وهابی ها دشمن مشترک شیعیان و اهل سنت //شهادت دو برادر سنی به جرم عزاداری برای امام حسین (ع)
تبهای اولیه
شهادت به جرم عشق به اهل بیت(ع)،
ترور دو برادر سنی مذهب در پیشاور پاکستان به علت عزاداری برای امام حسین(ع)
align: center | |
---|---|
دو برادر سنی مذهب که در مراسم عزاداری امام حسین شرکت و برای آن امام همام عزاداری می کردند، بدست نیروهای تکفیری سپاه صحابه پاکستان به شهادت رسیدند. | |
تروریستها تکفیری روز گذشته 16 آذر ـ دو برادر از شهروندان اهل سنت پاکستان را بدلیل عزاداری برای سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در پیشاور پاکستان به ضرب گلوله به شهادت رساندند.
برادران "سامع الدین" و "صلاح الدین" از محبین اهل بیت علیهم السلام به شمار می آمدند و در مراسم شهات امام حسین علیه السلام به سوگواری می پرداختند؛اما تروریست های تکفیری که نمی توانستند این مسئله را تحمل کنند، آنها را با ضرب گلوله به شهادت رساندند.
گروه های شیعه و سنی کشته شدن این دو برادر را محکوم کردند و از دولت خواستند تا با عاملان آن به شدت برخورد کند.
[h=2]عالم اهل سنت : اهل تسنن بیش از شیعیان از سلفیها ضربه خوردهاند/ تکفیریها با فتوای مذهبی از جوانان سوء استفاده سیاسی میکنند[/h]
مهمترین تفاوتهای (وهابیها وسلفیها ) با (اهل سنت وجماعت) در چیست؟؟
( در ادامه لینکهای مرتبط را ببینید)
جواب:
فرق آنها از زمين تا آسمان است. ميتوانيد کتاب الدرر السنية جناب زيني دحلان - مفتي مکه مکرمه و متوفاي 1304 - جلد اول، صفحه 64 را مطالعه کنيد که ميگويد: آقاي محمد بن عبد الوهاب که ظهور کرد و فرقه وهابيت را تأسيس کرد، اعلام کرد: تمام مسلمانان - شافعي و مالکي و حنفي و حنبلي و شيعه و زيدي و ... - کافر هستند و علماي گذشته هم کافر هستند و هر کس بخواهد مسلمان شود، بايد 5 بار شهادت بدهد: 1. شهادت بر وحدانيت خداوند. 2. شهادت بر رسالت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و سلم). 3. شهادت بر اينکه قبلا مشرک بودم و با ورود به وهابيت، مسلمان شدم. 4. شهادت بدهد بر اينکه پدر مادرم که مردهاند و وهابي نشدند، مشرک مردهاند. 5. شهادت بدهد که علماي گذشته که مردهاند و وهابي نشدند، مشرک مردهاند و حق طلب مغفرت براي آنها ندارم.
اهل سنت از نخستین کسانی بودند که بر وهابیت ردیه نوشتند؛ در مورد بحث تکفیر، هیچ کدام از علمای اهل سنت چه امام شافعی و چه امام ابوحنیفه فتوا بر کشتن گوینده لااله الا الله ندادهاند

بر پایه این گزارش، ماموستا اقبال بهمنی از علمای اهل سنت کردستان طی سخنانی اظهار کرد: فکر و دیدگاه اهل سنت بر مبنای قرآن، سنت رسولالله (ص) است، ضمن آنکه اهل سنت بر محور وحدت بین مذاهب اسلامی میگردد یعنی تمام مذاهب اسلامی را دوست داشته و به آنها احترام میگذارد چنانکه قرآن مجید فرموده است «واعتصموا بحبلاللّه جمیعاً و لا تفرّقوا».
وی در ادامه اظهار کرد: اهل سنت یک سری اعتقاداتی که جریان وهابیت و سلفیت به عنوان منکرات به آنها نگاه میکند را بر نمیتابد، مثلا وهابیت بر توسل و زیارت قبور و شفاعت نبی اکرم (ص) اعتقادی ندارند در حالی که اهل سنت به تمامی این موارد اعتقاد دارد.
ماموستا بهمنی تصریح کرد: همچنین در مورد بحث تکفیر، هیچ کدام از فتاوای علمای بزرگ اهل سنت چه امام شافعی و چه امام ابوحنیفه فتوا بر کشتن انسان گوینده «لااله الا الله» را نداده اند که وهابیت چنین کاری میکنند.
وی ابراز کرد: جریان وهابیت در سال های حدود 1120 شروع به فعالیت می کند و از اولین کسانی که علیه وهابیت کتاب نوشتند علمای اهل سنت بودند، ضمن آنکه از مخالفان محمدبن عبدالوهاب مفتی شافعی و باقی بزرگانی بودند که کتاب در رد او نوشتند، بنابراین ثابت می شود که اگر وهابیت از اهل سنت بود هرگز کتابی در رد نظریات ابن تیمه حتی زمانی که وی زنده بود، نمی نوشتند.
این عالم اهل سنت با اشاره به اینکه امروز نیز فقهای مذاهب دیگر و فقهای شافعی و فقهای مذهب احناف کتبی را برای رد وهابیت نوشتهاند، بیان کرد: وهابیت مسلمین را می کشند و به مشرکان کاری ندارند، آنها مارک کفر به اهل اسلام زده و با مسلمین مقابله می کنند، فتوای قتل و کشتن را میدهند که هیچ کدام از این موارد در اهل سنت وجود ندارد.
وی بیان کرد: عبدالله بن عمر می گوید خوارج آیاتی که در مورد کفار و علیه کفار نازل شده بود را علیه مسلمین استفاده کردند، لذا با در نظر گرفتن این مساله و سایر مواردی که عنوان شد می بینیم که یکی از راه های انحراف وهابیت همان تقلید نکردن از ائمه فقه و حدیث چون امام صادق (ع)، امام شافعی و امام ابوحنیفه است.
ماموستا اقبال بهمنی تصریح کرد: دین اسلام دین پاکی است، فطرت انسان نیز پاک است، در حالی که وهابیت و سلفیت جریان تندرو و خشنی است که در کشورهای مختلف مسلمین و غیرمسلمین را می کشند و از آن فیلم برداری کرده و در شبکه های مختلف پخش می کنند.
