مولوي خير الشاهي: هر كه مي خواهى جنب نشود بر روي قلبش بنويسد عمر
تبهای اولیه
سلام عليكم
مولوي خيرالشاهي ادعاي نموده كه در نوع خودش بسيار جالب و شنيدني هست، او مي گويد هر كه مي خواهد در خواب جنب نشود موقع خوب بر روي قلبش بنويسد عمر و اگر جنب شد بيايد گردن من را بزند
سلام دوست عزیز جسارتا" اگه زحمتی نیست میشه اول ایشونو معرفی کنید؟؟ اینو برای کسانی میگم که مثل خودم این فرد رو نمیشناسند!!! ممنون:Gol:
مولوي خيرالشاهي ادعاي نموده كه در نوع خودش بسيار جالب و شنيدني هست، او مي گويد هر كه مي خواهد در خواب جنب نشود موقع خوب بر روي قلبش بنويسد عمر و اگر جنب شد بيايد گردن من را بزند
سلام
خیرالشاهی می گفت این را از استادم شنیدم استادش کی بوده؟؟
مولوي خيرالشاهي ادعاي نموده كه در نوع خودش بسيار جالب و شنيدني هست، او مي گويد هر كه مي خواهد در خواب جنب نشود موقع خوب بر روي قلبش بنويسد عمر و اگر جنب شد بيايد گردن من را بزند
خیرالشاهی گفت دلیلش این است که شیطان نزدیک به مرد عمری نمی شود!
بله شیطان از عمر و عمری بیزار است و از آن ها فراری است! تعجب نکنید آیه زیر را بخوانید:
كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمّا كَفَرَ قالَ إِنِّى بَرِىءٌ مِنْكَ إِنِّى أَخافُ اللهَ رَبَّ الْعالَمِينَ
مثل آنها مثل شيطانند كه به انسان گفت: «كافر شو .» امّا هنگامى كه كافر شد (شیطان) گفت: «من از تو بيزارم، من از خداوندى كه پروردگار جهانيان است بيم دارم.»
بله شیطان هم از کفار بیزار است
سلام دوست عزیز جسارتا" اگه زحمتی نیست میشه اول ایشونو معرفی کنید؟؟ اینو برای کسانی میگم که مثل خودم این فرد رو نمیشناسند!!! ممنون
خواهرم شرح حال زندگي ايشان را در ذيل نگارش مي كنم:
مولانا خيرشاهي در يكي از روستاهاي صالح آباد و در خانواده اي مذهبي متولّد شدند. پدر ايشان امام جماعت مسجد روستا بود و در آنجا فعاليتهاي مذهبي داشت. در سن 6 ماهگي از آغوش گرم مادر محروم شد و تحت سرپرستي پدر قرار گرفت. دوران تحصيلات ابتدايي را در همان روستا به پايان رساند و از آنجايي كه پدر ايشان به علوم ديني علاقهي شديدي داشتند وي را در سن 12 سالگي به حوزهي صالح آباد (كه درآن زمان مديريت مدرسه به عهدهي مولانا محي الدين بود) فرستادند . مولانا مدّت چهار سال در مدرسهي صالح آباد بودند و بعد از اينكه مدرسه از طرف دولت بسته شد ، براي تكميل دروس به شهر حافظان قرآن (زاهدان) سفر كردند و بمدت 1 سال در دارالعلوم مكي زاهدان به تحصيل علوم پرداختند و بعد از آن به دليل فشارهايي كه برايشان بود رهسپار كوه وَن شدند و در خدمت استاد بزرگ مجاهد نستوه ، متفكر روشن ضمير حضرت شيخ التفسير حضرت مولانا محمد عمر سربازي (رح) زانوي تلمّذ و شاگردی زدند و 4 سال هم در مدرسهي منبع العلوم كوه ون ماندگار شدند و در آنجا سخنراني هاي متعددي را در مدرسه و روستا ارائه دادند. به طوري كه مورد تشويق اساتيد قرار گرفتند و نهايتاً در سن 21 سالگي در سال 1379 از مدرسه منبع العلوم كوه وَن فارغ التحصيل شدند و بعد از آن به خراسان برگشتند و در همان روزها بود كه امام جمعه و جماعت مسجد النبي تاجرآباد مشهد از امامت استعفاء داده بود. تاجر آباد محلّه اي بود كه مردم آن ديندار و ديندوست بودند و گويا دلهاي مردم پر از درد و غم بود و منتظر كسي بودند تا اين دردها را مرهم بخشد. معلوم نبود دعاي چه كسي در حق اين ملّت قبول شده و اين