ܓ✿پیامبری ات مبارکܓ✿( قطعات ادبی ویژه مبعث)ܓ✿
تبهای اولیه
[CENTER]
سلام بر تو، از آن دم که از مشرق لایزال، طالع شده ای
تا تفسیر کمال انسان باشی!
آری! امروز، روز بلوغ تو در حرا نیست؛
امروز، روز پذیرش اهل زمین، برای ابلاغ رسالت توست؛
روزی است که خدا با نگاه کرامت خویش، ظرفیت حلول آخرین
پیغمبر آسمانی خود را به اهل خاک، اهدا کرده است.
محبوبه زارع[/CENTER]
سيد امى لقب بر دست قرآن مى رسد
يا به گمراهان صراط مستقيم آمد پديد
فاش گويم عقل كل فخر رسل مبعوث شد
آن كه گردد ز اعجازش دو نيم آمد پديد
قصه لولاك باشد شاهد گفتار من
يعنى امشب عالم آرا از قديم آمد پديد
در حرا بر مصطفى امشب شد از حق جلوه گر
آن چه اندر طور سينا بر كليم آمد پديد
نغمه اللّهُ اكبر از حرا تا شد بلند
بت پرستان را به تن لرزش ز بيم آمد پديد
گر قريش او را يتيمش خواند اما در جهان
بس شگفتى ها ازين دُرّ يتيم آمد پديد
منجى نوع بشر داراى آيات مبين
صاحب خلق خوش و لطف عميم آمد پديد
گفته «ما اوذى مثلى» به عالم روشن است
پيشواى خلق با قلب سليم آمد پديد
بود اگر باغ جهان پژمرده از طوفان جهل
حال بر اين بوستان خرّم نسيم آمد پديد
گشت مبعوث آن كه عالم زنده شد از كيش او
فاش گويم محيى عظم رحيم آمد پديد
حب و بغض او نشانى از بهشت و دوزخ است
قصه كوته، صاحب نار و نعيم آمد پديد
زد تفأّل «ثابت» از قرآن به نام مصطفى
حرف بسم الله الرحمن الرحيم آمد پديد
[CENTER]
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود.
روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛
عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند.
جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند.
آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛
روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛
روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
[/CENTER]
شد باز به روی خلق باب برکات /خواهی تو اگر ز درگه دوست برات
بفرست ز جان و دل به آوای جلی / بر خاتم انبیاء محمد صلوات
«چراغ صلوات»
تا نام تو برده میشود، چراغهای صلوات، در جان لحظهها فروزان میشوند. تا فضیلتی از تو گفته میشود، دلها از بوی گل محمدی زنده میشوند. یاد نویدبخش تو، دربهای صبح را به رویِ ما میگشاید. قرآن تو، نزدیکترین راه رهایی است و نهجالفصاحهات، پاکترین مبحث بندگی.
قرآن، معجزهای است که از دستهای روشن تو به ما رسید و مرهمی شد بر داغهای همه روزه بشریت.
نهجالفصاحه، سرزمین پهناور دوستی است، زمزمههای بهاری گنجشکان بر درخت است که روبهروی لحظات خستگی انسان، قد میکشد.
دنیا، شاداب و جوان میماند؛ اگر سطری از اندرزهای تو را به کار بندد؛ همچنانکه منبر و مسجد و مأذنه از ذکر و نام تو فعال ماندهاند.
تو را نشناختیم
یا رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، تو را نشناختهایم و فقط میدانیم که نامت بر همه کائنات ترجیح دارد. چگونه میتوان شعاع دایره خوبیهایت را ترسیم کرد؟ «مدینه» با آن عظمتش، هیچگاه ادعا نمیکند که تو را شناخته است.
چگونه در خیال خام دنیا، رفتاری برای هم اعصار میگنجید؟
یا نبی اللّه صلی الله علیه وآله ! مگر میتوان بر سنت شریف تو بوسه نزد؛ حال آنکه پاسخگوی تمام نیازهای روز است؟! این درست که تو را نشناختهایم، اما همه هستی ما از احترام به نامت میگوید که بیت بیت، قصیدههای روشن در دلها میکاری و نور میپاشی در چشمهای خاک.