وی عنوان کرد: سوال آن است که چرا گروهی به نام سلفیت می آید و در کشورهایی چون افغانستان، سوریه و عراق کشتار راه می اندازد و فیلم آن را پخش می کند، پاسخ آن است که آنها می خواهند حقیقت را ببندند، لذا ضربه به اسلام می خورد و این در حالی است که جامعه امروز مبتنی بر عقلانیت بوده و نیازمند صلح و آرامش است. این عالم اهل سنت تصریح کرد: در هیچ کجای جهان شیعه نمی آیند شافعی را به علت اینکه شافعی است بکشند یا شافعی نمی آید شیعه را به علت آنکه شیعه است بکشد بنابراین وهابیت تنها یک جریان است که سعی دارد خود را به اسلام بچسباند. وی تاکید کرد: یا مثلا در مورد مساله تکفیر که وهابیت به این بهانه دست به کشتار می زنند امام شافعی می گوید: اگر کسی چنین بود باید از او طلب توبه و پشیمانی کرد اگر پشیمان نشد و منکر الله شد باید سه روز زندانی شود و بعد از آن اگر همچنان مرتد بود باید به ادعای نه یک نفر بلکه چندین نفر در مورد او تصمیم گرفته و حکم بر او اجرا شود.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: حضرت علی(ع) شخصیت اول جهان اسلام را در ماه رمضان با زبان روزه در حالی که نماز می خواند شهید می کنند، بعد در رمضان 1400 سال بعد ماموستا شیخ الاسلام در مرضان با زبان روزه شهید می شود، زمانی که از مرتکبان سوال می کنند که چرا او را کشتید می گویند چند کتاب وهابی خواندیم و متوجه شدیم که ماموستا شیخ الاسلام برای اهل سنت خطر است لذا عصر تصمیم گرفتیم او را بکشیم و این در حالی ود که ماموستا در همان روز آب و خرمای خود را که می خواست با آنها روزه اش را باز کند به آنها داده بود
سلفی از دید یک اهل سنت تاجیکستانی
[ گفتگو ] سلفی ها کیستند؟ سلفی ها کیستند؟
----------------------
مصاحبه نشریه آزادگان تاجیکستان با حاجی اکبر تورجان زاده شخصیت سیاسی ومذهبی تاجیکستان
•سلفی ها همان وهابیند.
•القاعده هم سلفی است.
•این جوانان، که خود را سلفی می دانند، پیروان قرآن و سنت نیستند.[SPOILER]
وقتی برای مصاحبه با حاجی اکبر تورجان زاده تدارک می دیدیم یک خبری، که در سامانه های اینترنتی به نشر رسیده و در راستای موضوع مصاحبه بود، توجه مرا به خود جلب کرد، که یک بخش آن را این جا اقتباس می آورم: «وزارت امور داخلی تاجیکستان می گوید، حضور پیروان جریان سلفیه به امنیت کشور خطر ایجاد نمی کند. رجب علی محمدعلی اف ، رئیس اداره مبارزه با جنایات متشکل این وزارت گفت، پیروان سلفیه در تاجیکستان زیاد نیستند و با پیروان حنفیه، که اکثریت در کشور را تشکیل می دهند، اختلافات جدی ندارند. آقای محمدعلی اف مدعیست، که سلفی ها همسان اعضای حزب التحریر مردمان را علیه دولت تحریک نمی کنند و دنبال اهداف سیاسی نیز نیستند.
رجب علی محمدعلی اف می گوید، فعالیت پیروان جریان سلفیه در تاجیکستان ممنوع نیست و سلفی ها نیز پیوسته قوانین جاری تاجیکستان را رعایت می کنند: «برای یک ایده نمی شود فرد را محکوم کرد. ادعای سلفی ها اصلا راجع به اصول های عبادت است و آنها اکثرا با خادمان دین مخالفت دارند. تعداد زیاد ندارند و جوانان زیادی نیز از آنها جانبداری نمی کنند. هرچند تا امروز برخی از طرف داران جریان سلفیه به ما معلومند، ولی هنوز قانون شکنی، از جمله دعوت برای سرنگون کردن ساخت دولت داری از جانب آنها سر نزده است».
به راستی خواندن این خبر برایم دردآور بود. شاید گفته های رئیس اداره مبارزه با جنایات متشکل وزارت داخله به واقعیت نزدیک است و شاید شمار سلفی ها در کشور زیاد نباشند و آنها قوانین تاجیکستان را پیوسته رعایت نمایند. اما اختلافات بین پیشوایان جامعه چه عواقبی به دنبال می آرد. تاریخ چندهزارساله انسانیت در این باره مثالهای زیادی دارد و ملت ما خود نیز اخیرا، در اولین سالهای استقلال تاجیکستان، طعم تلخ این تجربه را چشیده است. بدبختی های محل گرایی برای تاجیک کم بود مگر، که باز اختلاف مذهبی نیز به سر این مردم بار کرده شود؟ با توجه به خلاء موجود ایدیولوژی در جامعه و کشاکشهای پنهانی و آشکار بین خادمان دین برای گسترش حوزه نفوذ و منافع شخصی و سوءاستفاده برخی مقامات و سازمان های دولتی از این وضع برای کمرنگ کردن تاثیر علمای دینی در بین مردم و امروز ادعا نمودن، که سلفی ها (شاید فردا دیگر گروهی مثل سلفیه) خطری به جامعه ندارد، نشان از دوراندیشی و عملی بر نفع جامعه نیست. اما همه می دانند، که ملت بی معنویت و معرفت به کمال و استقلال واقعی نمی رسد و در وحدت و یگانگی هر دین و آئینی قوی و تواناست و اکثرا فرقه گرایی و بازی های گروهی و طیفی به خاطر ضعیف و عاجز گرداندن دین و آئین ها ساخته و پرداخته شده و می شود. اگر امروز یک گروه تازه ظهور با گروه دیگری بحث و جدل دارد، پس باید سازمانهایی، که مسئول امنیت این خاک و مردم آن هستند، کمر همت ببندند و از هم اکنون جلو راه آن را بگیرند. با توجه به این وضعیت صحبتی داشتیم با قاضی پیشین تاجیکستان ، شخصیت شناخته و عالم حاجی اکبر تورجان زاده و نخستین سوال ما همان پرسشی بود، که امروز در زبان اکثر اهل فکر در جامعه صدا می دهد، یعنی: سلفی ها کیستند؟
سوال: استاد محترم ، به نظر شما سلفی ها کیستند؟
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم. سلفیه از نظر لغت پیروان اهل سلف را گویند. اهل سلف بنابر اجماع علمای اسلام نسل سه قرن اول تاریخ اسلام است. نسل مسلمان سه عصر مذکور به تعبیر پیغمبر اسلام ، «خیرالقرون» ، یعنی بهترین نسل قرن های اسلامی هستند. سلفی ها امروز به سه گروه تقسیم می شوند. گروه اول، سلفی های جهادی، که سازمان «القاعده» از جمله آن است. گروه دوم، «مدخلی» ، که پیروان ربیع ابن هادی المدخلی هستند. این طایفه با عائله آل سعود و فتوا و کارهای دینی در اختیار پیروان این مذهب است. این طایفه در همه حالت از حکومت سعودی طرفداری می کند. گروه سوم سلفی های «سروری» است، که پیروان محمد ابن زین العابدین سروری هستند. این طایفه نسبتا معتدلند.
