنی مثلا بگوید ما با 100 میلیون میخواهیم به 100 نفر وام بدهیم و کارمزد هر نفر هم 40 هزار تومان میشود.خواهشمند است فقط نظر اسلام را بگویید و کاری به سود یا ضرر بانک یا وام گیرنده نداشته باشید. اشکالی ندارد که یک بانک ضرر کند یا حتی ورشکست شود. از نظر اسلام ضرر کردن بانکها حرام نیست. خیالتان راحت باشد.زیاد بودن کارمزد هم حرام نیست. یعنی اگر یک وام یک میلیونی واقعا دو میلیون کارمزد داشته باشد آیا این حرام است؟ با فرض اینکه واقعا کارمزدش اینقدر باشد. یعنی اگر وامی واقعا قرض الحسنه باشد و واقعا هزینه بانک برای آن زیاد باشد اشکال شرعی دارد؟ شاید یک بانک سوء مدیریت داشته باشد و هزینه اش زیاد باشد. فوقش مجبور میشود که تعطیل کند و شغلش را عوض کند. آیا این اشکال شرعی دارد؟وام گیرنده هم اگر ببیند کارمزد واقعی زیاد است میتواند وام نگیرد یا برود از یک جای دیگر وام بگیرد. این سناریو که شما گفتید فرضی است و در عالم واقع کارمزد یک وام یک میلیونی دو میلیون نمیشود. گرچه در حالت تئوری و فرضی غیرممکن نیست.
ج:سلام عليكم
آنچه كه به عنوان راه حل بيان شد اشكال اصليش اين است كه اگر كارهاي كه يك كارمند كه در صندوق قرض الحسنه اي براي وام 1 ميليوني يا يك وام 10 ميليوني انجام ميدهد يكي است وبانك هم يك جور هزينه اي را متحمل مي شود پس دريافت در صدي كار مزد صحيح نيست.
پس حكم شرعي مساله همان طور كه در تاپك قبلي بيان شد اگر هزينه هاي واقعي باشد اشكالي ندارد والا صحيح نيست.
به اين چند استفتاء توجه بفرماييد:
س: گرفتن کارمزد توسط صندوقهاى قرضالحسنه چه حکمى دارد؟
ج) کارمزد به عنوان مخارج صندوق، گرفته مىشود لذا مسئولين محترم صندوق بايد طورى محاسبه کنند که کارمزد به مقدار هزينههاى جارى صندوق مانند آب و برق و حقوق کارمندان و امثال آن باشد حال اگر اين محاسبه صورت گرفت و احياناً مبلغى اضافه آمد، مصرف آن بستگى به نظر مسئولين صندوق دارد.2
س 39[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- آيا گرفتن درصد بسيار كم مانند 1% به عنوان كارمزد توسط صندوقهاى قرض الحسنه جهت تأمين مخارج صندوق چه صورتى دارد؟
[=Noor_Lotus] ج[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- درصد، كارمزد نيست هر چند كم باشد و بهره پول حرام است گرچه به اسم كارمزد گرفته شود ولى اگر آنچه گرفته مىشود جدّا مزد كار و به مقدار متعارف باشد با توافق طرفين اشكال ندارد.3
41- اين جانب كارمند صندوق قرض الحسنه مىباشم و حقوق اين جانب از طريق كارمزد وامها تأمين مىگردد مدتى است كه براى من شبههاى پيش آمده و خوف دارم كه نكند اين يك درصد كه به عنوان كارمزد از وامها كسر مىشود به عنوان حقوق ماهيانه حالت ربا داشته باشد خواهشمندم صورت شرعى مسأله را بيان فرماييد؟
[=Noor_Lotus][=Noor_Lotus] ج[=Noor_Lotus][=Noor_NazliBold]- اگر به عنوان كارمزد باشد مانعى ندارد. بشرط آنكه جدا مزد كار و به مقدار متعارف باشد.4
[=Noor_Lotus]
منبع:و21-سايت رهبري،استفتائات جديد،واژه كامزد
3-استفتائات امام خميني،ج2،سوال 39و41
4-همان سوال