کدام عهد ؟
تبهای اولیه
تا جایی که این حقیر دیده است ، در دو جای قرآن سخن از عهدی با نوع آدم به میان آمده است . نخستین آن در آیه شماره 172 از سوره ی مبارکه ی اعراف است :
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك مِن بَنى ءَادَمَ مِن ظهُورِهِمْ ذُرِّيَّتهُمْ وَ أَشهَدَهُمْ عَلى أَنفُسِهِمْ أَ لَست بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلى شهِدْنَا أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَمَةِ إِنَّا كنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ(172)
ترجمه : و چون پروردگار تو از پسران آدم از پشت هايشان نژادشان را بياورد و آنها را بر خودشان گواه گرفت كه مگر من پروردگار شما نيستم ؟ گفتند: چرا، گواهى مى دهيم تا روز رستاخيز نگوييد كه از اين نكته غافل بوده ايم (172)
و دومین آن در آیه ی شماره ی 60 سوره ی مبارکه ی یس :
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَابَنى آدَمَ أَن لا تَعْبُدُوا الشيْطانَ إِنَّهُ لَكمْ عَدُوُّ مُّبِينٌ(60)
مگر با شما عهد نبستم و نگفتم اى فرزندان آدم شيطان را اطاعت مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است (60)
اما پرسش ها :
1. این عهد که در سوره ی یس از آن سخن به میان آمده است ، آیا همان عهدی است که در سوره ی اعراف ذکر شده است ؟
2. فرض کنیم که هر دو از یک موضوع سخن می گویند . در آن صورت ، چنانچه این عهد در عالم ذر از بنی آدم گرفته شده باشد ، با توجه به این که هیچ یک از ما آن را به خاطر نمی آوریم ، آیا در شان و شایسته ی خدای قدر متعال هست که از عهدی که خود آن را از یاد ما برده ، بازخواست کند ؟ من اگر امروز پیمانی را که با کسی بسته ام به یاد بیاورم ، بسیار محتمل تر است که بکوشم آن را ادا کنم ، تا این که به خاطر نداشته باشم .
3. گیریم که ما بعد از مرگ ، این پیمان را به خاطر بیاوریم ، آن زمان که دیگر موضوع عمل و انتخاب ما فعلیتی ندارد و تاثیر گذار نیست .
4. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این موضوع فرموده اند :
و اما آن عهدى كه خداى تعالى با بنى آدم كرد كه شيطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند، همان عهدى است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد از اينكه او را پيروى كنند، مانند اين پيام كه فرمود: « يا بنى آدم لا يفتننّكم الشيطان كما اخرج ابويكم من الجنة » و نيز فرمود (( و لا يصدنكم الشيطان انه لكم عدو مبين ».
ولى بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از عهد مزبور عهدى است كه خداى ت عالى در ((عالم ذر(( از انسانها گرفت و فرمود: ((الست بربكم قالوا بلى (( و ليكن اگر به خاطر داشته باشيد، ما در تفسير آيه ذر گفتيم : عهد ((عالم ذر(( به وجهى عين آن عهدى است كه در دنيا متوجه بشر كرده .
در پاسخ می گوییم اگر مورد اول صحیح است ، بسا مردمی که در اکناف عالم پیامبری را به خود ندیده اند . و اگر مورد دوم ، باز هم آن اشکالات بالا مترتب خواهد بود .
منتظر پاسخ کارشناسان گرامی هستم .
یزید بن حسن قال : حدثنی موسی بن جعفر علیهما السلام قال : قال الصادق جعفر بن محمد علیهما السلام من صلی علی النبی صلی الله علیه و آله فمعناه انی انا علی المیثاق و الوفاء الذی قبلت حین قوله : الست بربکم قالوا بلی (اعراف آیه 172) .
