چگونه از ياران امام زمان (عج) باشيم؟؟؟
تبهای اولیه
یاری امام زمان(عج) در این زمان به انجام صحیح وظایف خود در زمان غیبت است .
وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است که مانند یک منتظر واقعی زندگی کند. وقتی انسان حقیقتا منتظر کسی باشد تمام رفتار و سکناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می کند، وسایل پذیرایی را آماده می کند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین کسی می تواند ادعا کند که منتظر میهمان بوده است. اما کسی که نه خانه را مرتب کرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فکر میهمان است اگر ادعا کند که در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند کرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ* عشق بازان چنین مستحق هجرانند
بنابراین انتظار باید قبل از آنکه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و کردار او فهمیده شود. نمی توان هر کسی را که ادعای دوستی و ولایت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آری «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطاربگوید».
با چنین توضیحی روشن است که یک منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد که هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه که این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یک منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا که چنین کسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نکات ذکر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان(ع) را چنین ذکر کرد:
1. اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار کسی می نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسی را نشناسد ولو بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. کسانی که آن حضرت را نمی شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی کشند اما کسانی که او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند.
کسانی که امام زمان(عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. آری:
وصل خورشید به شب پره اعمی نرسد*که در این آینه صاحب نظران حیرانند
البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت تاریخی وجود آن حضرت مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسینیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانی هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود.
همچنین خواندن کتب معتبری که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظیفه دیگری است که منتظران آن حضرت باید در خود ایجاد کنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است که تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم که او رابشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیاید چگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را برای پذیرایی از او آماده کند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شکل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.محبت به امام زمان وظیفه ای است که پیامبر اکرم(ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا که در قرآن کریم می فرماید: «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ؛ (شوری، آیه23).
3. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فکری و عملی خود با به گونه ای سامان می دهند که سنخیت کاملی با امام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم کسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت کسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است که می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی که انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد کشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبیعی است که هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
4. ارتباط با منتظران دیگر؛ منتظر امام زمان می داند که برنامه آن حضرت یک برنامه جهانی است و باید یاوران زیادی داشته باشد تا حرکتش پیروز شود. بنابراین به فکر گسترش یاران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقویت روحیات ایمانی خود و دیگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علی البرّ و التقوی به کمک مؤمنان منتظر دیگر خود را آماده ظهور حضرت بنماید.
5. دعا برای تسریع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می کشد و از خدا می خواهد که هر چه زودتر او را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می باشد. دعای برای تسریع در فرج امام زمان مورد توصیه آن حضرت نیز می باشد.
....
6. ارتباط با امام زمان(ع) به شکل های مختلف؛ اگر انسان منتظر محبوب خویش را نیابد سعی می کند عدم دوری محبوب خویش را از طریق دیگری مانند تلفن و نامه جبران نماید تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعیفی با او داشته باشد. همچنین منتظر امام زمان وقتی موفق به زیارت آن حضرت نمی شود از طریق خواندن دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است، و نیز از طریق رفتن به مسجد جمکران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ می کند.
7. یاد فراوان حضرت؛ یاد کردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است که چندی منتظر محبوب خویش هستند اما نتوانسته اند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام می کنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذکر احادیث، کرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگری است که منتظران واقعی احساس می کنند و بدین طریق همواره نام و یاد آن حضرت را زنده نگه می دارند.
8.دادن صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثواب هایی برای آن حضرت
9.رفع شبهه و مبارزه با شبهه افکنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودی آن حضرت در بین منتظران.
10.امیدواری بر قیام و انقلاب آن یوسف زهرا(س) و امید دادن به دیگران
11.ایجاد آمادگی دائم رزمی برای ظهور حضرت چنانکه در روایت آمده است: «لیعدن احدکم لخروج القائم و لو سهما؛ هر یک از شما برای قیام قائم(عج)باید آماده گردد هر چند با تهیه یک تیر باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146).
