میدونیدشیواخانم هیچ وقت هیچ کسی پیدانمیشه که اونی باشه که شمامیخوایین!بلکه یک زوج خوب که درکنارهم زندگی رومیسازندوپس ازچندسال زندگی دقیقامشیندچیزی که میخواستند!پس به نظرم بایدبه فکرساختن زندگی بودنه تحویل گرفتن یک زندگی ساخته شده!وبرای این ساختن نیازبه همراهی کسی داریدکه قوانین خداروبدونه درک وشعوروانتقادپذیری کافی داشته باشه وحق پذیرباشه وخوشبختانه کم هم نیستند اینجورانسان ها،پس جای هیچ نگرانی نیست.
شما درست میفرماین
ولی حتی قیافه ی بنده اونقدر جدی هست که کسی جرات نمیکنه به من علاقه نشون بده چون میترسه حالشو بگیرم ....ریختم شبیه درس خون ها هست اونم از نوع خر خون:khaneh:
البته خیلی ها هم میگن شبیه دکترها هستم خخخ
میدونید حربه ی نسل جدید چی شده؟؟؟ مامان پسره میگه : پسرم هیچی نداره ولی عوضش پسر خوب و مومنی هست !! اخه برا نهار شام قراره مومن بودن کوفت کنیم؟؟؟!!!
به درک که مومنه ............ مومن بودن جزعی از کمال هست کلش که نیست ! تازه حدیثی داریم که فقر کم مونده که به کفر تبدیل بشه
میدونید چیه من به پسرا حق میدم اگه خودم پسر بودم عمرا ازدواج نمیکردم چون همینطور که دختر هستم و به پسرا بد بینم اگه پسر بودم هم به دخترا بد بین بودم
میدونید من به خودم اعتماد دارم ولی به اغیار اصلا و ابدا
بنده به اون پسر مومنی بها میدم که چنان پیشرفت معنوی داشته باشه که مکاشافات داشته باشه و بتونه بنده رو هم به اوج برسونه نه اینکه ....... بدبختی روی بدبختی
خانم شیوا حالا چرا اصرار دارید که بحث کنید که نمیخواین ازدواج کنید؟
خوب ازدواج نکنید...صلاح خویش خسروان دانند...فکر میکنید مجرد موندن براتن بهتره و شما رو بهتر به کمال میرسونه و با ازدواج به کمال نمی رسید خوب ازدواج نکنید
دیگه چرا هی از پسرها بد میگید؟
دوستان هم هی اصرار دارن وادارتون کنن قبول کنید که اشتباه میکنید و باید ازدواج کنید!
اگه بخوام منم مثل شما بگم میتونم بگم منم مخصوصا تو این ایام عید که از خونه میرم بیرون و تو خیابونها و بازار و غیره این وضع بی حجابی ها و عدم رعایت حرمت محرم نامحرم و بی اعتقادی ها رو می بینم از همه دخترها و از ازدواج کردن متنفر میشم
باتشکرازهمه ی کاربران جمع بندی مبحث خودشناسی: اهمیت این مبحث ازآن حیث میباشدکه مابه این مسئله پی ببریم که بسیاری ازمسائل برای تشکیل زندگی مشترک بی اهمیت وبی اساس هستندوبرگرفته ازافکاروآداب وسنن غلط که بایددراین مواردتجدیدنظرکنیم وماباعلم به اینکه خودمان نیزنواقص فراوانی داریم،درانتخاب همراه زندگی بهترمیتوانیم تصمیم بگیریم ودرموردمسائل اساسی سخت گیرترودرموردمسائل پیش پاافتاده راحت ترعمل می کنیم وسطخ توقعاتمان تعدیل خواهندشد.
امیدوارم باتوجه به فرصتی که تاالان داشتیم توانسته باشیم به نقاط قوت وضعف خودپی برده،درادامه ان شاءالله بتوانیم راهکارهایی برای اصلاح نقاط ضعف وتقویت نقاط قوت خود پیداکنیم(البته این قسمت به عهده ی خودتان میباشد)
دوستان اگرصحبت خاصی دررابطه باجلسه ی اول وکاملامرتبط باموضوع داشتیدویانکته ای هست که فکرمی کنیدبرای سایراعضانیزمفیدمیباشدبفرماییدتابتوانیم این مبحث راجمع بندی نموده و طی چندروزاینده واردمبحث های مهم تری شویم.
البته این که در راستای پیش برد اهداف مثبت تاپیک سعی می کنید تاپیک به حاشیه نره، جای بسی قدر دانیه ولی نظر یه دوست رو عرض کنم:
این مطلب نقل و قول از یک دوست:
"به نظر من یکی از امتحان های این دوره ی آخر الزمان اینه که، دختر و پسر به رزاق بودن خدا ایمان بیارن و منتظر نشینن"
حالا من سر و پا تقصیر در حدی نیستم که به کسی اشکال وارد کنم ولی ......
باشه اشکال نداره، خدای ما هم بزرگه
ان شا الله یکی پیدا می کنیم که همین ایمان نصفه کارمونو، به جای اینکه کوفت کنه، نوش جان کنه
حی علی خیر العمل
یا علی
بعدا نوشت:
جسارتا اینی هم که گفتم، چون احساس می کنم اولین مقدمه ازدواج تو این اوضاع و احوال جوونا، ایمان به رزاقیت خداست
یا علی
نگران نباشیدوتوکلتون به خداباشه: تمام پسرها توى داستان مصر سر بریده شدن ،
یه دونه مادر زایمان كرد ، اونم انداخت تو دریا!
اونم شد موسى ع ! اونم رفت تو خونه ى فرعون!! خدا اینجوریه دیگه!! به مو میرسونه اما نمى بره!!
میخواد بگه همه كارا رو خودم كردم
یكى از جاهایى كه خدا داره میرسونه به مو چیه ؟
موضوع جمعیته! خدا میخواد با چى نجات بده ؟؟ با شیعیانى كه محض رضاى خدا ازدواج بكنن ، محض رضاى خدا بچه دار بشن ،
خدا خواسته نسل آخرى كه ان شاالله میخواد به ظهور حضرت برسه ، حضرت به چهره ى اون جوانها كه نگاه میكنه مى بینه به به ! اینها پدرو مادرشون بخاطر امام زمانشون ازدواج كردن ، بخاطر قدرت اسلام بچه دار شدن ، اصلا نور توى چهرشون میباره
انگار میخواد یه همچین نسلى درست بشه! زندگى رو راه بنداز ، بخاطر امام زمان!
شما هم باید یه جهادى در راه خدا بكنید! الان یكى از مجاهدت ها خانواده تشكیل دادنه!
الان یکى از مجاهدت ها بچه دار شدنه !
آقاى شما اشاره كردن ، بیشتر ازاین هم توضیح لازم نیست ، وقتى آقاى تو درمورد تهدید نسل داره صحبت میكنه یعنى تو باید بگیری مطلبو!! نه اونیكه لقمه حرام تو خونه اش میبره ، تو باید بگیری...
(حجت الاسلام پناهیان)
نگران نباشیدوتوکلتون به خداباشه: تمام پسرها توى داستان مصر سر بریده شدن ،
یه دونه مادر زایمان كرد ، اونم انداخت تو دریا!
اونم شد موسى ع ! اونم رفت تو خونه ى فرعون!! خدا اینجوریه دیگه!! به مو میرسونه اما نمى بره!!
میخواد بگه همه كارا رو خودم كردم
یكى از جاهایى كه خدا داره میرسونه به مو چیه ؟
موضوع جمعیته!
خدا میخواد با چى نجات بده ؟؟ با شیعیانى كه محض رضاى خدا ازدواج بكنن ، محض رضاى خدا بچه دار بشن ،
خدا خواسته نسل آخرى كه ان شاالله میخواد به ظهور حضرت برسه ، حضرت به چهره ى اون جوانها كه نگاه میكنه مى بینه به به ! اینها پدرو مادرشون بخاطر امام زمانشون ازدواج كردن ، بخاطر قدرت اسلام بچه دار شدن ، اصلا نور توى چهرشون میباره
انگار میخواد یه همچین نسلى درست بشه! زندگى رو راه بنداز ، بخاطر امام زمان!
شما هم باید یه جهادى در راه خدا بكنید!
الان یكى از مجاهدت ها خانواده تشكیل دادنه!
الان یکى از مجاهدت ها بچه دار شدنه !
آقاى شما اشاره كردن ، بیشتر ازاین هم توضیح لازم نیست ، وقتى آقاى تو درمورد تهدید نسل داره صحبت میكنه یعنى تو باید بگیری مطلبو!! نه اونیكه لقمه حرام تو خونه اش میبره ، تو باید بگیری...
(حجت الاسلام پناهیان)
سلام ولی الان متاسفانه برعکسه ازدواج تو قشر مذهبی خیلییییی کم شده و تو قشر غیرمذهبی خیلی زیاده بچه دار شدنم همینطور من آمار دقیق ندارم از رو چیزایی که دیدم میگم ان شاالله که غلط باشه
جالبه، 3 ماه پیش هم این سخنرانی رو تو سایت گذاشتین
شما نگران ادبیات صحبت کردن با خدا هستین، درست می گم دیگه،.... ولی من اگه داد می زنم، از خدا طلب کار نیستم، برا اینکه از این زندگی خسته شدم، دلم می خواد درست زندگی کنم، از سقوط وحشت دارم ... واقعا وحشت دارم
حقیقت سراییست آراسته
هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی که جایی که بر خاست
نبیند نظر گرچه بیناست مرد
بنده به اون پسر مومنی بها میدم که چنان پیشرفت معنوی داشته باشه که مکاشافات داشته باشه و بتونه بنده رو هم به اوج برسونه نه اینکه ....... بدبختی روی بدبختی
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
خدمت کاربر عزیز سلام عرض می کنم و آرزوی توفیق روز افزون برایشان مسالت دارم.
