سالروز ولادت باسعادت پیامبر رحمت و مهربانی، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و فرزند گرامی شان رئیس مکتب جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را تبریک عرض می کنم؛ و به امید آنروز که تمام اس ام اس های دنیا یک چیز باشد:
هر آن هزار بار
در آغوش رحمتش
آرزوی ظهور کرده ایم
و در انتظار نور
تابش عدلش را
به هجر نشسته ایم
و امروز
نرگس حضرت ماه
و لبخندش
عطر ظهور را
بریده بریده
به قلبمان رساند
باری این بار
مطیع می شویم هدایتش را
تا در پرتو عدالت ظهور
شمشیری شویم
تا نازل شود بر دستی
که در کوچه ی بنی هاشم
به خود اجازه ی جسارت داد
بر گونه ی ریحانة النبی (ص)
... صبح ظهور نزدیک است
قدم هایت را استوار دار...
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
*اللهم عجل لولیک الفرج*
بيا موعود هنگام قيام است
جهان مجروح يک جو التيام است
زمان لبريز شوق و انتظار است
زمين بر رجعتت امّيدوار است
بيا امشب شب قدر است ما را
علمدار تو در صدر است ما را
[=georgia, times new roman, times, serif]وقتی نفس به تیزی شمشیر می شود[/] از زندگی بدون تو دل سیر می شود تیری بزن به زخم جگرها که دیده ایم گاهی علاج زخم جگر تیر می شود باید که زودتر برسی آخرین سوار
[=georgia, times new roman, times, serif]"دارد نبودن تو نفس گیر می شود"[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]لختی ببین که لخته ی خون ، اشک در فراق[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]از گونه ها چگونه سرازیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]این عاشق همیشگی چشم عاشقت[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]دارد ز دوری نفست پیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]هر گونه ای که بود همه هفته ام گذشت[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]اللهم عجل لولیک الفرج [/]
مهدي نظري به ما عنايت کن
مارا به صراط خود هدايت کن
مهدي! اگر از منتظرانت بوديم
چون ديده ي نرگس نگرانت بوديم
با اين همه روسياهي و سنگدلي
اي کاش که از همسفرانت بوديم
اللهم عجل لولیک الفرج
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
***************
جواب امام زمان(عج): تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی به خودت کاش بیایی...!
آمد گه شادماني اي مردم
آن وعده ي آسماني اي مردم
اي زنده دلان ظهور نزديک است
هنگام ظهور نور نزديک است
آن ماه به چاه رفته باز آيد
قائم به اقامه ي نماز آيد
اللهم عجل لوليک الفرج
خسته از همسفر و شهر و دیار / خسته از این شب غمدیده و تار
خسته از قحطی باران و نگاه / بر کویر دل خشکیده ببار
خسته ام از گذر ثانیه ها / خسته از جاده ی بی اسب و سوار
خسته از دوختن چشم به راه / مژه هامان شده پر گرد و غبار
خسته از سوزش سرمای شدید / خسته از غیبت باران و بهار
مغرب شب زده را مشرق کن / بزن آن پرده ی غیبت به کنار
سالهای پیش بال آسمانی داشتیم
بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم
روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست
شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم
نذری روز ظهور مهدی موعودمان
صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم
گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم
گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم
ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت
آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم آی مردم ، یک زمان ، صاحب زمانی داشتیم . . .
[=Microsoft Sans Serif]تمام عاشقانه ها فدای یک نگاه تو
که عشق عشق میکند فدا شود به پای تو
تو از همیشه آمدی به گاه گاه چشم من
نصیب کوچه مان نشد عبور گاه گاه تو
دلم تبخیر شد ، باران نبارید
به چشم آسمان ها خیره ماندم
نگاهم پیر شد باران نبارید
..............