این چراغی است که تا شام ابد جلوه گر است :goleroz::goleroz:
این یتیمی است که بر عالم خلقت پدر است
این نجات همه در دامن موج خطر است
این رسولی است که از کلّ رُسُل خوب تر است
پیشتر از همه بعد از همه پیغامبر است
تا صف حشر طرفدار حقوق بشر است
چشم بد دور ز آیینه ی رخسارش باد
تک و تنهاست خداوند نگهدارش باد
[FONT=Arial Black] کریم السجایا جمیل الشیم امام رسل، پیشواى سبیل شفیع الوری، خواجه بعث و نشر کلیمى که چرخ فلک طور اوست یتیمى که ناکرده قرآن درست چو عزمش برآهخت شمشیر بیم چو صیتش در افواه دنیا فتاد به لاقامت لات بشکست خرد نه از لات و عزى برآورد گرد شبى بر نشست از فلک برگذشت چنان گرم در تیه قربت براند بدو گفت سالار بیت الحرام چو در دوستى مخلصم یافتى بگفتا فراتر مجالم نماند اگر یک سر مو فراتر پرم نماند به عصیان کسى در گرو چه نعت پسندیده گویم تو را؟
[FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
نبى البرایا شفیع الامم
امین خدا، مهبط جبرئیل
امام الهدی، صدر دیوان حشر
همه نورها پرتو نور اوست
کتب خانه ى چند ملت بشست
به معجز میان قمر زد دو نیم
تزلزل در ایوان کسرى فتاد
به اعزاز دین آب عزى ببرد
که تورات و انجیل منسوخ کرد
به تمکین و جاه از ملک برگذشت
که در سدره جبریل از او بازماند
که اى حامل وحى برتر خرام
عنانم ز صحبت چرا تافتی؟
بماندم که نیروى بالم نماند
فروغ تجلى بسوزد پرم
که دارد چنین سیدى پیشرو
علیک السلام اى نبى الورى
[FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Arial Black] تا شعاع مهرت عالمتاب شد این زمین دیگر کویر تشنه نیست فارغ از نسل و نژاد و رنگ و بو تو همانی که بلال مسجدت هر که با تو با علی راضی نشد از زلال چشمه های وحی تو این علی که مست پیغمبر شده [FONT=Arial Black][FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Arial Black][FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
مهربانی از خجالت آب شد
زنده شد ، آباد شد ، شاداب شد
هر غلامی با تو بود ارباب شد
گل عرق هایش گلاب ناب شد
وصل بر دریا نشد مرداب شد
تشنه ای همچون علی سیراب شد
با دعای مصطفی حیدر شده
[FONT=Arial Black] چون شـهـادت در رهــش بـرتر صــفاتم میدهد ذات حق،کلّ ملائک بر نبی (ص) گویند درود [FONT=Arial Black][FONT=Arial Black][FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Arial Black][FONT=Arial Black][FONT=arial narrow][FONT=Microsoft Sans Serif]
جانمان در راه این آییــن و دیـــن ناقــابل است
ذکـر نـــام اکــرمـــش افـــضـل صـــفاتم میدهد
خـوانـد زبـان دلم ثنای محمد(ص) ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد عید رسول دو سرا آمده جهان بهشت وصال محمد است امشب
مانـد خرد خیـره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر همگان مبارک
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
بعثت پیامبر اکرم(ص) مبارک باد
منجی عالم ز حرا آمده
سیّد افلاک سلام علیک
خواجة لولاک سلام علیک
بعثت رسول اکرم مبارک
چراغ ماه، بلال محمد است امشب
زمین مکه گل انداخته ز بوسه نور
خدیجه محو جمال محمد است امشب
مبعث پیامبر اکرم مبارک
هنگامه عید است و پر است از برکات مبعث پیغمبر است بس شادی است
آمد ز حرا رسول شیرین حرکات
با خلق عظیم شد رسول اخلاق
بر خلق خوشش زصدق و ایمان صلوات
بعثت نور مبارک
محضر عاشق حرف بس عالی است
جشن پیغمبر رسول خاتم است
عشق بر دلها حصول عالم است
عید مبعث مبارک
گر فکر رهایی ز غم و راه نجاتی وحی شد بر مصطفی برخیز، اقرأ باسم ربّک ای حبیب من ز جا برخیز، اقرأ باسم ربّک تیره شد رخسار گیتی، خیره شد دیو تباهی چیره شد جهل عِما برخیز، اقرأ باسم ربّک
در این شب پر فیض تو خواهی ثمراتی
باید که به کوری دو چشمان حسودان
بر احمد و آلش بفرستی صلواتی
عید مبعث مبارک
ای شاه سوار ملک هستی / سلطان خرد به چیره دستی در آسمان و زمین این ترانه گشته علم
ای ختم پیمبران مرسل / حلوای پسین و ملح اول
سر خیل تویی و جمله خیلند / مقصود تویی همه طفیلند
بعثت پیامبر گرامی اسلام مبارک باد
بخوان به نام خدایت که آفرید قلم
بعثت پیامبر اکرم بر پیروان حقیقیش تهنیت باد .