و در ادامه خطاب به ایشان باید عرض کنم پسر مومنی که بهشون بها میدید که اهل مکاشفات باشه و شما رو به اوج برسونه از اونطرف
پسری که مکاشفات داشته باشه دنبال دختری میگرده که همسطح خودش و دارای مکاشفه یا نزدیک به خودش باشه پس در نتیجه اگر میخواهید
به اون پسر برسید اول باید رو خودتون کار کنید...از حرفاتون اینطور که برداشت کردم انشالا که اشتباهه شما خیلی مذهبی نیستید پس به فکر پسر با مکاشفه نباشید
چون در پست قبلیتان خوندم نوشته بودید که نمیخواهید مومن کوفت کنید ..معلوم میشود که هنوز به رزاق بودن خدا .... اصا ولش کن... از جواب کاربر 1394 خیلی خوشم اومد
و به دلم نشست همچنین دو تا پست بالاترش که mehrant نوشته بودند...
انشالا در این بحث از این به بعد شرکت خواهم کرد:Gol:
نگران نباشیدوتوکلتون به خداباشه: تمام پسرها توى داستان مصر سر بریده شدن ،
یه دونه مادر زایمان كرد ، اونم انداخت تو دریا!
اونم شد موسى ع ! اونم رفت تو خونه ى فرعون!! خدا اینجوریه دیگه!! به مو میرسونه اما نمى بره!!
میخواد بگه همه كارا رو خودم كردم
یكى از جاهایى كه خدا داره میرسونه به مو چیه ؟
موضوع جمعیته! خدا میخواد با چى نجات بده ؟؟ با شیعیانى كه محض رضاى خدا ازدواج بكنن ، محض رضاى خدا بچه دار بشن ،
خدا خواسته نسل آخرى كه ان شاالله میخواد به ظهور حضرت برسه ، حضرت به چهره ى اون جوانها كه نگاه میكنه مى بینه به به ! اینها پدرو مادرشون بخاطر امام زمانشون ازدواج كردن ، بخاطر قدرت اسلام بچه دار شدن ، اصلا نور توى چهرشون میباره
انگار میخواد یه همچین نسلى درست بشه! زندگى رو راه بنداز ، بخاطر امام زمان!
شما هم باید یه جهادى در راه خدا بكنید! الان یكى از مجاهدت ها خانواده تشكیل دادنه!
الان یکى از مجاهدت ها بچه دار شدنه !
آقاى شما اشاره كردن ، بیشتر ازاین هم توضیح لازم نیست ، وقتى آقاى تو درمورد تهدید نسل داره صحبت میكنه یعنى تو باید بگیری مطلبو!! نه اونیكه لقمه حرام تو خونه اش میبره ، تو باید بگیری...
(حجت الاسلام پناهیان)
لطفا بنده رو راهنمایی کنین یه مشکلی دارم
اینکه وقتی پسری ازم خوشش میاد منم میفهمم ولی اون میترسه که بیاد ابراز کنه یا مثلا خواستگاری کنه ... من چیکار کنم که طرف نترسه؟
و اینکه از مورد توجه قرار گرفتن از طرف پسرا وحشت دارم خجالت میکشم رفتارهام هم غیر عادی میشه
یه بار با خانم های متاهل داشتم صحبت میکردم گفتن: اگه قسمتت باشه هیچ نمی فهمی که چی شد ! همونطور که قسمت ما بود و نفهمیدیم چی شد و عروسی کردیم :khaneh:
این حرفا راسته؟
از طرفی یکی رو هم میشناسم از فامیلای دور که از پس با پسرا دوست شد و پرید که بلاخره یه پسر خوب باهاش ازدواج کرد ....البته من به این اعتقاد ندارم.
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
در بحث ازدواج با توجه به تجربه ی خودم و سخنرانی های روانشناسی چون دکتر فرهنگ و اونوشه و...
و استفاده از روایات به این نتیجه رسیدم که ملاک اول در ازدواج باید
طرف مقابل با ایمان باشه چون اگه ایمان نباشه ممکنه خیلی کارهای دیگه انجام بده چون ایمانی نداره مثل لقمه ی شبهه ناک ...
ودر ادامه بعد از ایمان اخلاق و جربزه ی کار کردن.
این مثل یه جاده ی دوطرفس یعنی هم پسر باید جربزه ی کار کردن داشته باشه و هم دختر جربزه ی زندگی گردوندن
و همراهی کردن مرد و ... رو داشته باشه.
توکل به خدا باید هرلحظه مد نظر ماها باشه.... صفت رحمن و رحیم خدا به ترتیب شامل رحمت عام خدا و خاص خدا میشه.
..از نظر من کسی که ازدواج کنه شامل رحمت عام خدا میشه
و کسی که با توکل و اعتقاد به این که خدا کمکش می کنه بره ازدواج کنه شامل رحمت خاص خدا میشه و
انشالا خدا حتما کمکش می کنه...بعضی از ماها (اول از همه منظور خودمم)
میگیم ما به خدا اعتماد داریم ولی بدون پول چجوری ازدواج کنیم؟؟ متاسفانه از دین فقط اسم مسلمونی رو با خودمون یدک میکشیم..
.عباداتمون همش از روی عادته و این بخواطر اینه که
اسلاممون اسلام پدر مادریه...اگه پدر مادرمون مسلمون نبودن ما هم نبودیم و این اشتباهه به همین خاطره که
طرف طرز فکرش عوض شده و فکر میکنه درست فکر میکنه.تو قرآن دقیقا آیشویادم نیست که میگفت بعضیا فکر می کنن
راه و دارن درست میرن روز قیامت یهو میبینن اشتباه بوده و... . :Gol:ادامه دارد....
:hamdel:ادامه:hamdel:
بعنوان مثال پدر و مادرم مذهبی هم هستن به من میگفتن تو کار و پول نداری چجوری میخوای ازدواج کنی؟ من میگفتم خدا تو قرآن خودش
ضمانت کرده کمک می کنه جمله ی معروفی هست که میگن از تو حرکت از خدا برکت من درس خوندم مدرک گرفتم الان روزهای آخر سربازیمه
البته سربازی من تو پادگان نیست تو شهر خودمون تو دانشگاه تو نهاد رهبری امریه گرفتم و خدمت می کنم و برای آرامش روحی و فکری و رشد معنوی و
مصون موندن از گناه میخوام ازدواج کنم...خلاصه پدر و مادر میگفتن درسته خدا کمک میکنه ولی پول نداری کارم نداری...اما اعتقاد من به خدا کم نشد و طوری
شد که خدا بهم سرمایه ای داد که باهاش میشه ازدواج کرد و وسایل خونه رو خرید و الان شش ماه تا پایان سربازیم مونده و با توکل بر خدا هم پدر و مادرم دارن
برام خواستگاری میرن و هرجا هم رفتیم با مشکل سربازیم و نداشتن کار مشکل نداشتن و خود پدر و مادر دختر میگفتن کار و خدا درست می کنه و فقط بخواطر
هم کفو نبودن خواستگاری صورت نگرفته ولی هنوز انشالا با کمک خدا داریم میریم خواستگاری .. میدونم و اعتقاد دارم خدا بهم کمک می کنه و انشالا بحث کار درست میشه.
خواستم یه نمونه مثال بیارم که اگر واقعا اعتقاد داشته باشی که خدا کمک می کنه واقعا کمک می کنه شک نکن . فقط باید خودمونو بسازیم.. میخوایم همسرمون مهربون باشه؟؟
بسم الله رو خودمون کار کنیم مهربون باشیم..هر صفتی رو که میخوایم همسرمون داشته باشه اول تو خودمون پیاده کنیم بعد خودش جذب میشه...هرکس مثل خودشو جذب میکنه.
برای همتون دعا می کنم و خودم محتاج تر از همتونم برام دعا کنید..التماس دعا:Gol:
:hamdel:یا الله:hamdel:
من دوس دارم خودم از اول رو پای خودم وایسم و با همسرم خشت اول رو بزاریم بالا...اونایی که میگن دوس دارن اول زندگی شوهرشون
خونه داشته باشه اگه خود پسر کار کرده باشه باز یه چیزی ولی اگه از پدرش رسیده باشه اونا تو زندگیشون بعدا به مشکل میخورن.
پسری که خونه و ماششینشو پدرش بده معلوم میشه سرد و گرم زندگی رو نچشیده دخترا هم دوس دارن از خونه پدرشون صاف برن خونه
شوهرشون...بابا بیشترین لذت زندگی تو پستی بلندیاشه...اگه به سختی به یه چیزی برسی قدرشو میدونی و لذت میبری..قرار نیست همون اول
زندگی آسایش داشته باشی ، نه بهتر اینه که با زحمت یه چیزیو بدست بیاری.من اگه بابام برام ماشین بخره اونقدری لذت نمیبرم ولی از اینکه خودم بخوام
کار کنم با پول خودم بخرم خیلی برام لذتبخشه ... پس چه خوبه اول زندگی آدم یه کم سختی بکشه تا پخته بشه تا ساخته بشه.. حالا این طرز فکر منه هرکس
میتونه طرز فکری داشته باشه...تشکر:Gol:
:hamdel:یا الله:hamdel:
من دوس دارم خودم از اول رو پای خودم وایسم و با همسرم خشت اول رو بزاریم بالا...اونایی که میگن دوس دارن اول زندگی شوهرشون
خونه داشته باشه اگه خود پسر کار کرده باشه باز یه چیزی ولی اگه از پدرش رسیده باشه اونا تو زندگیشون بعدا به مشکل میخورن.