یزید بن حسن گوید : حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام برایم چنین گفت : که پدرم امام صادق علیه السلام فرمود : شخصی که بر پیامبر صلوات می فرستد مفهومش آنست که من بر سر پیمان خود باقی هستم و به « بلی » که در عالم فطرت [ ذر ] به سوال « الست بربکم قالوا بلی » (1) گفته ام وفادارم .
۱- آیا من مالک و پروردگار شما نیستم
معانی الاخبار مرحوم شیخ صدوق اعلی الله مقامه فی معنی الصلاة علی النبی صلی الله علیه و آله
یزید بن حسن قال : حدثنی موسی بن جعفر علیهما السلام قال : قال الصادق جعفر بن محمد علیهما السلام من صلی علی النبی صلی الله علیه و آله فمعناه انی انا علی المیثاق و الوفاء الذی قبلت حین قوله : الست بربکم قالوا بلی (اعراف آیه 172) .
یزید بن حسن گوید : حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام برایم چنین گفت : که پدرم امام صادق علیه السلام فرمود : شخصی که بر پیامبر صلوات می فرستد مفهومش آنست که من بر سر پیمان خود باقی هستم و به « بلی » که در عالم فطرت [ ذر ] به سوال « الست بربکم قالوا بلی » (1) گفته ام وفادارم .
۱- آیا من مالک و پروردگار شما نیستم
معانی الاخبار مرحوم شیخ صدوق اعلی الله مقامه فی معنی الصلاة علی النبی صلی الله علیه و آله
از پاسخ شما سپاسگزارم .
اما نکاتی هست که باید به آن ها عنایت می فرمودید :
نخست این که پیمانی که خداوند از آن سخن گفته است ، یک پیمان " عام " است که مربوط به همه ی انسان هاست ( بنی آدم ) نه مسلمین ( و یا خاص تر از آن ، شیعیان ) پس تکلیف کسانی که با اسلام آشنا نشده اند و صلوات هم نفرستاده اند ، چیست ؟
ثانیا ، دو پرسش بی پاسخ ماند . اول این که آیا برای خداوند قادر متعال ، شایسته است در روز جزا انسان ها را به سبب پیمانی سرزنش کند که هیچگاه در دنیا آن را به یاد نیاورده اند ؟ و دیگر اینکه آیا اساسا این دو پیمان یکی است ؟
آن عهدى كه خداى تعالى با بنى آدم كرد كه شيطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند، همان عهدى است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد از اينكه او را پيروى كنند، مانند اين پيام كه فرمود:" يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ" و نيز فرمود" وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ".اما عهدی که در عالم ذر از فرزندان آدم گرفت، معرفت وحدانیت پروردگار است که از طريق مشاهده نفس خودشان بود نه از طريق استدلال، بلكه از اين جهت كه در عالم ذر از او منقطع نبوده، و حتى يك لحظه او را غايب نمىدیدند، به وجود او و به هر حقى كه از طرف او باشد اعتراف کردند.اما وقتی پا به عالم دنیا گذاردند در معرض قذارت شرک و لوث معصیت قرار گرفتند. بنابراین همه انسانها به خاطر این پیمان فطرت در روز قیامت نمی توانند برای اعراض از یکتا پرستی دلیل بیاورند و بت پرستان و کافران شایسته سرزنش هستند.(برگرفته از تفاسیر المیزان و ...)
باسمه تعالی
با سلام به دوست عزیز و ابراز تشکر از دقت شما
آن عهدى كه خداى تعالى با بنى آدم كرد كه شيطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند، همان عهدى است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد از اينكه او را پيروى كنند، مانند اين پيام كه فرمود:" يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ" و نيز فرمود" وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ".اما عهدی که در عالم ذر از فرزندان آدم گرفت، معرفت وحدانیت پروردگار است که از طريق مشاهده نفس خودشان بود نه از طريق استدلال، بلكه از اين جهت كه در عالم ذر از او منقطع نبوده، و حتى يك لحظه او را غايب نمىدیدند، به وجود او و به هر حقى كه از طرف او باشد اعتراف کردند.اما وقتی پا به عالم دنیا گذاردند در معرض قذارت شرک و لوث معصیت قرار گرفتند. بنابراین همه انسانها به خاطر این فطرت الهی در روز قیامت نمی توانند برای اعراض از یکتا پرستی دلیل بیاورند و بت پرستان و کافران شایسته سرزنش هستند.(برگرفته از تفاسیر المیزان و ...)
