چرا "مقامات عالیه اولیاء الهی" را انکار می کنند ؟
تبهای اولیه
قرآن کریم نمونه های متعددی از این انکار را که نشان از بی اطلاعی از مقامات عالیه انبیاء و اولیاء بوده است نقل می نماید .
در این آیات قرآن به وضوح روشن است که منکرین سفرای الهی با یک قیاس به نفس و بشر صرف دانستن انبیاء از پذیرفتن پیام آسمانی آنها سر می زدند .
اگر نسبت دادن امور خارق العاده به اولیاء الله غلو و کفر و شرک است پس نعوذ بالله بگویید اولین آموزگار غلو و کفر و شرک خود خدای متعال است که در قرآن این امور را به انبیاء و اولیاء نسبت داده است .
با اعتقاد به این حقایق قرآنی خللی در توحید وارد نمی شود چه اینکه حقیقت یکی بیش نیست و آن حقیقت خداوند متعال است و دیگران جز تجلی و ظهور این حقیقت واحده نیستند . پس هرآنچه انبیاء و اولیاء دارند دارایی خداست . اما این به معنای نفی و انکار این تجلیات و مظاهر علم و قدرت الهی نیست . توحید را باید درست فهمید و به مقامات انبیاء و اولیاء نیز باید ایمان داشت .
سلام
دوباره بخوانیم و فکر کنیم
سلام
اگر انبیاء و اولیاء الهی نبودند هیچگاه مقامات انسانی شناخته نمی شد . اینکه قرآن بیش از افراد و نام آنها به اوصافشان توجه می کند برای همین معرفی مقامات انسانی است چه اینکه افراد می روند اما اوصافشان می ماند
موفق باشید
انكار مقامات اولياي الهي مي تواند از سوي افراد مختلف و به دلايل گوناگون صورت مي پذيرد
برخي از اين انكارها عمدي و برخي از روي عدم درك صحيح جايگاه اين بزرگان در خلقت خداوندي است
حال با اين توضيح مي توان چند مورد از اين دلايل رو ذكر كرد:
1-برداشت صرفا تجربي از زندگي و مقايسه اوليا با خود :اين گروه غير از مواردي كه از انسان ها به تجربه رسيده و چيزهايي كه خود مي بينند حاضر به قبول مقاماتي خارج از موارد تجربي نيستند .از اين قشر ميتوان به كساني كه قائل به اصالت تجربه هستند و ماديگرايان نام برد.
2-گروهي ديگر تعمدا و در حاليكه براي آنها اين مقامات اثبات شده است دست به انكار آنها ميزنند و اين به دلايل هواي شخصي و حب دنيا و موارد ديگر رخ ميدهد.
3-گروهي ديگر مقامات را براي برخي اولياي الهي قبول دارند ولي براي برخي ديگر را به علت جهل از شناخت جايگاه آنها انكار ميكنند.از اين گروه ميتوان به وهابيت و مخالفين جايگاه امامت نام برد.