اینکه چیزی از اول گفته بشه یا حتی مشابهش آورده بشه، بحثی درش نیست! بحث سر اینه که این احکام کی اومده و بر چه مبنایی!!؟؟ مثلا احکام نمازو طی 2 3 قرن گذشته ایجاد کردن!؟؟ قطعا نه! ولی احکامی که طی 2 3 قرن اخیر صادر شده، نیازه که منبعشو بدونیم! وگرنه قبول بی چون و چرا که مخالف عقله! کدوم عقل میگه هر چی شنیدی درسته!؟؟
سلام علیکم
شاید موضوع را خوب نگرفته اید .
دنیا به سرعت در حال پیشرفت است و چیزهای جدید داره میاد دین اسلام هم یک مبنا و پایه هایی در قرآن و سنت قرار داده که بر اساس آن طبق نیاز و زمان علمای وقت آنها را تحلیل و تطبیق می کنند.
برا تحلیلو تطبیقش بنده نظرمو گفتم در بالا البته من عالم نیستم!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلم جناب مسعود
حافظهی ضعیف بندهی سراپا تقصیر را به حساب سنّم بگذارید، تا جایی که یادم هست سؤالات شما سر اعتبار علم احتمالات بود و فرگشت که در هر دو زمینه به صورت ریاضی و فلسفی برایتان توضیح داده شد که کجای بحثتان اشکال دارد و اینکه اگر بحث را درست انجام دهید به چنان مواضعی نخواهید رسید، چیزی که رندوم حقیقی باشد وجود ندارد و اگر داشته باشد قابل اثبات نیست و فرگشت هم تنها یک نظریه سوار شده بر مشاهداتی است که آن مشاهدات را به صورتهای دیگر هم میتوان توضیح داد و حتی یک دلیل ساده هم نداریم که نشان دهد فرگشت تنها توضیح ممکن برای آن مشاهدات است و در نتیجه باید به آن باور داشت ... سؤالات دیگرتان هم کموبیش به همین دو مورد باز میگشتند، تا جایی که در ذهنم مانده است، این مواضع اما خیلی سستتر از آن هستند که افراد حقیقتطلبی چون شما بر آنها تکیه کنند و کل زندگیاشان را بر روی آنها قمار نمایند ... حتی از نگاه علم احتمالات هم فرض درست بودن احتمال ناچیزی که مدّ نظر شماست که خدا نباشد و رها کردن احتمال بزرگ و مهم وجود خدا غیر عقلایی است ... حالا در این میانه چه دستآوردی کسب کردید که باعث شد که دست از پرسیدن سؤالات تحقیقی بردارید و رو به پرسیدن سؤالات تخریبی بیاورید؟ :Gig:
به نوبهی خودم شکر خدا در بحث با شما مسائل زیادی را یاد گرفتم که ایمانم به اسلام محکمتر شد ولی انصاف این است که نخواهم به بهای نابودی شما پیشرفت کنم و در عوض ترجیح بدهم که با هم رشد نماییم ... در قالب سؤالات تحقیقی میتوان به نتایج خیلی بهتری رسید ... مثلاً در همین تاپیک آیا سؤالی برایتان باقی ماند که جوابش را نگرفته باشید و یا آیا برایتان سؤالی باقی ماند که در موردش حتی جوابی که مانعتان از راحت و صریحاً محکوم کردن اسلام شود هم نگرفته باشید؟ اگر نه آیا معترف هستید به اینکه اسلام از آن جهت که فکر میکردید ضعفی ندارد یا مسأله جای تأمل بیشتر دارد و اسلام به این راحتی محکوم نمیشود و یا اینکه صرفاً خواهید گفت که اگر نتوانستید اسلام را محکوم کنید از ضعف شما بوده است که نتوانستید آن ضعف را اثبات کنید؟ در همان نوبتهایی که بحث بر روی اعداد رندوم و علم احتمالات داشتیم هم وقتی جواب تمام سؤالاتتان را میدادیم چندان اسلام را از اتهاماتی که متوجهش کرده بودید مبرّا نکردید، متوجه نشدم که در گذشته هم کدام سؤالاتتان تحقیقی بوده است ... :Gol:
یا علی علیهالسلام
جهانی شدن از موضوعات مهمی است که در رشته های علوم سیاسی، اقتصاد، جامعه شناسی،مدیریت و... مورد توجه و پژوهش علمی قرار می گیرد. از جمله علّتهای ایجاد کننده جهانی شدن می توان به گسترش وسایل ارتباط جمعی، نزدیکی فرهنگها و تمدنها به یکدیگر، کسترش مدرنیزم در جهان و ... اشاره کرد. جهانی شدن دارای جهان بینی خاصی است که با استفاده از مبانی و اصول خود، به تفسیر جهان، جامعه و انسان می پردازد و عملکردها و جهت گیریهایش را بر اساس این اصول قرار می دهد. جهانی شدن، به طور قطع پدیده ای است کارکردی و نمی توان از آثار آن بر ابعاد مختلف جامعه غافل شد. این پدیده دارای کارکردهای مثبت و منفی خاصی است که شناخت این کارکردها و تبیین آنه، جوامع را در واکنش درست نسبت به پیامدهای آن یاری خواهد کرد. هدف ما در این پژوهش شناخت نوع نگرش و نگاه جهانی شدن نسبت به جهان واقعیتها ، جامعه، انسان و همچنین درک وسعت و ابعاد این پدیده به عنوان موضوع مهم دوران معاصر می باشد. تلاش ما صرفاً یک توصیف و تعریف ساده نیست بلکه به تفسیر و نقد مبانی و اصول جهانی شدن از دیدگاه اسلام پرداخته و به مقایسه جهان بینی و نگرش اسلام به جهان، جامعه و انسان با جهان بینی لیبرالیزم و سکولاریزم می پردازیم. روش تحقیق این پژوهش بر اساس تحلیل محتوای مقایسه ای می باشد. بدین صورت که ما در کنار تفسیر و تبیین مبانی، ابعاد و تأثیرهای جهانی شدن به نقد اصول نظری و تحلیل برخی برخی از نتایج و آثار منفی جهانی شدن می پردازیم. جامعه اطلاعاتی ما عبارت است از اکثریت کتابها، مقالات، سخنرانیها و... که در زمینه جهانی شدن نگاشته شده و نمونه اطلاعاتی ما عبارت است از مجموعه آثاری که در زمینه بررسی و نقد جهانی شدن نوشته شده و محقق تلاش نموده تا بدانها دسترسی پیدا کند.
دنیا به سرعت در حال پیشرفت است و چیزهای جدید داره میاد دین اسلام هم یک مبنا و پایه هایی در قرآن و سنت قرار داده که بر اساس آن طبق نیاز و زمان علمای وقت آنها را تحلیل و تطبیق می کنند.
برا تحلیلو تطبیقش بنده نظرمو گفتم در بالا البته من عالم نیستم!
چیزی که میفرمایید درسته ولی جواب من نیست! من میخوام بدونم این حکم کجا به اون موارد میرسه!؟(قران وسنت و...!)
Im_Masoud.Freeman;759129 نوشت:
اگر اون پیرایشگر امام معصوم باشه ، نائب امام زمان باشه ، بدون چون و چرا روی سر که هیچی باید روی پلکمم بایستم. ( ممکنه هم اینکارو نکنم و این عیب از منه که گناه رو دوست دارم. )
یعنی امام معصوم درباره ی نماز خوندن تو فضا حکم داده!؟؟ اگه اینطوره که زودتر بذارید تا تاپیک کش پیدا نکنه!!
سین;759221 نوشت:
[=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام جناب مسعود
حافظهی ضعیف بندهی سراپا تقصیر را به حساب سنّم بگذارید، تا جایی که یادم هست سؤالات شما سر اعتبار علم احتمالات بود و فرگشت که در هر دو زمینه به صورت ریاضی و فلسفی برایتان توضیح داده شد که کجای بحثتان اشکال دارد و اینکه اگر بحث را درست انجام دهید به چنان مواضعی نخواهید رسید، چیزی که رندوم حقیقی باشد وجود ندارد و اگر داشته باشد قابل اثبات نیست و فرگشت هم تنها یک نظریه سوار شده بر مشاهداتی است که آن مشاهدات را به صورتهای دیگر هم میتوان توضیح داد و حتی یک دلیل ساده هم نداریم که نشان دهد فرگشت تنها توضیح ممکن برای آن مشاهدات است و در نتیجه باید به آن باور داشت ... سؤالات دیگرتان هم کموبیش به همین دو مورد باز میگشتند، تا جایی که در ذهنم مانده است، این مواضع اما خیلی سستتر از آن هستند که افراد حقیقتطلبی چون شما بر آنها تکیه کنند و کل زندگیاشان را بر روی آنها قمار نمایند ... حتی از نگاه علم احتمالات هم فرض درست بودن احتمال ناچیزی که مدّ نظر شماست که خدا نباشد و رها کردن احتمال بزرگ و مهم وجود خدا غیر عقلایی است ... حالا در این میانه چه دستآوردی کسب کردید که باعث شد که دست از پرسیدن سؤالات تحقیقی بردارید و رو به پرسیدن سؤالات تخریبی بیاورید؟ :Gig:
به نوبهی خودم شکر خدا در بحث با شما مسائل زیادی را یاد گرفتم که ایمانم به اسلام محکمتر شد ولی انصاف این است که نخواهم به بهای نابودی شما پیشرفت کنم و در عوض ترجیح بدهم که با هم رشد نماییم ... در قالب سؤالات تحقیقی میتوان به نتایج خیلی بهتری رسید ... مثلاً در همین تاپیک آیا سؤالی برایتان باقی ماند که جوابش را نگرفته باشید و یا آیا برایتان سؤالی باقی ماند که در موردش حتی جوابی که مانعتان از راحت و صریحاً محکوم کردن اسلام شود هم نگرفته باشید؟ اگر نه آیا معترف هستید به اینکه اسلام از آن جهت که فکر میکردید ضعفی ندارد یا مسأله جای تأمل بیشتر دارد و اسلام به این راحتی محکوم نمیشود و یا اینکه صرفاً خواهید گفت که اگر نتوانستید اسلام را محکوم کنید از ضعف شما بوده است که نتوانستید آن ضعف را اثبات کنید؟ در همان نوبتهایی که بحث بر روی اعداد رندوم و علم احتمالات داشتیم هم وقتی جواب تمام سؤالاتتان را میدادیم چندان اسلام را از اتهاماتی که متوجهش کرده بودید مبرّا نکردید، متوجه نشدم که در گذشته هم کدام سؤالاتتان تحقیقی بوده است ... :Gol:
یا علی علیهالسلام
نه واقعا انگار یادتون رفته!! البته شایدم متوجه اون تاپیکا نشده باشید! اگه اغراق نکرده باشم نصف تاپیکایی که ایجاد کردم فقط برای آگاهیم بوده!
سوال تحقیقی بیشتر اوقات مثل اینه که تو مسابقه ی طناب بازی، رو خط وسط وایسی و بازی رو شروع کنی!! احتمال اینکه بتونی دیدگاه خودتو بررسی کنی خیلی پایینه و احتمال اینکه به دیدگاه مقابل برسی بیشتره! در حالی که هدف از پرسش ارزیابیه! پس موقع پرسش باید تا میتونی از خط وسط دور بشی!!
در مورد جوابی که اینجا گرفتم: اینکه با وجود گردی زمین، اگه به طرف قبله نماز بخونیم، به خط عمود بر کعبه وصل میشیم اولش برام قابل قبول بود ولی الان که بهش فکر میکنم میبینم که این فقط برای(در صورتی که کعبه رو قطب شمال در نظر بگیریم!!) نیم کره شمالی معنا میشه و نیم کره جنوبی اصلا به هم نمیرسن!!(قبول دارید که وقتی دو خط از هم دور میشن، هیچوقت به هم نمیرسن!!؟؟)
بحث قبله تو سیارات دیگه هنوز برام جای سواله و چنین چیزی رو نمیتونم قبول کنم که قبله زمین یا خورشید باشه!! چون مبناشو نمیشناسم!
در مورد روزه کمی قانع شدم ولی هنوزم نمیتونم به این فکر نکنم که با کمی تغییر دیدگاه تو این زمینه میشه حکمو دور زد!!(چون اعتدال برای هر کس معنای متفاوتی داره و...!)
اولین سند: اسم این نویسنده رو سرچ کنید ببینید چی میبینید!! فقط یه صفحه سایت آمار آمریکا میاد! اونم یعنی طرف آمریکاییه!! فقط همین!
سلام
مقاله پروست یه مقاله مشهوره که در چندین کتاب و مقاله علمی به عنوان رفرنس استفاده شده، عبارت زیر رو توی گوگل سرچ کنید متوجه عرض بنده میشید: propst 1980 religious
ایشان با سیصد دانشجو این تحقیق رو انجام داده و بسیار معتبره...
Masood11;759102 نوشت:
سند بعد: آمریکا جامعه ای مذهبیه! منطقیه که افراد مذهبی تو آمریکا زندگی راحتی داشته باشن! اگه قرار باشه آزمایش حقیقی باشه، باید مذهبیون از کشور مذهبی و بیدینا از کشور بی دین انتخاب بشه!!
اولا زندگی راحت مساوی با آسایش و راحتی روان نیست!
ثانیا جامعه آماری باید شرایط یکسان داشته باشند.
Masood11;759102 نوشت:
در مورد اینکه مستند پژوهشگران بسیاری شده باشه شک دارم!! مگه پژوهشگرای ایرانی!!(تو سایتای خارجی این مطلبو پیدا نکردم!)
اون عبارات رو سرچ کنید پیدا میکنید.
و السلام علی من التبع الهدی...
در هر صورت ادامه ی این بحث، شخصی هست و خارج از بحث تایپیک. پیشنهاد میکنم که اگر میخواین ادامه بدین، هرچه زودتر این بحث دو طرفه را به نتیجه ای برسانیم تا تایپیک منحرف نشود.
سلام
دوستان اگه بحث های دو طرفه رو در پیام خصوصی ادامه بدن بهتره مگر اینکه به بحث ربط داشته باشه و یا برای بحث مسیر جدیدی باز کنه.
ممنون
البته در مورد قنوت فارسی برخی مراجع مانند ایت الله مظاهری جایز میدانند و غالبا خیر. بهتره به مرجعتون مراجعه کنید. و یا بهتره دعای فارسی رو بعد نماز انجام بدید که یکی از زمانهای استجابت دعاست.
موفق باشید...
این مطلب ربطی به بحث ما نداره:read:
مقالات مطرح شده نیامدن قلمبه و سلمبه یه مطلب غیر عقلی رو به مردم غالب کنند، بلکه یک سری تحقیقات معتبرن که رفرنس مقالات دیگه هم قرار گرفتن...
به نظر میرسه شما به جای قبول حق فرافکنی میکنید:Nishkhand:
لطفا سند معتبر ارائه کنید...
شما برای محکوم کردن من میای روز رو می چسبونی به نیست ، شب رو می چسبونی به هست. بعدش هم میگی چطور ممکنه الان شب باشه در حالی که روزه؟
الان از جمله ی من ، نائب امام زمان رو ول کردی چسبیدی به امام معصوم ، طوری که انگار من فقط گفتم امام معصوم.
این ترفندها خیلی وقته خز شده. :Nishkhand:
حتمنم امام زمان اومد در گوش شما گفت فلانی نائب منه!!! خوبه که اقلا فهمیدیم وقتی نائب امام زمان یه جا باشه اوضاع رفاه مردم چجوریه!!! خودش بیاد که دیگه....!!! والا تا اونجا که من میدونم امام زمان فقط 2 3تا نائب داشت و اونم تو زمان غیبت صغرا!
عامل;759383 نوشت:
سلام
مقاله پروست یه مقاله مشهوره که در چندین کتاب و مقاله علمی به عنوان رفرنس استفاده شده، عبارت زیر رو توی گوگل سرچ کنید متوجه عرض بنده میشید: propst 1980 religious
ایشان با سیصد دانشجو این تحقیق رو انجام داده و بسیار معتبره...
اولا زندگی راحت مساوی با آسایش و راحتی روان نیست!
ثانیا جامعه آماری باید شرایط یکسان داشته باشند.
سلام
بطور قطع نمیتونم نظر بدم! بعد از اینکه بررسیش کردم نظرمو میگم!
شاید منظور منو بد متوجه شدید! منظور من از زندگی راحت، دقیقا آسایش روانیه! تو هر جامعه ای شبیه اکثریت بودن آرامش بیشتری داره!!
در این صورت باید اسم تحقیق باشه تاثیر مذهب بر یک جامعه ی مذهبی یا آمریکا!! مثلا اگه تو قطب یه بررسی بکنن و بگن 100 درصد جمعیت لباس گرم میپوشن، این تحقیق قطعا برای عربستان غیرمعتبره!
در این صورت باید اسم تحقیق باشه تاثیر مذهب بر یک جامعه ی مذهبی یا آمریکا!! مثلا اگه تو قطب یه بررسی بکنن و بگن 100 درصد جمعیت لباس گرم میپوشن، این تحقیق قطعا برای عربستان غیرمعتبره!
سلام
اگه توی یه جامعه صد نفر بی دین و بقیه دیندار باشند هم میشه این تحقیق رو کرد و معتبر خواهد بود و همینطور اگر تعداد مذکور بر عکس باشه.
لطفا سعی نکنید با مغالطه بحث رو منحرف کنید!
این تحقیقات هیچ ربطی به مثال قطب و لباس نداره، باید اینطور میگفتید اگه توی قطب دیدن انسانها قلب و جریان خون دارند پس میتونن نتیجه بگیرن توی عربستان هم همینطوره و نتیجه درست بود، چون نیاز به پرستش در نهاد انسانهاست، حتی شخص سکولار و یا لائیک هم برای خودش اعتقادی داره و خداش بی خداییه! در نهایت اینقدر از این شاخه به اون شاخه نپرید!
شما میگید مقاله رو پیدا نمیکنم، بنده به شما ادرس اون مقاله رو میدم... بعدش شما از یه جای دیگه سر در میارید:Gig:
اصل بحث ما جهانی بودن اسلامه، پذیرش اصوا دین اسلام هم با دلایل عقلی امکان پذیره. اما مباحثی مانند منافع دنیوی داشتن دین، بصورت جنبی است. بدین ترتیب حتی اگر شما این منافع دنیوی رو قبول هم نکنید خللی به اصل بحث وارد نمیشود.
اسلام برای تضمین ابدیت ماست هر چند دنیای ما را هم تامین میکند...