سالروز ولادت باسعادت پیامبر رحمت و مهربانی، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و فرزند گرامی شان رئیس مکتب جعفری، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام را تبریک عرض می کنم؛ و به امید آنروز که تمام اس ام اس های دنیا یک چیز باشد:
به امید آنروز
عاشق شده ایم و عشق را کم داریم
ای کاش که این عید ظهورش برسد
این گونه هزار عید با هم داریم
*اللهم عجل لولیک الفرج*
بیا ای آفتاب ارزانی تو
شکوه بی حساب ارزانی تو
چه می ارزد دوبیتی گفتن من
هزران شعر ناب ارزانی تو
چـرا بــه خاطـر من گریه می کنی آقا
منـی کـه مایه ی ننگم برای مثل شما
فدای قلب رئوفت که نیمه شب تا صبح
بـرای عـفـو گـنـاهـم تو می کنی نجوا
منی که مایه ی ننگم بـرایتان یک عمر
اســیــر بــار گـنــاه و لـذایـذ دنـیــا
شـنـیده ام شب جمعه تو بی قرار منی
و غـافل از همه جا من اسیر خواب اما
اگـر چه مایه ی ننگم اگر چه بد هستم
همیـن که نام تـو را می برند در هر جا
دلم هوای تـو را مـی کنـد، نمی دانـم
کـدام گـوشـه بـرم ایـن دل خرابم را؟
اگــر کـه لایـق درگاهتان نخواهم شد
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی
*اللهم عجل لولیک الفرج*
برایت گریه می کنم، مثل آنهایی که دنبال تو گریه می کردند و خودشان گم شده اند. . .
لأبکین علیک بکاء الفاقدین . . .
عصر ها منتظر صبح وصالش باشیم
سالهاست که منتظر سیصد و اندی مرد است
آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
غایب شده از زشتی و نازیبایی
شرمنده که جای آمدن، میگوییم
آقا ، تو چه وقت پیش ما میآیی . . . ؟
هر گاه شدم اسیر غم می آیی
این جمعه و جمعه های دیگر حرف است
آدم بشوم ، سه شنبه هم می آیی . . .
شرمنده اگر ندارد اشکال … نیا
ما خط تمام نامه هامان کوفیست…
آقای گلم زبان من لال … نیا
رفیق مشفق و غمخوار او شد
اگر صدها گره افتد بکارش
بدست او فرج در کار او شد . .
چرا دوری ز تو تقدیر ما شد؟
غم هجران گریبانگیر ماشد ؟
تو غایب نیستی ، مهجور ماییم
دریغا علتش تقصیر ما شد . . .
چشم دلت را بگشا
و با نهایت امکان
استشمام کن عطر ظهور را
بازدمت را با اشک
با بغض دلتنگی
روانه کن
و به یادت بسپار
عین الله الناظره
مهدی فاطمه (ع)
دل نگران توست
تا برگردی
صبح ظهور نزدیک است
گامهایت را استوار دار...
در آغوش رحمتش
آرزوی ظهور کرده ایم
و در انتظار نور
تابش عدلش را
به هجر نشسته ایم
و امروز
نرگس حضرت ماه
و لبخندش
عطر ظهور را
بریده بریده
به قلبمان رساند
باری این بار
مطیع می شویم هدایتش را
تا در پرتو عدالت ظهور
شمشیری شویم
تا نازل شود بر دستی
که در کوچه ی بنی هاشم
به خود اجازه ی جسارت داد
بر گونه ی ریحانة النبی (ص)
...
صبح ظهور نزدیک است
قدم هایت را استوار دار...
انتظار، فاصله ای است میان دو جمعه: جمعه ولادت و جمعه انتظار... خدایا!این فاصله را کمتر و کمتر کن و چشمان ما را به نور جمالش بنواز
دعایم کن دوباره جان بگیرم ،بیایم در رکاب تو بمیرم
باز از تو می نویسم ، ای تمام هستی جهان
از تو می نویسم ای مسافر دل جهان
شعله شعله آتشی به پاست در درون من
تند و پرشتاب هر چه می رود جلو زمان ...
از خودم سوال می کنم همیشه : از زمین
تا شما چقدر فاصله است ، چند کهکشان ؟!
تا شما که مویمان سپید شد به راهتان
تا شما که فرش راهتان شده است آسمان
روزهای هفته کارمان شده است انتظار
عصرهای جمعه بغض گریه های بی امان ...
