***پیام شهدا به پدر و مادر***
تب‌های اولیه
به نام خدا،
آن كه زنده است و سپاهيانش را ياري ميكند و آن كه جان را به امانت به همه داده و با تشكر از او كه مرا امانتداري صديق قرار داده كه در لحظهاي كه امانت خود را طلب كرد با روي باز تقديمش كردم و با سلام به شما كه چنين مقرر شده بود تا در اين دوروزدنيا مزاحمي براي شما باشم و مسئوليت پرورش و تربيت مرا بر گردن شما نهادند. امروز سوّم محرم است و عمليات نزديك. و ما هم آمادهي بستن بار سفري درازيم. ولي افسوس كه دستمان خالي است و با كولهباري از افسوس از آنچه كه ميتوانستيم باشم و نبودم راهي اين راه ميشوم و تنها چيزي كه اميدوار به آن هستم فضل و كرم بي نهايت خداست كه دلم را گرم ميكند. پدر و مادر عزيزم، طبيعي است كه از دوري من ناراحت خواهيد شد، ولي اين را كه من در اين ماه كنار سرورم بروم را به فال نيك بگيريد و بدانيد كه اينجا من راضي هستم ولي بدانيد كه من راحتم و هميشه از خدا ميخواستم كه با اين بارتهي كه من دارم شهادتم را در زمان و موقعيتي قرار دهد كه شفيعم مولايم باشد والا هرگز روي رستگاري را نخواهم ديد. و براي اينكه پسرتان به آرزويش رسيد خوشحال باشيد. و ما هر چه بكشيم كم كشيدهايم و بدانيد هر چه بيشتر سختي بكشيم پاكتر خواهيم شد و راحتتر جان خواهيم داد و به ديار خوبان خواهيم رفت. و از جانب من خيالتان راحت باشد و بدانيد اين راه را همه بايد بروند و بزودي همه را ملاقات خواهم كرد.
خواهر و برادرم، اميدوارم كه بتوانيد صبر كنيد و ائمه و مصيبتهاي آنان را از ياد نبريد، زياد به فكر مرگ باشيد و آنها را فراموش نكنيد و راه شهيدان را ادامه بدهيد و با ياد خدا در دل و ذكر خدا بر لب بر دشمنان اسلام بتازيد كه خدا يار شماست و در نهايت هم در كنار حق تعالي خواهيد بود.
مهدي واعظي آشتياني
******************
به نام خداوندي كه وجودش را در وجود خود درك كردهام و جاني را كه او در من دميد براي تقديمش آماده كردهام. مسئلة اعتقاد به خداوند و وجود انقلاب الهي مان و رهبري پيامبرگونة امام امت، خميني كبير است كه باعث ميشود انسان وجود خويش را براي ايثار در اين راه، بسيار كوچك پندارد. به پدرش و بالخصوص مادر ارجمندم، عرض ميكنم: مگر نه اينكه «انالله و انا اليه راجعون»؟ پس چه بهتر كه اين بازگشتن به سوي او با رضا كامل و در راه او باشد. پس چه غم كه من به اين موت راضيم. كمترين غم به دل راه ندهيد كه من با دادن جانم در راه خدا بسيار شادم. در اينجا كه هستم با مقاومت كامل، شيريني شهادت را كه براي خيلي ها در شهرها و پناههاي دور از جنگ باعث خنده شده مضمضه ميكنم و منتظر سركشيدن آن بوديم كه سركشيديم و راحت از دنياي فاني و بي وفايشرمآلود رخت بربستيم كه كاش خداي رحيم ما را از گناهان پاك كرده باشد و ما را به سوي خود خواند. پدرش و مادر عزيزم، اگر اشكي ريختيد اشك شوق باشد كه غير از اين مرا آزرده ميكند. نكند به كسي اجازه دهيد كه به شما تسليت بگويد، چون شوق من، هر چه هست، ميدانم كه از شما لذتبخشتر است، چون رحمت خدا را به چشم ديدهام. پدر و مادرش عزيزم، اگر انتظار ازدواج مرا داشتيد و ازدواج من شما را خوشحال ميكرد، به شما تبريك ميگويم. جشن بگيريد و شيريني بدهيد. من ازدواج كردم، با مرگ پاكي وصلت كردم كه مرا به سوي خدا ميبرد. حجلهام اگر سنگرم نبود، در كنار سنگرم بود. لذت محيطش را چشيدم، حلقههاي قشنگي در دست كرديم، حلقههاي نارنجكهايي كه چشم حسود دشمنان را از حدقه درمي آورد. بوسه از لبهاي سرد تفنگم ميگرفتم كه وجودم را آتش ميزد. من همه چيز را به راه خدا دادهام. آيا خدا با آن رحم و مهرباني مرا نميپذيرد؟ پس شادي كنيد تا شادم كنيد.