منتظران و یاوران مصلح جهانی باید خود صالح باشند؛ بنابراین برای فراهم کردن زمینه ظهور حضرتشان، ما باید از خود آغاز کنیم و با اراده ای محکم، عزمی راسخ و برنامه ای دقیق به اصلاح افکار و اندیشه ها و نیز تغییر و اصلاح رفتار و کردارمان بپردازیم و با آگاهی ازوظایف عملی و گسترش شناخت خود از مبانی دینی و معرفتی، در راه تقویت بنیه اعتقادی و اخلاقی خویش، تلاش و کوشش کنیم. و در یک جمله با اجتناب از معاصی، لغزش ها و گناهان و انجام دادن واجبات و وظایف دینی ـ در هر محیطی که هستیم ـ به خودسازی اقدام کنیم و باتوبه از اعمال گذشته، قلب خویش را برای تجلّی نور الهی آماده سازیم. بنابراین گناهان گذشته ـ هر چند زیاد باشد ـ نمی تواند مانع مهمی در راه رشد و کمال و پیوستن به جرگه منتظران و یاوران واقعی امام زمان(عج) باشد. پس با توبه واقعی، می توان سیئات و بدی های گذشته را به حسنه و نیکی تبدیل کرد و به اصلاح گذشته همت گماشت.
قرآن راجع به حضرت مهدی(ع) و اصحاب ایشان می فرماید: «الدین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاه و آتوا الزکاه و آمرو بالمعروف و نَهوا عن المنکر؛ کسانی که اگر در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را به پا داشته و زکات را [به مستحق [می بخشند و به معروف امر نموده و از منکر نهیمی کنند (حج، آیه 41).
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید: «این آیه برای آل محمد و مهدی(ع) و اصحاب او است».
در نتیجه اگر ما هم می خواهیم از اصحاب و یاران آن حضرت باشیم، باید به این امور اهتمام ورزیم. در این رابطه به راه کارهای زیر توجه فرمایید:
1. ارتباط معنوی خود را با خدای متعال تقویت کنید؛
2. نمازهای یومیه را در اول وقت و حتی المقدور به جماعت بخوانید؛
3. سعی کنید در نماز حضور قلب داشته باشید و همیشه خود را در محضر خداوند متعال بدانید؛
4. از هر گونه گناه و معصیتی اجتناب کنید؛
5. حجاب، متانت و وقار خود را کاملاً رعایت کنید؛
6. بدانید که هر هفته، نامه اعمال شما به حضور امام زمان(عج) عرضه می شود و مورد بررسی قرار می گیرد؛
7. اکنون که در دوران تحصیل علم هستید، بیشترین توجه خود را به درس و موفقیت تحصیلی داشته باشید؛
8. با مطالعه کتاب هایی که درباره امام زمان(ع)، آگاهی و شناخت خود را در این زمینه تعمیق و گسترش بخشید؛
9. برای اصلاح اوضاع فرهنگی دانشگاه، به تنهایی یا به کمک دیگر دانشجویان متدین و دلسوز و یا به کمک بعضی از تشکل های مذهبی دانشگاه، امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدین وسیله جلو بعضی اعمال خلاف را بگیرید. در این راه نهراسید و خجالت هم نکشید؛زیرا خشنودی و رضایت امام زمان(ع)، در گسترش ارزش های دینی و اخلاقی و اجتناب از گناه و خلاف است.
نويسنده : كاظم مصطفايي
برگرفته از سايت عاشقان علي (ع)
خواهشا چند نمونه از خصوصیاتی که در مورد منتظران و یاران حضرت در کتاب ها آمده را هم نقل کنید... متشکرم
خواهشا چند نمونه از خصوصیاتی که در مورد منتظران و یاران حضرت در کتاب ها آمده را هم نقل کنید... متشکرم
سلام
جهان: یاران خاص مصلح جهان داراى ویژگىهایى هستند و ما در این بحث به مهمترین آنها مىپردازیم.
1- جوانى
سیماى امام مهدى(علیهالسلام) سیماى كسى است كه قریب چهل سال از عمر او گذشته باشد و یاران خاصّ او نیز از جوانانند یعنى سن اكثر آنها هماهنگ با مولاى آنهاست كه جوان به شمار مىآید.
شمشیرهاى اصحاب حضرت مهدى(علیهالسلام) یاران را از توانمندى علمى خاص و گستردهاى برخوردار مىكند.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
بر هر شمشیرى هزار كلمه نوشته شده است و هر كلمهاى كلید هزار كلمه دیگر است.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:
اصحاب المهدىّ شباب لا كهول فیهم، الّا مثل كحل العین و الملح فى الزّاد و اقل الزاد الملح(1)؛ اصحاب مهدى(علیه السلام) جوانند، كاملسن، در میان آنها نیست مگر مثل سرمه چشم و نمك در غذا و كمترین چیز در غذا، نمك است .