در مورد جوابی که اینجا گرفتم: اینکه با وجود گردی زمین، اگه به طرف قبله نماز بخونیم، به خط عمود بر کعبه وصل میشیم اولش برام قابل قبول بود ولی الان که بهش فکر میکنم میبینم که این فقط برای(در صورتی که کعبه رو قطب شمال در نظر بگیریم!!) نیم کره شمالی معنا میشه و نیم کره جنوبی اصلا به هم نمیرسن!!(قبول دارید که وقتی دو خط از هم دور میشن، هیچوقت به هم نمیرسن!!؟؟)
شما ظاهرا فرض کردید که نماز شما مستقیم از مقابل صورتتون و بصورت کاملا مستقیم وارد جو میشه... تقریبا شبیه شکل زیر:
اما میشه اینطوری هم تصور کرد!!! البته اگر جاذبه رو موثر بدانیم...
برادر چندین بار گفته شد فقط جهت ملاکه، جهت...
هیچ کدام از تصورات بالا صحیح نیست، برای ظاهر عمل و شکل نماز همین جهت کافیه، اما خود عمل اگر خالصانه باشه بالا میره(بالای مکانی و جهتی منظور نیست، بلکه منظور قرب الهی است؛ الیه یصعد الکلم الطیب...)
من باشم با کله وامیستم شاید مدل جدید اومده . بزنم حال کنم با کلم! توش که خوشکل نی حداقل روش خوشکل باشه
اما جدا از شوخی. کسی کار غیر ممکن از کسی نمیخوات. کسی کاری که در توان کسی باشه ازش نمیخوات. یه دوبار ببینه نمیتونه. بیخیال میشه ازش و یا روش دیگه پیدا میکنه. این یعنی خلاقیت بعلاوه ی (خخخ بعلاوه رو حال کردی:khandeh!:) هنر[/]
سلام
اگه توی یه جامعه صد نفر بی دین و بقیه دیندار باشند هم میشه این تحقیق رو کرد و معتبر خواهد بود و همینطور اگر تعداد مذکور بر عکس باشه.
لطفا سعی نکنید با مغالطه بحث رو منحرف کنید!
این تحقیقات هیچ ربطی به مثال قطب و لباس نداره، باید اینطور میگفتید اگه توی قطب دیدن انسانها قلب و جریان خون دارند پس میتونن نتیجه بگیرن توی عربستان هم همینطوره و نتیجه درست بود، چون نیاز به پرستش در نهاد انسانهاست، حتی شخص سکولار و یا لائیک هم برای خودش اعتقادی داره و خداش بی خداییه! در نهایت اینقدر از این شاخه به اون شاخه نپرید!
شما میگید مقاله رو پیدا نمیکنم، بنده به شما ادرس اون مقاله رو میدم... بعدش شما از یه جای دیگه سر در میارید:Gig:
اصل بحث ما جهانی بودن اسلامه، پذیرش اصوا دین اسلام هم با دلایل عقلی امکان پذیره. اما مباحثی مانند منافع دنیوی داشتن دین، بصورت جنبی است. بدین ترتیب حتی اگر شما این منافع دنیوی رو قبول هم نکنید خللی به اصل بحث وارد نمیشود.
اسلام برای تضمین ابدیت ماست هر چند دنیای ما را هم تامین میکند...
سلام
معتبر پیش کی!؟؟ از نظر علمی، تحقیقی معتبره که تمام مولفه هاش در اون مورد آزمایش مشخص باشه!! مثلا اگه بخوان تاثیر فلان دارو روی چشمو بررسی کنن، به هیچ عنوان اسم تحقیق نمیشه بررسی فلان دارو روی سلامتی!! اسمش دقیقا میشه روی چشم!
چرا ربط نداره!؟؟ همونطور که نمیشه دمای یه جا رو برای کل دنیا حساب کرد، نمیشه هم یه وضعیت اجتمایی رو برای کل دنیا حساب کرد! البته مثلا برای همونی که فرمودید(قلب و جریان خون!) میشه گفت!
البته میتونه هم بشه!! اگه چندین آزمایش تو جاهای مختلف با جامعه آماری حداقل 100 نفر انجام بشه، میتونه برای کلم در نظر گرفته بشه!
چطور از جای دیگه سردرآوردم!؟؟ اگه لینکی که دادمو ببینید، داخلش نتیجه ی اون آزمایشم هست!
اینجوری که میتونیم بگیم مسیحیت و یهودیت و بودا و هندو و... هم جهانی هستن!! چون اصول اونها هم قابل پذیرشه!!(کلا اصول همه ی ادیان میتونه درست باشه و میتونه نباشه! چون اغلب چیزاییه که نمیشه بهش دست بزنی و تنها به باور باورمندانش هست!! به اصطلاح غیبیه!!)
شما ظاهرا فرض کردید که نماز شما مستقیم از مقابل صورتتون و بصورت کاملا مستقیم وارد جو میشه... تقریبا شبیه شکل زیر:
اما میشه اینطوری هم تصور کرد!!! البته اگر جاذبه رو موثر بدانیم...
برادر چندین بار گفته شد فقط جهت ملاکه، جهت...
هیچ کدام از تصورات بالا صحیح نیست، برای ظاهر عمل و شکل نماز همین جهت کافیه، اما خود عمل اگر خالصانه باشه بالا میره(بالای مکانی و جهتی منظور نیست، بلکه منظور قرب الهی است؛ الیه یصعد الکلم الطیب...)
از نظر فیزیک گرانش روی ماده تاثیر میذاره! ولی نماز که مادی نیست!! پس با کمی تخفیف بصورت نور در نظرش میگیریم! و نورم چندان جذب گرانش زمین نمیشه!
خب مگه در مورد جهت بحث نکردیم!؟ خلاصش: چرا جهت؟ چون باعث وحدته! این وحدت تو نقطه مقابل مکه چطوره!؟ ....! تا همینجا بحث شد فقط!!
سلام
...
نه واقعا انگار یادتون رفته!! البته شایدم متوجه اون تاپیکا نشده باشید! اگه اغراق نکرده باشم نصف تاپیکایی که ایجاد کردم فقط برای آگاهیم بوده!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
بله یا واقعاً یادم رفته و یا متوجهشان نشدهام، ولی وقتی میگویید بوده خوب لابد بوده است، پس ببخشید که استبعاد کردم :Gol:
این کاری که در این پست کردید که نوشتید که چرا قانع نشدید یا کجایش را اشکال دارید کار خیلی خوبیه و خودش جبنهی تحقیقی سؤال را تقویت میکند :Gol:
Masood11;759307 نوشت:
سوال تحقیقی بیشتر اوقات مثل اینه که تو مسابقه ی طناب بازی، رو خط وسط وایسی و بازی رو شروع کنی!! احتمال اینکه بتونی دیدگاه خودتو بررسی کنی خیلی پایینه و احتمال اینکه به دیدگاه مقابل برسی بیشتره! در حالی که هدف از پرسش ارزیابیه! پس موقع پرسش باید تا میتونی از خط وسط دور بشی!!
:Gig:
... بگذریم
Masood11;759307 نوشت:
در مورد جوابی که اینجا گرفتم: اینکه با وجود گردی زمین، اگه به طرف قبله نماز بخونیم، به خط عمود بر کعبه وصل میشیم اولش برام قابل قبول بود ولی الان که بهش فکر میکنم میبینم که این فقط برای(در صورتی که کعبه رو قطب شمال در نظر بگیریم!!) نیم کره شمالی معنا میشه و نیم کره جنوبی اصلا به هم نمیرسن!!(قبول دارید که وقتی دو خط از هم دور میشن، هیچوقت به هم نمیرسن!!؟؟)
شما اصالت جهت را به خطهای مستقیم فضای R3 دادهاید ولی ظاهراً این مسأله اشکال دارد ... در روایت آمده که در داخل مسجدالحرام کعبه قبله است، در داخل حرم امن الهی مسجدالحرام قبله است و در خارج از حرم دیگر خود حرم قبله است برای تمام زمین و این برای کاربرد مدّ نظر ما شامل تمام کرهی زمین میشود ... یعنی تا وقتی که از محدودهی کرهی زمین خارج نشدهایم این مطلب صریحاً در روایات وارد شده است ... گرچه اگر در کرهی زمین نباشیم هم میتوان با دقت کردن در مسألهی نماز خواندن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در معراجشان به آسمانها و یا سفرهای حضرت ذوالقرنین علیهالسلام که ظاهراً به زمینهای دیگر خارج از کرهی زمین بوده است هم احکام قبله را استخراج نمود، اگر دلایلی صریحتر نداشته باشیم که احتمالاً داریم، مثل اینکه کعبه درست محاذی بیتالمعمور و آن درست محاذی عرش خداست (البته در این زمینه حقیر حرف دارم که بگذریم) ...
بله شما اصالت را به خطوط راست در فضای سه بعدی اوقلیدوسی دادهاید که کرهی زمین و هر شکل سه بعدی دیگری را در آن مینشانید و بررسی میکنید ... اما جهت همواره به صورت موضعی تعریف میشود و اگر خواستید جهت قبله را در چند هزار کیلومتر آن طرفتر پیدا کنید ناچار از یافتن Integral Curve هایی خواهید بود که از انتگرالگیری روی میدانبرداریای به دست میایند که در هر نقطه از کرهی زمین جهت قبله در ان نقطه را مشخص مینماید، باید این فلشها را به هم وصل کرد تا به کعبه برسیم، حاصل این کار وقتی قید کوتاهترین فاصله را برای تعریف جهت قبله در نظر بگیریم میشود دایرههای عظیمهی روی کره که در اصل خطهای راست (ژئودزیکها) در هندسهی کروی محسوب میشوند، دایرههای عظیمهی زمین همان دایرههایی هستند که مرکزشان بر روی مرکز کرهی زمین میافتد و در نتیجه شعاع آنها برابر با شعاع کرهی زمین است ... از هر دو نقطهی روی سطح کرهی زمین یک و تنها یک دایرهی عظیمه میگذرد اگر آن دو نقطه روی یکدیگر و مقابل یکدیگر قرار نگرفته باشند که در غیر این صورت تعداد آن دایرهها نامتناهی میشود و در چنان شرایطی به هر جهتی میتوان نماز خواند ...
پس حرف شما درست است، بله ان دو خط که شما در نظر گرفتهاید هرگز به هم نمیرسند و همیشه از هم دور میشوند ولی به شرط آنکه جهت در هر نقطه از کرهی زمین همانطوری تعریف شود که شما بیان فرمودهاید، به صورت خط مستقیم فضای اوقلیدوسی زمینه، حال آنکه ما جهت را به صورت خطوط راست در فضای اوقلیدوسی موضعی در هر نقطه از زمین تعریف کردهایم و این کاری است که در هندسههای نااقلیدوسی انجام میدهند ... لااقل تا وقتی بر روی کرهی زمین هستیم جهت اینطور تعیین میشود چون حرم را صریحاً برای ما قبله تعیین کردهاند و با روش شما انسان هیچ کجا جز در یک همسایگی به اندازهی کافی نزدیک به مکه نمیتواند نماز بخواند و البته خود رسول خدا صلیاللهعلیهواله هم وقتی که در مکه و مدینه به سمت بیتالمقدس نماز میخواندند اشکال داشت ... و ما میدانیم که نداشت در نتیجه همانطوری عمل میکنیم که ایشان در ان شرایط عمل میکردهاند ... یعنی در زمین به دنبال دایرههای عظیمهای که از قبله بگذرد عمل میکنیم ...
بحثهای بعدیامان دیگر بر سر یافتن قبله در فضا بود ... در این زمینه سه بحث مطرح است:
الف) از روی آیات و روایات مربوط به معراج و سفر حضرت ذوالقرنین به فضا (ظاهراً و مطابق با قرائنی سفر ایشان محدود به سفر بر روی کرهی زمین نبوده است) و حضرت موسی علیهالسلام و وصی ایشان به فضا (در ماجرای دیدن حضرت خضر علیهالسلام در نزد دریایی که ماهی بریان در آن افتاد و زنده شد که این دریا بر روی کرهی زمین نیست) مطلب را پیگیری کنیم که حقیر چیزی در این موردها به ذهنم نمیرسد ... اینکه یک خط مستقیم از مکه بر زمین عمود کنیم و به سمت آن نماز بخوانیم با توجه به موقعیت وصف شده در روایات برای کعبه و بیتالمعمور و غیره از این نظر خیلی قابل اعتناتر میباشد ...
ب) فقیه کسی است که تفقّه در دین دارد و در دین به فهم کافی رسیده است تا بتواند از منابع موجود وظایف شرعی را استخراج نماید، وظایف شرعی را و نه لزوماً و دقیقاً همیشه حکم خدا را، بلکه بهترین برداشت ممکن از حکم خدا را که وظیفهی شخص مکلف هم عمل به همان است ... از این نظر هیچ اشکالی هم ندارد اگر که بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام حضرت بفرمایند که در واقع درستتر یک حکم طور دیگری هست که ما تا کنون نمیدانستیم، دین از نظر تنزیل با نزول قران در ۱۴۰۰ سال پیش کامل شده و نبوت ختم شده است ولی از نظر نشر دین و تبلیغ کامل آن تا ظهور امام زمان علیهالسلام تکمیل نمیشود و ما موظف به انجام تکلیف تا جایی هستیم که به ما رسیده است، مثل بنیاسرائیل که تا ذکر جزئیات گاوی که باید ذبح کنند را نمیدانستند هر گاوی را که میکشتند به وظیفهاشان عمل کرده بودند ولی بعد از مشخص شدن وظیفهاشان دیگر هر گاوی جز آنکه برایشان توصیف شده را اگر میکشتند حقالله بر گردنشان میماند ... وقتی خود علما برخی جاها میگویند که فلان حکم به صورت احتیاط است و یا نظر یک فقیه در موردی با نظر فقیه دیگری تعارض دارد و هر مکلفی واجب است که از مرجع تقلید خودش استفاده کند برای همین است که هر کسی به اندازهی حداکثر امکان و دسترسیاش به دین خدا مکلف است، همانطور که مسیحیان هم در زمان حضرت مسیح علیهالسلام باید به شریعت همان زمان (نسخهی قبلی و کامل نشدهی اسلام) عمل میکردند و چه بسا روزهی ماه مبارک را هم نمیگرفتند یا پنج نماز شبانه روز را به این صورت نداشتند، ما هم به وظایفمان در دروهی غیبت عمل میکنیم و بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام هم باید به وظیفهامان در آن زمان عمل کنیم که دیگر تمام احکام به صورت صریح و دقیق و کامل مشخص میگردند و جایی برای احتیاط واجب و مستحب و غیره باقی نمیماند ... پس عمل در این دوره بر اساس برداشت متخصصین در علوم دینی همین دوره است که استاد به شما فرمودند، چه بسا رجوع به مرجع زنده هم از همین جهت لازم شمرده شده باشد ... در دورهی کنونی هم شما به هر کجای فضا که بروید شخص فقیه بخاطر تفقّه و فهمی که در دین دارد میتواند برداشت خودش از آیات و روایات را در کنار اجماع و عقل به کار گرفته و حکم لازم برای شرایطی که به جدیداً حاصل شده است بیان نماید و برای شما هم اطاعت از ایشان درست خواهد بود، یعنی مطابق با وظیفه و انتظاری است که از شما میرود، اگرچه خدا بداند که در فلان مورد خاص حقیقتاً حکم درست چیز دیگری است ... مهم تسلیم بودن مقابل خداست و اطاعت از آن کسی که از طرف خدا بر ما گمارده شده است و نایبان ایشان که در حوادث واقعه به ایشان رجوع داده شدهایم ...
ج) اگر بخواهیم کمی ماجراجویی بیشتر کنیم اما اشکالی ندارد ... راه تفکر در اسلام به روی همگان باز است ... چه بسا این تفکرات با توجه به نکتهی بالا سبب تغییر نگاه فقها در برخی مسائل هم شده و ایشان خود در برخی از فتاوای خود تجدید نظر نمایند، کما اینکه سابقاً هم این مسأله بسیار اتفاق افتاده است که یک فقیه بعد از چند سال در فتوایی از فتاوایش تجدید نظر نماید ... این در جهت کمک به جهانی بودن دین اسلام هم هست و مقابل آن نیست ... در دین اسلام مهم تسلیم خدا بودن است و هر کسی باید بهترین تلاشش را بکند تا تکلیفش را بشناسد و بعد به آن گردن نهد، در هر دو وادی شناخت و عمل کردن هم همیشه جا برای پیشرفت هست ... با این مقدمه حالا حقیر این ماجراجویی علمی را مقابل شما میگذارم که مطابق اسلام ظاهراً اصلاً عالم ولو در بعد مکانی یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی نیست، یعنی حتی سه بعدی هم نیست تا چه برسد به بحث بر روی اوقلیدوسی بودن با نبودنش که امروز در فیزیک هم به شدت مورد بررسی است و فعلاً اکثراً معتقدند که لااقل آن مقدار از جهان ماده که دیدنی میباشد بسیار نزدیک به اوقلیدوسی است
The exact shape is still a matter of debate in physical cosmology, but experimental data from various, independent sources (WMAP, BOOMERanG and Planck for example) confirm that the observable universe is flat with only a 0.4% margin of error. -- link
موضع مورد نظر ما طبیعی است که بسیار فراتر از این حرفهاست چون بحث ما فقط بر سر جاذبهی گرانشی و نسبیت عام انیشتین در سه بعد مکانی نیست ... اگر فضای مکانی سه بعدی نباشد هر خط مستقیمی که در فضای سه بعدی رسم کنید در واقع سایهی یک منحنی چند بعدی است در این فضای سه بعدی ... خیلی از مسائل دینی را تا محصور به سه بعد باشیم نمیتوانیم درست بفهمیم، مثل اینکه شب قدر بسته به اینکه در کجای زمین باشیم برای برخی از مناطق روی زمین یک شب است و برای مناطق دیگر فردای آن شب است، اگرچه عرفا در مقام توضیح این مطالب به صورت عرفانی برآمده باشند ولی فهم کامل و دقیق این مطلب با تمام جزئیاتش در گروی فهم بهتر هندسهی مکان-زمان است که مطابق با آیات و روایات فعلاً فقط میدانیم که چیز زیادی در موردش نمیدانیم ... اما همین قدر را میدانیم که مسأله به این راحتی نیست که فضای پسزمینه را یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی یا نزدیک به اوقلیدوسی بگیریم که زمین که شکل آن به نظر کرهای سه بعدی یا نزدیک به آن میآید در آن حرکت میکند ... بیشتر بودن ابعاد فضا را به راحتی و از یک بحث ساده بر روی مفهوم طیالأرض و طیالسماء میتوان فهمید ... همچنین در روایات ما در مورد عرش صحبت از راست و چپ شده است، در قرآن صحبت از شرق و غرب شده است، و عرش خدا هم محیط است به کرسی که مطابق آیةالکرسی محیط است به کل آسمانها و زمین، و این عرش راست و چپ دارد ... رو و پشت دارد ... و کعبه درست زیر عرش است و کعبه هم راست و چپ دارد و رو و پشت دارد ... مطابق نظر مرحوم علامهی مجلسی در تفسیر آن روایات روی کعبه به سمت مقام ابراهیم علیهالسلام است چون روی هر بنا با درب آن تعیین میشود ... یعنی کرهی زمین انگار چندان هم کروی شکل نیست و آسمانها و زمین هم هندسهی سادهای آنطور که ما تصور کردهایم ندارند ... این مسائل روی همرفته و مسألهی زمینهای هفتگانه و ارتباط آنها با یکدیگر و زمینهای هفتگانه و استواری آنها بر ستونهایی که دیده نمیشوند (شاید چون احتمالاً در ابعاد دیگری هستند که به طور معمول به چشم نمیآیند) همگی خبر از جهل ما و به همراه ما تمام فیزیکدانان این دوره و دورههای گذشته نسبت به آفرینش آسمانها و زمینها دارد ... در واقع اگر مکان و زمان آنطور که ما فکر میکنیم نباشد طبیعی است که مفهوم حرکت و سرعت و شتاب را هم نخواهیم دانست و نه اندازهگیریهای طولهایمان اعتباری حقیقی خواهند داشت و نه اندازهگیریهای مدتهای زمانیامان ... دیگر سرعت نور هم یک مقدار ثابت C نیست ... به تبع آن مفهوم ماده و نیرو و قوانین بقاء و غیره نیز تنها صورت سایههای حقیقتی را به خود خواهند گرفت که ما چیز زیادی از آن را به دلیل محدود بودن حواس ظاهریامان به سه بعد نمیدانیم ... و این بحث سر دراز دارد ...