يدالله فتاحي
******************
اين انقلاب عمري دوباره به ما بخشيد، عمري سعادت آميز. پدر عزيزم، خوشحال باش كه روضههايت فريادرس من شد كه حسين بگويم. و از هجرت حسين(ع) گفتي، مهاجر شدم. تو از هل من ناصرش گفتي، لبيك گفتم. از رشادتش گفتي، رشيد شدم. از مظلوميت حسين گفتي بر ظالم خروشيدم. از رزم حسين گفتي، رزمنده شدم. از مقاومت حسين(ع) گفتي، مقاومت كردم. از سينة ستبرش گفتي، سينهام را آماج گلولهها كردم. و از شهادت حسين گفتي، شهيد شدم. و خونم، مادر، اي مادر عزيز، همان قطرههاي شير بود كه در رگهايم جاري ساختي تا حسنت احسن شود، احسن. مادرم، سرت را بالا بگير، قامتت را راسخ كن كه فرزندت را به لياقت سربازي حسين(ع) رساندي و در آن روز محشر پيش جدهات حضرت زهرا(س) سرافراز و خشنود و مقربي.
سيدحسن حسيني
******************
پدرم، درود بر تو كه چونان ابراهيم فرزند خويش را به فرمان خداي بزرگ به قربانگاه فرستادي. بدان و آگاه باش كه اسماعيلت هرگز از فرمان باري تعالي سر باز نميزند و مرگ در راه خدا را جز سعادت نميداند و زندگي را جز جهاد در راه عقيده درست نميداند و شهادت را جزو بهترين نعمتهاي خداوند ميداند. مادرم، سلام بر تو كه بالاخره بر احساس مادرانهات پيروز شدي و فرزندت را روانة ميدان نبرد كفار و مسلمين كردي و گفتي كه تو را در راه خدا هديه انقلاب اسلامي ميكنم. و من به وجود تو افتخار ميكنم كه مادري از سلالة فاطمة زهرا(س) هستي.
عباس خزائي
******************
پدرم، افتخار كن كه ابراهيموار اسماعيلت را به قربانگاه فرستادي، افتخار كن و بدان كه فرزندت همان راهي را رفت كه تو ميخواستي و گام در همان راهي گذاشت كه اسماعيل گذاشت.
ابوالقاسم اخوان
******************
اي داغديدهها، درست است كه جوانهايتان، اين گلهاي تازه از غنچه باز شده، پرپر ميشوند، ولي بايد در نظر داشت كه اين جوانها براي چه كسي و چه هدفي و احياي چه مسلكي اين گونه سرسختانه مقاومت ميكنند. مسلماً براي خدا و قرآن و احياي سنتهاي الهي و پيامبر است. و لازم است كه اين فرزندان اسلام اين گونه علياصغروار شهيد شوند تا اسلام زنده بماند. و براي اينكه اسلام و اين انقلاب زنده بماند، احتياج به خونهاي پاك اين گونه برادران رزمندة مسلمان دارد تا جان از گمراهي و ظلمت و ظلم و ستم رهايي دهند. و خوشا به حال اين مادراني كه فرزندان خود را قاسم وار به ميدان نبرد حق عليه باطل ميفرستند و اين گونه مقاومت زينب وار ميكنند و پيام خون جوانان و شهيدان را به گوش تمام جهانيان ميرسانند. و من از خدا ميخواهم كه مادر من هم مانند مادران شهيدان صدر اسلام باشد و خداوند اين توفيق را به او بدهد.
سيدعباس اصطهباناتي
اگر توفيق شهادت نصيبم شد، براي من گريه نكنيد و خوشحال باشيد و روي سنگ قبرم هم ننويسيد جوان ناكام، چون به نظر من هيچ كامي شيرينتر از كام شهادت نيست.
سهراب اميرشاهي
******************
حال كه جامعه حركتي را پيش گرفته و ميخواهد مسيري را طي كند، احتياج به خون ما جوانان دارد، احتياج به سربازاني كه از اسلام دفاع كنند. حال كه زماني براي آزمايش رسيده است چرا ما خود را آزمايش نكنيم؟ ما ميجنگيم براي رهايي نسلهاي آينده. ما ميجنگيم براي رهايي قدس. ما ميجنگيم براي پياده كردن احكام اسلام. ما ميجنگيم و زمينه را براي ظهور مهدي (عج) آماده ميكنيم.