پسری که خونه و ماششینشو پدرش بده معلوم میشه سرد و گرم زندگی رو نچشیده دخترا هم دوس دارن از خونه پدرشون صاف برن خونه
شوهرشون...بابا بیشترین لذت زندگی تو پستی بلندیاشه...اگه به سختی به یه چیزی برسی قدرشو میدونی و لذت میبری..قرار نیست همون اول
زندگی آسایش داشته باشی ، نه بهتر اینه که با زحمت یه چیزیو بدست بیاری.من اگه بابام برام ماشین بخره اونقدری لذت نمیبرم ولی از اینکه خودم بخوام
کار کنم با پول خودم بخرم خیلی برام لذتبخشه ... پس چه خوبه اول زندگی آدم یه کم سختی بکشه تا پخته بشه تا ساخته بشه.. حالا این طرز فکر منه هرکس
میتونه طرز فکری داشته باشه...تشکر:Gol:
خوب منی که الان خونه رو پدرم ساخته برای من و ماشین هم پدرم واسم خریده چند سال پیش الان تکلیفم چیه؟
صبر کنم چندسال تا خودم درآمدم به اندازه خرید خونه و ماشین برسه؟
:hamdel:یا الله:hamdel:
من دوس دارم خودم از اول رو پای خودم وایسم و با همسرم خشت اول رو بزاریم بالا...اونایی که میگن دوس دارن اول زندگی شوهرشون
خونه داشته باشه اگه خود پسر کار کرده باشه باز یه چیزی ولی اگه از پدرش رسیده باشه اونا تو زندگیشون بعدا به مشکل میخورن.
پسری که خونه و ماششینشو پدرش بده معلوم میشه سرد و گرم زندگی رو نچشیده دخترا هم دوس دارن از خونه پدرشون صاف برن خونه
شوهرشون...بابا بیشترین لذت زندگی تو پستی بلندیاشه...اگه به سختی به یه چیزی برسی قدرشو میدونی و لذت میبری..قرار نیست همون اول
زندگی آسایش داشته باشی ، نه بهتر اینه که با زحمت یه چیزیو بدست بیاری.من اگه بابام برام ماشین بخره اونقدری لذت نمیبرم ولی از اینکه خودم بخوام
کار کنم با پول خودم بخرم خیلی برام لذتبخشه ... پس چه خوبه اول زندگی آدم یه کم سختی بکشه تا پخته بشه تا ساخته بشه.. حالا این طرز فکر منه هرکس
میتونه طرز فکری داشته باشه...تشکر:Gol:
خوب منی که الان خونه رو پدرم ساخته برای من و ماشین هم پدرم واسم خریده چند سال پیش الان تکلیفم چیه؟
صبر کنم چندسال تا خودم درآمدم به اندازه خرید خونه و ماشین برسه؟
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
دوست عزیز من صحبتم کلی بود... همه که وضعیت شما رو ندارن ... همیشه یه سری استثنائات هستش .. شما الان باید خدا را شاکر باشید که از بعضی
از بندگان خدا در این زمینه ی خونه و ماشین جلوتر هستید ، من همسن شما هستم هنوز اینها را ندارم ولی انشالا با کمک خدا هدفهای زیادی دارم که در جهت
رسیدن بهشون حرکت می کنم... دوست عزیز جناب mehrant این که شما میگی چقدر طول میکشه به اینها برسی بستگی به خودت داره؟چقدر زحمت بکشی و کار کنی
یکی از دوستان تو یکسال 100 میلیون درآمد کسب کردش از طریق کار نصب دوربین مدار بسته...فقط همین...همت داشت و وقت گذاشت..این یه چیز نسبیه..شما نمیتونی بگی
چقدر طول میکشه برای هرکس متفاوته.
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
دوست عزیز من صحبتم کلی بود... همه که وضعیت شما رو ندارن ... همیشه یه سری استثنائات هستش .. شما الان باید خدا را شاکر باشید که از بعضی
از بندگان خدا در این زمینه ی خونه و ماشین جلوتر هستید ، من همسن شما هستم هنوز اینها را ندارم ولی انشالا با کمک خدا هدفهای زیادی دارم که در جهت
رسیدن بهشون حرکت می کنم...
شما گفتید کسی که اینا رو خودش داشته باشه یعنی سرد و گرم روزگار نچشیده و دخترا هم بهش تکیه نمیکنن
اینکه وقتی پسری ازم خوشش میاد منم میفهمم ولی اون میترسه که بیاد ابراز کنه یا مثلا خواستگاری کنه ... من چیکار کنم که طرف نترسه؟
و اینکه از مورد توجه قرار گرفتن از طرف پسرا وحشت دارم خجالت میکشم رفتارهام هم غیر عادی میشه
یه بار با خانم های متاهل داشتم صحبت میکردم گفتن: اگه قسمتت باشه هیچ نمی فهمی که چی شد ! همونطور که قسمت ما بود و نفهمیدیم چی شد و عروسی کردیم :khaneh:
این حرفا راسته؟
از طرفی یکی رو هم میشناسم از فامیلای دور که از پس با پسرا دوست شد و پرید که بلاخره یه پسر خوب باهاش ازدواج کرد ....البته من به این اعتقاد ندارم.
سلام شیواخانم به نظرمن اصلالازم نیست شماکاری انجام بدید،اگرپسری واقعاشماروبه قصدازدواج پسندیده باشندخودشون تحت هرشرایطی پاپیش خواهندگذاشت ،واینکه بعضی هامی گنددختربایدچراغ سبزنشون بده،اشتباهه محض هست!شمامعمولی رفتارکنیدورضایت خداروهم درهمه ی کارهاتون درنظربگیری ازهیچ چیزی هم نترسید.
ودرضمن منظورتون روازموردتوجه پسراقرارگرفتن رودرست متوجه نشدم!
درمورد قسمت درازدواج هم من دراطرافیانم دیدم واقعااینطوربوده به همین خاطرخودم هم به این مسئله ایمان آوردم ولی این دلیل نمیشه مابرای انتخاب درست تلاش نکنیم.
اصلانگران این مسائل نباشیدخداونداینقدرزیباهمه چیزرودرکنارهم میچینه که شماتودلتون آب ازآب تکون نخوره...
مافقط بایدروقسمتی ازماجراکه دردست خودمون هست نهایت تلاش خودمون روانجام بدیم یعنی خودسازی[/]
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
اول ابنکه باید عرض کنم خدمتتون بنده صراحتا آخر متنم نوشتم هرکس طرز فکری داره و طرز فکر بنده و شما با هم تا حدودی فرق می کنه
پس در نتیجه نیازی نیست جواب همو بدیم.چون اینجا قراره هرکس نظرشو بنویسه و خواننده خودش تصمیم بگیره کدوم درسته و کدوم غلط.
متاسفانه شما از رو حرفای من برداشت اشتباهی کردید.اول اینکه من نگفتم دخترا بهش تکیه نمی کنن لطفا دوباره متنمو بخونید.
دوم این که اگر یه مقدار قبلش تفکر کنید بعد پیغام بنویسید فکر می کنم بهتر باشه چون همیشه استثنائاتی وجود داره و
مثلا یکی ممکنه پدرش تمام زندگیشو تامین کنه و اون فرد کاملا پخته باشه و یکی دیگه خودش زندگیشو بچرخونه بازم آدم ساده ای باشه
مثل این میمونه که بگم هرکی از ساختمان ده طبقه بیفته میمیره بعد شما بگی من یکی سراغ دارم از ده طبقه افتاده نمرده.
با کاربر saharandishe
کاملا موافقم.و در آخر بیاید به جای نقد سخنان حرفای خودمونو بگیم بقیه خودشون قضاوت کنن:Gol:
اگر یه مقدار قبلش تفکر کنید بعد پیغام بنویسید فکر می کنم بهتر باشه چون همیشه استثنائاتی وجود داره و
مثلا یکی ممکنه پدرش تمام زندگیشو تامین کنه و اون فرد کاملا پخته باشه و یکی دیگه خودش زندگیشو بچرخونه بازم آدم ساده ای باشه
این خود شما بودید که گفتید:
علی صفا;656628 نوشت:
اگه خود پسر کار کرده باشه باز یه چیزی ولی اگه از پدرش رسیده باشه اونا تو زندگیشون بعدا به مشکل میخورن.
علی صفا;656628 نوشت:
پسری که خونه و ماششینشو پدرش بده معلوم میشه سرد و گرم زندگی رو نچشیده دخترا هم دوس دارن از خونه پدرشون صاف برن خونه
شوهرشون
علی صفا;656628 نوشت:
قرار نیست همون اول
زندگی آسایش داشته باشی
علی صفا;656628 نوشت:
چه خوبه اول زندگی آدم یه کم سختی بکشه تا پخته بشه تا ساخته بشه.
بعد در تناقض با همه این حرفها که گفتید کسیکه امکانات داره از اول به مشکل برمیخوره و سرد وگرم چشیده نیست خطاب به من میگید:
علی صفا;656639 نوشت:
شما الان باید خدا را شاکر باشید که از بعضی
از بندگان خدا در این زمینه ی خونه و ماشین جلوتر هستید ، من همسن شما هستم هنوز اینها را ندارم
اگه عقیده تون واقعا اینه که هرکسی که از اول با امکانات میره برای ازدواج به مشکل برمیخوره خوب از این عقیده تون دفاع کنید و دلیلی بیارید بگید چرا اینطوریه
اگه هم نه درمورد همه صدق نمیکنه پس نگید هر کسی که داشته باشه اینطوریه
برای تشکیل زندگی مشترک باید در خود توانایی ها و رفتارهایی را ایجاد کرد که هنگام مواجه با مشکلات و مسائلی که پیش خواهد آمد غلبه نمود.
هوش معنوی در فرد و در تصمیماتش کاملا مشخص است و همانطور که در مطالب ذکر شده بود افرادی که ظرفیت بالایی دارند و
سعی می کنند ظرفیت بالایی داشته باشند را شامل می شود.
هدف از زندگی مشترک باید رسیدن به کمال و تعالی باشد و فقط جنبه های مادی و اجتماعی و عاطفی را در نظر نگرفت بله تعالی و کمال در درجه اول باید باشد.
