~✿•● آخرین تاج کرامت ●•✿~ ویژه نامه 1174 سال امامت امام عصر (عج)
تبهای اولیه
[b]content[/b]
دیوارهای فاصله را برداریم، تا بهار، زودتر برسد
«ربیع» مجال و انگیزه ای دیگر برای عاشقانه ماندن است؛ بهار در بهار، که با بهار طبیعت نیز همراه است. خداوند، به برکت وجود او، همگان را آفرید. اگر او نبود، هیچ کس نبود و هیچ چیز در دنیا، قرار نمی یافت.
و ما باید در ربیع، بهاری شویم. دست ها را برآریم و دل به موعود(عج) بسپاریم؛ که بیعت حضرتش بر گردن ماست. این شیوه بندگان است به اربابان!
«دعای عهد» را در سالروز شکفتن امامتش و غدیر انتظار، دست در دست یک دیگر ـ در مدارس، دانشگاه ها، حوزه های علمیه و... ـ نثارش سازیم. پنجره ها را بگشاییم. زنگ ها را بنوازیم و ایمان بیاوریم اگر خویشتن خویش را بیاراییم، خورشید پنهان، ظاهر خواهد گشت؛ وگرنَه، هرگز در انتظار گشایش نباشیم؛ که شیخ بزرگوار: مفید رحمه الله فرمود: «حضور آشکار آن حضرت(عج) مانع دارد و مانع، ما هستیم!»
ربیع، فرصت خوبی است برای برداشتن حجاب ها و کوتاه کردن دیوارهای فاصله... تا بهار، زودتر بیاید.
روز فرج نزدیک است
روز فرج نزدیک است
سلام علیکم :
انشاالله تعالی
اللهم عجل لولیک الفرج الشریف
آقا جان تشریف بیاورید ، که دل تنگیم و فسرده حال .
ردای امامت خاتم جم را بشارت ده بحسن خاتمت وسعت کدامین اریکه می تواند سریر حکومت او باشد؟ بلندای عرش، گسترای زمین یا بی کران آسمان؟ جانشینی او در حدود مکان نمی گنجد و پایه های کرسی پادشاهی اش، به استواری و استحکام، در دل ذرات بودن ایستاده است. آغازین روز خلافت، خورشید دین، در مطلع پنج سالگی می درخشد و کسی تکامل ایمان را نمی فهمد؛ مگر آنکه ابرهای تردید و شبهه را با نگاه مطمئن یقین کنار زند و نشانه های روشن طلوع را در عصمت چشمانی که پنج سال بیشتر ندارند، پیدا کند. در روشنای روزی که آفتاب تشیع به آخرین فراز خود می رسید، تردید اقتدا به آخرین معصوم، شیعه را در صف آزمون قرار می داد؛ اما چگونه می شد چشم ها را بر کامل ترین خضوعی که بر سجاده روان می شد، فرو بست و ردای امامت را که بر شانه های حقیقت انداخته شد، نادیده گرفت؟ جویبار ملک را آب روان شمشیر توست اگر دعا، از آسمان اجابت بالا می رود! چنانچه به دنیا تولد یا تحولی باقی است، به بقای حضرت مولاست که هستی ز هستی او جان دارد.
«افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن
کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن»
تو درخت عدل بنشان، بیخ بدخواهان بکن ...
اگر دلی به دوستی با خدا صمیمی است، مانند وسعت آبی اقیانوس، وقتی با نیلی
آفاق یکی می شود، همه از وساطت وجودی است که پیشوایان را غایت و امامان را نهایت است؛
و به برکت خوشه های دعا که هر صبح در دستان او می روید، روزی موجودات در کاسه قسمت سرازیر می شود.
و به احترام حضور او، ستون های آسمان برقرار است و زمین در حرکت خود بی قرار، روند زمان را در دست دارد.
قطعه ی گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاری است ، نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است ، سرباز کم است
هر جمعه که آمد گفتیم به امید ظهورش صلوات
""کاش"" این جمعه بگوییم به یمن حضورش صلوات
تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم : خدا کند که بیایی
به نام آفریننده شکوفه هایی که در اول بهار همه با هم سرود شکفتن را نجوا می کنند
ای مهدی موعود وقتی تو بیائی دلهای منتظرانت آرام و قرار میگیرد ، ای آخرین ستاره آسمان نیلگون امامت ظهورت همچو بارانی است بر شوره زاران ستمها و پلیدیها
وقتی بیائی همه غمها و سختیها و دلتنگیها به پایان میرسد وقتی بیائی گلهای عدالت از لبخند زیبای تو فرو میریزد و بلبلان شیفته به عشق وصال به استقبال تو می آیند
مهدی جان وقتی بیائی آسمان نور باران میشود و با آمدنت فضای گیتی پر از عطر گل نرگس خواهد شد
سلام بر تو ای بقیه الله ، سلام بر تو ای فرزند زهرا ، سلام بر تو ای مرد سخاوت و پاکی ، سلام بر تو ای صاحب اعصار و قرون بی کسی و در بدری
مهدی جان سلام بر برکت دستانت که نان هزاران سفره خالی را مهیا میکند
سلام بر راستی قامتت که میتواند صراط مستقیمی را نشان دهد که هیچ پائی بر آن نلغزد
سلام بر شجاعتت که میتواند همچو شمشیری قلب پر کینه ی دشمنان اسلام را بشکافد
و سلام بر لحظه لحظه ی عمر با برکتت که جز با نزول رحمت و فرود هدایت بر خلایق نگذشت
اللهم الجعلنا من اعوانه و انصاره و الذابین عنه و المسارعین الیه فی قضاء حوائجه و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و السابقین الی ارادته و المستشهدین بین یدیه
شعری تقدیم به وجود عرشی و ملکوتی امام عصر روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء
ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو جاودان بر دل حاضر است
روزن دل بر گشا حاضر و هوشیار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال
لیک تو حالی بنه ساخته ی کار باش
لشکر خواب آورد بر دل و جانت شکست
شب همه شب همدم دیده ی بیدار باش
گر دل و جان تو را دُرّ بقا آرزوست
دم مزن و در فنا همدم عطار باش
عيدتون مبارك. امروز هواي قم باروني بود شديد، اما توي همين بارون يه اقاي سر چهار راه وايساده بود گل نرگس تقديم مردم مي كرد. اگه مي شد كه براتون عكس مي گرفتم از اين همه ارادت. ايشالا همه تون و همه مون پاي ركابش باشيم
[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:[FONT=Microsoft Sans Serif]بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:[FONT=Microsoft Sans Serif]سوگند به هر چهارده آیه نور[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:[FONT=Microsoft Sans Serif]سوگند به زخم های سرشار غرور[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:[FONT=Microsoft Sans Serif]آخر شب سرد ما سحر می گردد[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]:roz:[FONT=Microsoft Sans Serif]مهدی به میان شیعه برمی گردد[FONT=Microsoft Sans Serif]:roz: [FONT=Microsoft Sans Serif]آغازامامت گل سرسبدعالم هستی بقیه الله الاعظم حضرت حجه بن الحسن امام زمان (عج)برمنتظرین ظهورش مبارک.