مرتضي اصغريقمصري
******************
مادر و پدرم اصلاً نگران نباشيد، زيرا خدا با ماست و به فرمودة ابرمرد تاريخ، خميني بزرگ، هيچ يأسي به خود راه ندهيد كه خدا با شماست. عزيزان من، همين قدر بگويم كه اينجا از هر جايي براي ما عاشقان بهتر است. اينجا هنگامي كه نيمههاي شب از جا برميخيزيم، صداي مناجات عزيزان به گوش ميرسد ـ و چه زيباست به درگاه معبود ناليدن و آرزوي شهادت كردن! باور كنيد اين دنيا براي من قفس است و رفتن و رفتن و رفتن برايم بهتر از هر عطيهاي است. شما براي من گريه نكنيد. صابر باشيد و درس استقامت از رهبر عزيزمان بياموزيد كه چطور در مقابل پسرش سيدمصطفي و برادرش طالقاني و ياورش بهشتي و بهشتيها و رجايي و باهنر چون كوه استقامت ميكند و به سان جدّ بزرگوارش صبور است. مادرم نشنيدي كه ليلا و زينب چگونه در كربلاي زينب استقامت كردند؟ تو نيز همچون آنان باش.
حميدرضا احمدي كمرودي
******************
پيام به پدر و مادر: تنها خواهشي كه از شما دارم اين است كه برايم اشك نريزيد و لباس سياه بر تن نكنيد. و سعي در نوازش خواهر و برادر كوچكم داشته و آنان را نوازش كنيد. آنها را به راه اسلام تشويق و هدايت كنيد.
خداحافظ تو، اي مادر. مرا هميشه به خاطر بسپاريد، چرا كه من نزد خداوند هستم. اگر ميخواهيد چهرهام را بعد از مرگم ببينيد، بنگريد آنجا را كه شاخهاي جوانه زده، آنجا كه گندم زارهاي يك مزرعه ثمر دادهاند. آنجا ميتوانيد شادي تك تك بچههاي نسل آزاد فرداها را بنگريد.
عليحسين بختياري
******************
به مادرم بگوييد آن قدر صبر كند كه از صبرش، صبر به تنگ آيد. به پدرش وفادارم بگوييد كه در سوگم شادماني كند؛ و اين را بداند كه تا صداميان بر زمينند، زندگي آرام ننگ است. ثروت ناچيزم را به شكم بادكردگاني بدهيد تا گرسنگي، ايمانشان را نربايد.
به خواهرم بگوييد كه در مرگم نگريد. و در روز دفنم، هداياي مرا بپوشد و آنگاه راهم را ادامه دهد؛ سلاح برگيرد و با سلاح ايمان، بنيان بي ايمانان را بكند. راه حق را ادامه دهيد و با باطل بستيزيد تا حق پيروز گردد.
بهرام امامي
******************
پدر و مادر عزيزم، به تمام افراد خانواده ميگويم كه انساني باشيد پاكدل و يكدل، زيرا كه انسان بودن و از فقر و بيچارگي مردن هزار بار بهتر است از پستي و بي عاطفه بودن.
حسين عادليان
******************
اي مادر عزيزم، من ميدانم دلتان ميخواست و همواره از من ميخواستيد كه ازدواج كنم و در كنارتان بمانم. البته من هم به اين امر بي ميل نبودم، ولي ما كه خود را مسلمان ميناميم چگونه ميتوانيم زماني كه اسلام در جبههها به وجودمان احتياج دارد سرمان را پايين انداخته و يك زندگي راحت و بيدغدغه را شروع كنيم و دلمان را بةیك سري كمكهاي جزئي خوش كنيم در حالي كه اين انقلاب براي گسترده شدن و حاكم كردن احكام خود و نجات مستضعفان احتياج به فداكاريهاي بزرگ دارد و در چنين زماني است كه ميزان ايمان ما معلوم گرديده و عمل ما ارزش پيدا ميكند.
سعيد افشار هاشمخاني
******************
اي مادر و پدر گرامي، اگر شهيد شدم، مرا تشييع جنازه نكنيد كه از روي هزاران شهيدي كه بيهيچ تشييع جنازهاي جانشان را در راه انقلاب فدا كردند شرمندهام. و به روي سنگ قبرم اسمم را ننويسيد. ميخواهم همچون دهها هزار شهيد ديگر گمنام باقي بمانم. اگر خواستيد فقط اين جمله را بنويسيد: «پر كاهي تقديم به آستانة كبريايي الله».
