جمع بندی هدف ها رو در زندگی ام گم کرده ام

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هدف ها رو در زندگی ام گم کرده ام

سلام به همه عزیزان و کارشناسان محترم اسک دین
من دانشجو 22 ساله هستم
و سال آخر دانشگاه رو می گذرونم
اگه بخوام از وضعیت درسی ام بگم باید بگم ظاهرا" خوبه ؛ ولی من از خودم راضی نیستم
مشکلی که در حال حاضر برای من پیش اومده اینه که خیلی خیلی بی حوصله هستم و کارهای روزمره رو انجام نمی دم
و بی رغبت ادامه میدم
* با اینکه میدونم احتمالا به لطف خدا ارشد دانشگاه خوبی قبول میشم و باید آماده باشم، ولی نمی دونم انگیزه ام کجا رفته!!!
* یه مشکل دیگه این که من ...... این روزا روی لپ تاپ فوتبال بازی میکنم ........و نمی تونم ساعت نشستن پای این بازی رو کنترل کنم!!!
یه بار کامل پاکش کردم ولی دوباره نصبش کردم و .....روز از نو
شاید باور نکنید من حتی 1-2 بار کلاسهامو بخاطر بازی پیچوندم
* .
.
.
چطور انگیزه ام رو پیدا کنم و این تفریحات رو کنترل کنم؟؟؟
ممنون

برچسب: 

با نام و یاد دوست



کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:
بی حوصلگی و
نداشتن انگیزه برای ادامه تحصیل در دانشگاه
و عدم رغبت به کارهای روزمره و میل به بازی با کامپیوتر را چگونه باید درمان کرد؟

پاسخ:
درمان بی حوصلگی
1- بی حوصلگی که ناشی از نداشتن هدف باشد که این خود به چند قسم تقسیم می شود:

الف) نداشتن هدف: گاهی فرد از کاری که انجام می دهد هیچ هدفی ندارد و صرفا به خاطر جو محیطی و ... مشغول آن می شود. در این صورت کم کم انگیزه انجام آن کار از بین می رود و فرد در انجام آن دچار بی حوصلگی می شود. درمان این مشکل با ترسیم هدف است. اگر در هدف گذاری خود در زندگی با مشکل مواجه هستید این تاپیک ها را مطالعه کنید:
یافتن هدف در زندگی
چگونه می توان یک زندگی هدفمند ساخت؟( داستان تسبيح هدف)

ب) نشناختن دقیق هدف: ممکن است شما هدف داشته باشی ولی چون آن هدف را کاملا نمی شناسید و ارزش آن را نمی دانید، به همان میزان انگیزه ای هم برای کسب آن ندارید. مثلا خیلی از ماها می دانیم که درس خواندن برای کسب درجات علمی و سپس استفاده مادی و معنوی از آن است منتها چون دقیقا نمی دانیم آن چیزی که ما میخواهیم چیست لذا انگیزه ما برای فراهم کردن مقدمات آن که درس خواندن است کم می شود.

ج) نا امیدی از رسیدن به هدف: گاهی هدف مشخص است اما ما به هر دلیلی مثل نداشتن اعتماد به نفس، مشکلات خانوادگی، مشکلات فردی یا ... از رسیدن به آن نا امید هستیم. در این شرایط باید علت این نا امیدی بررسی شود و بعد با رفع آن انگیزه خود به خود بر خواهد گشت.

د) دور دیدن هدف: گاهی هدف مشخص است و شناخت کامل نسبت به آن هم داریم و نا امید هم نیستیم اما چون آن هدف خیلی دور قرار دارد انگیزه ما برای رسیدن به آن کم می شود و به تبع تلاشمان کاهش می یابد. در چنین شرایطی بهترین روش تقسیم اهداف به اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است. مثلا اگر هدف شما از درس خواندن این است که عضو هیئت علمی دانشگاه شوید هدف بلند مدت شما همین است. هدف کوتاه مدت شما کسب نمره خوب در این ترم و هدف میان مدت شما برنامه ریزی برای قبولی در مقطع ارشد و دکتری خواهد بود.

2- بی حوصلگی که ناشی از خستگی باشد: گاهی افراد بعد از مدتی درس خواندن احساس بی حوصلگی می کنند و نمی توانند تمرکزی روی درس خود داشته باشند. در این شرایط اگر این بی حوصلگی کم باشد با یکی دو ساعت تفریح و گردش حل می شود. اگر شدید تر باشد احتمالا با یک مسافرت چند روزه برطرف می شود.

3- بی حوصلگی که ناشی ار اختلالات جسمی و روحی باشد: اگر مشکل شما با موارد بالا حل نشد احتمال اینکه مشکل روحی یا جسمی داشته باشید وجود دارد. در این صورت ابتدا به یک مشاور و سپس یک روانپزشک مراجعه کنید. اگر ایشان تشخیص مشکل جسمی بدهد شما را به پزشک ارجاع خواهد داد.

