جمع بندی پیگیری مطالب مربوط به چاکراها و باز کردن چاکراها

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پیگیری مطالب مربوط به چاکراها و باز کردن چاکراها
سلام پیگیری مطالب مربوط به چاکراه ها و باز کردن چاکراه ها با انجام تمرین ها، مشکلی در دین ما ایجاد میکنه و از انحرافات محسوب میشه؟ با جن ها وشیاطین و امواج منفی در ارتباطه و ما وارد وادی کفرمیشیم و کلا خطرناکه؟! ممنون میشم اگه راهنماییم کنید. تشکر
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد کافی
رسانه said in پیگیری مطالب مربوط به چاکراها و باز کردن چاکراها
سلام پیگیری مطالب مربوط به چاکراه ها و باز کردن چاکراه ها با انجام تمرین ها، مشکلی در دین ما ایجاد میکنه و از انحرافات محسوب میشه؟ با جن ها وشیاطین و امواج منفی در ارتباطه و ما وارد وادی کفرمیشیم و کلا خطرناکه؟! ممنون میشم اگه راهنماییم کنید. تشکر
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید در این زمنیه به این نکات توجه بفرمایید الف: در مورد ادعاهایی که در مورد چاکراها، نادی ها و کندالینی و... خصوصا مطالبی که در فضای مجای به نحو گسترده وجود دارد، این سوال را به ذهن هر خواننده و ناظر بی طرفی می رساند این است  که این امور، با کدام پشتوانه به اثبات رسیده است؟ اگر این گونه عقاید به علوم تجربی متکی است در چه علمی و کدامین آزمایشگاه علمی، این ایده ها به اثبات رسیده است؟ تاکنون هیچ دانشمندی در حوزه علوم تجربی ادله ای بر اثبات آن اقامه ننموده است و هیچ کس مدعی وجود 72 هزار نادی و 88 هزار چاکرا در بدن نبوده است. یکی از دلایل اختلاف نظردرمورد تعداد نادی ها وچاکرا ها در بین یوگی ها همین امر است. از طرف دیگر دلیل عقلی و برهانی قابل قبولی هم در کتاب های مربوط به یوگا ارائه نشده است. روشن است که دلایل عقلی باید چنان روشن باشند که درک آن برای هر عقلی بدیهی و خالی از شک و تردید باشد . اگر دلیلی برای اکثر مردم قابل قبول باشد و تعدادی را به اقناع نرساند این دلیل به ظاهر دلیل بوده است ولی در واقع در شکل یا محتوا دچار اشکال بوده است؛ به همین جهت برهان فلسفی و استدلال منطقی محسوب نمی شود، در نتیجه یقین و علم نمی آورد و حداکثر برای مخاطب گمان آور است. ب:از سوی دیگر در یوگا برای اثبات این گونه ادعاها، دلیل نقلی که برخوردار از پشتوانه وحیانی باشد هم وجود ندارد. چرا که در یوگا اساسا وحی به معنای رایج که خبر از غیب و عالم معنا منظور باشد هم وجود ندارد و آن چه هست حداکثر وجود تجربه ادعا شده از جانب یوگی هاست. بدیهی است که این گونه تجربیات مادامی که برهانی از جانب عقل به کمک آن نیاید و یا دلیلی از منبع غیبی که متکی به پشتوانه عقلی است به تایید او برنخیزد، حجیت ندارد و قابل قبول نخواهد بود. بنابراین وقتی یقینی به صحت چنین مطالبی وجود ندارد، عقل حکم می کند که انسان به آن سمت و سو نرود. مانند این که انسان عاقل در شب ظلمانی قدم در مسیری نمی گذارد که یقین به امنیت آن ندارد.  
