◆₪ میعاد عارفان ₪◆ ویژه نامه روز عرفه و شهادت حضرت مسلم بن عقیل
تبهای اولیه
class: grid | width: 500 | align: center |
---|---|---|
![]() ![]() | ||
![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | روز دعا و نیایش میعاد گاه عاشقان[/TD] | |
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[TD="align: right"]![]() | ||
[b]content[/b]
روز عرفه، روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین علیه السلام و روز برخورد اشک و لبخند است.
التماس دعا :Gol:
ای گل باغ نبی کوفه میا جای تو نیست
غیر من هیچکس واله و شیدای تو نیست
در دیاری که در او مهر وفا نیست میا
میزبان تو به جز جور و جفا نیست میا
9 ذی الحجه سالروز شهادت سفیر الحسین حضرت مسلم بن عقیل در کربلا تسلیت باد
[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]
روزى پر از شور و شیدایى و شناخت؛
[=Microsoft Sans Serif]روز خوشه چینى بندگان از پهن دشت معرفت الهى؛
روزى که نگاه قلب ها، بیش از همیشه به آسمان است؛
روز چشم هاى بارانى و نیازهاى آسمانى.
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]التماس دعا از همه ی شما خوبان
کعبه ی من عزم منا کرده ای ؟؟دیگر زمین هیچ وقت چنین مجلس ذکری به خود نخواهد دید
و آسمان هیچ وقت چنین مناجاتی نخواهد شنید
حتی وقتی که آقا بیاید...تو دعا بخوانی
و زینب گریه کند
دو امام معصوم ، عباس، علی اکبر؛ قاسم ، عبدالله...
با تو زمزمه کنندرباب، دخترش را کنار دست نشانده باشد و شیرخواره اش را در آغوش کشیده باشد و
هم نوای تو اشک بریزد....
دیگر هیچ وقت هیچ وقت تکرار نمی شود...گفتی
الحمد لله الذی لیس لقضائه دافع
خدایا!
من با پای خودم آمده ام که ذبح عظیم تو باشم
نکند بلاهای کربلا را از من دفع کنی...می دانستی همه ی دارو ندار خدا تویی
می دانستی محبوب نازک دل تو دل این را ندارد که این بار به تیغ اجازه ی بریدن بدهدگفتی
اشکو الیک غربتی
و بُعد داری
دلم برایت تنگ شده . به تنهائی ام رحم کن
شاید همان لحظه ها بود که مسلم را از پله های دارالاماره بالا می بردند....
گفتی
أسألک بنور وجهک الذی أشرقت له الارض و السموات
أن لا تمیتنی علی غضبک
و لا تنزل بی سخطکبه صورت خون گرفته ی خودم قسمت می دهم
حسین چه جوری برایت بمیرد تو راضی تر می شوی؟لک العتبی
لک العتبی
حتی ترضیکمر حسین شکسته باشد
از او راضی می شوی؟
پیشانی اش شکافته باشد
چه؟
بگذار تیر به قلبش بنشیند
عیبی ندارد
سنگبارانش کنند
اصلا شمر بیاید روی سینه اش بنشیند
فقط تو راضی باش
فقط تو راضی باشگفتی
خدایا تو قبلا هم رفیق و دوست و خلیل و کلیم داشته ای
اما حساب حسین با همه ی اینها فرق می کندیا مقیّض الرّکب لیوسف فی البلد القفر و مخرجه من الجُبّ و جاعله بعد العبودیّة ملکا
یا رادّه علی یعقوب بعد أن ابیضّت عیناه من الحزن فهو کظیمیک وقت مرا از گودی قتلگاه بیرون نیاوری
بگذار گرگ های آل ابوسفیان ...و شاید این ها را می گفتی که زینب هم بشنود : یا رادّه علی یعقوب...
یا کاشف الضر و البلوی عن ایّوب
و ممسک یدی ابراهیم عن ذبح اسماعیل
بَعد کبر سنّه ...عاطفه ی تو که از ابراهیم کمتر نیست حسین!