Masood11;759307 نوشت:
بحث قبله تو سیارات دیگه هنوز برام جای سواله و چنین چیزی رو نمیتونم قبول کنم که قبله زمین یا خورشید باشه!! چون مبناشو نمیشناسم!
با توجه به برداشت فعلی مراجع مشکلی در این باره نداریم، حداکثر شما اگر نتوانستید قبله را تشخیص دهید به چهار جهت نماز بخوانید یا به فتوای مرجعتان راه دیگری را که ایشان از تفقه خود در دین به دست آوردهاند را در پیش بگیرید ...
همینطوری اگر بخواهم بگوییم شاید بشود گفت که مبنای اصلی در قبله عرش خداست که نماز هم معراج مؤمن است و نهایتاً انسان باید در عرش خدا به زیارت خدا برود و با او سخن بگوید، عرش خدا هم محیط بر همهی آسمانها و زمین هست و از این نظر نباید نگران بود (در نماز خوف که انسان حتی میتواند سوار بر مَرکَب هم بخواند یا در نماز کسی که دارد در دریا غرق میشود هم قبله شرط نیست، یعنی قبله شرط هست وقتی که امکان رعایت کردنش باشد، در نمازهای مستحبی هم که جز شاید در چند مورد قبله شرط نیست ولی توجه قلبی داشتن شرط قبول نماز است و عرش خدا هم مطابق روایت در قلب مؤمن است)، لیکن کعبه و بیتالمعمور و عرش هم به اعتباری محاذی هم شمرده شدهاند که رعایت آن اعتبار برای نماز فریضه خواندن عموماً شرط صحت شمرده شده است، به همین دلیل باید تکلیفاً به آن عمل نمود، وظیفهی ما هم عمل به فتوای مراجع تقلید است و ایشان اگر خودشان هم ندانند چرا و چطور در مجموع از روی آیات و روایات یک حکم خاص برای هر شرایطی که درش باشید مییابند که بسته به اینکه دلایل استخراج آن حکم چقدر برای ایشان روشن و محکم باشد بر اساس آن فتوا میدهند و یا احتیاط میکنند ...
Masood11;759307 نوشت:
در مورد روزه کمی قانع شدم ولی هنوزم نمیتونم به این فکر نکنم که با کمی تغییر دیدگاه تو این زمینه میشه حکمو دور زد!!(چون اعتدال برای هر کس معنای متفاوتی داره و...!)
به ذهن حقیر که نمیرسد بشود این حکم را دور زد اگر به نظر شما میرسد بیان بفرمایید تا رویشان فکر کنیم ...
از نظر فیزیک گرانش روی ماده تاثیر میذاره! ولی نماز که مادی نیست!! پس با کمی تخفیف بصورت نور در نظرش میگیریم! و نورم چندان جذب گرانش زمین نمیشه!
سلام
این مساله ربطی به فیزیک نداره، من فقط خواستم بگم تصور شما از جهت صحیح نیست...
جهت جزء شروط نمازه، که اگه رعایت نشه نماز صحیح نیست و اون اثر وضعی و رفع تکلیفی رو نداره.
Masood11;759497 نوشت:
خب مگه در مورد جهت بحث نکردیم!؟ خلاصش: چرا جهت؟ چون باعث وحدته! این وحدت تو نقطه مقابل مکه چطوره!؟ ....! تا همینجا بحث شد فقط!!
به نظرم شما اصلا پست های ما رو نمیخونی!
قبلا عرض شد که وحدت یکی از حکمتهای قبله است نه دلیل آن...
فرق حکمت و دلیل اینه که دلیل علت منحصره و با بودنش معلول هم خواهد بود اما حکمت یکی از فواید و موجبات یک مساله است که ممکنه متعدد باشه و یا سلبش مشکلی ایجاد نمیکنه.
سلام به نظرم شما اصلا پست های ما رو نمیخونی!
قبلا عرض شد که وحدت یکی از حکمتهای قبله است نه دلیل آن...
فرق حکمت و دلیل اینه که دلیل علت منحصره و با بودنش معلول هم خواهد بود اما حکمت یکی از فواید و موجبات یک مساله است که ممکنه متعدد باشه و یا سلبش مشکلی ایجاد نمیکنه.
سلام
بله، حواسم نبود! ولی خب شما هم توضیحی ندادید که پس دلیلش چیه!
معتبر پیش کی!؟؟ از نظر علمی، تحقیقی معتبره که تمام مولفه هاش در اون مورد آزمایش مشخص باشه!! مثلا اگه بخوان تاثیر فلان دارو روی چشمو بررسی کنن، به هیچ عنوان اسم تحقیق نمیشه بررسی فلان دارو روی سلامتی!! اسمش دقیقا میشه روی چشم!
جامعه آماری صد نفره در تمام مراکز علمی معتبره.
مثالی هم که زدید اصلا ربطش رو متوجه نمیشم:Gig:
Masood11;759489 نوشت:
اینجوری که میتونیم بگیم مسیحیت و یهودیت و بودا و هندو و... هم جهانی هستن!! چون اصول اونها هم قابل پذیرشه!!(کلا اصول همه ی ادیان میتونه درست باشه و میتونه نباشه! چون اغلب چیزاییه که نمیشه بهش دست بزنی و تنها به باور باورمندانش هست!! به اصطلاح غیبیه!!)
اتفاقا همه ادیان ابراهیمی جهانی اند، اما در بازه زمانی خود، یعنی با آمدن دین جدید و پیامبر جدید، دین قبلی متروک شده و دین جدید جایگزین قبلی خواهد شد. امروزه آخرین ورژن ادیان الهی اسلامه که پیشرفته تر از ادیان قبلیه.
اما ادیان غیر الهی اصولی کاملا غیر عقلانی مثل تناسخ دارند، که عقل پذیر نیست.
ثانیا تبعیت یک عده از یک مکتب باعث عقلانی شدن آن نمیشه.
[=Franklin Gothic Medium]
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
[SPOILER]شما اصالت جهت را به خطهای مستقیم فضای R3 دادهاید ولی ظاهراً این مسأله اشکال دارد ... در روایت آمده که در داخل مسجدالحرام کعبه قبله است، در داخل حرم امن الهی مسجدالحرام قبله است و در خارج از حرم دیگر خود حرم قبله است برای تمام زمین و این برای کاربرد مدّ نظر ما شامل تمام کرهی زمین میشود ... یعنی تا وقتی که از محدودهی کرهی زمین خارج نشدهایم این مطلب صریحاً در روایات وارد شده است ... گرچه اگر در کرهی زمین نباشیم هم میتوان با دقت کردن در مسألهی نماز خواندن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در معراجشان به آسمانها و یا سفرهای حضرت ذوالقرنین علیهالسلام که ظاهراً به زمینهای دیگر خارج از کرهی زمین بوده است هم احکام قبله را استخراج نمود، اگر دلایلی صریحتر نداشته باشیم که احتمالاً داریم، مثل اینکه کعبه درست محاذی بیتالمعمور و آن درست محاذی عرش خداست (البته در این زمینه حقیر حرف دارم که بگذریم) ...
بله شما اصالت را به خطوط راست در فضای سه بعدی اوقلیدوسی دادهاید که کرهی زمین و هر شکل سه بعدی دیگری را در آن مینشانید و بررسی میکنید ... اما جهت همواره به صورت موضعی تعریف میشود و اگر خواستید جهت قبله را در چند هزار کیلومتر آن طرفتر پیدا کنید ناچار از یافتن Integral Curve هایی خواهید بود که از انتگرالگیری روی میدانبرداریای به دست میایند که در هر نقطه از کرهی زمین جهت قبله در ان نقطه را مشخص مینماید، باید این فلشها را به هم وصل کرد تا به کعبه برسیم، حاصل این کار وقتی قید کوتاهترین فاصله را برای تعریف جهت قبله در نظر بگیریم میشود دایرههای عظیمهی روی کره که در اصل خطهای راست (ژئودزیکها) در هندسهی کروی محسوب میشوند، دایرههای عظیمهی زمین همان دایرههایی هستند که مرکزشان بر روی مرکز کرهی زمین میافتد و در نتیجه شعاع آنها برابر با شعاع کرهی زمین است ... از هر دو نقطهی روی سطح کرهی زمین یک و تنها یک دایرهی عظیمه میگذرد اگر آن دو نقطه روی یکدیگر و مقابل یکدیگر قرار نگرفته باشند که در غیر این صورت تعداد آن دایرهها نامتناهی میشود و در چنان شرایطی به هر جهتی میتوان نماز خواند ...
پس حرف شما درست است، بله ان دو خط که شما در نظر گرفتهاید هرگز به هم نمیرسند و همیشه از هم دور میشوند ولی به شرط آنکه جهت در هر نقطه از کرهی زمین همانطوری تعریف شود که شما بیان فرمودهاید، به صورت خط مستقیم فضای اوقلیدوسی زمینه، حال آنکه ما جهت را به صورت خطوط راست در فضای اوقلیدوسی موضعی در هر نقطه از زمین تعریف کردهایم و این کاری است که در هندسههای نااقلیدوسی انجام میدهند ... لااقل تا وقتی بر روی کرهی زمین هستیم جهت اینطور تعیین میشود چون حرم را صریحاً برای ما قبله تعیین کردهاند و با روش شما انسان هیچ کجا جز در یک همسایگی به اندازهی کافی نزدیک به مکه نمیتواند نماز بخواند و البته خود رسول خدا صلیاللهعلیهواله هم وقتی که در مکه و مدینه به سمت بیتالمقدس نماز میخواندند اشکال داشت ... و ما میدانیم که نداشت در نتیجه همانطوری عمل میکنیم که ایشان در ان شرایط عمل میکردهاند ... یعنی در زمین به دنبال دایرههای عظیمهای که از قبله بگذرد عمل میکنیم ...
بحثهای بعدیامان دیگر بر سر یافتن قبله در فضا بود ... در این زمینه سه بحث مطرح است:
الف) از روی آیات و روایات مربوط به معراج و سفر حضرت ذوالقرنین به فضا (ظاهراً و مطابق با قرائنی سفر ایشان محدود به سفر بر روی کرهی زمین نبوده است) و حضرت موسی علیهالسلام و وصی ایشان به فضا (در ماجرای دیدن حضرت خضر علیهالسلام در نزد دریایی که ماهی بریان در آن افتاد و زنده شد که این دریا بر روی کرهی زمین نیست) مطلب را پیگیری کنیم که حقیر چیزی در این موردها به ذهنم نمیرسد ... اینکه یک خط مستقیم از مکه بر زمین عمود کنیم و به سمت آن نماز بخوانیم با توجه به موقعیت وصف شده در روایات برای کعبه و بیتالمعمور و غیره از این نظر خیلی قابل اعتناتر میباشد ...
ب) فقیه کسی است که تفقّه در دین دارد و در دین به فهم کافی رسیده است تا بتواند از منابع موجود وظایف شرعی را استخراج نماید، وظایف شرعی را و نه لزوماً و دقیقاً همیشه حکم خدا را، بلکه بهترین برداشت ممکن از حکم خدا را که وظیفهی شخص مکلف هم عمل به همان است ... از این نظر هیچ اشکالی هم ندارد اگر که بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام حضرت بفرمایند که در واقع درستتر یک حکم طور دیگری هست که ما تا کنون نمیدانستیم، دین از نظر تنزیل با نزول قران در ۱۴۰۰ سال پیش کامل شده و نبوت ختم شده است ولی از نظر نشر دین و تبلیغ کامل آن تا ظهور امام زمان علیهالسلام تکمیل نمیشود و ما موظف به انجام تکلیف تا جایی هستیم که به ما رسیده است، مثل بنیاسرائیل که تا ذکر جزئیات گاوی که باید ذبح کنند را نمیدانستند هر گاوی را که میکشتند به وظیفهاشان عمل کرده بودند ولی بعد از مشخص شدن وظیفهاشان دیگر هر گاوی جز آنکه برایشان توصیف شده را اگر میکشتند حقالله بر گردنشان میماند ... وقتی خود علما برخی جاها میگویند که فلان حکم به صورت احتیاط است و یا نظر یک فقیه در موردی با نظر فقیه دیگری تعارض دارد و هر مکلفی واجب است که از مرجع تقلید خودش استفاده کند برای همین است که هر کسی به اندازهی حداکثر امکان و دسترسیاش به دین خدا مکلف است، همانطور که مسیحیان هم در زمان حضرت مسیح علیهالسلام باید به شریعت همان زمان (نسخهی قبلی و کامل نشدهی اسلام) عمل میکردند و چه بسا روزهی ماه مبارک را هم نمیگرفتند یا پنج نماز شبانه روز را به این صورت نداشتند، ما هم به وظایفمان در دروهی غیبت عمل میکنیم و بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام هم باید به وظیفهامان در آن زمان عمل کنیم که دیگر تمام احکام به صورت صریح و دقیق و کامل مشخص میگردند و جایی برای احتیاط واجب و مستحب و غیره باقی نمیماند ... پس عمل در این دوره بر اساس برداشت متخصصین در علوم دینی همین دوره است که استاد به شما فرمودند، چه بسا رجوع به مرجع زنده هم از همین جهت لازم شمرده شده باشد ... در دورهی کنونی هم شما به هر کجای فضا که بروید شخص فقیه بخاطر تفقّه و فهمی که در دین دارد میتواند برداشت خودش از آیات و روایات را در کنار اجماع و عقل به کار گرفته و حکم لازم برای شرایطی که به جدیداً حاصل شده است بیان نماید و برای شما هم اطاعت از ایشان درست خواهد بود، یعنی مطابق با وظیفه و انتظاری است که از شما میرود، اگرچه خدا بداند که در فلان مورد خاص حقیقتاً حکم درست چیز دیگری است ... مهم تسلیم بودن مقابل خداست و اطاعت از آن کسی که از طرف خدا بر ما گمارده شده است و نایبان ایشان که در حوادث واقعه به ایشان رجوع داده شدهایم ...
ج) اگر بخواهیم کمی ماجراجویی بیشتر کنیم اما اشکالی ندارد ... راه تفکر در اسلام به روی همگان باز است ... چه بسا این تفکرات با توجه به نکتهی بالا سبب تغییر نگاه فقها در برخی مسائل هم شده و ایشان خود در برخی از فتاوای خود تجدید نظر نمایند، کما اینکه سابقاً هم این مسأله بسیار اتفاق افتاده است که یک فقیه بعد از چند سال در فتوایی از فتاوایش تجدید نظر نماید ... این در جهت کمک به جهانی بودن دین اسلام هم هست و مقابل آن نیست ... در دین اسلام مهم تسلیم خدا بودن است و هر کسی باید بهترین تلاشش را بکند تا تکلیفش را بشناسد و بعد به آن گردن نهد، در هر دو وادی شناخت و عمل کردن هم همیشه جا برای پیشرفت هست ... با این مقدمه حالا حقیر این ماجراجویی علمی را مقابل شما میگذارم که مطابق اسلام ظاهراً اصلاً عالم ولو در بعد مکانی یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی نیست، یعنی حتی سه بعدی هم نیست تا چه برسد به بحث بر روی اوقلیدوسی بودن با نبودنش که امروز در فیزیک هم به شدت مورد بررسی است و فعلاً اکثراً معتقدند که لااقل آن مقدار از جهان ماده که دیدنی میباشد بسیار نزدیک به اوقلیدوسی است
The exact shape is still a matter of debate in physical cosmology, but experimental data from various, independent sources (WMAP, BOOMERanG and Planck for example) confirm that the observable universe is flat with only a 0.4% margin of error. -- link
موضع مورد نظر ما طبیعی است که بسیار فراتر از این حرفهاست چون بحث ما فقط بر سر جاذبهی گرانشی و نسبیت عام انیشتین در سه بعد مکانی نیست ... اگر فضای مکانی سه بعدی نباشد هر خط مستقیمی که در فضای سه بعدی رسم کنید در واقع سایهی یک منحنی چند بعدی است در این فضای سه بعدی ... خیلی از مسائل دینی را تا محصور به سه بعد باشیم نمیتوانیم درست بفهمیم، مثل اینکه شب قدر بسته به اینکه در کجای زمین باشیم برای برخی از مناطق روی زمین یک شب است و برای مناطق دیگر فردای آن شب است، اگرچه عرفا در مقام توضیح این مطالب به صورت عرفانی برآمده باشند ولی فهم کامل و دقیق این مطلب با تمام جزئیاتش در گروی فهم بهتر هندسهی مکان-زمان است که مطابق با آیات و روایات فعلاً فقط میدانیم که چیز زیادی در موردش نمیدانیم ... اما همین قدر را میدانیم که مسأله به این راحتی نیست که فضای پسزمینه را یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی یا نزدیک به اوقلیدوسی بگیریم که زمین که شکل آن به نظر کرهای سه بعدی یا نزدیک به آن میآید در آن حرکت میکند ... بیشتر بودن ابعاد فضا را به راحتی و از یک بحث ساده بر روی مفهوم طیالأرض و طیالسماء میتوان فهمید ... همچنین در روایات ما در مورد عرش صحبت از راست و چپ شده است، در قرآن صحبت از شرق و غرب شده است، و عرش خدا هم محیط است به کرسی که مطابق آیةالکرسی محیط است به کل آسمانها و زمین، و این عرش راست و چپ دارد ... رو و پشت دارد ... و کعبه درست زیر عرش است و کعبه هم راست و چپ دارد و رو و پشت دارد ... مطابق نظر مرحوم علامهی مجلسی در تفسیر آن روایات روی کعبه به سمت مقام ابراهیم علیهالسلام است چون روی هر بنا با درب آن تعیین میشود ... یعنی کرهی زمین انگار چندان هم کروی شکل نیست و آسمانها و زمین هم هندسهی سادهای آنطور که ما تصور کردهایم ندارند ... این مسائل روی همرفته و مسألهی زمینهای هفتگانه و ارتباط آنها با یکدیگر و زمینهای هفتگانه و استواری آنها بر ستونهایی که دیده نمیشوند (شاید چون احتمالاً در ابعاد دیگری هستند که به طور معمول به چشم نمیآیند) همگی خبر از جهل ما و به همراه ما تمام فیزیکدانان این دوره و دورههای گذشته نسبت به آفرینش آسمانها و زمینها دارد ... در واقع اگر مکان و زمان آنطور که ما فکر میکنیم نباشد طبیعی است که مفهوم حرکت و سرعت و شتاب را هم نخواهیم دانست و نه اندازهگیریهای طولهایمان اعتباری حقیقی خواهند داشت و نه اندازهگیریهای مدتهای زمانیامان ... دیگر سرعت نور هم یک مقدار ثابت C نیست ... به تبع آن مفهوم ماده و نیرو و قوانین بقاء و غیره نیز تنها صورت سایههای حقیقتی را به خود خواهند گرفت که ما چیز زیادی از آن را به دلیل محدود بودن حواس ظاهریامان به سه بعد نمیدانیم ... و این بحث سر دراز دارد ...[/SPOILER]
با توجه به برداشت فعلی مراجع مشکلی در این باره نداریم، حداکثر شما اگر نتوانستید قبله را تشخیص دهید به چهار جهت نماز بخوانید یا به فتوای مرجعتان راه دیگری را که ایشان از تفقه خود در دین به دست آوردهاند را در پیش بگیرید ...
