جمع بندی چرا اکثریت نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهند؟
تبهای اولیه
با سلام و عرض ادب.
بارها در قرآن عباراتی چون "... اکثرهم لا یعلمون" و "لا تعقلون" آمده است.
همچنین دکتر شریعتی ایه ای از انجیل می آورد که آن هم بیانگر همین موضوع است:
"آیهای در ِانجیل هست که من خیلی این آیه را دوست دارم و فکر میکنم که اگر همه انجیل تحریف شده باشد این سخن، بوی سخن یک پیغمبر را میدهد و فکر نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی میپردازند این قَدر شُعور و ذوق داشته باشند که چنین جملهای را بسازند! میگوید که:
"ای انسانها! (انسان بزرگ و مستقل میخواهد بسازد) ای انسانها! از راههایی مَروید که رَوندگان آن بسیارند، از راههایی بروید که رَوندگان آن کمَند!"
".
از این ها هم که بگذریم اگر شما هنگام برخورد با اکثریت جامعه توجه کرده باشید؛ اکثرا عقلانی و منطقی بحث نمیکنند و اکثرا حرف حق را نمیپذیرند و در گوششان نمیرود.
مثلا اکثریت مردم حتی اگر بدانند در حادثه ای خودشان یا اقوامشان مقصر بوده اند، معمولا بازهم به دفاع میپردازند!
مثلا در مواردی به ظن خودشان بحث میکنند (درحالی که یک خط کتاب هم در مورد آن مبحث نخوانده اند) و هنگامی که شما بر اساس سند و مدرک و دلیل و منطق ادعایشان را رد میکنید باز هم از سکوت و حالت چهره شان معلوم است که نمیخواهند بفهمند و بپذیرند که اشتباه کرده اند و احتمالا بازهم آن ادعا ها را در جای دیگری مطرح خواهند کرد.
یا مثلا پزشکان میگویند مصرف روغن جامد یا نمک و قند و... مضر است اما بازهم اکثریت بدون پذیرش این سخنان عمل میکنند.
و یا اینکه هرسخن بیهوده ای را که شنیده اند، بدون اثبات و یا حتی تحقیق در مورد صحت آن عینا نقل میکنند و جالب اینجاست اکثریت آن را میپذیرند درحالی که اگر من نمونه هایی از آن ها را برایتان بیاورم شاید برخی از شما خنده تان بگیرد.
و مورد بعدی اینکه چرا خیلی ها کورکورانه و بدون دلیل منطقی و حتی تحقیق، از اکثریت جامعه تقلید میکنند؟ درصورتی که خیلی از رفتارهای اکثریت درست و عقلانی نیست.
مثال دیگر وضعیت کنونی جهان است. شما در این جهان واقعا چیزی به اسم پذیرش حق و حقیقت بین اکثریت دولت ها و کشورها میبینید؟
همه اینها در حالی است که با کوچکترین رجوعی به عقل میتوان حقیقت را دریافت و بر اساس آن عمل کرد.
علت این شکاف عمیق بین حقیقت و واقعیت چیست؟
چرا اکثریت نمیفهمند و یا نمیخواهند بفهمند؟!
اگرهم میخواهید ادعای مرا رد کنید ممکن است بفرمایید چرا یاران امام حسین فقط 72 نفر بودند؟
با سپاس فراوان
با سلام و عرض ادب.
بارها در قرآن عباراتی چون "... اکثرهم لا یعلمون" و "لا تعقلون" آمده است.همچنین دکتر شریعتی ایه ای از انجیل می آورد که آن هم بیانگر همین موضوع است:
"آیهای در ِانجیل هست که من خیلی این آیه را دوست دارم و فکر میکنم که اگر همه انجیل تحریف شده باشد این سخن، بوی سخن یک پیغمبر را میدهد و فکر نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی میپردازند این قَدر شُعور و ذوق داشته باشند که چنین جملهای را بسازند! میگوید که:
"ای انسانها! (انسان بزرگ و مستقل میخواهد بسازد) ای انسانها! از راههایی مَروید که رَوندگان آن بسیارند، از راههایی بروید که رَوندگان آن کمَند!"
".از این ها هم که بگذریم اگر شما هنگام برخورد با اکثریت جامعه توجه کرده باشید؛ اکثرا عقلانی و منطقی بحث نمیکنند و اکثرا حرف حق را نمیپذیرند و در گوششان نمیرود.
مثلا اکثریت مردم حتی اگر بدانند در حادثه ای خودشان یا اقوامشان مقصر بوده اند، معمولا بازهم به دفاع میپردازند!