گروه جوانانی، که امروز خود را سلفی می نامند، در حقیقت سلفی نیستند، زیرا اکثر کسانی، که در تاریخ با نام سلفی ذکر شده اند، از فتوای مجتهدان خویش تقلید و پیروی می کردند و خود را پیرو مذهب حنبلی می حسابند. حتی شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز خود را در فقه پیرو مذهب احمد ابن حنبل می دانست. در حالی، که سلفی ها های امروزه با شعار «ما فقط به قرآن و سنت عمل می کنیم» ، تقلید به مذهب ها را ناجایز و حرام می حسابند. از این رو، بسیاری از عالمان معاصر مثل علامه رمضان بوتی در کتاب مشهور خود «ال لامذهبیه اخطر و بدعتین تهدل اسلامه» (بی مذهبی خطرناکترین بدعتیست، که اسلام را تهدید می کند) آنها را مبتدی و بی مذهب خواندند. بدعت بودن بی مذهبی به خاطر آن است، که ریشه از قرآن و سنت و اجماع امت ندارد. اما تقلید به مذهب، که شیوه پیروان چهار مذهب اهل سنت و جماعت است، هم با قرآن و سنت و هم با اجماع امت ثابت گشته است. پس این گروه خود را باید نه سلفی، بلکه «خلفی» یا «بی مذهب» گویند. زیرا در حقیقت آنها پیروان مذهب «بی مذهبی» ناصرالدین البانی هستند، که روحانی زاده عصر بیست می باشد. برخی از علما این طایفه را پیروان مذهب «هوا و هوس» نامیده اند. من نیز آنها را چنین می حسابم.
در حقیقت ، محض پیروان مذاهب چهارگانه اهل سنت و جماعت سلفی هستند، زیرا پایه گزاران این چهار مذهب، یعنی امام اعظم ، امام شافعی، اما ماحمد ابن هنبل و امام مالک (ر) ، از جمله اهل سلف بودند، یعنی در سه عصر اول اسلام زندگی کرده اند.
سوال: استاد، بهتر از ما می دانید، که جامعه به اصطلاح ظاهربین است و در اکثر حالت برداشت ها و نتیجه گیری های اهل جامعه بر پایه ظاهر این یا آن مسئله و پدیده صورت می پذیرد. از این دیدگاه ، تفاوت های ظاهری سلفی ها با پیروان ابی حنیفه کدام هایند؟
جواب: تفاوت مذهب سلفی های امروز با مذهب حنفی در امور عقاید نیز وجود دارد، ولی در فروعات بیشتر است. مثل با صدای بلند گفتن آمین، برداشتن دستها در بالای سینه در وقت نماز، از حد زیاد باز گذاشتن پاها در نماز، نخواندن قرآن در سر قبر برای ارواح گذشتگان، مخالفت با برپا کردن محافل مولود پیامبر اسلام ، خیر و صدقات معمولی کشورمان و غیره.
در مثال عقیدتی ما، پیروان مذهب حنفیه، از امام ماتوریدی سمرقندی پیروی می کنیم، ولی این گروه حضرت امام ماتوریدی را حتی کافر می گویند و پیروانش را گمراه می حسابند. آنها حتی پیروان مذهب شافعی را، که در مسائل عقیدتی از امام اشعری پیروی می کنند، نیز گمراه می نامند. آیا وقتی که گروهی امام ما را کافر و پیروان آن را، یعنی ما را، گمراه می نامند، آیا این باعث اختلاف در جامعه نمی شود؟
بدعت و حرام اعلام کردن جشن مولود پیامبر ، مگر ناراضیتی را به وجود نمی آرد. حال آن که جشن مولود پیامبر
یک عمل مستحب، یعنی ثواب است. مگر ممکن است، که فرد مسلمان جشن مولود پیامبر اسلام را بدعت و حرام حساب کند؟ خصوصا، در این عصر و زمان، که نمایندگان دین و مذاهب دیگر با افتخار ولادت پیامبران خود را جشن می گیرند.
جشن ولادت پیامبر اسلام از چهار عمل عبارت است:
1.صلوات فرستادن، که امر قرآنیست.
2.امر به معروف و نهی از منکر، که آن نیز امر قرآنیست.
3.یادآوری از تاریخ حیات پیامبر اسلام ، که با روایت صحابه های پیامبر خدا مشروع شده است.
4.دادن طعام، که آن نیز امر خیر و ثواب است و از قرآن و سنت دلیل دارد.
به غر از این چهار عنصر در جشن ولادت باز چه عمل هایی انجام می شود، که این گروه جشن ولادت را حرام می گویند؟ در باره مشروعیت جشن مولود پیامبر خدا دهها رساله از جانب علمای مشهور مذهبمان و دیگر مذاهب اسلامی نوشته شده اند. چرا باید همه مسلمان ها حتما از دیدگاهها البانی پیروی کنند؟
این گروه تلاوت قرآن را بر سر قبر حرام می گویند، به ارواح گذشتگان رسیدن ثواب تلاوت قرآن را رد می کنند و همچنین خیر و احسان را. چنانی، که پیش تر وهابیان چنین ادعا داشتند.
سوال: با این حساب می توانیم بگوییم، که سلفی ها و وهابی ها یک هستند؟
جواب: بلی، این دو یک گروهند. امروز وهابی ها اکنون به اسم سلفی، یعنی در نقاب جدیدی عرض هستی کردن می خواهند. اما واقعا این سلفی های امروز همان وهابی های پیشینه اند. هیچ فرقی بین این دو گروه نیست.
