چرا مردم با وجود تاکیدات موکد پیامبر بر خلافت علی آنرا نپذیرفتند ؟
تبهای اولیه
اگر پیامبر بارها و بارها بر ولایت علی علیه السلام تاکید می کرد ، چرا مردم ولایت غیر علی را پذیرفتند ؟
پی نوشت ها :
با سلام
جناب نيماي عزيز بحث خوبي را شروع كردند
به نظر بنده هم خواص جامعه در اين برحه از تاريخ مقصراند و هم عوام مردم
اشكالاتي كه به خواص ان روز جامعه مي توان وارد كرد اين كه:
-عدم اعتقاد از عمق وجود به پيامبري پيامبر و دين اسلام خواص جامعه به جز اندكي باور نداشتند كه ايشان فرستاده خدا هستند بهترين دلايل هم همان عدم تبعيت از پيامبر در مواقه ضروري اعم از جنگ و صلح بود
-عدم اعتقاد به جايگاه امامت در دين و اين كه امامت در دين چه نقشي دارد و اشتباه گرفتن جايگاه امامت و عصمت امام و جانشين رسول خدا (ص) را با مقام خلافت و رياست عامه
- خواص جامعه هنوز در حال و هواي قومي قبيله اي خود بودند و دين اسلام هيچ نفوذي در ايشان نكرده بود و اعتقادي به برنامه هاي دين اسلام داشتند
-حب نفس و حب رياست ، حسادت به امام علي(ع) و....خواص جامعه به طور كلي تقواي سياسي نداشتن خواص
و.....
[QUOTE=nima.r;10996]اگر پیامبر بارها و بارها بر ولایت علی علیه السلام تاکید می کرد ، چرا مردم ولایت غیر علی را پذیرفتند ؟
اين سؤال يكى از مهمترين مسائلى است كه به ذهن هر مسلمانِ محقّق و منصف خطور مىكند زيرا روايات فراوانى از زبان رسول اكرم (ص) در فضايل حضرت على (ع) و حضرت زهرا (س) آمده است. اين روايات را اهل تسنن هم قبول دارند و كتابهاى روايى آنها مملو از اين احاديث است.
در جواب به این سوال می توان به چند مطلب اشاره کرد:
1- حب قدرت و رياست بسيارى از بزرگان مهاجرين و انصار
2- وجود نفاق در ميان بزرگان قوم
3- وجود اختلاف و كينههايى از گذشته در بين مسلمانان
4- سست ايمانى تازه مسلمانان
5- وجود كينهها و دشمنىهاى برخى با حضرت على (ع) (زيرا بسيارى از بستگان نزديك آنان در جنگها به دست حضرت على كشته شده بودند)
6- نگرانى گروهى از اشراف از ادامه راه رسول اللّه به وسيله اميرالمؤمنين (ع) و عدالت وى
7- حيلهگرى و خدعه برخى از افراد و ايجاد جوّ متشنّج و آلوده بعد از پيامبر (ص) (به عنوان مثال تبليغ مىكردند كه ما على را براى جانشينى پيامبر قبول داريم ولى فعلاً جوان است (حدود 33 سال).
8- ريشه كن نشدن رسوم قبيلهاى و عصبيت جاهلى (برخى از مورّخان بر اين نكته تأكيد دارند كه مردم با اين كه حرفهاى حضرت رسول (ص) را شنيده بودند، ولى باز منتظر آن بودند كه شخصى طبق سنت قبيلهاى براى خلافت برگزيده شود). البته براى هر يك از موارد هفتگانه شواهد تاريخى و دلايل كافى وجود دارد. نظير اين قضيه در قرآن آمده و آن داستان موسى و هارون (ع) و سامرى است.[1]
[1]- براى آگاهى بيشتر ر. ك: سوره طه، آيات 40- 99.
با سلام
ادامه پست 2
از جمله اشكالاتي را هم كه بر عوام مردم در سرپيچي از دستور پيامبر در تبعيت از علي(ع) مي توان شمرد:
-تبعيت كور كورانه از خواص جامعه
-عدم اعتقاد به مباني اسلام و عدم اشنايي با اصل و جايگاه امامت. اين مردم امامت را همان خلافت ظاهري تلقي مي كردند و جاهل به مباني واصل امامت بودند
كينه هايي كه برخي از اين مردم از عدالت علي(ع) در نبردها و تقسيم غنايم و .....داشتند و سخت كيري در اجراي دين خدا را قبول نمي كردند هر چند به ظاهر مسلمان بودند
-عداوت هاي قومي و قبيله اي هنوز به طور كلي ريشه كن نشده بود هر قبيله اي مي خواست جانشين از قبيله خودش باشد
شايد دوستان هم نظري داشته باشند..... بفرماييد
براستی با وجود این همه براهین و دلایل بر امامت امیرالمومنین علی (علیه السلام ) چگونه است که در برابر این حق تسلیم نمی شوند؟
و چرا با خود حدیث نفس نمی کنند که راه حق را طی کرده و فرمان خداوند را گردن نهند؟
البته این پرسش در مراحل پیش از امامت نیز جاری است که چرا غیر مسلمانان با وجود این همه دلایل حقانیت اسلام٬ آن را نپذیرفته اند؟
ونیز چرا منکران خدا با وجود روشن ترین براهین وجود آفریدگار جهان ٬ هستی او را نپذیرفته٬منکر شده اند؟
شاید دلیل عمده آن این است که بشر می تواند دچار خودخواهی٬ تعصب و کوردلی شده٬ از دیدن حقایق سر باز زند وبه تقلید از آبا و اجداد پرداخته٬ در راه هوای نفس گام بردارد.
البته پذیرفتن حق هم چندان ساده نیست والتزام به لوازم حق و مقید بودن به آن در سخن و عمل٬ بس دشوارتر می نماید مخصوصا اگر لازمه پذیرش حق دست برداشتن از بسیاری از تعلقات باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
دوستان عزیز با دیدن سوال عنوان تاپیک یک شبهه ای که اهل سنت و هم وهابی ها می گویند به نظرم رسید گفتم به آن هم اشاره ای بکنم.
شبهه این است که اگر شیعه راست می گوید و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در چند جا و مخصوصا در غدیر خم مسئله جانشینی حضرت امیرالمومنین علیه السلام را فرموده بودند چطور می شود که همه بعد از رحلت ایشان از این مطلب روی گردان می شوند؟
و اما جواب این مطلب با یک مثال قرآنی به سادگی قابل حل است!
آیا مگر حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام بنی اسرائیل را موحد نکرده بودند و برادرشان را جانشین خود در بین آنها قرار نداده بودند؟
پس چطور شد که با دیر کردن حضرت موسی همه شان گوساله پرست شدند و حتی حضرت هارون علیه السلام را هم به زور در مقابل گوساله به زمین انداختند؟
همانطور که در آنجا همگی موحدان گوساله پرست شدند اینجا هم اکثر مسلمانان از امرالمومنین برگشتند به همین سادگی مثالی از قرآن جوابگوی این شبهه است.
و وقتی حضرت امیرالمومنین علیه السلام را دست بسته به مسجد برای بیعت می بردند خطاب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دقیقا همان آیه ای را تلاوت نمودند که سخن حضرت هارون به حضرت موسی را بیان می کند. یعنی قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يقْتُلُونَنِي (الأعراف/150)
باتشکر - یاعلی