همینطوری اگر بخواهم بگوییم شاید بشود گفت که مبنای اصلی در قبله عرش خداست که نماز هم معراج مؤمن است و نهایتاً انسان باید در عرش خدا به زیارت خدا برود و با او سخن بگوید، عرش خدا هم محیط بر همهی آسمانها و زمین هست و از این نظر نباید نگران بود (در نماز خوف که انسان حتی میتواند سوار بر مَرکَب هم بخواند یا در نماز کسی که دارد در دریا غرق میشود هم قبله شرط نیست، یعنی قبله شرط هست وقتی که امکان رعایت کردنش باشد، در نمازهای مستحبی هم که جز شاید در چند مورد قبله شرط نیست ولی توجه قلبی داشتن شرط قبول نماز است و عرش خدا هم مطابق روایت در قلب مؤمن است)، لیکن کعبه و بیتالمعمور و عرش هم به اعتباری محاذی هم شمرده شدهاند که رعایت آن اعتبار برای نماز فریضه خواندن عموماً شرط صحت شمرده شده است، به همین دلیل باید تکلیفاً به آن عمل نمود، وظیفهی ما هم عمل به فتوای مراجع تقلید است و ایشان اگر خودشان هم ندانند چرا و چطور در مجموع از روی آیات و روایات یک حکم خاص برای هر شرایطی که درش باشید مییابند که بسته به اینکه دلایل استخراج آن حکم چقدر برای ایشان روشن و محکم باشد بر اساس آن فتوا میدهند و یا احتیاط میکنند ...
به ذهن حقیر که نمیرسد بشود این حکم را دور زد اگر به نظر شما میرسد بیان بفرمایید تا رویشان فکر کنیم ...
یا علی علیهالسلام
سلام
در مورد قسمت طولانی که مجبور شدن تو اسپویلر بذارمش، هر چی فکر میکنم نمیفهمم که چطور بعدهای بیشتر از سه تا میتونه ما رو به جواب نزدیکتر کنه!! چیزی که به ذهن من میرسه اینه که بعدای بیشتر فقط این جوابو سختتر میکنه!!
من به شخصه با قبول چشم بسته ی حکم مراجع مشکل دارم! شاید تو فضاهای مجازی داستان حرام شدن قندو شنیده باشید!(کاری به راست و دروغش ندارم!) اگه من تو اون جامعه بودم، بدون دونستن دلیلش به این حکم اعتنایی نمیکردم!!
من الان میتونم حکمو دور بزنم!! من گرماییم! یعنی الان که هوا خیلی خنکه هم عرق کردم کمی! تو تابستون که این چندساله ماه رمضون بوده، یا میتونم نگیرم که بعدش برای یه وقت دیگه مجبورم بگیرم! یا اینکه طبق منطقه ای که برام معتدله بگیرم و مجبور نباشم دوباره بگیرمشون! قطعا گرفتنش آسونتره! الان برای من مناطقی که روز خیلی کوتاهی دارن معتدله! چون تحمل کم آبی و... رو ندارم بخاطر طبیعت بدنم!پس میتونم مناطقی مثل قطب شمال یا مناطق اطرافشو مبنا بگیرم و بدون مشکل روزه مو بگیرم!!
جامعه آماری صد نفره در تمام مراکز علمی معتبره.
مثالی هم که زدید اصلا ربطش رو متوجه نمیشم:Gig:
اتفاقا همه ادیان ابراهیمی جهانی اند، اما در بازه زمانی خود، یعنی با آمدن دین جدید و پیامبر جدید، دین قبلی متروک شده و دین جدید جایگزین قبلی خواهد شد. امروزه آخرین ورژن ادیان الهی اسلامه که پیشرفته تر از ادیان قبلیه.
اما ادیان غیر الهی اصولی کاملا غیر عقلانی مثل تناسخ دارند، که عقل پذیر نیست.
ثانیا تبعیت یک عده از یک مکتب باعث عقلانی شدن آن نمیشه.
بله معتبره، ولی تو این آزمایش من جامعه صدنفری ندیدم!! گفتم که، بیشتر جامعه ش 38نفری بود!!
گفتم که! این اصول کلا غیرقابل دسترسین! همونطور که یه مسلمان به تناسخ نگاه میکنه، یه هندو هم به معاد نگاه میکنه!! شما به هیچ عنوان نمیتونید بگید، نگا، فلانی مرد و تو بدن یکی دیگه نرفت، پس تناسخ غلطه!! چون برای اینکار باید تمام موجودات روی زمینو بررسی کنید تا بتونید اثبات کنید!! که عملا غیرممکنه!! تازه، مثل همه ادیان دیگه، چنتا مدعی تجربه هم داره!! یعنی چندین نفر گفتن ما فلانی بودیم که فلان سال مرده!!
گفتم که! این اصول کلا غیرقابل دسترسین! همونطور که یه مسلمان به تناسخ نگاه میکنه، یه هندو هم به معاد نگاه میکنه!! شما به هیچ عنوان نمیتونید بگید، نگا، فلانی مرد و تو بدن یکی دیگه نرفت، پس تناسخ غلطه!! چون برای اینکار باید تمام موجودات روی زمینو بررسی کنید تا بتونید اثبات کنید!! که عملا غیرممکنه!! تازه، مثل همه ادیان دیگه، چنتا مدعی تجربه هم داره!! یعنی چندین نفر گفتن ما فلانی بودیم که فلان سال مرده!!
سلام
بحث نگاه نیست! بحث عقلانی بودن و عقل پذیریه...
ظاهرا مبانی پلورالیزم شما داره اینجا خودشو نشون میده!
اگر حقانیت همه ادیان رو با وجود تناقضاتی که با هم دارن رو بپذیرید، در اصل قائل به اجتماع نقیضین و یا ضدین خواهید شد.
برای یک بحث عقلی لازم نیست تمام موارد رو بررسی کنیم، اصلا بررسی تمام موارد و استقرا تام در هیچ علمی اتفاق نمیافته، بنابراین شما مطلقا علم رو باید انکار کنید و بگویید ما هیچ علمی نداریم:Moteajeb!:
اگر با ادعا بشه تناسخ رو اثبات کرد، پس کسایی هم که ادعای خدایی کردن، خدا هستند!!!
شهود شخصی است و برای دیگران معتبر نیست، اگر مستند به دلیل عقلی بشه، به عنوان موید خواهد بود.
من به شخصه با قبول چشم بسته ی حکم مراجع مشکل دارم! شاید تو فضاهای مجازی داستان حرام شدن قندو شنیده باشید!(کاری به راست و دروغش ندارم!) اگه من تو اون جامعه بودم، بدون دونستن دلیلش به این حکم اعتنایی نمیکردم!!
مبنای این قبول حکم، تشخیص اعلمیت اون مرجع توسط شماست. اگه این تشخیص باشه دیگه تبعیت چشم بسته نیست.
البته یه راه طولانی تری هم برای رسیدن به حکم هست، اونم اینه که شما بری و تخصص بگیری(اینم شاید سالها طول بکشه) و اتفاقا توصیه هم شده... اما تا زمانی که متخصص نشدی و از راه دلیل نفهمیدی حکم غلطه، حق اظهار نظر رو نداری، مثل باقی علوم(مثلا کسی که اولیات فیزیک رو نمیدونه در مورد بیگ بنگ نظر بده و نقد کنه و یا ...)
سلام
در مورد قسمت طولانی که مجبور شدن تو اسپویلر بذارمش، هر چی فکر میکنم نمیفهمم که چطور بعدهای بیشتر از سه تا میتونه ما رو به جواب نزدیکتر کنه!! چیزی که به ذهن من میرسه اینه که بعدای بیشتر فقط این جوابو سختتر میکنه!!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ...
به جواب نزدیکترمان نمیکند بلکه حدود مسأله را روشن میکند که چه حواشی میتواند در این بین پیش بیاید که بدون توجه به آنها نمیتوان راحت نتیجهگیری نمود که اگر اینطور باشد پس باید آنطور باشد ... تمام آن متنی که مخفیاشان کردید پیرامون این مطلب شما مطرح شد که یک فلش به عنوان جهت کشیدید و مدعی شدید که کروی بودن زمین سبب میشود تا نماز عموم مردم در نیمکرهی پشت مکه به سمت فضا باشد و نه کعبه و قبله ...
Masood11;759636 نوشت:
من به شخصه با قبول چشم بسته ی حکم مراجع مشکل دارم! شاید تو فضاهای مجازی داستان حرام شدن قندو شنیده باشید!(کاری به راست و دروغش ندارم!) اگه من تو اون جامعه بودم، بدون دونستن دلیلش به این حکم اعتنایی نمیکردم!!
شنیدهام و نمیدانم که درست بوده است یا نه، اما در هر صورت پاسخ این بخش از فرمایش شما را استاد دادهاند ... اینکه هر کسی بخواهد به یک متخصص رجوع کند تلاشش را میکند و عقلش را به کار میگیرد تا بهترین متخصص و قابل اعتمادترین ایشان را بیابد و بعد از آن دیگر حکم عقل است که هر چه او گفت را بپذیرد ... اگر به عقل خودتان در انتخاب آن مرجع اعتماد داشته باشید دیگر عقل مجبورتان نمیکند که قبل از اطاعت کردن از او اول دلیل صدور آن حکم را بدانید ولی در هر صورت عقل توصیه میکند که در هر زمینهای به دنبال علم بروید، توصیه میکند ولی واجب نمیکند ...
Masood11;759636 نوشت:
من الان میتونم حکمو دور بزنم!! من گرماییم! یعنی الان که هوا خیلی خنکه هم عرق کردم کمی! تو تابستون که این چندساله ماه رمضون بوده، یا میتونم نگیرم که بعدش برای یه وقت دیگه مجبورم بگیرم! یا اینکه طبق منطقه ای که برام معتدله بگیرم و مجبور نباشم دوباره بگیرمشون! قطعا گرفتنش آسونتره! الان برای من مناطقی که روز خیلی کوتاهی دارن معتدله! چون تحمل کم آبی و... رو ندارم بخاطر طبیعت بدنم!پس میتونم مناطقی مثل قطب شمال یا مناطق اطرافشو مبنا بگیرم و بدون مشکل روزه مو بگیرم!!
جناب مسعود اگر دقت کنید در توضیحاتی که به شما دادم صحبت از رفع یک ناپیوستگی بود، رفع یک تکینگی، نه اینکه شرایط هر جا را از جای دیگر بگیرید ... در هر کجای دیگر از زمین که روز و شبش را کامل داشته باشد دیگر احکام همان زمینی که بر رویش هستید ملاک عمل خواهد بود، اگر الآن برایتان ضرر دارد که روزه بگیرید روزه برایتان حرام است تا در این نقطه هستید، ۶ ماه دیگر هم اگر رفتید جای دیگری که باز شرایطش طوری بود که روزه برایتان ضرر داشت و تا سال بعد هم شرایط به همین منوال بود در کل سال هم روزه برایتان واجب نمیشود ...
نویدجان به نظر من همون طور که یک مسلمان از دین به اندازه ی نیازش باید بدونه ، باید از علوم دیگه هم به اندازه ی رفع حاجت و کار راه انداز بلد باشه . یعنی همونطور که دانستن از دین نیازه پزشکی مثلا کمک های اولیه هم نیازه . کسی که بلد نباشه به ضرر خودشه و تاوان جهلش رو پرداخت میکنه . من فرقی بین اجتهاد در دین و سایر حرفه ها نمیبینم .
بله بنده هم با شما موافقم که انسان باید در زمینه های مختلف یک حداقل علوم پایه ای را داشته باشد تا در انجام امورات روزمره ی خود و حل مشکلات ساده اش وانماند اما وقتی مشکل بزرگ و تخصصی شد و راه حل آن از دایره ی دانش و فهم انسان خارج بود چاره ای جز رجوع به متخصص باقی نمیماند مثال بارز این مطلب هم همین علم پزشکی است . همه ی ما به اندازه ای از علوم پزشکی سرچشمه داریم و میتوانیم مشکلات و بیماری های ساده ی خود را حل کنیم مثلا میتوانیم سرماخوردگی های ساده را بدون مراجعه به پزشک و با استراحت و تغذیه ی مناسب درمان کنیم اما آیا قادریم یک تومر سرطانی و یا یک عفونت فراگیر در بدنمان را هم بدون مراجعه به پزشک حل کنیم ؟ جواب واضح است ((خیر)) درمورد علوم دینی هم همینگونه است وقتی مسائل پیچیده و تخصصی میشوند هیچ راهی جز رجوع به متخصص باقی نمیماند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ابتدا از شما و استاد عامل بدلیل تاخیر در پاسخگویی معذرت خواهی میکنم . این چند روزه یک مشکلی داشتم نتوانستم به سایت سربزنم
اما در ادامه
masood11;758627 نوشت:
این تصور شما درسته ولی روندی هزاران ساله داره و تازه جامع نیست! اتفاقا ما بوشهر هستیم و از وقتی بدنیا اومدمم بوشهر بودم! ولی 10 دقیقه راه رفتن زیر آفتاب باعث خشکی دهن و تشنگی شدیدم میشه! از بین کساییم که میشناسم خیلی کمن که بگن گرما عادیه یا ...! همه از گرما شاکین و تمام تلاششونو میکنن که تتا آفتاب هست بیرون نرن!!
طی چند سال اخیر که ماه رمضون توی تابستون بوده، من هر کی رو میدیدم میفهمیدم که روزه نیستن!! مادربزرگمم که چند روزی گرفت و بعد بدجور مریض و ضعیف شد و دیگه نتونست بگیره!!
دراینصورت در ماه رمضانی که مصادف با یک تابستان گرم است و روزه گرفتن برای شما مفسده و ضرر قابل توجه دارد میتوانید روزه نگرفته و درعوض روزه هایتان را در ماه های دیگر سال که هوا خنک تر و روزها کوتاه تر هستند قضا کنید. این صدبار
masood11;758627 نوشت:
درسته ولی من میخوام بدونم چرا و بر چه مبنایی! اینکه بگن استنباط کردیم وما هم بگیم چشم که نمیشه!!
براساس دو مبنا
1. قاعده ی عقلی که میگوید در انجام امور رجوع به متخصص کاری است که به عقل نزدیک تر است . (دفعه ی بعد یادت باشه رفتی دکتر برات هر دارویی نوشت بهش بگو بر چه مبنایی ببین بهت چی میگه باشه )
2. براساس دستوراتی که از ائمه ی معصومین (ع) برای مراجعه به مجتهدین در زمان غیبت به ما رسیده
این هم صد بار
masood11;758627 نوشت:
یکیش همون پیرمرده که بس مواد کشیده بود مار که نیشش میزد ماره میمرد!! مواردش زیاده ولی از طرف دیگه خوبی موادو نمیرسونه!! بحث عمر کردن و اینا به خیلی مولفه ها وابسته ست که در اغلب بحثا فقط یکیش بررسی میشه! پس سرش بحث نکنیم بهتره!
شما حرف های مستدل استاد عامل را قبول نمیکنید اونوقت می آیید اینجا همینطوری مثل باد هوا یه مطلبی رو میپرونید توقع دارید ما هم قبول کنیم ؟ مدرک ؟؟؟
masood11;758627 نوشت:
مردم زیادی هم عمر بالایی داشتن! مگه فقط علما بودن!!؟؟ اساسا اگه از زندگی راضی باشی، عمرت زیاد میشه!!
بنده هم نگفتم همه ی مردم عمر کمی دارند بلکه گفتم قشر علما اینگونه اند ما داریم قشری بررسی میکنیم نه فردی سوال اینجاست کدام قشر مانند قشر علمای اسلام عمری طولانی داشتند ؟
masood11;758627 نوشت:
از نظر عوام بله ولی از نظر دانشمندا نه! هیچ کدوم حداقل یه لینک به یه ژورنال علمی معتبر نداشت!!
واقعا قانع شدم یعنی اگر شما منبعی براش پیدا نکرده اید یا منبعش رو قبول ندارید یعنی معتبر نیست . بله
والسلام علی من اتبع الهدی
بله بنده هم با شما موافقم که انسان باید در زمینه های مختلف یک حداقل علوم پایه ای را داشته باشد تا در انجام امورات روزمره ی خود و حل مشکلات ساده اش وانماند اما وقتی مشکل بزرگ و تخصصی شد و راه حل آن از دایره ی دانش و فهم انسان خارج بود چاره ای جز رجوع به متخصص باقی نمیماند مثال بارز این مطلب هم همین علم پزشکی است . همه ی ما به اندازه ای از علوم پزشکی سرچشمه داریم و میتوانیم مشکلات و بیماری های ساده ی خود را حل کنیم مثلا میتوانیم سرماخوردگی های ساده را بدون مراجعه به پزشک و با استراحت و تغذیه ی مناسب درمان کنیم اما آیا قادریم یک تومر سرطانی و یا یک عفونت فراگیر در بدنمان را هم بدون مراجعه به پزشک حل کنیم ؟ جواب واضح است ((خیر)) درمورد علوم دینی هم همینگونه است وقتی مسائل پیچیده و تخصصی میشوند هیچ راهی جز رجوع به متخصص باقی نمیماند.
