وصیت کردن واجب است یا مستحب ؟
تبهای اولیه
بسم الله الر حمن الرحیم با سلام...امروز با سوالی جدید اومدم آیا وصیت کردن واجب است ؟ یا مستحب؟{خواهشن جواب از ثقلین باشه}
بسم الله الر حمن الرحیم با سلام...امروز با سوالی جدید اومدم آیا وصیت کردن واجب است ؟ یا مستحب؟{خواهشن جواب از ثقلین باشه}
با سلام و عرض ادب
در انجمن احکام نظر مراجع در سوالات مطروحه بیان می شود که به لحاظ شرعی،وصيّت به واجباتى که برگردن انسان است و ورّاث نمىدانند، واجب است.
جهت اطلاع از آیات و روایات در این زمینه سوال را در انجمن قرآن و حدیث پیگیری نمایید.
پایگاه اطلاع رسانی آیه الله خامنه ای در احکام میت به آدرس:
http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=49
با سلام و عرض ادبدر انجمن احکام نظر مراجع در سوالات مطروحه بیان می شود که به لحاظ شرعی،وصيّت به واجباتى که برگردن انسان است و ورّاث نمىدانند، واجب است.
جهت اطلاع از آیات و روایات در این زمینه سوال را در انجمن قرآن و حدیث پیگیری نمایید.پایگاه اطلاع رسانی آیه الله خامنه ای در احکام میت به آدرس:
http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=49
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام ...
شما میفرمائید که (شرعی،وصيّت به واجباتى که برگردن انسان است و ورّاث نمىدانند، واجب است.)خوب آیا فقط در این حال وصیت واجب است؟؟؟
ودلیل ثقلینی هم در جواب نبود جواب شما فقط یک نظر شخصی هست و ثقلینی نیست
پس خواهشن منتظر جواب شما از ثقلین هستم
با تشکر فار التنور
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام ... شما میفرمائید که (شرعی،وصيّت به واجباتى که برگردن انسان است و ورّاث نمىدانند، واجب است.)خوب آیا فقط در این حال وصیت واجب است؟؟؟ ودلیل ثقلینی هم در جواب نبود جواب شما فقط یک نظر شخصی هست و ثقلینی نیست پس خواهشن منتظر جواب شما از ثقلین هستم با تشکر فار التنور
با سلام و عرض ادب
وصیت کردن فی نفسه واجب نیست مگر درمورد واجباتی که برگردن فرد است و وراث نمی دانند (1)و بیان شد که آنچه در انجمن احکام پاسخ داده می شود برمبنای نظر مراجع بزرگوار است(به آدرس مذکور در پست قبلی مراجعه شود) که آنها هم مبتنی بر آیات و روایات، احکام را بیان می کنند نه نظرات شخصی! و برای اطلاع از ادله نیاز به عملیات اجتهاد است که از مجال این سایت خارج است اما عرض شد اگر نیاز به اطلاع از آیات و روایات در این زمینه دارید سوال را در انجمن قرآن و حدیث پیگیری نمایید.
همواره به سلامت باشید.
پی نوشت:
1.استفتا از دفتر مقام معظم رهبری در قم
با سلام و عرض ادبوصیت کردن فی نفسه واجب نیست مگر درمورد واجباتی که برگردن فرد است و وراث نمی دانند (1)و بیان شد که آنچه در انجمن احکام پاسخ داده می شود برمبنای نظر مراجع بزرگوار است(به آدرس مذکور در پست قبلی مراجعه شود) که آنها هم مبتنی بر آیات و روایات، احکام را بیان می کنند نه نظرات شخصی! و برای اطلاع از ادله نیاز به عملیات اجتهاد است که از مجال این سایت خارج است اما عرض شد اگر نیاز به اطلاع از آیات و روایات در این زمینه دارید سوال را در انجمن قرآن و حدیث پیگیری نمایید.
همواره به سلامت باشید.