ج: اسلام یک دین کامل و جامعی است، و دستورات و توصیه های کامل و جامعش را نسبت به روح و بدن به نحو مستوفی و کامل بیان نموده، و به اموری پرداخته که اصولا در مباحث مرتبط با ادعاهای چاکراها دست نیافتنی است، دو نمونه از این موارد -که اسمش را نمی توان بدیل گذاشت زیرا پتانسیلی که آموزه های اسلامی وجود دارد با مطالب مطروحه در یوگا قابل مقایسه نیست- نماز و دعاست که کمترین اثرشان بالاترین هدف یوگا یعنی آرامش درونی است. اگر هم بحث ریاضت مطرح باشد، باز هم ریاضت شرعی در اسلام را نمی توان معادل آن دانست. زیرا شکی نیست که هر انسانی از نفس وبدن تشکیل شده است نفس اگر قوی شد کارهای خارق العاده انجام می دهد منتها باید بین تقویت نفس و تزکیه نفس فرق قائل شد ممکن است انسان با انجام بعضی از امور و ریاضت ها نفسش را قوی کند و کارهای خارق العاده ای انجام دهد لکن این دلالتی بر طهارت نفس او و قربش به حق تعالی ندارد چنانکه مرتاضان هندی و بعضی از مدعیان عرفان که تعبدی به احکام شریعت ندارند این چنینند. هر قوتی دلالت بر طهارت ندارد. برای مثال می توان گفت هم گاو حیوان قوی است وهم خوک لکن گاو علاوه بر قوت طهارت هم دارد ولی خوک در کنار قوتش نجاست دارد البته تزکیه نفس تقویت نفس را در پی دارد لکن عکسش درست نیست یعنی اگر کسی در مسیر بندگی خداوندقرار گرفت علاوه بر اینکه نفسش و جانش طهارت پیدا می کند می تواند کارهای خارق العاده هم انجام دهد ولی کسی که در مسیر بندگی نیست ممکن است بتواند کارهای خارق العاده انجام دهدولکن دیگر طهارت نفس ندارد لذا حق‌تعالی در سوره «الشمس» بعد از یازده بار قسمی که یاد می‌کند، و قرار است مطلب بسیار مهمی ذکر شود، می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (1) به تردید كسى كه نفس را [از آلودگى پاك كرد و] رشد داد، رستگار شد» یا در بیان دیگر می‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّی (2) حقّا فلاح و رستگارى یافت آن كسى‌كه تزكیه نفس كرد.» و نمی‌فرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ اقواها» و یا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَقَوَّی» در واقع رستگاری در گرو تزکیه نفس و طهارت نفس است، نه تقویت نفس. بنابراین، آن‌چه مهم جلوه می‌کند، تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین به دست ‌می‌آید و به فرموده علامه طباطبایی(ره): «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.»(3) پی‌نوشت: 1.شمس/9. 2.اعلی/14. 3.محیطی، علی، صراط سلوک، قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)،1393ش.ص131.
جمع بندی پرسش: پیگیری مطالب مربوط به چاکراه ها و باز کردن چاکراه ها با انجام تمرین ها، مشکلی در دین ما ایجاد می کند؟ و از انحرافات محسوب می شود؟ با جن ها وشیاطین و امواج منفی در ارتباط است؟ و ما وارد وادی کفرمی شویم؟ پاسخ: الف: در مورد ادعاهایی که در مورد چاکراها، نادی ها و کندالینی و... خصوصا مطالبی که در فضای مجازی به نحو گسترده وجود دارد، این سوال را به ذهن هر خواننده و ناظر بی طرفی می رساند این است  که این امور، با کدام پشتوانه به اثبات رسیده است؟ اگر این گونه عقاید به علوم تجربی متکی است در چه علمی و کدامین آزمایشگاه علمی، این ایده ها به اثبات رسیده است؟ تاکنون هیچ دانشمندی در حوزه علوم تجربی ادله ای بر اثبات آن اقامه ننموده است و هیچ کس مدعی وجود 72 هزار نادی و 88 هزار چاکرا در بدن نبوده است. یکی از دلایل اختلاف نظر در مورد تعداد نادی ها و چاکرا ها در بین یوگی ها همین امر است. از طرف دیگر دلیل عقلی و برهانی قابل قبولی هم در کتاب های مربوط به یوگا ارائه نشده است. روشن است که دلایل عقلی باید چنان روشن باشند که درک آن برای هر عقلی بدیهی و خالی از شک و تردید باشد . اگر دلیلی برای اکثر مردم قابل قبول باشد و تعدادی را به اقناع نرساند این دلیل به ظاهر دلیل بوده است ولی در واقع در شکل یا محتوا دچار اشکال بوده است؛ به همین جهت برهان فلسفی و استدلال منطقی محسوب نمی شود، در نتیجه یقین و علم نمی آورد و حداکثر برای مخاطب گمان آور است. ب:از سوی دیگر در یوگا برای اثبات این گونه ادعاها، دلیل نقلی که برخوردار از پشتوانه وحیانی باشد هم وجود ندارد. چرا که در یوگا اساسا وحی به معنای رایج که خبر از غیب و عالم معنا منظور باشد هم وجود ندارد و آن چه هست حداکثر وجود تجربه ادعا شده از جانب یوگی هاست. بدیهی است که این گونه تجربیات مادامی که برهانی از جانب عقل به کمک آن نیاید و یا دلیلی از منبع غیبی که متکی به پشتوانه عقلی است به تایید او برنخیزد، حجیت ندارد و قابل قبول نخواهد بود. بنابراین وقتی یقینی به صحت چنین مطالبی وجود ندارد، عقل حکم می کند که انسان به آن سمت و سو نرود. مانند این که انسان عاقل در شب ظلمانی قدم در مسیری نمی گذارد که یقین به امنیت آن ندارد.
موضوع قفل شده است