رضای الهی و اینکه در همه ی امور حرف و امر خداوند را اجرا کرد که در زمینه ازدواج همه افراد به پسر و دختر نظرها و قانون های خودشان را اعمال می کنند ولی
اگر دختر و پسر ظرفیت بالا و هوش معنوی داشته باشند آن چیزی را اجرا می کنند که رضایت الهی و رضایت ائمه معصومین را در خود دارا می باشد.
با این اوصاف هوش معنوی می تواند اکتسابی باشد و می شود گفت از زمان تربیت فرزند آغاز می شود.
رضای الهی و اینکه در همه ی امور حرف و امر خداوند را اجرا کرد که در زمینه ازدواج همه افراد به پسر و دختر نظرها و قانون های خودشان را اعمال می کنند که اگر دختر و پسر
ظرفیت بالا و هوش معنوی داشته باشد آن چیزی را اجرا می کند که رضایت الهی و رضایت ائمه معصومین را در خود دارا می باشد.
این جمله خیلی جالب بود، ولی واقعا کاش در عمل شاهد این چیزا بودیم
متاسفانه اکثرا این حرفا رو فقط حرف می دونن!! یعنی اصلا اراده نمی کنن که عملی بشه یا نشه....
[SPOILER]دیشب یه چیزی شنیدم که دیگه هیچی...!
کلا رفتم تو فکر....
با خودم گفتم ولش کن اصلن شدنی نیست ....(باز الان بگم نا امید شدم، همه می گن:_loool:، ولی.....)
کار خاصی نداشتم، همینجوری یه پست گذاشتم تا سرکار خانوم فاطمه.ف یه صلوات دیگه هم بفرستن، منم یه ثوابی ببرم:khandeh!:
[SPOILER]البته توضیح بدم که مشخص بشه منظور بدی نداشتم
بعضی آدما چندین برابر مطالبی که تو سایت گذاشتن، برا مطالب بقیه صلوات فرستادن، که البته می تونه به تیپ شخصیتیه افراد مربوط بشه، ولی برای من جالبه...:ok:
جالبه که یعنی برام حس مثبتی ایجاد می کنه
البته تو تیپ شخصیتیم، هم نوشته بود که به جزئیات توجه ویژه ای دارم..[/SPOILER]
بعدن نوشت:
یاد "کنجکاو بی گناه" افتاده بودم، همیشه صلوات می فرستاد!
خانم سحراندیشه بحث خودشناسیا جمع کن دیگه.بریم سراغ اون سوالایی که موقع خاستگاری میپرسن.میشه واسه اقایونم بنویسی؟!به ترتیب بنویس مثلا رفتیم خاستگاری زیاد حرف بزنیم یاکم حرف و ساکت باشیم.دخترخانم را زیاد نگاه کنیم اشکال نداره.موقع مکالمه دونفره با چه سوالی شروع کنیم یا اون شروع کنه(به نظرم اولین سوال مهمه.نشون دهنده ی ترتیب اهمیت ملاکای طرف مقابله).اگه تاپیکی هم قبلن این چیزا توش بوده یکی معرفی کنه به من.
کار خاصی نداشتم، همینجوری یه پست گذاشتم تا سرکار خانوم فاطمه.ف یه صلوات دیگه هم بفرستن، منم یه ثوابی ببرم:khandeh!:
[SPOILER]البته توضیح بدم که مشخص بشه منظور بدی نداشتم
بعضی آدما چندین برابر مطالبی که تو سایت گذاشتن، برا مطالب بقیه صلوات فرستادن، که البته می تونه به تیپ شخصیتیه افراد مربوط بشه، ولی برای من جالبه...:ok:
جالبه که یعنی برام حس مثبتی ایجاد می کنه
البته تو تیپ شخصیتیم، هم نوشته بود که به جزئیات توجه ویژه ای دارم..[/SPOILER]
خانم سحراندیشه بحث خودشناسیا جمع کن دیگه.بریم سراغ اون سوالایی که موقع خاستگاری میپرسن.میشه واسه اقایونم بنویسی؟!به ترتیب بنویس مثلا رفتیم خاستگاری زیاد حرف بزنیم یاکم حرف و ساکت باشیم.دخترخانم را زیاد نگاه کنیم اشکال نداره.موقع مکالمه دونفره با چه سوالی شروع کنیم یا اون شروع کنه(به نظرم اولین سوال مهمه.نشون دهنده ی ترتیب اهمیت ملاکای طرف مقابله).اگه تاپیکی هم قبلن این چیزا توش بوده یکی معرفی کنه به من.
خانم سحراندیشه بحث خودشناسیا جمع کن دیگه.بریم سراغ اون سوالایی که موقع خاستگاری میپرسن.میشه واسه اقایونم بنویسی؟!به ترتیب بنویس مثلا رفتیم خاستگاری زیاد حرف بزنیم یاکم حرف و ساکت باشیم.دخترخانم را زیاد نگاه کنیم اشکال نداره.موقع مکالمه دونفره با چه سوالی شروع کنیم یا اون شروع کنه(به نظرم اولین سوال مهمه.نشون دهنده ی ترتیب اهمیت ملاکای طرف مقابله).اگه تاپیکی هم قبلن این چیزا توش بوده یکی معرفی کنه به من.
آ محسن گل
تو خواستگاری خودت باش
چون اون قراره شما رو بپسنده نه یه تصویر ذهنی و خیالی از شما
که فردا ببینه اون تصویر با نمونه واقعیش هماهنگی نداره و این بشه شروع مشکلات....
[="Navy"]باسلام
درادامه سعی می کنم سریعترنکات مهم راجمع بندی نمایم:
ازاینجابه بعدبحث جدی ترمیشودوشامل نکات مهمی هست که خلاصه وجامع تقدیم حضورتان می گردد
برگرفته ازسمینارسبک زندگی-همسرگزینی دکترعلی غلامی عضوهیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)[/]
[="Navy"]من سعی می کنم عین جملات استادروباهمون لحن خودشون به صورت خلاصه براتون قراربدهم:
اولین مبحث مهم درازدواج:بحث تفکردررابطه بامسائلی هست که قبل ازازدواج بایدتکلیفشان مشخص شود
مثلا:تعریف ماازازدواج نبایدتوهم وخیال باشد
قبل ازازدواج در4موردبایدبه نتیجه رسیده باشیم:
1)احساس نیاز:زمانی که احساس می کنیدیک چیزی درزندگی اتان کم است،احساس نیازبه ازدواج مثل سردردی میمونه که اگردرمان نشه،مابهش عادت می کنیم،ودیگه متوجه نیستیم که سردردداریم،درواقع درموردازدواج به این احساس نیازعادت می کنیم(همین اتفاقی که وقتی سن ازدواج میره بالاخیلی هامی گن دیگه قصدازدواج نداریم وهمونطوری که تاالان مجردبودیم ،به مجردی ادامه می دیم)
پس اگراحساس نیازبه ازدواج داشتید،سعی کنیدموانع روبرطرف کنیدنه اینکه دست روی دست بگذارید وفقط ایرادبگیریدونق بزنید.[/]
[="Navy"]2)ملاک های انتخاب همسر:
بهترین زمان تعین ملاک هازمانی هست که تحت فشارآمدن خواستگارویاخواستگاری رفتن نیستید،ملاک هاتون روبنویسید وزمانی که خواستگااومدویابه خواستگاری رفتید،فردموردنظرروباملاک هاتون بسنجید
نکته:اگرازقبل ملاک هاتون مشخص نباشند،وقتی که به خواستگاری میریدویابراتون خواستگارمیاد،اگرشماهم درهمان نگاه اول ازاون خانم یاآقاخوشتون اومده باشه،احتمال اینکه بسیاری ازملاک هاتون رونادیده بگیریدزیادهست،وهمین باعث میشه دست به انتخاب غلط بزنید[/]
[="Navy"]3)بحث زمان بندی ازدواج:
مثلابرای خودتون مشخص کنیدبعدازعقدچه مدت می خواهیددردوران نامزدی بمانیدمثلاجشن عروسی رانزدیک به امتحان ارشدودکتری وهراتفاق مهم دیگری نباشدکه استرس وخستگی شماراچندبرابرکند[/]
[="Navy"]2)تحقیق
تحقیق پیش ازخواستگاری:برای اینکه ببینیم این آقایاخانوم هیچ سنخیتی بامادارندیانه
تحقیق پس ازخواستگاری:برای اینگه گفته های طرف مقابل راباواقعیت تطبیق دهیم ببینیم آیاراست گفته یانه
نکته:اگرپسری می گویدمن فلان مدرک رادارم،حتماقبل ازازدواج مطمئن شویدکه راست گفته[/]
محقق بایدازنسل خودشماباشه،مثلاخیلی پیر که طرز فکرش زمین تاآسمون بامافرق داره نباشه
2)ازکی بپرسه؟
مهم هست ازفردی که سوال میشودچقدربافردموردنظرمادرارتباط است،بهترین منبع،رفقای صمیمی وهم خوابگاهی ها هستند
3)چی بپرسه؟
باتوجه به ویژگی های خودمان ومسائلی که برایمان مهم هست سوال هایی راطرح می کنیم وبه محقق میدیم تابرامون بپرسه[/]
[="Navy"]نکته ی مهم مچ گیری درتحقیقات:
حتمابه محققتون بگیداین کارروبراتون انجام بده،البته خودتون هم میتونیدازخودطرف ویامادرش وخانوادش هم این سوال روبپرسید
مثلااگرازمادش سوال کردید:
شمابه پسرتون از100نمره چه نمره ای میدید؟فرضامادرش میگه99حالاشماگیرسپیچ بدین که اون یک امتیازروبرای چی کم کرد،یامثلامحقق میپرسه شمابه پسر همسایتون از20 چه نمره ای می دی،همسایه می گه 15 حالامحقق میپرسه این 5نمره روبرای چی کم کردی؟همسایه میگه،بچه ی خوبیه ولی هرازگاهی خواهراشوتوکوچه کتک میزنه!!!!!!!!!!![/]