پی نوشت:
1.استفتا از دفتر مقام معظم رهبری در قم
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام...
1- جواب از ثقلین نبود
2- وصیت امری واجب است
الان به جواب از ثقلین برمیگردیم:
خداوند متعال در مورد وصیت چه میفرمایند:
چون در آن کلمه(کتب)آمده و این کلمه به معنای واجب هستش اما به آیه های دیگری اشاره میکنم که (کتب)در آن واجب بشمار می آید
و اما اهل بیت (ع) در مورد وصیت چه فرمودند:
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقينَ (180بقره)
بر شما مسلمانان واجب شد كه وقتى مرگتان نزديك ميشود و مالى از شما ميماند براى پدران و مادران و خويشاوندان وصيتى به نيكى كنيد اين حقى است بر پرهيزكاران
فلسفه وصيت
از قانون ارث تنها يك عده از بستگان آنهم روى حساب معينى بهرهمند مىشوند در حالى كه شايد عده ديگرى از فاميل، و احيانا بعضى از دوستان و آشنايان نزديك، نياز مبرمى به كمكهاى مالى داشته باشند.
و نيز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نياز آنها نيست، جامعيت قوانين اسلام اجازه نمىدهد كه اين خلاها پر نشود، لذا در كنار قانون ارث قانون وصيت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مىدهد نسبت به يك سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خويش تصميم بگيرند.
از اينها گذشته گاه انسان مايل است كارهاى خيرى انجام دهد اما در زمان تفسير نمونه، ج1، ص: 619
حياتش به خاطر نيازهاى مالى خودش موفق به اين امر نيست، منطق عقل ايجاب مىكند كه او از اموالى كه زحمت تحصيل آن را كشيده براى انجام اين كارهاى خير لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند.
مجموع اين امور موجب شده است كه قانون وصيت در اسلام تشريع گردد و آن را با جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ تاكيد فرموده است.
البته وصيت منحصر به موارد فوق نيست، بلكه انسان بايد وضع ديون خود و اماناتى كه به او سپرده شده و مانند آن را در وصيت مشخص كند، به گونهاى كه هيچ امر مبهمى در حقوق مردم يا حقوق الهى كه بر عهده او است وجود نداشته باشد.
در روايات اسلامى تاكيدهاى فراوانى در زمينه وصيت شده، از جمله در حديثى از پيامبر اسلام ص مىخوانيم:
ما ينبغى لامرء مسلم ان يبيت ليلة الا و وصيته تحت راسه:
" سزاوار نيست مسلمان شب بخوابد مگر اينكه وصيتنامهاش زير سر او باشد" «1».
البته جمله زير سر بودن به عنوان تاكيد است، منظور آماده بودن وصيت است.
در روايت ديگرى مىخوانيم:
من مات بغير وصية مات ميتة جاهلية
:" كسى كه بدون وصيت از دنيا برود مرگ او مرگ جاهليت است" «2».
__________________________________________________
(1) وسائل الشيعه جلد 13 صفحه 352.
(2) مدرك سابق.
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقينَ (180بقره)
بر شما مسلمانان واجب شد كه وقتى مرگتان نزديك ميشود و مالى از شما ميماند براى پدران و مادران و خويشاوندان وصيتى به نيكى كنيد اين حقى است بر پرهيزكاران
فلسفه وصيت
از قانون ارث تنها يك عده از بستگان آنهم روى حساب معينى بهرهمند مىشوند در حالى كه شايد عده ديگرى از فاميل، و احيانا بعضى از دوستان و آشنايان نزديك، نياز مبرمى به كمكهاى مالى داشته باشند.
و نيز در مورد بعضى از وارثان گاه مبلغ ارث پاسخگوى نياز آنها نيست، جامعيت قوانين اسلام اجازه نمىدهد كه اين خلاها پر نشود، لذا در كنار قانون ارث قانون وصيت را قرار داده و به مسلمانان اجازه مىدهد نسبت به يك سوم از اموال خود (براى بعد از مرگ) خويش تصميم بگيرند.