سوال: یک سوال پیش می آید، مادامی که سلفی ها و وهابی ها یک باشند، چرا برخی از مقامات کشور ، که چندی پیش وهابی ها را با صدها گناه بدنام کرده بودن، امروز به جایگزین آن گروه، یعنی به سلفی ها نظر خیرخواهانه دارند؟
جواب: من هم شنیدم، که امروز برخی نمایندگان دایره های قدرتی ما می گویند، که سلفی ها برای امنیت کشور خطر ندارند. اما منطق این است، که به وجود آمدن هر گونه اختلاف و ریشه در تعصب داشتند آن به سر خود خطر جدیست، که جامعه را تهدید می کند. جدایی بین جامعه مگر به امنیت کشور خطر ندارد؟ من در تعجبم، که چرا آنها دو سال پیش در مورد پیدایش سلفیه رسما بانگ خطر می زدند، اما امروز نظرشان به یکباره تغییر یافته است.
سالهای 80 عصر گذشته نیز در تاجیکستان نفوذ روحانی ها و ملاهای سنتی خیلی زیاد شده بود و آبروی فوق العاده بین مردم داشتند و مساجد رسمی نمی توانستند با آنها رقابت کنند. همان موقع وهابی ها مثل سلفی های امروزه در مقابل ملاها و روحانی های با نفوذ استفاده شده بودند. نیروهای قدرتی شوروی در آن موقع خواستند، که از نیروی این جوانان ، که روحانی ها را حرام خور و مراسم های نذری و صدقه را حرام می نامیدند، استفاده ببرند. امروز نیز شاید برخی فیلسوفان لائیک و رادیکال های دنیوی، که دشمنی به دین اسلام دارند و در فضای ایدیولوژی کشور پرتاثیر هستند، از آن که حالا علما و روحانی ها در جامعه نفوذ پیدا کرده اند و مساجد لبریز از جوانان نمازخوان شده اند و دخترها با وجود فشارهای زیاد حجاب اسلامی را رعایت می کنند، بسیار ناراحت شده، شاید به برخی مسئولین قدرتی کشور چنین توصیه داده باشند، که باید از این گروه تازه ظهور در مقابل ملاهای با نفوذ کشور استفاده شود. من یکی از دلایل احتمالی تغییر موضع را در همین ببینم. اگر سبب دیگری باشد، من نمی دانم.
سوال: چرا سلفی ها مخصوصا ضد پیروان مذهب شیعه مبارزه شدید می برند؟
جواب: از سالهای 1988 تا سالهای 1998 بنده به کشور عربستان سعودی سفرهای زیاد داشتم. بعضا تا دو سه هفته در آن جا می ماندم. بسیاری از شخصیت های مقام دار بزرگ، ثروتمندان، عالمان شناخته در ماهها مولود جشن ولادت پیامبر خدا را در خانه هایشان برگزار می کردند. علاوه به شام و ضیافت بسیار بزرگ و فاخر و شرکت صدها نفر، اول از حیات پیامبر خدا
صحبتی می شد و بعدا، چند تن خوش صداها، اساسا مصری ها مدایح نهایت پرمضمون و پرتاثیر می خواندند. ثانیا با تلاوت قرآن جلسه را ختم نموده، دست شیخ ها را بوسه کرده، مرخص می شدند. برای من بار اول این صحنه باعث تعجب بود، زیرا می دانستم، که به عقیده سلفی های سعودی جشن مولود پیامبر
بدعت و حرام است و این سیاست دولت است. پس چرا این مقامات دولتی نترسیده چنین جشن ها را برپا می کنند و در آنها اشتراک می نمایند؟ این سوال را به یکی از مقامات عالی مقام تشکلات جهانی رابطه اسلامی دادم. در جواب خندیده گفت، که خوشبختانه، حالا تعصب و سختگیری های سالهای 50 و 60 نیست. و بسیار اظهار تاسف کرد، که در آن سالها سلفی ها از روی کم خردی و تعصب بهترین یادگاریهای اسلامی در عربستان سعودی را نابود ساختند. از جمله حجره ای، که در آن پیغمبر خدا
تولد شده بود، به زمین هموار کردند و بسیار یادگارهای دیگر تاریخ اسلام را از بین بردند.
همچنین ، در آن موقع بر ضد شیعه ها نیز بحث هایی در جامعه عربستان سعودی وجود نداشت. چنین بحث ها اساسا پس از واقعه های 11 سپتامبر سال 2001 شروع شدند. امروز اکنون یکی از وظایف اساسی کسانی، که خود را سلفی به حساب می برند، در تمام جهان مبارزه با پیروان مذهب شیعه است. به نظر من ، این طرح و سفارش دایره های معین غربی است، که نه تنها بر ضد ایران، بلکه بر ضد وحدت و قدرت مسلمانان روانه شده است. مثلا، این مبلغ های زیادی، که امروز این گروه در اختیار دارند و این قدر کتاب و سی دی و نواری، که بی پول تقسیم می کنند، فقط برای همین خدمتشان آن دایره ها در اختیار این گروه می گذارند.
این جوانانی، که امروز خود را مدافع اسلام پاک به حساب می برند، در اصل در مسائلی، که برای مسلمانان بسیار مهم است، اظهار نظر نمی کنند. کسی در تاجیکستان یاد ندارد، که اینها برای بسته شدن مساجد تظاهرات کرده باشند یا وقتی، که قرآن عظیم الشأن را به «مین کمف» هیتلر مانند کرده بودند، مقاله ای نوشته باشند، یا وقتی که پیغمبر خدا را در مطبوعات خودمان مغزآدم خور و بدتر از چنگیز حساب کرده بودند، دفاعی نکردند. یا وقتی دختران ما را به دلیل داشتن حجاب از درس ها بیرون می کردند یا از دانشگاهها اخراج می کردند، سکوت ورزیدند. پس خود بیندیشید، که اینها چه کسانی هستند و در خدمت چه کسی هستند...
سوال: آیا شما با این جوانان حرف گفتنی ای دارید؟
جواب: از فرصت استفاده برده ، به این جوانان مراجعت نموده، خواهش و التماس می کنم ، که از این راه خود برگردند. زیرا با گذشت اندک مدتی خودشان نیز می فهمند، که این راه خطا بوده است. این جوانان ما فکر نمی کنند، که با ین کارهایشان با آسیاب دشمنان اسلام و کشور آب می پاشند، امنیت کشور و وحدت مسلمانان را برهم می زنند. وحدت مسلمانان فرض است و ما آن را باید حفظ نماییم. پیروان تمام مذاهب به ما برادر هستند، چه مذاهب چهارگانه اهل سنت و چه مذهب شیعه و اسماعیله و غیره...