ضمن تشکر از پاسخ شما ، سئوال اول که در باره ی همانندی این دو عهد بود ، جواب اش روشن شد اما همچنان پرسش دیگر بی پاسخ مانده است و آن این که :
آیا برای خداوند قادر متعال ، شایسته است در روز جزا انسان ها را به سبب پیمانی سرزنش کند که هیچگاه در دنیا ( که محل آزمون ایشان بوده و به دانستن آن نیاز مبرم داشته اند ) آن را به یاد نیاورده اند ؟
پیمان فطرت که در عالم ذر از انسان گرفته شده است جزء ذات انسان است. چرا که احتياج آدمى به پروردگارى كه مالك و مدبر است جزء حقيقت و ذات انسان است، و فقر به چنين پروردگارى در ذات او نوشته شده، و ضعف بر پيشانيش مكتوب گشته، و اين معنا بر هيچ انسانى كه كمترين درك و شعور انسانى را داشته باشد پوشيده نيست، عالم و جاهل، صغير و كبير و شريف و وضيع همه در اين درك مساويند،بنابراین انسان قطعا در دنیا از این پیمان جدا نبوده هر چند جزئیات این پیمان را به یاد نیاورد اما اصل این پیمان در ذات او بوده است و بعضی به خاطر اینکه در معرض گناه و شرک قرار گرفتند از این پیمان غافل بودند (و اولئک هم الغافلون) لذا سرزنش انسان در روز قیامت مبنی بر اینکه بر خلاف این پیمان عمل کرده جا دارد.
باسمه تعالی
با سلام به دوست عزیز
پیمان فطرت که در عالم ذر از انسان گرفته شده است جزء ذات انسان است. چرا که احتياج آدمى به پروردگارى كه مالك و مدبر است جزء حقيقت و ذات انسان است، و فقر به چنين پروردگارى در ذات او نوشته شده، و ضعف بر پيشانيش مكتوب گشته، و اين معنا بر هيچ انسانى كه كمترين درك و شعور انسانى را داشته باشد پوشيده نيست، عالم و جاهل، صغير و كبير و شريف و وضيع همه در اين درك مساويند،بنابراین انسان قطعا در دنیا از این پیمان جدا نبوده هر چند جزئیات این پیمان را به یاد نیاورد اما اصل این پیمان در ذات او بوده است و بعضی به خاطر اینکه در معرض گناه و شرک قرار گرفتند از این پیمان غافل بودند (و اولئک هم الغافلون) لذا سرزنش انسان در روز قیامت مبنی بر اینکه بر خلاف این پیمان عمل کرده جا دارد.
تشکر
این جا سئوال جدیدی وارد می شود و آن این که اگر پیمان منع تابعیت از شیطان ، " همان عهدى است كه به زبان انبيا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهديدشان كرد از اينكه او را پيروى كنند " چرا مخاطب توبیخ ، همه ی بنی آدم هستند ( یا بنی آدم ) در حالی که ما می دانیم بسیاری از انسان ها همین امروز از نعمت رسالت و آشنایی با دین خدا محروم اند و حتی نامی از آن را نشنیده اند ؟
سوال:" چرا مخاطب توبیخ ، همه ی بنی آدم هستند ( یا بنی آدم ) در حالی که ما می دانیم بسیاری از انسان ها همین امروز از نعمت رسالت و آشنایی با دین خدا محروم اند و حتی نامی از آن را نشنیده اند ؟
جواب:چون خدای متعال حجت را بر همه تمام کرده از این رو به همه فرزندان آدم خطاب فرموده است. یعنی کسی نمی تواند در روز قیامت در برابر خدای متعال برای اعراض خود از دین و شعائر الهی دلیل بیاورد که در وسط کفار قرار گرفته بود و راهى نداشت كه معارف دين را بياموزد و بدانچه دين خدا او را بدان مىخواند عمل كند و به وظائف عبوديت قيام نمايد. چرا که زمین خدای متعال فراخ است و او وظیفه داشت به سرزمینی که در پناه اهل آن، خدا را به یکتایی پرستش کند و از پیامبر گرامیش پیروی کند،هجرت نماید.(إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيرا نساء 97)
تنها مستضعفينى كه استطاعت ندارند و نمىتوانند استضعافى كه از ناحيه مشركين متوجه آنان است را با چاره ای از خود برگردانند و براى خلاصى از شر آنان راه به جايى نمىبرند،مستثنا شده اند و آنها معذورند.