غلامرضا صفا
******************
در نبود من شيريني پخش كنيد و شهادت مرا تبريك عرض كنيد كه انشاءالله من براي شما باقياتالصالحات و ذخيرة الآخرة باشم و بتوانم شفيع شما در آن دنيا باشم انشاءالله تعالي. من از افرادي كه امام خميني را ياري نميكنند بي زاري ميجويم و آنها را دعوت به اصلاح و تهذيب نفس و متهذب شدن ميكنم.
ابوالفضل نقاد
******************
پدر و مادرم، شما هم ميدانيد كه سرنوشت همه ما رفتن است. ما همه از جانب خداوند آمدهايم و الزاماً به سوي او باز خواهيم گشت: انالله و انا اليه راجعون. امّا فرق است ميان آن كه خود اختياري ندارد و اصولاً بازيچة دنيا قرار گرفته است، و اينك مسئله همين است. من رفتم امّا با شناخت كامل، با شناخت مسيري كه بعد از پيامبر(ص) و امامان(ع) و قرآن كريم و امام امت، نايب بر حق امام زمان(عج) آن را بما شناساند.
فرامرز رمضانيزاده
******************
زندگي دنيا را دوست ندارم. و زنده ماندن فقط اين ارزش را دارد كه انسان خداوند را عبادت كند. و براي خدا بودن و كار براي خدا كردن خود عبادت است پس ارزش دنيا به عبادت رحمن و رحيم است.
هادي آشوري
انسان از بدو تولد تا پايان عمرش سعي در اين دارد تا بتواند زندگي جاودان و ابدي خود را بسازد. و يك پدر و يك مادر هميشه سعي ميكنند تا فرزند خود را به جايي برسانند تا به معراج برسد. و من اميدوارم مادر من خوشحال باشد از اينكه توانسته است امانتدار خوبي باشد و مرا سالم تحويل خالق بي همتا بدهد.
رضا جعفري گرگاني
******************
مادرم، مادر خوبم كه تو را بعد از خدا بيشتر از چشمانم دوست دارم. كوه باش و چون كوه استقامت كن! لحظهاي از نام و ياد خدا غافل مباش و در اين راه بكوش و هر چه بكوشي باز هم كم است. اي مادرم، قامتت را بلند گير و نداي الله اكبر، خميني رهبر و سخن شهيدان راه خدا را به مردم برسان كه همان سخن آنان پيروي كردن از قرآن و خداست.
اكبر بيكمحمدلو
******************
اگر كشته شدم، مادرم، برايم اشك نريز، نه براي اينكه كشته شدم، نه! براي اينكه لايق اشكهايي كه ميريزي نيستم.
عبدالله(كيانوش) عقابي
******************
همه و همه ميدانيد كه شهادت من و ما مسئلهاي نيست كه بتوان بر آن گريست، زيرا در مكتب ما شهادت يك سفر عاشقانه است كه متعاقب آن، سعادت و رستگاري است. آيا سعادت و رستگاري دوست و عزيز شما غمانگيز است يا فرحبخش و شادي انگيز؟ پس اگر درست بينديشيد، براي ما جشن ميگيريد، زيرا كه ما سعادتمندترين انسانها خواهيم بود.
سيدحسين علوي
******************
تو، اي مادر، اي كه رسالت زينب را بر دوش و پيام سرخ شهيدان را در سينه داري. مرا ببخش تا در پيچ و خم حوادث نلغزم. زيرا كه تو باغباني و من گل نورستهاي كه سر از خاك بيرون آوردهام و منتظرم تا باغبان دلسوز مرا بپرورد تا نمازهاي نيمه شب فاطمة بزرگ را به من بياموز تا چون زينب باشم و بتوانم پيام سرخ شهيدان را از كربلاي زمان به نسلهاي آينده برسانم. مادرجان، تو كه با رنج انقلاب را تحمل كردهاي و براي خدا و به خاطر تحقق قوانين نجات بخش قرآن، سينة خود را در مقابل حوادث قرار دادهاي، مرا زيستني فاطمهوار و زينب گونه بياموز؛ زيرا كه تو زينب زماني، زيرا كه بوي عطر شهيدان را شنيدهاي و دقايق پرشكوه و عظمت تشييع جنازة هر شهيد را با پوست و گوشت و ذرات وجودت لمس كرده اي. و من ميخواهم كه به من راه و رسمي را بياموزي كه نجات و رستگاري من در آن باشد، تو با نمازهاي نيمه شبان و رعايت حجاب و اخلاق اسلامي در خانه و اجراي دقيق قوانين الهي، درس زندگي را براي من هجي كن كه در قدم اول زندگيم ميخواهم زينب باشم و اسلام را بگويم و از اسلام دم بزنم و به خدا برسم، زيرا كه همه چيزم در آن است و همه هستيم آن است، و من جز اين هيچ چيز را نميخواهم و هيچ راهي را.