از تو هم سنی گذشته
جوان تو کمتر از اسماعیل دلبری نمی داند
حتی طفل شیر خواره ات ...
شاید این ها را گفتی که علی اکبر هم بشنود
که رباب هم...یا من فلق البحر لبنی اسرائیل فأنجاهم...
و توی دلت می گفتی عباسم
این بار قرار نیست دریایی شکافته شود
و کسی راه باز کند ...
گفتییا من دعَوتُه مریضا فشفانی و عریانا فکسانی و جائعا فأشبعنی
و عطشانا فأروانیخدایا! تو زیاد به حسینت مهربانی کرده ای
زیاد گرسنگی و تشنگی اش را رفع کرده ای
این یک بار تشنگی حسینت را طاقت بیاورحسین تو کسی نیست که کسی از پیش او دست خالی برگردد
بگذار این بار
پیراهنش را هم...
گفتیفبأیّ شیء أستقبلک یا مولای
أ بسمعی؟
أم ببصری؟
ام بلسانی؟
أم بیدی؟
أم برجلی؟
ألیس کلها نعمک عندی و بکلّها عصیتک ؟خدایا !
زبان حسین خشکیده باشد
چشم هایش سیاهی برود
همه جایش قطعه قطعه شده باشد
حسین را می بخشی؟گفتی
اللهم إنّک یجیب المضطر و تکشف السّوء و تغیث الکروب و تشفی السقیم و تغنی الفقیر و تجبر الکسیر و ترحم الصغیر و تعین الکبیر و لیس دونک ظهیر و أنت العلی الکبیر المطلق المکبل الاسیر
یا رازق الطفل الصغیر
یا عصمة الخائف المستجیرخدایا فقط یک چیز هست که حسین هم طاقت دیدنش را ندارد...
.
.
.
به بچه های کوچک حسین
وقتی از وحشت بین آتش ها می دوند
خودت رحم کن
زینب را خودت یاری کن
آخر آنها کسی را جز تو ندارند ...گفتی
یا اجود الاجودین و اکرم الاکرمین
الیک اقبلنا موقنین
و لبیتک الحرام ءامّین قاصدین
فاعنّا علی مناسکنا
و اکمل لنا حجّناخدایا هنوز حج حسین تمام نشده
هنوز حسین قربانی هایش را نداده...
کمکش کن که...
راوی می گوید حسین به اینجا که رسید از چشم های زیبایش مثل دو مشک ، اشک سرازیر بود:یا اسمع السامعین
هرچقدر دوست داری مناجات حسینت را گوش کن
یا ابصر الناظرینسیر حسینت را تماشا کن!
یا رب یا رب یارب...
راوی می گوید حالا دیگر صدای گریه ی اهل بیت هم به آسمان بلند شده بود
فکر کن
با هرکدام از این صداهای گریه باید یک بار جدا عرفه خواند...
با صدای گریه ی عباس...
صدای گریه ی زینب ...
صدای گریه ی رباب
صدای گریه ی قاسم ...
صدای گریه ی عبدالله...
حتی صدای گریه ی علی اصغر...
.
.
راستی !
چقدر جای حر خالی بود...