منم با شما کاملا موافقم . منظورم از اینکه گفتم فرقی بین اجتهاد و سایر حرفه ها نمی بینم این بود که همونطور که تو هر کدوم کارهای ابتدایی رو باید بلد باشیم توی کارهای تخصصی هم حتما به اهل فنشون مراجعه میکنیم و هر دو از این جهت یکسان هستند .
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ابتدا از شما و استاد عامل بدلیل تاخیر در پاسخگویی معذرت خواهی میکنم . این چند روزه یک مشکلی داشتم نتوانستم به سایت سربزنم
اما در ادامه
دراینصورت در ماه رمضانی که مصادف با یک تابستان گرم است و روزه گرفتن برای شما مفسده و ضرر قابل توجه دارد میتوانید روزه نگرفته و درعوض روزه هایتان را در ماه های دیگر سال که هوا خنک تر و روزها کوتاه تر هستند قضا کنید. این صدبار
براساس دو مبنا
1. قاعده ی عقلی که میگوید در انجام امور رجوع به متخصص کاری است که به عقل نزدیک تر است . (دفعه ی بعد یادت باشه رفتی دکتر برات هر دارویی نوشت بهش بگو بر چه مبنایی ببین بهت چی میگه باشه )
2. براساس دستوراتی که از ائمه ی معصومین (ع) برای مراجعه به مجتهدین در زمان غیبت به ما رسیده
این هم صد بار
شما حرف های مستدل استاد عامل را قبول نمیکنید اونوقت می آیید اینجا همینطوری مثل باد هوا یه مطلبی رو میپرونید توقع دارید ما هم قبول کنیم ؟ مدرک ؟؟؟
بنده هم نگفتم همه ی مردم عمر کمی دارند بلکه گفتم قشر علما اینگونه اند ما داریم قشری بررسی میکنیم نه فردی سوال اینجاست کدام قشر مانند قشر علمای اسلام عمری طولانی داشتند ؟[/][/]
واقعا قانع شدم یعنی اگر شما منبعی براش پیدا نکرده اید یا منبعش رو قبول ندارید یعنی معتبر نیست . بله
والسلام علی من اتبع الهدی
سلام
آیا سر موعد بهتره یا قضا!؟؟ تا اونجا که میدونم سروقت توصیه میشه! پس اگه حکمی هست که میتونه عملو سر موقع اجرا کنه باید ارجعیت داشته باشه!!(حکم تغییر ساعت!)
من تا حدودی با پزشکی هم آشنا هستم! پس اگه برای سرماخوردگی ساده رفتم دکتر و اون a.s.a برام نوشت، باید ازش بپرسم چرا!! چون به نظر خودم لازم نیست!
اینم صدمین بار من! حکمو از شکمشون که در نمیارن!! سوال من اینه که از کجا آوردن!
شما تلویزیون نگاه نمیکنید!؟ اگه نه که یه سرچ ساده هم مطلبو میاره!
من دانشمندای زیادی میشناسم که در این حد زندگی کردن! همینطور فیلسوفا! راسل، شوپنهاور، انیشتین، هاوکینگ که هنوزم زنده ست،هایزنبرگ و....!(غیر از اینا 10 20تا رو شانسی چک کردم، همه 70 تا 80 بودن!)
من باید بیام برای مطلبی که قبولش ندارم، منبع پیدا کنم!!؟؟ تا اونجا که میدونم طرف مدعا باید منبع براش بیاره!!
من تا حدودی با پزشکی هم آشنا هستم! پس اگه برای سرماخوردگی ساده رفتم دکتر و اون a.s.a برام نوشت، باید ازش بپرسم چرا!! چون به نظر خودم لازم نیست!
اینم صدمین بار من! حکمو از شکمشون که در نمیارن!! سوال من اینه که از کجا آوردن!
سلام
برای استنباط احکام فقهی حد اقل تسلط به چند علم برای فقیه ضروریه: علوم فقه، اصول، درایه، رجال، لغت، صرف، نحو، معانی وبیان، فقه الحدیث، تفسیر، تاریخ و سیره اهل بیت(ع). البته علاوه بر اینها باید به موضوعات روز نیز آگاهی داشته باشند تا بتوانند از منابع، احکام را استنباط کنند. کسی که بخواهد استدلال این بزرگواران را بفهمد و یا احیانا اشکالی مطرح کند باید به این علوم آگاهی نسبی(نه در حد فقیه) داشته باشد. معمولا شاگردان درس خارج مراجع در این حد هستند. اما اگر شما طالب فهم دلیل این احکام هستید این گوی و این میدان! به سایت مراجع قسمت درس خارج فقه باب صلاه بخش اتجاه القبله مراجعه کنید(البته مراجعی که باب صلاه را در سایت خود بارگزاری کرده اند).
برای کمک به شما بنده چند روایت در این باب میگذارم:
1. قَالَ الصَّادِقُ (ع) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْيَا.(من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص272)
2. وَ قَالَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ ذَكَرَهُ لَهُ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ وَ لَا تَقَلَّبْ بِوَجْهِكَ عَنِ الْقِبْلَةِ فَتَفْسُدَ صَلَاتُكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لِنَبِيِّهِ ص فِي الْفَرِيضَةِ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ فَقُمْ مُنْتَصِباً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ لَمْ يُقِمْ صُلْبَهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ وَ اخْشَعْ بِبَصَرِكَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَرْفَعْهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ لْيَكُنْ حِذَاءَ وَجْهِكَ فِي مَوْضِعِ سُجُودِكَ .( من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص278)
3. وَ رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا عَصَفَتِ الرِّيحُ بِمَنْ فِي السَّفِينَةِ وَ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى أَنْ يَدُورَ إِلَى الْقِبْلَةِ صَلَّى إِلَى صَدْرِ السَّفِينَةِ.(من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص280)
اینم معنای وجه و اتجاه از کتاب لغت:
الوَجْهُ: مستقبل كل شيء. و الجِهَةُ: النحو. يقال: أخذت جِهَةَ كذا، أي: نحوه. و رجل أحمر من جِهَتِهِ الحمرة، و أسود من جِهَتِهِ السواد. و الوِجْهَةُ: القبلة و شبهها في كل شيء استقبلته و أخذت فيه. تَوَجَّهُوا إليك، يعني: ولوا وجوههم إليك. و التَّوَجُّهُ: الفعل اللازم. و الوُجَاهُ و التُّجَاهُ: ما استقبل شيء شيئا. تقول: دار فلان تُجَاهُ دار فلان. و المُوَاجَهَةُ: استقبالك الرجل بكلام. أو وَجْهٍ.(كتاب العين ج4 66)
البته آیاتی هم در این زمینه داریم که باید به اونها هم مراجعه کنید.
موفق باشید...
Masood11;760597 نوشت:
من باید بیام برای مطلبی که قبولش ندارم، منبع پیدا کنم!!؟؟ تا اونجا که میدونم طرف مدعا باید منبع براش بیاره!!
هر نظر علمی که داده میشه باید مستند باشه، مدعی و منکر هر دو باید دلیل داشته باشند. مباحث علمی مثل دادگاه نیست که فقط از مدعی شاهد بخوان!
اگر کسی منکر مطلبی علمی میشه باید با استدلال و دلیل اون مطلب رو نقد کنه، صرف اینکه من این مطلب رو قبول ندارم دلیل نیست.
من دانشمندای زیادی میشناسم که در این حد زندگی کردن! همینطور فیلسوفا! راسل، شوپنهاور، انیشتین، هاوکینگ که هنوزم زنده ست،هایزنبرگ و....!(غیر از اینا 10 20تا رو شانسی چک کردم، همه 70 تا 80 بودن!)
میزان سن افراد وابسته به متغیر های زیادی است. بعضی افراد بنیه بدنی خوبی دارند و برخی نه، در اصناف مختلف هم از بنیه ضعیف تا قوی داریم. بنابراین طول عمر در صنف خاصی دلیل بر خوب بودن اون صنف نمیتونه باشه اما ممکنه موید باشه. به عبارتی اگر دین یک فاکتور برای طول عمر و سلامت باشه ممکنه چندین فاکتور دیگه هم در کنار این فاکتور موثر باشه.
آیا سر موعد بهتره یا قضا!؟؟ تا اونجا که میدونم سروقت توصیه میشه!
اگر شما یقین کنید که روزه برای شما زیان قابل توجهی دارد در آن شرایط دشوار برشما حرام میشود و دیگر بحث ارجحیت و فضیلت در اینجا معنا ندارد .
Masood11;760597 نوشت:
من تا حدودی با پزشکی هم آشنا هستم! پس اگه برای سرماخوردگی ساده رفتم دکتر و اون a.s.a برام نوشت، باید ازش بپرسم چرا!! چون به نظر خودم لازم نیست!
پاسخ به این مطلب شما در پاسخ به پست برادر mahdi داده شده میتوانید به این پست در همین تایپیک مراجعه کرده و پاسخ این مطلب را بگیرید
Masood11;760597 نوشت:
من دانشمندای زیادی میشناسم که در این حد زندگی کردن! همینطور فیلسوفا! راسل، شوپنهاور، انیشتین، هاوکینگ که هنوزم زنده ست،هایزنبرگ و....!(غیر از اینا 10 20تا رو شانسی چک کردم، همه 70 تا 80 بودن!)
اولا همانطور که استاد عامل فرمودند طول عمر به عوامل متعددی بستگی دارد. ثانیا ما معتقدیم هرکسی که درست زندگی کند به احتمال زیاد عمر طولانی خواهد داشت و عمر این افراد هم بدلیل سبک زندگی علمی شان استعلت زندگی طولانی این افراد تاحد زیادی به روش زندگی علمی شان برمیگردد و اتفاقا این وجه تشابه میان علمای اسلام و این افراد مبین علمی بودن دستورات اسلام است .
Masood11;760597 نوشت:
من باید بیام برای مطلبی که قبولش ندارم، منبع پیدا کنم!!؟؟ تا اونجا که میدونم طرف مدعا باید منبع براش بیاره!!
مدعی منبعش را ارائه کرده حال این شما هستید که باید برای رد آن مدارک صحیح ارائه کنید.
Masood11;760597 نوشت:
حکمو از شکمشون که در نمیارن!! سوال من اینه که از کجا آوردن!
پاسخ شما بارها داده شده است .از آیات قرآن و احادیث رسول خدا (ص)و ائمه ی اطهار (ع) والسلام علی من اتبع الهدی
مثال میزنم که تازه این در دین زحمتی نداره یه عامه هم میتونه از دین استنباط کنه و از احکام روز که شما میگید چاره اندیشیه اینه که میگند رد شدن از چراغ قرمز حرامه از نظر شما علما در دهان دین گذاشتند و از روی هوا نظر دادند
یعنی غیر مسلمونا از چراغ قرمز رد میشن؟!
scrw;758767 نوشت:
بعد سطحی نگاه کردن بدون تفکر شما اینه که میگید رژیم اسلامی نیست شما مجریان اسلام رو با نظام اسلامی اشتباه گرفتید
نه اتفاقا منظورم خود سیستم بود که اسلامی نیست
ما کجا در اسلام انتخابات و پارلمان و رئیس جمهور داشتیم؟ ما در اسلام یک مقبولیت اولیه و بیعت باخلیفه داریم همین
از سیستم غیر اسلامی نمیتوان اسلام درآورد
نکنه فکر میکنید امام زمان عج ظهور کنند رفراندوم میگذارند و پارلمان ایجاد میکنند!
حقیر تصور میکنم ، اگر دین اسلام به طور عام و به طور خاص دین اسلام مبتنی بر تشیع ، مبتنی بر امامت اثنی عشری مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، یک امر جهانی میبود به نظر میرسه باید توزیع باورمندان آن هم یک توزیع نرمال (توزیع آماری منظور هست) در سطح جهان میداشتند! در صورتی که اینگونه نیست و کلا ما شیعیان که برحقیم 99 درصدمان در ایران و لبنان و اندکی در عراق و افغانستان مستقریم. و کمتر از یک درصد در بقیه دنیا هستند. ضمن آنکه ما همان حدود یک درصد جمعیت جهان هستیم. در صورتی که از یک امر جهانی انتظار میرود بیش از اینها استقبال شود
بد نیست مثالی از مواردی که جهانی بودنش مسجل است بزنیم تا موضوع روشن تر شود. مثلا اخلاق یک حقیقت و امر جهانی است. مثالی از مصادق آن، شما در هر جای دنیا که تشریف ببرید دزدی مضموم است و به عنوان حقیقت جهانی پذیرفته شده است هرچند کسانی باشند که دزدی هم بکنند. لذا اگر چه تعداد انسانهای دزد در جوامع با هم متفاوت هم باشد باز هم توزیعشان نرمال است. مثلا اینگونه نیست که فقط یکی دو کشور بیابید که 99 درصد جمعیتش دزدی را مضموم بدانند و 170 کشور بقیه جهان دزدی را غیر مضموم!
حقیر تصور میکنم ، اگر دین اسلام به طور عام و به طور خاص دین اسلام مبتنی بر تشیع ، مبتنی بر امامت اثنی عشری مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، یک امر جهانی میبود به نظر میرسه باید توزیع باورمندان آن هم یک توزیع نرمال (توزیع آماری منظور هست) در سطح جهان میداشتند!
سلام دوست عزیز
توضیع جمعیتی و استقرار جغرافیایی ربطی به حقانیت نداره، چرا که ممکنه در جوامعی با ایده و تفکری مقابله بشه و نذارن اون تفکر رشد کنه، همانطور که در غرب میبینید اسلام ستیزی از طریق رسانه ها و دولت ها وجود داره.
از طرفی جهانی بودن یک دین به طرز تفکر اون دین برمیگرده که آیا برای تمام بشر قانون داره یا نه؟ مثلا همین بحث اخلاق که مطرح کردید، بخش عمده ای از دین اسلام رو در بر میگیره(دین از سه بخش تشکیل شده: عقاید، اخلاق و احکام).
همچنین بحث ما در مورد جهانی بودن اسلامه، با تمام فرقه ها، نه یک فرقه خاص. هرچند طبق آیات و روایات این اتفاق در آخر الزمان محقق خواهد شد. امام رضا(ع) میفرماید: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ ترجمه: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند. راوی سوال میکند، امر شما چطور زنده میشود؟ حضرت میفرماید: علوم ما را فرا بگیرد و به مردم آموزش دهد، همانا اگر مردم زیبایی های سخنان ما را بدانند، از ما پیروی خواهند کرد.(عيون أخبار الرضا عليه السلام / ج1 / 307)
پرسش:
آیا اسلام دینی جهانی است؟ بطوری که برای مسائل جدیدی مانند نماز خواندن در فضا و یا روزه گرفتن در مناطق قطبی نیز پاسخ منطقی داشته باشد؟
پاسخ:
ملاک جهانی بودن یک دین، جامعیت در حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام آنست، بطوری که برای نوع بشر برنامه جامعی ارائه کند و تمامی نیازهای مادی و معنوی آنها را برطرف کند. جهانی بودن این دین را می توان از خطاب آیات قرآن و عملکرد رسول خدا (صلی الله عليه و آله) برداشت نمود. به عنوان مثال پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله) به سران كشورهايی مانند: روم، ايران، مصر و... نامه نوشتند و همه را به پذيرفتن دين اسلام دعوت كرده است، اگر دين اسلام، جهانی نبود، چنين دعوت عمومی انجام نمی گرفت.
همچنین برخی آیات قرآن به روشنی بر این مطلب دلالت می کنند. از باب نمونه می توان به آیات زیر اشاره کرد:
1. «قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعاً»؛ اي رسول ما به خلق بگو كه من بر همه شما جنس بشر رسول خدايم.(1)
2. «و ما ارسلناك الا كافة للناس»؛ و ما تو را جز براي اينکه عموم بشر را بشارت دهيم نفرستاديم.(2)
3. «و ما ارسلناك الارحمة للعالمين»؛ واي رسول ما تو را نفرستاديم مگر آنکه رحمت براي اهل جهان باشد.(3)
4. «تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا»؛ بزرگوار آن خداوندي است كه قرآن را بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر و خدا ترس گرداند.(4)
5. «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله ...»؛ او خدايي است كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را قرآن و دين حق به عالم فرستاد تا او را بر همه اديان غالب گرداند... .(5)
از طرفی اصول کلی اعتقادات و اخلاق در همه انسانها دارای ملاک واحد است و منوط به زمان و مکان خاص نیست، مانند: اعتقاد به خدای واحد و معاد یا دوری از دروغ و ظلم، مربوط به زمان و مکان خاص یا شخص خاصی نیست. اما احکام دارای انعطاف بیشتری است، به این معنا که گاهی شرایط زمانی و مکانی در آن تاثیر می گذارد. و به همین دلیل باید فقه اسلامی پویا باشد و در هر دورانی مراجع و مجتهدان از منابع دینی احکام مخصوص آن زمان یا مکان را استنباط کنند.
همچنین خداوند در قرآن می فرماید: «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج...»؛ و(خداوند) بر شما در دين هيچ مشقت و سختى قرار نداد.(6)
به همین دلیل علماء حکم داده اند هرگاه برخی از احکام برای شما مشقت شدید ایجاد کرد، از گردن انسان ساقط اند، مانند روزه گرفتن در گرمای تابستان برای کسی که مریض یا ناتوان است. از این رو مراجع در این مورد می فرمایند: انسانها در مناطق قطبی یا فضا، باید مطابق مناطق معتدل و معمولی در زمین عبادات خود را انجام دهند.
سلام علیکم
شاید موضوع را خوب نگرفته اید .
دنیا به سرعت در حال پیشرفت است و چیزهای جدید داره میاد دین اسلام هم یک مبنا و پایه هایی در قرآن و سنت قرار داده که بر اساس آن طبق نیاز و زمان علمای وقت آنها را تحلیل و تطبیق می کنند.
برا تحلیلو تطبیقش بنده نظرمو گفتم در بالا البته من عالم نیستم!