جمعه هم گذشت و تو نیامدی و من هنوز
از تو می نویسم ای تمام هستی جهان
سروجان بها ندارد که کنم فدای مهدی
همه نقد ِ هستی خود ، بدهم به صاحب جان
که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی
چه کنم چه چاره سازم که دل ِ رمیده ی من
نکند هوای دیگر به جز از هوای مهدی
نه هوای کعبه دارم ، نه صفا و مروه خواهم
که ندارد این مکان ها به خدا صفای مهدی
من دل شکسته هر دم، به امید در نشستم
که مگر عیان ببینم ، قد دلربای مهدی
دل من تپد به سینه ، به امید روزگاری
" که گذشت گاه محنت" ، شنوم ز نای مهدی
به گداییش " فصیحی"، همه فخر می فروشم
که ز پادشاست برتر به جهان، گدای مهدی
از غم روز و شب و درد و پریشانی ما
ای خدا رحم نما بر غم و بدبختی ما
صبح کن این شب طولانی و ظلمانی ما
صاحب کن فیکون امر نما از کرمت
تا دمد صبح و رود این شب طولانی ما
گشته ایم همچو گله طعمه ی گرگان پلید
لطف کن باز فرست صاحب ریانی ما
غرقه در دامن طوفان حوادث شده ایم
نوح ما را بفرست در شب طوفانی ما
همه جا آتش نمرود بپا گشته خدا
کو خلیلت که کند ختم پریشانی ما
قبطیان در همه جا تخت خدایی زده اند
ای خدا باز فرست موسی عمرانی ما
همچو موریم لگد مال سپاه دشمن
کو آن یاور پر مهر سلیمانی ما
از یهود آتش فتنه است بپا در عالم
بار دیگر بفرست عیسی روحانی ما
جاهلیت به جهان بار دگر برگشته
منتی کن بنما رهبر قرآنی ما
ما همه معترفیم برستم وغفلت خویش
بپذیر از کرمت عُذر و پشیمانی ما
دیگر از دیدن عصیان و ستم خسته شدیم
بهر یاری بفرست «مهدی» نورانی ما
قلب انوار بود در طپش دیدن او
دیگر اظهار نما یاور پنهانی ما
گمان كنم كه خدا هم به دادمان برسد
رمق نمانده به جسمم, خدای من مددی!
مگر ز تو به تن مردهام توان برسد
غمم ز دوری یار است، یار گمشدهام
چه میشود خبر از یار بی نشان برسد؟
چه میشود كه بیاید سوار مشرقیام
و بر پیاده ی خسته، توان و جان برسد؟
پر از لطافت گل میشود نسیم چمن
اگر به فصل خزان یار مهربان برسد
گلاب و عطر بپاشید در مسیر ظهور
گمان كنم كه هر آن لحظه میهمان برسد!
همیشه منتظرم دركنار جاده عشق
كه پیك خوش خبر از سمت جمكران برسد
تمام ذهن مرا پر نموده این پرسش
چه میكنیم اگر وقت امتحان برسد؟
خدا كند كه در این روز, روسپید شویم
چو كارنامه به آن مصلح جهان برسد
یقین بدان كه اثر میكند دعای فرج
و از عنایت آن صاحبالزمان برسد
شروع دفتر باور به نام او زیباست
اگر كه ختم غزل هم به پای آن برسد
پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور
بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است
*اللهم عجل لولیک الفرج*
يك روز به هيئت سحر مي آيد
با سوز دل و ديده تر مي آيد
يك روز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سيصد و سيزده قمر مي آيد...
*اللهم عجل لولیک الفرج*
جهان مجروح يک جو التيام است
زمان لبريز شوق و انتظار است
زمين بر رجعتت امّيدوار است
بيا امشب شب قدر است ما را
علمدار تو در صدر است ما را
*اللهم عجل لولیک الفرج*
از زندگی بدون تو دل سیر می شود
تیری بزن به زخم جگرها که دیده ایم
گاهی علاج زخم جگر تیر می شود
باید که زودتر برسی آخرین سوار
[=georgia, times new roman, times, serif]"دارد نبودن تو نفس گیر می شود"[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]لختی ببین که لخته ی خون ، اشک در فراق[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]از گونه ها چگونه سرازیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]این عاشق همیشگی چشم عاشقت[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]دارد ز دوری نفست پیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]هر گونه ای که بود همه هفته ام گذشت[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]بی تو غروب جمعه چه دلگیر می شود[/]
[=georgia, times new roman, times, serif]اللهم عجل لولیک الفرج
[/]
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی
اللهم عجل لولیک الفرج
مارا به صراط خود هدايت کن
مهدي! اگر از منتظرانت بوديم
چون ديده ي نرگس نگرانت بوديم
با اين همه روسياهي و سنگدلي
اي کاش که از همسفرانت بوديم
اللهم عجل لولیک الفرج
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت
[=Microsoft Sans Serif]اللهم عجل لوليك الفرج
مثل هر بار برای تو نوشتم:
دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!
دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی...
و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟
و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است
و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!
جواب امام زمان(عج):
تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت
تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟
چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!
هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.
خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،
و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت
من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی...!
دل بی ادعایم غرق ابر است
به سبک قله ها چشم انتظارم
همیشه شانه هایم غرق ابر است
نه تنها بی قراری کرده باشم
فقط چشم انتظاری کرده باشم
دل خود را شکستم، بلکه من هم
برای عشق کاری کرده باشم
اللهم عجل لوليك الفرج
قلبم به چشم همزدنی سنگ میشود
آقا ببخش که سرم گرم زندگیست
کمتر دلم برای شما تنگ میشود
ببخش آقا......
*اللهم عجل لولیک الفرج*
[=arial,helvetica,sans-serif][/]
[/]
ما را قرین منت و لطف حضور کن
عمریست در فراق تو غم را شمرده ام
آقا تو را قسم به شهیدان کربلا ظهور کن
آمد گه شادماني اي مردم
آن وعده ي آسماني اي مردم
اي زنده دلان ظهور نزديک است
هنگام ظهور نور نزديک است
آن ماه به چاه رفته باز آيد
قائم به اقامه ي نماز آيد اللهم عجل لوليک الفرج
وای بر آن دلی که در آن از الطاف حضور مولا عج خبری نیست و از هر چه عشق و خوبی است خالی است.
وای بر آن دل که در حسرت دیدار یوسفش آواره کوه و بیابان نشد و مولایش را آواره کرد.
مولایم!وای بر آن دل که اسیر جز تو شد و وای بر این لحظه ها که بی یاد تو سپری می شود.
وای از این خارهای خیانت که دلت را مجروح می کند.
گناه پشتِ گناه برای نیامدنت ،
دل درگیر ، میان این دو انتخاب؛
کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
آقای من...
گفتم چرا قلبم دگر برتارزلفت گیر نیست
سربرزمین افکند و گفت:خود کرده را تدبیر نیست.
"اللهم عجل لولیک الفرج"
لا حول و لا قوة الا بالله
***************
چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن
خدایمان دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای آنکه خسته است و دل شکسته است نه
ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام روزهای هفته را در انتظار جمعه ام
دوباره ، صبح ، ظهر ، غروب شد نیامدی
[="seagreen"]
الهم عجل لولیک الفرج[/]
خسته از قحطی باران و نگاه / بر کویر دل خشکیده ببار
خسته ام از گذر ثانیه ها / خسته از جاده ی بی اسب و سوار
خسته از دوختن چشم به راه / مژه هامان شده پر گرد و غبار
خسته از سوزش سرمای شدید / خسته از غیبت باران و بهار
مغرب شب زده را مشرق کن / بزن آن پرده ی غیبت به کنار
اللهم عجل لولیک الفرج
چون یوسف گمگشته ی ما یوسف زهراست
اللهم عجل لولیک الفرج
بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم
روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست
شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم
نذری روز ظهور مهدی موعودمان
صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم
گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم
گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم
ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت
آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم
آی مردم ، یک زمان ، صاحب زمانی داشتیم . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
مه مبارک در ابر آرمیده بیا
امید آخر دلهای داغ دیده بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
یا امام العصر ، ما زان توایم
بندة انعام و احسان توایم
برنمیداریم سر از خاک درت
تا ابد بر عهد و پیمان توایم . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
رو سیاه و رو سفیدش جان آقا درهم است . . .
برای سلامتی و تعجیل در فرجش صلوات
خوب و بد، معيوب و سالم، زشت و زيبا درهمست
گر خريداري، کند کالاي خوب از بد جدا
با تشر گويد فروشنده : که آقا در همست!!
مهديا! ياران خوبت را مکن از بد جدا
روسياه و رو سفيدش ، جان زهرا درهمست
دارد جوان سینه زنت پیر میشود
تاثیر گریه های غریبانه شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر میشود
زقید و بند معاصی جدا کنی آقا
دعای ما به در بسته می خورد ای کاش
خودت برای ظهورت دعا کنی آقا . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
روشن شود جهانى وقتى که تو بیایى
ماندم در انتظارت اى کوکب هدایت
بنما جمال خود را اى آیت خدایى . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
صد بار گناه کردم ، اما توبه
[=Microsoft Sans Serif]تمام عاشقانه ها فدای یک نگاه تو که عشق عشق میکند فدا شود به پای تو تو از همیشه آمدی به گاه گاه چشم من نصیب کوچه مان نشد عبور گاه گاه تو