اما چه حكمتى در جوانى آنها نهفته است خداوند به حقایق امور آگاه است. شاید دلیل آن این باشد كه آنها تا پایان حاكمیت آن حضرت با او همراه باشند و سن جوانى این امكان را به آنها مىدهد كه تا او زنده است آنها نیز در كنار آن حضرت باشند و شخصیت جدیدى جایگزین آنها نگردد. چرا كه كسى پس از آنها به رتبه بلند آنها نمىرسد و هر جایگزینى مىتواند سبب تنزّل كیفى دولت كریمه ولى عصر شود.
این كه سخنى از مرگ اصحاب امام مهدى(علیهالسلام) كه زمام امور عالم را به دست مىگیرند نشده است؛ قرینهاى بر قوّت این احتمال است. این دلیل وقتى قوت بیشترى مىگیرد كه حكومت آن حضرت هفت سال باشد كه هر سال آن معادل ده سال باشد چنان كه روایاتى در این باره وارد شده است و البته ارقام بالاترى هم درباره مدت حاكمیت او وجود دارد، اگر چه مدت نوزده سال را قوىتر دانستیم كه در این صورت یاران امام زمان(علیهالسلام) به همان سن و موقعیتى كه دارند و جهان را اداره مىكنند پس از امام مهدى(علیهالسلام) از منصوبین امام حسین(علیهالسلام) پس از رجعت او به دنیا خواهند بود و حكومت آل محمّد(علیهمالسلام) را با همان موقعیت و شكوه قبلى ادامه خواهند داد.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
یدعون الشّهادة و یتمنّون ان یقتلوا فى سبیل الله و شعارهم یا لثارات الحسین؛ اصحاب مهدى (علیهالسلام) طلب شهادت مىكنند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند و شعار آنها در جنگ یا لثارات الحسین است.
حضور یاران خاصّ امام مهدى(علیهالسلام) در دولت كریمه امام حسین(علیهالسلام) كه روایات متعددى بر آن وارد شده است نقطه قوّتى بر آن حكومت الهى خواهد بود و این حضور بدون جوان بودن اصحاب مهدى(علیهالسلام) امكانپذیر نمىباشد.
2- معنویت
بدون شك كسانى كه به افتخار بزرگ صحابى ولى عصر(علیهالسلام) نایل مىشوند باید از رتبه بالایى در معنویت، عرفان و عبادت برخوردار باشند.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
یاران مهدى(علیهالسلام) كسانى هستند كه شب بیدارند و در نماز خود، نغمهاى مانند صداى زنبور دارند. شب را بیدارند و به عبادت مىپردازند و روز مانند شیرند. مطیعتر از كنیز براى مولاى خویشند و همانند چراغ نورانى هستند. گویا قلبهاى آنها چراغهایى است و از خوف خدا بیمناكند.(2)
امام زمان عليه السلام
3- شهادت طلبى
شهادتطلبى، ویژگى خدشهناپذیر همه كسانى است كه از سطح عامه مردم اوج گرفته و بر قلههاى كمال تكیه زدهاند. وقتى انسان به برخى از مراتب كمال بار یابد، غنچههاى شهادتطلبى بر شاخههاى درخت ایمان او شكفته مىگردد و همواره مرغ دلش در كنار این گلهاى ملكوتى، نغمه سرایى مىكند تا به عالم بالا پر كشد.
یاران امام مهدى(علیهالسلام) كه مقام آنها همواره مورد درخواست اولیاى خدا و از آرزوهاى مقدس آنها بوده است نیز آرزوى شهادت در راه خدا مىكنند تا به عالىترین جلوه ایثار یعنى دادن جسم و جان خود در راه خدا بار یابند. امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
یدعون الشّهادة و یتمنّون ان یقتلوا فى سبیل الله و شعارهم یا لثارات الحسین(3)؛ اصحاب مهدى (علیهالسلام) طلب شهادت مىكنند و آرزو دارند كه در راه خدا كشته شوند و شعار آنها در جنگ یا لثارات الحسین است.
البته پاداش شهداى عصر ظهور بسیار زیادتر از شهداى زمانهاى دیگر است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
خداوند ترس را از دل شیعیان ما برمىدارد و در دلهاى دشمنانمان قرار مىدهد.