مکه آهنگ، به گلواژه ی اقرأ بنواز آی انسان ها فرمان پیمبر شنوید بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند
کعبه از جا کن و تا غار حرا کن پرواز
یا محمد سخن خویش ز لا کن آغاز
خیز از جا به بت و بتگر و بت خانه بتاز
عید پیامبری رسول خدا مبارک
گوش تا از سخن خلق فراتر شنوید
دوره ی کفر و زر و زور به اتمام آمد
اهل عالم همه آماده که اسلام آمد
مبعث خاتم الانبیا محمد مصطفی بر مسلمین مبارک
سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند
بشریت چه نشستی که مسیحت آمد
حکم توحید به آوای فصیحت آمد
عید پیامبری رسول خدا مبارک
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=microsoft sans serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=microsoft sans serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=microsoft sans serif]آسمونیا غزل خوون توی این شبِ همایون [FONT=microsoft sans serif]شدن عاشق نگاهت پراشونه فرش راهت عید مبعث دوباره هیئتا چه حالی داره ! [FONT=microsoft sans serif]شب جشن حق پرستی شب کف زدن با مستی عید مبعثِ می دونید سرودُ با من بخونید [FONT=microsoft sans serif]بارون غزل می باره از لبای هر ستاره [FONT=microsoft sans serif]شب عید مبعث باز شب جام و باده و ساز روز محشر ای جماعت پیش چشم اهل بدعت [FONT=microsoft sans serif]رحمتش حساب نداره هوامون رو خیلی داره [FONT=microsoft sans serif]شاعر:وحید قاسمی
جای ذکرحق ببینید صلواتِ رو لباشون
می خونن نمازُ زیر طاق ابروی سیاهت[FONT=microsoft sans serif]
عیدی کربلا می گیره هر کسی که کم نذاره
دعوت خداست که امشب بین نوکراش نشستی[FONT=microsoft sans serif]
براتِ مدینه می دن، بگیرید همه می تونید
تو دلای شیعیانش غم دیگه جایی نداره
[FONT=microsoft sans serif]
شب عید پس چه بهتر لبی تر کنیم ز ساغر
روی خمره ها نوشته می بزن به عشق حیدر
ساقی از تموم هیئت عکس دستِ جمعی بنداز[FONT=microsoft sans serif]
فاطمه می شه به اذنش همه کاره ی قیامت
بیش تر از همه قیامت به ماها محل می ذاره
[FONT=microsoft sans serif]
قیامت روز نویده دل شیعه پُر امیده
حضرت نبی به حیدر کلید بهشتُ می ده
[FONT=Microsoft Sans Serif] و آن شب تا سحر غار حرا خورشید باران بود سکوت لحظه ها را می شکست از آه خود مردی حضور عرشیان را در حریم خود حرا حس کرد شاعر: محمود شریفی
زمان،دل بی قرار لحظه تکوین قرآن بود
که در هر قطره اشک او غمی دیرین نمایان بود
امین مکه را می گویم آن نارفته مکتب را
یتیم خسته آری او که چندین سال چوپان بود
هُبَل آن سو میان کعبه در آشفته خوابی سرد
و عزی غرق حیرت از خدا بودن پشیمان بود
که «اقرأباسم ربک» یا محمد ذکر آنان بود
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif] ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد [FONT=Microsoft Sans Serif]بصدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست طربسرای محبت کنون شود معمور [FONT=Microsoft Sans Serif]لب از ترشح می پاک کن برای خدا [FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود [FONT=Microsoft Sans Serif]چو زر عزیز وجودست شعر من آری خیال آب خضر بست و جام کیخسرو [FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]زراه میکده یاران عنان بگردانید
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد[FONT=Microsoft Sans Serif]
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد[FONT=Microsoft Sans Serif]
که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد[FONT=Microsoft Sans Serif][FONT=Microsoft Sans Serif]
قبول دولتیان کیمیای این مس شد[FONT=Microsoft Sans Serif]
بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد[FONT=Microsoft Sans Serif]
[FONT=Microsoft Sans Serif]