جمع بندی منبع حدیث زیر کجاست؟ (قضا شدن نماز در سفر علت منع امام از سفر)

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منبع حدیث زیر کجاست؟ (قضا شدن نماز در سفر علت منع امام از سفر)
چند سال پیش یه حدیث رو جایی شنیدم میخواستم ببینم منبع حدیث از کجاست البته جزئیات حدیث درست یادم نیست و کلیتش این بود که : یه شخصی میره پیش امام زمان خودش (اسم امام رو یادم نیست) و میگه من میخواهم برم به سفر و قبر جدتون فلان امام(اسم امام رو یادم نیست) رو زیارت کنم  امام می‌فرمایند این سفر به صلاح شما نیست طرف گوش نمیکنه؟ میره سفر و بر می‌گرده دوباره میاد محضر امام و میگه: من به سفر رفتم و برگشتم و سفر خیلی خوبی بود و هیچ مشکلی پیش نیومد علت این که شما گفتید به این سفر نرو چی بود؟ امام می‌فرمایند فلان روز در بین راه فلان اتفاق افتاد و نمازت قضا شد اون نمازی که از تو قضا شد واجب بود ولی کل زیارتی که تو رفتی مستحب بود تو برای انجام عملی مستحب عملی واجب رو ترک کردی به نظرم این حدیث به اتفاقات این روزها خیلی شباهت داره حفظ سلامت بدن از واجباته اما عده‌ای اصرار بر زیارت معصومین که مستحب هست دارند و حتی برای زیارت درب حرم رو هم میشکنند  
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد میقات
چند سال پیش یه حدیث رو جایی شنیدم میخواستم ببینم منبع حدیث از کجاست البته جزئیات حدیث درست یادم نیست و کلیتش این بود که : یه شخصی میره پیش امام زمان خودش (اسم امام رو یادم نیست) و میگه من میخواهم برم به سفر و قبر جدتون فلان امام(اسم امام رو یادم نیست) رو زیارت کنم  امام می‌فرمایند این سفر به صلاح شما نیست طرف گوش نمیکنه؟ میره سفر و بر می‌گرده دوباره میاد محضر امام و میگه: من به سفر رفتم و برگشتم و سفر خیلی خوبی بود و هیچ مشکلی پیش نیومد علت این که شما گفتید به این سفر نرو چی بود؟ امام می‌فرمایند فلان روز در بین راه فلان اتفاق افتاد و نمازت قضا شد اون نمازی که از تو قضا شد واجب بود ولی کل زیارتی که تو رفتی مستحب بود تو برای انجام عملی مستحب عملی واجب رو ترک کردی
  با سلام و درود مطلبی که شما فرموده اید را پیدا نکردم؛ ظاهرا منظورتان این مطلب است که مشهور و معروف است:   «كسی آمد خدمت امام صادق (علیه السلام) استخاره كرد، بد آمد. استخاره را نديده گرفت و به تجارت رفت. اتفاقاً به او خوش گذشت و علاوه بر آن سود فراوانی هم برد؛ تعجب كرد كه من پيش امام (علیه السلام) استخاره كردم بد آمد، مسافرت به من خوش گذشت و سود فراوان بردم، يعنی چه؟ خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت: يابن رسول الله، يادتان هست كه چند وقت قبل خدمت شما رسيدم، استخاره كردم و بدآمد؛ برای مسافرت بود، به تجارت رفتم، سود فراوانی داشت و خوش گذشت. آقا امام صادق (علیه السلام) تبسم فرمودند و گفتند: يادت هست در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشايت را خواندی، شام خورده خوابيدی، خوابت برد. يک وقت بيدار شدی كه آفتاب زده و نمازت قضا شده بود؟ (البته گناه نكرده بود زيرا نمی‌ خواسته كه قضا شود، بعد هم قضای نمازش را خواند) فرمودند: يادت هست؟ گفت: بله يابن رسول الله، فرمودند: اگر خدا دنيا و آنچه در دنيا است به تو داده بود جبران آن خسارت نمی ‌شد. خيلی چيز از دستت رفت، نمی‌ دانی چه خبر است. (آیت الله حسین مظاهری، جهاد با نفس، ناشر: فدک فاطمی ـ قم، 1383 ش، ج 1، ص 76)   در باره این مطلب باید گفت، چنین متنی در منابع روایی و حدیثی یافت نشد و نویسنده کتاب «جهاد با نفس» نیز منبع روایی برای این نقل، ذکر نکرده است. لذا نمی توان آن را روایت از معصوم دانست و به معصوم نسبت داد، زیرا تا از صدور روایتی اطمینان پیدا نکرده ایم نمی توان آن را به معصوم نسبت داد.  
ممنون از توضیحاتتون
جمع بندی   پرسش: حدیثی را چند سال پیش شنیدم ولی جزئیاتش یادم نیست: شخصی برای رفتن به زیارت، نزد امام معصوم آمد، امام فرمود به صلاح نیست بروی. اما او رفت و برگشت و به امام عرض کرد خیلی هم سفر خوبی بود. امام فرمود ولی به آن نماز صبحی که از تو قضا شد، نمی ارزد زیرا نماز واجب است و زیارت مستحب. منبع حدیث کجاست؟   پاسخ: مطلبی که شما فرموده اید را پیدا نکردم؛ ظاهرا منظورتان این مطلب است که مشهور و معروف است: «كسی آمد خدمت امام صادق (علیه السلام) استخاره كرد، بد آمد. استخاره را نديده گرفت و به تجارت رفت. اتفاقاً به او خوش گذشت و علاوه بر آن سود فراوانی هم برد؛ تعجب كرد كه من پيش امام (علیه السلام) استخاره كردم بد آمد، مسافرت به من خوش گذشت و سود فراوان بردم، يعنی چه؟ خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت: يابن رسول الله، يادتان هست كه چند وقت قبل خدمت شما رسيدم، استخاره كردم و بدآمد؛ برای مسافرت بود، به تجارت رفتم، سود فراوانی داشت و خوش گذشت. آقا امام صادق (علیه السلام) تبسم فرمودند و گفتند: يادت هست در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشايت را خواندی، شام خورده خوابيدی، خوابت برد. يک وقت بيدار شدی كه آفتاب زده و نمازت قضا شده بود؟ (البته گناه نكرده بود زيرا نمی‌ خواسته كه قضا شود، بعد هم قضای نمازش را خواند) فرمودند: يادت هست؟ گفت: بله يابن رسول الله، فرمودند: اگر خدا دنيا و آنچه در دنيا است به تو داده بود جبران آن خسارت نمی ‌شد. خيلی چيز از دستت رفت، نمی‌ دانی چه خبر است. (1) نکته: در باره این مطلب باید گفت، چنین متنی در منابع روایی و حدیثی یافت نشد و نویسنده کتاب «جهاد با نفس» نیز منبع روایی برای این نقل، ذکر نکرده است. لذا نمی توان آن را روایت از معصوم دانست و به معصوم نسبت داد، زیرا تا از صدور روایتی اطمینان پیدا نکرده ایم نمی توان آن را به معصوم نسبت داد.   پی نوشت: 1. آیت الله حسین مظاهری، جهاد با نفس، ناشر: فدک فاطمی ـ قم، 1383 ش، ج 1، ص 76.
موضوع قفل شده است