از اينها گذشته گاه انسان مايل است كارهاى خيرى انجام دهد اما در زمان تفسير نمونه، ج1، ص: 619
حياتش به خاطر نيازهاى مالى خودش موفق به اين امر نيست، منطق عقل ايجاب مىكند كه او از اموالى كه زحمت تحصيل آن را كشيده براى انجام اين كارهاى خير لا اقل براى بعد از مرگش محروم نماند.
مجموع اين امور موجب شده است كه قانون وصيت در اسلام تشريع گردد و آن را با جمله حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ تاكيد فرموده است.
البته وصيت منحصر به موارد فوق نيست، بلكه انسان بايد وضع ديون خود و اماناتى كه به او سپرده شده و مانند آن را در وصيت مشخص كند، به گونهاى كه هيچ امر مبهمى در حقوق مردم يا حقوق الهى كه بر عهده او است وجود نداشته باشد.
در روايات اسلامى تاكيدهاى فراوانى در زمينه وصيت شده، از جمله در حديثى از پيامبر اسلام ص مىخوانيم:
ما ينبغى لامرء مسلم ان يبيت ليلة الا و وصيته تحت راسه:
" سزاوار نيست مسلمان شب بخوابد مگر اينكه وصيتنامهاش زير سر او باشد" «1».
البته جمله زير سر بودن به عنوان تاكيد است، منظور آماده بودن وصيت است.
در روايت ديگرى مىخوانيم:
من مات بغير وصية مات ميتة جاهلية
:" كسى كه بدون وصيت از دنيا برود مرگ او مرگ جاهليت است" «2».__________________________________________________
(1) وسائل الشيعه جلد 13 صفحه 352.
(2) مدرك سابق.
باسلام...
بردار عزیز باید به اطلاع شما برسانم که در تفسیری که آوردید اشتباهی وجود دارد
خود تفسیر:
كُتِبَعَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقينَ (180بقره)
بر شما مسلمانان واجب شد كه وقتى مرگتاننزديك ميشود و مالى از شما ميماند براى پدران و مادران و خويشاوندان وصيتى به نيكىكنيد اين حقى است بر پرهيزكاران
اگه ممکنه این کلمه را از خود آیة برای من استخراج کنید(و مالى از شما ميماند)!!!
اصلأ این کلمة در خود آیة نیست!!!
و اگه منظور شما (إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ) معنیش اون میشه باید بگم که اشتباه تفسیر کردید معنی(إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ)از پیامبر (ص) میفرمایند:
إن الرجل ليعمل بعمل أهل الجنة سبعين سنة فيحيف في وصيته فيختم له بعمل أهل النار وان الرجل ليعمل بعمل أهل النار سبعين سنة فيعدل في وصيته فيختمله بعمل أهل الجنة ثم قرأ { ومن يتعد حدود الله } وقال : { تلك حدود الله } ) البحار 100 / 200.
منظور ایشان هرکس وصیت خود را به صورت احسن به جا بذارد نه اینکه اگر مالی داشته باشه
در مطلب قبلی که من فرستادم بیش از هشت دلیل ثقلینی بود چرا فقط همین آیه را استخراج کردید با اینکه این آیة با بیش از هشت روایت ثابت کرد که وصیت واجب هستش
و اما فلسفة من واسه شما متاسفم فلسفه در کجای ثقلین ذکر شده از اینکه عاجز هستید ثابت کنید وصیت مستحب هستش برمیگردید به فلسفة که حتی اونی که فلسفه رو ساخت مسلمان هم نبود پس این را از کجا آوردند و با آن استناد میکنند(از سقراط !!!) خواهشن بار دیگر جواب مرا از ثقلین بدید نه فلسفة
با تشکر فار التنور