مجيد محمدزاده
******************
پدر و مادر عزيز و گراميم، ممكن است وقتي كه شما اين نوشته را ميخوانيد، من ديگر نباشم و از حالت مادي كه دارم، خارج شده باشم. چون براي يك مسلمان، مرگي وجود ندارد و اين حالت تحولي بيش نيست. اميدوارم زياد بيتابي نكنيد كه اين كار از اجر شما ميكاهد. انسان براي گذراندن امتحان در اين جهان آفريده شده و تمام كارها و مسائل براي امتحان انسان است و فرزنددار شدن هم جزئي از اين امتحان است. فرزند امانتي است پيش شما از طرف خداوند كه در موقع لزوم بايد آن را پس داد. من آموختم كه زندگي مادي نكبت بار است و نبايد منتظر باشم كه مرگ مرا فرا گيرد، بلكه بايد سراغ مرگ بروم. مگر انسان يكبار بيشتر ميميرد؟ پس چه بهتر كه آن يك دفعه در راه خدا باشد. بايد بگويم كه اميد زيادي براي شهادت دارم و شهادت را يك افتخار ميدانم براي مكتبم، ميهنم. و شهادت را يك پيروزي ميدانم و اميدوارم اين پيروزي هر چه زودتر نصيبم شود. انسان تنها در مقابل مرگ تسليم است. و هيچ كاري از او برنمي آيد. پس چه بهتر كه اين مرگ در راه عشق خود و در راه آن كس باشد كه انسان او را ميپرستد. من زندگي را جز جهاد در راه عقيده نميدانم و شهادت را جزو بهترين نعمتهاي خداوند ميدانم، زيرا كه شهادت حد نهايي تكامل يك انسان است. و اميدوارم كه احساس ناراحتي نكنيد، زيرا آن كسي كه به من جان داد و حيات اينك جانم را خريده و من هم با كمال ميل جانم را فروختم و باز ميگردم به سوي او. و من بي هدف راه امام و شهيدان را دنبال نكردم و كسي هم مرا مجبور به رفتن اين راه نكرد. و شما مرا از دست نداده ايد، بلكه هديه كرده ايد. نبايد غير از اسلام و قرآن به چيز ديگري فكر كنيم. هر چه خير و صلاح انسان است در اين كتاب نهفته و هيچ وقت به من ناكام نگوييد. در نهايت كامم را گرفتم كه بهترين نعمتهاست و شكر خدا كه با جاري شدن خونمان، حكومتمان به حكومت عدل الهي آخر زمان متصل ميشود.
علي(سعيد) طائي
******************
براي فدا كردن چند قطره خون ناقابلم، كه هيچ ارزشي در مقابل اسلام ندارد، به جبهه ميروم تا شايد ذرهاي از اين سفري كه در آن هستم در راه خدا باشد و براي خدا باشد. برادرها و پدرجان و مادرجان، به شما از خدا و راه خدا ميگويم كه هميشه به فكر خدا باشيد و در راه خدا قدم برداريد و هيچوقت و هيچ جا از خدا غافل نشويد كه شيطان در انتظار است كه شما را به سوي خود بكشد. و امام را ياري كنيد. پيرو خط امام باشيد و امام را دعا كنيد. در مسجد برويد و در نماز جماعت شركت كنيد و شبها، نماز شب بپا كنيد.
محسن شادفر
******************
مادرم، من براي اين به جبهه آمدم كه تو در ميان مردم سربلند باشي و افتخار كني كه چنين فرزندي داري و با افتخار بگويي كه من هم فرزندي در راه اسلام و آباداني مملكتم دادم.
حبيبالله مجدزاده
******************
آري، براستي كه مستضعفين وارثان زمين ميشوند و ما پيش قراولها و وارثان زمين هستيم. و شما، اي خانوادهاي كه براي من بهترين خانواده هستيد، پدر و مادر، شما بدانيد هيچ قدرتي نميتواند آتش خشم ملتي را كه براي اسلام به پا خاسته فرو نشاند. و شما، پدر و مادرم، ما مصمّم هستيم كه روزي اين جان را به صاحب اصلي برگردانيم. چه بهتر كه اين جان را در راه خودش فدا كنيم.
حيدر كوشي