ضمن تشکر از پاسخ شما ، سئوال اول که در باره ی همانندی این دو عهد بود ، جواب اش روشن شد اما همچنان پرسش دیگر بی پاسخ مانده است و آن این که :
آیا برای خداوند قادر متعال ، شایسته است در روز جزا انسان ها را به سبب پیمانی سرزنش کند که هیچگاه در دنیا ( که محل آزمون ایشان بوده و به دانستن آن نیاز مبرم داشته اند ) آن را به یاد نیاورده اند ؟
با سلام
پیمان و عهدی که خداوند در روز الست (عالم ذر) از انسان اخذ نموده، در فطرت انسانی ثبت و ضبط است و دلیل آنکه انسان ها آن را به یاد نمی آورند این است که پرده های غفلت، دغدغه ها و مشغله های کاذب دنیوی و مادی و حجاب های گناه و معصیت، نفس انسانی را احاطه نموده، جایگزین فطرت اصیل و اولی بشر شده و مابین آن و حقیقت هستی حائل گردیده است.
اگر انسان با تهذیب نفس، پرهیز از گناه و سلوک الی الله حجاب های مادی و نفسانی را برطرف سازد، بسته به سعی و تلاشی که نموده و مراتبی که در عبودیت و بندگی خدا کسب کرده، عهد الست و پیمانی که در آن روز با خداوند بسته است را به عیان مشاهده خواهد کرد.
پس اگر انسان، آن عهد را به یاد نمی آورد مشکل از غفلت و گناه خود اوست که به تیرگی فطرت پاک و خدادادی اش انجامیده از اینرو مواخذه و سؤال و سرزنش خداوند، در قیامت، بی مورد و بدور از عدالت نیست.
موفق باشید ...
از مسائلی که اختلافی است مابین علما مسئله عالم ذر است استاد جوادی آملی در کتاب فطرت مفصل بحث کرده و جواب از اشکالات را داده است که میتوانید رجوع کنید
[="arial"]اما انچه از ما حصل نظرات گوناگون دریافتم این است که منظور از عالم ذر و عهد وپیمان همان فطرت ماست که خداوند در نهاد ما قرار داده(ر.ج.کتاب فطرت مطهری) میل به خوبی وخوب بودن در نهاد همه بشریت نهاده شده وهیچ کس هم نمی تواند منکر ان شود واین همان عهد پیمانی است که خداوند در نهاد ما قرار داده. اگر مایل باشید می توانم مقالات مفیدی که در این زمینه دارم برایتان بفرستم.[/]
بنابراین جواب شما هم واضح است (
آیا برای خداوند قادر متعال ، شایسته است در روز جزا انسان ها را به سبب پیمانی سرزنش کند که هیچگاه در دنیا ( که محل آزمون ایشان بوده و به دانستن آن نیاز مبرم داشته اند ) آن را به یاد نیاورده اند ؟)چون این عهد وپیمان از یاد هیچ کس نرفته شاید زمان ومکانش در یاد نیست هرچند در ان عالم زمان ومکان نبوده اما محتوایش در باطن همه نهاده شده است