درمان ضعف اراده:
اینکه شما نمی توانید دست از بازی بکشید و در آن زیاده روی می کنید ناشی از ضعف اراده است. البته به نداشتن هدف هم ممکن است مربوط باشد.
با این حال برای درمان این مشکل این تاپیک ها را مطالعه کنید:
http://www.askdin.com/thread3822.html
http://www.askdin.com/thread5974-7.html

بر خودم واقعاً لازم می دونم تشکر کنم از اساتید و مسئولان سایت برای پاسخ گویی
ولی خب بزرگواران جای یه سوال هم پیش میاد. اونم این که چرا جواب بعد از 8 ماه؟؟؟

mohammad_444_0o;608301 نوشت:
بر خودم واقعاً لازم می دونم تشکر کنم از اساتید و مسئولان سایت برای پاسخ گویی
ولی خب بزرگواران جای یه سوال هم پیش میاد. اونم این که چرا جواب بعد از 8 ماه؟؟؟

فکر کنم استاد هشت ماه رو این سوال فکر کرده تا به این جواب رسیده

mohammad_444_0o;608301 نوشت:
بر خودم واقعاً لازم می دونم تشکر کنم از اساتید و مسئولان سایت برای پاسخ گویی
ولی خب بزرگواران جای یه سوال هم پیش میاد. اونم این که چرا جواب بعد از 8 ماه؟؟؟

سلام
بعد از هشت ماه احتمالا خودتون یه چاره ای پیدا کردید و از اون وضعیت خارج شدید.
الان اوضاعتون چطوره؟
چطوری مشکلاتتون رو حل کردید؟
توی این هشت ماه برای خودتون اهمیتی نداشت که پیگیر سوالتون بشید؟

دوستان، اسب پیش کشی که دندون هاش رو نمی شمارن
من اگه اولش تشکر کردم واقعا تشکر بود......و اگه نقدی می کنم چون کادر اینجا رو شدیداً دوست دارم
و معتقدم برای رضای خدا کار می کنن
انتقاد من از بیرون نیست؛ من ایشون رو خیلی نزدیک به خودم می بینم، خدا خیرشون بده
ممنون؛ یا علی

kobram;608422 نوشت:
سلام
بعد از هشت ماه احتمالا خودتون یه چاره ای پیدا کردید و از اون وضعیت خارج شدید.
الان اوضاعتون چطوره؟
چطوری مشکلاتتون رو حل کردید؟
توی این هشت ماه برای خودتون اهمیتی نداشت که پیگیر سوالتون بشید؟

سلام دوست عزیز
راستش یه مقدار از مشکل همچنان باقی هست...
اما خدا رو شکر اوضاع از اون موقع کمی بهتر شده
من احساس میکنم توی چنین سن و سالی انسان یه سری بحران ها رو پشت سر میذاره:
1- اول اینکه دوست نداره دیگه دستش توی جیب پدر و مادر باشه و به نوعی استقلال مالی رو می طلبه
** یکی از مواردی که یه ذره بهم کمک کرد این بود که تابستون کارهای ترجمه انجام می دادم...قبول دارم پولش هیچی نبود اما همین هم حس خوبی داره!
2- ((ممکنه)) با شبهات جدی اعتقادی(از همون مساله توحید و ...) روبرو بشه؛ من اسمش رو میذارم تلنگر
این تلنگر از چند ماه قبل از اینکه این تاپیک رو بزنم بهم خورده بود
** برای حل این مشکل دارم مطالعه می کنم از چند ماه پیش و خدا رو شکر از این نظر ذهنم کمی آرومه....دعا کنید راه صحیحی رو پیدا کنم :Gol:
## به عقیده من مشکل اعتقادی خیلی مهمتره و روح و روان آدم رو درگیر میکنه

mohammad_444_0o;608606 نوشت:
سلام دوست عزیز
راستش یه مقدار از مشکل همچنان باقی هست...
اما خدا رو شکر اوضاع از اون موقع کمی بهتر شده
من احساس میکنم توی چنین سن و سالی انسان یه سری بحران ها رو پشت سر میذاره:
1- اول اینکه دوست نداره دیگه دستش توی جیب پدر و مادر باشه و به نوعی استقلال مالی رو می طلبه
** یکی از مواردی که یه ذره بهم کمک کرد این بود که تابستون کارهای ترجمه انجام می دادم...قبول دارم پولش هیچی نبود اما همین هم حس خوبی داره!
2- ((ممکنه)) با شبهات جدی اعتقادی(از همون مساله توحید و ...) روبرو بشه؛ من اسمش رو میذارم تلنگر
این تلنگر از چند ماه قبل از اینکه این تاپیک رو بزنم بهم خورده بود
** برای حل این مشکل دارم مطالعه می کنم از چند ماه پیش و خدا رو شکر از این نظر ذهنم کمی آرومه....دعا کنید راه صحیحی رو پیدا کنم :Gol:
## به عقیده من مشکل اعتقادی خیلی مهمتره و روح و روان آدم رو درگیر میکنه

سلام آدم,توزندگیش گاها" فرازو نشیبهایی داره که اونارومیتونه با یک برنامه ریزی کامل و همچنین کنترل شده تودستش بگیره وبرای رسیدن به تکامل و رشد پیداکردن نیاز به تلاش داره ....
موضوع قفل شده است