[="Navy"]نکته بعضی مواقع امکان پذیرهست،مثلادوستی که اورامیشناسدفیلمی ازاوداردوشمامیتوانیدرفتاراورادرآن فیلم ببینید،بعضی ازاین فیلم هااطلاعات جالبی دررابطه باشخصیت طرف مقابل بهمان می دهد
البته این راه همیشه امکان پذیرنیست،ولی برای مواقعی که امکان داردایده ی جالبیست.[/]
این کاربایدقبل ازآمدن خواستگارودرمرحله ی تعین معیارهاانجام بشود
درهرمحوربایدفردراازخانواده جداکنیدوبه هرکدام جداگانه امتیازبدهید
ماپنج محورداریم ،وبه هرمحور20 امتیازاختصاص می دهیم،مجموع امتیازاین محورهامی شود100 امتیاز که درهرمحورازاین 20 امتیازاختصاص یافته به نسبتی که برایمان مهم هست به فردوبه خانواده اش نمره تعین می کنیم(اهمیت خودفردوخانواده ی فردیکی نیست)
به طورمثال محوربلوغ اخلاقی:
فرد15 امتیاز
خانواده ی فرد5امتیاز
حالابرای هرکدام ازاینهاجداگانه تقسیم بندی انجام می دهیم:الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
مثال:بلوغ اخلاقی 1)فرد الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
2)خانواده الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
حالاهرکدام ازاینهاراجداگانه بررسی می کنید(وباتوجه به حقایق محرزشده امتیازمی دهید.شمابعدازخواستگاری بایدببینیدمثلااین فرد وخانواده اش از20امتیازی که برای این قسمت گذاشته بودیدچندنمره رامی گیرد ودرنهایت همه ی امتیازهجمع می شوندودرتصمیم گیری به شماکمک می کنند)
[="Navy"]نکات اصلی:مواردی هستندکه وجودآنهابرای شمامهم هست واگرنباشداصلاازدواج نمی کنید
نکات فرعی وتکمیلی هرکدام به نسبت اهمیتی که مسائل مختلف برای شمادارندامتیازبندی میشوند[/]
خب باتوجه به مطالب امروز:
لطفادراولین فرصت معیارهارابرای خودتان مشخص کنید،یک جدول بکشیدوبه صورت جزءبه جزءدر5محور،ودرهرمحورفردوخانواده راجداکرده،اصلی وفرعی وتکمیلی هارامشخص کنیدوباتوجه به اهمیت مسائل امتیازهارامشخص کنید
مثلابلوغ اخلاقی
20 امتیاز
ازاین 20 امتیاز15امتیازبه فرددادیم و5امتیازبه خانواده
حالاازاین 15امتیازفرد....8امتیازبرای اصلی 4امتیازبرای نکات فرعی و3 امتیاز برای نکات تکمیلی درنظرگرفتیم
فرضا برای نکات اصلی فرد این مواردرومشخص کردیم:صداقت -امانتداری-وفای به عهد که 8امتیازرابین این مواردتقسیم می کنیم
برای فرعی:داشتن صمیمیت که 4امتیازبه این قسمت اختصا دادیم
برای نکات تکمیلی:اهل مشورت بودن رامشخص کرده ایم وکه 3امتیازراهم به این قسمت اختصاص دادیم
البته امتیازبندی هاکاملاسلیقه ای است وشماتعین می کنیدبه هرموردچه امتیازی اختصاص یابد
اینهاراقبل ازمراسم خواستگاری تکمیل می کنیم وبعدازخواستگاری چک می کنیم مثلاازموارداصلی این فردچندموردراداردوامتیازمی دهیم
امیدوارم توانسته باشم این قسمت راخوب توضیح بهم چون توضیحش کمی سخت بود
شما درست میفرماین
ولی حتی قیافه ی بنده اونقدر جدی هست که کسی جرات نمیکنه به من علاقه نشون بده چون میترسه حالشو بگیرم ....ریختم شبیه درس خون ها هست اونم از نوع خر خون:khaneh:
البته خیلی ها هم میگن شبیه دکترها هستم خخخ
میدونید حربه ی نسل جدید چی شده؟؟؟ مامان پسره میگه : پسرم هیچی نداره ولی عوضش پسر خوب و مومنی هست !! اخه برا نهار شام قراره مومن بودن کوفت کنیم؟؟؟!!!
به درک که مومنه ............ مومن بودن جزعی از کمال هست کلش که نیست ! تازه حدیثی داریم که فقر کم مونده که به کفر تبدیل بشه
میدونید چیه من به پسرا حق میدم اگه خودم پسر بودم عمرا ازدواج نمیکردم چون همینطور که دختر هستم و به پسرا بد بینم اگه پسر بودم هم به دخترا بد بین بودم
میدونید من به خودم اعتماد دارم ولی به اغیار اصلا و ابدا
بنده به اون پسر مومنی بها میدم که چنان پیشرفت معنوی داشته باشه که مکاشافات داشته باشه و بتونه بنده رو هم به اوج برسونه نه اینکه ....... بدبختی روی بدبختی
خانم شیوا حالا چرا اصرار دارید که بحث کنید که نمیخواین ازدواج کنید؟
خوب ازدواج نکنید...صلاح خویش خسروان دانند...فکر میکنید مجرد موندن براتن بهتره و شما رو بهتر به کمال میرسونه و با ازدواج به کمال نمی رسید خوب ازدواج نکنید
دیگه چرا هی از پسرها بد میگید؟
دوستان هم هی اصرار دارن وادارتون کنن قبول کنید که اشتباه میکنید و باید ازدواج کنید!
اگه بخوام منم مثل شما بگم میتونم بگم منم مخصوصا تو این ایام عید که از خونه میرم بیرون و تو خیابونها و بازار و غیره این وضع بی حجابی ها و عدم رعایت حرمت محرم نامحرم و بی اعتقادی ها رو می بینم از همه دخترها و از ازدواج کردن متنفر میشم
باتشکرازهمه ی کاربران
جمع بندی مبحث خودشناسی:
اهمیت این مبحث ازآن حیث میباشدکه مابه این مسئله پی ببریم که بسیاری ازمسائل برای تشکیل زندگی مشترک بی اهمیت وبی اساس هستندوبرگرفته ازافکاروآداب وسنن غلط که بایددراین مواردتجدیدنظرکنیم وماباعلم به اینکه خودمان نیزنواقص فراوانی داریم،درانتخاب همراه زندگی بهترمیتوانیم تصمیم بگیریم ودرموردمسائل اساسی سخت گیرترودرموردمسائل پیش پاافتاده راحت ترعمل می کنیم وسطخ توقعاتمان تعدیل خواهندشد.
امیدوارم باتوجه به فرصتی که تاالان داشتیم توانسته باشیم به نقاط قوت وضعف خودپی برده،درادامه ان شاءالله بتوانیم راهکارهایی برای اصلاح نقاط ضعف وتقویت نقاط قوت خود پیداکنیم(البته این قسمت به عهده ی خودتان میباشد)
دوستان اگرصحبت خاصی دررابطه باجلسه ی اول وکاملامرتبط باموضوع داشتیدویانکته ای هست که فکرمی کنیدبرای سایراعضانیزمفیدمیباشدبفرماییدتابتوانیم این مبحث راجمع بندی نموده و طی چندروزاینده واردمبحث های مهم تری شویم.
البته این که در راستای پیش برد اهداف مثبت تاپیک سعی می کنید تاپیک به حاشیه نره، جای بسی قدر دانیه ولی نظر یه دوست رو عرض کنم:
این مطلب نقل و قول از یک دوست:
"به نظر من یکی از امتحان های این دوره ی آخر الزمان اینه که، دختر و پسر به رزاق بودن خدا ایمان بیارن و منتظر نشینن"
حالا من سر و پا تقصیر در حدی نیستم که به کسی اشکال وارد کنم ولی ......
باشه اشکال نداره، خدای ما هم بزرگه
ان شا الله یکی پیدا می کنیم که همین ایمان نصفه کارمونو، به جای اینکه کوفت کنه، نوش جان کنه
حی علی خیر العمل
یا علی
بعدا نوشت:
جسارتا اینی هم که گفتم، چون احساس می کنم اولین مقدمه ازدواج تو این اوضاع و احوال جوونا، ایمان به رزاقیت خداست
یا علی
نگران نباشیدوتوکلتون به خداباشه:
تمام پسرها توى داستان مصر سر بریده شدن ،
یه دونه مادر زایمان كرد ، اونم انداخت تو دریا!
اونم شد موسى ع ! اونم رفت تو خونه ى فرعون!! خدا اینجوریه دیگه!! به مو میرسونه اما نمى بره!!
میخواد بگه همه كارا رو خودم كردم
یكى از جاهایى كه خدا داره میرسونه به مو چیه ؟
موضوع جمعیته!
خدا میخواد با چى نجات بده ؟؟ با شیعیانى كه محض رضاى خدا ازدواج بكنن ، محض رضاى خدا بچه دار بشن ،
خدا خواسته نسل آخرى كه ان شاالله میخواد به ظهور حضرت برسه ، حضرت به چهره ى اون جوانها كه نگاه میكنه مى بینه به به ! اینها پدرو مادرشون بخاطر امام زمانشون ازدواج كردن ، بخاطر قدرت اسلام بچه دار شدن ، اصلا نور توى چهرشون میباره
انگار میخواد یه همچین نسلى درست بشه! زندگى رو راه بنداز ، بخاطر امام زمان!
شما هم باید یه جهادى در راه خدا بكنید!
الان یكى از مجاهدت ها خانواده تشكیل دادنه!
الان یکى از مجاهدت ها بچه دار شدنه !
آقاى شما اشاره كردن ، بیشتر ازاین هم توضیح لازم نیست ، وقتى آقاى تو درمورد تهدید نسل داره صحبت میكنه یعنى تو باید بگیری مطلبو!! نه اونیكه لقمه حرام تو خونه اش میبره ، تو باید بگیری...