امام باقر(علیهالسلام) فرمود:
كسى كه زمان قائم ما را درك كند و با او كشته شود اجر دو شهید دارد و كسى كه در برابر او كشته شود اجر بیست شهید دارد.(4)
4- اقتدار
قوت قلب و اقتدار اصحاب مهدى(علیهالسلام) بى نظیر است به گونهاى كه تاریخ نظیر آن را سراغ ندارد. امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
وقتى امر ما فرا رسد و مهدى ما قیام كند هر یك از یاران او قوىتر از شیر و برّندهتر از نیزهاند. دشمن را زیر قدمهایشان مىگذارند و با دستهاى خود از پا در مىآورند.(5)
و در حدیث دیگر مىفرمود:
خداوند ترس را از دل شیعیان ما برمىدارد و در دلهاى دشمنانمان قرار مىدهد.(6)
هم چنین فرمود:
قدرت هر یك از آنها برابر قدرت چهل مرد است و قلب او از تكههاى آهن محكمتر است.(7)
و امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:
«اصحاب مهدى(علیهالسلام)» مانند شیرهایى هستند كه از جنگل بیرون آمدهاند، قلبهاى آنها تكههاى آهن است، اگر بخواهند كوهى را از جا در آورند از جا در خواهند آورد. روش و لباس یكسانى دارند، مثل این كه همه از یك پدر هستند.(8)
امام باقر(علیهالسلام) فرمود:
كسى كه زمان قائم ما را درك كند و با او كشته شود اجر دو شهید دارد و كسى كه در برابر او كشته شود اجر بیست شهید دارد.
امام باقر(علیهالسلام) نیز درباره اقتدار جهانى آنها فرمود:
گویى اصحاب قائم را به چشم خود مىبینم كه تمام شرق و غرب عالم را تحت سیطره خود در آوردهاند.(9)
5- بهرهمندى ممتاز از علوم
اصحاب امام مهدى(علیهالسلام) از جایگاه فوق العادهاى در اداره دنیا برخوردارند و چنین جایگاهى بر پایههاى مستحكمى از جمله یك موقعیت علمى ممتاز استوار است.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
آنها انسانهایى نجیب و فقها، قضات و حكام دین هستند كه دست امام، قلب آنها را نوازش داده و هیچ حكمى براى آنها مشتبه نخواهد شد.(10) اگر چه دست كم، عدّهاى از اصحاب حضرت پیش از عصر ظهور به برخى از موقعیتهاى علمى دست مىیابند امّا نیاز آنها با توجه به مسئولیت خطیرى كه دارند جز با دستگیرى خاص و امتیازهاى ویژه علمى برآورده نخواهد شد. یكى از این عنایات ویژه همان است كه در روایت بیان شد كه دست پر مهر امام(علیهالسلام) قلبهاى آنها را نوازش مىدهد. ماهیت این نوازش هر چه كه باشد نتیجه آن ارتقاء ویژه علمى آنان است به گونهاى كه جهل و اشتباه را از اندیشه و داورى آنها برطرف خواهد كرد.
عنایات دیگر علمى به اصحاب امام مهدى(علیهالسلام) این است كه امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
وقتى قائم ما قیام كند به هر كشورى مردى را مىفرستد و به او مىگوید: برنامه تو در كف دست توست. پس هر گاه امرى پیش آمد كه آن را نمىفهمى و نمىدانى چگونه باید درباره آن قضاوت كنى به كف دست خود نگاه كن و به آنچه در آن مىبینى عمل كن.(11)
عنایات دیگر علمى به اصحاب امام مهدى(علیهالسلام) این است كه امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
وقتى قائم ما قیام كند به هر كشورى مردى را مىفرستد و به او مىگوید: برنامه تو در كف دست توست. پس هر گاه امرى پیش آمد كه آن را نمىفهمى و نمىدانى چگونه باید درباره آن قضاوت كنى به كف دست خود نگاه كن و به آنچه در آن مىبینى عمل كن.
شمشیرهاى اصحاب حضرت مهدى(علیهالسلام) نیز آنان را از توانمندى علمى خاص و گستردهاى برخوردار مىكند.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود:
بر هر شمشیرى هزار كلمه نوشته شده است و هر كلمهاى كلید هزار كلمه دیگر است.(12)
6- موقعیت بى نظیر
اصحاب امام مهدى(علیهالسلام) در صدر بلند مرتبگان عالم تشیع و در میان اصحاب انبیاء و ائمه (علیهمالسلام) كسى به بلندى مقام آنها بار نیافته و نخواهد یافت چه این كه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود:
لم یسبقهم الاوّلون و لا یدركهم الآخرون(13)؛ كسى از گذشتگان بر آنها پیشى نگرفته است و از آیندگان كسى به آنها نمىرسد.
