منظور از آیه 68 سوره یس
تبهای اولیه
با سلام
" ننكسه" از ماده" تنكيس" به معنى واژگون ساختن چيزى است به گونهاى كه سر به جاى پا و پا به جاى سر قرار گيرد، و در اينجا كنايه از بازگشت كامل انسان به حالات طفوليت است.
چه اينكه آدمى از آغاز خلقت ضعيف است و تدريجا رو به رشد و تكامل مىرود، در دوران جنينى هر روز شاهد خلقت تازه و رشد جديدى است، بعد از تولد نيز مسير تكاملى خود را در جسم و روح به سرعت ادامه مىدهد، و قوا و استعدادهاى خدا داد كه در درون وجودش نهفته شده يكى بعد از ديگرى شكوفا مىشود، دوران جوانى، و بعد از آن پختگى فرا مىرسد، و انسان در اوج قله تكامل جسمى و روحى قرار مىگيرد، در اينجا گاه روح و جسم مسير خود را از هم جدا مىكنند، روح هم چنان به تكامل خويش ادامه مىدهد، در حالى كه عقبگرد جسم شروع مىشود، ولى سرانجام عقل نيز سير نزولى خود را شروع مىكند، و تدريجا و گاه به سرعت به مراحل كودكى باز مىگردد، حركات حركات كودكانه و تفكر و حتى بهانهجوئيها همچون كودكان مىشود، و ضعف جسمانى نيز با آن هماهنگ مىگردد، با اين تفاوت كه اين حركات و روحيات از كودكان شيرين و جذاب است و نويدى است بر شكوفايى اميدبخش و مسرت آفرين آينده، و به همين دليل كاملا قابل تحمل است، ولى از پيران زننده و نازيبا و گاه تنفر آور و يا ترحمانگيز است.
قرآن مجيد در آيه 5 سوره حج نيز به همين معنى اشاره كرده، مىگويد:
وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً:" بعضى از شما آن قدر عمر مىكنند كه به بدترين مرحله زندگى و پيرى مىرسند، آن چنان كه چيزى از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت" (حتى نزديكترين افراد خانواده خود را نخواهند شناخت!).
لذا در بعضى از روايات افراد هفتاد ساله به عنوان اسير اللَّه فى الارض(اسيران خدا در زمين) ذكر شدهاند.
به هر حال جمله" ا فلا يعقلون" هشدار عجيبى در اين زمينه مىدهد، و به انسانها مىگويد: اگر اين قدرت و توانايى كه داريد عاريتى نبود به اين آسانى از شما گرفته نمىشد، بدانيد دست قدرت ديگرى بالاى سر شماست كه بر هر چيز تواناست.(تفسير نمونه، ج18، ص: 436)
وَ مِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئاً
آیا میشه اینجوری از این آیه دریافت کرد که هر کس عمر بلندی داشت،این براش صدق میکند؟
" ارذل العمر" چيست؟
" ارذل" از ماده" رذل" به معنى چيز پست و نامطلوب است، و منظور از ارذل العمر نامطلوبترين دورانهاى عمر انسان مىباشد كه به نهايت پيرى مىرسد، و به گفته قرآن علوم و دانشهاى خود را به كلى فراموش مىكند، و درست همانند يك كودك مىشود، از نظر معلومات همچون كودك است، از نظر تدبير امور شبيه كودك است، از چيز جزئى همانند يك كودك ناراحت مىشود و با امر مختصرى خوشحال و راضى مىگردد، ظرفيت و حوصله خود را از دست مىدهد، و گاه حركات او كودكانه مىشود.
در بعضى از روايات" ارذل العمر" به سن يكصد سالگى به بالا تفسير شده است .
و اين ممكن است ناظر به نوع افراد باشد و گر نه كسانى هستند كه در سنين پائينتر از يكصد سالگى به اين مرحله مىرسند همانگونه كه اشخاصى يافت مىشوندكه در سنين بالاتر از صد نيز كاملا هوشيار و آگاهند.
مخصوصا در علماء و دانشمندان بزرگ كه دائما به مباحث علمى اشتغال دارند كمتر ديده مىشود كه چنين وضعى دست دهد، و در هر حال بايد در مورد اين بخش از عمر به خدا پناه بريم، ضمنا ياد آورى اين سالها كافى است كه ما را از غرور و غفلت بيرون آورد كه در آغاز چه بوديم و اكنون چه هستيم و در آينده چه خواهيم شد؟!(رک: تفسير نمونه، ج14، ص: 26)
." وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ" كلمه" نعمره" از مصدر" تعمير" است كه به معناى طولانى كردن عمر است (تعبير خانه را هم از اين رو تعمير گفتهاند كه باعث طول عمر آن است). و كلمه" ننكسه" از مصدر" تنكيس" است كه به معناى برگرداندن چيزى است به صورتى كه بالايش پايين قرار گيرد و نيرويش مبدل به ضعف گردد، و زيادتش رو به نقصان گذارد. و انسان در روزگار پيرى همين طور مىشود: قوتش مبدل به ضعف، و علمش مبدل به جهل، و ياد و هوشش مبدل به فراموشى مىگردد.
اين آيه شريفه مىخواهد براى امكان مضمون دو آيه قبل (كه مساله مسخ و كور كردن را خاطرنشان مىساخت) استشهاد كند و بفرمايد آن خدايى كه خلقت انسان را در روزگار پيرىاش تغيير مىدهد، و هر چه داده مىگيرد، قادر است بر اينكه چشم كفار را از آنها بگيرد و ايشان را در همان جايى كه هستند مسخ كند.
و در اين جمله كه فرمود:" أَ فَلا يَعْقِلُونَ" كفار را به خاطر نداشتن تعقل توبيخ مىكند و نيز تحريك مىكند به اينكه به تدبر در اين امور بپردازند، و از آن عبرت گيرند.
__________________________________________________
(1) مجمع البيان، ج 8، ص 431.
(2) روح المعانى، ج 23، ص 45.
ترجمه الميزان، ج17، ص: 161
[FONT="]بسم الله الرحمن الرحیم
[FONT="]
[FONT="]با سلام و احترام
[FONT="]
[FONT="]در آيات قبل از این آیه خداوند فرمود: اگر بخواهيم چشم را نابينا و قيافهها را دگرگون مىكنيم، اين آيه نمونهاى از اين دگرگونى را در مورد سالمندان بيان مىكند.
[FONT="]
[FONT="] «نُنَكِّسْهُ» از «تنكيس» به معناى واژگون كردن و مراد از آن بازگشت انسان به حالت كودكى است. علمش به جهل و فراموشى تبديل مىشود، قدرتش رو به ضعف مىرود و سعهى صدرش به زود رنجى مىرسد، حسّاسيتش زياد و اشكش روان مىشود.
[FONT="]
[FONT="]پيامها:
[FONT="]1 - عمر به دست خداست. «نُعَمِّرْهُ» 2 - سنّت خداوند بر آن است كه پيرى همراه با شكستگى باشد. «نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ» 3 - آثار عمر طولانى به دست خداست. آن جا كه خداوند اراده كند، افرادى مثل نوح و مهدى عليهما السلام عمر طولانى مىكنند. «نُنَكِّسْهُ»
[FONT="] 4 - انسان هم بايد به فكر از دست رفتن نعمتها باشد. «لَطَمَسْنا ...، لَمَسَخْناهُمْ» و هم به فكر ضعيف شدن آنها. «نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَ فَلا يَعْقِلُونَ[FONT="]»[FONT="][1].
[FONT="][1][FONT="] - [FONT="]تفسير نور، ج9، ص: 556