پاكى فطرت اولاد غير شيعه و حرام زاده
تبهای اولیه
بعضى بدون توجه مىگويند :
غير شيعه كه طواف نساء را بجا نمىآورند ، وقتى از حج برمىگردند ، زن بر آنها حرام است و فرزندانشان حرامزاده هستند . اين حرف صد در صد باطل است ، چرا كه امام صادق عليه السلام مىفرمايد :
آنها بعد از تمام شدن اعمال حج ، طوافى به نام طواف وداع مىكنند ، همان كافى است .
علاوه بر اين ، فقهاى آنها مىگويند كه اين گونه حج بجا بياورند ، آنها بر مبناى اجتهاد فقهىشان حج بجا مىآورند پس همسرانشان به آنها حلال است و فرزندانشان نيز حلالزاده هستند .
اما بچههايى كه از زنا به وجود مىآيند ، البته اطمينان يافتن از اين كه كسى زنازاده است ، خيلى مشكل است . كسى نمىتواند بگويد : فلانى حرامزاده است ، چون اولاً حرام زاده قابل شناخت نيست ؛ زمانى كسى مىتواند به كسى بگويد حرام زاده ، كه همراه سه عادل ديگر ، چهار نفرى زناى مادر آن شخص را به طور كامل با چشم ديده باشد و نطفه را نيز دنبال كرده باشد كه حتماً اين بچه در اين رحم ، از آن نطفه باشد . اين كه امكان ندارد .
ولى اگر حرام زاده - كه ما نمىتوانيم بشناسيم - دين را بپذيرد و در حد خودش عمل كند و ديندار از دنيا برود ، او نيز اهل نجات است . چون آن زنا كه تقصير او نبوده است . از نظر حكمت ، او را نمىشود مقصر دانست.
اين مسألهاى است كه با آيه سوره روم و آيه فطرت و با اين چند نكته بسيار مهمى كه گفتم ، ثابت مىشود .
خدا كسى را شيطان خلق نكرده است ، بلكه تمام انسان و جنّ را از نظر ذات سالم آفريده است ، خودشان به شيطان بدل شدهاند . ابليس كه شيطان نبود و شرّ نداشت .
کشش و جاذبه حرامزاده نسبت به گناه 2 برابر انسان معمولی است.
همچنین کشش و جاذبه شان نسبت به کار نیک نصف انسان معمولی است.
-----
اما اگر گناه کنند، نصف انسان معمولی برایش گناه مینوسند.
و اگر کار نیک انجام دهد، 2 برابر انسان معمولی برایش ثواب در نظر میگیرند.
کشش و جاذبه حرامزاده نسبت به گناه 2 برابر انسان معمولی است.
همچنین کشش و جاذبه شان نسبت به کار نیک نصف انسان معمولی است.
-----اما اگر گناه کنند، نصف انسان معمولی برایش گناه مینوسند.
و اگر کار نیک انجام دهد، 2 برابر انسان معمولی برایش ثواب در نظر میگیرند.
بسم الله الرحمن الرحيم
اي كاش يه مدركي يه منبعي يه چيزي مي گفتيد كه ما بدونيم از خودتون حرف نمي زنيد .
اي كاش يه مدركي يه منبعي يه چيزي مي گفتيد كه ما بدونيم از خودتون حرف نمي زنيد .
باسلام و عرض ادب
منبع همچین احکامی، هم حکم عقل بر عدالت خداوند و هم آیات و روایات است.
اگر کسی هزار سال پیش کاری کرده است که الان باعث گمراهی یک عدّه شده است ؛ او در گناه اینها شریک است ؛ یا اگر کسی در اثر تأثیر اعمال دیگران ، به صورت ناخودآگاه گرایش بیشتری به گناه پیدا کرده است ؛ خداوند متعال به هنگام حسابرسی اثر این عامل را در نظر گرفته در مجازات او تخفیف می دهد.
بنا بر این ، اوّلاً خدا کسی را به خاطر زنازاده بودن مجازات نمی کند و ثانیاً اگر زنازاده بودن شخص ، در ارتکاب معاصی حقیقتاً نقش داشته باشد یقیناً خداوند عادل، این تأثیر را در مجازات خود لحاظ می نماید ، « وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلاً ــــ و به قدر رشته ی شكاف هسته ی خرمايى به آنان ستم نمىشود.» (الإسراء:71)
به علاوه دلیلی بر سهل گرفتن در اعمال نسبت به افراد مختلف و دارای شرایط مختلف، در روایات اهل بیت است. بدین معنا که خداوند متعال همه را بایک دید ثواب و عقاب نمی دهد. از این رو امام صادق علیه السلام فرمودند:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ.(کافی ، ج 1، ص 47)
از شخص جاهل، هفت گناه بخشیده می شود قبل از این که از شخص عالم یک گناه بخشیده شود.
همچنین انسان حرام زاده و یا هر شخصی که به خاطر شرایط محیطی، وراثتی و خانوادگی دارای خلق و خوی مناسبی نسبت به دیگران نیست و سختر در معرض هدایت قرار می گیرد، اگر با نیت خود عملی را انجام دهد با ارزش تر از عمل شخصی است که صفات طبیعی در درون او وجود دارد و به حالت رسوخ رسیده است و بدون زحمت و حتی گاهی بدون نیت، دست به عمل خیر می زند. از این رو در حدیث بسیار زیبایی امام صادق علیه السلام می خوانیم که فرمودند:
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ: الْخُلُقُ مِنْحَةٌ يَمْنَحُهَا اللَّهُ مَنْ شَاءَ مِنْ خَلْقِهِ فَمِنْهُ سَجِيَّةٌ وَ مِنْهُ بِنِيَّةٍ فَقُلْتُ فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ قَالَ صَاحِبُ النِّيَّةِ أَفْضَلُ فَإِنَّ صَاحِبَ السَّجِيَّةِ هُوَ الْمَجْبُورُ عَلَى الْأَمْرِ الَّذِي لَا يَسْتَطِيعُ غَيْرَهُ وَ صَاحِبُ النِّيَّةِ هُوَ الَّذِي يَتَصَبَّرُ عَلَى الطَّاعَةِ فَيَصْبِرُ فَهَذَا أَفْضَلُ.(کتاب الزهد، ص 29، وسائل الشیعه، ج 12، ص 51)
اخلاق عطیه ای است از طرف خدا که به هر کسی بخواهد می بخشد. این اخلاق دو دسته است، قسمی سجیه است(اخلاق طبیعی و غیر اکتسابی) دسته ای نیتی است(اخلاق اکتسابی). روای می گوید از حضرت سوال کردم کدام افضل است، حضرت فرمودند: صاحب نیت، افضل است زیرا صاحب سجیه بر امری که می خواهد انجام دهد به عبارتی مجبور است _و میل و انگیزه اش به آن تمایل دارد_ اما صاحب نیت، برای انجام طاعت، خودش را به صبر و سختی می زند و صبر پیشه می کند لذا افضل است.