مکه و بکة
تبهای اولیه
به نام خدا
با سلام
با سلام و عرض خسته نباشید فرق بین مکه و بکة که در قرآن ذکر شده در چیست؟
در مورد "مكه " و "بكه" مفسران و لغت دانان اختلاف نظر دارند به اين معنا كه برخي ، "مكه"و"بكه" را دو نام براي يك محل مي دانند و برخي ، "مكه"و"بكه" را دو نام براي دو محل مي دانند .
در واقع برخي معتقدند "مكه"و"بكه" هر دو يكي است و تنها اختلاف لهجه آنها را به دو صورت درآورده است. و اينكه حرف «ميم» به حرف «با» قلب شود، در زبان عربي نمونه هاي بسيار دارد. اساساً در زبان عربي قلب و ابدال چيز رايجي است.
در ذيل برخي نظرات مشهور در اين زمينه آورده مي شود :
زمخشري مي گويد: بكّه همان مكه است. مكه و بكه دو لغت هستند به يك معنا.(1)
(1)- زمخشري،تفسير كشاف، ج 1 ، ص 386
(2)- فخر رازي، تفسير كبير، ج 8 ، ص 157 ؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 10 ، ص 402 .
(3)- سيوطي، تفسير الجلالين، ص 95
اين بود نظرياتي كه در مورد فرق ميان دو واژه «بكه» و «مكه» به آن دست يافتيم و چنين مي نمايد كه بعضي از اين نظريات با بعضي ديگر قابل تطبيق و تداخل است.(8)
(1)- راغب اصفهاني، المفردات ، ص 55 ؛ تاج العروس، ج 7 ، ص 111
(2)- تفسير صافي، ج 1 ، ص 230
(3)- تفسير فخر رازي، ج 8 ، ص 157
(4)- همان
(5)- زبيدي: تاج العروس ج 7 ، ص 111
(6)- راغب اصفهاني: المفردات ص 55
(7)- همان
(8)- برگرفته از سايت تبيان
سلام عليكم و رحمه الله
بنا بر اين نقل استاد هدي گرامي
ظاهرا اختلاف نظر بين ائمه لغت - راغب و زبيدي - است با زمخشري
چون راغب و زبيدي بترتيب در مفردات و تاج العروس نقل قول داشته اند از زمخشتري ولي آنرا قلب لفظي "ميم" به "باء" ندانسته اند و رد كرده اند
و آنرا ( بنا بر معناي لغت ) محل ازدحام و تجمع هنگام طواف معني كرده اند
ولي
زمخشتري معتقد به قلب "ميم" به "باء" بوده اند و بكه را همان مكه دانسته .
فخر رازي هم كه هر دو را در تفسيرش نقل كرده
نميدانم
درست متوجه شده ام يا خير
باسپاس
بسم الله الرحمن الرحیم و الصلاة و السلام علی رسولنا الکریم و آله الطیبین الطاهرین .
أما بعد ,
إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ . آل عمران : 96
وَ هُوَ الَّذي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَ أَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيراً .الفتح : 24
قبل از همه چیز هنر قرآن این است که مفرده را به طور دقیق اختیار می کند و به طور بسیار اعجاز انگیر در جا و سیاق مناسب به کار می برد .
مفسرین یه ذره دقت نکردن به قرآن و سیاق آیات شریفه متاسفانه عجیب است از فخر رازی و یا حتی زمخشری - که نوع علمای ما در این گونه موارد از آنها تبیعت می کنن - به هر حال پیش می یاد .
اما مکه و بکه بی شک مراد همان مکه مکرمه است و بحث این که مکه همه شهر است و بکه جزیی از آن و غیره خیلی شاید جا نداشته باشد .
مکه از مکک گرفته شده به معنای نقض و هلاک .
صاحب مجمع البحرین می فرماید :
(مكك) المك: النقض و الهلاك. و سمي البلد الحرام مكة لأنها تنقض الذنوب و تنفيها. أو تمك من قصدها بالظلم أي تهلكه كما وقع لأصحاب الفيل أو لقلة الماء بها.
بکة هم از بک گرفته شده به معنای ازدحام است .
صاحب العین اعلی الله مقامه می فرماید :
بك: البك: دق العنق. و سميت مكة: بكة، لأن الناس يبك بعضهم بعضا في الطواف، [أي]: يدفع بعضهم بعضا بالازدحام .
حالا به آیه شریفه بعد 96 آل عمران دقت بفرمایید :
فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ .آل عمران : 97
چون بحث در مورد حج و در سیاق حج بیت خدا بود لفظ و مفرده بکة را به کار برد چون محل اجتماع حجاج و ازدحام آنها است لذا بهترین مفرده همین بکة بود در ضمن این که دلالت بر بکاء نیز می شه از آن استفاده کرد و چون حج محل عبادت است و همراه با بکاء حجاج از خشیت خدا و ... است لذا بهترین لفظ بکة است که دقیقا آن را در محل خود استعمال کرد .
اما مکة خود آیه شریفه الفتح دلالت واضح به استعمال لفظ مکة که از مک گرفته شده چون سیاق بحث در رابطه با هلاک عدو و استئصال دشمن است بهترین لفظ و مفرده همین مکة است که آن را در معنای خود و در جای مناسب خود به کار برد .
و این است فصاحت و بلاغت قرآن تفاوت این دو از آن جهتی که مفسرین ذکر کردن شاید جا داشته باشد ولی اصلا و ابدا مد نظر قرآن کریم نبوده است .
علی کل , هذه فصاحة القرآن و بلاغته , یا لیت قومی یعلمون .