امام باقر(علیهالسلام) نیز درباره جایگاه بلند آنها فرمود:
گویا اصحاب قائم را مىبینم كه بر مغرب و مشرق احاطه پیدا كردهاند و چیزى نیست مگر این كه مطیع آنهاست حتى درندگان زمین و آسمان به دنبال رضایت آنها هستند و بخشى از زمین بر بخشى دیگر افتخار مىكند و میگوید: امروز یكى از اصحاب قائم از روى من عبور كرد.(14)
پینوشتها:
[spoiler]
1- بحار النوار، ج 52، ص 333و334
2- بحارالانوار، ج 52، ص 308.
3- بحارالانوار، ج 52، ص 308.
4- بحارالانوار، ج 52، ص 308.
5- بحارالانوار، ج 52، ص 372.
6- بحارالانوار، ج 52، ص 336.
7- كمال الدین، ص 673.
8- معجم احادیث الامام المهدى(علیهالسلام)، ج 3، ص 94.
9- بحارالانوار، ج 52، ص 327.
10- دلائل الامامه طبرى، ص 562.
11- بحارالانوار، ج 52، ص 365.
12- بحارالانوار، ج 52، ص 286.
13- معجم احادیث الامام المهدى (علیهالسلام) ، ج 3، ص 100.
14- بحارالانوار، ج 52، ص 327.
برگرفته از پرچم هدایت، محمد رضا اكبرى[/spoiler]
خب یه سوال منی که یه نوجوان 15 ساله ام چه کار بکنمکه از یاران حضرت باشم ؟ الان مثلا نباید با کامپیوتر بازی کنم ؟ یا چه کار بکنم و نکنم ؟ تکلیف من چیه ؟
خب یه سوال منی که یه نوجوان 15 ساله ام چه کار بکنمکه از یاران حضرت باشم ؟ الان مثلا نباید با کامپیوتر بازی کنم ؟ یا چه کار بکنم و نکنم ؟ تکلیف من چیه ؟
شما باید فرض کنی همین الان جنگ است و تحت فرمان امامی. آیا چنین کسی مال مردم را به ناحق می خورد؟ آیا زنا و لواط می کند؟ آیا وقت خود را بیهوده هدر می دهد؟ و نمونه های مشابه. شکست در اطاعت در هر یک از این موارد از امام پیوستن به جبهه کفر محسوب می گردد.
بنابراین، دنبال علم باشید. مال حلال به دست آورید (با زحمتکشی). از روابط نامشروع خودداری کنید. تمامی احکام شرعی را پیروی کنید و دینتان را با منابع اصلی دین (قرآن و حدیث) تطبیق دهید. از خدا و خود آقا بخواهید تا راه را نشانتان دهند.
هدف آقا گرفتن انتقام خون امام حسین است. قاتلین امام حسین و یاری دهندگان و تایید کنندگان کنونی آن قاتلین را لعنت نمایید.
[="Teal"]سلام!
خب یکی از شرایط یار امام زمان بودن گناه نکردن است!
یک مثال و یک سوال!
یک زندانی تا زمانی که در زندان است دزدی نکردنش اجری ندارد! (چون شرایط دزدی کردن را ندارد چون اگر دوباره در شرایط وسوسه انگیز دزدی قرار بگیرد قطعا آن کار را انجام میدهد و الان اگر 5سال است که دست به دزدی نزده چون 5سال است که در زندان است! اگر کل این 5سال را آزاد میبود ممکن بود 5هزار دزدی بکند)
با توجه به این مثال آیا میتوان گفت
منه جوان تا زمانی که شرایط گناه برایم پیش نیامده گناه نکردنم اجری ندارد؟
مثلا فرض بفرمایید برای شخصه بنده تا الان شرایطی مثل شرایط یوسف پیش نیامده که زلیخای زمان من را به خانه ی خالی اش دعوت کند و به من پیشنهاد گناه بدهد!
برای من قابل تصور نیست که در چنین شرایطی چه کار میکنم!
آیا مثل یوسف رفتار میکنم یا مثل زلیخا....
آیا اگر کسی بگوید من در این شرایط گناه میکنم مانند زندانی است که میگوید من اگر آزاد شوم دزدی میکنم؟
پس آیا گناه نکردنم اجری ندارد؟
سوال 2- آیا اگر از شرایط گناه کردن فرار کنیم تا گناه نکنیم این کار اجری دارد یا خیر؟
مثلا شخصی میگوید اگر من در بازار قدم بزنم قطعا چشم چرانی میکنم پس به بازار نمیروم تا چشم چرانی نکنم!
خب این شخص کارش چه اجری دارد؟ آیا مثل همان دزده نیست؟[/]