جمع بندی چه کار کنیم تا قدرت تحمل مان در مقابل دیگران زیادتر شود؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چه کار کنیم تا قدرت تحمل مان در مقابل دیگران زیادتر شود؟
سلام برای اینکه تحملمون بالا بره و در مقابل حرف دیگران به هم نریزیم باید چه کنیم؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صابر
جمع بندی پرسش برای اینکه تحملمان بالا رود و در مقابل حرف دیگران به هم نریزیم چه باید بکنیم؟ پاسخ سؤال شما ناظر به بحث زودرنجی است زیرا اینکه دیگران بتوانند زود ما را به هم بریزند نشان از این دارد که ما زودرنج هستیم و باید تحمل خودمان را افزایش دهیم و خیلی زود از برخورد دیگران رنجیده خاطر نشویم. در مورد زود رنجي نكته بسيار مهم اين است كه بايد ريشه و منشأ اين حساسيت شناخته شود به عبارت ديگر بايد بررسى شود كه به چه چيزى حساس هستيد و با دخالت كردن در آن طبيعى است كه حساسيت شما نيز كاهش خواهد يافت و با هر يك از عوامل مختلف جسمى، روحى و روانى، محيطى و اجتماعى و غيره كه اين مشكل را ايجاد و يا تشديد مى‏ كند بايد به گونه‏ اى خاص مقابله كرد. واژه ي زود رنج در فرهنگ لغات فارسي به معني كسي كه زود برنجد و آزرده شود و نازك دل بكار رفته است. اما از اين منظر مي توان فرد زودرنج را كسي برشمرد كه زود آزرده مي شود و يا به كسي گفته مي شود كه بر اثر كنشي منطقي و يا غير منطقي آزرده خاطر مي شود و يا مي توان گفت فرد زود رنج كسي است كه در مقابل يكسري رفتار و برخوردها كه با روحيات و شخصيت آن سازگار نيستند ، آزرده خاطر مي شود و همان طور كه ذكر آن رفت اين زودرنجي مي تواند به دو شكل صورت پذيرد. يكي بر اثر كنش و يا كنش هايي غير منطقي كه فرد در مقابل اين نوع كنش ها يك نوع واكنش رنج گون را نشان مي دهد و ديگر كنش ها و يا رفتار هاي منطقي است كه در اين شرايط هم چون اين نوع رفتار ها با افكار و روحيات فرد سر سازگاري ندارد، ناراحت مي شود. در كنش هاي غير منطقي كه طبيعي است. چه اين كه هر كنشي غير منطقي مي تواند فرد را آزرده خاطر كند. البته به شرطي كه فرد آزرده شده دقيقا رفتار مقابل و يا با اصطلاح متضاد با كنش هاي غير منطقي داشته باشد. نكته دوم كنش هاي منطقي است كه فرد نسبت به اين كنش ها نيز آزرده خاطر مي شود. در صورتي كه با فرد، منطقي صحبت كردن و يا به بياني حرف حساب زدن را نمي توان در دايره زودرنجي قرارداد، يعني فرد نبايد از حرف حساب ناراحت و يا آزرده شود. ولي به هر روي فرد در مقابل اين رفتار هاي منطقي نيز ناراحت مي شود. البته بروز چنين مواردي به صورت خاص است و شايد گفت دليل عمده ي آن نيز رفتار هايي باشند كه با ارگانيسم فكري و روحي فرد سر سازگاري نداشته باشند و يا به بياني اين رفتار هاي منطقي براي فرد مقابل هضم شده نباشد و مثلا اين گونه رفتارهاي منطقي را فرد تجربه نكرده است. «ويليام جيمز» روان شناس مي گويد: «يكي از عميق ترين نيازهاي انسان، نياز به دوستي و ستايش است» اين نياز كه دوستمان بدارند و به ما احترام بگذارند و از ما پيروي كنند، نيازي اساسي است بنابراين اگر «دوست داشتن اين كه ديگران ما را دوست بدارند» يك نياز اساسي است بايد به گونه اي زندگي كنيم و رفتار ما با ديگران به گونه اي باشد كه بتوانيم اين نياز به نحو صحيح تأمين كنيم راهكارهاي زير مي تواند در اين زمينه مؤثر باشد: 1. سعي