(حجت الاسلام پناهیان)
سلام ولی الان متاسفانه برعکسه ازدواج تو قشر مذهبی خیلییییی کم شده و تو قشر غیرمذهبی خیلی زیاده بچه دار شدنم همینطور من آمار دقیق ندارم از رو چیزایی که دیدم میگم ان شاالله که غلط باشه
در چه حد توکلم به خدا باشه،
جالبه، 3 ماه پیش هم این سخنرانی رو تو سایت گذاشتین
شما نگران ادبیات صحبت کردن با خدا هستین، درست می گم دیگه،.... ولی من اگه داد می زنم، از خدا طلب کار نیستم، برا اینکه از این زندگی خسته شدم، دلم می خواد درست زندگی کنم، از سقوط وحشت دارم ... واقعا وحشت دارم
حقیقت سراییست آراسته
هوا و هوس گرد برخاسته
نبینی که جایی که بر خاست
نبیند نظر گرچه بیناست مرد
یا علی
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
خدمت کاربر عزیز سلام عرض می کنم و آرزوی توفیق روز افزون برایشان مسالت دارم.
و در ادامه خطاب به ایشان باید عرض کنم پسر مومنی که بهشون بها میدید که اهل مکاشفات باشه و شما رو به اوج برسونه از اونطرف
پسری که مکاشفات داشته باشه دنبال دختری میگرده که همسطح خودش و دارای مکاشفه یا نزدیک به خودش باشه پس در نتیجه اگر میخواهید
به اون پسر برسید اول باید رو خودتون کار کنید...از حرفاتون اینطور که برداشت کردم انشالا که اشتباهه شما خیلی مذهبی نیستید پس به فکر پسر با مکاشفه نباشید
چون در پست قبلیتان خوندم نوشته بودید که نمیخواهید مومن کوفت کنید ..معلوم میشود که هنوز به رزاق بودن خدا .... اصا ولش کن... از جواب کاربر 1394 خیلی خوشم اومد
و به دلم نشست همچنین دو تا پست بالاترش که mehrant نوشته بودند...
انشالا در این بحث از این به بعد شرکت خواهم کرد:Gol:
لطفا بنده رو راهنمایی کنین یه مشکلی دارم
اینکه وقتی پسری ازم خوشش میاد منم میفهمم ولی اون میترسه که بیاد ابراز کنه یا مثلا خواستگاری کنه ... من چیکار کنم که طرف نترسه؟
و اینکه از مورد توجه قرار گرفتن از طرف پسرا وحشت دارم خجالت میکشم رفتارهام هم غیر عادی میشه
یه بار با خانم های متاهل داشتم صحبت میکردم گفتن: اگه قسمتت باشه هیچ نمی فهمی که چی شد ! همونطور که قسمت ما بود و نفهمیدیم چی شد و عروسی کردیم :khaneh:
این حرفا راسته؟
از طرفی یکی رو هم میشناسم از فامیلای دور که از پس با پسرا دوست شد و پرید که بلاخره یه پسر خوب باهاش ازدواج کرد ....البته من به این اعتقاد ندارم.
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
در بحث ازدواج با توجه به تجربه ی خودم و سخنرانی های روانشناسی چون دکتر فرهنگ و اونوشه و...
و استفاده از روایات به این نتیجه رسیدم که ملاک اول در ازدواج باید
طرف مقابل با ایمان باشه چون اگه ایمان نباشه ممکنه خیلی کارهای دیگه انجام بده چون ایمانی نداره مثل لقمه ی شبهه ناک ...
ودر ادامه بعد از ایمان اخلاق و جربزه ی کار کردن.
این مثل یه جاده ی دوطرفس یعنی هم پسر باید جربزه ی کار کردن داشته باشه و هم دختر جربزه ی زندگی گردوندن
و همراهی کردن مرد و ... رو داشته باشه.
توکل به خدا باید هرلحظه مد نظر ماها باشه.... صفت رحمن و رحیم خدا به ترتیب شامل رحمت عام خدا و خاص خدا میشه.
..از نظر من کسی که ازدواج کنه شامل رحمت عام خدا میشه
و کسی که با توکل و اعتقاد به این که خدا کمکش می کنه بره ازدواج کنه شامل رحمت خاص خدا میشه و
انشالا خدا حتما کمکش می کنه...بعضی از ماها (اول از همه منظور خودمم)
میگیم ما به خدا اعتماد داریم ولی بدون پول چجوری ازدواج کنیم؟؟ متاسفانه از دین فقط اسم مسلمونی رو با خودمون یدک میکشیم..
.عباداتمون همش از روی عادته و این بخواطر اینه که
اسلاممون اسلام پدر مادریه...اگه پدر مادرمون مسلمون نبودن ما هم نبودیم و این اشتباهه به همین خاطره که
طرف طرز فکرش عوض شده و فکر میکنه درست فکر میکنه.تو قرآن دقیقا آیشویادم نیست که میگفت بعضیا فکر می کنن
راه و دارن درست میرن روز قیامت یهو میبینن اشتباه بوده و... . :Gol:ادامه دارد....
:hamdel:ادامه:hamdel:
بعنوان مثال پدر و مادرم مذهبی هم هستن به من میگفتن تو کار و پول نداری چجوری میخوای ازدواج کنی؟ من میگفتم خدا تو قرآن خودش
ضمانت کرده کمک می کنه جمله ی معروفی هست که میگن از تو حرکت از خدا برکت من درس خوندم مدرک گرفتم الان روزهای آخر سربازیمه
البته سربازی من تو پادگان نیست تو شهر خودمون تو دانشگاه تو نهاد رهبری امریه گرفتم و خدمت می کنم و برای آرامش روحی و فکری و رشد معنوی و
مصون موندن از گناه میخوام ازدواج کنم...خلاصه پدر و مادر میگفتن درسته خدا کمک میکنه ولی پول نداری کارم نداری...اما اعتقاد من به خدا کم نشد و طوری
شد که خدا بهم سرمایه ای داد که باهاش میشه ازدواج کرد و وسایل خونه رو خرید و الان شش ماه تا پایان سربازیم مونده و با توکل بر خدا هم پدر و مادرم دارن
برام خواستگاری میرن و هرجا هم رفتیم با مشکل سربازیم و نداشتن کار مشکل نداشتن و خود پدر و مادر دختر میگفتن کار و خدا درست می کنه و فقط بخواطر
هم کفو نبودن خواستگاری صورت نگرفته ولی هنوز انشالا با کمک خدا داریم میریم خواستگاری .. میدونم و اعتقاد دارم خدا بهم کمک می کنه و انشالا بحث کار درست میشه.
خواستم یه نمونه مثال بیارم که اگر واقعا اعتقاد داشته باشی که خدا کمک می کنه واقعا کمک می کنه شک نکن . فقط باید خودمونو بسازیم.. میخوایم همسرمون مهربون باشه؟؟
بسم الله رو خودمون کار کنیم مهربون باشیم..هر صفتی رو که میخوایم همسرمون داشته باشه اول تو خودمون پیاده کنیم بعد خودش جذب میشه...هرکس مثل خودشو جذب میکنه.
برای همتون دعا می کنم و خودم محتاج تر از همتونم برام دعا کنید..التماس دعا:Gol:
:hamdel:یا الله:hamdel:
من دوس دارم خودم از اول رو پای خودم وایسم و با همسرم خشت اول رو بزاریم بالا...اونایی که میگن دوس دارن اول زندگی شوهرشون
خونه داشته باشه اگه خود پسر کار کرده باشه باز یه چیزی ولی اگه از پدرش رسیده باشه اونا تو زندگیشون بعدا به مشکل میخورن.
پسری که خونه و ماششینشو پدرش بده معلوم میشه سرد و گرم زندگی رو نچشیده دخترا هم دوس دارن از خونه پدرشون صاف برن خونه
شوهرشون...بابا بیشترین لذت زندگی تو پستی بلندیاشه...اگه به سختی به یه چیزی برسی قدرشو میدونی و لذت میبری..قرار نیست همون اول
زندگی آسایش داشته باشی ، نه بهتر اینه که با زحمت یه چیزیو بدست بیاری.من اگه بابام برام ماشین بخره اونقدری لذت نمیبرم ولی از اینکه خودم بخوام
کار کنم با پول خودم بخرم خیلی برام لذتبخشه ... پس چه خوبه اول زندگی آدم یه کم سختی بکشه تا پخته بشه تا ساخته بشه.. حالا این طرز فکر منه هرکس
میتونه طرز فکری داشته باشه...تشکر:Gol:
خوب منی که الان خونه رو پدرم ساخته برای من و ماشین هم پدرم واسم خریده چند سال پیش الان تکلیفم چیه؟
صبر کنم چندسال تا خودم درآمدم به اندازه خرید خونه و ماشین برسه؟
[="Navy"] علی صفا;656628 نوشت:
بسیارعالی
همینطورهست که میفرمایید.[/]
جناب علی صفا که جواب منو ندادن
شما که تایید کردید حرف ایشون رو جواب منو بدید
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
دوست عزیز من صحبتم کلی بود... همه که وضعیت شما رو ندارن ... همیشه یه سری استثنائات هستش .. شما الان باید خدا را شاکر باشید که از بعضی
از بندگان خدا در این زمینه ی خونه و ماشین جلوتر هستید ، من همسن شما هستم هنوز اینها را ندارم ولی انشالا با کمک خدا هدفهای زیادی دارم که در جهت
رسیدن بهشون حرکت می کنم... دوست عزیز جناب mehrant این که شما میگی چقدر طول میکشه به اینها برسی بستگی به خودت داره؟چقدر زحمت بکشی و کار کنی
یکی از دوستان تو یکسال 100 میلیون درآمد کسب کردش از طریق کار نصب دوربین مدار بسته...فقط همین...همت داشت و وقت گذاشت..این یه چیز نسبیه..شما نمیتونی بگی
چقدر طول میکشه برای هرکس متفاوته.