سامره امشب تماشایی شده
جنت گل هـای زهرایی شده
لحظه لحظه، دسته دسته از فلک
همچو باران از سمـا بارد ملک
می زنند از شوق دائم بال و پر
در حضـور حجت ثانـی عشر
ملک هستی در یم شادی گم است
بعثت است این، یا غدیر دوم است
یوسف زهرا بـه دست داورش
می نهد تاج امـامت بـر سرش
عید «جاء الحـق» مبارک بر همه
خاصـه بـر سـادات آل فاطمه
عید آدم عیـد خاتم آمده
عید مظلومـان عالم آمده
عید قسط و عید عدل و دادهاست
لحظه هـایش را مبـارک بادهاست
عیـد قرآن، عید عترت، عید دین
عیــد زهـرا و امیــرالمؤمنین
عیــد یــاران فداکار علی است
عید محسن، اولین یار علی است
عیــد فتـحِ «میثـم تمار»هاست
عید عمرو مالک و عمارهاست
عید مشتاقان سرمست حسین
عید ذبح کوچک دست حسین
عید باغ یاسمن های کبود
عید شادیِ بدن های کبود
عید سردار رشیـد علقمه
عید سقـای شهیـد علقمه
عید ثـارالله و هفتـاد و دو تن
عید سربازان بی غسل و کفن
عید هجــده آفتـاب نـوک نی
کرده نوک نی چهل معراج طی
عید طاهـا عید فرقان عید نور
عید قرص مـاه در خاک تنور
عید عزت عیـد مجد و افتخار
عید مردان بـــزرگ انتظـار
آی مهدی دوستـان! عید شمـاست
این شعاع حسن خورشید شماست
آنکـه باشـد عـدل و داد حیدرش
حـق نهـد تـاج امـامت بر سرش
وعده فیض حضور آید به گوش
مـژده روز ظهـور آیـد به گوش
تا کنـد محکـم اسـاس کعبه را
کعبـه پوشیـده لبـاس کعبــه را
می کشد چون شیر حق از دل خروش
می رســد از کعبــه آوایش بـه گوش
السلام علیک یا حضرت صبر السلام علیک یا حضرت صبر
سلام بر عزیزی که از ما دلگیر است
آقا ببخش در سالی که گذشت سرباز بدی بودم.
ببخش که به هوی و هوسم بیشتر تمایل داشتم و ...
آقای مهربانی،آقای صبر ببخش که جسارت کردم.
حضرت صبر.من جسور بودم و شما صبور .
در یک سالی که گذشت چه هنری کردم ؟جز جسارت،جز گناه،جز تعدی؟
حضرت صبر ببخش که سرباز بدی بودم.ببخش
آقا کمکم کن .باور کن دیگر نمیخواهم بد باشم.دیگر نمیخواهم با بدیم از درگاهت بیرون بروم.
آقایم؛شنیده ام که صبح وشب برای گناهان ما گریه میکنی تا جایی که چشمانت،چشمان دلربایت ریز شده.پای آن چشمانی که تمام دنیا به فدایش؛ سیاه شده.
حضرت صبر ببخش که شما بر گناه من صبر کردی و من....
حضرت صبر ؛کمکم کن،دستم را بگیر.ببین چقدر ضعیفم.ببین چقدر راحت آلوده ی دنیا میشوم.
یا مولا،یا عزیز، کمکم کن.
به جدت،به آن تابلوی فنا شدن در راه خدا،به حضرت عشق حسین بن علی بن ابیطالب؛به این سرباز جسورت کمک کن و او را ببخش.
آقایم جسارت کرده و از گردان اطاعتت خارج شده ام.
کمک کن تا در سال جدید زندگیم شوم آنکه شما میپسندی.
نگذار روز قیامت خجالت زده ی رییس مذهبم شوم.
صحبت از آقا که میشه دلم میره جمکران
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد فاضل نظری
از جاده ی سه شنبه شب قم شروع شد
آیینه خیره شد به من و من به آینه
آنقدر خیره شد که تبسم شروع شد
خورشید ذره بین به تماشای من گرفت
آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد
وقتی نسیم آه من از شیشهها گذشت
بی تابی مزارع گندم شروع شد
موج عذاب یا شب گرداب؟ هیچ یک
دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
از ربنای رکعت دوم شروع شد
در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
تا گفتم السلام علیکم... شروع شد