[="Franklin Gothic Medium"] Masood11;759108 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلم جناب مسعود
حافظهی ضعیف بندهی سراپا تقصیر را به حساب سنّم بگذارید، تا جایی که یادم هست سؤالات شما سر اعتبار علم احتمالات بود و فرگشت که در هر دو زمینه به صورت ریاضی و فلسفی برایتان توضیح داده شد که کجای بحثتان اشکال دارد و اینکه اگر بحث را درست انجام دهید به چنان مواضعی نخواهید رسید، چیزی که رندوم حقیقی باشد وجود ندارد و اگر داشته باشد قابل اثبات نیست و فرگشت هم تنها یک نظریه سوار شده بر مشاهداتی است که آن مشاهدات را به صورتهای دیگر هم میتوان توضیح داد و حتی یک دلیل ساده هم نداریم که نشان دهد فرگشت تنها توضیح ممکن برای آن مشاهدات است و در نتیجه باید به آن باور داشت ... سؤالات دیگرتان هم کموبیش به همین دو مورد باز میگشتند، تا جایی که در ذهنم مانده است، این مواضع اما خیلی سستتر از آن هستند که افراد حقیقتطلبی چون شما بر آنها تکیه کنند و کل زندگیاشان را بر روی آنها قمار نمایند ... حتی از نگاه علم احتمالات هم فرض درست بودن احتمال ناچیزی که مدّ نظر شماست که خدا نباشد و رها کردن احتمال بزرگ و مهم وجود خدا غیر عقلایی است ... حالا در این میانه چه دستآوردی کسب کردید که باعث شد که دست از پرسیدن سؤالات تحقیقی بردارید و رو به پرسیدن سؤالات تخریبی بیاورید؟ :Gig:
به نوبهی خودم شکر خدا در بحث با شما مسائل زیادی را یاد گرفتم که ایمانم به اسلام محکمتر شد ولی انصاف این است که نخواهم به بهای نابودی شما پیشرفت کنم و در عوض ترجیح بدهم که با هم رشد نماییم ... در قالب سؤالات تحقیقی میتوان به نتایج خیلی بهتری رسید ... مثلاً در همین تاپیک آیا سؤالی برایتان باقی ماند که جوابش را نگرفته باشید و یا آیا برایتان سؤالی باقی ماند که در موردش حتی جوابی که مانعتان از راحت و صریحاً محکوم کردن اسلام شود هم نگرفته باشید؟ اگر نه آیا معترف هستید به اینکه اسلام از آن جهت که فکر میکردید ضعفی ندارد یا مسأله جای تأمل بیشتر دارد و اسلام به این راحتی محکوم نمیشود و یا اینکه صرفاً خواهید گفت که اگر نتوانستید اسلام را محکوم کنید از ضعف شما بوده است که نتوانستید آن ضعف را اثبات کنید؟ در همان نوبتهایی که بحث بر روی اعداد رندوم و علم احتمالات داشتیم هم وقتی جواب تمام سؤالاتتان را میدادیم چندان اسلام را از اتهاماتی که متوجهش کرده بودید مبرّا نکردید، متوجه نشدم که در گذشته هم کدام سؤالاتتان تحقیقی بوده است ... :Gol:
یا علی علیهالسلام
جهانی شدن از موضوعات مهمی است که در رشته های علوم سیاسی، اقتصاد، جامعه شناسی،مدیریت و... مورد توجه و پژوهش علمی قرار می گیرد. از جمله علّتهای ایجاد کننده جهانی شدن می توان به گسترش وسایل ارتباط جمعی، نزدیکی فرهنگها و تمدنها به یکدیگر، کسترش مدرنیزم در جهان و ... اشاره کرد. جهانی شدن دارای جهان بینی خاصی است که با استفاده از مبانی و اصول خود، به تفسیر جهان، جامعه و انسان می پردازد و عملکردها و جهت گیریهایش را بر اساس این اصول قرار می دهد. جهانی شدن، به طور قطع پدیده ای است کارکردی و نمی توان از آثار آن بر ابعاد مختلف جامعه غافل شد. این پدیده دارای کارکردهای مثبت و منفی خاصی است که شناخت این کارکردها و تبیین آنه، جوامع را در واکنش درست نسبت به پیامدهای آن یاری خواهد کرد. هدف ما در این پژوهش شناخت نوع نگرش و نگاه جهانی شدن نسبت به جهان واقعیتها ، جامعه، انسان و همچنین درک وسعت و ابعاد این پدیده به عنوان موضوع مهم دوران معاصر می باشد. تلاش ما صرفاً یک توصیف و تعریف ساده نیست بلکه به تفسیر و نقد مبانی و اصول جهانی شدن از دیدگاه اسلام پرداخته و به مقایسه جهان بینی و نگرش اسلام به جهان، جامعه و انسان با جهان بینی لیبرالیزم و سکولاریزم می پردازیم. روش تحقیق این پژوهش بر اساس تحلیل محتوای مقایسه ای می باشد. بدین صورت که ما در کنار تفسیر و تبیین مبانی، ابعاد و تأثیرهای جهانی شدن به نقد اصول نظری و تحلیل برخی برخی از نتایج و آثار منفی جهانی شدن می پردازیم. جامعه اطلاعاتی ما عبارت است از اکثریت کتابها، مقالات، سخنرانیها و... که در زمینه جهانی شدن نگاشته شده و نمونه اطلاعاتی ما عبارت است از مجموعه آثاری که در زمینه بررسی و نقد جهانی شدن نوشته شده و محقق تلاش نموده تا بدانها دسترسی پیدا کند.
سلام
چیزی که میفرمایید درسته ولی جواب من نیست! من میخوام بدونم این حکم کجا به اون موارد میرسه!؟(قران وسنت و...!)
یعنی امام معصوم درباره ی نماز خوندن تو فضا حکم داده!؟؟ اگه اینطوره که زودتر بذارید تا تاپیک کش پیدا نکنه!!
نه واقعا انگار یادتون رفته!! البته شایدم متوجه اون تاپیکا نشده باشید! اگه اغراق نکرده باشم نصف تاپیکایی که ایجاد کردم فقط برای آگاهیم بوده!
سوال تحقیقی بیشتر اوقات مثل اینه که تو مسابقه ی طناب بازی، رو خط وسط وایسی و بازی رو شروع کنی!! احتمال اینکه بتونی دیدگاه خودتو بررسی کنی خیلی پایینه و احتمال اینکه به دیدگاه مقابل برسی بیشتره! در حالی که هدف از پرسش ارزیابیه! پس موقع پرسش باید تا میتونی از خط وسط دور بشی!!
در مورد جوابی که اینجا گرفتم: اینکه با وجود گردی زمین، اگه به طرف قبله نماز بخونیم، به خط عمود بر کعبه وصل میشیم اولش برام قابل قبول بود ولی الان که بهش فکر میکنم میبینم که این فقط برای(در صورتی که کعبه رو قطب شمال در نظر بگیریم!!) نیم کره شمالی معنا میشه و نیم کره جنوبی اصلا به هم نمیرسن!!(قبول دارید که وقتی دو خط از هم دور میشن، هیچوقت به هم نمیرسن!!؟؟)
بحث قبله تو سیارات دیگه هنوز برام جای سواله و چنین چیزی رو نمیتونم قبول کنم که قبله زمین یا خورشید باشه!! چون مبناشو نمیشناسم!
در مورد روزه کمی قانع شدم ولی هنوزم نمیتونم به این فکر نکنم که با کمی تغییر دیدگاه تو این زمینه میشه حکمو دور زد!!(چون اعتدال برای هر کس معنای متفاوتی داره و...!)
[="Times New Roman"][="Black"] Masood11;759307 نوشت:
اگه من بگم
الان
روز هست
و
شب نیست
شما برای محکوم کردن من میای روز رو می چسبونی به نیست ، شب رو می چسبونی به هست. بعدش هم میگی چطور ممکنه الان شب باشه در حالی که روزه؟
الان از جمله ی من ، نائب امام زمان رو ول کردی چسبیدی به امام معصوم ، طوری که انگار من فقط گفتم امام معصوم.
این ترفندها خیلی وقته خز شده. :Nishkhand:[/]
سلام
مقاله پروست یه مقاله مشهوره که در چندین کتاب و مقاله علمی به عنوان رفرنس استفاده شده، عبارت زیر رو توی گوگل سرچ کنید متوجه عرض بنده میشید: propst 1980 religious
ایشان با سیصد دانشجو این تحقیق رو انجام داده و بسیار معتبره...
اولا زندگی راحت مساوی با آسایش و راحتی روان نیست!
ثانیا جامعه آماری باید شرایط یکسان داشته باشند.
اون عبارات رو سرچ کنید پیدا میکنید. و السلام علی من التبع الهدی...
سلام
دوستان اگه بحث های دو طرفه رو در پیام خصوصی ادامه بدن بهتره مگر اینکه به بحث ربط داشته باشه و یا برای بحث مسیر جدیدی باز کنه.
ممنون
البته در مورد قنوت فارسی برخی مراجع مانند ایت الله مظاهری جایز میدانند و غالبا خیر. بهتره به مرجعتون مراجعه کنید. و یا بهتره دعای فارسی رو بعد نماز انجام بدید که یکی از زمانهای استجابت دعاست.
موفق باشید...
این مطلب ربطی به بحث ما نداره:read:
مقالات مطرح شده نیامدن قلمبه و سلمبه یه مطلب غیر عقلی رو به مردم غالب کنند، بلکه یک سری تحقیقات معتبرن که رفرنس مقالات دیگه هم قرار گرفتن...
به نظر میرسه شما به جای قبول حق فرافکنی میکنید:Nishkhand:
لطفا سند معتبر ارائه کنید...
حتمنم امام زمان اومد در گوش شما گفت فلانی نائب منه!!! خوبه که اقلا فهمیدیم وقتی نائب امام زمان یه جا باشه اوضاع رفاه مردم چجوریه!!! خودش بیاد که دیگه....!!! والا تا اونجا که من میدونم امام زمان فقط 2 3تا نائب داشت و اونم تو زمان غیبت صغرا!
سلام
بطور قطع نمیتونم نظر بدم! بعد از اینکه بررسیش کردم نظرمو میگم!
شاید منظور منو بد متوجه شدید! منظور من از زندگی راحت، دقیقا آسایش روانیه! تو هر جامعه ای شبیه اکثریت بودن آرامش بیشتری داره!!
در این صورت باید اسم تحقیق باشه تاثیر مذهب بر یک جامعه ی مذهبی یا آمریکا!! مثلا اگه تو قطب یه بررسی بکنن و بگن 100 درصد جمعیت لباس گرم میپوشن، این تحقیق قطعا برای عربستان غیرمعتبره!
پ ن: بعد از سرچ اون جمله یه فایل گیر آوردم که خلاصه اون آزمایش و چنتا آزمایش دیگه رو آورده بود! نکته اول اینکه جامعه آماریش شدیدا پایینه! بیشترین آزمایش 38 مورده!! از طرفی یکی از آزمایشا که از قضا آخرینشم بوده(سال 1994) ورق برگشته! یعنی نتیجه دقیقا برعکس شده!
تو قسمت نتیجه گیری هم تا اونجا که خوندم نوشته اختلافشون تفاوت چندانی با صفر نداره!!
لینکشو میزارم، شاید من بد خونده باشمش!!
https://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&uact=8&ved=0ahUKEwiQge6N9cTJAhUDOhoKHRPEB5UQFggcMAA&url=http%3A%2F%2Fwww.psy.miami.edu%2Fehblab%2FReligion%2520Papers%2FReligion-Accommodative%2520Counseling.pdf&usg=AFQjCNGxa6klXeRnTKCvjhyAckkRkqsQyg&sig2=9qPSC2WQLrM0jk8YtE6yLA
سلام
اگه توی یه جامعه صد نفر بی دین و بقیه دیندار باشند هم میشه این تحقیق رو کرد و معتبر خواهد بود و همینطور اگر تعداد مذکور بر عکس باشه.
لطفا سعی نکنید با مغالطه بحث رو منحرف کنید!
این تحقیقات هیچ ربطی به مثال قطب و لباس نداره، باید اینطور میگفتید اگه توی قطب دیدن انسانها قلب و جریان خون دارند پس میتونن نتیجه بگیرن توی عربستان هم همینطوره و نتیجه درست بود، چون نیاز به پرستش در نهاد انسانهاست، حتی شخص سکولار و یا لائیک هم برای خودش اعتقادی داره و خداش بی خداییه!
در نهایت اینقدر از این شاخه به اون شاخه نپرید!
شما میگید مقاله رو پیدا نمیکنم، بنده به شما ادرس اون مقاله رو میدم... بعدش شما از یه جای دیگه سر در میارید:Gig:
اصل بحث ما جهانی بودن اسلامه، پذیرش اصوا دین اسلام هم با دلایل عقلی امکان پذیره. اما مباحثی مانند منافع دنیوی داشتن دین، بصورت جنبی است. بدین ترتیب حتی اگر شما این منافع دنیوی رو قبول هم نکنید خللی به اصل بحث وارد نمیشود.
اسلام برای تضمین ابدیت ماست هر چند دنیای ما را هم تامین میکند...
شما ظاهرا فرض کردید که نماز شما مستقیم از مقابل صورتتون و بصورت کاملا مستقیم وارد جو میشه... تقریبا شبیه شکل زیر:
اما میشه اینطوری هم تصور کرد!!! البته اگر جاذبه رو موثر بدانیم...
برادر چندین بار گفته شد فقط جهت ملاکه، جهت...
هیچ کدام از تصورات بالا صحیح نیست، برای ظاهر عمل و شکل نماز همین جهت کافیه، اما خود عمل اگر خالصانه باشه بالا میره(بالای مکانی و جهتی منظور نیست، بلکه منظور قرب الهی است؛ الیه یصعد الکلم الطیب...)
[="DarkOliveGreen"] Masood11;759111 نوشت:
سلام
من باشم با کله وامیستم شاید مدل جدید اومده . بزنم حال کنم با کلم! توش که خوشکل نی حداقل روش خوشکل باشه
اما جدا از شوخی. کسی کار غیر ممکن از کسی نمیخوات. کسی کاری که در توان کسی باشه ازش نمیخوات. یه دوبار ببینه نمیتونه. بیخیال میشه ازش و یا روش دیگه پیدا میکنه. این یعنی خلاقیت بعلاوه ی (خخخ بعلاوه رو حال کردی:khandeh!:) هنر[/]
سلام
معتبر پیش کی!؟؟ از نظر علمی، تحقیقی معتبره که تمام مولفه هاش در اون مورد آزمایش مشخص باشه!! مثلا اگه بخوان تاثیر فلان دارو روی چشمو بررسی کنن، به هیچ عنوان اسم تحقیق نمیشه بررسی فلان دارو روی سلامتی!! اسمش دقیقا میشه روی چشم!
چرا ربط نداره!؟؟ همونطور که نمیشه دمای یه جا رو برای کل دنیا حساب کرد، نمیشه هم یه وضعیت اجتمایی رو برای کل دنیا حساب کرد! البته مثلا برای همونی که فرمودید(قلب و جریان خون!) میشه گفت!
البته میتونه هم بشه!! اگه چندین آزمایش تو جاهای مختلف با جامعه آماری حداقل 100 نفر انجام بشه، میتونه برای کلم در نظر گرفته بشه!
چطور از جای دیگه سردرآوردم!؟؟ اگه لینکی که دادمو ببینید، داخلش نتیجه ی اون آزمایشم هست!
اینجوری که میتونیم بگیم مسیحیت و یهودیت و بودا و هندو و... هم جهانی هستن!! چون اصول اونها هم قابل پذیرشه!!(کلا اصول همه ی ادیان میتونه درست باشه و میتونه نباشه! چون اغلب چیزاییه که نمیشه بهش دست بزنی و تنها به باور باورمندانش هست!! به اصطلاح غیبیه!!)
از نظر فیزیک گرانش روی ماده تاثیر میذاره! ولی نماز که مادی نیست!! پس با کمی تخفیف بصورت نور در نظرش میگیریم! و نورم چندان جذب گرانش زمین نمیشه!
خب مگه در مورد جهت بحث نکردیم!؟ خلاصش: چرا جهت؟ چون باعث وحدته! این وحدت تو نقطه مقابل مکه چطوره!؟ ....! تا همینجا بحث شد فقط!!
[=Franklin Gothic Medium] Masood11;759307 نوشت:
Masood11;759307 نوشت:
Masood11;759307 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
بله یا واقعاً یادم رفته و یا متوجهشان نشدهام، ولی وقتی میگویید بوده خوب لابد بوده است، پس ببخشید که استبعاد کردم :Gol:
این کاری که در این پست کردید که نوشتید که چرا قانع نشدید یا کجایش را اشکال دارید کار خیلی خوبیه و خودش جبنهی تحقیقی سؤال را تقویت میکند :Gol:
:Gig:
... بگذریم
شما اصالت جهت را به خطهای مستقیم فضای R3 دادهاید ولی ظاهراً این مسأله اشکال دارد ... در روایت آمده که در داخل مسجدالحرام کعبه قبله است، در داخل حرم امن الهی مسجدالحرام قبله است و در خارج از حرم دیگر خود حرم قبله است برای تمام زمین و این برای کاربرد مدّ نظر ما شامل تمام کرهی زمین میشود ... یعنی تا وقتی که از محدودهی کرهی زمین خارج نشدهایم این مطلب صریحاً در روایات وارد شده است ... گرچه اگر در کرهی زمین نباشیم هم میتوان با دقت کردن در مسألهی نماز خواندن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در معراجشان به آسمانها و یا سفرهای حضرت ذوالقرنین علیهالسلام که ظاهراً به زمینهای دیگر خارج از کرهی زمین بوده است هم احکام قبله را استخراج نمود، اگر دلایلی صریحتر نداشته باشیم که احتمالاً داریم، مثل اینکه کعبه درست محاذی بیتالمعمور و آن درست محاذی عرش خداست (البته در این زمینه حقیر حرف دارم که بگذریم) ...
بله شما اصالت را به خطوط راست در فضای سه بعدی اوقلیدوسی دادهاید که کرهی زمین و هر شکل سه بعدی دیگری را در آن مینشانید و بررسی میکنید ... اما جهت همواره به صورت موضعی تعریف میشود و اگر خواستید جهت قبله را در چند هزار کیلومتر آن طرفتر پیدا کنید ناچار از یافتن Integral Curve هایی خواهید بود که از انتگرالگیری روی میدانبرداریای به دست میایند که در هر نقطه از کرهی زمین جهت قبله در ان نقطه را مشخص مینماید، باید این فلشها را به هم وصل کرد تا به کعبه برسیم، حاصل این کار وقتی قید کوتاهترین فاصله را برای تعریف جهت قبله در نظر بگیریم میشود دایرههای عظیمهی روی کره که در اصل خطهای راست (ژئودزیکها) در هندسهی کروی محسوب میشوند، دایرههای عظیمهی زمین همان دایرههایی هستند که مرکزشان بر روی مرکز کرهی زمین میافتد و در نتیجه شعاع آنها برابر با شعاع کرهی زمین است ... از هر دو نقطهی روی سطح کرهی زمین یک و تنها یک دایرهی عظیمه میگذرد اگر آن دو نقطه روی یکدیگر و مقابل یکدیگر قرار نگرفته باشند که در غیر این صورت تعداد آن دایرهها نامتناهی میشود و در چنان شرایطی به هر جهتی میتوان نماز خواند ...