شما گفتید کسی که اینا رو خودش داشته باشه یعنی سرد و گرم روزگار نچشیده و دخترا هم بهش تکیه نمیکنن
[="Navy"] *شیوا*;656614 نوشت:
سلام شیواخانم به نظرمن اصلالازم نیست شماکاری انجام بدید،اگرپسری واقعاشماروبه قصدازدواج پسندیده باشندخودشون تحت هرشرایطی پاپیش خواهندگذاشت ،واینکه بعضی هامی گنددختربایدچراغ سبزنشون بده،اشتباهه محض هست!شمامعمولی رفتارکنیدورضایت خداروهم درهمه ی کارهاتون درنظربگیری ازهیچ چیزی هم نترسید.
ودرضمن منظورتون روازموردتوجه پسراقرارگرفتن رودرست متوجه نشدم!
درمورد قسمت درازدواج هم من دراطرافیانم دیدم واقعااینطوربوده به همین خاطرخودم هم به این مسئله ایمان آوردم ولی این دلیل نمیشه مابرای انتخاب درست تلاش نکنیم.
اصلانگران این مسائل نباشیدخداونداینقدرزیباهمه چیزرودرکنارهم میچینه که شماتودلتون آب ازآب تکون نخوره...
مافقط بایدروقسمتی ازماجراکه دردست خودمون هست نهایت تلاش خودمون روانجام بدیم یعنی خودسازی[/]
[="Navy"] mehrant;656641 نوشت:
جناب mehrantدرمثال مناقشه نیست،امکان داردشخصی همه ی امکانتش راپدرش دراختیارش گذاشته باشدولی درعین حال فردکاملاپخته ای باشد.[/]
:hamdel:به نام خدا:hamdel:
اول ابنکه باید عرض کنم خدمتتون بنده صراحتا آخر متنم نوشتم هرکس طرز فکری داره و طرز فکر بنده و شما با هم تا حدودی فرق می کنه
پس در نتیجه نیازی نیست جواب همو بدیم.چون اینجا قراره هرکس نظرشو بنویسه و خواننده خودش تصمیم بگیره کدوم درسته و کدوم غلط.
متاسفانه شما از رو حرفای من برداشت اشتباهی کردید.اول اینکه من نگفتم دخترا بهش تکیه نمی کنن لطفا دوباره متنمو بخونید.
دوم این که اگر یه مقدار قبلش تفکر کنید بعد پیغام بنویسید فکر می کنم بهتر باشه چون همیشه استثنائاتی وجود داره و
مثلا یکی ممکنه پدرش تمام زندگیشو تامین کنه و اون فرد کاملا پخته باشه و یکی دیگه خودش زندگیشو بچرخونه بازم آدم ساده ای باشه
مثل این میمونه که بگم هرکی از ساختمان ده طبقه بیفته میمیره بعد شما بگی من یکی سراغ دارم از ده طبقه افتاده نمرده.
با کاربر saharandishe
این خود شما بودید که گفتید:
بعد در تناقض با همه این حرفها که گفتید کسیکه امکانات داره از اول به مشکل برمیخوره و سرد وگرم چشیده نیست خطاب به من میگید:
اگه عقیده تون واقعا اینه که هرکسی که از اول با امکانات میره برای ازدواج به مشکل برمیخوره خوب از این عقیده تون دفاع کنید و دلیلی بیارید بگید چرا اینطوریه
اگه هم نه درمورد همه صدق نمیکنه پس نگید هر کسی که داشته باشه اینطوریه
با سلام کاربر محترم
برای تشکیل زندگی مشترک باید در خود توانایی ها و رفتارهایی را ایجاد کرد که هنگام مواجه با مشکلات و مسائلی که پیش خواهد آمد غلبه نمود.
هوش معنوی در فرد و در تصمیماتش کاملا مشخص است و همانطور که در مطالب ذکر شده بود افرادی که ظرفیت بالایی دارند و
سعی می کنند ظرفیت بالایی داشته باشند را شامل می شود.
هدف از زندگی مشترک باید رسیدن به کمال و تعالی باشد و فقط جنبه های مادی و اجتماعی و عاطفی را در نظر نگرفت بله تعالی و کمال در درجه اول باید باشد.
رضای الهی و اینکه در همه ی امور حرف و امر خداوند را اجرا کرد که در زمینه ازدواج همه افراد به پسر و دختر نظرها و قانون های خودشان را اعمال می کنند ولی
اگر دختر و پسر ظرفیت بالا و هوش معنوی داشته باشند آن چیزی را اجرا می کنند که رضایت الهی و رضایت ائمه معصومین را در خود دارا می باشد.
با این اوصاف هوش معنوی می تواند اکتسابی باشد و می شود گفت از زمان تربیت فرزند آغاز می شود.
این جمله خیلی جالب بود، ولی واقعا کاش در عمل شاهد این چیزا بودیم
متاسفانه اکثرا این حرفا رو فقط حرف می دونن!! یعنی اصلا اراده نمی کنن که عملی بشه یا نشه....
[SPOILER]دیشب یه چیزی شنیدم که دیگه هیچی...!
کلا رفتم تو فکر....
با خودم گفتم ولش کن اصلن شدنی نیست ....(باز الان بگم نا امید شدم، همه می گن:_loool:، ولی.....)
دیگه خیلی کم صبر شدم....
[SPOILER]
:jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo::jangjoo:[/SPOILER][/SPOILER]
همش سوال می پرسم...، مقابل حرف حق جبهه می گیرم...
همش بخاطر کم صبریمه...، وگرنه همه این حرفا رو قبول دارم
خدا کنه آدم بشم.....
إن شاءالله همگی به حرف های حق عمل کنیم و خود باید اراده داشته باشیم اگر خودمان نخواهیم چیزی از پیش نخواهد رفت...
[=Verdana]یادش به خیر.....
هیچیییییی....
کار خاصی نداشتم، همینجوری یه پست گذاشتم تا سرکار خانوم فاطمه.ف یه صلوات دیگه هم بفرستن، منم یه ثوابی ببرم:khandeh!:
[SPOILER]البته توضیح بدم که مشخص بشه منظور بدی نداشتم
بعضی آدما چندین برابر مطالبی که تو سایت گذاشتن، برا مطالب بقیه صلوات فرستادن، که البته می تونه به تیپ شخصیتیه افراد مربوط بشه، ولی برای من جالبه...:ok:
جالبه که یعنی برام حس مثبتی ایجاد می کنه
البته تو تیپ شخصیتیم، هم نوشته بود که به جزئیات توجه ویژه ای دارم..[/SPOILER]
بعدن نوشت:
یاد "کنجکاو بی گناه" افتاده بودم، همیشه صلوات می فرستاد!
خانم سحراندیشه بحث خودشناسیا جمع کن دیگه.بریم سراغ اون سوالایی که موقع خاستگاری میپرسن.میشه واسه اقایونم بنویسی؟!به ترتیب بنویس مثلا رفتیم خاستگاری زیاد حرف بزنیم یاکم حرف و ساکت باشیم.دخترخانم را زیاد نگاه کنیم اشکال نداره.موقع مکالمه دونفره با چه سوالی شروع کنیم یا اون شروع کنه(به نظرم اولین سوال مهمه.نشون دهنده ی ترتیب اهمیت ملاکای طرف مقابله).اگه تاپیکی هم قبلن این چیزا توش بوده یکی معرفی کنه به من.
جان؟!هان؟!:Moteajeb!:
[="Navy"] mohsen1990;657035 نوشت:
به طورمفصل دراین تاپیک همه ی این مسائل قبلامطرح شده اند:
http://www.askdin.com/thread14322.html[/]
آ محسن گل
تو خواستگاری خودت باش
چون اون قراره شما رو بپسنده نه یه تصویر ذهنی و خیالی از شما
که فردا ببینه اون تصویر با نمونه واقعیش هماهنگی نداره و این بشه شروع مشکلات....