بیایید، تصور کنید، که اگر امروز بین شیعه و سنی نزاعی شروع شود، تمام عالم اسلام می سوزد. آن وقت آن چیزی عملی می شود، که دشمنان اسلام عصرها در آرزوی عملی شدن آن بودند. بیاید، نگذارید، که این نقشه آنها با دست شما عملی شود!
ظفرصوفی-نشریه آزادگان چاپ تاجیکستان [/SPOILER]
[="]اساسی ترین نقاط انحراف وهابیت که در مناظرات با آنها باید در نظر گرفت
[="](از دکتر عصام العماد )
[="]1-مهمترين مسأله انحرافي وهابيت تقديس خاندان اموي است . خيلي جالب است كه خوارج با اينكه اشتراكات زيادي با وهابيت دارد قا ئل بودند كه بنياميه به اسلام خيانت كردند برعكس وهابيت[="] .
آیت الله جوادی آملی با اشاره به همزیستی مسالمت آمیز اهل سنت و شیعه در کشور گفت: با وجود همه تلاشهایی که از زمان مرحوم بروجردی تا کنون در جهت تقریب صورت گرفته است، متاسفانه برخی کم کاری ها باعث شد که امروز شاهد برخی اختلافات بین مذاهب اسلامی باشیم. وی در ادامه به نقش اسرائیل و آمریکا در تحریک جریانهای تکفیری اشاره کرد و گفت: در برخورد با جریانهای تکفیری باید اتاق فکر آنها یعنی اسرائیل و آمریکا را رصد کرد و باید بدانیم اسلحه را کسی می تواند از دست تکفیری ها بگیرد که خود اسلحه را به دست آنها داده است.
آیتالله مکارم شیرازی:
طلاب خواهر کردستان مرزداران عقیدتی مکتب اسلام و اهلبیت(ع) هستند
align: center | |
---|---|
یکی از مراجع تقلید قم منطقه کردستان را یک منطقه مهم و حساس دانسته و گفتند: طلاب خواهر در این منطقه مرزداران عقیدتی مکتب اسلام و اهل بیت(ع) هستند. | |
آیتالله العظمی مکارم شیرازی در دیدار جمعی از طلاب خواهر کردستان، با ابراز خرسندی از نهضت علمی ایجاد شده در حوزههای علمیه خواهران این استان، کار آنان را جهاد فی سبیلالله دانستند.
ایشان با اشاره به حدیثی از حضرت امام علی(ع) در بیان فضیلت طالبان و جویندگان علم گفتند: بر اساس روایت امیرمؤمنان(ع) کسانی که در راه علم آموزی گام بردارند خداوند راه بهشت را به روی آنان میگشاید و ملائکه نیز بال و پر خود را برای آنان فرش میکنند و تمام موجودات هستی برای آنان استغفار میکنند.
مرجع تقلید شیعیان با تاکید بر اینکه مقام جویندگان علم بسیار برجسته است تصریح کردند: این توفیق نصیب هر کس نمیشود و شما افراد نیز که در این مسیر قرار گرفتهاید باید قدر خود را بدانید.
آیت الله مکارم شیرازی در ادامه منطقه کردستان را یک منطقه مهم و حساس دانسته و با بیان اینکه طلاب خواهر در این منطقه مرزداران عقیدتی مکتب اسلام و اهل بیت(ع) هستند، خاطرنشان کردند: شما نسبت به کسانی که در دیگر مناطق تبلیغ میکنند برتری دارید، از این رو قدر خود را بدانید.
مفسر برجسته قرآن کریم با بیان توصیههای مهم به طلاب خواهر حاضر در جلسه، آنان را به استفاده حداکثری از فرصت جوانی برای انجام وظایف توصیه کرده و گفتند: تا جوان هستید خوب درس بخوانید.
این مرجع تقلید در پایان اضافه کردند: امیدواریم همه شما مشمول عنایات الهی و حضرت ولی عصر(عج) قرار بگیرید.
وهابی همان سنی هست اما کمی قوی تر در آیین باطلشان.
از امام صادق علیه السلام، در حیله علامه مجلسی روایت داریم که سنی ها شما را می کشند.
لعنت بر کسی که ولایت امیر المومنین علی صلوات الله علیه و آله را ندارد.
وهابی همان سنی هست ( حرف درستی نیست وهابی دشمن شیعه وسنی است و هر دو را کافر می داند)
با سلام
پبشنهاد می کنم
به سیره ائمه صلوات الله علیهم رفتار نمایید
و در خط ولابت باشید
و سخنان مراجع را چراغ هدایت برای خود قرار دهیم
هر عملی که موجب اختلافات میان مسلمانان شود حرام شرعی است/ رفتار آمریکا خدعهآمیز است
[SPOILER]

متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به کنگره عظیم حج به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
والحمدلله رب العالمین و الصلوة والسلام علی سیدالانبیاء و المرسلین و علی آله الطیبین و صحبه المنتجبین
فرا رسیدن موسم حج را باید عید بزرگ امت اسلامی به شمار آورد. فرصت مغتنمی كه این روزهای گرانبها در همهی سالها برای مسلمانان جهان پدید میآورد، كیمیای معجزهگری است، كه اگر قدر آن شناخته و چنانكه شایسته است به كار گرفته شود، بسیاری از آسیبها و آسیبپذیریهای دنیای اسلام، علاج خواهد شد.
حج، چشمهی جوشان فیض الهی است. یكایك شما حاجیان سعادتمند، اكنون این اقبال بلند را به دست آوردهاید كه در این اعمال و مناسكِ آكنده از صفا و معنویت، دل و جان را شستشوئی بسزا داده، از این منبع رحمت و عزت و قدرت، ذخیرهئی برای همهی عمر خویش بردارید. خشوع و تسلیم در برابر خدای رحیم؛ تعهد به وظائفی كه بر دوش مسلمان نهاده شده است؛ نشاط و حركت و اقدام در كار دین و دنیا؛ رحم و گذشت در تعامل با برادران؛ جرأت و اعتماد به نفس در برابر حوادث دشوار؛ امید به كمك و دستگیری خداوند در همه جا و همه چیز؛ و كوتاه سخن، ساخت و پرداخت انسانی در طراز مسلمانی را در این عرصهی الهی آموزش و پرورش، میتوانید برای خویش تدارك ببینید و خودِ آراسته به این زیورها و بهره یافته از این ذخیرهها را برای كشور خویش و ملت خویش، و در نهایت برای امت اسلامی، سوغات برید.