سعادت بزرگ نصيبشان گشته بود كه اين ابرمرد تاریخ تاجر آباد مشهد به مشورهي مردم و مولوي نيازي و ديگر علماء به عنوان امام جمعه و جماعت مسجد جامع النبي انتخاب شد و توانست با انفاس نازنينش دلهاي مردم را به تكان در بياورد و شهر و محلّه را با وجود زيبايش عطرآگين كند ، آري در آن شب تاجرآباد نوراني شده بود و همه از آمدن مولانا خوشحال بودند . به هر حال ايشان در آن منطقه شروع به فعاليت كردند و مردم شيفتهي سخنان زيبايشان در نماز جمعه شده بودند به طوري كه از سرتاسر شهر مشهد مردم براي نماز در آنجا حاضر مي شدند و از آنجا كه ايشان در تفسير قرآن مهارت خاصّي داشتند برنامه تفسير را هر روز بعد از نماز صبح اجرا مي كردند و همچنين شبهاي پنجشنبه بعد از مغرب در مسجد و شبهاي شنبه در خانه ها اين كار را انجام مي دادند و غير از كلاس تفسير برنامه هاي اصلاحي و تربيتي ديگري هم براي برادران و هم خواهران در مسجد داشتند. چهار نفر از بچه هاي محلّه ابتدا براي حفظ قرآن زير نظر ايشان شروع به حفظ كردند و حدود 10 نفر از خواهران هم كتابهاي فقه ، احكام و ... را نزد خود مولانا مي خواندند .
منبع: شورای جوانان اهل سنت مشهد
خیرالشاهی می گفت این را از استادم شنیدم استادش کی بوده؟؟
استاد ايشان شخصي بوده است به نام ملا محمد عمر سربازي
جناب ملا محمد در زمينه توسل به نام خلفا ادعاي بيستري كرده اند كه اگر چنين مسئله اي در مذهب شيعه بوده يقينان و سريعا آن عالم را حكم به تكفير مي كردند
ملا محمد عمر سربازي كتابي با عنوان شفاء الأسقام و الأحزان نوشته و در اين كتاب كه تا به حال 11 بار ـ 7 هزار نسخه ـ چاپ شده، نكات بسيار ظريفي آمده و يكي از نكتههاي مهم اين كتاب اين است كه در صفحه 33 اين كتاب آمده است: «براي درد دندان، كسي كه دندانش درد ميكند، بنويسد: أبو بكر الصديق من السادتين الأبرار أكثر 92 و زير دندان بگذارد، دندانش خوب ميشود
آيا اين توسل به غير الله نيست؟
در صورتي كه قرآن مي فرمايد:
«الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد – 28)
ترجمه: آنها كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مىگيرد، آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مىكند.
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (الإسراء - 82)
ترجمه: و ما آنچه از قرآن فرستيم شفاى دل و رحمت الهى بر اهل ايمان است، ليكن كافران را به جز زيان چيزى نخواهد افزود.
از اين داستان ها ما از اين انسانها در يك بام و بيست هوايي زياد هم خوانده ايم و هم شنيده ايم كه حال اگر كسي به قبر رسول خدا متوسل شود حكم به تكفير و ارتداد و بدم الحلال است اما اگر كسي به خلفا متوسل شود نه تنها او را مدح مي كنند بلكه به او جايزه نوبل هم مي دهند چرا چون خلفا بالاتر از پيغمبر هستند و وقتي گفتند پيغمبر هذيان مي گويد كاملا اينگونه بوده و پيغمبر هذيان مي گفته و اقايان بيشتر از پيامبر مي فهميدند اما نمي دانم چرا بعد از پيامبر طبق حديث حوض همگي مرتد شده اند و حال اگر كسي بگويد امامت بالاتر از نبوت هست باز هم او مرتد هست چرا چون گفته علي ع بالاتر از پيغمبر هست در صروتي كه خود پيغمبر فرمود علت ارسال انبياء من و ولايت علي هستيم
این چه دستور العملیه؟؟
اینطوری که بدتر هم جنب میشه هم کثیف و هم نجس!!!
ديگه دستور العمل جناب دكتر هست
دوستان هم مي توانند تست كنند اگر جواب نداد گردن خير الشاهي در خدمت شما هست