"دوره آنلاین پیوند: مهارت های انتخاب همسر
"[FLV]http://hn7.asset.aparat.com/aparat-video/b40c5ca03b0a4d166221a85037e733951171497__14415.mp4[/FLV]
[=arial]"چه ملاک هایی را برای همسر آینده باید در نظر بگیریم؟ "
[FLV]http://hw7.asset.aparat.com/aparat-video/c401a9d2ed595d97953f6ae94e49db9f662046__61336.mp4[/FLV]
[="Verdana"][="Indigo"]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
[/]
با سلام و درود
تقدیم به همه پسرایگل و دوست داشتنی و قند عسل اسکدین
[SPOILER]
[/SPOILER]
[SPOILER]چون می دونستم نیازی به مهارت آموزی ندارید فقط دسته گل گذاشتم:khandeh!:[/SPOILER]
[="Navy"]باسلام
درادامه سعی می کنم سریعترنکات مهم راجمع بندی نمایم:
ازاینجابه بعدبحث جدی ترمیشودوشامل نکات مهمی هست که خلاصه وجامع تقدیم حضورتان می گردد
برگرفته ازسمینارسبک زندگی-همسرگزینی دکترعلی غلامی عضوهیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع)[/]
[="Navy"]من سعی می کنم عین جملات استادروباهمون لحن خودشون به صورت خلاصه براتون قراربدهم:
اولین مبحث مهم درازدواج:بحث تفکردررابطه بامسائلی هست که قبل ازازدواج بایدتکلیفشان مشخص شود
مثلا:تعریف ماازازدواج نبایدتوهم وخیال باشد
قبل ازازدواج در4موردبایدبه نتیجه رسیده باشیم:
1)احساس نیاز:زمانی که احساس می کنیدیک چیزی درزندگی اتان کم است،احساس نیازبه ازدواج مثل سردردی میمونه که اگردرمان نشه،مابهش عادت می کنیم،ودیگه متوجه نیستیم که سردردداریم،درواقع درموردازدواج به این احساس نیازعادت می کنیم(همین اتفاقی که وقتی سن ازدواج میره بالاخیلی هامی گن دیگه قصدازدواج نداریم وهمونطوری که تاالان مجردبودیم ،به مجردی ادامه می دیم)
پس اگراحساس نیازبه ازدواج داشتید،سعی کنیدموانع روبرطرف کنیدنه اینکه دست روی دست بگذارید وفقط ایرادبگیریدونق بزنید.[/]
[="Navy"]2)ملاک های انتخاب همسر:
بهترین زمان تعین ملاک هازمانی هست که تحت فشارآمدن خواستگارویاخواستگاری رفتن نیستید،ملاک هاتون روبنویسید وزمانی که خواستگااومدویابه خواستگاری رفتید،فردموردنظرروباملاک هاتون بسنجید
نکته:اگرازقبل ملاک هاتون مشخص نباشند،وقتی که به خواستگاری میریدویابراتون خواستگارمیاد،اگرشماهم درهمان نگاه اول ازاون خانم یاآقاخوشتون اومده باشه،احتمال اینکه بسیاری ازملاک هاتون رونادیده بگیریدزیادهست،وهمین باعث میشه دست به انتخاب غلط بزنید[/]
[="Navy"]3)بحث زمان بندی ازدواج:
مثلابرای خودتون مشخص کنیدبعدازعقدچه مدت می خواهیددردوران نامزدی بمانیدمثلاجشن عروسی رانزدیک به امتحان ارشدودکتری وهراتفاق مهم دیگری نباشدکه استرس وخستگی شماراچندبرابرکند[/]
[="Navy"]4)شناخت جنس مخالف:قبل ازازدواج چندکتاب دراین موردمطالعه کنیدوبه اطلاعات فعلیتون اکتفانکنید،حتی اگراطلاعاتتون کامله،مطالعه کنیدکه کامل تربشه.[/]
[="Navy"]نکته ی مهم:
جایگاه خداونددرازدواج:
بینش افراطی:بعضی هاکه بدون تحقیق وپرس وجووتلاش کافی ازدواج می کنندبااین عقیده:هرکسی روکه خدابخوادمیشه هرکسی روکه خدانخوادنمیشه!
بینش تفریطی:من خودم باعقل خودم پیش میرم ودراین زمینه باخداکاری ندارم.
بینش متعادل:خدایامن تاجایی که میتونستم تحقیق وتلاش کردم،حالااگرصلاح میدونی جوربشه،واگرصلاح نمیدونی درهرمرحله ای که هست نزارجوربشه.[/]
[="Navy"]راه های شناخت طرف مقابل:
1)اولین راه:اگراین فردبه مامعرفی شده است،نگاه کنیم ببینیم آیاخودمعرف آدم درست وحسابی هست یانه،اطلاعاتی که معرف به مامی دهدزمانی به درمامیخوره که سمت وسوی فکری معرف بامایکی باشه
شایدخوب ازنظرشماباخوب ازنظرمعرف متفاوت باشه
من سعی می کنم بالحن استادبگم تابراتون بهترجابیفته:
مثال طنز:معرف می گه خیلی پسره خوبیه،شمامی گی چطور؟میگه وقتی می خوادکسی روبزنه تودعواهامعمولاباچماق میزنه دیگه قمه نمی کشه!
اینجاخودمعرفم مشکل داره!ببین دیگه کسی که این ادم معرفی کنه چی ازآب درمیاد!
پس حتماازمعرف سوال کنیدبرای چی خوب هست؟چه خصلت هایی داره که بهش می گین خوب؟[/]
[="Navy"]2)تحقیق
تحقیق پیش ازخواستگاری:برای اینکه ببینیم این آقایاخانوم هیچ سنخیتی بامادارندیانه
تحقیق پس ازخواستگاری:برای اینگه گفته های طرف مقابل راباواقعیت تطبیق دهیم ببینیم آیاراست گفته یانه
نکته:اگرپسری می گویدمن فلان مدرک رادارم،حتماقبل ازازدواج مطمئن شویدکه راست گفته[/]
[="Navy"]نحوه ی تحقیق درست:
1)چه کسی محقق باشه؟
محقق بایدازنسل خودشماباشه،مثلاخیلی پیر که طرز فکرش زمین تاآسمون بامافرق داره نباشه
2)ازکی بپرسه؟
مهم هست ازفردی که سوال میشودچقدربافردموردنظرمادرارتباط است،بهترین منبع،رفقای صمیمی وهم خوابگاهی ها هستند
3)چی بپرسه؟
باتوجه به ویژگی های خودمان ومسائلی که برایمان مهم هست سوال هایی راطرح می کنیم وبه محقق میدیم تابرامون بپرسه[/]
[="Navy"]نکته ی مهم
مچ گیری درتحقیقات:
حتمابه محققتون بگیداین کارروبراتون انجام بده،البته خودتون هم میتونیدازخودطرف ویامادرش وخانوادش هم این سوال روبپرسید
مثلااگرازمادش سوال کردید:
شمابه پسرتون از100نمره چه نمره ای میدید؟فرضامادرش میگه99حالاشماگیرسپیچ بدین که اون یک امتیازروبرای چی کم کرد،یامثلامحقق میپرسه شمابه پسر همسایتون از20 چه نمره ای می دی،همسایه می گه 15 حالامحقق میپرسه این 5نمره روبرای چی کم کردی؟همسایه میگه،بچه ی خوبیه ولی هرازگاهی خواهراشوتوکوچه کتک میزنه!!!!!!!!!!![/]
[="Navy"]نکته بعضی مواقع امکان پذیرهست،مثلادوستی که اورامیشناسدفیلمی ازاوداردوشمامیتوانیدرفتاراورادرآن فیلم ببینید،بعضی ازاین فیلم هااطلاعات جالبی دررابطه باشخصیت طرف مقابل بهمان می دهد
البته این راه همیشه امکان پذیرنیست،ولی برای مواقعی که امکان داردایده ی جالبیست.[/]
[="Navy"]جمع بندی خواستگاری:
باید5بلوغ رااحرازکنیم:
1)بلوغ اخلاقی
2)بلوغ اعتقادی
3)بلوغ اجتماعی
4)بلوغ اقتصادی
5)بلوغ جسمی[/]
این کاربایدقبل ازآمدن خواستگارودرمرحله ی تعین معیارهاانجام بشود
درهرمحوربایدفردراازخانواده جداکنیدوبه هرکدام جداگانه امتیازبدهید
ماپنج محورداریم ،وبه هرمحور20 امتیازاختصاص می دهیم،مجموع امتیازاین محورهامی شود100 امتیاز که درهرمحورازاین 20 امتیازاختصاص یافته به نسبتی که برایمان مهم هست به فردوبه خانواده اش نمره تعین می کنیم(اهمیت خودفردوخانواده ی فردیکی نیست)
به طورمثال محوربلوغ اخلاقی:
فرد15 امتیاز
خانواده ی فرد5امتیاز
حالابرای هرکدام ازاینهاجداگانه تقسیم بندی انجام می دهیم:الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
مثال:بلوغ اخلاقی 1)فرد الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
2)خانواده الف)نکات اصلی ب)نکات فرعی ج)نکات تکمیلی
حالاهرکدام ازاینهاراجداگانه بررسی می کنید(وباتوجه به حقایق محرزشده امتیازمی دهید.شمابعدازخواستگاری بایدببینیدمثلااین فرد وخانواده اش از20امتیازی که برای این قسمت گذاشته بودیدچندنمره رامی گیرد ودرنهایت همه ی امتیازهجمع می شوندودرتصمیم گیری به شماکمک می کنند)
[="Navy"]نکات اصلی:مواردی هستندکه وجودآنهابرای شمامهم هست واگرنباشداصلاازدواج نمی کنید
نکات فرعی وتکمیلی هرکدام به نسبت اهمیتی که مسائل مختلف برای شمادارندامتیازبندی میشوند[/]
توجه توجه توجه:
خب باتوجه به مطالب امروز:
لطفادراولین فرصت معیارهارابرای خودتان مشخص کنید،یک جدول بکشیدوبه صورت جزءبه جزءدر5محور،ودرهرمحورفردوخانواده راجداکرده،اصلی وفرعی وتکمیلی هارامشخص کنیدوباتوجه به اهمیت مسائل امتیازهارامشخص کنید
مثلابلوغ اخلاقی
20 امتیاز
ازاین 20 امتیاز15امتیازبه فرددادیم و5امتیازبه خانواده
حالاازاین 15امتیازفرد....8امتیازبرای اصلی 4امتیازبرای نکات فرعی و3 امتیاز برای نکات تکمیلی درنظرگرفتیم
فرضا برای نکات اصلی فرد این مواردرومشخص کردیم:صداقت -امانتداری-وفای به عهد که 8امتیازرابین این مواردتقسیم می کنیم
برای فرعی:داشتن صمیمیت که 4امتیازبه این قسمت اختصا دادیم
برای نکات تکمیلی:اهل مشورت بودن رامشخص کرده ایم وکه 3امتیازراهم به این قسمت اختصاص دادیم
البته امتیازبندی هاکاملاسلیقه ای است وشماتعین می کنیدبه هرموردچه امتیازی اختصاص یابد
اینهاراقبل ازمراسم خواستگاری تکمیل می کنیم وبعدازخواستگاری چک می کنیم مثلاازموارداصلی این فردچندموردراداردوامتیازمی دهیم
امیدوارم توانسته باشم این قسمت راخوب توضیح بهم چون توضیحش کمی سخت بود
این تمرینات راحتمادرچندروزآینده انجام دهید
مبحث ادامه دارد......
[="Navy"]خانم های محترم اگرسوالی دررابطه بامطالب امروزداشتیدبفرماییدتادرحدتوان ،بیشترتوضیح بدهم.[/]
سوالی ندارم.همینجوری ادامه بده.خوبه.
گفته خانمهای محترم!