پس حرف شما درست است، بله ان دو خط که شما در نظر گرفتهاید هرگز به هم نمیرسند و همیشه از هم دور میشوند ولی به شرط آنکه جهت در هر نقطه از کرهی زمین همانطوری تعریف شود که شما بیان فرمودهاید، به صورت خط مستقیم فضای اوقلیدوسی زمینه، حال آنکه ما جهت را به صورت خطوط راست در فضای اوقلیدوسی موضعی در هر نقطه از زمین تعریف کردهایم و این کاری است که در هندسههای نااقلیدوسی انجام میدهند ... لااقل تا وقتی بر روی کرهی زمین هستیم جهت اینطور تعیین میشود چون حرم را صریحاً برای ما قبله تعیین کردهاند و با روش شما انسان هیچ کجا جز در یک همسایگی به اندازهی کافی نزدیک به مکه نمیتواند نماز بخواند و البته خود رسول خدا صلیاللهعلیهواله هم وقتی که در مکه و مدینه به سمت بیتالمقدس نماز میخواندند اشکال داشت ... و ما میدانیم که نداشت در نتیجه همانطوری عمل میکنیم که ایشان در ان شرایط عمل میکردهاند ... یعنی در زمین به دنبال دایرههای عظیمهای که از قبله بگذرد عمل میکنیم ...
بحثهای بعدیامان دیگر بر سر یافتن قبله در فضا بود ... در این زمینه سه بحث مطرح است:
الف) از روی آیات و روایات مربوط به معراج و سفر حضرت ذوالقرنین به فضا (ظاهراً و مطابق با قرائنی سفر ایشان محدود به سفر بر روی کرهی زمین نبوده است) و حضرت موسی علیهالسلام و وصی ایشان به فضا (در ماجرای دیدن حضرت خضر علیهالسلام در نزد دریایی که ماهی بریان در آن افتاد و زنده شد که این دریا بر روی کرهی زمین نیست) مطلب را پیگیری کنیم که حقیر چیزی در این موردها به ذهنم نمیرسد ... اینکه یک خط مستقیم از مکه بر زمین عمود کنیم و به سمت آن نماز بخوانیم با توجه به موقعیت وصف شده در روایات برای کعبه و بیتالمعمور و غیره از این نظر خیلی قابل اعتناتر میباشد ...
ب) فقیه کسی است که تفقّه در دین دارد و در دین به فهم کافی رسیده است تا بتواند از منابع موجود وظایف شرعی را استخراج نماید، وظایف شرعی را و نه لزوماً و دقیقاً همیشه حکم خدا را، بلکه بهترین برداشت ممکن از حکم خدا را که وظیفهی شخص مکلف هم عمل به همان است ... از این نظر هیچ اشکالی هم ندارد اگر که بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام حضرت بفرمایند که در واقع درستتر یک حکم طور دیگری هست که ما تا کنون نمیدانستیم، دین از نظر تنزیل با نزول قران در ۱۴۰۰ سال پیش کامل شده و نبوت ختم شده است ولی از نظر نشر دین و تبلیغ کامل آن تا ظهور امام زمان علیهالسلام تکمیل نمیشود و ما موظف به انجام تکلیف تا جایی هستیم که به ما رسیده است، مثل بنیاسرائیل که تا ذکر جزئیات گاوی که باید ذبح کنند را نمیدانستند هر گاوی را که میکشتند به وظیفهاشان عمل کرده بودند ولی بعد از مشخص شدن وظیفهاشان دیگر هر گاوی جز آنکه برایشان توصیف شده را اگر میکشتند حقالله بر گردنشان میماند ... وقتی خود علما برخی جاها میگویند که فلان حکم به صورت احتیاط است و یا نظر یک فقیه در موردی با نظر فقیه دیگری تعارض دارد و هر مکلفی واجب است که از مرجع تقلید خودش استفاده کند برای همین است که هر کسی به اندازهی حداکثر امکان و دسترسیاش به دین خدا مکلف است، همانطور که مسیحیان هم در زمان حضرت مسیح علیهالسلام باید به شریعت همان زمان (نسخهی قبلی و کامل نشدهی اسلام) عمل میکردند و چه بسا روزهی ماه مبارک را هم نمیگرفتند یا پنج نماز شبانه روز را به این صورت نداشتند، ما هم به وظایفمان در دروهی غیبت عمل میکنیم و بعد از ظهور امام زمان علیهالسلام هم باید به وظیفهامان در آن زمان عمل کنیم که دیگر تمام احکام به صورت صریح و دقیق و کامل مشخص میگردند و جایی برای احتیاط واجب و مستحب و غیره باقی نمیماند ... پس عمل در این دوره بر اساس برداشت متخصصین در علوم دینی همین دوره است که استاد به شما فرمودند، چه بسا رجوع به مرجع زنده هم از همین جهت لازم شمرده شده باشد ... در دورهی کنونی هم شما به هر کجای فضا که بروید شخص فقیه بخاطر تفقّه و فهمی که در دین دارد میتواند برداشت خودش از آیات و روایات را در کنار اجماع و عقل به کار گرفته و حکم لازم برای شرایطی که به جدیداً حاصل شده است بیان نماید و برای شما هم اطاعت از ایشان درست خواهد بود، یعنی مطابق با وظیفه و انتظاری است که از شما میرود، اگرچه خدا بداند که در فلان مورد خاص حقیقتاً حکم درست چیز دیگری است ... مهم تسلیم بودن مقابل خداست و اطاعت از آن کسی که از طرف خدا بر ما گمارده شده است و نایبان ایشان که در حوادث واقعه به ایشان رجوع داده شدهایم ...
ج) اگر بخواهیم کمی ماجراجویی بیشتر کنیم اما اشکالی ندارد ... راه تفکر در اسلام به روی همگان باز است ... چه بسا این تفکرات با توجه به نکتهی بالا سبب تغییر نگاه فقها در برخی مسائل هم شده و ایشان خود در برخی از فتاوای خود تجدید نظر نمایند، کما اینکه سابقاً هم این مسأله بسیار اتفاق افتاده است که یک فقیه بعد از چند سال در فتوایی از فتاوایش تجدید نظر نماید ... این در جهت کمک به جهانی بودن دین اسلام هم هست و مقابل آن نیست ... در دین اسلام مهم تسلیم خدا بودن است و هر کسی باید بهترین تلاشش را بکند تا تکلیفش را بشناسد و بعد به آن گردن نهد، در هر دو وادی شناخت و عمل کردن هم همیشه جا برای پیشرفت هست ... با این مقدمه حالا حقیر این ماجراجویی علمی را مقابل شما میگذارم که مطابق اسلام ظاهراً اصلاً عالم ولو در بعد مکانی یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی نیست، یعنی حتی سه بعدی هم نیست تا چه برسد به بحث بر روی اوقلیدوسی بودن با نبودنش که امروز در فیزیک هم به شدت مورد بررسی است و فعلاً اکثراً معتقدند که لااقل آن مقدار از جهان ماده که دیدنی میباشد بسیار نزدیک به اوقلیدوسی است
The exact shape is still a matter of debate in physical cosmology, but experimental data from various, independent sources (WMAP, BOOMERanG and Planck for example) confirm that the observable universe is flat with only a 0.4% margin of error. -- link
موضع مورد نظر ما طبیعی است که بسیار فراتر از این حرفهاست چون بحث ما فقط بر سر جاذبهی گرانشی و نسبیت عام انیشتین در سه بعد مکانی نیست ... اگر فضای مکانی سه بعدی نباشد هر خط مستقیمی که در فضای سه بعدی رسم کنید در واقع سایهی یک منحنی چند بعدی است در این فضای سه بعدی ... خیلی از مسائل دینی را تا محصور به سه بعد باشیم نمیتوانیم درست بفهمیم، مثل اینکه شب قدر بسته به اینکه در کجای زمین باشیم برای برخی از مناطق روی زمین یک شب است و برای مناطق دیگر فردای آن شب است، اگرچه عرفا در مقام توضیح این مطالب به صورت عرفانی برآمده باشند ولی فهم کامل و دقیق این مطلب با تمام جزئیاتش در گروی فهم بهتر هندسهی مکان-زمان است که مطابق با آیات و روایات فعلاً فقط میدانیم که چیز زیادی در موردش نمیدانیم ... اما همین قدر را میدانیم که مسأله به این راحتی نیست که فضای پسزمینه را یک فضای سه بعدی اوقلیدوسی یا نزدیک به اوقلیدوسی بگیریم که زمین که شکل آن به نظر کرهای سه بعدی یا نزدیک به آن میآید در آن حرکت میکند ... بیشتر بودن ابعاد فضا را به راحتی و از یک بحث ساده بر روی مفهوم طیالأرض و طیالسماء میتوان فهمید ... همچنین در روایات ما در مورد عرش صحبت از راست و چپ شده است، در قرآن صحبت از شرق و غرب شده است، و عرش خدا هم محیط است به کرسی که مطابق آیةالکرسی محیط است به کل آسمانها و زمین، و این عرش راست و چپ دارد ... رو و پشت دارد ... و کعبه درست زیر عرش است و کعبه هم راست و چپ دارد و رو و پشت دارد ... مطابق نظر مرحوم علامهی مجلسی در تفسیر آن روایات روی کعبه به سمت مقام ابراهیم علیهالسلام است چون روی هر بنا با درب آن تعیین میشود ... یعنی کرهی زمین انگار چندان هم کروی شکل نیست و آسمانها و زمین هم هندسهی سادهای آنطور که ما تصور کردهایم ندارند ... این مسائل روی همرفته و مسألهی زمینهای هفتگانه و ارتباط آنها با یکدیگر و زمینهای هفتگانه و استواری آنها بر ستونهایی که دیده نمیشوند (شاید چون احتمالاً در ابعاد دیگری هستند که به طور معمول به چشم نمیآیند) همگی خبر از جهل ما و به همراه ما تمام فیزیکدانان این دوره و دورههای گذشته نسبت به آفرینش آسمانها و زمینها دارد ... در واقع اگر مکان و زمان آنطور که ما فکر میکنیم نباشد طبیعی است که مفهوم حرکت و سرعت و شتاب را هم نخواهیم دانست و نه اندازهگیریهای طولهایمان اعتباری حقیقی خواهند داشت و نه اندازهگیریهای مدتهای زمانیامان ... دیگر سرعت نور هم یک مقدار ثابت C نیست ... به تبع آن مفهوم ماده و نیرو و قوانین بقاء و غیره نیز تنها صورت سایههای حقیقتی را به خود خواهند گرفت که ما چیز زیادی از آن را به دلیل محدود بودن حواس ظاهریامان به سه بعد نمیدانیم ... و این بحث سر دراز دارد ...
با توجه به برداشت فعلی مراجع مشکلی در این باره نداریم، حداکثر شما اگر نتوانستید قبله را تشخیص دهید به چهار جهت نماز بخوانید یا به فتوای مرجعتان راه دیگری را که ایشان از تفقه خود در دین به دست آوردهاند را در پیش بگیرید ...
همینطوری اگر بخواهم بگوییم شاید بشود گفت که مبنای اصلی در قبله عرش خداست که نماز هم معراج مؤمن است و نهایتاً انسان باید در عرش خدا به زیارت خدا برود و با او سخن بگوید، عرش خدا هم محیط بر همهی آسمانها و زمین هست و از این نظر نباید نگران بود (در نماز خوف که انسان حتی میتواند سوار بر مَرکَب هم بخواند یا در نماز کسی که دارد در دریا غرق میشود هم قبله شرط نیست، یعنی قبله شرط هست وقتی که امکان رعایت کردنش باشد، در نمازهای مستحبی هم که جز شاید در چند مورد قبله شرط نیست ولی توجه قلبی داشتن شرط قبول نماز است و عرش خدا هم مطابق روایت در قلب مؤمن است)، لیکن کعبه و بیتالمعمور و عرش هم به اعتباری محاذی هم شمرده شدهاند که رعایت آن اعتبار برای نماز فریضه خواندن عموماً شرط صحت شمرده شده است، به همین دلیل باید تکلیفاً به آن عمل نمود، وظیفهی ما هم عمل به فتوای مراجع تقلید است و ایشان اگر خودشان هم ندانند چرا و چطور در مجموع از روی آیات و روایات یک حکم خاص برای هر شرایطی که درش باشید مییابند که بسته به اینکه دلایل استخراج آن حکم چقدر برای ایشان روشن و محکم باشد بر اساس آن فتوا میدهند و یا احتیاط میکنند ...
به ذهن حقیر که نمیرسد بشود این حکم را دور زد اگر به نظر شما میرسد بیان بفرمایید تا رویشان فکر کنیم ...
یا علی علیهالسلام
سلام
این مساله ربطی به فیزیک نداره، من فقط خواستم بگم تصور شما از جهت صحیح نیست...
جهت جزء شروط نمازه، که اگه رعایت نشه نماز صحیح نیست و اون اثر وضعی و رفع تکلیفی رو نداره.
به نظرم شما اصلا پست های ما رو نمیخونی!
قبلا عرض شد که وحدت یکی از حکمتهای قبله است نه دلیل آن...
فرق حکمت و دلیل اینه که دلیل علت منحصره و با بودنش معلول هم خواهد بود اما حکمت یکی از فواید و موجبات یک مساله است که ممکنه متعدد باشه و یا سلبش مشکلی ایجاد نمیکنه.
سلام
بله، حواسم نبود! ولی خب شما هم توضیحی ندادید که پس دلیلش چیه!
جامعه آماری صد نفره در تمام مراکز علمی معتبره.
مثالی هم که زدید اصلا ربطش رو متوجه نمیشم:Gig:
اتفاقا همه ادیان ابراهیمی جهانی اند، اما در بازه زمانی خود، یعنی با آمدن دین جدید و پیامبر جدید، دین قبلی متروک شده و دین جدید جایگزین قبلی خواهد شد. امروزه آخرین ورژن ادیان الهی اسلامه که پیشرفته تر از ادیان قبلیه.
اما ادیان غیر الهی اصولی کاملا غیر عقلانی مثل تناسخ دارند، که عقل پذیر نیست.
ثانیا تبعیت یک عده از یک مکتب باعث عقلانی شدن آن نمیشه.
سلام
در مورد قسمت طولانی که مجبور شدن تو اسپویلر بذارمش، هر چی فکر میکنم نمیفهمم که چطور بعدهای بیشتر از سه تا میتونه ما رو به جواب نزدیکتر کنه!! چیزی که به ذهن من میرسه اینه که بعدای بیشتر فقط این جوابو سختتر میکنه!!
من به شخصه با قبول چشم بسته ی حکم مراجع مشکل دارم! شاید تو فضاهای مجازی داستان حرام شدن قندو شنیده باشید!(کاری به راست و دروغش ندارم!) اگه من تو اون جامعه بودم، بدون دونستن دلیلش به این حکم اعتنایی نمیکردم!!
من الان میتونم حکمو دور بزنم!! من گرماییم! یعنی الان که هوا خیلی خنکه هم عرق کردم کمی! تو تابستون که این چندساله ماه رمضون بوده، یا میتونم نگیرم که بعدش برای یه وقت دیگه مجبورم بگیرم! یا اینکه طبق منطقه ای که برام معتدله بگیرم و مجبور نباشم دوباره بگیرمشون! قطعا گرفتنش آسونتره! الان برای من مناطقی که روز خیلی کوتاهی دارن معتدله! چون تحمل کم آبی و... رو ندارم بخاطر طبیعت بدنم!پس میتونم مناطقی مثل قطب شمال یا مناطق اطرافشو مبنا بگیرم و بدون مشکل روزه مو بگیرم!!
بله معتبره، ولی تو این آزمایش من جامعه صدنفری ندیدم!! گفتم که، بیشتر جامعه ش 38نفری بود!!
گفتم که! این اصول کلا غیرقابل دسترسین! همونطور که یه مسلمان به تناسخ نگاه میکنه، یه هندو هم به معاد نگاه میکنه!! شما به هیچ عنوان نمیتونید بگید، نگا، فلانی مرد و تو بدن یکی دیگه نرفت، پس تناسخ غلطه!! چون برای اینکار باید تمام موجودات روی زمینو بررسی کنید تا بتونید اثبات کنید!! که عملا غیرممکنه!! تازه، مثل همه ادیان دیگه، چنتا مدعی تجربه هم داره!! یعنی چندین نفر گفتن ما فلانی بودیم که فلان سال مرده!!
سلام
بحث نگاه نیست! بحث عقلانی بودن و عقل پذیریه...
ظاهرا مبانی پلورالیزم شما داره اینجا خودشو نشون میده!
اگر حقانیت همه ادیان رو با وجود تناقضاتی که با هم دارن رو بپذیرید، در اصل قائل به اجتماع نقیضین و یا ضدین خواهید شد.
برای یک بحث عقلی لازم نیست تمام موارد رو بررسی کنیم، اصلا بررسی تمام موارد و استقرا تام در هیچ علمی اتفاق نمیافته، بنابراین شما مطلقا علم رو باید انکار کنید و بگویید ما هیچ علمی نداریم:Moteajeb!:
اگر با ادعا بشه تناسخ رو اثبات کرد، پس کسایی هم که ادعای خدایی کردن، خدا هستند!!!
شهود شخصی است و برای دیگران معتبر نیست، اگر مستند به دلیل عقلی بشه، به عنوان موید خواهد بود.
مبنای این قبول حکم، تشخیص اعلمیت اون مرجع توسط شماست. اگه این تشخیص باشه دیگه تبعیت چشم بسته نیست.
البته یه راه طولانی تری هم برای رسیدن به حکم هست، اونم اینه که شما بری و تخصص بگیری(اینم شاید سالها طول بکشه) و اتفاقا توصیه هم شده... اما تا زمانی که متخصص نشدی و از راه دلیل نفهمیدی حکم غلطه، حق اظهار نظر رو نداری، مثل باقی علوم(مثلا کسی که اولیات فیزیک رو نمیدونه در مورد بیگ بنگ نظر بده و نقد کنه و یا ...)
[="Franklin Gothic Medium"] Masood11;759636 نوشت:
Masood11;759636 نوشت:
Masood11;759636 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ...