امت اسلامی امروز بیش از هر چیز به انسانهائی نیاز دارد كه اندیشه و عمل را در كنار ایمان و صفا و اخلاص، و مقاومت در برابر دشمنان كینهورز را در كنار خودسازی معنوی و روحی، فراهم سازند. این یگانه راه نجات جامعهی بزرگ مسلمانان از گرفتاریهائی است كه یا آشكارا بدست دشمن و یا با سستی عزم و ایمان و بصیرت، از زمانهای دور در آنها فروافتاده است.
بیشك دوران كنونی، دوران بیداری و هویت یابی مسلمانان است؛ این حقیقت را از خلال چالشهائی كه كشورهای مسلمان با آن روبرو شدهاند نیز به روشنی میتوان دریافت. درست در همین شرائط است كه عزم و ارادهی متكی به ایمان و توكل و بصیرت و تدبیر، میتواند ملتهای مسلمان را در این چالشها به پیروزی و سرافرازی برساند و عزت و كرامت را در سرنوشت آنان رقم زند. جبههی مقابل كه بیداری و عزت مسلمانان را بر نمیتابد با همهی توان به میدان آمده و از همهی ابزارهای امنیتی، روانی، نظامی، اقتصادی و تبلیغاتی برای انفعال و سركوب مسلمانان و به خود مشغول ساختنِ آنان بهره میگیرد. نگاهی به وضعیت كشورهای غرب آسیا از پاكستان و افغانستان تا سوریه و عراق و فلسطین و كشورهای خلیج فارس و نیز كشورهای شمال آفریقا از لیبی و مصر و تونس تا سودان و برخی كشورهای دیگر، حقایق بسیاری را روشن میسازد. جنگهای داخلی، عصبیتهای كور دینی و مذهبی؛ بیثباتیهای سیاسی؛ رواج تروریسم قساوت آمیز؛ ظهور گروهها و جریانهای افراطگر كه به شیوهی اقوام وحشی تاریخ، سینهی انسانها را میشكافند و قلب آنان را با دندان میدرند؛ مسلّحینی كه كودكان و زنان را میكشند؛ مردان را سر میبرند و به نوامیس تجاوز میكنند، و حتی در مواردی این جنایات شرمآور و مشمئز كننده را به نام و زیر پرچم دین مرتكب میشوند، همه و همه محصول نقشهی شیطانی و استكباری سرویسهای امنیتی بیگانگان و عوامل حكومتی همدست آنان در منطقه است كه در زمینههای مستعدّ داخلی كشورها امكان وقوع مییابد و روز ملتها را سیاه و كام آنان را تلخ میكنند.
یقیناً در چنین اوضاع و احوالی نمیتوان انتظار داشت كه كشورهای مسلمان، خلاءهای مادی و معنوی خود را ترمیم كنند و به امنیت و رفاه و پیشرفت علمی و اقتدار بینالمللی كه بركات بیداری و هویتیابی است، دست یابند. این اوضاع محنتبار، میتواند بیداری اسلامی را عقیم و آمادگیهای روحی پدید آمده در دنیای اسلام را ضایع سازد و بار دیگر، سالهای دراز، ملتهای مسلمان را به ركود و انزوا و انحطاط بكشاند و مسائل اساسی و مهم آنان همچون نجات فلسطین و نجات ملتهای مسلمان از دستاندازی آمریكا و صهیونیسم را به دست فراموشی بسپارد.
علاج بنیانی و اساسی را میتوان در دو جملهی كلیدی خلاصه كرد كه هر دو از بارزترین درسهای حج است:
اول : اتحاد و برادری مسلمانان در زیر لوای توحید
و دوم : شناخت دشمن و مقابله با نقشهها و شیوههای او
تقویت روح اخوت و همدلی درس بزرگ حج است. در اینجا حتی جدال و درشتگوئی با دیگران ممنوع است. پوشش یكسان و اعمال یكسان و حركات یكسان و رفتار مهربان در اینجا به معنی برابری و برادری همهی آن كسانی است كه به این كانون توحید معتقد و دلبستهاند. این ردّ صریح اسلام بر هر آن فكر و عقیده و دعوتی است كه گروهی از مسلمانان و معتقدان به كعبه و توحید را از دائرهی اسلام بیرون بداند. عناصر تكفیری كه امروز بازیچهی سیاست صهیونیستهای غدار و حامیان غربی آنان شده و دست به جنایتهای سهمگین میزنند و خون مسلمانان و بیگناهان را میریزند و كسانی از مدعیان دینداری و ملبسین به لباس روحانیت كه در آتش اختلافات شیعه و سنی و امثال آن میدمند، بدانند كه نفس مراسم حج، باطل كنندهی مدعای آنان است. شگفتا؛ كسانی كه مراسم برائت از مشركان را كه ریشه در عمل پیامبر اعظم صلیالله علیه و آله و سلم دارد، جدال ممنوع قلمداد میكنند، خود از مؤثرترین دست اندركاران ایجاد منازعههای خونین میان مسلمانانند.
اینجانب همچون بسیاری از علمای اسلام و دلسوزان امت اسلامی بار دیگر اعلام میكنم كه هر گفته و عملی كه موجب بر افروختن آتش اختلاف میان مسلمانان شود و نیز اهانت به مقدسات هر یك از گروههای مسلمان یا تكفیر یكی از مذاهب اسلامی، خدمت به اردوگاه كفر و شرك و خیانت به اسلام، و حرام شرعی است.
شناخت دشمن و شیوههای او نیز دومین ركن است. اولاً وجود دشمن كینتوز را نباید به دست غفلت و فراموشی سپرد و مراسم چند بارهی رمی جمرات در حج، نشانهی نمادین این حضور ذهنِ همیشگی است. ثانیاً در شناخت دشمن اصلی كه امروزه همان جبههی استكبار جهانی و شبكهی جنایتكار صهیونیسم است، نباید دچار خطا شد، و ثالثاً شیوههای این دشمن عنود را كه تفرقه افكنی میان مسلمانان، و ترویج فساد سیاسی و اخلاقی، و تهدید و تطمیع نخبگان، و فشار اقتصادی بر ملتها، و ایجاد تردید در باورهای اسلامی است، باید بخوبی تشخیص داد و وابستگان و ایادی دانسته و نادانستهی آنان را از این راه شناسائی كرد.