مثلا در مواردی به ظن خودشان بحث میکنند (درحالی که یک خط کتاب هم در مورد آن مبحث نخوانده اند) و هنگامی که شما بر اساس سند و مدرک و دلیل و منطق ادعایشان را رد میکنید باز هم از سکوت و حالت چهره شان معلوم است که نمیخواهند بفهمند و بپذیرند که اشتباه کرده اند و احتمالا بازهم آن ادعا ها را در جای دیگری مطرح خواهند کرد.
یا مثلا پزشکان میگویند مصرف روغن جامد یا نمک و قند و... مضر است اما بازهم اکثریت بدون پذیرش این سخنان عمل میکنند.و یا اینکه هرسخن بیهوده ای را که شنیده اند، بدون اثبات و یا حتی تحقیق در مورد صحت آن عینا نقل میکنند و جالب اینجاست اکثریت آن را میپذیرند درحالی که اگر من نمونه هایی از آن ها را برایتان بیاورم شاید برخی از شما خنده تان بگیرد.
و مورد بعدی اینکه چرا خیلی ها کورکورانه و بدون دلیل منطقی و حتی تحقیق، از اکثریت جامعه تقلید میکنند؟ درصورتی که خیلی از رفتارهای اکثریت درست و عقلانی نیست.
مثال دیگر وضعیت کنونی جهان است. شما در این جهان واقعا چیزی به اسم پذیرش حق و حقیقت بین اکثریت دولت ها و کشورها میبینید؟
همه اینها در حالی است که با کوچکترین رجوعی به عقل میتوان حقیقت را دریافت و بر اساس آن عمل کرد.
علت این شکاف عمیق بین حقیقت و واقعیت چیست؟
چرا اکثریت نمیفهمند و یا نمیخواهند بفهمند؟!
اگرهم میخواهید ادعای مرا رد کنید ممکن است بفرمایید چرا یاران امام حسین فقط 72 نفر بودند؟
با سپاس فراوان
چرا اکثریت نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهمند؟!
در باره حوادث کربلا و یاران اندک امام حسین سلام الله علیه باید گفت در ابتدا افراد بسیاری از کوفه به حضرت نامه دادند و او را به دیار خویش دعوت کردند. اما وقتی پای تهدید و تطمیع به میان آمد، همان بسیار مدعی حضرت را تنها گذاشتند. زیرا که دیدند منافع شان به خطر افتاده است. منافع زود گذری که به عبرت ثابت شده است که ماندگار نیست.و این گونه است که یاران حضرت در تعدای کم اما با وفا باقی می مانند.
بسم الله الرحمن الرحیم
[=این سخن گهربار امام حسین سلام الله علیه است که فرمود:
"الناسُ عبيدُ الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه مادرَّت معايشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَيّانون"(2)
مردم بندۀ دنيا هستند و دين بر زبان شان می چرخد و تا وقتی زندگی های شان بر محور دين بگردد، در پی آن اند. امّا وقتی به وسيلۀ "بلا" آزموده شوند، دين داران اندك می شوند.
این حدیث فوق العاده بود. بسیار بسیار عالی بود. حرف دل بود. حقیقت محض بود.
با سپاس فراوان از پاسخ شما استاد گرامی
[="Olive"]نوع مردم بندگان دنیا هستند.
این سخن گهربار امام حسین سلام الله علیه است که فرمود:
"الناسُ عبيدُ الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه مادرَّت معايشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَيّانون"(2)
مردم بندۀ دنيا هستند و دين بر زبان شان می چرخد و تا وقتی زندگی های شان بر محور دين بگردد، در پی آن اند. امّا وقتی به وسيلۀ "بلا" آزموده شوند، دين داران اندك می شوند.
بلا همان امتحان سخت و مبارزه با هوی و هوس نفس اماره است.
عالی بود :Gol:[/]
پرسش: بارها در قرآن عباراتی چون "... اکثرهم لا یعلمون" و "لا تعقلون" آمده است.
چرا اکثریت(مردم) نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهند؟
چرا یاران امام حسین فقط 72 نفر بودند؟
چرا اکثریت نمی فهمند و یا نمی خواهند بفهمند؟!
و اما در باره حوادث کربلا و یاران اندک امام حسین سلام الله علیه باید گفت در ابتدا افراد بسیاری از کوفه برای حضرت دعوت نامه ارسال کردند، اما وقتی پای تهدید و تطمیع به میان آمد،همان مدعیان دروغ گو امام را تنها گذاشتند. زیرا که دیدند منافع شان به خطر می افتد. منافع زود گذری که برای هیچ کسی ماندگار نبوده است.و این گونه بود جز اندکی مومن، مخلص و با وفا، بقیه پراکنده شدند.