به جواب نزدیکترمان نمیکند بلکه حدود مسأله را روشن میکند که چه حواشی میتواند در این بین پیش بیاید که بدون توجه به آنها نمیتوان راحت نتیجهگیری نمود که اگر اینطور باشد پس باید آنطور باشد ... تمام آن متنی که مخفیاشان کردید پیرامون این مطلب شما مطرح شد که یک فلش به عنوان جهت کشیدید و مدعی شدید که کروی بودن زمین سبب میشود تا نماز عموم مردم در نیمکرهی پشت مکه به سمت فضا باشد و نه کعبه و قبله ...
شنیدهام و نمیدانم که درست بوده است یا نه، اما در هر صورت پاسخ این بخش از فرمایش شما را استاد دادهاند ... اینکه هر کسی بخواهد به یک متخصص رجوع کند تلاشش را میکند و عقلش را به کار میگیرد تا بهترین متخصص و قابل اعتمادترین ایشان را بیابد و بعد از آن دیگر حکم عقل است که هر چه او گفت را بپذیرد ... اگر به عقل خودتان در انتخاب آن مرجع اعتماد داشته باشید دیگر عقل مجبورتان نمیکند که قبل از اطاعت کردن از او اول دلیل صدور آن حکم را بدانید ولی در هر صورت عقل توصیه میکند که در هر زمینهای به دنبال علم بروید، توصیه میکند ولی واجب نمیکند ...
جناب مسعود اگر دقت کنید در توضیحاتی که به شما دادم صحبت از رفع یک ناپیوستگی بود، رفع یک تکینگی، نه اینکه شرایط هر جا را از جای دیگر بگیرید ... در هر کجای دیگر از زمین که روز و شبش را کامل داشته باشد دیگر احکام همان زمینی که بر رویش هستید ملاک عمل خواهد بود، اگر الآن برایتان ضرر دارد که روزه بگیرید روزه برایتان حرام است تا در این نقطه هستید، ۶ ماه دیگر هم اگر رفتید جای دیگری که باز شرایطش طوری بود که روزه برایتان ضرر داشت و تا سال بعد هم شرایط به همین منوال بود در کل سال هم روزه برایتان واجب نمیشود ...
یا علی علیهالسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
بله بنده هم با شما موافقم که انسان باید در زمینه های مختلف یک حداقل علوم پایه ای را داشته باشد تا در انجام امورات روزمره ی خود و حل مشکلات ساده اش وانماند اما وقتی مشکل بزرگ و تخصصی شد و راه حل آن از دایره ی دانش و فهم انسان خارج بود چاره ای جز رجوع به متخصص باقی نمیماند مثال بارز این مطلب هم همین علم پزشکی است . همه ی ما به اندازه ای از علوم پزشکی سرچشمه داریم و میتوانیم مشکلات و بیماری های ساده ی خود را حل کنیم مثلا میتوانیم سرماخوردگی های ساده را بدون مراجعه به پزشک و با استراحت و تغذیه ی مناسب درمان کنیم اما آیا قادریم یک تومر سرطانی و یا یک عفونت فراگیر در بدنمان را هم بدون مراجعه به پزشک حل کنیم ؟ جواب واضح است ((خیر)) درمورد علوم دینی هم همینگونه است وقتی مسائل پیچیده و تخصصی میشوند هیچ راهی جز رجوع به متخصص باقی نمیماند.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
ابتدا از شما و استاد عامل بدلیل تاخیر در پاسخگویی معذرت خواهی میکنم . این چند روزه یک مشکلی داشتم نتوانستم به سایت سربزنم
اما در ادامه
دراینصورت در ماه رمضانی که مصادف با یک تابستان گرم است و روزه گرفتن برای شما مفسده و ضرر قابل توجه دارد میتوانید روزه نگرفته و درعوض روزه هایتان را در ماه های دیگر سال که هوا خنک تر و روزها کوتاه تر هستند قضا کنید. این صدبار
براساس دو مبنا
1. قاعده ی عقلی که میگوید در انجام امور رجوع به متخصص کاری است که به عقل نزدیک تر است . (دفعه ی بعد یادت باشه رفتی دکتر برات هر دارویی نوشت بهش بگو بر چه مبنایی ببین بهت چی میگه باشه )
2. براساس دستوراتی که از ائمه ی معصومین (ع) برای مراجعه به مجتهدین در زمان غیبت به ما رسیده
این هم صد بار
شما حرف های مستدل استاد عامل را قبول نمیکنید اونوقت می آیید اینجا همینطوری مثل باد هوا یه مطلبی رو میپرونید توقع دارید ما هم قبول کنیم ؟ مدرک ؟؟؟
بنده هم نگفتم همه ی مردم عمر کمی دارند بلکه گفتم قشر علما اینگونه اند ما داریم قشری بررسی میکنیم نه فردی سوال اینجاست کدام قشر مانند قشر علمای اسلام عمری طولانی داشتند ؟
واقعا قانع شدم یعنی اگر شما منبعی براش پیدا نکرده اید یا منبعش رو قبول ندارید یعنی معتبر نیست . بله
والسلام علی من اتبع الهدی
منم با شما کاملا موافقم . منظورم از اینکه گفتم فرقی بین اجتهاد و سایر حرفه ها نمی بینم این بود که همونطور که تو هر کدوم کارهای ابتدایی رو باید بلد باشیم توی کارهای تخصصی هم حتما به اهل فنشون مراجعه میکنیم و هر دو از این جهت یکسان هستند .
سلام
آیا سر موعد بهتره یا قضا!؟؟ تا اونجا که میدونم سروقت توصیه میشه! پس اگه حکمی هست که میتونه عملو سر موقع اجرا کنه باید ارجعیت داشته باشه!!(حکم تغییر ساعت!)
من تا حدودی با پزشکی هم آشنا هستم! پس اگه برای سرماخوردگی ساده رفتم دکتر و اون a.s.a برام نوشت، باید ازش بپرسم چرا!! چون به نظر خودم لازم نیست!
اینم صدمین بار من! حکمو از شکمشون که در نمیارن!! سوال من اینه که از کجا آوردن!
شما تلویزیون نگاه نمیکنید!؟ اگه نه که یه سرچ ساده هم مطلبو میاره!
من دانشمندای زیادی میشناسم که در این حد زندگی کردن! همینطور فیلسوفا! راسل، شوپنهاور، انیشتین، هاوکینگ که هنوزم زنده ست،هایزنبرگ و....!(غیر از اینا 10 20تا رو شانسی چک کردم، همه 70 تا 80 بودن!)
من باید بیام برای مطلبی که قبولش ندارم، منبع پیدا کنم!!؟؟ تا اونجا که میدونم طرف مدعا باید منبع براش بیاره!!
سلام
برای استنباط احکام فقهی حد اقل تسلط به چند علم برای فقیه ضروریه: علوم فقه، اصول، درایه، رجال، لغت، صرف، نحو، معانی وبیان، فقه الحدیث، تفسیر، تاریخ و سیره اهل بیت(ع). البته علاوه بر اینها باید به موضوعات روز نیز آگاهی داشته باشند تا بتوانند از منابع، احکام را استنباط کنند. کسی که بخواهد استدلال این بزرگواران را بفهمد و یا احیانا اشکالی مطرح کند باید به این علوم آگاهی نسبی(نه در حد فقیه) داشته باشد. معمولا شاگردان درس خارج مراجع در این حد هستند. اما اگر شما طالب فهم دلیل این احکام هستید این گوی و این میدان! به سایت مراجع قسمت درس خارج فقه باب صلاه بخش اتجاه القبله مراجعه کنید(البته مراجعی که باب صلاه را در سایت خود بارگزاری کرده اند).
برای کمک به شما بنده چند روایت در این باب میگذارم:
1. قَالَ الصَّادِقُ (ع) إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ الْكَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَ جَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَ جَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْيَا.(من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص272)
2. وَ قَالَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ ذَكَرَهُ لَهُ ثُمَّ اسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ بِوَجْهِكَ وَ لَا تَقَلَّبْ بِوَجْهِكَ عَنِ الْقِبْلَةِ فَتَفْسُدَ صَلَاتُكَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ لِنَبِيِّهِ ص فِي الْفَرِيضَةِ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ فَقُمْ مُنْتَصِباً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ لَمْ يُقِمْ صُلْبَهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ وَ اخْشَعْ بِبَصَرِكَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَرْفَعْهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ لْيَكُنْ حِذَاءَ وَجْهِكَ فِي مَوْضِعِ سُجُودِكَ .( من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص278)
3. وَ رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا عَصَفَتِ الرِّيحُ بِمَنْ فِي السَّفِينَةِ وَ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى أَنْ يَدُورَ إِلَى الْقِبْلَةِ صَلَّى إِلَى صَدْرِ السَّفِينَةِ.(من لا يحضره الفقيه ؛ ج1 ؛ ص280)
اینم معنای وجه و اتجاه از کتاب لغت:
الوَجْهُ: مستقبل كل شيء. و الجِهَةُ: النحو. يقال: أخذت جِهَةَ كذا، أي: نحوه. و رجل أحمر من جِهَتِهِ الحمرة، و أسود من جِهَتِهِ السواد. و الوِجْهَةُ: القبلة و شبهها في كل شيء استقبلته و أخذت فيه. تَوَجَّهُوا إليك، يعني: ولوا وجوههم إليك. و التَّوَجُّهُ: الفعل اللازم. و الوُجَاهُ و التُّجَاهُ: ما استقبل شيء شيئا. تقول: دار فلان تُجَاهُ دار فلان. و المُوَاجَهَةُ: استقبالك الرجل بكلام. أو وَجْهٍ.(كتاب العين ج4 66)
البته آیاتی هم در این زمینه داریم که باید به اونها هم مراجعه کنید.
موفق باشید...
هر نظر علمی که داده میشه باید مستند باشه، مدعی و منکر هر دو باید دلیل داشته باشند. مباحث علمی مثل دادگاه نیست که فقط از مدعی شاهد بخوان!
اگر کسی منکر مطلبی علمی میشه باید با استدلال و دلیل اون مطلب رو نقد کنه، صرف اینکه من این مطلب رو قبول ندارم دلیل نیست.
میزان سن افراد وابسته به متغیر های زیادی است. بعضی افراد بنیه بدنی خوبی دارند و برخی نه، در اصناف مختلف هم از بنیه ضعیف تا قوی داریم. بنابراین طول عمر در صنف خاصی دلیل بر خوب بودن اون صنف نمیتونه باشه اما ممکنه موید باشه. به عبارتی اگر دین یک فاکتور برای طول عمر و سلامت باشه ممکنه چندین فاکتور دیگه هم در کنار این فاکتور موثر باشه.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
اگر شما یقین کنید که روزه برای شما زیان قابل توجهی دارد در آن شرایط دشوار برشما حرام میشود و دیگر بحث ارجحیت و فضیلت در اینجا معنا ندارد .
پاسخ به این مطلب شما در پاسخ به پست برادر mahdi داده شده میتوانید به این پست در همین تایپیک مراجعه کرده و پاسخ این مطلب را بگیرید
اولا همانطور که استاد عامل فرمودند طول عمر به عوامل متعددی بستگی دارد. ثانیا ما معتقدیم هرکسی که درست زندگی کند به احتمال زیاد عمر طولانی خواهد داشت و عمر این افراد هم بدلیل سبک زندگی علمی شان استعلت زندگی طولانی این افراد تاحد زیادی به روش زندگی علمی شان برمیگردد و اتفاقا این وجه تشابه میان علمای اسلام و این افراد مبین علمی بودن دستورات اسلام است .
مدعی منبعش را ارائه کرده حال این شما هستید که باید برای رد آن مدارک صحیح ارائه کنید.
پاسخ شما بارها داده شده است .از آیات قرآن و احادیث رسول خدا (ص)و ائمه ی اطهار (ع)
والسلام علی من اتبع الهدی
سلام
بارها!!؟؟ فقط یه بار جواب من داده شده و به جز این پست، دیگه بعد از جواب کارشناس اعتراضی نکردم!
من هم بوشهری هستم
روزه میگیرم و گرما هم اونقدر که شما میگی نمی تونه سختی ایجاد کنه!؟
سلام
یعنی غیر مسلمونا از چراغ قرمز رد میشن؟!
نه اتفاقا منظورم خود سیستم بود که اسلامی نیست
ما کجا در اسلام انتخابات و پارلمان و رئیس جمهور داشتیم؟ ما در اسلام یک مقبولیت اولیه و بیعت باخلیفه داریم همین
از سیستم غیر اسلامی نمیتوان اسلام درآورد
نکنه فکر میکنید امام زمان عج ظهور کنند رفراندوم میگذارند و پارلمان ایجاد میکنند!
حقیر تصور میکنم ، اگر دین اسلام به طور عام و به طور خاص دین اسلام مبتنی بر تشیع ، مبتنی بر امامت اثنی عشری مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه، یک امر جهانی میبود به نظر میرسه باید توزیع باورمندان آن هم یک توزیع نرمال (توزیع آماری منظور هست) در سطح جهان میداشتند! در صورتی که اینگونه نیست و کلا ما شیعیان که برحقیم 99 درصدمان در ایران و لبنان و اندکی در عراق و افغانستان مستقریم. و کمتر از یک درصد در بقیه دنیا هستند. ضمن آنکه ما همان حدود یک درصد جمعیت جهان هستیم. در صورتی که از یک امر جهانی انتظار میرود بیش از اینها استقبال شود
بد نیست مثالی از مواردی که جهانی بودنش مسجل است بزنیم تا موضوع روشن تر شود. مثلا اخلاق یک حقیقت و امر جهانی است. مثالی از مصادق آن، شما در هر جای دنیا که تشریف ببرید دزدی مضموم است و به عنوان حقیقت جهانی پذیرفته شده است هرچند کسانی باشند که دزدی هم بکنند. لذا اگر چه تعداد انسانهای دزد در جوامع با هم متفاوت هم باشد باز هم توزیعشان نرمال است. مثلا اینگونه نیست که فقط یکی دو کشور بیابید که 99 درصد جمعیتش دزدی را مضموم بدانند و 170 کشور بقیه جهان دزدی را غیر مضموم!
سلام دوست عزیز
توضیع جمعیتی و استقرار جغرافیایی ربطی به حقانیت نداره، چرا که ممکنه در جوامعی با ایده و تفکری مقابله بشه و نذارن اون تفکر رشد کنه، همانطور که در غرب میبینید اسلام ستیزی از طریق رسانه ها و دولت ها وجود داره.
از طرفی جهانی بودن یک دین به طرز تفکر اون دین برمیگرده که آیا برای تمام بشر قانون داره یا نه؟ مثلا همین بحث اخلاق که مطرح کردید، بخش عمده ای از دین اسلام رو در بر میگیره(دین از سه بخش تشکیل شده: عقاید، اخلاق و احکام).
همچنین بحث ما در مورد جهانی بودن اسلامه، با تمام فرقه ها، نه یک فرقه خاص. هرچند طبق آیات و روایات این اتفاق در آخر الزمان محقق خواهد شد. امام رضا(ع) میفرماید: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا؛ ترجمه: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده کند. راوی سوال میکند، امر شما چطور زنده میشود؟ حضرت میفرماید: علوم ما را فرا بگیرد و به مردم آموزش دهد، همانا اگر مردم زیبایی های سخنان ما را بدانند، از ما پیروی خواهند کرد.(عيون أخبار الرضا عليه السلام / ج1 / 307)
پرسش:
آیا اسلام دینی جهانی است؟ بطوری که برای مسائل جدیدی مانند نماز خواندن در فضا و یا روزه گرفتن در مناطق قطبی نیز پاسخ منطقی داشته باشد؟
پاسخ:
ملاک جهانی بودن یک دین، جامعیت در حوزه اعتقادات، اخلاق و احکام آنست، بطوری که برای نوع بشر برنامه جامعی ارائه کند و تمامی نیازهای مادی و معنوی آنها را برطرف کند. جهانی بودن این دین را می توان از خطاب آیات قرآن و عملکرد رسول خدا (صلی الله عليه و آله) برداشت نمود. به عنوان مثال پيامبر اكرم (صلی الله عليه و آله) به سران كشورهايی مانند: روم، ايران، مصر و... نامه نوشتند و همه را به پذيرفتن دين اسلام دعوت كرده است، اگر دين اسلام، جهانی نبود، چنين دعوت عمومی انجام نمی گرفت.
همچنین برخی آیات قرآن به روشنی بر این مطلب دلالت می کنند. از باب نمونه می توان به آیات زیر اشاره کرد:
1. «قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعاً»؛ اي رسول ما به خلق بگو كه من بر همه شما جنس بشر رسول خدايم.(1)
2. «و ما ارسلناك الا كافة للناس»؛ و ما تو را جز براي اينکه عموم بشر را بشارت دهيم نفرستاديم.(2)
3. «و ما ارسلناك الارحمة للعالمين»؛ واي رسول ما تو را نفرستاديم مگر آنکه رحمت براي اهل جهان باشد.(3)
4. «تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا»؛ بزرگوار آن خداوندي است كه قرآن را بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر و خدا ترس گرداند.(4)
5. «هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله ...»؛ او خدايي است كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را قرآن و دين حق به عالم فرستاد تا او را بر همه اديان غالب گرداند... .(5)
از طرفی اصول کلی اعتقادات و اخلاق در همه انسانها دارای ملاک واحد است و منوط به زمان و مکان خاص نیست، مانند: اعتقاد به خدای واحد و معاد یا دوری از دروغ و ظلم، مربوط به زمان و مکان خاص یا شخص خاصی نیست. اما احکام دارای انعطاف بیشتری است، به این معنا که گاهی شرایط زمانی و مکانی در آن تاثیر می گذارد. و به همین دلیل باید فقه اسلامی پویا باشد و در هر دورانی مراجع و مجتهدان از منابع دینی احکام مخصوص آن زمان یا مکان را استنباط کنند.
همچنین خداوند در قرآن می فرماید: «وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَج...»؛ و(خداوند) بر شما در دين هيچ مشقت و سختى قرار نداد.(6)
به همین دلیل علماء حکم داده اند هرگاه برخی از احکام برای شما مشقت شدید ایجاد کرد، از گردن انسان ساقط اند، مانند روزه گرفتن در گرمای تابستان برای کسی که مریض یا ناتوان است. از این رو مراجع در این مورد می فرمایند: انسانها در مناطق قطبی یا فضا، باید مطابق مناطق معتدل و معمولی در زمین عبادات خود را انجام دهند.
________
(1) اعراف/ 158.
(2) سباء/ 28.
(3) انبیاء/ 107.
(4) فرقان/ 1.
(5) توبه/ 33؛ فتح/ 28؛ صف/ 9.
(6) حج/ 78.