دولتهای اسكتباری و پیشاپیش آنان آمریكا، به كمك ابزارهای رسانهئی فراگیر و پیشرفته، چهرهی واقعی خود را میپوشانند و با دعوی طرفداری از حقوق بشر و دموكراسی، رفتاری خدعهآمیز در برابر افكار عمومی ملتها در پیش میگیرند. آنان در حالی دم از حقوق ملتها میزنند كه ملتهای مسلمان، هر روز بیشتر از گذشته، آتش فتنههای آنان را با جسم و جان خود لمس میكنند. یك نگاه به ملت مظلوم فلسطین كه دهها سال است روزانه زخمِ جنایات رژیم صهیونیستی و حامیانش را دریافت میكند؛ یا به كشورهای افغانستان و پاكستان و عراق كه تروریسم زائیدهی سیاستهای استكبار و ایادی منطقهئی آنان، زندگی را به كام ملتهای آنان تلخ كرده است، یا به سوریه كه به جرم پشتیبانی از جریان مقاومت ضد صهیونیستی، آماج كینهی سلطهگران بینالمللی و كارگزاران منطقهئی آنان شده و به جنگ خونین داخلی گرفتار آمده است، یا به بحرین یا به میانمار كه در هر یك به نحوی، مسلمانان محنت زده مغفول و دشمنانشان مورد حمایتاند یا به ملتهای دیگری كه از سوی آمریكا و متحدانش، پی در پی به تهاجم نظامی یا تحریم اقتصادی یا خرابكاری امنیتی تهدید میشوند، میتواند چهرهی واقعی این سردمداران نظام سلطه را به همه نشان دهد.
نخبگان سیاسی و فرهنگی و دینی در همه جای جهان اسلام باید خود را به افشای این حقایق، متعهد بدانند. این وظیفهی اخلاقی و دینی همهی ما است. كشورهای شمال افریقا كه متأسفانه امروز در معرض اختلافات عمیق داخلی قرار گرفتهاند، بیش از همه باید به این مسئولیت عظیم، یعنی شناخت دشمن و شیوهها و ترفندهایش، توجه كنند. ادامهی اختلافات میان جریانهای ملی و غفلت از خطر جنگ خانگی در این كشورها، خطر بزرگی است كه خسارت آن برای امت اسلامی به این زودیها جبران نخواهد شد.
ما البته تردید نداریم كه ملتهای به پا خاستهی آن منطقه كه بیداری اسلامی را تجسم بخشیدند، بأذنالله اجازه نخواهند داد كه عقربهی زمان به عقب برگردد و دوران زمامداران فاسد و وابسته و دیكتاتور، تكرار شود، لیكن غفلت از نقش قدرتهای استكباری در فتنهانگیزی و دخالتهای ویرانگر، كار آنان را دشوار خواهد كرد و دوران عزت و امنیت و رفاه را سالها به عقب خواهد افكند. ما به توانائی ملتها و قدرتی كه خداوند حكیم در عزم و ایمان و بصیرت تودههای مردم قرار داده است، از اعماق دل باور داریم و آن را در بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران، به چشم خود دیده و با همهی وجود خود آزمودهایم؛ همّت ما، فراخوان همهی ملتهای مسلمان به این تجربهی برادرانشان در این كشور سرافراز و خستگی ناپذیر است.
از خداوند متعال صلاح حال مسلمانان و دفع كید دشمنان را خواستارم و حج مقبول و سلامت جسم و جان و ذخیرهی سرشار معنوی را برای همهی شما حجاج بیتالله مسألت میكنم.
والسلام علیكم و رحمة الله
سید علی خامنهای
پنجم ذیالحجه 1434 مصادف با 19 مهرماه 1392
................
[/SPOILER]
اظهارات جالب نماینده جهاد اسلامی درباره شیعه و سنی
align: center | |
---|---|
[TD="class: leed | width: 100%"] شیعه و سنی باید نسبت به فتنههای داخلی، وحدت اسلامی و اتحاد خود را با وحدت و همبستگی عملی نشان دهند و جوامع را نسبت به خطر تکفیریها برای اسلام و مسلمانان گوشزد کنند. |
[/TD] | |
به گزارش شیعه آنلاین به نقل از پایگاه مسلمانان جهان، نماینده جنبش اسلامی فلسطین در ایران با اشاره به اهمیت مسئله وحدت شیعه و سنی، گفت: تخریب شیعه و سنی، تخریب اسلام است و بهترین حالت برای دشمنان ما نیز همین تفرقه و تخریبهاست.
ناصر ابوشریف، نماینده جنبش اسلامی فلسطین ظهر امروز، 6 آذر در مدرسه علوم دینی اهل سنت بندرعباس در جمع طلاب این مدرسه گفت: جریان منفور تکفیری که دفاع از اهل سنت را شعار خود قرار داده، با همین شعار به کشتار تمام فرق مسلمین در سوریه و لبنان و عراق میپردازند.
وی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم که خداوند پیامبراکرم(ص) را پیامبر رحمت للعالمین معرفی کرده، افزود: براساس آیات قرآن کسی که از امت پیامبر(ص) است باید مصداق رحمت للعالمین باشد و کسی که خوبان این امت باشد، آدمکشی نمیکند.
مولوی عبدالحمید : یزید لکه ننگی در تاریخ اسلام بلكه در تاريخ بشريت است
[h=1]
اهل بيت همگي به ويژه آنها كه صحابي هم هستند، جايگاه خاصي در قلوب اهل سنت دارند و اهل سنتبه اهل بيت عشق مي ورزد. در اهل سنت كسي نيست كه محبت اهل بيت را در قلبش نداشته باشد .
SHIA-NWS.COM

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از خبرگزاری تقريب، در همين زمينه با جناب مولوي "عبدالحميد اسماعيل زهي" مدير دارالعلوم مكي و امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت و گويي ترتيب داده شده است كه مشروح آن در ذيل مي آيد:
لطفا واقعه كربلا را از نگاه اهل سنت بيان داريد؟
واقعه كربلا آزمایش بزرگی بود كه خداوند متعال در جريان اين واقعه، حضرت حسین رضی الله عنه را که نوه حضرت رسول و فرزند علی [علیه السلام]و زهرا [سلام الله علیها]و از اولیای خاص خدا بودند، مورد آزمایش قرار داد. آن هم به وسیله یزید که انسانی ظالم و نالایق بود و لیاقت رهبری مسلمانان را نداشت و وقتي روي کار آمد، آزمایش بزرگی برای مسلمانان بود.