منبع: وبلاگ حتی بیشتر
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعای فرج
:Gol:

[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] کوفی چه پست و کوفه عجب بی وفا شده
[=microsoft sans serif] مهمان کوفه در به در کوچهها شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] درهای خانهها به رویش بسته شد، ولی
[=microsoft sans serif] درهای درد و غصه و اندوه وا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] تا بنگرد ز مکه به سر بازیاش حسین
[=microsoft sans serif] بالای بام، از تن او سر جدا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] طوعه! سر تو باد سلامت، بیا ببین
[=microsoft sans serif] لب تشنه میهمان عزیزت فدا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] هانی کجاست تا نگرد بین کوچهها
[=microsoft sans serif] مهمان او تنش سپر سنگها شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] آتش به فرق مسلم مظلوم ریختند
[=microsoft sans serif] اینگونه احترام ز مهمان کجا شده؟
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] باید گریست بر دو عزادار کوچکش
[=microsoft sans serif] زندان کوفه قسمت صاحب عزا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] ای دوستان به دختر مسلم خبر دهید
[=microsoft sans serif] گویید کوفه بر پدرت کربلا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] با آنکه شد کشیده تنش بین کوچهها
[=microsoft sans serif] قبرش به کوفه کعبه اهل ولا شده
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif] تا اشکها به ماتم او سیل خون شود
[=microsoft sans serif] «میثم» ز سوز سینه مصیبت سرا شده
متن صوتی ویژه:
به خدای کعبه سوگند
همه حج من حسین است
به دو صد منا نبخشم
عرفات کربلا را
بازم من وحال و هوای عرفه
روضه ارباب و دعای عرفه
یادم می افته کرب وبلای عرفه
داره بارون
مست گریه ها شدیم یادش به خیر
تو بهشت رها شدیم یادش به خیر
زائر خدا شدیم یادش به خیر
های امان
یا امام زمان
روز عرفه اومدم صدام کنی
اسم ما رو هم ببر آقا جان
هر جایی که می خوای بری دعام کنی
مسافر صحن امام رضام کنی
داره بارون :Ghamgin:
فیلم مهمان کشی دیشب هم جالب بود
از سکانس های فیلم مختار نامه
یاد هانی بن عروه هم گرامی می داریم
روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif] [=microsoft sans serif]

[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]باورت نمی شود که اینجا، میان این جمعیت نشسته ای. ناخواسته به اینجا کشانده شده ای.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] می خواهی برخیزی و بروی؛ اما فضای محفل اجازه نمی دهد.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] نگاهی به اطراف می اندازی؛ همانند خود بسیار می بینی، قوّت قلبی برای ماندنت می شود.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] پیرمردی روحانی قاری دعاست؛ صدای گرمی دارد و با هر کلامش، اشک از دیده ها جاری می شود[=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] . انگار هنوز نمی دانی که چرا باید اشک ریخت.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] قاری می خواند:
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] در همین روزها،امام حسین علیه السلام ، در مکه از خیمه بیرون رفت؛ در حالی که خاندان
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] و فرزندانش در پی ایشان بودند و در کنار کوه.[=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] با چشمان اشکبار و دست های رو به آسمان، همین دعای عرفه را زمزمه کردند؛ شما هم خود را همراه فرزندان
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] امام حسین علیه السلام بدانید که از خانه بیرون آمده اید و پشت سر آن حضرت، بر دعای امام آمین می گویید.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]ناگهان، قلبت متلاطم می شود. احساس همراهی با فرزندان امام حسین علیه السلام دلت را تکان می دهد؛
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] گویی گرمای وجودشان را احساس می کنی![=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] اشک هایت چون سیل جاری می شود؛
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] احساس می کنی گمشده ات را یافته ای.
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif]
[=Microsoft Sans Serif][=microsoft sans serif] [=microsoft sans serif]هم نوای جمعیت می شوی: «الهی العفو»
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]
[=Microsoft Sans Serif]

[=Microsoft Sans Serif]
امروز 22 ذی الحجه سالروز شهادت میثم تمار هست :
.
.
ای آبروی نخل به دست زبان تو
حرفی بزن که وسعت تاریخ، جان تو
خرمای عشق از شجر آل مصطفی
چیدی و عالمی ست گرفتار خوان تو
میثم در این زمانه عجب اسم مبهمی ست
شعرم دخیل بسته درِ آستان تو
عالم تمام حادثه ی عشق حیدر است
عشقی که دود داده همه دودمان تو
باید عطش چشید به صحرای کربلا
یااینکه سوخت جان و تن خود بسان تو
تا سر دهم کنار تو فریاد یا علی
باید به جان طلب کنم آرمــــان تو
ذکر علی حقیقت مکتوم عصر ماست
میثم بیا، عجیب زمانه، زمان تو...
زهرا آراسته نیا
22( ذی الحج شهادت میثم تمار)
17/8/91