كن ديگران را دوست بدار و به ديگران محبت بورز چه اين كه رفتار ديگران با مادر واقع انعكاس رفتار خود ما با ديگران است. 2. از منفي بافي نسبت به ديگران اجتناب كن سعي كن حتي كساني كه احساس مي كني با تو هم عقيده نيستند با نگاه مثبت به آنها بنگر زيرا حداقل اشتراكي كه ما با ديگران داريم اين است كه همنوع هستيم. امام علي(علبه السلام) در يك مسير با فرد همراه يا همسفر بودند سر دو راهي كه مسير آنها از هم جدا مي شد حضرت مقداري از مسير را با آن فرد كه غير مسلمان نيز بود همراه شد آن فرد از حضرت سؤال كرد شما كه مسيرت اين طرف نيست پس چرا همراه من مي آيي. حضرت در پاسخ به او گفت: درست است كه من بايد از راه ديگر بروم ولي مي خواهم چند قدمي تو را مشايعت كنم وقتي دليلش را آن مرد از امام (علبه السلام) پرسيد: امام در جواب فرمود: درست است كه ما دو نفر هم عقيده و هم كيش نيستيم ولي هر دو انسان هستيم و از يك نوع هستيم. نوع دوستي اقتضا مي كند كه به تو احترام بگذارم اين رفتار حضرت تأثير عجيبي روي آن فرد گذاشت. (1) بنابراين احترام گذاشتن به ديگران يك «اصل» مهم در روابط اجتماعي و جلب توجه ديگران است. 3. هيچ وقت توقع نداشته باش كه همه از شما خوششان بيايد زيرا هر چقدر هم كه شما خوب باشيد بالاخره افرادي هستند كه شما را به هر دليلي ممكن است دوست نداشته باشند. 4. اگر به اين باور رسيده ايد كه مسير صحيحي را در پيش گرفته اي و راه درستي را طي مي كنيد نه از كمي رهروان هراسي به خود راه ده و نه از تمسخر حسودان و نابخردان دلگير شو و اين درسي است كه از فرزند امام حسين (علیه السلام) حضرت علي اكبر (علیه السلام) بايد بياموزيم، آنگاه كه در مسير به طرف كربلا وقتي پدرش را نگران و افسرده و غمگين ديد گفت چرا محزون هستيد اي پدر؟ امام حسين (علیه السلام) فرمود لحظه اي چشمان بسته شد و به خواب رفتم در عالم خواب شنيدم يك منادي ندا مي كند كه اين قافله به طرف مرگ حركت مي كند. علي اكبر در پاسخ به اظهارات پدر گفت: پدر آيا مسيري كه ما مي رويم حق است يا نه؟ امام (علیه السلام) فرمود به خدا قسم ما قدمي از قدم بر نمي داريم مگر اين كه به طرف حق حركت مي كنيم. علي اكبر (علبه السلام) فرمود: اگر مسير ما حق است پس ما را از مرگ هيچگونه هراسي نيست پس چرا غمگين باشيم.(2). 5. سعي كنيد با رفتارتان به عنوان يك فرد مذهبي و متدين به گونه اي با ديگران برخورد كنيد كه رفتار شما ديگران را به سوي  خوبي ها دعوت كند «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُم‏؛ مردم را به غير زبان به حق دعوت كنيد».(3) 6. دعاي سمات را هر جمعه نزديك غروب بخوانيد و به معناي آن توجه داشته باشيد به ويژه به فرازهاي آخر دعا كه در آن قسمت ها از خداوند طلب مي كنيد كه شما را از همنشين بد، همسايه بد و از هر بدي حفظ كند. امیدواریم با عمل به آنچه که بیان شد بتوانید تحمل خود را در برابر دیگران بالا ببرید. ----------------------------------------------------------- پی نوشت: 1. دستغیب،سید عبدالحسین، مظالم، تهران: حمید، 1362،ص54 الی 56. 2. ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الاحزان فی احوال الائمة الاثنی عشر، قم: مدرسه امام مهدی (عج)، 1406 ق، ص 33. 3. کافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، ج 2، ص 78.    
موضوع قفل شده است