یزید در تاريخ، دو حادثه تلخ را رقم زده و لکه ننگی در تاریخ اسلام بلكه در تاريخ بشريت از خودش باقی گذاشته است. یکی واقعه حره است. وقتی مردم با او بیعت نکردند او در مدینه لشکرهایش را بسیج کرد و به شهر مدینه و حرم نبوی حمله کرد و دست به جنايت زد. شهدای حره در بقیع، قبورشان جدا است و در یک چاردیواری هستند. انسان های پاک و وارسته زيادي در مدینه کشته شدند و بی حرمتی و تعدی و تجاوز به آنان شد و جنایاتی شد که سر همه انسان ها را پایین انداخت و کارهای يزيد ضد انسانی بود.
[/h]
انتقاد شدید علمای اهل سنت به اظهارات ولید بن طلال وهابی
شیخ عبدالناصر الجبری" دبیر کل جنبش امت در اظهارات خود گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره پناهگاه آزادگان بوده است اما آل سعود و برخی از امرای خلیج فارس همواره از اشغالگری پشتیبانی کرده اند و فتنه های فرقه ای و مذهبی در لبنان و عراق ،سوریه، لیبی، افغانستان، یمن و ... به راه انداختند و عامل کشتار هزاران نفر و خرابی های بسیار هستند. SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز»، "شیخ عبدالناصر الجبری" دبیر کل جنبش امت لبنان در سخنانی ، اظهارات شاهزاده سعودی ولید بن طلال را به شدت محکوم کرد.
شیخ الجبری که از مشهورترین علمای اهل سنت لبنان به شمار می رود گفت: سخنان ضد ایرانی شاهزاده سعودی ناشی از یک کینه دفن شده و قدیمی و هم پیمانی با انگلیس است، مسئله، درگیری میان مسلمانان نیست، آل سعود علیه مفهوم مقاومت و جهاد می جنگد ، آل سعود حامی اصلی رژیم اشغالگر صهیونیستی است، مواضع جمهوری اسلامی از تمام سخنان ولید و امثال او که به دست انگلیس ساخته شده اند به دور است.
جمهوری اسلامی ایران همواره پناهگاه آزادگان بوده است اما آل سعود و برخی از امرای خلیج فارس همواره از اشغالگری پشتیبانی کرده اند و فتنه های فرقه ای و مذهبی در لبنان و عراق ،سوریه، لیبی، افغانستان، یمن و ... به راه انداختند و عامل کشتار هزاران نفر و خرابی های بسیار هستند، پس حال غریب نیست که یکی از عوامل آن به جای اعلام حمایت از ملت های اسلامی و عربی علنا به ایستادن در کنار دشمنان امت اعتراف کند و از جنایت، قتل و کشتار و ... حمایت نماید.
شهدای انفجار مقابل سفارت ایران به 8 تن رسید
شهادت 4 سنی، 3 شیعه و یک دروزی در انفجارهای بیروت
[SPOILER]
align: center | |
---|---|
دو عامل انتحاری دو خودرو بمب گذاری شده با 70 و 90 کیلوگرم مواد منفجره را در فاصله کمتر از یک دقیقه در مقابل رایزنی فرهنگی ایران در منطقه بئرحسن ضاحیه جنوبی بیروت منفجر کردند که تاکنون 8 شهید و حدود 130 زخمی داشته است. | |
روز چهارشنبه دو انفجار پیاپی ساختمانهای مراكز فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه "بئر حسن" بیروت را لرزاند.
براساس این گزارش دو تروریست تکفیری در اقدامی تروریستی انتحاری خود را مقابل رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در لبنان که در نزدیکی آن چند موسسه ایرانی، یک شیرینی فروشی، یک فروشگاه صوتی و تصویری و یک داروخانه قرار دارد، منفجر کردند که قربانیان این جنایت آنها شهروندانی از لبنان، سوریه و اتیوپی هستند.
این دو انتحاری جنایتکار صبح چهارشنبه حدود ساعت 10 صبح دو خودرو بمب گذاری شده با 70 و 90 کیلوگرم مواد منفجره را در فاصله کمتر از یک دقیقه در مقابل رایزنی فرهنگی ایران در منطقه بئرحسن ضاحیه جنوبی بیروت منفجر کردند که تاکنون 8 شهید و حدود 130 زخمی داشته است.
به گفته منابع لبنانی در این انفجارها 4 تن از برادران اهلسنت، 3 شیعه و یکی از مذهب دروز به شهادت رسیدهاند.
گروه تروریستی تکفیری گردانهای «عبدالله عزام» وابسته به القاعده که پیش از این هم مسئولیت چند عملیات تروریستی در لبنان را بر عهده گرفته بود، در پایگاه اجتماعی تویتر مسئولیت انفجارهای جنوب بیروت را بر عهده گرفت.
نگاهی دقیقتر به انفجارها و ناآرامیهای سه ماه گذشته لبنان نشان میدهد بیشتر آنها یا در بیروت به ویژه مناطق جنوبی آن رخ داده است كه شیعیان و هواداران گروه حزبالله در آنجا سكونت دارند، یا در مناطق شمالی و شمال شرقی مانند "طرابلس"، "عكار" و "هرمل" كه بر سر راه رفت و آمد گروههای تندرو قرار داشته و شیعیان، علویان متمایل به حزبالله را در خود جای دادهاند.
حتی خبرگزاری الجزیره قطر، بیانیه گروه تندرو "جبهه النصره" را منتشر كرد كه در آن آمده بود تمام پایگاههای حزبالله در لبنان مورد هدف ما قرار خواهند گرفت و بهتر است سنیها از نزدیك شدن به مكانهایی كه حزبالله حضور دارد خودداری كنند.
هدف این گروهها بجز تضعیف دولت مركزی لبنان و دامن زدن به درگیریهای مذهبی و فرقه ای، از بین بردن محور مقاومت است كه طی سالهای گذشته بارها ضرب شست خود را به رژیم صهیونیستی و پشتیبانان آن نشان داده است وگرنه ادامه درگیریهای داخلی در سوریه، تنشهای مذهبی و سیاسی در لبنان و ناآرامیهای عراق فقط و فقط به سود صهیونیستها خواهد بود.
[/SPOILER]